توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : فوتبال در آيينه تلويزيون
zamara
08-08-2008, 07:27 PM
هشدار علي آبادي به صدا وسيما
محمد علي آبادي در حاشيه جلسه امروز هيئت دولت در پاسخ به اين سال كه گفته مي شود مهم ترين چالش سازمان تربيت بدني، صدا و سيماست كه حق پخش مسابقات را خريداري نكرده است، گفت:
به هر حال يكي از مسائلي كه فيفا مطرح مي كند حق پخش است و بايد به باشگاه ها پرداخت شود.
به گزارش ايسنا رئيس سازمان تربيت بدني افزود: تاكنون با پي گيري هايي كه سازمان و فدراسيون فوتبال انجام داده اند موفق به گرفتن ٤سهميه ليگ قهرمانان آسيا شده ايم اما از آن طرف (از سوي كنفدراسيون فوتبال آسيا) هم تحت فشار هستيم كه حق پخش هم را بگيريم و دنبال اين قضيه هستيم.
البته فدراسيون فوتبال اين مسئله را دنبال مي كند، در اين زمينه با "ضرغامي "صحبت مي كنم.
zamara
08-08-2008, 07:28 PM
چهار مسابقهي فوتبال روي آنتن شبكهي سه ميرود
طي هفتهي آينده، چهار مسابقهي فوتبال از ليگ برتر ايران و غرب آسيا روي آنتن شبكهي سه ميروند.
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شنبه ـ 19مردادماه ـ ساعت 17 از رقابتهاي ليگ برتر فوتبال ايران، بازي «پگاه گيلان» با «استقلال تهران» پخش و راس ساعت 19 و 30 دقيقه مسابقهي
«پيروزي» با «پاس همدان پخش ميشود.
دوشنبه 21 مردادماه ساعت 20و30 دقيقه از مسابقات غرب آسيا، مصاف تيمهاي «ايران» و «قطر» روي آنتن ميرود.
چهارشنبه ـ 23 مردادماه ـ ساعت 20و30 دقيقه از چارچوب همين رقابتها ديدار تيمهاي برنده گروه b با دومين تيم برنده گروه a روانهي آنتن شبكه سوم سيما ميشود.
zamara
08-08-2008, 07:31 PM
http://www.parsfootball.com/files/esteghlal.jpg
برنامه ورزش از نگاه دو یا استقلال نامه!
شهامت شکرنیا/خبرگزاری پارس فوتبال
جهانگیر کوثری فرد شناخته شده عرصه ورزش و سینمای ایران است.
او که در سالهای دور با گزارشهای جالبش بینندگان تلویزیون را هیجان زده میکرد و در سالهای دور از جعبه جادویی تلویزیون، همکار و در عین حال پشتیبان و تهیه کننده فیلمهای همسر کارگردانش، رخشان بنی اعتماد بوده و دختر بازیگری چون باران کوثری در جامعه بازیگران دارد کاملا برای ایرانیها شناخته شده و آشناست.
اما به یکباره برای مقابله شبکه دو با شبکه سه و بطور اخص با برنامه عادل فردوسی جوان و پر انرژی،برنامه برگشت وی به عرصه ورزش و تلویزیون ریخته شد.
در نگاهی منصفانه میشود وی را جزو برترین مجریان ورزشی ایران نام برد چه در دوره قبلی مجری گری او ، چه در دوران کنونی که در ورزش از نگاه دو سعی در اجرای برنامه های متنوع و چالش برانگیز از شبکه دو دارد.
تمام کارهایش ستودنی و در راستای پیشرفت و کمک به اهالی ورزش است.
هرچند او نیز بیشتر به فوتبال می پردازد و ورزشهای دیگر را در حاشیه دارد اما مشکل بزرگش طرفداری بی چون و چرا از دو قطب فوتبال ایران ،خصوصا آبیهای پایتخت ( بالاخص که حالا امیر قلعه نویی هم سکاندار هدایت این تیم شده است) می باشد.
این طرفداری آنچنان درخشان و در چشم است که ساده ترین بیننده ها و خوشبینترینها هم این موضوع را متوجه شده و گله مندند.
چراکه یک شبکه تلویزیونی که ملی هم محسوب شده و تریبون آزاداست و درمالکیت شخص خاصی هم نیست اجازه اینکار را نباید به برنامه سازان و مجریان خود بدهد.
مخصوصا که طرفداری وی بیشتر از شخص قلعه نوعی است تا تیم استقلال ... و نشان می دهد که در جریانات تغییرات در باشگاه استقلال دستی هم بر آتش از سوی جهانگیرخان کوثری هست!
امیدواریم که یک سویه نگری و جانبداری در برنامه های تلویزیونی بزودی برچیده شده و همگان از منافع این برنامه ها بهره مند گردند.
zamara
11-16-2008, 08:51 AM
مسابقات فوتبال باشگاهي اروپا و ديدارهاي مقدماتي جام جهاني 2010 به طور مستقيم از شبكه سوم سيما پخش خواهد شد.
برنامه و زمان پخش اين ديدارها به شرح زير است:
يكشنبه - 26/8/87
* رم - لاتزيو (مسابقات سري a باشگاههاي ايتاليا)، ساعت 23
دوشنبه - 27/8/87
* مسابقه دوستانه ياران رونالدو و زيدان، ساعت 21/30
چهارشنبه - 29/8/87
* امارات - ايران (مقدماتي جام جهاني)، ساعت 18/30
* ديدار دوستانه برزيل - پرتغال، ساعت22/ 15
جمعه 1/9/87
* استقلال تهران - فولاد خوزستان (مسابقات ليگ برتر)، ساعت 14/45
zamara
11-22-2008, 03:20 PM
http://media.farsnews.com/Media/8705/Images/jpg/A0481/A0481793.jpg
شبكه 24ساعته ورزش تابستان 88 افتتاح ميشود
معاون سيما گفت: شبكه تلويزيوني ورزش تابستان سال آينده با 24 ساعت فعاليت شبانهروزي افتتاح خواهد شد.
«مرتضي ميرباقري» در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت:
دو سطح كلان براي راه اندازي شبكه ورزش وجود دارد كه يكي از آنها سطح نرمافزاري و برنامهريزي است كه 100 درصد آن انجام شده و سطح ديگر هم بخش سخت افزاري و امكانات فني است كه 50 درصد آن انجام شده و امكانات مالي و فني را ميطلبد كه اين كار را انجام بدهيم و اگر اين بخش آماده شود ما ميتوانيم از همين فردا اين شبكه را راهاندازي كنيم.
وي افزود:
ما فكر ميكرديم كه پشتيباني از طرف دولت و مجلس امسال در اصلاحات بودجه ميتواند انجام بگيرد اما اين اتفاق به سال آينده موكول شد و ما در فصل اول سال آينده با شبكه جديدي مواجه خواهيم بود.
معاون سيما تصريح كرد:
در هر صورت اين بودجه براي راهاندازي اين شبكه بايد تخصيص داده شود كه معمولا در ماههاي اول سال اين تخصيصها بهطور كامل انجام ميگيرد و ما در تابستان سال آينده يك شبكه ورزش خواهيم داشت.
وي اظهار داشت:
اين شبكه تمام برنامههايش ورزشي خواهد بود و چنانچه ما برنامههاي ورزشيمان بيش از ظرفيت شبكه جديد باشد، شبكههاي ديگر هم به پخش آنها مبادرت خواهند كرد.
ميرباقري در ادامه گفت:
ارزيابي ما اين است كه شبكه سه سيما همچنان 20 الي 30 درصد برنامههاي ورزشي خواهد داشت و در شبكههاي يك و دو سيما نيز برنامههاي ورزشي خواهيم داشت چون حجم ورزش خيلي بالاست و يك شبكه به تنهايي نميتواند اين حجم بالا را پر كند.وي تصريح كرد: البته شبكه ورزش در همان ابتداي كار خود به طور 24 ساعته فعاليت خواهد كرد كه در ابتداي فعاليت بخشي از برنامهها توليدي و بخشي از آنها هم غيرتوليدي خواهد بود.
ميرباقري در پاسخ به اين سؤال كه «در صورت انتقال برنامههاي ورزشي به شبكه ورزش، فضاي خالي ايجاد شده در شبكه سه سيما با چه برنامههايي پر خواهد شد؟»، نيز گفت:
در اين بخشها به موضوعات ديگر جوانان مانند آسيبهاي اجتماعي، اشتغال، ازدواج و ... خواهيم پرداخت و تنها ساختارمان برنامههاي نمايشي نيست و موضوعاتي كه ذكر كردم در ساختارهاي مختلف ساخته خواهند شد. در حال حاضر اولويت ما راهاندازي يك شبكه ورزش است.
zamara
11-29-2008, 09:09 AM
سيماي جمهوري اسلامي ايران طي اين هفته چند رقابت ورزشي را به صورت زنده و مستقيم براي علاقه مندان پخش خواهد كرد.
شنبه 9/9/87
* استقلال تهران - سايپا / ساعت 15
* بايرلوركوزن - بايرن مونيخ / ساعت 18
* ختافه - رئال مادريد / ساعت 22/30
يكشنبه 10/9/87
* صنايع طلايي سمنان - پرسپوليس/ساعت /45
* منچسترسيتي - منچستريونايتد / ساعت 17
* چلسي - آرسنال / ساعت 19/30
* پالرمو - آث ميلان / ساعت 23
چهارشنبه 13/9/87
* استقلال تهران - پيام مشهد / ساعت 15
* آث ميلان - لاتزيو / ساعت 23/15
پنج شنبه 14/9/87
* پرسپوليس - راه آهن / ساعت 15
zamara
12-06-2008, 05:56 PM
دوازده مسابقهي ورزشي مستقيم از تلويزيون گزارش ميشود
12 مسابقهي ورزشي، هفتهي جاري بهطور مستقيم روي آنتن شبكه سه سيما ميرود.
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا):
امروز (16آذر ماه) ساعت 18 و 25دقيقه از مسابقات ليگ برتر فوتبال انگلستان، بازي تيمهاي بولتون با چلسي پخش ميشود.
ساعت 21 و 5 دقيقه نيز از چارچوب همين مسابقات، مصاف تيمهاي منچستر يونايتد و ساندرلند روي آنتن ميرود.
ساعت 23 همين روز رقابتهاي ليگ دسته يك فوتبال ايتاليا ديدار تيمهاي لاتزيو و اينترميلان پخش ميشود.
يكشنبه (17 آذر ماه)
ساعت 1 بامداد از مسابقات ليگ دسته يك اسپانيا بازي تيمهاي بارسلونا با والنسيا روانهي آنتن ميشود.
ساعت 13 و 30 دقيقه از رقابتهاي ليگ برتر فوتبال ايران، مصاف تيمهاي ابومسلم و استقلال تهران پخش ميشود.
ساعت 17.20 دقيقه از مسابقات ليگ دسته يك فوتبال ايتاليا، بازي تيمهاي ميلان و كاتانيا روي آنتن ميرود.
ساعت 23.10 دقيقه از رقابتهاي ليگ دسته يك اسپانيا پيكار تيمهاي رئال مادريد و سويا پخش ميشود.
سهشنبه (19آذرماه)
ساعت 14.40 دقيقه از مسابقات ليگ برتر فوتبال ايران، بازي تيمهاي پيروزي و سايپا روي آنتن ميرود.
ساعت 23.10 دقيقه از رقابتهاي جام باشگاههاي اروپا، پيكار تيمهاي رم با بوردو پخش ميشود.
چهارشنبه (20آذرماه)
ساعت 15 مسابقات ليگ برتر واليبال ايران روانه آنتن ميشود.
ساعت 23.5 دقيقه از مسابقات جام باشگاههاي اروپا بازي تيمهاي ليون با بايرن مونيخ روي آنتن ميرود.
پنجشنبه (21 آذرماه)
ساعت 15.15 دقيقه رقابتهاي ليگ بسكتبال ايران پخش ميشود.
zamara
12-07-2008, 01:54 PM
بند اول:
مقدمهاي كوتاه براي رسيدن به نقد توهيني است كه اين روزها سلسله وار و مداوم از سوي مديريت تلويزيون ما نثار مردم علاقهمند و قانع ميشود و ميرود كه به يك روال طبيعي بدل شود.
آخرين نمونه اين رفتار توهينآميز ناديده انگاشتن برنامهريزي روزمره و به اصطلاح «مديريت زمان» اهالي فوتبالدوست است كه با تاخير نزديك به نيم ساعته برنامه زنده نود پنجشنبه شب به اوج خود رسيد.
شبكه سوم سيما كه متاسفانه استاد خلف وعده و انواع و اقسام بيبرنامگيها شده، از چهارشنبه شب گذشته در تيزر اعلام برنامههاي خود ساعت 22:30 را به عنوان زمان دقيق پخش برنامه ويژه نود به مردم اعلام كرد. اين ساعت به صورت زيرنويس از صبح روز پنجشنبه تا دقايقي پيش از لحظه موعود، دهها بار روي صفحه گيرندهها ظاهر شد اما شروع آنونس (تيتراژ) ابتدايي نود، راس ساعت 22:56 بود! 26 دقيقه اختلاف زماني ميان برنامهريزي ساعت شروع يك برنامه پر بيننده تا زمان واقعي روي آنتن رفتن آن، بدون ترديد حاصل يك نقص كوچك و قابل اغماض نيست بلكه به جرات ميتوان نام «افتضاح» را روي آن گذاشت. در فاصله انتظار 26 دقيقهاي اما چه برنامهها و تصاويري براي مردم بخت برگشته پخش شد؟ يك سرود البته زيبا كه ميتوانست هر ساعت ديگري از شبانه روز پخش شود و «برداشت آزاد» كه به نوعي همان دوربين مخفي با چاشني تدريس اخلاق و احترام به حقوق مردم(!) بود. سوژهاي كه از قضا در همان اثنا توسط دستاندركاران شبكه سه لگدمال ميشد؛ البته اگر برنامهريزي براي اوقات شخصي را حق هر يك از افراد جامعه بدانيم و منكر آن نشويم. به غير از سوهاني كه روي اعصاب فوتبالدوستان (غالب تماشاگران شبكه سه در حوالي ساعت 22:30 پنجشنبه) كشيده ميشد، شاهكار مجري نكته سنج برنامه مهيج و دوست داشتني نود بود. انتظار ميرفت عادل فردوسيپور به محض باز شدن آنتن به روي خود، نود را با پوزش و عذرخواهي از مردم آغاز كند اما گويا آيتمهاي بيشمار ثبت شده روي برگه كنداكتور اين هفته نود (و در راس آن شيرين كاري مهاجم آفريقايي ابومسلم جلوي چشم تماشاگران حاضر) باعث شد اين كوچكترين حق مردم نيز خورده(!) شود و يا اگر بخواهيم بسيار بدبينانه به موضوع بنگريم، احتمال بياطلاعي عادل از وعده مديران پخش به ذهنمان خطور ميكند كه به مراتب افتضاح بزرگتري است. پس ترجيح ميدهيم همه تقصيرها را گردن تهيه كننده، مجري و همه كاره نود بيندازيم.
************
و اما براي اينكه بدانيد با يك بهانه بلوايي راه نينداختهايم، كاه را به كوهي تبديل نكردهايم و يكطرفه به قاضي نرفتهايم.
يك نمونه ديگر از بينظمي مديريتي جاري در شبكه سه را حوالي همان روز پنجشنبه و تنها چند ساعت جلوتر از آغاز برنامه نود براي شما و احيانا دوستاني كه در سازمان معظم صداوسيما اين مطلب را براي بريده جرايد و مطالعه مديران ارشد گلچين ميكنند، به رشته تحرير در ميآوريم. برنامه «فوتبال برتر» طبق روال، دقايقي مانده به ساعت 15، زمان آغاز بازي راهآهن – پرسپوليس و پس از پخش دهها تيزر تبليغاتي و آگهي بازرگاني كليد ميخورد و چشم مردم به جمال زيباي پيمان يوسفي، گزارشگر ارجمند حاضر در استوديوي اين برنامه روشن ميشود... مجري شروع به حرف زدن ميكند و خوشبختانه با استمداد از تجربه، كلام نافذ و آمادگي ذهنياش چند دقيقه براي مخاطبان گزيده گويي(!) ميكند و از هر دري سخن ميراند اما از تحليل كارشناس محترم خبري نيست. ربع ساعت ميگذرد و از اتاق فرمان دستور افشاي حقيقت براي مردم صادر ميشود؛ «جناب جلال چراغپور، كارشناس ميهمان برنامه به رغم قول قبلي براي حضور در برنامه تشريف نياوردهاند و ما نگران ايشان هستيم. اميدواريم براي ايشان اتفاقي نيفتاده باشد چون تا صبح امروز نيز با ايشان هماهنگ شده بود ولي برخلاف قولشان...!»
بگذريم كه در چنين مواردي، تعيين فرد جايگزين و پيشبيني اتفاقات هيچ جايگاهي نزد برنامهسازان ندارد و حتي در فاصله 45 دقيقهاي تا استراحت بين دو نيمه بازي نيز تلاشي نشد تا كارشناسي ديگر به جام جم دعوت يا كشانده شود اما آنچه تحت عنوان «بدقولي» دوستان ما را در پشت و جلوي صحنه شبكه سوم برآشفته كرد تنها چند ساعت بعد تقديم ميليونها بيننده و مخاطب ميخكوب پاي گيرندهها شد. شايد آقايان خواستهاند حس ناراحت كننده قال ماندن(!) را با مردم تقسيم كنند و طعم گس آن را به همه بچشانند.
*********
تغيير ناگهاني و خلقالساعه ساعت مسابقات كه از سوي سازمان ليگ، ناظر مسابقه، داوران محترم، تيمهاي ميزبان و اسپانسرهاي عزيز به ليگ برتر فوتبال و تماشاگران حضوري و تلويزيوني آن تحميل ميشود، همه و همه به اندازه درصدي از قصور رسانه ملي حائز اهميت نيست و نميتواند دليلي بر رسوخ بينظمي از دستگاههاي اجرايي به تشكيلات تلويزيون و كانال پرمخاطبش باشد.
صداوسيما اجازه و حق اشتباه ندارد و همانطور كه رييس اين سازمان كليدي طي هفته گذشته تاكيد كرد، بايد نقد اين مجموعه «بيرحمانه» باشد. بروز اينگونه بينظميها و خلف وعدهها، چراغ سبز به اشاعه آن در جامعه است. نظر شما خواننده محترم چيست؟
--------------------
يكي از دوستان فوتيران
سرخ پوش
12-24-2008, 08:05 PM
امان از روزهاي كه بازيهاي ليگ انجام نشده باشد.
در اين روز هاست كه عادل فردوسيپور براي هر نوع گير دادن به هر سوژه اي آماده است و در اين ميان بعضي وقتها سوتيهايي ميدهد كه اگر بعدا سر فرصت برنامهاش را ببيند، خودش از بابت اين گير دادنها شرمنده ميشود.
از جمله همين برنامه دوشنبه شب نود كه ابتدا در راستاي سوال پيچ كردن علي دايي اصرار داشت فهرست بازيكناني را كه بعدها از تيم ملي خط خواهند خورد را اعلام كند.
طبيعي است علي دايي مثل هر مربي ديگري كه در عرصه ملي فعاليت ميكند اسكلت اصلي تيم خود را داشته باشد و بقيه نفرات را براي تكميل تيم مورد بررسي قرار دهد ولي نه عاقلانه است و در هيچ جاي دنيا هم مرسوم نيست كه يك مربي قبل از آزمونهاي نهايي فهرست خط خوردهها و نفرات درجه دو و سه خود را معرفي كند.
اما اصليترين و بزرگترين سوتي مجري نود در مورد ميزبانيهاي ايران در ليگ حرفه اي آسيا رقم خورد.
آنجا كه در معرفي ورزشگاه آزادي براي ميزباني دو تيم استقلال و پرسپوليس اصرار داشت كه اگر دو تيم با هم ميزبان باشند تكليف چه ميشود و وقتي رييس سازمان ليگ اعلام كرد كه از afc خواهش ميكنيم چنين تداخلي را لحاظ كند، فردوسيپور موضوع را خندهدار و كمدي دانست و ادعا كرد afc به اين تقاضا ترتيب اثر نخواهد داد.
گويا عادل خان فراموش كرده است كه afcو تشكيلاتش هرگز همپاي نظم و تشكيلات يوفا نخواهد بود و وقتي يوفا و فدراسيون فوتبال ايتاليا ورزشگاه خانگي مشترك اينتر و آ.ث.ميلان يعني سنسيرو را در برنامههاي خود لحاظ ميكنند، چه دليلي دارد كه afc اين رعايت را در مورد دو تيم پر طرفدار ايران و آسيا انجام ندهد؟
يوفا در ليگ قهرمانان اروپا هر هفته كه اينتر ميزبان باشد آ.ث.ميلان را در نقش ميهمان به خانه حريفان ميفرستد و اين قضيه در سري aهم كاملا رعايت ميشود پس afc هم ميتواند به راحتي با الگوبرداري از يوفا شرايط را براي ميزباني مناسب دو تيم استقلال و پرسپوليس فراهم كند و در مقابل درخواست فدراسيون فوتبال ايران هم خندهاي تحويلمان ندهد.
--------------------------------
نويسنده : آرش رستمنمدي
zamara
12-29-2008, 11:01 AM
برنامه نود
مثل همه دوشنبه شب ها، امشب هم برنامه نود از شبكه ۳ سيما پخش مى شود. اين برنامه كه ساعت ۲۲:40 با اجراى عادل فردوسى پور روى آنتن مى رود بيشتر به بحث بازى تيم ملى مقابل گاليسيا، تعطيلى ليگ و بررسى بازى هاى انجام شده از هفته بيستم ليگ برتر مى پردازد.
zamara
01-01-2009, 10:18 AM
مثل هفته گذشته، آخر اين هفته هم خبر چندانى از ورزش و فوتبال نيست.
امروز علاوه بر مسابقات ليگ بسكتبال، برنامه نود هم از شبكه ۳ سيما پخش مى شود.
ابتدا بازى مهرام و شهردارى گرگان از سرى مسابقات ليگ برتر بسكتبال ساعت ۱۵ روى آنتن مى رود.
در پايان شب هم برنامه نود كه به بازى هاى باقيمانده از هفته بيستم ليگ برتر و بحث انتخاب سرمربى تيم ملى اميد مى پردازد ساعت ۲۲:40 از شبكه ۳ سيما پخش مى شود.
و اما فردا… ابتدا برنامه ورزش و مردم ساعت ۱۰:30 صبح با اجراى بهرام شفيع از شبكه اول سيما پخش مى شود.
پس از آن برنامه بر سكوى افتخار ساعت ۱۸:15 از شبكه ۳ سيما روى آنتن مى رود.
در پايان هم مى توانيم شاهد برنامه ورزش از نگاه ۲ بعد از اخبار شباهنگاهى شبكه ۲ سيما باشيم.
zamara
01-12-2009, 09:39 PM
برخي از برنامههاي صداوسيما دنبال مخدوش كردن وجهه ورزش هستند
كيومرث هاشمي خطاب به عزتالله ضرغامي رييس سازمان صداوسيما، توجهي بيشتر مسوولان رسانهي ملي را نسبت به تهيه و توليد برنامه هاي ورزشي خواستار شد.
رييس مركز توسعهي ورزش قهرماني و حرفهيي سازمان تربيت بدني اظهار كرد: در شرايطي كه جامعه ورزش كشور و دست اندركاران آن تلاش وافري را در جهت ارتقاء سطح كمي و كيفي ورزش بويژه نگاه به حضور افتخار آفرين در عرصههاي بين المللي را در پيش گرفته اند تا ورزش كشور آسيب نديده و بعنوان يك ابزار تربيتي، افتخارآفرين، پهلوان پرور، رونق زا و مورد علاقه مسوولين نظام و آحاد ملت ايران در مسير صحيح و با سرعت مطلوب به پيش رود، متاسفانه در برخي برنامه هاي ورزشي شبكههاي مختلف صداوسيما با استفاده از روشهاي نامعقول و نامتعارف و ابراز نظرات شخصي مجريان سعي در مخدوش كردن وجهه ورزش و به تبع آن نظام داشته اند.
وي ادامه داد: عملكرد اين برنامهها دخالت آشكار و مستقيم در نحوه داوري (امري بي سابقه در سرتاسر جهان)، تعيين تكليف براي همه دست اندركاران از ورزشكاران، مربيان گرفته تا مديران باشگاهها و فدراسيونها و غيره از طريق مسابقات معروف به sms (صرفنظر از اشكالات شرعي و حقوقي وارد به اينگونه مسابقات) تفرفه افكني، اشاعه فرهنگ ناهنجاري ( مانند نمايش برخي صحنههاي خلاف عرف)، تضعيف هنجارها، تضعيف تيم ملي به هر شكل ممكن، تحقير و تمسخر افراد، استفاده دلخواه از هر گونه امكان در پخش تصاوير و صداها بنحوي كه باعث شرمندگي برخي نفرات در سيماي جمهوري اسلامي شود (كه كاملا مغاير آموزهها و ارزشهاي ديني ماست) بوده و بيشتر اوقات جهت دهي هاي يك طرفه و سازمان يافته كاملا محسوس است.
وي ادامه داد: چرا كه آمار و نتايج نظرسنجي هاي معروف به sms فقط توسط مجري اعلام و هميشه نتيجه بدست آمده همان نتيجه دلخواه مجري است و با توجه به اينكه هيچ فرد بي طرفي در اين خصوص نظارت ندارد هميشه ترديد در اين مورد وجود داشته كه اخيرا اين ترديد به يقين مبدل شده است.
هاشمي افزود: اين عملكرد جز بي اعتماد سازي مردم به نظام كه عمدتا از طريق بزرگنمايي غير واقعي و مظلوم نمايي صورت مي پذيرد چه توجيه ديگري دارد؟ هميشه مديران باشگاهها و فدراسيونها در برنامه هاي يكسويه بعنوان"متهم" معرفي مي شوند و مجريان با اطلاعات غلط و سطحي ولي استفاده يكسويه از فرصت و امكانات در اختيار، نظرات خود را القاء ميكنند. پايان برنامه هاي ورزشي صدا و سيما هميشه منجر به رابطه برنده- بازنده بوده و طبيعتا مجريان جوان و كم سابقه برنده اين برنامه ها معرفي ميشوند.
معاون سازمان تربيت بدني تصريح كرد: انتظار ميرود در اين برهه حساس كه برخي سودجويان بين المللي مدام در حال خرده گيري و دشمني با نظام مقدس جمهوري اسلامي هستند همه دستگاهها همگام و همراه با ملت بوده و در جهت تحقق اهداف عاليه نظام مشاركت كنند. امري كه حداقل در ورزش از سوي آن سازمان كمتر ديده مي شود و ادامه اين روند چارهايي جز استفاده اين سازمان از اختيارات قانوني خود و يا رجوع به ساير مراجع را براي متوليان ورزش كشور باقي نخواهد گذاشت كه اين امر هيچگاه مدنظر نبوده است.
هاشمي ادامه داد: چنانچه بررسي كارشناسي در خصوص برنامههاي پخش شده صورت گيرد بنحوي كه منجر به بازنگري جدي در برنامه هاي ورزشي و حذف جريان تخريب گر در اين برنامه ها شود و اينگونه برنامه ها بجاي تقويت و ايجاد شهرت براي افراد نمايشي از عظمت و بزرگي نظام باشد، مطمئنا فضاي ورزش در آرامش بيشتر حركت كرده و امكانات و فرصتهاي دستگاهها منجمله سازمان صداوسيما به تقويت و ارتقاء سطح فرهنگي جامعه كمك شاياني خواهد كرد.
رييس مركز توسعهي ورزش قهرماني و حرفهيي در پايان گفت: ما به دنبال حذف هيچ برنامه اي نيستيم و اصولا اين كار در حيطه اختيارات ما نيست اما اين حق را داريم كه بعنوان متولي ورزش ديدگاهها و نظرات خودمان را بيان كنيم و انتظار ما تغيير در رويه هاي كاري است.
zamara
01-19-2009, 10:15 AM
امشب نود ديدن دارد
مثل دوشنبه شب هاى قبل، امشب هم برنامه نود از شبكه ۳ سيما پخش مى شود.
البته قبل از نود، قرار است رقابت هاى ليگ كشتى روى آنتن برود.
اين مسابقات كه از دور برگشت انجام مى شود ساعت ۱۵:30 پخش خواهد شد.
پس از آن در پايان شب مى توانيم برنامه نود با اجراى عادل فردوسى پور را ببينيم.
اين برنامه كه به مسابقات هفته بيست و دوم و البته وضعيت تيم ملى مى پردازد ساعت ۲۳ از شبكه ۳ سيما روى آنتن خواهد رفت.
zamara
01-22-2009, 09:54 AM
۲ بازى فوتبال و ۳ برنامه ورزشى
امروز فقط يك بازى فوتبال از شبكه ۳ سيما پخش مى شود.
ديدار مس كرمان - پرسپوليس از هفته بيست و سوم ليگ برتر امروز ساعت ۱۴:15 روى آنتن مى رود اما فردا علاوه بر بازى حساس استقلال - صباى قم كه ساعت ۱۵ از شبكه ۳ سيما پخش مى شود ۳ برنامه ورزشى ديگر هم روى آنتن مى رود.
ابتدا برنامه بر سكوى افتخار را جمعه ساعت ۸:25 مى توانيم از شبكه ۳ سيما ببينيم.
پس از آن برنامه ورزش و مردم ساعت ۱۰:15 از شبكه اول سيما روى آنتن مى رود. در پايان شب هم برنامه ورزش از نگاه ۲ پس از اخبار ۲۲:30 از شبكه ۲ سيما پخش خواهد شد.
zamara
02-07-2009, 10:57 AM
شبكه سوم سيما در طول هفته جاري، رقابتهاي ورزشي زير را به صورت زنده براي علاقه مندان پخش خواهد كرد:
يكشنبه 20 بهمن
فينال مسابقات بدمينتون جام فجر ساعت 16
ليگ برتر انگلستان تاتنهام - آرسنال ساعت 17
دوشنبه 21بهمن
فينال ليگ برتر كشتي آزاد ساعت 15
چهارشنبه 23 بهمن
مقدماتي جام جهاني 2010 ايران - كره جنوبي ساعت 15
پنجشنبه 24 بهمن
رقابتهاي شناي قهرماني كشور ساعت 11
مسابقات بين المللي دو و ميداني ساعت 17
جمعه 25 بهمن
ليگ برتر ايران استقلال - پرسپوليس ساعت 30/14 دقيقه
zamara
02-19-2009, 10:16 AM
http://www.ipna.ir/thumbpic.aspx?src=shafi0.3000605.jpg&h=150&w=200&c=p
اينطور به نظر ميرسد كه مديران استقلال و پرسپوليس عزت و احترام را از مجريان تلويزيوني گدايي ميكنند كه تنها در يك سري از برنامههاي تلويزيوني خاص حضور پيدا ميكنند.
شايد اين سوال براي شما هم پيش آمده باشد كه چرا تعدادي از مديران ورزش كشورمان تنها در برنامههايي چون ورزش ازنگاه دو يا ورزش و مردم حضور پيدا ميكنند و از شركت در برنامههاي منطقيتر و انتقاديتر سر باز مي زنند. رسيدن به جواب كار سختي نيست، وقتي ميبينيم در اين برنامهها جز تقدير و تشكر مجريان آنها از مديران، سخني شنيده نميشود كه باعث رنجش مدير مربوطه شود
كار يك رسانه ملي آيا واقعا تعريف از جمال و چشم و ابروي آقاي مدير است؟ با اين وضعيت مديران شبكهةاي يك و دو چون انتظار دارند بر تعداد مخاطبان برنامههايي كه حتي به سئوال اساماس آنها هم ايراد وارد است افزوده شود؟
اينكه آستانه صبر و تحمل مديران در قبال انتقادات منطقي به شدت كاهش يافته است، امري نگرانكننده است كه اكنون در جاي جاي ورزش ما به چشم ميخورد. اگر واقعا مديران ورزشي ما تا اين حد تعريفي هستند پس چرا ورزش ما به اين حال و روز افتاده است؟
بعضا تعريفهايي از مدير فلان بخش يا باشگاه در اين برنامهها مي شود كه مخاطب نميداند دارد رپرتاژ آگهي ميبيند، يا يك برنامه سازنده ورزشي! شايد بايد برنامههايي از اين دسترا به پاس حضور چندين و چند ساله مجريان آنها در صدا و سيما بگذاريم و به ديدن چهره آنها به همينروال نامطلوب عادت كنيم، اما وقتي برنامهاي از بودجه بيتالمال تهيه ميشود و اين جيب مردم است كه مورد استفاده قرار ميگيرد، آيا ساخت چنين برنامههايي كه جز تعريف و تمجيدهاي نادرست چيزي در چنته ندارند، روا است؟
-------------------------
منبع: ايپنا
zamara
04-03-2009, 10:06 PM
http://media.farsnews.com/Media/8712/Images/jpg/A0643/A0643076.jpg
پاسخ نويسنده «مرد دوهزار چهره» به انتقادات از بخش فوتبالي سريال
نويسنده بخشهاي ورزشي «مرد دوهزار چهره» به كارگرداني «مهران مديري» به برخي انتقادات مطروحه درباره بخش فوتبالي سريال به اظهارنظر پرداخت.
«امير مهدي ژوله» نويسنده قسمتهاي فوتبالي سريال «مرد دوهزار چهره» در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره موضعگيريهايي كه عليه سه قسمت مربوط به بخش فوتبال در سريال «مرد دوهزار چهره»، شد و واكنشهايي كه نسبت به آن صورت گرفت،گفت:
كساني كه خود درگير فوتبال هستند و يا آن را پيگيري ميكنند، ميدانند كه چنين مسائلي در فوتبال ما وجود دارد و بسياري از اين مشكلات علني شده و مسائلي است كه مخاطب نسبت به آنها آشنايي دارد و موارد عجيب و غريب يا نادري در اين سريال طرح نشده است.
وي افزود:
بازخوردهايي كه من از سوي دوستان مطبوعاتيام و كارشناسان فوتبال و حتي دوستان فوتباليستم از اين بخشها دارم، همه حكايت از رضايت آنها داشت و از اين بخش خيلي خوششان آمده بود و معتقد بودند كه كار نقدي كه مطبوعات در مدت زمان بسياري ميتوانستند در فوتبال جا بياندازند، شما در سه قسمت ارائه داديد و نگرش آنها مثبت بود.
ژوله در پاسخ به اين سوال كه موقعيتهايي كه اين مربي جعلي فوتبال در آنها قرار مي گرفت و عكسالعملهايي كه از خود نشان داد، منجر به بروز يكسري مصداقسازيها در اين حوزه شد و بهويژه اينكه در بين اهالي فوتبال و ورزشينويسان پيامكهايي رد و بدل شد حاوي اينكه فلان ديالوگ و يا فلان موقعيت به فلاني اشاره داشت، شما از مصداق سازي در اين حوزه نترسيديد؟تصريح كرد:
اگر ما ميخواستيم مصداقسازي كنيم، خيلي راحتتر بوديم و مصاديقي بود كه مردم آنها ميشناختند و با آنها آشنا بودند و ميشد با آنها اشاره و شوخي كرد و خيلي راحت با آنها كار كرد و اتفاقا كمدي آن هم بالاتر بود و خنده بيشتري هم ميگرفت. منتهي ما از اين كار بهشدت پرهيز كرديم به دو دليل. يكي اينكه در اين صورت مخاطب محدودتر ميشد و ديگر اينكه سريال تاريخ مصرف پيدا ميكرد و امكان داشت مردم الان آن را ببينند و بخندند اما يكماه ديگر جذاب به نظر نرسد.
نويسنده بخشهاي ورزشي مجموعه «مرد دوهزار چهره» در ادامه گفتوگو با فارس، اظهار داشت:
ضمن اين كه ما از همان اول قراري با «مهران مديري» گذاشتيم كه به خاطر اينكه مخاطبانمان محدود نشوند، خيلي كلي اين مسايل را مطرح كنيم. چون مخاطبان سريال بسيار بيشتر از مخاطبان فوتبال هستند. درست است كه فوتبال مخاطبان بسياري دارد اما آنها همپوشاني با يكديگر ندارند و ما خواستيم كه اشارات و نقدهاي كلي داشته باشيم.
وي عنوان داشت:
حتي جاهايي كه ممكن بود «مسعود شصتچي» در نقش مربي شبيه به فرد يا افرادي در حوزه فوتبال شود، به شدت پرهيز كردم. مثلا اين مربي چون از خارج آمده بود امكان داشت كه شبيه «افشين قطبي» به نظر بيايد. به همين دليل ما در يك ديالوگ آورديم كه مربيان ما تا به حال القابي نظير سلطان، ژنرال و امپراطور، داشتهايم، تو دوست داري چه لقبي داشته باشي؟ يعني امپراطور فرد ديگري بود و لقب افشين قطبي بود و اين مربي قلابي، آن نيست.
ژوله در ادامه گفت:
اما در جاهايي كه مسعود شصتچي جو گير ميشد به ويژه در مصاحبههاي مطبوعاتياش، تا حدودي رفتارش شبيه برخي از مربيان بود و مثلا در جايي همه چيز را به شوخي برگزار ميكند، جاهايي به زمين و آب و هوا و داوران حمله ميكند و تحمل سوالات خبرنگاران را ندارد. در اين بخشها شايد مخاطبان شبيهاش را ديده باشند ولي بحث كاملا كلي بود.
«امير مهدي ژوله» در پاسخ به اين كه سابقه شما در عرصه مطبوعات چقدر حامي شما در نگارش اين بخشها بود؟، تصريح كرد:
من 20 سال است كه مخاطب پر و پا قرص مطبوعات ورزشي هستم و از آن دوران كه هفتهنامههايي نظير البرز و فانوس و پهلوان و ... چاپ ميشد پيگير بودم تا آن دورهاي كه ابرار ورزشي تنها روزنامه ورزشي بود. من تمام كلاسهاي دبيرستانم را دير ميرسيدم چون دنبال خريدن مطبوعات ورزشي بودم و در موارد بسياري به خاطر خواندن بيش از اندازه مطبوعات ورزشي از كلاس اخراج ميشدم.
وي ادامه داد:
كارم را هم از مطبوعات ورزشي آغاز كردم و در نشرياتي نظير تماشاگران، جهان فوتبال، ايران ورزشي، جام جم، چلچراغ و ... را داشتم و طنز ورزشي نوشتهام، يادداشت تخصصي درباره فوتبال نوشتهام و حتي سر تمرين تيمها حاضر شدهام و در حال حاضر نيز دوستان ورزشي نويس بسياري دارم. اشاره به پديده لمپنيزم و زيرآبزني و غيره نيز خيلي عجيب نيست و اتفاقات فراگيري است كه در زندگي ميافتد و نمونه كوچكترش در فوتبال نيز ميافتد.
نويسنده بخش فوتبال سريال «مرد دوهزار چهره» به كارگرداني «مهران مديري» در پاسخ به اين سوال كه ايده بخش فوتبال از كجا آمد؟ نيز عنوان داشت:
اين موقعيت جزو موقعيتهاي سال گذشته بود كه طرح اولش اين بود كه مربي خارجي باشد و سال گذشته قرار بود، نقش رشيدپور را «علي پروين» بازي كند كه با كمبود زمان مواجه شديم و به امسال موكول شد، اما مشكلاتي در اين زمينه بود مانند اين كه زبان خارجي كه شصتچي قرار بود با آن صحبت كند، اول اين كه چه كسي ميخواست آن را ترجمه كند؟ و دوم اينكه چطور ميشد كه كسي نفهمد او اشتباه و غلط حرف ميزند؟ همچنين چون در چنين حالتي مجبور ميشد، دائم به زبان ديگري صحبت كند، امكان بسياري از كمديها گرفته ميشد. براي اينكه اين مشكل حل شود، ترجيح داديم كه مربي ايراني الاصلي داشته باشيم كه در خارج از كشور بزرگ شده و در حاشيه بوده و در حقيقت چهرهاي از او در دسترس نيست كه بلافاصله شصتچي لو برود.
وي درباره ناراحتي برخي از روزنامهنگاران از تصويري كه از آنها در اين سريال ارائه شده بود، نيز گفت:
ما در كنفرانس مطبوعاتي نشان داديم كه خبرنگاران همه آنجا حضور داشتند و پس از پايان كنفرانس، دستيار شصتچي به او گفت كه بايد برويم به ديدن فلان روزنامهنگار و او گفت كه همه روزنامهنگاران كه اينجا بودند و دستيارش در پاسخ گفت: اين با بقيه فرق دارد. در حقيقت ما آن يك روزنامهنگار را جداي از بقيه قرار داديم.
يا در بخش ديگري روزنامهنگار گفت وقتي كه همه روزنامهها از تيم سيكاد تعريف ميكنند، من يك نفر چه بگويم؟
ژوله تصريح كرد:
ما اين يك روزنامهنگار را استثناء قرار داديم و اگر كسي اين مطلب را قبول نداشته و آن را حاشا ميكند، من اين مطلب را به خبري ارجاع ميدهم كه مدتي پيش روي خروجي خبرگزاريها قرار گرفت با اين مضمون كه تعدادي از روزنامهنگاران مطرح ورزشي از طريق وزارت اطلاعات دستگير شدهاند و جرمشان هم تحصيل مال از طريق نامشروع بوده است و فكر ميكنم شايد هنوز هم بازداشت باشند چون دلالي ميكردند و كارشان خريد و فروش مربي و بازيكن بوده است.
وي با بيان اين كه من خودم در اين نشريات كار كردهام و افتخار شاگردي ورزشينويسان مطرح كشور را داشتهام و يا همكارشان بودهام، اظهار داشت:
اين چيزي كه ما به تصوير كشيديم جزو موارد استثناء است كه متاسفانه قشر عظيم ورزشينويس كشور نيز بابت اين عده كم عذاب ميكشند.
ژوله در پايان درباره بحث جادوگري در تيمهاي ورزشي نيز گفت:
اين بحث، بحثي است كه چندسالي است مد شده و چنين افرادي در تيمها متاسفانه وجود داشت كه ما از آن براي ورود به بخش بعدي استفاده كرديم. در حقيقت ما تيم بي در و پيكري را نشان داديم كه يك نفر آن را خريده و چند دلال هم دور آن را گرفتهاند و سؤاستفاده ميكنند و در مورد بازيكنان هم چنين مشكلاتي وجود دارد وگرنه بخشنامه فرهنگ اخلاقي تصويب نميشد كه بگويد چه مدل موها و ريش و سبيلهايي ممنوع است.
zamara
04-05-2009, 08:47 AM
شبکه سوم سيما در نظر دارد مسابقات زير را طي هفته جاري پخش نمايد:
يکشنبه 16/1/88
مسابقات ليگ انگلستان
منچستر يونايتد و استون ويلا ساعت 19/30
مسابقات ليگ ايتاليا
ميلان و لچه ساعت 23/30
سه شنبه 18/1/88
مسابقات جام باشگاههاي آسيا
صباي قم - پاختاکور ساعت 16
ام الصلال قطر- استقلال ساعت 19/10
مسابقات جام باشگاههاي اروپا
منچستر يونايتد - پورتو ساعت 23
ويا رئال - آرسنال
(پخش با تأخير) ساعت 1/15 بامداد چهارشنبه
چهارشنبه 19/1/88
مسابقات جام باشگاههاي آسيا
پرسپوليس - الغرافه قطر ساعت 16
بنيادکار ازبکستان - سپاهان ساعت 18
مسابقات جام باشگاههاي اروپا
بارسلونا - بايرن مونيخ ساعت 23
ليور پول - چلسي
(پخش با تأخير) ساعت 1/15 بامداد پنجشنبه
zamara
09-23-2009, 11:06 PM
http://www.ariensport.com/files.php?file=f2c7fe_697702251.jpg
سوتیهای گزارشگر تبریزی رادیو ورزش...!
گزارشگر تبريزي راديو ورزش، در شبي كه با حضور بيش از هزار تماشاگر در ورزشگاه يادگار امام، تاريخي شده بود، ابتداييترين اصول گزارش را رعايت نكرد.
او كه به نظر ميرسيد از اين استقبال بينظير شگفتزده شده، هيچگاه نتوانست بيطرف باشد.
البته اين مشكل تنها او نيست.
بيشتر گزارشگران صداوسيما در شهرستانها آشكارا از تيم شهرشان طرفداري ميكنند و عجيب است كه هيچگاه مديران دستگاه عريض و طويل صداوسيما آنها را به خاطر گزارشهاي جانبدارانه بازخواست نميكنند.
داستان گزارشگر تبريزي راديو ورزش اما بدتر از اين حرفها بود. او بارها از فاصله بعيد، ديالوگهاي مربيان و بازيكنان دو تيم را به اصطلاح لبخواني كرد و به نتايج عجيبي رسيد.
برخي از جملات عجيب او را بخوانيد:
- تراكتورسازي امسال براي اولين بار در ليگ برتر جمهوري اسلامي بازي ميكنه.
- (بعد از يك شوت مهاجمان تراكتورسازي) طالبلو به مدافعان استقلال ميگه چرا بايد اجازه بديد يه بازيكن ليگ يكي اينجوري شوت بزنه.
فراز كمالوند مثل يه مربي حرفهاي مياد كنار زمين و با بازيكناش حرف ميزنه.
مرفاوي گفته بود با سه مهاجم حمله ميكنه ولي الان مجبور شده دكوپاژش را عوض كنه.
معمولا تيمهاي ميزبان جايگاه بدي به تماشاگرهاي تيم ميهمان ميدن ولي اينجا بهترين جا رو به طرفداراي استقلال دادن ولي خب طرفداراي تراكتورسازي رفتن اونجا نشستن.
اين همون صحنهاي است كه فرهاد مجيدي با ضربه سر دروازه تراكتورسازي رو باز ميكنه (چند ثانيه بعد از گل استقلال و احتمالا به هنگام پخش تصوير آهسته در تلويزيون)
بازيكن استقلال ميتونه با توي پاي راست اون يكي تير دروازه طالبلو رو شكار كنه.
طرفداران تراكتورسازي از رودباريان ميخوان كه محكم، مطمئن و خونسرد دروازهباني كنه.
توپ را دفاع تراكتورسازي نگرانانه برميگردونه.
- (بعد از تذكر داور به طالبلو به خاطر وقتكشي) داور به طالبلو ميگه تو سر جات وايستا توپ جمعكنها توپ رو ميرسونن. لازم نيست زحمت بكشي بري دنبال توپ.
- به جرات ميتونم بگم كاش اينجا بوديد و بازي رو از روي سكوها ميديديد نه از تلويزيون و نه از راديو.
جانواريو بهتزده توپ رو ميفرسته روي دروازه استقلال. مات و مبهوت مونده كه اين هزار تماشاگر با شعار تراكتور... تراكتور چي ميخوان در حالي كه ساعت از شب هم گذشته.
- مرفاوي به جانواريو كه اين چه بازييه و اون با حركت دستش جواب ميده تو جاي من بودي چه كار ميكردي.
- تركي از جانواريو ميخواد بدون احساس بازي كنه.
- تماشاگران تراكتورسازي كاملا راضياند از مديرعامل باشگاه آقاي ناصر شفق، از سرپرست تيم، از رييس سازمان ليگ باشگاه، از سرمربي و...
--------------------
منبع:روزنامه گل
zamara
09-24-2009, 09:34 AM
مقايسه حق پخش تلويزيوني در پنج ليگ برتر دنيا و ايران
در کشورهايي که در فوتبال جهان پيشرو هستند، حق پخش تلويزيوني مسابقات از اصلي ترين منابع فدراسيونها و باشگاهها محسوب مي شود. در واقع «محصول ورزشي» که مسابقه در يک ليگ يا تورنمنت است، پايه و اساس «نمايش تلويزيوني» است.
فوتبال در اين کشورها يک محرک کليدي بينندگان تلويزيوني است و تلويزيون نيز در سوي مقابل، عامل کليدي درآمد در فوتبال است.
به عنوان نمونه در فصل 5 - 2004 ليگ قهرمانان اروپا، هر هفته حدود 320 ميليون بيننده اين رقابتها را تماشا کردند و در فصل 4 - 2003 ، 79 درصد از کل درآمد 883 ميليوني اين تورنمنت، از محل فروش حقوق پخش به دست آمد.
نشريه رسمي سازمان ليگ فوتبال ايران در تازه ترين شماره خود با اشاره به اين مطلب در گزارشي به بررسي حق پخش تلويزيوني در کشورهاي مختلف پرداخته و نوشته است:
اما نحوه بازاريابي و فروش اين حقوق در کشورهاي مختلف متفاوت است.
در برخي از کشورها حقوق پخش تلويزيوني به صورت متمرکز فروخته مي شود و برگزار کننده ليگ يا تورنمنت، درآمد حاصله را بر اساس معيارهايي ميان اعضاي خود توزيع مي کنند.
اما در بازاريابي غيرمتمرکز اين حقوق، هر باشگاه خودش حقوق پخش مسابقاتش را بايد بفروشد. در اين کشورها در مورد اينکه اين حقوق به شبکه هاي عمومي و آزاد ( Free TV ) يا شبکه هاي پولي ( Pay TV ) فروخته شود نيز سياستهاي متفاوتي وجود دارد. هر کدام از اين روشها مزايا و معايبي دارد که در نگاهمان نحوه فروش حقوق پخش تلويزيوني در پنج ليگ بزرگ فوتبال جهان يعني انگليس، اسپانيا، ايتاليا، آلمان و فرانسه را مورد بررسي قرار مي دهيم.
* انگليس
ليگ برتر انگليس از محل فروش حقوق تلويزيوني سالانه 1/3 ميليارد يورو درآمد کسب مي کند. در انگليس فروش حقوق پخش به صورت متمرکز صورت مي گيرد. مخالفان بازاريابي متمرکز همواره درآمد بالاتر براي باشگاهها را به عنوان دليل اصلي برتري بازاريابي غير متمرکز مطرح مي کنند، اما ليگ برتر انگليس با وجود فروش متمرکز، بالاترين درآمد را در جهان دارد.
شبکه پولي BSKyB براي خريداري حق پخش مستقيم 92 بازي ليگ برتر، 580 ميليون يورو در هر فصل پرداخت مي کند. اين شبکه علي رغم بازار کوچکتر نسبت به برخي از رقبايش، 8/5 ميليون مشتري دارد که تعداد قابل توجهي به شمار مي آيد.
انگليس در فروش حقوق پخش تلويزيوني در خارج نيز پيشرو است. ليگ برتر حقوق پخش مسابقات را در خارج از بريتانيا براي سه سال به مبلغ 825 ميليون يورو فروخته است که سهم هر باشگاه از اين محل تا سال 2010 سالانه حدود 60 ميليون يورو مي شود.
يکي از دلايل اينکه هر هفته ليگ برتر در 6 ساعت متفاوت برگزار مي شود، توجه به پخش بازيها در کشورهاي مختلف به خصوص در شرق دور است. يکي از علتهايي که ليگ برتر انگليس درآمد بسيار بالايي از محل فرش حقوق پخش تلويزيوني کسب مي کند، فروش انحصاري به شبکه اي پولي است. در واقع بازي هاي ليگ برتر تازه از ساعت 22 روز شنبه در شبکه هاي عمومي قابل ديدن است. اين به شبکه BSKyB اين امکان را مي دهد که مشتريان بيشتري را جذب کند.
* آلمان
بوندس ليگا نيز حقوق پخش تلويزيوني مسابقات خود را به صورت متمرکز مي فروشد و سازمان ليگ آلمان که برگزار کننده بوندس ليگاي اول و دوم است، اين درآمد را ميان 36 باشگاه دو ليگ توزيع مي کند. تفاوت عمده بوندس ليگا با ليگ برتر انگليس در فروش بازي ها به شبکه هاي پولي و عمومي است.
سازمان ليگ آلمان، حق پخش مستقيم دو بازي در فصل به علاوه پخش خلاصه بازي ها را تنها يک ساعت و نيم پس از پايان مسابقات روز شنبه به شبکه عمومي ARD مي فروشد.
اين باعث مي شود که شبکه پولي Premiere در آلمان با 80 ميليون نفر جمعيت، تنها 280 ميليون يورو براي خريداري اين حقوق مي پردازد.
در مجموع 749 ساعت از مسابقات بوندس ليگا در شبکه هاي عمومي پخش مي شود. اين ميزان در قياس با ليگ برتر انگليس ( 134.40 ساعت) بسيار زياد است.
بوندس ليگا هرهفته در سه روز و سه زمان متفاوت برگزار مي شود.
فروش حقوق پخش تلويزيوني مسابقات بوندس ليگا در کشورهاي خارجي يک پانزدهم ليگ برتر انگليس است.
کل درآمد بوندس ليگا از محل فروش حقوق پخش تلويزيوني در حال حاضر 420 ميليون يورو است که حدود 29 درصد درآمد کل را تشکيل مي دهد. درعوض پخش مسابقات در شبکه هاي عمومي به دليل قابل رؤيت بودن بيشتر بازيها، درآمد حاصل از اسپانسرينگ و فروش اقلام تجاري هواداران را در آلمان افزايش داده است. 44 درصد درآمد کل ليگ آلمان از اين محل کسب مي شود، در حالي که اين ميزان در انگليس 35 درصد است.
در اين اواخر باشگاههاي بزرگ آلمان به ويژه بايرن مونيخ خواستار فروش غير متمرکز حقوق پخش تلويزيوني مسابقات خود شده اند.
درآمد سالانه بايرن مونيخ از اين محل در حال حاضر تنها 25 ميليون يورو است و مديران اين باشگاه مدعي اند که در صورتي که خودشان اين حقوق را بفروشند، چهار برابر اين مبلغ را به دست مي آورند، اما سازمان ليگ آلمان به دليل توزيع عادلانه تر و بزرگتر نشدن فاصله ميان باشگاههاي بزرگ و کوچک و همچنين با توجه به ويژگيهاي جمعيت شناختي بازار بزرگ آلمان، در برابر اين خواسته باشگاههاي بزرگ مقاومت مي کند.
* ايتاليا
سري A ايتاليا، از طريق فروش غيرمتمرکز بازيها به وسيله خود باشگاهها، 750 ميليون يورو در سال درآمد دارد. ويژگي بازاريابي نامتمرکز و انفرادي حقوق پخش در ايتاليا اين است که باشگاههاي سري ب، از آنجايي که در اين فصل هيچ شبکه تلويزيوني اي حقوق پخش بازيهاي آنها را نخريد، از باشگاههاي سري A حدود 105 ميليون يورو به عنوان يارانه دريافت مي کنند.
اما اين فروش نامتمرکز در ايتاليا، در سالهاي گذشته يک وضعيت شديداً نامتعادل را به وجود آورده که موجب شکل گيري يک «جامعه دو طبقه اي» شده است.
به همين دليل از فصل 11 - 2010 يک تحول بزرگ در ليگ ايتاليا اتفاق مي افتد. سال گذشته سري آ تصميم گرفت که فروش حقوق پخش مستقيم بازيها به شبکه هاي پولي، از سال 2010 ديگر نه به صورت غير متمرکز و به وسيله خود باشگاهها، بلکه متمرکز و از طريق سازمان ليگ صورت بگيرد.
از سال 2010 درآمدهاي حاصل از فروش حقوق پخش تلويزيوني بنا بر سه معيار توزيع مي شود؛ 40 درصد کل درآمد به طور برابر ميان همه باشگاهها توزيع مي شود، 30 درصد بر اساس اهميت ورزشي ( 10 درصد از روي موفقيتهاي تاريخي، 15 درصد با توجه به رده بندي پنج سال گذشته، پنج درصد بر اساس رتبه در جدول فصل گذشته)، 30 درصد باقيمانده نيز بر اساس پتانسيل تماشاچي توزيع خواهد شد.
فوتبال حرفه اي ايتاليا سال 2010 روي 900 ميليون يورو درآمد از محل فروش حق پخش حساب مي کند، يعني 150 ميليون يورو بيشتر از امروز. البته در سيستم جديد، باشگاههاي بزرگ درآمد تلويزيوني کمتري خواهند داشت.
در پايان سال 2005 ، باشگاه يوونتوس تورين ( پيش از سقوط اجباري به سري ب)، يک قرارداد تلويزيوني با شبکه «مدياست» براي دو فصل منعقد کرد که برايش سالانه 124 ميليون يورو در برداشت.
اما از سال 2010 يووه فقط مي تواند روي 87 ميليون يورو حساب کند. اينترميلان نيز از صد ميليون يورو در سال، درآمدش به 79 ميليون يورو کاهش مي يابد. آث ميلان نيز بر اساس سيستم جديد، تنها 77 ميليون يورو دريافت خواهد کرد.
در عوض باشگاههاي کوچکتر پايين جدولي، يکي از بزرگترين دغدغه هايشان حل خواهد شد. به عنوان مثال، سي ينا 21 ميليون يورو دريافت خواهد کرد، ليورنو 23 ميليون و آمپولي 24 ميليون يورو. اين مبالغ به مراتب بيشتر از درآمدهاي کنوني اين باشگاههاست.
در واقع ايتاليايي ها با الگوبرداري از روي مدل انگليسي، قصد دارند با گسترش زماني برنامه بازي ها درآمدهاي بيشتري را براي باشگاههاي حرفه اي خود ممکن سازند. در حال حاضر هر هفته سري آ، پنج زمان مختلف براي بازيها وجود دارد.
همانند انگليس، در ايتاليا نيز شنبه ها تازه از ساعت 22 بازي ها در تلويزيون عمومي قابل ديدن هستند.
در کل با 197.22 ساعت پخش مسابقات در تلويزيون عمومي، سري آ از اين لحاظ پس از بوندس ليگا قرار دارد. در سيستم قبلي 56 درصد درآمد کل باشگاههاي ايتاليايي از محل فروش حقوق پخش تلويزيوني بوده است و 25 درصد نيز از محل اسپانسرينگ و فروش اقلام تجاري، با متمرکز شدن بازاريابي حقوق پخش تلويزيوني، اين درصدها به احتمال زياد به هم نزديکتر خواهند شد.
* اسپانيا
با لغو بازاريابي نامتمرکز در ايتاليا، اسپانيا از تابستان 2010 تنها بازار فوتبال بزرگ در اروپا خواهد بود که در آن حقوق رسانه اي به صورت نامتمرکز توسط خود باشگاهها فروخته خواهد شد. در حال حاضر اين حقوق به دو آژانس Audiovisual sport (شبکه کانال پلوس) Mediapro (شبکه لاسکستا) فروخته شده است. شرکت کاتالاني «مدياپرو» در حال حاضر با اف ث بارسلونا (تا 2013 سالانه 144 ميليون يورو) و رئال مادريد (تا 2013 سالانه 157 ميليون يورو) قرارداد دارد.
از سال 2009 نيز 38 باشگاه از 42 باشگاه حاضر در دسته اول و دوم، با «مدياپرو» قرارداد مي بندند. البته ماههاست که ميان اين دو شرکت رقيب دعواست، که گاهي به دادگاه و گاهي نيز به پخش تصاوير سياه کشيده شده است.
به خاطر همين هم نشريه اقتصادي «اسپانسرس» نوشته است که به سختي مي توان مسير تحول بازار فوتبال و تلويزيون اسپانيا را پيش بيني کرد. در لاليگاي اسپانيا، هر هفته در پنج زمان مختلف بازي ها برگزار مي شوند. يک بازي را نيز هر شنبه مي توان به طور مستقيم در شبکه هاي عمومي ديد.
در کل 113.26 ساعت از مسابقات لاليگا در تلويزيون عمومي قابل تماشاست. به دليل فروش غير متمرکز حقوق پخش تلويزيون، 51 درصد کل درآمد باشگاههاي اسپانيا از فروش حقوق پخش بازي ها حاصل مي شود و سهم درآمد حاصل از اسپانسرينگ و فروش اقلام تجاري تنها 25 درصد است.
* فرانسه
حقوق رسانه اي ليگ دسته اول فرانسه نيز به صورت متمرکز توسط سازمان ليگ بازاريابي مي شود، اما سياست بازاريابي ليگ فرانسه اين است که ميزان بسيار کمي از بازي ها به شبکه هاي عمومي تلويزيون فروخته مي شود.
در فصل 5 - 2004 تنها 37.51 ساعت از کل بازيها در تلويزيون عمومي پخش شد و به همين خاطرهم 56 درصد از درآمد اين باشگاهها از همين محل بوده است.
تازه از فصل 9 - 2008 ليگ فرانسه تنها براي افرادي که به شبکه هاي پولي تلويزيوني، اينترنتي و تلفن همراه صاحب حقوق پخش مسابقات حق عضويت مي دهند، قابل مشاهده است.
در تلويزيون عمومي تنها يکشنبه ها خلاصه اي از بازي ها پخش خواهد شد. شبکه هاي پولي «کانال پلوس» (بيش از هشت ميليون مشتري) و «اورنج» به خاطر همين حقوق انحصاري اي که ليگ فرانسه براي آنها تضمين مي کند، تا سال 2011 هر فصل در مجموع 668 ميليون يورو مي پردازند.
در خلاصه بازي ها که در تلويزيون عمومي پخش مي شود، مسابقه اي که روز يکشنبه پخش مي شود، در نظر گرفته نمي شود. هر هفته ليگ يک فرانسه در چهار زمان متفاوت برگزار مي شود.
* خشت اول در ايران
به گزارش مهر، فوتبال کشورمان که در ميان ليگهاي معتبر جهان جايگاه شاخصي ندارد و در بين آسيايي هم در جمع سه ليگ برتر قرار ندارد، از دو فصل قبل و پس از سالها پيگيري موفق شد حق پخش تلويزيوني را براي تيمهايش در نظر بگيرد که البته مبلغش خيلي زياد نيست و براي سال اول 10 ميليارد تومان بود و براي سال دوم هم مبلغي نزديک به 12 ميليارد تومان خواهد بود که البته با شرط و شروط ويژه اي هم لحاظ شده است.
اين رقم نشان مي دهد که علاوه بر اختلاف سطح فني فوتبال ايران با کشورهاي مطرح دنيا و حتي آسيايي، در بحث درآمدزايي از حق پخش تلويزيوني نيز ايران فاصله بسيار زيادي با کشورهاي مطرح و صاحب ليگ دنيا دارد.
هر چند مي توان اميدوار بود با گذاشتن خشت اول که پس از گذشت چند دوره از مسابقات ليگ برتر گذاشته شده است، در سالهاي آينده بتوانيم شاهد روند رو به رشد و ارتقاي مبلغ اين حق پخش براي تيمهاي ليگ برتري باشيم.
zamara
09-25-2009, 11:43 AM
پیش بینی های عجیب در استودیوی فوتبال برتر
امیرحاج رضایی به عوان تحلیلگر بازی استقلال و ابومسلم در شبکه سوم سیما حاضر شد و به اصرار مجری برنامه تلاش کرد فعل و انفعالات این بازی را قبل از آغاز و در بین دو نیمه پیش بینی کند.
جالب اینکه قریب به اتفاق پیش بینی های او به شکل عجیبی کاملا برعکس از کار درآمد.
حاج رضایی( قبل از آغاز بازی):
به نظر من با توجه به مشکلاتی که ابومسلم در هفته جاری داشته و عملکرد ضعیف تیم مدیریتی این تیم شانس استقلال بسیار بیشتر است و آنها می توانند در نیمه اول کار تیم میزبان را یکسره کنند.
حاج رضایی(پس از تساوی دو تیم در پایان نیمه اول):
تحلیل من در حال حاضر کاملا تغییر کرده.ابومسلم فوتبال خوبی را به نمایش گذاشت و می تواند در نیمه دوم با در نظر گرفتن چند تغییر جزیی حتی برنده بازی باشد.
حاج رضایی(پس از شکست سنگین ابومسلم):
استقلال بسیار خوب بازی کرد و ابومسلم چیزی برای ارائه نداشت.اگر مهاجمان استقلال خودخواه نبودند شاید تعداد گل های این تیم دو رقمی می شد.
شاید بهتر باشد کارشناسان در مواجهه با درخواست پیش بینی از همان جمله کلیشه ای "فوتبال قابل پیش بینی نیست" استفاده کنند.
zamara
09-25-2009, 11:48 AM
جواد خیابانی رسماً از مردم بوشهر عذرخواهی کرد !
جواد خیابانی برای آنکه کاملا با هواداران شاهـیــن و بوشــهریها آشــتی کند از حضورش در بوشهر برای گزارش بازی برگشت شاهین و پرسپولیس خبرداد و گفت:
«خودم با هزینه شخصی برای گزارش بازی شاهین و پرسپولیس به بوشهر میروم تا حضوری از تماشاگران خوب بوشهری عذرخواهی کنم.»
جواد خیابانی گزارشگر باسابقه و سرشناس صداوسیما در جریان گزارش دیدار پرسپولیس و شاهین بوشهر در هفته ششم لیگبرتر، ناخواسته باعث رنجش مردم خونگرم بوشهر به خصوص فوتبالدوستان و هواداران شاهین شده بود .
او وقتی ناتوانی پرسپولیس در شکست دادن حریف جنوبی را دیده بود با گفتن این جمله که «اگر پرسپولیس شاهین را نبرد پس چه تیمی را میخواهد شکست دهد؟»
باعث دلخوری و رنجش بوشهریها شد و آنها را به واکنش واداشت. دو روز پیش برنامه رادیویی «پسین ورزش» شبکه استانی بوشهر در ارتباطی زنده و مستقیم با جواد خیابانی در صدد رفع سوءتفاهم و کدورت برآمد و دقایقی را با این گزارشگر پیرامون صحبتهای او و دلایلش برای اظهارات آن روزش به گفتگو پرداخت.
خیابانی در ابتدای صحبتهایش ضمن عذرخواهی از مردم خونگرم و مهماننواز بوشهر به علاقهمندیاش به فوتبال این خطه و بازیکنان آن اشاره کرد و گفت:
«من تیم شاهین را دوست دارم و هنوز بازیهای خوب حمید کللیفر در ملوان و مرحوم ایرانزاد در ایرانجوان را به خاطر دارم. من قصد توهین و اهانت به مردم بوشهر را نداشتم و هرگز به خودم چنین اجازهای نمیدهم. اگر گفتم پرسپولیس باید شاهین را ببرد به این دلیل بود که پرسپولیس در خانه و مقابل تماشاگران بازی میکرد و محکوم به پیروزی بود، درست مثل زمانی که بایرن مونیخ در خانه مثلا با دویسبورگ بازی میکند و باید پیروز میدان باشد.»
جواد خیابانی برای آنکه کاملا با هواداران شاهـیــن و بوشــهریها آشــتی کند از حضورش در بوشهر برای گزارش بازی برگشت شاهین و پرسپولیس خبرداد و گفت:
«خودم با هزینه شخصی برای گزارش بازی شاهین و پرسپولیس به بوشهر میروم تا حضوری از تماشاگران خوب بوشهری عذرخواهی کنم.»
zamara
09-30-2009, 10:17 PM
پخش مستقيم فوتبال استقلال و پرسپوليس از شبكههاي جوان،ورزش،صدايآشنا و ايران صدا
***پخش مستقيم شصت و هفتمين شهرآورد پايتخت از راديو جوان ***
راديو جوان در برنامه يک مسابقه ، يک گزارش در روز جمعه ٨٨/٧/١٠ بازي بين دوتيم پرطرفدار استقلال و پرسپوليس را به طور زنده پخش خواهد کرد.
تيمهاي فوتبال استقلال و پرسپوليس در شرايطي روز جمعه دهم مهرماه شصت و هفتمين ديدار تاريخ خود را برگزار مي کنند که ٤١ سال از برگزاري اولين بازي اين دو تيم مي گذرد.در ١٠ دربي استقلال و پرسپوليس که درمهر ماه برگزار شده است ، سهم آبي پوشان ٣ پيروزي بوده و ٢ بار نيز برتري از آن سرخپوشان شده است. ٥ بازي ديگر آنها با نتيجه تساوي به اتمام رسيده است.يک مسابقه ، يک گزارش کاري است از گروه جوان و ورزش راديو جوان که به گويندگي امير حسين بابازاده از راديو جوان به روي آنتن مي رود.
***« استقلال – پرسپوليس» در شهر آورد شصت وهفتم ***
پخش مستقيم و لحظه به لحظه هفته نهم ليگ برتر فوتبال از راديو ورزش
به گزارش ايسنا روابط عمومي راديو ورزش اعلام کرد: ديدارتيمهاي فوتبال «ذوب آهن – صباي قم» و«راه آهن – استقلال اهواز» از ساعت ١٥/٠٠به صورت لحظه به لحظه و«سايپا –سپاهان» از ساعت ١٧/١٥روز پنج شنبه نهم مهرماه به صورت زنده پخش خواهد شد هم چنين ديدارحساس تيمهاي «استقلال – پرسپوليس» از ساعت ١٤/٣٠و ديدار تيمهاي "پيکان – مس کرمان "ساعت ١٧/١٥روز جمعه دهم مهر به صورت زنده به روي آنتن مي رودعلاوه بر اين شنوندگان مي توانند در جريان لحظه به لحظه نتايج ساير ديدارها در روز جمعه قرار بگيرند .
***پخش زنده شهر آورد استقلال و پرسپوليس در شبكه ايران صدا***
مسابقه فوتبال تيم استقلال و پرسپوليس به صورت زنده از شبكه اينترنتي ايران صدا پخش خواهد شد.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، اين ويژه برنام از ساعت ١٤:00 دقيقه جمعه هفته جاري آغاز و به صورت زنده تا پايان مسابقه ادامه خواهد داشت.
از ويژگيهاي اين پخش زنده اينترنتي بودن آن است در اين برنامه سعي شده است تا اين ويژگيها لحاظ شده تا كاربران اينترنتي بتوانند در هر جاي دنيا كه باشند از اين برنامهها استقبال كنند.كاربران ميتوانند با ورود به سايت شبكه اينترنتي ايران صدا به نشاني www.iranseda.ir (http://www.iranseda.ir/) از اين ويژه برنامه جذاب استقبال نمايند و از طريق اينترنت شاهد پخش لحظه به لحظه اين شهرآورد (مسابقه دو تيم همشهري) باشند.همچنين علاقهمندان ميتوانند سوالات و نظرات خود را از طريق ايميل به نشاني pc@iranseda.ir (pc@iranseda.ir) روابط عمومي اين شبكه ارسال كنند تا پيشنهادات آنها در بخشهاي مختلف برنامههاي ايران صدا منعكس شود.
***از صداي آشنا شنونده شصت و هفتمين شهرآورد تهران باشيد***
گروه تفريحات و سرگرمي شبکه جهاني صداي آشنا روز جمعه دهم مهر، از سري مسابقات ليگ برتر ايران، ديدار فوتبال تيم هاي پرسپوليس و استقلال را به صورت زنده و مستقيم پخش خواهد کرد.
به گزارش ايسنا به نقل از روابط عمومي و امورمخاطبان شبکه جهاني صداي آشنا، مطابق برنامه ساعت ١٤/٠٠ به وقت تهران برابر با ساعت ١٠/٣٠ به وقت گرينويچ، شصت و هفتمين شهرآورد دو تيم استقلال و پرسپوليس از مسابقات ليگ برتر ايران، از کانال اروپاي شبکه جهاني صداي آشنا پخش خواهد شد.
سردبير و گزارشگر اين برنامه، محسن ابوفاضلي است.
zamara
10-17-2009, 09:07 AM
ورزش روي آنتن
شبکه سوم سيما درنظر دارد مسابقات زير را در هفته جاري به صورت مستقيم پخش نمايد:
شنبه25/7/1388
پاس همدان- استقلال تهران، ساعت 15:14
استون ويلا و چلسي، ساعت 15:15
منچستر يونايتد و بولتون، ساعت 30:17
رئال مادريد و وايادوليد، ساعت 30:21
والنسيا و بارسلونا ساعت 30:23
يکشنبه 26/7/1388
ميلان و رم ساعت 15 : 22
سه شنبه 88/7/28 - جام باشگاههاي اروپا
ليورپول و ليون، ساعت 15 : 22
بارسلونا و رابين کازان روسيه (پخش با تأخير)
چهارشنبه 29/7/1388
رئال مادريد و ميلان، ساعت : 15 : 22
بوردو و بايرن مونيخ (پخش با تأخير)
پنجشنبه 30/7/1388
صبامهر قزوين- پتروشيمي بندرامام ساعت 15:15 (بسکتبال ليگ برتر)
سايپا- پرسپوليس ساعت 16
جمعه 1/8/1388
اسقلال تهران- صباي قم ساعت 16
zamara
10-21-2009, 08:27 AM
http://64.130.220.65/Thumbnails/pics/1387/4/TV/wh120-51.jpg (http://www.isna.ir/ISNA/PicView.aspx?Pic=Pic-1423622-1&Lang=P)
با تامين اعتبار 100 ميليارد توماني سازمان تربيتبدني
شبكهي تلويزيوني 24 ساعتهي ورزش به زودي راهاندازي ميشود
با پيشنهاد "سعيدلو" و تامين مالي سازمان تربيت بدني، شبكهي تلويزيوني 24 ساعته ورزش به زودي راهاندازي ميشود.
علي سعيدلو رييس سازمان تربيت بدني در مذاكره با مسوولان سازمان صداوسيما به آنان پيشنهاد كرده است كه يك شبكه تلويزيوني 24 ساعته ورزش راهاندازي شود كه ظاهرا با توافق بر سر پرداخت هزينههاي مالي آن از سوي سازمان تربيت بدني، قرار است اين شبكه تا پايان سال آينده راهاندازي شود.
سعيدلو عصر روز سهشنبه در نشستي با تيمهاي ملي فوتبال ساحلي و فوتسال با بيان اين مطلب اظهار كرد: مبلغي كه صداوسيما به عنوان حق پخش تلويزيوني به باشگاههاي فوتبال ميدهد، بسيار اندك است.
بر اين اساس ما پيشنهادي مطرح كرديم كه شبكه تلويزيوني 24 ساعته ورزشي راهاندازي شود و توافقات در اين رابطه نهايي شده است.
وي افزود: مسوولان صداوسيما 100 ميليارد تومان براي راهاندازي اين شبكه هزينه پيشبيني كردهاند كه ما نيز پذيرفتيم اين مبلغ را تامين كنيم و در عوض كل تبليغات تلويزيوني اين شبكه براي ورزش و در اختيار سازمان تربيت بدني باشد.
به گفته سعيدلو اگر مشكلي در روند اجراي كار پيش نيايد، اين شبكه تا پايان سال آينده راهاندازي خواهد شد.
------------------
ايسنا
pesarjonoob
10-21-2009, 11:29 AM
اگر ایران چنین شبکه ای بزنه بازی های خارجی که تو ماهواره نشون نمیده فقط با زی های ایرانی اونوقت فکر کنم 24 ساعته تبلیغ بانک باشه داخلش دیگه
zamara
10-28-2009, 11:47 AM
همه چيز كه نبايد«مفت» تمام شود
بعد از سالها«ناكامى» تيمى پيدا شده كه مى توان به امروز و مهمتر از آن به فردايش دل بست.
كارى به جوگير شدن«على دوستى» كه گفته:«با اين تيم قهرمان جهان مى شويم» نداريم، زيرا بضاعت فوتبال ما در چنين حدى نيست اما اين تيم نوجوانان در حكم «فلق» است.
روزنه اميدى كه به ما خاطرنشان مى سازد:
«اين شب سياه طولانى همواره شب باقى نمى ماند.»
•••
مردم توقع داشتند همانگونه كه بسيارى از بازى ها به صورت زنده روى آنتن مى روند، بازى هاى تيم نوجوانان هم به همين شكل پخش شوند.
مردم مى گويند:
اين همه براى تيم بزرگسالان «مادرى» كرديم، آيا آنها براى توقعات بوجود آمده تره خورد كردند؟
تيم ملى حذف شد و به جام جهانى نرسيد و تيمى كه بهتر بود هم رفت و با دست خالى برگشت؛ از جام جهانى قبلى اما نوجوانان به غير از قهرمانى در آسيا و صعود به جام جهانى اولين بازى شان را نيز با پيروزى پشت سر گذاشتند ، با اين حال در صدا وسيما خبرى از انعكاس تولد يك تيم بزرگ نيست و اوضاع به گونه اى است كه گويى لازمه پرداختن اين رسانه به فوتبال«شرايط سنى» بازيكنان است.
آرى انگار حتماً بايد «بزرگ» باشى تا تلويزيون تحويلت بگيرد و تا وقتى نوجوانى؛ حتى اگر در جام جهانى بدرخشى هم، كسى توجه چندانى به تو نخواهد كرد!
•••
از رئيس گروه ورزش شبكه ۳ سوال شده: چرا بازيهاى تيم ملى نوجوانان پخش زنده ندارد؟ جواب آقازمانى اين بوده كه: يك ماه ونيم پيش كه مى خواستيم امتياز پخش زنده اين بازيها را بخريم متوجه شديم شركتى كه متولى اين كار است بهايى غيرمتعارف را براى آن در نظر گرفته است، به همين خاطر فعلاً منصرف شده ايم و منتظريم تا در صورت صعود به دور بعدى اقداماتمان را از سر بگيريم و شايد بتوانيم بازيهاى آن مرحله را پخش كنيم.
در گفته هاى رئيس گروه ورزش شبكه ،۳ سه نكته وجود دارد كه عبارتند از:
نكته اول
چرا صداوسيما بايد از «يك ماه ونيم» پيش به فكر خريد امتياز پخش مستقيم جام جهانى نوجوانان افتاده باشد؟
ما براى پخش زنده جام جهانى بزرگسالان از يك سال جلوتر اقدام مى كنيم تا در صورت مواجهه با قيمت هاى سنگين بتوانيم كانال بزنيم و از لابى هايمان در جهت تعديل قيمت بهره بگيريم. آرى اگر تلويزيون «زودتر» به فكر افتاده بود شايد براى دريافت تخفيف و بهايى مناسب تر راهكارى پيدا مى كرد.
نكته دوم
يك ونيم ميليون دلار يعنى يك ميليارد و پانصدميليون تومان. اين رقم بهاى ساخت بسيارى ازمجموعه ها و سريال هايى است كه بعضاً پربيننده هم نيستند.
البته تلويزيون بخش قابل توجهى از هزينه هايش را به واسطه تبليغات بازرگانى و نيز ازطريق بودجه ساليانه اش درمى آورد، پس با يك حساب دو دو تا چهارتا مى توان متوجه شد كه صدا و سيما اگر از پخش جام جهانى نوجوانان سود نكند، چندان متضرر هم نمى شود منتهى نكته اينجاست كه پخش «مفت» ليگ و بسيارى از ديگر درآمدها اين رسانه را بدعادت كرده و آنها تا شرايط مشابهى به وجود نيايد رغبت چندانى براى پخش زنده پيدا نمى كنند.
نكته سوم
باتوجه به اينكه «شانس صعود» تيم ملى از گروه مرگ زياد نيست در نتيجه موكول كردن صورت مسأله به بعد از ماجرايى كه ممكن است به وقوع نپيوندد يك جور از سربازكردن محترمانه است.
zamara
11-05-2009, 08:45 AM
خيابان يک طرفه آقاي گزارشگر!
1 - ما يک بدهي تاريخي به جواد خياباني داريم.
عصر هشتم آذرماه 76 ، اين نفس گرم آقاي گزارشگر بود که باعث شد گل منحصر به فرد خداداد به استراليا، بخشي از جاودانه هاي سرزمين ما شود.
نگاه کنيد؛ همين که ما هنوز هم عزيزي را «غزال» صدا مي زنيم، بخشي از اداي دين مان به اين گوينده ورزشي است؛ همان که لحظه لحظه گزارشش در ملبورن را حفظيم.
بله آقاي خياباني! روزي پلي اف جام 98 ، جزو مطالبات شما از فوتبالدوستان ميليوني ايراني است، اما آيا گمان نمي بريد زجري که در همه اين سالها، بينندگان تلويزيون از دست شما و گزارشهايتان کشيده اند، آن بدهي کذايي را صاف کرده باشد؟!
2 - خيابان رابطه آقاجواد با بينندگان فوتبال، ديري است که يک طرفه شده؛
آقاي استاد مدتهاست که هر چه را صلاح بداند، هر طور که صلاح بداند، مي گويد و گوشش به هيچ شکوه و اعتراضي هم بدهکار نيست.
آخرين شاهکار گزارشگر «دفرمه» شبکه سوم سيما، به ديدار تيمهاي استقلال تهران و شاهين مربوط مي شود.
آنان که ذهن نکته سنج تري داشتند، تنها لحظاتي پس از «سلام و عليک» آقاجواد، به فراست دريافتند که مأموريت جناب خياباني در اين مسابقه، اصلاح خرابکاري هايي است که در بازي پرسپوليس و شاهين از او سر زده بود.
تکرار مکرر جملاتي با اين مضمون که «واي به حال پرسپوليس اگر نتواند شاهين ته جدولي را ببرد» حسابي مردم بوشهر را عليه خياباني شوراند و لابد استاد مسلم گزارشگري، ديگر بازي شاهين را در تهران، فرصتي براي جبران اشتباه پيشين، البته يا اشتباهي جديد تلقي کرد!
همين بود که بينندگان بخت برگشته شبکه سوم، در طول تمام دقايق بازي مجبور بودند، حمد و ثناي آقاجواد درباره شهر بوشهر را تحمل کنند و عذاب بکشند.
کار به جايي رسيد که خياباني حتي نام محله هاي اين شهر را هم يک به يک به زبان آورد و چنان به سبک خودش در ستايش از سوژه محبوبش افراط کرد که خبر موضوع به سکوها رسيد و هزاران استقلالي را به شعار دادن عليه او واداشت؛ آنچه احتمالاً باعث خواهد شد خياباني در صدد گزارش مسابقه ديگري از استقلال بربيايد و به قصد جبران مافات، اين بار در قامت هوادار دو آتشه آبي ها قد علم کند...!
3 - «دوستان من اشاره مي کنند که عبدا... کرمي، خيلي خوب در بوشهر جا افتاده! »؛
انصافاً دوست داريم جوادخان خياباني ناپرهيزي کند و يک بار ديگر با توجه به فيلم بازي، گزارش خودش را گوش بدهد تا بفهمد چنين جملات عجيب و غريبي، چه حضور پررنگ و هراسناکي در حرفهاي او دارند! معلوم نيست بيننده مرتکب چه گناهي شده که بايد هفته اي حداقل يک نوبت پاي گزارشهاي اين چنيني جناب خياباني بنشيند؛
مردي که انگار از ياد برده همه آدمها کاستي هايي دارند و لازم است که با گوش سپردن به نقدهاي ديگران، درراه اصلاح رفتار خود گام بردارند.
جناب استاد که تعريف و تمجيدهاي حيرت انگيزش از کريم انصاري فرد در بازي پرسپوليس و سايپا، عالم و آدم را عاصي کرد، حتي در گزارش فوتبال هاي خارجي که در آنها پاي هيچ هموطني درميان نيست هم نمي تواند تعادل را برقرار کند و لحظات خوبي را براي بينندگان رقم بزند؛
اين چنين است که مدام به مخاطبانش اطلاعات غلط مي دهد.
حتي زيرنويس تلويزيون اسپانيا در مورد اينکه گل سيدوکيتا به اوساسونا، گل ششم اين هافبک در لاليگا بوده نيز نمي تواند خياباني را متقاعد به عذرخواهي و پس گرفتن جمله لحظاتي قبلش در مورد هفت گله شدن کيتا کند:
«خب، 6 تا اينجا زده، يکي هم تو جام حذفي! » حالا چه اهميتي دارد اگر بخشي از بينندگان تلويزيوني در جريان بوده باشند که بارسا تا به حال فقط يک بازي در جام حذفي انجام داده که در آن، هر دو گل اين تيم به «کالچرال» را «پدرو» زده است؟!
البته آقاي گوينده در هيچ يک از گزارشهايش دست از حکم صادر کردن هم برنمي دارد؛ در مورد کيفيت کار بازيکنان نظر مي دهد؛ چنانکه پيرامون تک تک صحنه هاي داوري قضاوت مي کند و البته کار مربيان دو تيم را به چالش مي کشد. خيلي دوست داشتيم بدانيم اگر خود خياباني بيننده بود و مجبور مي شد گزارش يک خياباني ديگر را گوش بدهد، چه احساسي پيدا مي کرد!
4 - معروف است که مي گويند خداداد عزيزي نان بازي ايران و استراليا را مي خورد و همچنان که از سفره آن گل طلايي اش متنعم است، اما به نظر مي رسد بيشتر از خود «غزال»، اين لقب دهنده «غزال» است که دارد در هواي ملبورن نفس مي کشد.
جواد خياباني، نشاني يک گزارش خوب از خودش، پس از بازي برگشت ايران و استراليا را بدهد تا شايد دست کم ما از گمراهي نجات پيدا کنيم!
******************************
خياباني:ليدرهابا مرفاوي هماهنگ بودند
در جريان بازي استقلال و شاهين تماشاگران استقلال به دليل مشکلاتي که بين اين گزارشگر و صمد مرفاوي ايجاد شده بود عليه خياباني شعار دادند.
اما پس از سوت پايان بازي زماني که خياباني براي مصاحبه با مربيان دو تيم کنار زمين حاضر شد به نظر مي رسيد که اين دو نفر هيچ مشکلي با هم ندارند.
خياباني درباره اتفاقات اين بازي مي گويد: " آنها در چند مورد عليه من شعار دادند و مرا پولکي خطاب کردند.
با اين حال مرفاوي حتي يکبار هم دست بلند نکرد و از آنها نخواست که توهين هاي شان را تمام کنند.
اما وقتي در کنار زمين با من مواجه شد بلافاصله از ليدرهايي که هنوز مشغول شعار دادن بودند خواست که ساکت شوند.
" فصل گذشته استقلالي ها مدعي بودند که امير قلعه نويي با برخي از ليدرها رابطه دارد و به آنها خط مي دهد اما به نظر مي رسد که اکنون حرکات دست مرفاوي هم براي ليدرها معنا و مفهوم خاصي دارد.
zamara
11-10-2009, 07:08 PM
http://www.qudsdaily.com/archive/1388/html/8/1388-08-19/picture/3-15.jpg
دوئل کوثري و فردوسي پور
محافل خبري طي چند روز گذشته از آغاز تنش شديد بين تهيه کنندگان برنامه هاي ورزشي سيما خبر دادند و مدعي شدند، تهيه کنندگان برنامه هاي ورزشي «ورزش از نگاه دو» و «نود» به دليل رقابت تنگاتنگ با يکديگر اين روزها در تلاشند با اطلاع از نوع برنامه هاي يکديگر ميهمانان رقيب را به صورت ناگهاني به استوديو ضبط برنامه خود دعوت کنند تا رقيب تلويزيوني خود را بدين شکل از ميدان بيرون کنند.
پس از آن که «جهانگير کوثري» به عنوان تهيه کننده جديد اين برنامه ورزشي با مديران شبکه دوم سيما بويژه مدير گروه ورزش اين شبکه تلويزيوني به توافق رسيدند وي اجرا و تهيه برنامه ورزشي اين شبکه را برعهده گيرد، «کوثري» تلاش بي شائبه اي را به کار بست تا به نوعي مخاطبان برنامه تلويزيوني«نود» را شکار کند تا مرز بينندگان برنامه تحت مديريت خود را بالاتر ببرد.
وي در شروع سري جديد برنامه تلويزيوني«ورزش از نگاه دو» با به کارگيري برخي روشهاي برنامه تلويزيوني «نود» تلاش کرد تا به مخاطبان خود اين مهم را القا کند که او قصد دارد، به عنوان يک رقيب جدي براي عادل فردوسي پور برنامه «ورزش از نگاه دو» را روي آنتن بفرستد.
جهانگير کوثري با راه اندازي بخش مسابقه SMS نخستين گام خود را براي شبيه سازي برنامه «ورزش از نگاه دو » با برنامه رقيب برداشت، وي حتي از يکي از گزارشگران جوان رسانه ملي که صدايي شبيه به «مزدک ميرزايي» داشت، براي خواندن متن پرسش مسابقه SMS خود در اين آيتم استفاده کرد تا ببيندگان تلويزيوني به رقابت شديد اين برنامه با برنامه «نود» پي ببرند.
تهيه کننده و مجري برنامه ورزشي شبکه دو که عزم خود را براي شکست تابوي برنامه تلويزيوني ورزشي رقيب جزم کرده بود، با استفاده از روابط ديرينه خود با چهره هاي نام آشناي ورزش، آمار ميهمانان حاضر در برنامه خود را به شکل سرسام آوري افزايش داد، به گونه اي که در يک برنامه مخاطب با حضور 5 يا 6 ميهمان ورزشي رو به رو شود تا اين مؤلفه را عامل موفقيت اين برنامه ورزشي تلقي کند و قيد تماشاي برنامه رقيب را بزند، اين اتفاق براي خيلي از مخاطبان ورزشي رسانه ملي خوشايند بود، زيرا هيچ يک از برنامه هاي ورزشي سيما تاکنون موفق نشده بودند به اين شکل افراد ورزشي را در يک برنامه ورزشي دور هم جمع کند، اما اين موفقيت کاملاً مقطعي بود، چون مخاطبان اين برنامه پس از چند هفته متوجه شدند هدف از دعوت از چند ميهمان ورزشي تنها استفاده ابزاري از نامهاست؛ زيرا آنها در حضور مجري و تهيه کننده برنامه فرصت لازم را براي عرض اندام را پيدا نمي کردند.
همين عامل باعث شد ديگر کسي به شکل ابتدايي از دعوت کوثري استقبال نکند و برنامه با افت محسوس از لحاظ حضور چهره هاي ورزشي رو به رو شود.
بسياري از ميهمانان اين برنامه زماني که از استوديو پخش برنامه «ورزش از نگاه دو» خارج مي شدند، قيد حضور مجدد در اين برنامه را مي زدند؛ زيرا آقاي مجري در تمامي مباحث اقدام به اظهارنظر مي کرد تا به بيننده خود القا کند وي در تمامي مباحث صاحب نظر است.
اين عامل تنها به چهره هاي ورزشي ختم نشد؛ زيرا بسياري از کارشناسان صاحب نظر که در عرصه ورزش در حال فعاليت بودند نيز پس از اولين حضور در اين برنامه تصميم گرفتند زياد به حضور فيزيکي در اين برنامه دلخوش نکنند؛ چون در اين برنامه هيچ فرصتي در اختيار افراد گذاشته نمي شود و همه چيز طبق ميل آقاي تهيه کننده مجري پيش مي رود.
اين معضل پس از چند هفته از پخش سري جديد برنامه براي مخاطب هم روشن شد، چرا که غيبت ناگهاني برخي کارشناسان نظير «صدرالدين کاظمي» باعث شد برخي مخاطبان ورزشي اين برنامه به دنبال چرايي ماجرا باشند که بعداً مشخص شد اين کارشناس کشتي به دليل مداخله هاي غير فني«کوثري» عطاي کار را به لقايش بخشيده است.
«کوثري» که حاضر نبود انتقادهاي وارده را در رفتارهاي خود برطرف کند، همچنان معتقد بود، او مي تواند به عنوان رقيب جدي برنامه «نود» جمعه شب ها برنامه چند ساعته خود را روي آنتن بفرستد، غافل از اينکه راه مقابله و رقابت با برنامه «نود» راهي جز اين رفتار بود.
با گذشت زمان و بالا رفتن تعداد آمار پخش برنامه هاي «ورزش از نگاه دو» با مديريت «جهانگير کوثري» و روشن شدن هدف او که چيزي نبود جز خارج کردن «عادل فردوسي پور» از عرصه رقابت، برخي منتقدان برنامه «نود» تلاش کردند خود را به «کوثري» نزديک کنند تا از طريق او و سياستهاي وي که در برنامه «ورزش از نگاه دو » روي آنتن فرستاده مي شد، به هدف خود که زمين زدن برنامه «نود» بود، دست پيدا کنند.
اين اتفاقها که به صورت روتين به اطلاع تهيه کننده و مجري برنامه تلويزيوني ورزشي «نود» مي رسيد، باعث شد روابط حاکم بين اين دو همکار بيش از بيش تيره و تار شود و جدال بين اين دو نفر به صورت رسمي علني شودتا نگاه تمامي جامعه ورزش به سوي اين جدال کاري کشيده شود.
هرچند «فردوسي پور» و «کوثري» براي حفظ ظاهر هنوز در هيچ محفل رسمي با يکديگر دچار چالش نشدند، اما مي توان با مرور اتفاقهاي چند هفته گذشته به اين موضوع پي برد که اين دو تهيه کننده در جهت بالا بردن آمار مخاطب خود و تحت تأثير قرار دادن برنامه رقيب از هيچ کوششي دريغ نمي کنند و با تمام توان در راستاي تخريب ديگري گام برمي دارند، به عنوان مثال مي توان به سرقت آيتمهاي اختصاصي اين دو برنامه توسط عوامل برنامه ديگر اشاره کرد، مخاطبان برنامه «نود» به خوبي به ياد دارند که تهيه کننده و مجري برنامه «نود» در قسمت نخست سري جديد اين برنامه به مخاطبان خود اعلام کرد؛ در هفته بعد در گفتگويي ويژه برنامه «نود» به اوضاع تيم فوتبال ابومسلم رسيدگي مي کند.
اما پيش از فرا رسيدن برنامه بعدي «نود» تهيه کننده برنامه «ورزش از نگاه دو» با دعوت از مديران باشگاه ابومسلم سوژه برنامه رقيب را به اصطلاح عاميانه به سرقت برد تا «عادل فردوسي پور» در برنامه دوشنبه شب خود پس از اين اتفاق رسماً از عوامل برنامه «کوثري» انتقاد کند و آنها را به کپي برداري از برنامه «نود» متهم کند.
البته تهيه کننده برنامه «نود» هم در نوع خود شيطنتهايي اينچنين مي کند؛ زيرا زماني که متوجه شد قراراست همکاران «کوثري» در برنامه آينده خود از رئيس کميته پزشکي فدراسيون فوتبال دعوت کنند تا درباره دوپينگ از وي پرسشهايي را جويا شوند بدون درنگ از «احمد هاشميان» دعوت کرد تا در عرصه رقابت، او ضربه شستي به رقيب پا به سن گذاشته خود بزند.
نمونه هاي بسيار زيادي براي اثبات جدال ميان دو تهيه کننده نام آشناي ورزشي رسانه ملي وجود دارد که مي توان آنها را به طور مشروح بيان کرد، اما هيچ يک از اقدامها به اندازه حرکت جديد «جهانگير کوثري» و «عادل فردوسي پور» جنجال برانگيز نيست که به محض طرح يک مسأله از سوي يکي از دو نفر، فرد ديگر چند روز بعد با دعوت از طرف مقابل اين جريان به نوعي در برابر موضع برنامه وي جبهه مي گيرد و با بيان سخناني جنجالي به صورت غير محسوس برنامه رقيب آقاي مجري را مي کوبد.
البته تمام ماجرا به اينجا ختم نمي شود؛ زيرا برخي محافل غير رسمي در خصوص روابط حاکم بين «فردوسي پور» و «کوثري» معتقدند که اين دو نفر کار را به جايي رساندند که روابط برخي مديران ارشد رسانه ملي هم تحت تأثير اين اتفاقها قرار گرفته است و بين مديران شبکه هاي مختلف سيما هم اختلاف نظرهايي به وجود آمده است.
شنيده ها حاکي از آن است، به دليل ارتباط ويژه «علي اصغر پورمحمدي» رئيس شوراي سياستگذاري ورزش صدا و سيما و رئيس شبکه سوم سيما از «عادل فردوسي پور» کسي زياد نمي تواند در اين ماجرا از «کوثري» پشتيباني کند، هر چند هستند افرادي که در اين دعواي زرگري براي حفظ ظاهر هم که شده به صورت نمايشي از «برنامه ورزش از نگاه دو» حمايت مي کنند تا تابوي برنامه «نود» به اين شکل شکسته شود، غافل از اينکه مديران رسانه ملي به ويژه مدير رفسنجاني اين شبکه به هيچ وجه حاضر نيست عاملي مانع روند اجراي اين برنامه شود.
با اين شکل به نظر مي رسد، جدال دو تهيه کننده برنامه هاي ورزشي سيما همچنان به اين زوديها پايان نگيرد تا روزي که يکي از اين دو به نشانه تسليم در برابر ديگري دستهاي خود را بالاي سر ببرد و دستمال سفيدش را تکان دهد.
به نظر شما کداميک از اين دو زودتر از ديگري دستمال سفيدش را تکان خواهد داد؟
-----------------------
جواد حسيني
RED STORM
12-02-2009, 02:43 PM
برنامه پخش مسابقات این هفته ی شبکه 3
فوتبال لیگ انگلیس- وستهام و منچستر یونایتد
زمان پخش: شنبه 14/9/88 - ساعت 18:30
فوتبال لیگ ایتالیا- یونتوس و اینتر
زمان پخش: شنبه 14/9/88 – ساعت 23:15
فوتبال لیگ اسپانیا – دیپورتیو و بارسلونا
زمان پخش: یکشنبه 15/9/88 – ساعت 1:00 بامداد
فوتبال لیگ ایتالیا – رم و لاتزیو
زمان پخش: یکشنبه 15/9/88 – ساعت 23:15
جام باشگاههای اروپا- یونتوس و بایرن مونیخ
زمان پخش: سه شنبه 17/9/88- ساعت 23:15
جام باشگاه های اروپا – مارسی و رئال مادرید( باتاخیر)
زمان پخش: چهارشنبه18/9/88 –ساعت 1:15 بامداد
جام باشگاه های اروپا – دیناموکیف و بارسلونا
زمان پخش: چهارشنبه 18/9/88 – ساعت 23:15
جام باشگاه های اروپا- اینتر و روبین کازان ( با تاخیر)
زمان پخش: پنجشنبه 19/9/88 – ساعت 1:15 بامداد
zamara
12-17-2009, 08:34 AM
http://img.tebyan.net/big/1387/11/253184157253263937105423590875237332.jpg
همسرم مى گويد چرا مى گويند تو بى سوادى؟
مصاحبه با جواد خيابانى به دليل صراحت و شخصيت خاص او هميشه خواندنى و جذاب است....
با ما همراه باشيد و مصاحبه يكى از خبرگزاريها را با گزارشگر بازى معروف ايران و استراليا در ذيل بخوانيد :
• جواد خيابانى مدت هاست رابطه جالبى با خبرنگاران ورزشى ندارد؟
- شايد... اما اين رابطه از طرف شماها خراب شد و گرنه من هميشه احترام گذاشتم.
• خودت را اصلا مقصر نمى دانى؟
- ببين، خبرنگار كار خودش را مى كند و من هم كار خودم را. متاسفانه در كشور ما هر كسى به خودش اجازه اظهارنظر درخصوص كار ديگران را مى دهد.
• اما كارگزارشگرهاى فوتبال هميشه در رسانه هاى مكتوب نقد شده.
- مگر من در حيطه خبرنگارى با شما كارى دارم يا مى گويم فلان چيز را بنويسيد و بهمان مطلب را ننويسيد؟ اين كار شماست و مربوط به خودتان است؛ گزارشگرى هم همينطور است. من كلاسش را رفتم، دوره هايش را گذراندم و قطعا در اين مورد بيشتر مى دانم.
• اين يعنى هيچ خبرنگارى حق انتقاد و گوشزد كردن ايرادها را ندارد؟
- الان ديگر از حالت انتقاد خارج شده اينكه طرف مقابل را تحقير و تخطئه كنيم چيزى غير از غرض نيست.
• انتقاد يعنى چه؟
- خب انتقاد را خيلى راحت مى شود به صورت تلفنى هم انتقال داد. مثلا من به جاى هادى عقيلى گفتم جلال حسينى. اولا كه مردم عقل دارند و مى فهمند كه خيابانى اشتباه كرد، ثانيا اگرانديسمان كردن اين موضوع و پرداختن به آن با ادبياتى پر از نيش و كنايه باشد فكر نمى كنم اسمش انتقاد باشد.
• انتقاد از جواد خيابانى هميشه با نيش و كنايه همراه بوده؟
- تقريبا هميشه... من دوستانى دارم كه بعد از بازى ها تماس مى گيرند و مى گويند جواد اينجا اشتباه كردى، كاش آنجا فلان جمله را نمى گفتى، دفعه بعد دقت كن. آنها مى خواهند من پيشرفت كنم بنابراين هميشه با كمال ميل به حرف هايشان گوش مى دهم. شما در انتقادهايتان اين را در نظر نمى گيرد كه ما يكجورهايى هم صنف هستيم.
•اتفاقا انتقاد در ميان اصناف و اسلاف شكل بى محاباترى به خود مى گيرد.
- اما در جو فعلى ما داريم زيرآب هم را مى زنيم، همديگر را خراب مى كنيم، تحقير مى كنيم و بد و بيراه مى گوييم. مردم اين چيزها را مى فهمند. به استاديوم ها نگاه كنيد همه اش شده فحش و ناسزا به داور و گزارشگر و تيم رقيب و... به نظر من اين محصول فضايى است كه در رسانه ها ايجاد شده.
• اگر مردم در ورزشگاه عليه جواد خيابانى شعار مى دهند اين تمام و كمال تقصير رسانه هاست؟
- به هر حال رسانه ها خوراك مى دهند. رسانه ورزشى در قبال فرهنگ فضاهاى ورزشى مسئول است. آلبر كامو مى گويد اگر فرهنگ يك كشور را مى خواهى بررسى كنى اول فرهنگ استاديومش را بررسى كن. فرهنگ استاديوم هايمان را كه بررسى كنيم مى فهميم هيچى نداريم. از جوانمردى و معرفت فقط اسمش باقى مانده. ما بدترين تماشاگران دنيا را داريم.
• خارج از بحث انتقادها قبول دارى مردم سخت با شخصيتى كه جواد خيابانى در قاب تلويزيون از خودش ارائه مى دهد ارتباط برقرار مى كنند؟
- چطور به اين نتيجه مى رسى؟
• شايد بيش از حد به بعضى خط كشى ها و بايد و نبايدها بها مى دهى، در حالى كه بقيه مجرى ها و گزارشگرها تا اين اندازه غلو شده برخورد نمى كنند.
- اين ضبط را خاموش كن تا جوابت را بدهم (ضبط خاموش مى شود و جواد خيابانى به مستنداتى اشاره مى كند كه با ويژگى هاى يك كارمند خط كشى شده و مقيد به رعايت فاصله ايمنى با خط قرمزها در تضاد است.) به هر حال كارمند خوب و سر به زير صدا و سيما بودن يك چيز است و مجرى يا گزارشگر محبوب مردم بودن مقوله ديگرى است. اجازه بده در همين رابطه از بازى با استراليا يك مثال بزنم. آن موقع بيشتر از ۳ يا ۴ روزنامه ورزشى چاپ نمى شد. يكى از اين روزنامه ها فرداى روز بازى نوشته بود آقا اين چه گزارشيه كه جواد خيابانى كرده، خيابانى همه را تحقير كرد، اين بدترين گزارش تاريخ بود و... من آن موقع هنوز از ملبورن به تهران برنگشته بودم، آن مطلب را وقتى برگشتم ديدم و در يكى از كتاب هايم چاپش كردم.
• چه ايرادهايى به آن گزارش مى گرفتند؟
- مى گفتند چرا به استراليايى ها توهين كرده، يا چرا اسم مهدى پاشازاده را نياورده است.
• غرض ورزى ها و تسويه حساب هاى شخصى و... آن موقع هم وجود داشت؟
- به هر حال اين ذهنيت جا افتاده كه وقتى جواد خيابانى گزارش مى كند كاغذ و قلم برداريم و آماده باشيم تا اگر اشتباه كرد پدرش را در بياوريم.
• دل پرى دارى از نشريات. در چند نوبت هم جوابيه هاى بلند و بالايى براى آنها فرستادى.
- آنها نه جوابيه بود و نه تكذيبيه. مى خواستم تذكر بدهم كه شما هم اشتباه داريد. يك بار در يك روزنامه كه براى تصحيح و اصلاح مطالبش يك روز كامل وقت دارد، اوزه بيو سياهپوست را با يكى از مديران بارسلونا اشتباه گرفته و مطلب بلندى نوشته بود؛ براى آنها نوشتم چطور چنين اشتباهى را مرتكب مى شويد و انتظار داريد من گزارشگر در برنامه زنده بدون حتى يك اشتباه كارم را تمام كنم؟
• در جواب چه گفتند؟
- گفتند برو بابا. تو ديگه چى مى گى با اين همه سوتى.
• معمولا به اطلاعات فوتبالى جواد خيابانى خرده مى گيرند.
- گاهى همسرم مى گويد تو كه همه زندگى ات فوتباله، از ديوار اتاق و دفتر كارت گرفته تا فيلم ها و كتاب هايت همه اش مربوط به فوتباله، پس اينها چرا مى گويند تو سواد ندارى؟ مى گويم... نمى دانم. از خودشان بپرس.
• مردم از جواد خيابانى انتقاد نمى كنند؟
- چرا آنها هم انتقاد مى كنند اما از ته دل شان. كارگر نانوايى مى گويد چرا درباره استقلال بد گفتى. مى گويم چشم، رعايت مى كنم چون حس واقعى اش را بيان مى كند حرفش را مى گذارم روى چشمم. در اين انتقاد اثرى از تخريب و تخطئه نمى بينم. اگر من آن اوزه بيو را با اين اوزه بيو اشتباه مى كردم روزنامه ها سرم را مى بريدند. عيبى ندارد، به قول معروف بشكن سرم را تا بشكنم سرت را.
• آنهايى كه در بازى استقلال - صبا و استقلال - شاهين عليه خيابانى شعار دادند، مردم نبودند؟
- نه، مردم نبودند. من از داخل جايگاه گزارش مى ديدم كه ليدرها اين كار را مى كنند. بعد از بازى وقتى داشتم با مرفاوى مصاحبه مى كردم باز هم عليه من شعار دادند. مرفاوى دست بلند كرد كه شعار ندهند اما گفتم ولشان كن آقا صمد. اجازه بده خودشان را خالى كنند. جالب است كه من محكومم به استقلالى بودن.
• نيستى؟
- يك سال استقلالى هستم، سال بعد پرسپوليسى. سال ۹۶ كه پرسپوليسى هاى تيم ملى بيشتر بودند و ما از تيم ملى تعريف مى كرديم مى گفتند پرسپوليسيه. وقتى منصوريان و پاشازاده به تيم ملى آمدند از آنها هم تعريف كردم و گفتند نه بابا طرف استقلاليه.
• بعضى از بازيكنانى كه نه قرمز هستند نه آبى را هم دوست دارى مثل كريم انصارى فرد.
- بفرما، اين هم يكى ديگر از آن حرف هاست. در بازى پرسپوليس - سايپا چهار تا جمله از اين بچه تعريف كردم، گفتند جواد خيابانى با انصارى فرد سروسرى دارد. به خدا اگر الان از اين در بيايد داخل نمى شناسمش. اميرحسين فشنگچى را در خيابان ببينم نمى شناسم اما دوستش دارم. شيوه بازى اش را دوست دارم. تهمت مى زنند كه خيابانى از انصارى فرد پول گرفته. اين خيلى زشته.
• به همين دليل به ديوار دفتر كارت فقط عكس تيم ها و بازيكنان خارجى را چسباندى؟
- به خدا دوست دارم عكس تمام بچه هاى تيم ملى را بچسبانم به ديوار اما مى دانم هر كس از در بيايد داخل يك حرف و حديثى در مى آورد. مى گويند پس حتما يك ماجرايى هست كه خيابانى عكس مهدى رحمتى را زده به ديوار. دوست دارم به جاى آن عكس كريم بنزما عكس على دايى را بزنم. به جاى ليورپول، استقلال و به جاى ميلان، پرسپوليس.
• طرفدار جوانگرايى و نيروهاى گمنام هستى؟
- مربى ما نبايد دنبال على كريمى بدود. بايد دنبال اين جوان ها بدويم. اينها مى توانند فوتبال ايران را نجات بدهند. الان در تيم ملى انگليس كاپلو دنبال ديويد بكام نمى دود اما اگر ماركار آقاجانيان بدنش آماده بود هنوز در ليگ ايران بازى مى كرد.
• از سالگرد بازى ايران و استراليا زياد نگذشته.
- از نظر احساسى بهترين گزارشم بود. در بازى اتفاقاتى رخ داد كه ديگر تكرار نمى شود. وقتى گل دوم را خورديم گفتم ايران با نتيجه ۲ - ۲ صعود مى كند. هنوز نااميد نشده بودم.
• اما نااميدى در صدايت احساس مى شد. داشتى مردم را براى پذيرفتن شكست آماده مى كردى.
- يك لحظه فكر مى كردم شايد دو تا بزنيم اما چند ثانيه بعد به اين نتيجه مى رسيدم كه چهارتا ديگه هم مى خوريم. بازى روند عجيبى داشت. قبل از بازى رفتم داخل زمين. بچه ها داشتند گرم مى كردند. گفتم بچه ها مى بريم ديگه. يكى از بازيكنان گفت شش تا بخوريم خوب خورديم.
• از جو ورزشگاه بگو.
- عجيب بود، خيلى عجيب. ما فكر مى كنيم ورزشگاه آزادى جو ترسناكى دارد. اتفاقا جو آزادى معمولا به ضرر تيم هاى ماست. آزادى فقط شلوغ است، اصلا ما بلد نيستيم تشويق كنيم. فوتباليست ما تماشاگر را تحريك مى كند نه تماشاگر فوتباليست را.
• اين جمله كليشه اى شما گزارشگرهاست كه مى گوييد ما بهترين تماشاگران دنيا را داريم.
- پرشورترين شايد اما بهترين نه.مى توانم بگويم كه بدترين تماشاگران دنيا را داريم.تا تيم يك گل مى خورد همه ساكت و آرام بازى را نگاه مى كنند. بابا الان وقت تشويقه. دقايق پايانى هم كه معمولا حيا كن، رها كن را مى خوانند و مى روند.
• شايد طاقت شان از شكست هاى پياپى تمام شده؟
- صعود كره جنوبى به جام جهانى در بازى برگشت با ايران قطعى شده بود اما با اين حال وقتى عقب افتاديم تماشاگر كره اى حنجره اش را پاره كرد. آنقدر فرياد زد و تشويق كرد كه گل مساوى را زدند. ما در بازى ايران و ايرلند چه كرديم؟ از دقيقه ۶۰ فحش داديم و بطرى پرتاب كرديم. اگر آن گل دقيقه ۹۰ را دقيقه ۶۰ مى زديم پشت بندش سه تا ديگه هم مى زديم.
• چرا فضاى بازى هاى ملى مثل گذشته هيجان انگيز نيست؟
- اينها حسرت است. بازى مصر و الجزاير را نگاه كردم و افسوس خوردم. مصر در دقيقه ۹۶ گل دوم را زد و از حذف نجات پيدا كرد. نمى دانى قاهره به چه وضعى درآمد. آخر هيجان بود چرا اين فضا نبايد براى ما وجود داشته باشد؟ به خاطر تسويه حساب هاى شخصى همه چيز را فدا مى كنيم. جديدا خيلى مى بينيم كه تماشاگر يا خبرنگار ايرانى دوست دارد تيمش گل بخورد.
• خودت تا حالا چنين حسى نداشتى؟
- هر وقت ايران بازى داشته باشد از نوك پا تا زانوهايم يخ مى كند. فرقى ندارد كه حريف يمن باشد يا ايسلند. من اينطورى هستم. به خدا دروغ نمى گويم بعضى وقت ها هم كه انتقاد مى كنم از حرصم است به خاطر اينكه دوست دارم برنده باشيم.
• مثلا كجاها حرصت گرفت؟
- مثلا بازى استقلال با جوبيلو ايواتا. آقايان گفتند چرا از استقلال تعريف نكردى. خب وقتى ۱۲۰ هزار تماشاگر آمده و تيم ما ۲ گل خورده چه بايد بگويم؟ آن روز من استقلالى بودم. استقلال و الاتحاد كه نيكبخت دقيقه ۹۰ گل پيروزى را زد يادتان هست. من گفتم اعتراف مى كنم كه امروز استقلالى ام، در گزارشم گفتم. وقتى عليرضا اكبرپور توپ را سانتر كرد، در دلم گفتم خدايا كاش اين توپ گل بشه. ما به اين گل نياز داريم نيكبخت كه گل زد يك دقيقه فرياد مى زدم.
• پس اين حس ميهن پرستى فقط مخصوص جلوى دوربين نيست.
- اين حرف ها را خيلى شنيدم. نام اين كشور چند سال است ايران است؟ من يك پرشين هستم و من عاشق سرزمين پارس هستم. حالا شما بگوييد دروغ است.
• ۱۰ ، ۱۱ سال قبل اتفاق هيجان انگيزى برايمان رخ داد و لذتش را برديم اما در اين سال ها تعداد موفقيت ها آنقدر كم بوده كه هنوز از ملبورن حرف مى زنيم. فكر مى كنى ياد هشت آذر تا چند سال ديگر گرامى داشته مى شود؟
- استقلال و الاتحاد و چند تا بازى ديگر هم بود. آلمان اين همه افتخار كسب كرده اما هنوز به قهرمانى در جام جهانى ۱۹۵۴ افتخار مى كند. آنها بعد از جنگ جهانى دوم تحقير شده بودند و با آن قهرمانى دوباره زنده شدند. به همين دليل آلمانى ها هنوز سپ هربرگر، مربى آن تيم را بيشتر از بكن باوئر و رومنيگه دوست دارند. ايران و استراليا هم براى ما چنين حالتى داشت. فوتبال ايران قبل از آن تحقير شده بود، طورى شده بود كه به قطر مى باختيم. از بردن سريلانكا خوشحال مى شديم و با گل دقيقه ۸۸ مرفاوى بنگلادش را در تهران برديم.
• ايران- استراليا را چند بار ديدى.
- كامل نگاه نمى كنم اما صحنه به صحنه تقريبا هر روز يك گريزى مى زنم.
• گزارش آن بازى به نفعت شد يا به ضررت؟
- بازيكنى مثل على دايى چون كيفيت بالايى داشت هميشه محكوم بود ستاره زمين باشد اما براى محمد نصرتى اين حالت وجود ندارد. جواد خيابانى هم بعد از آن گزارش ديگر حق بد يا حتى متوسط گزارش كردن نداشت. يك روز دوستى نوشت خيابانى هنوز نان ايران و استراليا را مى خورد. به او گفتم اتفاقا برعكس. اگر آن بازى نبود الان تو انتظار نداشتى تمام گزارش هاى من مثل ايران- استراليا از كار در بيايد. من بازى ايران و يوگسلاوى را از نظر فنى بيشتر دوست دارم. بازى استقلال - داليان را مستقيم براى جام جم گزارش كردم. خيلى گزارش خوبى شد. لوركوزن - رئال مادريد، ليورپول - ميلان؛ اما خب ايران - استراليا ماندگار شده چون همه چيزش ناگهانى و خلق الساعه بود.
• بعد از آن بازى رابطه ات با على دايى خراب شد.
- به خاطر آن بازى نبود، در بازى ايران و بلاروس گفتم رئيس جمهور هم چهار سال يك بار عوض مى شود، دايى هم بايد عوض شود. بازى بعدى ايران و اردن بود كه ۴ بر يك برديم و دايى ۲ گل زد. آنجا از دايى تعريف كردم و همه گفتند خيابانى از دايى ترسيد. ترس يعنى چه؟ وقتى بد بود انتقاد كردم، وقتى خوب بود تعريف كردم. مگه قاتل يا چاقوكش است كه از او بترسم؟
• كدام صحنه بازى ايران و استراليا بيشتر دلت را خنك كرد؟
- بعد از گل دوم استراليا، ديويد هيل، رئيس فدراسيون فوتبال استراليا به من نگاه كرد و با دستش حركت زشتى انجام داد. من هم بعد از سوت پايان بازى در حالى كه كتك هم خورده بودم مقابلش ايستادم و آن حركت را تلافى كردم.
• از آن بازى يادگارى هم دارى؟
- توپ آن بازى خانه من است. رفتم دم رختكن داورها به ساندرپول گفتم آن توپ را بده به من. گفت براى چه مى خواهى؟ گفتم تو براى چى مى خواهى، ما با اين توپ رفتيم جام جهانى. خنديد و توپ را به من داد. دادم همه بچه هاى تيم ملى امضايش كردند.
حاتم ایرانی
12-17-2009, 05:31 PM
ضرغامي در جايگاه ويژه
خبرگزاري فارس: رئيس سازمان صدا و سيما ديدار تيمهاي فولاد خوزستان و استقلال تهران را از نزديك تماشا كرد.
http://media.farsnews.com/Media/8808/Images/jpg/A0766/A0766340.jpg
به گزارش خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس، عزت ضرغامي بعد از ظهر امروز در كنار فرماندار استان خوزستان به مدت 15 دقيقه ديدار تيمهاي فولاد خوزستان و استقلال تهران را از جايگاه ويژه نظارهگر شد.
وي جهت بازديد از امكانات سازمان صدا و سيما در استان خوزستان امروز به اهواز سفر كرده است و از همين رو ديدار تيمهاي فولاد خوزستان و استقلال تهران و نحوه پوشش تصويري اين مسابقه را از نزديك نظاره كرد.
Ahmad.taj
05-31-2010, 01:09 PM
http://www.free2upload.com/images/18994665720835546510.jpg
درباره كامران نجفزاده و گزارشهاي ورزشياش
كامران نجفزاده كلا خبرنگار معروفي است، حالا اينكه اين شهرت را كدام عناصر حرفهاي و شخصيتياش براي او به ارمغان آورده، بحث ديگري است كه چندان به اين گزارش ارتباطي ندارد. چند ماهي ميشود كه عازم فرانسه شده و بهعنوان خبرنگار واحد مركزي خبر در پاريس فعاليت مکند اما آنچه در اين بين جالب به نظر ميرسد، شدت علاقه او به فعاليتهاي ورزشي است؛ چيزي كه در ايران هم مورد نظر كامرانخان بود و حتي پاي او را به تهيه گزارش از زندگي شخصي بوقچيهاي پرسپوليس و استقلال هم بازكرد!
حالا نجفزاده فوتبالدوستياش را زير سايه برج ايفل دنبال ميكند و گهگاه گزارشهايي از آن طرف آب براي پخش در تلويزيون ايران ميفرستد كه در نوع خودش جالب توجه است. فرض كنيد حتما لازم بوده يك خبرنگار از اين مملكت برود و در فرانسه اقامت پيدا كند تا متوجه اين كشف تاريخي شود كه «لنگهاي حمام در پاريس، آبيرنگ هستند!»
فيرپلي از نوع ضدفوتبال!
يكي از اولين گزارشهايي كه نجفزاده از فرانسه به تهران ارسال كرد، مربوط ميشد به فيلم يك حركت جوانمردانه در ليگ باشگاههاي هلند كه طي آن پس از آنكه يك تيم بدون توجه به مصدوميت بازيكن حريف دروازه تيم مقابل را باز كرد، اين فرصت را در اختيار رقيب قرار داد تا گل مساوي را به ثمر برساند. نجفزاده كه موقع حرف زدن روي تصاوير اين بازي، اشك در چشمش حلقه زده بود و بغض گلويش را ميفشرد(!) احتمالا نميتوانست حدس بزند كاربران ايراني اينترنت آنقدر «سريش» باشند كه 24ساعته تهوتوي گزارش اختصاصي او را دربياورند و متوجه شوند فيلم مربوطه، محصول پديده شگفتانگيز «يوتيوب» است كه از چند سال پيش تا به حال روي اين سايت قابل دسترسي بوده و علاوه بر فرانسويها و ديگر جهانيان، ايرانيها هم از روي همين خاك خودمان ميتوانستند آن را مشاهده كرده و حتي در موردش گزارش اختصاصي(!) تهيه كنند. به هر حال اولين سوغات كامرانجان در مورد فيرپلي، بيشتر چيزي شبيه به «ضدفوتبال» بود تا بازي جوانمردانه!
ببخشيد آقاي مسي، مگه كري؟!
البته اينطوريها هم نبوده كه نجفزاده در پاريس فقط «يوتيوبگردي» كند. او گاهي دست به ناپرهيزي هم ميزد و مثل مراسمي كه در پاريس براي اهداي توپ طلا به بازيكن برتر اروپا برگزار ميشد، در محل توليد خبر حضور پيدا ميكرد. در حاشيه مراسم مورد نظر، نجفزاده رو به دوربين واحد مركزي خبر ايستاد و كلي از گفتوگوي اختصاصياش با لئو حرف زد و به بينندههاي تلويزيوني وعده داد كه بهزودي نظر مسي راجع به فوتبال ايران را خواهند فهميد اما وقتي زمان پخش مصاحبه كذايي از راه رسيد، مخاطبان بهتزده 20:30 مسي را ديدند كه با توپ طلا در كمال بيتفاوتي در حركت بود و هر چقدر نجفزاده از لابهلاي انبوه خبرنگاران فرياد ميزد «نظر شما راجع به فوتبال ايران چيست؟» ستاره آرژانتيني اصلا متوجه نميشد... ما كه نميدانيم نجفزاده وسط آن مراسم حياتي چه فكري پيش خودش كرده كه چنين سوالي را از لئومسي پرسيده است اما فقط چند لحظه تصور كنيد آقاي ستاره به درخواستهاي مكرر كامران واكنش نشان ميداد، ميايستاد و در مورد منشور اخلاقي يا دعواي تاج و كفاشيان اظهارنظر ميكرد...!
کامران باتعصب!
اما انصافا هر چقدر از اين كشف حياتي و تاريخي اخير كامران بگوييم، كم گفتهايم. نجفزاده اخيرا در گزارشي مهم و استراتژيك، موفق شد به يك حمام سنتي ايراني در پاريس دست پيدا كند و به اين نتيجه خارقالعاده برسد كه لنگهاي مورد استفاده مشتريها در اين حمام، آبيرنگ است! نجفزاده كه يك پرسپوليسي متعصب محسوب ميشود، براي اثبات عرق و علاقهاش به تيم محبوبش، تا آن سر دنيا رفته تا در ناف پاريس، قرمزهاي پايتخت را از اتهام تاريخي انتساب به ان پارچه رنگ سنت تبرئه كند. واقعا يك خبرنگار كاربلد، چقدر ميتواند پيگير باشد و پشتكار داشته باشد؟ واقعا چقدر؟!
خبرنگار تماشاگرنما!
ماجراي تهيه گزارش اختصاصي نجفزاده از مسابقه فينال جامحذفي باشگاههاي فرانسه بين پاريسنژرمن و موناكو هم در نوع خودش شنيدني است. كامرانخان كه ميخواست در اين بازي ساختارشكني كند، بليت خريد و همراه تصويربردارش راهي سكوهاي ورزشگاه محل برگزاري بازي شد و چند لحظه از حضور تاريخياش در اين رويداد سرنوشتساز را ضبط كرد و در اختيار بينندگان تلويزيوني قرار داد. بعد از آن بود كه كامرانخان از تماشاچيان برنامه دعوت كرد به بقيه گزارش اختصاصياش از بازي توجه كنند. ادامه تصاوير اما، همان فيلمهاي خبري معروفي بود كه از همه مسابقات در رسانهها پخش ميشود و معمولا هم هيچكس از كشورمان براي ضبط و پخش آن راهي ديار غربت نميشود! وقتي خبرنگاري به قصد تهيه گزارش از يك مسابقه فوتبال راهي استاديوم ميشود، انتظار اين است كه حواشي بازي را به ثبت دوربين خودش دربياورد و گزارشي كاملا «اختصاصي» تهيه كند، نه آنكه بعد از اداي چند ديالوگ كليشهاي، همان تصاوير معمولي را كه از همه شبكههاي جهان پخش ميشود روي آنتن بفرستد. اميدواريم نجفزاده بعد از اين همه سال فعاليت، اين اصول ساده و پيش پا افتاده را از ياد نبرده باشد.
پيتزا مخلوط با طعم اينترنت!
اما بشنويد از آخرين شاهكار كامران خان نجفزاده كه رنگ و بوي كاملا متفاوتي داشت! ماجرا از اين قرار است كه چند روز پيش خبري در تيراژ بسيار وسيع در اينترنت منتشر شد كه اختصاص داشت به موضوع تصميم تازه و جنجالي يك رستوران ايرلندي. ظاهرا مسوولان اين رستوران تصميم گرفتهاند به تلافي حركت ناجوانمردانه آنري كه منجر به حذف ايرلند از جام جهاني شد، در ازاي هر گلي كه فرانسه در مسابقات آفريقايجنوبي دريافت ميكند، يك پيتزاي مجاني به هر كدام از مشتركان خود اهدا كنند و به اين ترتيب ضربه خوردن فرانسه را دور هم جشن بگيرند. اگر بخش خبري 18:45 شبكه سه سيما را ديده باشيد، لابد به ياد ميآوريد كه كامران خان همين خبر كامل اينترنتي را هم با كمي جوسازي و آب و تاب دادنهاي مخصوص خودش، در يك سري تصاوير آرشيوي ادغام كرده و به نيت گزارش اختصاصي به خورد ملت داده است! به هر حال جا دارد از مسوولان رسانه ملي(!) تشكر كنيم كه خبرنگار به فرانسه فرستادهاند، وگرنه كي حال داشت اين خبرها را از اينترنت پيدا كند؟!
* * *
رسول بهروش
«روزنامه گل»
Rainyboy
05-31-2010, 01:24 PM
شهر بدون رقيب
http://upload.iranblog.com/1/1210276708.jpg
مشکل بزرگ اين است که عادل بدون رقيب در اين بيش از ده سال کار کرده درشرايطي که به خاطر همين مساله موفقيتش چند برابر به نظر مي رسد. عادل فردوسي پور قطعا تنها جوان با انگيزه و با استعداد اين مملکت در حوزه نقد و تحليل فوتبال نيست. در نبوغ بالاي عادل شکي وجود ندارد، او حداقل در حوزه حواشي فوتبال و شيوه پرداخت به آن يکي از بهترين هاست، اما سوال اين است بهترين در مقابل چه افرادي؟ ميدان به صورت کاملا خالي در اختيار اوست. او در بيست و سه، چهار سالگي وارد اين سيستم شد. همين مساله انگيزه زيادي به جواناني با سن و سال پايين تر از او مي داد. حرکت خوب تلويزيون در ميدان دادن به عادل باعث شده بود خيلي ها به آينده اي شيرين درباره خودشان فکر کنند.
تجسم موفقيت در آينده با توجه به استعدادهايي که درون ذهن يک جوان وجود دارد، طبيعي ترين رويا پردازي ممکن است. همان طور که روزي عادل در دوران تحصيلات دانشگاهي وسط کلاس شيمي روي کاغذ اسم ويالي،مالديني، ژينولا، کانتونا و بسياري از ديگر از ستارگان دوران جواني اش را کنار هم قرار مي داد، به اميد اينکه روزي بتواند درباره آنها در تريبوني فراتر از کلاس دانشگاه مقابل دانشجويان و يا وسط خانه کنار اعضاي خانواده براي تعداد بيشتري مخاطب حرف بزند، قطعا صدها نفر مثل او هم بودند که با اين رويا پردازي ها به آينده اي جذاب فکر مي کردند.
براي بسياري از آنها مساله داشتن تريبوني مثل نود نبود. دليلي هم نداشت اينقدر بزرگ بزرگ فکر کنند. مساله نوعي اشتغال سالم بود. اشتغالي که مي تواند شامل گزارش بازيها و يا اجراي برنامه زنده شود. اما انصافا در اين چند سال غير از عادل،خياباني، مزدک و پيمان يوسفي چه چهره جديدي به اين جمع اضافه شده است؟
اين حلقه محدود به رهبري عادل فردوسي پور سال هاست در مهم ترين تريبون تصويري کشور مشغول به کار هستند. در هيچ جاي دنيا هم مجريان صاحب سبک و آنهايي که سال هاست مردم دوستشان دارند را عوض نمي کنند اما واقعا اين جمع چنين موقعيتي دارند؟ غير از عادل که البته مدتي است پر از ايراد شده، کدام يک از اين نفرات صاحب سبک خاصي از اجرا يا گزارش هستند؟
اما عادل که فرد شاخص اين جمع محسوب مي شود در اين چند سال چقدر پيشرفت کرده است؟ بي رودربايستي اجراي او در شبي که امير قلعه نويي در نود حاضر شده بود، تا چه حد سخيف و بي مايه بود؟ در شرايطي که قلعه نويي به قول خودش سالي يک بار در تلويزيون حاضر مي شود، بهترين سوژه براي بازگو کردن بسياري از واقعيت هاي فوتبال ايران بود. عادل در چنينشرايطي به چند سوال سخيف دامن زد و درباره چند مساله بي ارزش بارها صحبت کرد. مثلا اينکه چرا رحمان احمدي کمتر از مهدي رحمتي بازي کرده است. در حالي که اين مساله اختيار مستقيم سرمربي تيم است.
بدون شک عادل در يک سال اخير تعدادي از بدترين مصاحبه ها و اجراهايش در نود را به اجرا گذاشته است.
کريم اسکي
Ahmad.taj
06-10-2010, 01:13 PM
«آیا تلویزیون دیگر تمایلی به تولید برنامه های ورزشی ندارد؟» این پرسش از دل کیفیت نازل معدود برنامه های ورزشی سیما که بدون محتوا و تنها با هدف پر کردن تایم شبکه های مختلف روی آنتن می رود تولید می شود و سرآغاز بحث مفصلی است.
در گذشته ای نه چندان دور استودیوهای محقر برنامه های ورزشی و آیتم های کوتاهی که بعضا در اولین ساعات بامداد پخش می شدند دلخوشی طیف قابل توجهی از مخاطبان را تشکیل می دادند اما امروز تماشای این برنامه ها نه تنها جذابیتی ندارد که جزسردرگمی و مخدوش کردن ذهن تماشاگر محصول دیگری تولید نمی کند. اگر سابق بر این برنامه های ورزشی با کنکاش در متن و حواشی ورزش منبع ارسال اطلاعات به ذهن مخاطب بودند، امروز بی اطلاعی و بی تفاوتی تولید کنندگان این برنامهها حیرتانگیز است و بعضا دیده می شود که حتی در حد عامی ترین هواداران ورزش هم اطلاعات ندارند.
در حال حاضر «90» تنها برنامه ورزشی سیماست که مخاطبان پرشماری را دور و بر خود می بیند و برای تازه ماندن و فرار از غلتیدن به ورطه تکرار تلاش می کند. اکنون غروب برنامه های ورزشی از راه رسیده و به نظر می رسد تنها فایده این برنامه ها در شهرت اجرا کنندگان آن و مزایایی که از کنار شهرت بهدست می آید، خلاصه می شود. ورزش و مردم و ورزش از نگاه دو به مانند بهرام شفیع و جهانگیر کوثری که موهایشان را در ورزش سیما سفید کردند قامت خم کرده اند و راهی برای گریز از این معرکه نمی یابند. در این برنامه ها نه طرح جدیدی دیده می شود و نه تلاشی در جهت بهتر شدن صورت می گیرد. هر اندازه که برنامه 90 به جهت لمس یا عبور از خطوط قرمز حساسیت مسئولان صدا و سیما را بر می انگیزد، سایر برنامه های ورزشی آنچنان خنثی و کم رمق اند که کوچکترین نگرانی و استرسی را به آقایان مسئول منتقل نمی کنند. آنها می توانند مثلا در زمان پخش ورزش از نگاه دو با خیال راحت به رختخواب بروند و استراحت کنند.
ورزش و مردم؛ در حسرت روزهای گذشته
بهرام شفیع که زمانی خوش صداترین گزارشگر تلویزیون ایران بود یکشنبه شب ها پشت میز اجرای ورزش و مردم پرمخاطب می نشست و موقعیتی شبیه عادل فردوسی پور امروزی داشت. در قحطی پخش زنده مسابقات فوتبال، ورزش و مردم معمولا در آیتم پایانی خود قسمتهایی از یک بازی اروپایی را پخش می کرد و فوتبال خورها به عشق آن 10-15 دقیقه تا اولین ساعات بامداد بیدار می ماندند.
مجری برنامه بابت تهیه این آیتم بارها و بارها از امپکس و نودال و.... تشکر میکرد و از مخاطبان می خواست مثلا برای تماشای گل های بازی اتریش و آلمان قید خواب را بزنند. برای آنهایی که مسابقات مهم فوتبال و کشتی را از رادیو گوش می دادند ورزش و مردم مرجعی بود که صحت تصویر سازی های ذهنی آنها از این مسابقات را تکذیب یا تایید می کرد. آنها تصاویر گل های به ثمر رسیده را در ذهنشان می ساختند و بعد آن را با تصاویری که در ورزش و مردم پخش می شد تطابق می دادند. شفیع و برنامه اش پس از رنسانس در پخش مستقیم مسابقات فوتبال با سرعت خیره کننده ای نابود شدند.
در این سالها بسیار اتفاق افتاد که همزمان با پخش یکشنبه شبهای ورزش و مردم از شبکه یک، فوتبال های هیجان انگیز مستقیمی از شبکه 3 پخش شد و طبیعی بود که دیگر کسی برای تماشای چند دقیقه از فوتبال های تاریخ گذشته اروپایی به آب و آتش نزند. در این فضا ورزش و مردم هرگز برای تغییر رویکرد و استفاده از آیتم های جدید تلاش نکرد و مدیران شبکه هم وقتی متوجه شدند اقبال عمومی از ورزش و مردم روی برگردانده به جای تقویت برنامه، ساعت پخش آن را به جمعه ها صبح تغییر دادند تا عملا میزان مخاطبان آن به حداقل کاهش پیدا کند.
بهرام شفیع پس از سالها اجرای قدیمی ترین برنامه ورزشی کشور به ریاست فدراسیون هاکی رسید و سری در میان سرهای روسای ورزشی درآورد. او که همیشه در برنامه اش هوای مدیران بلند پایه ورزش را داشت و کمتر با آنها وارد چالش می شد سرانجام به هدف خود رسید و کلید ریاست یکی از فدراسیون ها را تحویل گرفت. شفیع کماکان در ورزش و مردم رابطه حسنه ای با صاحب منصبان دارد و شاید به همین دلیل آرام آرام به قدیمی ترین رئیس فدراسیون ایران تبدیل می شود.
ورزش از نگاه دو؛ مونولوگ های مجری و دیگر هیچ
رویکرد تنها برنامه ورزشی شناخته شده شبکه 2 به رشته هایی غیر از فوتبال، یکی از ویژگی های دوست داشتنی ورزش از نگاه دو محسوب می شد. در این برنامه قهرمانان سایر رشته های ورزشی کشور مجالی برای فرار از زیر سایه فوتبال بهدست می آوردند و در یک شبکه سراسری به تشریح موفقیت ها و ناکامی های خود و عوامل آن میپرداختند. جهانگیر کوثری و گروهش در دو مقطع هدایت این برنامه را در دست گرفتند و هربار به رغم اینکه با ادعای پرداختن به تمام رشته های ورزشی وارد عرصه شدند نتوانستند قید فوتبال و حواشی آن را بزنند.
مدیران شبکه تاکید دارند که ورزش از نگاه دو از غلظت مباحث مربوط به فوتبال بکاهند اما تیم تهیه این برنامه هرگز زیر بار نرفتند و به طور موازی با برنامه 90 و به شکل بسیار سطحی تر و ابتدایی تر از 90 به تهیه گزارش های کم محتوا از حواشی لیگ برتر مشغول شدند. مونولوگهای طولانی و کسل کننده مجری برنامه که اغلب عقاید شخصی او و نه اطلاعات مورد نیاز مخاطب را شامل می شود به یکی از آفت های ورزش از نگاه دو تبدیل شده و اساسا از نگاه آقای مجری برای هیچ آیتمی غیر از سخنرانی های او وقت کافی وجود ندارد.
ورزش از نگاه دو از مدت ها قبل تلاش ویژه ای را برای رقابت با 90 آغاز کرد اما موفقیتی بهدست نیاورد و همیشه ترجیح داد تعداد مخاطبانی که در مسابقه پیام کوتاه این برنامه شرکت می کنند را برای فرار از مقایسه شدن با مخاطبان 90، اعلام نکند. این برنامه به مناسبت های مختلف روی آنتن نمی رود و اصولا مسئولان شبکه برای حذف آن از کنداکتور پخش آمادگی کامل دارند. ورزش از نگاه دو در ایام برگزاری جام جهانی به جای ساعت همیشگی، سه بعدازظهر پخش می شود تا همین تعداد اندک بینندگانش را هم از دست بدهد، همان برنامه ای که اخیرا برای جذب مخاطب یک عدد موتور سیکلت در استودیو پارک کرده بود و وعده می داد آن را بین شرکت کنندگان در مسابقه پیام کوتاه قرعهکشی خواهد کرد.
در کنار این دو برنامه بعضا برنامه های ورزشی دیگری هم در شبکه های مختلف تلویزیونی روی آنتن می روند که اساسا فاقد ماهیت و هویت هستند و درباره آنها فقط می توان سکوت کرد. در این آشفته بازار برنامه نود به عنوان یک برنامه ورزشی انتقادی و چالش برانگیز مسیر متفاوتی را طی می کند و می توان یکی از دلایل پراکنده شدن مخاطبان ورزش و مردم و ورزش از نگاه دو را در یکه تازی 90 جست و جو کرد. هرچند تلاش زیادی شده تا این برنامه هم به یک برنامه خنثی تبدیل شود اما 90 کماکان در تولیدات ورزشی تلویزیون ایران برنامه متفاوتی است، برنامه ای که سطح سلیقه مخاطب را بالا برد و ایرادهایی که دیده نمیشدند را عیان کرد. با راه اندازی قریب الوقوع شبکه ورزش به احتمال زیاد بساط برنامه های ورزشی قدیمی اما تکراری و کم بنیه برچیده خواهد شد و این یکی از دلایلی است که مسئولان آنها را به حال خود رها کرده اند.
* * *
«تهران امروز»
Rainyboy
06-12-2010, 06:50 PM
یک جهان یک جام ؛ کمی جهانی باش!
ديشب كه امير حاجرضايي به اتفاق جاوداني در تحليل تساوي فرانسه مقابل اروگوئه سطحی ترين جملات ممكن را به زبان ميآورد به نظر رسيد كه حالا بايد ريشههاي بخشي از دلايل عقبماندگي فوتبال ایران را در ميان همين قشر جستجو كرد.
http://arsenal.ir/images/news/big/1000252b-a161-4307-81ed-7451b43b9497.jpg
4 سال بعد از روزهاي پرتلاطم جام جهاني 2006 در آلمان گروه ورزشي شبكه سوم سيما با برنامه يك جهان يك جام، در ساعات طولاني از روز بينندگان را پاي تلويزيون مينشاند. برنامهاي برای پوشش جذابترین رقابت ورزشی جهان كه البته به نسبت 4 سال پيش كمترين پيشرفت را نشان ميدهد.
يك جهان يك جام امسال در طراحي و اجرا يك برنامه آنقدر معمولي است كه تصور می کنیم اسير بحرانهاي اقتصادي جهان بوده است، از يك سو دكور بسيار ضعيف و بدرنگ و از طرف ديگر ميهمانهاي تكراري بدون حرف تازه و مجري باتجربهاي كه به مرور روح يك كارشناس تمام وقت را درون خود ميبيند؛ او رضا جاوداني است. مجري بلاشك همه مسابقات فوتبال خارجي كه البته به فوتبال علاقمند است اما نه آنقدر ديوانه و شيفته كه بشود نقشي بيش از يك مجري برايش متصور بود. با اين حال وقتي پاي اعداد و آمارها به ميان ميآيد اين جاوداني است كه بلافاصله و بدون توجه به عمق اعداد ظاهربينانه دست به تحليل ميزند و البته کارشناسان را – که درک فنی شان را قبال دیده ایم –با خود هم داستان می کند. او را و البته دوستانش را از 4 سال پيش خوب بخاطر داريم، آنها که سهم عمدهاي در جهتدهي به احساسات ميليونها طرفدار نه چندان منطقي تيم ملي فوتبال ايران داشتند.
وقتي ايران دو بازي اول را به مكزيك و پرتغال باخت تحليلهاي فرمايشي و غيرواقعبينانه ايشان آوار شكست را بر سر مربي خارجي خراب كرد و نتيجه بيثباتي كامل در فوتبالي بود كه هنوز موفق نشده غبار آن جام جهاني را از تن بتكاند.
جاوداني و حتي عادل فردوسيپور كه از او نيز جمله خداحافظ برانكو را در پايان بازي پرتغال از او به ياد داريم ،به طور قطع پس از سالها كارشناسي و گزارش انحصاري و بدون رقيب در تلويزيون نيازي به تغيير حس نميكنند وديشب كه امير حاجرضايي به اتفاق جاوداني در تحليل تساوي فرانسه مقابل اروگوئه سطحی ترين جملات ممكن را به زبان ميآورد به نظر رسيد كه حالا بايد ريشههاي بخشي از دلايل عقبماندگي فکری فوتبال ایران را در ميان همين قشر جستجو كرد.
برنامه يك جهان يك جام با كفپوش مشكي، انگار كه زمين را آسفالت كرده باشند، ميزهاي طوسيرنگ بدشكل و كارشناسان نه چندان فوقالعادهاش، در شرايطي هدايت فكري فوتبال را در ايام جام جهاني در دست خواهد داشت كه هر چه ميگذرد بيشتر به اين نتيجه ميرسيم كه همه چيزمان بايد به همه چيزمان بيايد...
امروز کره جنوبی با دو گل یونان را برد و خبر هیجان انگیزما تمدید قرارداد ابوذر رحیمی با راه آهن بود!
zamara
06-15-2010, 07:18 AM
ديدي فوتبال «خنده» نداشت آقاي كفاشيان؟
«بزخري» به سبك تلويزيون ايران!
1- اصولا خوبي سفرهاي خارجي اين است كه چشم و گوش آدم باز ميشود و ميتواند متوجه شود تمام «دنيا» در چارديواري مختصري كه او در آن زاده شده، خلاصه نميشود.
همين موهبت، احتمالا شامل حال گروه ناكامان اعزامي فوتبال ايران به جامجهاني هم ميشود و بر همين اساس ميتوانيم اميدوار باشيم دوستاني مثل علي كفاشيان ، تجارب ارزندهاي از همجواري با برگزاري پرشكوهترين مسابقات فوتبال دنيا به دست بياورند و بعد به ايران بازگردند.
از رييس سابق سازمان تربيتبدني انتظار ميرود با التفات دقيق به آنچه در آفريقايجنوبي ميگذرد، اشراف بيشتري به مكانيزم پيچيده ميزباني مسابقاتي مثل جامجهاني به دست بياورد و پس از اين، مثل گذشته بهطور ناگهاني ادعا كند «ما هم ميتوانيم تا دو سال ديگر جامجهاني در ايران برگزار كنيم!» همچنين در مورد علي كفاشيان نيز اين اميدواري وجود دارد كه پس از دو سال و نيم حضور در فوتبال ايران، در اثر تماشاي جامجهاني از فاصله چند متري، دچار تحول شده و اندكي بيشتر با مختصات حاكم بر پرطرفدارترين رشته ورزشي جهان آشنا شود.
شايد حالا در ژوهانسبورگ و كيپتاون، جناب رييس دريافته باشد «فوتبال»، آنقدرها هم كه به نظر ميرسد خنده ندارد و اتفاقا به عنوان آميزه جذابي از هنر، صنعت، اقتصاد، سياست و مذهب، خيلي هم پديده جدي و مهمي است!
2 - اولين تاثير مثبت مهمترين سفر خارجي كفاشيان در فدراسيون فوتبال، اين بود كه آقاي رييس سرانجام تا حدودي به ابعاد كلاه گشادي كه سازمان معزز صداوسيما بر سر فدراسيون محترم فوتبال گذاشته است، پي برد!
اين را آنجايي متوجه ميشويم كه استاد،بلافاصله بعداز بازگشت از سفرچند هزار كيلومتري با رسانههاي ايراني حرف ميزند و رسانه ظاهرا ملي را به ارزان خريدن تصاوير فوتبال داخلي متهم ميكند:
«تازه اينجا متوجه شدم پولي كه صداوسيما به ما ميپردازد، حتي در مقياس آسيا هم كم است، چه برسد به سطح اول جهان!» اگر رييس در جنوب آفريقا به چنين نتيجه ارزشمندي رسيد، منتقدان فدراسيون در همين خاك خودمان و بدون آنكه لازم باشد تا آن سر دنيا بروند، بارها نسبت به كمفروشي جامجم هشدار دادند و به فدراسيون توصيه كردند مواظب معامله با نهادي كه به پخش مجاني اين بازيها عادت كرده بود باشند، اما افسوس كه اين فريادها هم طبق معمول زير گوش سنگين آقايان به جايي نرسيد.
حالا در حالي كفاشيان متوجه زيان كلان فدراسيون در معامله با صداوسيما ميشود كه دو سال از آن عهدنامه گذشته و مطابق قرارداد منعقد شده، يك سال ديگر هم بايد به همين منوال بگذرد.
آنچه اكنون صداي آقاي رييس را درآورده، انتشار خبري بر اين مبناست كه صداوسيما براي پوشش يك ماهه مسابقات جامجهاني چيزي حدود 6 ميليون يورو هزينه كرده، در حالي كه همين ارگان، تصاوير سه سال بازيهاي داخلي ايران را 30 ميليارد تومان خريده و تازه در ازاي اين پول، حق تبليغات دور زمين را هم به تصرف خودش درآورده است! عجب تركمانچاي محترمانهاي!
3 - خريد حق پخش مسابقات نهايي جامجهاني آن هم با نرخ گزاف چند ميلياردي به خوبي نشان داد سازمان صداوسيما هم خوب پول دارد و هم خوب بلد است اين پول را خرج فوتبال كند و تازه از مسير تبليغات جانبي هم بخشي از آن را به صندوقش بازگرداند.
در اين ميان، به خوبي روشن است اگر آقايان علاقهاي به كنار آمدن با فدراسيون فوتبال ندارند، صرفا براي كالاي ايراني ارزش قائل نيستند و ترجيح ميدهند به همان سبك معمول ساليان دور و نزديك، تصاوير بازيهاي داخلي را مفت و مجاني روي آنتن ببرند.
اين درست كه كيفيت بازيهاي جامجهاني به هيچوجه قابل مقايسه با بازيهاي داخلي نيست، اما نبايد از ياد ببريم اولا پخش جامجهاني در انحصار ايران نيست و راههاي مختلف ديگري براي تماشاي اين مسابقات وجود دارد و در ثاني از نظر حجم برنامه دريافتي، يك فصل بازيهاي ليگبرتر و جامحذفي، چندين برابر رقابتهاي جامجهاني آنتن سيما را پر ميكند.
در شرايطي كه دولت اصرار عجيبي به متقاعد كردن مردم براي خريد كالاي ايراني دارد و اتفاقا اين عقيده را هم از طريق خود صداوسيما در بوق و كرنا ميكند، خيلي جالب است كه خود آقايان جنس ايراني فوتبال را «بزخري» ميكنند و دست به هر ترفندي ميزنند كه پول كمتري بابت در اختيار گرفتن تصاوير اين رشته ورزشي بپردازند.
آيا غير از اين است كه رفتارهاي اخير به وضوح نشان ميدهد زماني كه دوستان با «زور» و فشار روبهرو ميشوند، با خرج كردن و پرداخت پول جنسي كه ميخرند مشكلي ندارند؟!
Ahmad.taj
06-15-2010, 11:55 AM
http://www.free2upload.com/images/52908574259554219943.jpg
عادل فردوسیپور یکی از موفقترین و بهترین گزارشگران فوتبال ایران خاطرات جالبی از مسابقات جام جهانی فوتبال دارد.
تهیه کننده برنامه نود تاکنون 9 جام جهانی را پشت سر گذاشته که خاطرات زیبایی از این 9 جام دارد. فردوسی پور در مجله زندگی ایده آل کدهای خاطرات خود را از 32 سال حضور جام جهانی در زندگیاش منتشر کرد.
1978 آرژانتین
4 ساله هستم ....... چیز خاصی یادم نیست ...... فقط نقل قولهایی از پدر و مادرم که نیمههای شب آنها را بیدار و مجبورشان کردم فوتبال تماشا کنند ...... تنها چیزی که در خاطراتم باقیمانده تلویزیون کوچک سیاه و سفیدی است که تشخیص تیمها را برایم سخت کرده.
1982 اسپانیا
کمکم با فوتبال آشنا شدم ........ پخش بازیهای با تأخیر هم برایم جذاب بود ....... بازی آلمان ـ فرانسه و حرکت خشن شوماخر که باتیستون را راهی بیمارستان کرد و پیروزی ناعادلانه آلمان در ضربات پنالتی، نفرتم از تیم ملی آلمان را کلید زد.
1986 مکزیک
جادوی مارادونا، بیذوقترین آدم را هم عاشق فوتبال میکرد ....... بازی رویایی برزیل ـ فرانسه و گزارش به یادماندنی بهرام شفیعزاده، سرآغازی به علاقهام به این کار شد ....... شکست برزیل در ضربات پنالتی برابر فرانسه، اولین اشکهای فوتبالیام را سرازیر کرد.
1990 ایتالیا
اولین پخشهای زنده فوتبالی پدیده تلویزیون را بیشتر برایم جا انداخت ..... لذت فوتبال دیدن برای فوتبالیهایی که به دیدن بازی با تأخیر عادت کرده بودند و برای لذت بردن از فوتبال و ندانست نتیجه خود را در محاق خبری قرار میدادند، تازه معنا پیدا کرده بود ....... اواسط نیمه اول برزیل ـ اسکاتلند ......... همه جا میلرزد ....... زلزله ........ ولی مگر میشود از لذت دیدن ضربه آزاد برانکو گذشت؟
1994 آمریکا
اولین شبنیشینیهای فوتبالی .......... بازیهای ساعت 4 صبح، فوتبال دیدن با رفقا ........ ایراد گرفتن از گزارشگران ......... کلید خوردن تلاش برای گزارشگر شدن ............
1998 فرانسه
به آرزویم رسیدم ........ گزارش بازی افتتاحیه برزیل ـ اسکاتلند .......... انگلیس ـ آرژانتین .......... چه میکنه این مایکل اوون ....... پیروزی حماسی ایران و شادی مردم در خیابانها ........ حسرت جاهطلب نبودن ایران در دیدار برابر ضعیفترین آلمان تاریخ جام جهانی ......... ایویچ، 7 ـ یک، کمکاری و .........
2002 ژاپن ـ کره
بازیهای وسط روز ........ اجرای ویژه برنامه جام جهانی با رضا جاودانی .......... عشق و علاقه ........ گزارش ........ بینندگان، کیک! ......... گزارش فینال ......... دوباره برزیل.
2006 آلمان
حضور در جام جهانی ....... گزارش از داخل ورزشگاه ....... شور و شوق جهانی بین سیاه و سفید، پیر و جوان، دختر و پسر ......... حذف تلخ ایران .......... خداحافظ جام جهانی، خداحافظ برانکو ایوانکوویچ ........ اخراج دادکان در برلین پس از تساوی برابر آنگولا ......... نشستن کف قطار و محرومیت از دیدن بازیها ........ برلین، فینال جام جهانی، زیدان ـ چیپ، زیدان ـ ماتراتزی ........... ایتالیا، فتح جام، جشن قهرمانی باشکوه ....... این کجا و آن کجا.
2010 آفریقای جنوبی
نرفتن ایران به جام جهانی ....... یاس فوتبالی اهالی فوتبال ....... محو شدن لبخند از چهره مردم .......... کلمنته، قطبی، جلالی، ذوالفقارنسب، لابی، دایی، اخراج ....... سکوت ........ هیاهو .......... مایلی کهن، بیانیه، گروهبان قندلی، قطبی، کف دست، نیمه دوم، حسرت ........ خلاء فوتبالی ........ درد مشترک ........
* * *
«خبر آنلاین»
Ahmad.taj
06-15-2010, 05:22 PM
http://www.free2upload.com/images/03934839506934846032.jpg
آقاي عزيزي 13 سال پيش وقتي تو در ملبورن گل زدي، من يكي از بهترين روزهاي زندگيام را تجربه كردم، حدود 6 يا 7 كيلومتر پياده از محل كار تا منزلم را طي كردم و قدم به قدم با جشنهاي مردمي همگام شدم. تا پاسي از شب در خيابان بودم و مثل خيلي از مردمان خوشحال شهرم نام تو را فرياد ميزدم.
آن شب تو محبوب ميليونها ايراني بودي و احتمالا همين حالا نيز يكي از 10 چهره محبوب فوتبال ايران به حساب ميآيي.
مردم تو را در خيابان با انگشت نشان ميدهند. خيليها به سويت ميدوند تا روي كاغذي كه هميشه در جيب دارند امضايي به يادگار بيندازي يا ميخواهند در قابي مشترك تصويري با تو داشته باشند كه بعدها به نوه و نتيجهشان نشان بدهند و بگويند: «فرزندم اين خداداد عزيزي است، همان كه گل معروف به استراليا را زد و ما بعد از 20 سال رفتيم جام جهاني ...»
تو براي مردم محبوبي و خيليها حرفت را در مورد اتفاقات فوتبال چشم بسته قبول ميكنند. درباره هر تيم، مدير باشگاه، مربي يا بازيكني كه بخواهي نظر ميدهي- كه البته اغلبشان منفي است- خب روزنامههاي ما هم دوستت دارند چون متفاوت حرف ميزني و با جملات نيشدارت خطاب به اهالي فوتبال، فدراسيون يا هر اتفاق مهمي را زير سوال ميبري و به قول دوستان «تيتر خورت ملس است.»
■ ■ ■
آقاي عزيزي شما خيلي خوب درباره فوتبال حرف ميزني و بسياري از مردم، كارشناسان و روزنامهنگاران ورزشي به لحاظ فني قبولت دارند تا جايي كه ميگويند خداداد يكي از 10 مربي جوان برتر فوتبال ايران است و چنانچه در اين دو سه ساله در انتخاب تيم دقت ميكرد تا الان به اندازه دوران بازيگري، در دنياي مربيگري هم اسم و رسمي بهم زده بود. شما همه اين محسنات را داري و به قول معروف نظرت در مورد فوتبال صائب است اما قبول كن كه نميتواني كارشناس خوبي باشي. آقاي عزيزي شما حدود يك ماه پيش از تريبون برنامه پربيننده نود استفاده كردي و گفتي شبكه الجزيره كارشناسان بزرگي مثل لوتار ماتئوس و فرانتس بكن باوئر را براي كارشناسي مسابقات مهم استخدام ميكند اما اينجا، در ايران خودمان كارشناس سينما و مسائل اجتماعي اسمش را گذاشته كارشناس فوتبال و تلويزيون هم به حرفهاي ايشان بها ميدهد. آن شب شما با آن پوزخند معروفت اين حرفها را ميزدي و حتما خيليها پاي گيرندههايشان از كلام رك و صريح شما به وجد آمده بودند كه «باركالله عجب حرفي زد.» همان انتقاد نسبتا تند باعث شد شما در روز سوم جام جهاني يكي از كارشناسان حاضر در استوديوي برنامه «يك جهان، يك جام» باشي.
■ ■ ■
آقاي عزيزي شما تحليل خود را درباره تيم ملي آلمان با اعتقادات و نظرات شخصيات شروع كردي و هر آنچه از مدتها پيش در ذهنت نقش بسته بود به عنوان «نظر كارشناسي»، به خورد مردم دادي. شما گفتي «در تيم ملي آلمان يك بازيكن پيدا نميشود كه از دو بازيكن روبرويش عبور كند» در حالي كه اگر حداقل سه يا چهار بازي تداركاتي يا رسمي اين تيم قبل از جام جهاني را ميديدي متوجه ميشدي جوانان با استعدادي مثل ماركو مارين، توني كروس و مسعوت اوزيل با توپ چه ميكنند. حتما شما گل فيليپ لام به بوسني را نديدي كه اينقدر خام نظر دادي! يا شايد از نبوغ كاكائو خبر نداشتي! آيا او را ميشناسي؟ نكند بازيهاي شواين اشتايگر و پودولسكي را هم در چهار سال اخير نديده بودي؟
آقاي عزيزي شما با صراحت و قاطعيت تمام گفتي «فوتبال آلمان ماشيني است و اصلا با اين عنوان شناخته ميشود» اما انگار در اين دو سال و از جام جهاني گذشته تاكنون حتي يك مسابقه ژرمنها را نديده بودي. شما شور و پويايي فوتبال آلمان در جام جهاني قبلي و يورو 2008 را حتما نديدي وگرنه چنين نميگفتي. شايد هم با ديدن 45 دقيقه اول بازي با استراليا از حرفت پشيمان شده بودي و برايت افت داشت كه اعتراف كني. حتما براي شما بد بود كه بعد از پايان 90 دقيقه در استوديو حاضر باشي و بگويي آلمان تا پايان روز سوم بهترين تيم جام بود و برترين نمايش فني را ارائه كرد، درست همان چيزي كه هومن افاضلي- كه احتمالا به زعم شما نبايد در زمره كارشناسان تلويزيون ملي قرار گيرد- به آن اشاره كرد.
آقاي عزيزي شما در مورد نقش جانشيني بالاك و ضربه خوردن آلمان از غيبت او- حداقل در اين تك بازي- اطمينان خاطر داشتي اما هر چه كه از بازي گذشت اشتباه شما عيانتر شد و حرف كارشناسي كه احتمالا قبولش نداري درست از آب درآمد. شما آرزوي برد استراليا را داشتي و حتي در فاصله بين دو نيمه نيز اميدوار بودي نتيجه تغيير كند اما از فرم مسابقه مشخص بود استراليا ره به جايي نميبرد. شما حتي نميدانستي استراليا تيم چهار سال قبل نيست و فاصله فوتبال سطح اول اروپا و آسيا هنوز كم نشده. آقاي عزيزي شايد با همين يك بازي و اولين حضورتان در استوديو به عنوان كارشناس مسابقات بزرگي مثل جام جهاني به شما ثابت شده باشد كه هر مربي بزرگ، اسطوره و محبوب جماعت فوتبالي صرفا نميتواند كارشناس خوبي هم باشد. گونترنتزر كه كارشناس شبكه ARD آلمان است يا لوتارماتئوس كه براي الجزيره و بينندگانش صحبت ميكند، قبل از هر بازي ساعتها درباره تيم هاي حاضر در ميدان مطالعه و تحقيق داشتهاند و از جزييات و اتفاقات مربوط به بازي، تيمها و نفراتشان خبر دارند. جالب اينكه آنها با صراحت و قاطعيت شما درباره بازيها، نتايج، نقش بازيكنان و نوع بازي تيمها نظر نميدهند اما شما با همان نظرات صائب معروفتان خيلي سخت - و شايد هرگز- از آنچه در ذهن داريد و بر زبان جاري ميكنيد، كوتاه نميآييد.
■ ■ ■
و كلام آخر اينكه آقاي عزيزي، ما دوستتان داريم چون شما اسطوره محبوب خيلي از اهالي فوتبال و خود ما روزنامهنگاران- كه روزي هوادار بودهايم و در بين اين «اهالي» گهگداري جاي ميگيريم- بودهايد اما قبول كنيد گاهي نشستن پاي تلويزيون و گوش دادن به صحبتهاي آن كارشناس سينما كه درباره بازي مورد نظر، مربيان، تيمها و نفراتش مطالعه و آگاهي دارد بهتر از ارائه نظرات احساسي و بيمنطق درباره آنها است و شأن اسطورگيتان نزد همگان حفظ ميشود.
* * *
محمد قراگزلو
«ایران ورزشی»
Ahmad.taj
06-16-2010, 11:16 AM
http://www.free2upload.com/images/51820791604253473061.jpg
آنچه تا به اینجای کار از جام نوزدهم دستگیرمان شده است چیزی نیست که بشود از آن به عنوان خاطره ای فراموش نشدنی نام برد. البته این را هم باید گفت که هنوز به قول معروف تنور رقابت ها داغ نشده است و درست و حسابی در جریان بازی ها قرار نگرفته ایم اما یک حسی انگار وجود دارد که اجازه نمی دهد تمام و کمال از این رویداد خاطره انگیز و مهیج لذت ببریم.
یکی از این عوامل عدم حضور تیم ایران در این رقابت ها است که تا حد بسیار زیادی شور و حال را از علاقه مندان ایرانی گرفته است و حسرت را به جایش در دلهایشان قرار داده است.
البته چه بسا اگر ایران هم در جام جهانی حضور می یافت، چه ها که نمی شد و چه بی مدیریتی هایی که پشت عنوان جام جهانی پنهان نمی شد و چه کسانی اعم از مسئولان بزرگ و کوچک این کشور که به این دستاورد نمی نازیدند و ...
مطلب قابل بررسی این است که تلویزیون هم علی رغم خرید حق پخش تلویزیونی مسابقات آنچنان جذابیتی برای بینندگان خود نمی آفریند و به سبب آنکه نگاه بی نهایت تجاری به این قضیه حاکم است، عاری از هرگونه شوق و هیجان است.
اینکه تلویزیون قبل از شروع هر مسابقه یک خروار تبلیغات بی کیفیت و بی مزه را به خورد تماشاگر می دهد زیاد دلچسب نیست .
البته این را خوب می دانیم که لزوم پخش این مسابقات تامین بودجه ی لازم جهت فراهم آوردن مقدمات آن است و این امر هم با تبلیغات میسر می شود ولی بحث از این هم منزجر کننده تر و اعصاب خردکن تر است.
دکور بسیار ضعیف برنامه چنان در نگاه اول توی ذوق می زند که هیچ رغبتی برای دنبال کردن این برنامه باقی نمی گذارد.
از طرفی دیگر رضا جاودانی مجری برنامه هم دیگر دستش برای مخاطبان رو شده است و حنایش دیگر رنگی ندارد.
او در مسابقات لیگ قهرمانان اروپا و در قالب برنامه گزارش ورزشی به شدت سوهان روح بود و علناً از تیم مورد علاقه خود حمایت می کرد بدون اینکه به این نکته واقف باشد که برنامه را برای هواداران هر دو تیم اجرا می کند.
جاودانی در این جا هم انگار هیچ تغییری در روند اجرای خود نداده است و به جای بهتر شدن بدتر شده است.
گزارشگران قدیمی هم به نظر می آید کاملاً به سلیقه ی خود بازی ها را برای گزارش انتخاب می کنند و مبرهن است که از روابط خود در این امر حسابی سود می برند.
برنامه ی ویژه جام جهانی 2010 با عنوان یک جهان یک جام نه تنها پیشرفتی نسبت به برنامه های دیگری از این دست نداشته است بلکه بیننده هیچ اثری از یک برنامه ویژه مشاهده نمی کند.
حضور دو مجری کمکی جوان در برنامه بیش از اینکه برای بیننده تازگی داشته باشد بیشتر موجبات خرد شدن اعصاب بیننده را فراهم می آورد.
تپق های بیش از حد و اجرای خام و بی کلاسی که آنها به نمایش می گذارند این سوال را در ذهن به وجود می آورد که آیا کسی بهتر از این افراد نبود که بیاید و به عنوان چهره ای جدید برنامه را اجرا کند.
اجرای این اشخاص وقتی غیر قابل تحمل تر می شود که ببینیم آنها مثال بابا برقی دلسوزانه و پدرانه از صرفه جویی برق سخن می گویند که انسان گمان نمی برد که دارد یک برنامه ورزشی تماشا می کند.
تهیه کنندگان برنامه پا را از این هم فراتر گذاشته اند و علاوه بر تبلیغات میان برنامه انواع و اقسام برندها را در خلال برنامه و بی پروا و عریان تبلیغ می کنند.
یا بدتر اینکه در حین صحبت های کارشناسان برنامه قطع می شود و مردم علاقه مندی که به جهت تماشای ورزش فوتبال نشسته اند مجبور می شوند که کلیپ های وطن پرستانه با تصاویری حماسی و غرور انگیز را به نظاره بنشینند.
حال سوال اینجاست که آیا برنامه سازان سیما به ذائقه تماشاگرشان ذره ای احترام می گذارند یا اینکه فقط به بهانه اینکه داریم مسابقات را پخش می کنیم هر بلایی بر سر مغز بیننده می آورند و به شعورش توهین می کنند؟
* * *
اردلان مجد
«عصر ایران ورزشی»
Ahmad.taj
06-17-2010, 08:44 PM
جام جهاني هر روز به پرسشهاي بيشمار ما پاسخ ميدهد؛ پرسشهايي كه در طول يك سال اخير، مقابل ما قرار ميگرفت و هر چه تلاش ميكرديم تا پاسخي مناسب برايش پيدا كنيم، نتيجهاي حاصل نشد كه نشد.
همه سوالاتمان را ميتوانيم در يك قالب كلي مطرح كنيم؛ پرسش اصلي ما اين است كه چرا به جام جهاني نرفتيم؟ در فاصله 7 روز پس از آغاز جام، شايد خيلي ساده پاسخ سوال خود را يافتهايم؛ آن هم در برنامه يك جهان يك جام ...
از ابتداي هفته، كارشناسان مختلفي به اين ويژه برنامه دعوت شدهاند. از يك مربي علمگرا و اهل دانش مثل هومن افاضلي تا مرداني كه در اين فوتبال همواره عنوان كارشناس را يدك كشيدهاند و به خاطر نميآوريم روزگاري را كه روي نيمكت تيمهاي باشگاهي و ملي، اتفاق خارقالعادهاي را رقم زده باشند؛ مثل معيني، محصص، حاج رضايي و ...
از ابتداي هفته، خداداد و عليرضا منصوريان را ديدهايم؛ افشين پيرواني را مشاهده كردهايم كه تا همين چند روز قبل، روي نيمكت استيلآذين نشسته بود يا داود مهابادي كه هدايت يكي از سازندهترين تيمهاي باشگاهي ايران- يعني مقاومت سپاسي- را بر عهده داشت. بعد از يك هفته تماشاي دوستان فوتبالي، خيلي ساده به اين نتيجه رسيديم كه چرا به جام جهاني نرفتيم، چون: «از كوزه همان برون تراود كه در اوست!» خيلي راحت فهميديم كه چرا فوتبال ايران به اين روزگار افتاده است و چرا در عرصه ملي و باشگاهي، هر روز شكست تازهاي را به خود ميبيند.
فوتبال ملي و باشگاهي ما، محصول كار همين دوستان است و همين خداداد، افشين پيرواني، عليرضا منصوريان و ... تا ديروز هدايت تيمهاي ليگ برتري را بر عهده داشتند و معيني و محصص هم در كميته آموزش و جوانان تلاش خود را كردهاند اما واقعيت اين است كه وقتي در حوزه عمل آنها را مشاهده ميكنيم، هيچ حرف جديدي درباره فوتبال مدرن، جام جهاني و تاكتيكهاي روز دنيا براي گفتن ندارند.
تمام تحليل و كارشناسي آنها به اين جملات خلاصه ميشود كه «مسي، مسي بارسلونا نيست»، «آلمان تيم خوبي بود» يا «ژاپن آبروي آسيا را خريد» كه در تمام اين جملات ذرهاي حرف حساب، دانش فني و تحليل عميق به چشم نميخورد؛ بلكه يك مشت حرفكوچه بازاري است كه در تحليلهاي پايينترين سطح جامعه- از نظر دانش و فهم فوتبال- هم شنيده ميشود.
انگار امروز بابت اينكه به جام جهاني نرفتهايم نبايد حسرت بخوريم چرا كه حالا ميفهميم چرا فوتبال ايران در مسير قهقرا حركت كرده و در چند سال اخير سيري نزولي داشته است؛ حال مجيد جلالي براي خودش تحليل كند كه برانكو از فرصتهاي فوتبال ايران به سود خودش استفاده كرد و مدام او را بكوبد اما واقعيت چيز ديگري است. جلالي و امثال او به جاي آنكه تقصير را بر گردن برانكو و مربيان خارجي بيندازند، بهتر است كمي چشم خود را باز كنند و ببينند كه در كوزه فوتبال ايران چقدر سرمايه علمي وجود دارد.
اگر به جام جهاني رفته بوديم، مثل جام جهاني 2006، احساسات غالب بر منطق ما اجازه نميداد كه خوب ببينيم و لمس كنيم كه مشكلات فوتبال ايران كجاست. امروز وقتي شبكه سوم سيما ويژه برنامه جام جهاني را آماده ميكند، دغدغهاي بزرگ پيش خود ميبيند كه چه كسي ميتواند براي يك ويژه برنامه جهاني، حرفهاي جهاني داشته باشد. متاسفانه بايد اعتراف كنيم كه بزرگترين مشكل فوتبال ما اينجاست كه مردانش حرف تازهاي براي گفتن ندارند.
* * *
سعید زاهدی
«ایران ورزشی»
Ahmad.taj
06-19-2010, 08:16 PM
http://www.free2upload.com/images/67648396395602714773.jpg
«مسی اصلا در حد و اندازه لیونل مسی بارسلونا ظاهر نشده. اگر ژاوی و اینیستا در کنار او نباشند نباید توقع دیدن نمایش زیبای همیشگی لیونل مسی را داشته باشیم. » این جملات، نظر کارشناسی است که برای مخاطب ایرانی جام جهانی 2010 صحبت میکند.
کارشناس حاضر در استودیو تلاش میکند به بیننده القا کند شماره 10 آرژانتین اصلا بازی قابل قبولی را انجام نداده و نباید از او انتظار هنرنمایی داشته باشیم اما این تعبیر غلطی است که تنها از سوی کارشناسان ایرانی درباره بازیکنی نظیر«لیونل مسی» صورت میگیرد چرا که با تماشای بازی «لیونل مسی» در ترکیب تیم ملی آرژانتین میتوان به این جمع بندی رسید که سرمربی نام آشنای فوتبال آرژانتین در استفاده از بهترین بازیکن جهان در سال جاری میلادی تصمیمی درست اتخاذ کرد و هرگز در به کارگیری وی مرتکب اشتباه نشده است.
شماره 10 «آلبی سلسته» در بازی مقابل کره جنوبی تمام تفکرات سرمربی حریف را به خود معطوف کرده بود، از یارگیری چشمبادامیها کاملا مشخص بود که آنها از حرکات پا به توپ «لیونل مسی» واهمه بسیار دارند و یقین دارند اگر وی را به حال خود واگذارند بدون تردید از نفوذهای زهردار او ضربه خواهند خورد. به همین دلیل در بیشتر صحنههایی که او پا به توپ میشد او را در محاصره قرمزپوشان کره جنوبی میدیدیم چرا که کرهایها میدانستند رها کردن شماره 10 آرژانتین تبعات سنگینی برای آنها دربرخواهد داشت.
تفکر کارشناسان ایرانی به عقیده برخی منتقدان با واقعیت محض فاصله بسیار دارد، کارشناسان ایرانی که این روزها در رسانه ملی حضور پیدا میکنند تا بازیهای جام نوزدهم را تجربه و تحلیل کنند نگاه واقعبینانهای نیست چرا که در بیشتر اظهارنظرهای خود تلاش میکنند حرف متفاوت بیان کنند که همین اصل باعث میشود آنها از مسیر اصلی فاصله بگیرند و به طرح مباحث غیرواقعی بپردازند.
به عنوان مثال شاید طرح مساله حسادت مارادونا به لیونل مسی در بخشی از تحلیل یک بازی برای مخاطب جالب توجه باشد اما ربط دادن این مساله به عملکرد ضعیف لیونل مسی در بازیهای جام جهانی به هیچ وجه با واقعیت همخوانی ندارد.
افرادی که معتقدند لیونل مسی در حد و اندازههای همیشگی خود ظاهر نشده گویا این واقعیت را فراموش کردهاند که این بازیکن در بازی بارسلونا مقابل اینترمیلان در چارچوب بازیهای لیگ قهرمانان اروپا چگونه اسیر تفکرات دفاعی اینتریها شد و هرگز نتوانست به عنوان یک بازیکن کلیدی برای بارسلونا نقش آفرینی کند،در فوتبال حرفهای امروز زمانی که تیمی با تفکراتی صرفا تدافعی گام به میدان میگذارد طبیعی است که بازیکنان شاخص تیم مقابل، درگیر محاصره مدافعان تیم رو به رو شوند اما این عامل باعث نمیشود که تواناییهای بازیکن مورد نظر را از یاد ببریم و بیرحمانه مدعی شویم او اصلا ستاره نیست.
برای آن دسته از کارشناسانی که این روزها در رسانه ملی مدعی میشوند که مسی ستاره همیشگی نیست باید اظهار نظر سرمربی کره جنوبی را بار دیگر تکرار کنیم که وی اعلام کرد هر تیمی که میخواهد در جام جهانی موفق شود باید مسی را مهار کند چون زمانی که او مهار شود میتوان با خیالی آسوده فوتبال را دنبال کرد.
* * *
جواد حسینی
«ایران ورزشی»
Ahmad.taj
06-20-2010, 02:32 PM
منت ممنوع آقاي رسانه ملي!
1- تلويزيون جمهوري اسلامي ايران پس از پرداخت بهايي چند ميليارد توماني براي خريد تصاوير مسابقات جامجهاني، اين بازيها را به صورت مستقيم براي مردم كشورمان پخش ميكند. ايران در كنار چند كشور انگشتشمار ديگر نظير تركيه و آذربايجان در زمره معدود ممالكي به شمار ميرود كه مانعي در راه تماشاي تصاوير اين رويداد جهاني براي مردمش اتخاذ نكرده و بازيها را رايگان روي آنتن ميفرستد. اين ماجرا در حال حاضر تبديل به دستاويزي براي دوستان در رسانه به اصطلاح ملي شدهاست تا خيل بينندگان «يك جهان - يك جام» را از نعمت «منت»هاي خود محروم نكنند و هر چند دقيقه يك بار، اين گذشت و ايثار تاريخي جامجم را به رخ خلق خدا بكشند و «تشكر» مطالبه كنند. خب حالا تكليف ما چيست؟ بايد ممنون آقايان باشيم و به ازاي هر مسابقهاي كه نگاه ميكنيم، 90 دقيقه هم مدح و ثناي سياستگذاران محترم اين سازمان عريض و طويل را بگوييم، يا حكايت از قرار ديگري است؟
2- پر واضح است كه صداوسيماي محترم كشورمان ميتوانست امتياز پخش اين رقابتها را خريداري نكند و با صرفهجويي چيزي حدود شش ميليون يورو پول، اقدام به تهيه و توليد حماسههاي تصويري كمنظيري مثل سريال زنبابا، مستند هزاران راه نرفته و بخش خبري 20:30 كند. در اين صورت طبق معمول دست مردم هم به جايي بند نبود و به ويژه علاقهمندان به فوتبال درست مثل شبهاي نوروز يا خيلي از مناسبتهاي ديگر با لبولوچه آويزان مقابل تلويزيون مينشستند و فقط ميتوانستند در غياب پخش زنده مسابقات، حسرت بخورند. با اين همه اما، به نظر ميآيد حتي حالا كه دوستان گرامي دست و دلبازي به خرج دادهاند و امتياز پخش اين مسابقات را خريدهاند،باز هم دليلي براي منت گذاشتن روي سر مردم وجود ندارد و دين چنداني از آنان بر گردن ملت نيست. احتمالا مجريها، گزارشگران و حتي ميهمانان ارجمند اين شبهاي جامجم، هنگام برداشتن تريپ گذشت و فداكاري در راه جلب رضايت بينندگان، به كلي از ياد ميبرند تلويزيون ايران مجموعهاي كاملا دولتي و صد البته انحصاري است!
3- مطابق اصول قانون اساسي كشورمان، تلويزيون ايران نميتواند شبكه خصوصي داشته باشد و انحصار اين رسانه، مطلقا در اختيار دولت است، بودجه اين نهاد از بيتالمال ملت تهيه ميشود و سياستگذاريهاي خرد و كلان آن نيز به دست مقامات كشوري انجام ميگيرد. با اين اوصاف، وقتي دوستان دست به خزانه مردم ميبرند تا براي اجابت حقوق حداقل ميليونها فوتبالدوست ايراني درصد ناچيزي از رديف بودجه ساليانهشان را هزينه كنند، طبيعتا ديگر محلي براي منت گذاشتن باقي نميماند. از ياد نبريم بسياري از كشورهايي كه اقدام به پخش جامجهاني صرفا براي مشتركان كارتي خودشان كردهاند، مملو از انواع كانالهاي خصوصي هستند كه اين شبكهها در راستاي رقابت براي جذب مخاطب بيشتر، پس از خريدن امتياز پخش بازيها، سعي ميكنند با بهاي كمتر و نيز خدمات جانبي بيشتر و متنوعتر پكيج مسابقات را در اختيار تماشاچيهاي خودشان قرار بدهند. شگفتانگيز است كه اين روزها بسياري از همين كانالهاي غيردولتي، علاوه بر پخش بازيها با گزارشهايي به چند زبان گوناگون، حتي سرويسي در دسترس بينندگان خود قرار دادهاند كه با استفاده از آن ميتوانند صداي «ووزلا» را در گيرنده خودشان مهار كنند! آيا آبونه شدن در چنين كانالهاي معتبري كه بدون سانسور و واقعاً «زنده» بازيها را براي بينندگان پخش ميكنند و سالانه فقط چيزي بين 100 تا 200 دلار از شهرونداني كه به پوند و يورو و دلار پول درميآورند حق اشتراك دريافت ميكنند با وضعيت تماشاچي فوتبال ايران كه مجبور است بازي محبوبش را 90 دقيقه با گزارش آقايان موجود تماشا كند قابل مقايسه است و از اين مهمتر آيا چنين شرايطي مستوجب منت گذاشتن بر سر مردم به حساب ميآيد؟ گمان نميكنيم!
4- در شرايطي كه جادوي فوتبال، امسال حتي تلويزيون سراسر حكومتي كشور عجيبي مثل كره شمالي را هم وادار به پخش مستقيم بازيهاي جامجهاني كرد، بعيد است اقدام صداوسيما در روي آنتن بردن بازيها براي مردم كشورمان شاهكاري تاريخي و ايثاري به يادماندني باشد كه در خور اين همه منت نهادن بر سر ملت قلمداد شود؛ آن هم در كشوري كه شعار مسوولانش «خدمت بدون منت» است.اگر خيليها در دنيا براي پخش بازيها از تلويزيون خانهشان به شبكههاي طرف قرارداد خود پول ميپردازند، مردم ما هم پول اين بازيها و خيلي از خدمات انجام داده و نداده رسانه ظاهرا ملي را از پيش و از محل بيتالمال پرداخت كردهاند. اينطور نيست؟!
* * *
رسول بهروش
«روزنامه گل»
Rainyboy
06-21-2010, 12:33 PM
افزايش جذابيت پخش تلويزيوني جام جهاني با استفاده از فناوري هاي نوين
http://www.metroo.ir/members/upload/487a_Camera%20044.jpg
جام جهاني امسال، با استفاده از فناوري هاي مدرن از جمله فيلمبرداري سه بعدي به روي آنتن رفت.
در شرايطي که در حدود 10 روز از آغاز مسابقات جام جهاني فوتبال در آفريقاي جنوبي گذشته، مسؤولان فيفا عملکرد آفريقاي جنوبي را در زمينه برگزاري اين مسابقات به ويژه نحوه تصوير برداري تلويزيوني يکي از مهم ترين رويداد هاي ورزشي جهان، مثبت ارزيابي کرده اند؛ اين درحالي است که قبل از آغاز مسابقات جام جهاني، کارشناسان به دليل ضعف زيرساخت هاي اين کشور در زمينه فناوري اطلاعات نگران کيفيت پوشش تلويزيوني اين مسابقات بودند.
در اين راستا، در آستانه برگزاري جام جهاني فوتبال 2010 آفريقاي جنوبي، فدراسيون جهاني فوتبال با شرکت سوني توافق کرده که 25 مسابقه از مسابقات جام جهاني از جمله بازي هاي مرحله پاياني را با تجهيزات داراي کيفيت بسيار بالا به شکل سه بعدي فيلمبرداري کرده و صداي مسابقات نيز به صورت دالبي پخش شود.
البته شرکت سوني درباره جزييات فناوري که براي فيلمبرداري سه بعدي مسابقات استفاده خواهد کرد، اطلاعات زيادي منتشر نکرده، اما فيلم سه بعدي اين بازي ها پس از اتمام مسابقات عرضه مي شود. در بيشتر سيستم هاي تصويربرداري سه بعدي فعلي، از دو دوربين براي ثبت تصويرها استفاده مي کنند. فاصله اين دو دوربين محاسبه شده است و اختلاف تصويرهاي آنان همانند اختلاف تصويرهايي است که ما به طور طبيعي با چشم راست و چپ خود مي بينيم.
اما در فناوري جديد تصويربرداري سه بعدي تنها از يک دوربين استفاده مي شود که اين دوربين، تنها يک تصوير مي گيرد که به وسيله آينه ها، به دو تصوير تفکيک مي شود و روي دو حس گر جداگانه ثبت مي شود.البته پيش از اين نيز از فناوري تصويربرداري سه بعدي براي تصويربرداري رويدادهاي خاص و مهم استفاده شده است.در حال حاضر، براي فيلمبرداري هر يک از مسابقات مرحله گروهي، از 25 دوربين استفاده مي شود، هر چند که اعلام شده در مراحل بعدي مسابقات، تعداد دوربين ها افزايش مي يابد.
Ahmad.taj
06-21-2010, 04:57 PM
http://www.free2upload.com/images/12628008432037956873.jpg
* جلال چراغپور حيرانمان ميكند، وقتي ميگويد «جام جهاني تا امروز- روز هفتم- نكته و درس و بار فني براي ما نداشته ...» خوابزده ميشويم. چراغپور در حقيقت نقطه پاياني است كه در پس يك جمله گذاشته شده! جملهاي كه از نقادي منتقداني ساخته شده بود كه در شبهاي جام جهاني روبرويمان نشستند. محصول حدود 10 روز نظاره اين «كارشناسان» كه نميدانيم چگونه، با كدام مجوز و در چه آزموني به مقام «كارشناسي» رسيدهاند، نه تنها از دست دادن لذت تماشاي جام است كه در حقيقت نوعي سرخوردگي را به وجود ميآورد.
طبيعي است كه سرخورده شويم. سالها قبل «جلال چراغپور» سرمربي نيروي زميني شد. بازيكنانش بعد از يك ماه زندگي با او به يك تعريف جمعي رسيدند: «روي كاغذ رئال مادريد را ميبريم ولي در زمين 3- صفر به همه تيمهاي ته جدولي ليگ يك ميبازيم ...» اين شايد جامعترين تشريحي باشد از مردي كه فاصله حرف تا عملش، از رختكن تا زمين، از اتاق مديرعامل تا رختكن، از پشت ميز آناليز تا زمين تمرين و از مقابل دوربين تا داخل ميدان به ژرفاي زمين تا آسمان است.
***
* جستار به گفتار خداداد عزيزي در شبنشيني ميليونها ايراني با بازي آلمان- استراليا هرچند ملالآور ولي از الزامات است. خداداد در زمينه درك و شناخت از جريان بازي چنان شكست خورد كه تصور كرديم چون تهيهكنندگان شبكه سوم از يافتن يك كارشناس فوتبال ناتوان ماندهاند، فردي عامي و هواداري احساسي با تلقيهايي پيش پا افتاده كه محصولي است از شناختي پيش پا افتاده تر از ستارههاي آلمان و عرق و تعصبي به فوتبال قارهاش را روبروي دوربين نشاندهاند.خداداد در آن شبنشيني، چه تفاوتي داشت با نوجواني كه مثلا پوستر بالاك را به سينه ديوار اتاقش كوبيده و حالا كه او را در جام نميبيند، موفقيت آلمان را هم متصور نميشود؟!
خداداد در همان شب با تمامي گافهاي تاريخياش، بار فني و درك خود را از فوتبال آشكار ميكرد. درست مثل غالب كارشناساني كه در يك جهان يك جام ديديم. مثل مربياني كه ماحصل 90 دقيقه تماشاي باكيفيتترين بازيهاي جهان را در اين جمله خلاصه ميكنند: «هر دو تيم با دو هافبك دفاعي بازي ميكردند!» بدون اينكه بتوانند شرح دهند محدوده حركتي هر يك از اين دو هافبك در حمله و دفاع كجا و چگونه بوده!
***
* لگد زدن به گربه، روزي روزگاري و البته در ادبيات محاورهاي گروهي از مدعيان تملك فوتبال، اولين پارامتر براي اظهار نظر در مورد اين ورزش بود. همين امروز، تاسفبارترين اتفاق ممكن كه از دل فوتبال برميخيزد و از طريق گيرندههاي تلويزيوني عيان ميشود، اين است كه بهترين سخنور و ناقد و كارشناس فوتبالي سيما (لااقل از ديدگاه تمامي عوام و اكثريت خواص) فردي است كه نه براساس تعاريف همين گروه محدود لگدي به گربه زده و نه روي نيمكت تيمي نشسته! طعنهآميز است كه «حميدرضا صدر» به عنوان كارشناس هنري پرجاذبهترين ميشود و فقط «مرتضي محصص» با جملاتش، مخاطب را شيفته خود ميكند. او لااقل نشان ميدهد فوتبال را فهميده!
***
* بزرگترين رويداد جهاني فوتبال، از زندگي كردن چند ميليارد انسان كنار بهترينهاي فوتبال شكل ميگيرد. چكيدهاي از برترين مربيان فوتبال دنيا با ستارههاي خود پنجه در پنجه هم مياندازند و به عبارتي «تاكتيكيترين» نبرد هر چهار سال را آغاز ميكنند. ترديدي نيست كه مهمترين دستاورد اين جام را ميتوان تاكتيكيتر شدن و برنامهمحور بودن رقابتها دانست. اگر غير از اين بود، نه كره جنوبي مقابل يونان قد علم ميكرد، نه كره شمالي مقاومتي تحسينبرانگيز را برابر برزيل به نمايش ميگذاشت و نه سوييس، مدعي اصلي قهرماني را شكست ميداد.
حالا چگونه ميتوان پذيرفت كه «كارشناسي» مانند چراغپور كه تحليلهاي خود را همواره برتر از مربيان خارجي موفقي مانند برانكو يا آريهان و دنيزلي و لوكا دانسته ادعا ميكند كه اين جام «چيزي» براي ما نداشته!آيا دليل اصلي اين پسرفت همين حضور مرداني نيست كه نه از تماشاي فوتبال به تحليل و تجزيهاي ميرسند و نه ميتوانند گمانهزني صحيحي از يك بازي داشته باشند! نتيجه دو سال بازي در بوندسليگا از زبان خداداد عزيزي اين بود كه بازيكنان آلماني توانايي دريبل زدن دو بازيكن را ندارند و اين عين كوبيده شدن پتكي بود بر سر تمام بينندگان تلويزيوني!
***
مشكل فقط اين شبنشينيها نيست. ميتوان كنترل تلويزيون را در دست گرفت و اين ميهمانان را قبل و بعد از بازي با فشار يك دكمه از خانهها بيرون كرد اما كابوس ديگري به سراغمان ميآيد. اينكه صاحبان تحليلهايي كه شبهاي جام جهاني را خراب ميكنند، سازندگان اين فوتبال هستند! آنها را چگونه از نيمكت هاي مربيگري برانيم؟!
* * *
پیام یونسی پور
«ایران ورزشی»
Rainyboy
06-24-2010, 12:30 PM
خود کارشناس پنداری!
http://p3.img.cctvpic.com/football/special/2010/20091127/images/1259312749520_1259312749520_r.jpg
اقبال عمومی آرژانتین را می پسندد، تیمی که تقریبا تمام علاقمندیهای عاشقان فوتبال را در نمایش خود لحاظ میکند و می کوشد مخاطب را به اوج لذت برساند. در عصر نتیجه گرایی و مد شدن فوتبال حسابگرانه، دیه گو آرماندو مارادونا دقایقی پس از گل دوم آرژانتین به یونان به جایگاه هواداران تیم ملی کشورش چشم می دوزد و سرود پیروزی را همراه آنها زمزمه می کند. او زمانی از کارش لذت می برد که هلهله سکوهای آبی و سفید به گوش برسد. فلسفه « فوتبال برای مردم» همان فلسفه خاک گرفته و فراموش شده ای است که مارادونا را به اسطوره فوتبال دنیا تبدیل کرد. در ساقهای جادویی دیه گو هرگز نشانی از بازی حسابگرانه و بیانگیزگی دیده نمی شد و او تنها زمانی آرام می گرفت که همه چشمهای حاضر در ورزشگاه را خیره می کرد. فلسفه مارادونا هنوز همان است که بود. «فوتبال برای مردم» حتی اگر جام نوزدهم را به چنگ نیاورد قابل احترام است و دیه گو آرماندو مارادونا را به عنوان چهره ویژه جام معرفی می کند.
نان کارشناسان فوتبال ایران در مخالفت با اقبال عمومی است. آنها با آنچه مردم می پسندند مخالفت می کنند تا ثابت کنند نگاه متفاوتی دارند و با توده همراه نیستند. مجری برنامه یک جهان، یک جام صاحب نظر بودن را در صدور نظریات شاخ دار و شنا در خلاف جهت آب می بیند. او در پایان بازی آرژانتین- یونان حرکات مارادونا را در کنار زمین خنده دار توصیف کرد تا توجه هواداران پرشمار او را به خودش جلب کند آن يكي هم که ساعتی قبل در مقام دفاع از ریموند دومنک برآمده بود، کادر فنی تیم ملی آرژانتین را زیر سوال برد تا با مخالفت محض با اقبال عمومی ثابت کند چه کارشناس برجسته ای است. نیازی به توضیح نیست که او و همکاران تئوریسینش هیچ موفقیت قابلاشارهای در فوتبال ایران بدست نیاورده اند و هرگاه وارد عرصه عمل شدند در بهترین حالت عملکردی خنثی داشتند.
تفریح آقای مجری در لیگ قهرمانان اروپا هم به ایراد گرفتن از اینترمیلان و مورینیو بدون کوچکترین ادله فنی خلاصه می شد و او اساسا از اینکه با بهترین تیم جام مخالفت میکرد به خودش میبالید. تردیدی نیست که اگر آرژانتین دقیقا همین بازی را با یک مربی علم گرا انجام می داد همه از تیم خوبی که او ساخته صحبت می کردند اما چون روی نیمکت این تیم مارادونا می نشیند با تحلیل از پیش طراحی شده « آرژانتین تاکتیک ندارد» مواجه می شویم. اتحادی که مارادونا در تیمش ایجاد کرده بی نظیر است و می تواند حتی در عصر حکمرانی تاکتیکها و فرمولهای پیچیده فوتبال به قهرمانی یک تیم در جام جهانی منجر شود. این اتحاد همان اتفاقی است که مربی بزرگی مثل فابیو کاپلو در انگلستان به مراتب کم ستاره تر از آرژانتین آرزویش را می کشد. زمانه قحط الرجال است، منتقد سینما از فیلم ازدواج در وقت اضافه تمجید می کند تا نظر مخالفش به چشم بیاید.
امیر وفایی
Rainyboy
07-11-2010, 09:35 AM
ضرورت تغییر در مدیریت ورزش تلویزیون!
http://www.tacklesevvom.com/media/image/webTitresevvom/barnamehvarzeshee.jpg
تلویزیونی ها برای توجیه رفتارشان حتی به ادله هائی پنا بردند که با توجه به نتیجه، چیزی جز ظاهرسازی نبوده و نیست.
آنان باید بیاندیشند و رفتار کنند و گرنه با رفتار بدون اندیشه، چاله موجود برایشان...
در سال های گذشته تلویزیون کشور در امر ورزش و برنامه های ورزشی گام بلندی را برداشت که در جای خود ارزشمند و قابل تقدیر است. اما آنچه در پی آن گام حادث شد درجا زدنی بود که علی رغم تذکرات پیاپی کارشناسان وصاحبنظران، از ناحیه مدیران مربوطه توجهی به آن نشده وبا گزارش گزارشگران نه چندان گزارشگر و کارشناسی کارشناشان نه چندان کارشناس، مرغ یکپای تلویزیونی ها همچنان یکپا ماند.
تلویزیونی ها برای توجیه رفتارشان حتی به ادله هائی پنا بردند که با توجه به نتیجه، چیزی جز ظاهرسازی نبوده و نیست. آنان باید بیاندیشند و رفتار کنند و گرنه با رفتار بدون اندیشه، چاله موجود برایشان چاه می شود.
رئیس سازمان باید نسبت به آنچه در بخش ورزش می گذرد حساس باشد، ایام گذشته علی الخصوص دوره ی جام جهانی را بررسی و کالبدشکافی کند، مشکلات موجود را رفع و نقائص را ترمیم نماید.
ضرغامی باید به نگاه منتقدین چند برابر مویدینش توجه کند و...
و او باید، باید به ضرورت تغییر در مدیریت ورزش در تلویزیون اذعان کند و دست به اقدامی عملی و عاجل بزند.
zamara
07-14-2010, 07:03 AM
جاودانى فكر مى كرد « مردان آهنين» است
شبكه ۳؛ شاخ غول را كه نشكسته
هيچ كس نمى تواند منكر اين نكته شود كه پخش زنده مسابقات جام جهانى احترام به خواست اكثريت است و انجام چنين مهمى هزينه هايى را هم براى شبكه سوم سيما در پى داشته است اما اين درست نيست كه مجرى تلويزيون بخواهد مدام آن را به مخاطب ياد آورى كند و فضا را به گونه اى رقم بزند كه ميهمانان و كارشناسان برنامه نيز دچار چنين تكرارى شوند (مثل محصص كه مدام از مديران شبكه ۳ تشكر مى كرد) از ۳ دهه پيش تا كنون جام جهانى به صورت زنده روى آنتن مى رفته و اين اتفاقى نبوده كه براى نخستين بار در سال ۲۰۱۰ افتاده باشد. در جهانى كه تصاوير مريخ به صورت زنده روى آنتن مى رود پخش مستقيم مسابقاتى كه در بيشتر كشورهاى جهان به صورت زنده روى آنتن مى رفته نبايد به دست آويزى تبديل شود تا بواسطه آن مجرى برنامه بخواهد هر چند دقيقه يك بار سر مخاطبش منت بگذارد كه «فقط ما اين كار را كرديم و بايد سپاس گزار مسئولان شبكه سوم سيما باشيم»!
با لطبع اگر تلويزيون مى خواست به اندازه پخش اين ۶۴ مسابقه اوقات فراغت مردم را پر كند، بايد چند برابر بيشتر از آنچه براى دريافت حق پخش جام جهانى هزينه كرده است مى پرداخت و اين درحالى است كه بايد سود ميلياردى ناشى از پخش آگهى هاى بازرگانى و قرارداد با مخابرات در قالب مسابقه هاى sms و ... را نيز به حساب آوريم، بنابراين اگر هم قرار باشد تا كسى بر سر كسى منت بگذارد اين فوتبال است كه مى تواند در كنار مردم بر سر تلويزيون ومسئولانش منت گذارد زيرا هم وقت مخاطب چند ميليونى را پر كرده و هم اينكه سودى سرشار را نصيب تلويزيونى ها ساخته است.
•••
رضا جاودانى بايد بداند كه جام جهانى با برنامه اى مثل قوى ترين مردان ايران تفاوت دارد و اگر مخاطب برنامه دوم چند ده هزار نفر باشند، جام جهانى را ميليون ها نفر تماشا مى كنند و نمى شود بهشان «لبخند» محفل تحويل داد و حرفهاى غير كارشناسى زد و توقع داشت تا صدايى از كسى درنيايد.نكته ديگر اينكه نبايد بواسطه حداكثر ۴ اشتباه تاثيرگذار داورى در ۶۴ مسابقه انجام شده، فضا را به گونه اى پيش برد تا داوران ايرانى احساس كنند كه مجازند مرتكب هر خطايى شوند، زيرا جام جهانى مثل يك ميكروسكوپ است كه ما يك ميكروب را در آن ببينيم اما همين ميكروب بدون ميكروسكوپ چيزى نيست. از كارشناسان داورى نيز توقع داريم به اين سادگى به خودشان اجازه ندهند تا از «هوارد وب» و «روشن ايرمائوف» و داوران جهانى انتقاد كنند. البته كارشناسانى مثل نصيرزاده كه بر قوانين بين المللى داورى اشراف دارند مى توانند كيفيت كار داورى ها را نقد كنند اما بقيه و عمدتاً خود داوران شاغل در ليگ ايران نبايد به گونه اى حرف بزنند كه انگار چون در جام جهانى اشتباهاتى اتفاق افتاده پس ايرادى ندارد اگر داوران وطنى هم مرتكب اشتباهات سريالى شوند.كوتاه سخن اينكه اگر از چهره هايى نظير امير حاج رضايى، دكتر صدر و يكى ۲ نفر ديگر به عنوان كارشناس استفاده شود مردم مى توانند از صحبت هاى ايشان بهره بگيرند درحالى كه سايرين فقط حرفهايى مى زنند كه هر فرد عادى و معمولى اى هم مى تواند در مورد فوتبال همين حرف ها را بزند
Rainyboy
07-16-2010, 05:29 PM
شايعه قهر من درست نيست
يوسفي: مشخص ميشود مردم كدام مجري را دوست دارند
http://media.farsnews.com/Media/8504/Images/jpg/A0210/A0210020.jpg
پيمان يوسفي در مورد نظر سنجي سايت فوتبال برتر در مورد مجري مورد علاقه مردم در اين برنامه گفت: خوب است كه مشخص شود مردم كدام مجري را دوست دارند به هر حال ما براي مردم كار ميكنيم و از سال گذشته مسئولان شبكه ميخواستند نظر مخاطبان را در مورد مجريان بدانند.خوب است كه در همه حوزهها اين اتفاق بيفتد و به نظر مردم احترام بگذاريم و به آن عمل كنيم.
گزارشگر شبكه 3 در مورد شايعه قهر او به دليل حضور يكي از گزارشگر جوان در برنامه يك جهان و يك جام گفت: اين مسئله شايعه است و صحت ندارد و قهر نكردهام.
يوسفي در پاسخ به اين سوال كه تصور ميكند در نظر سنجي مجريان فوتبال برتر چه رتبهاي را كسب خواهد كرد، گفت: نتيجه نظر سنجي را نميدانم اما حدس ميزنم كه رتبه پاييني نداشته باشم و به لطف خداوند مردم نسبت به من محبت دارند.
يوسفي كه در جريان جام جهاني گفته بود به دليل بيماري تارهاي صوتياش نميتواند كار گزارشگري انجام دهد در اين زمينه اظهار داشت: خوشبختانه مشكلي براي اجراي برنامه ندارم و در مورد بيماري هم بايد بگويم كه مشكلم حداكثر تا يك ماه ديگر حل ميشود. البته براي اجراي مشكلي ندارم و فقط در زمينه گزارش به دليل فراز و فرود صدا كمي مشكل داشتم.
Rainyboy
07-17-2010, 12:18 PM
جام جهانی زیر سایه آگهی بازرگانی !
http://pic-ups.com/images/10.png
اصل اساسی در تحلیل فوتبال این است که من به عنوان کارشناس تحلیل خودم را بر اساس حوادث مطرح نکنم و ثانیهها به نقد من جهت ندهند. فوتبال یک بازی است، گاهی اوقات یک تیم بهتر بازی می کند اما بازی را واگذار میکند. با این حساب آیا منطقی است که من به عنوان کارشناس در نقد فنی خودم بر اساس نتیجه بازی حرفهایم را 180 درجه تغییر بدهم؟ متاسفانه اکثر ما نتایج را تحلیل می کنیم. بعد از بازی انگلیس و آمریکا خیلیها به راحتی درباره کاپلو و اینکه دیگر دوران او به پایان رسیده سخن گفتند در صورتی که به نظر من حوادث را هم باید مد نظر قرار داد. اگر دروازه بان آن گل کودکانه را دریافت
نمیکرد و با اشتباه مسلم خود انگلیس را از رسیدن به سه امتیاز بازی محروم نمی کرد شاید انگلیس و کاپلو راه دیگری را در مرحله بعد تجربه می کردند. برای تحلیل فوتبال سه مرحله را باید مد نظر قرار بدهیم. اول تحلیل بازی، دوم حوادث بازی و سوم نتیجه بازی.
چهار روز مانده به بازی های جام جهانی به من پیشنهاد شد به عنوان کارشناس در برنامه یک جهان یک جام حضور پیدا کنم اما من خوشبختانه دعوت آنها را به دو دلیل قبول نکردم. اول اینکه نمی دانستم قرار است با چه پدیده ای روبهرو شوم. بهتر است همین جا این سوال را مطرح کنم که در 50 سال گذشته در ایران چه کسی شیلی و مسایل فنی این تیم را دنبال کرده؟ اروگوئه را چه کسی میشناسد؟ آفریقای جنوبی و نیوزلند یا استرالیا چطور؟ بهطور حتم ما شناخت کافی از این تیمها نداریم. دلیل دوم من هم برای خودم بسیار مهم بود. به صراحت می گویم برنامه یک جهان یک جام بهایی به فوتبال نداد. گاهی تمام وقت میان دو نیمه به تبلیغ و پیام های بازرگانی میگذشت. در بهترین شرایط حداقل وقت برای کارشناس برنامه باقی می ماند تا مثلا در طول دو دقیقه یک نیمه را تحلیل کند. جالب اینکه مجری برنامه در اکثر مواقع اجازه نمی داد کارشناس برنامه برای تشریح تحلیل خود حتی از حداقل زمان برخوردار باشد. او بهطور مداوم بینندگان را به شرکت در مسابقه پیام کوتاه تشویق می کرد. در چنین شرایطی چگونه می توانیم خودمان را راضی کنیم که برنامه یک جهان یک جام در خدمت فوتبال بود؟ مهمترین اتفاق فوتبالی دنیا که هر چهار سال یک بار رخ می دهد بستر مناسبی است تا ما درباره درس های جام برای بینندگان صحبت کنیم اما متاسفانه مجری برنامه از کارشناس فوتبال درخواست می کرد که در طول يك دقیقه نظرش را بگوید. من معتقدم با چنین رویه ای بهتر بود فقط بازیها به صورت زنده پخش شود. وقتی بازی به پایان می رسید ظاهرا کارشناس زمان بیشتری برای ارائه تحلیل خود داشت اما در آن بخش هم مجری برنامه صاحب نظر بود و گاهی دست به مخالفت می زد. معتقدم ما باید از بستر جام جهانی خوراک فنی بهتری برای میلیونها بیننده تلویزیونی می ساختیم.
جلال چراغپور
کارشناس فوتبال
Ahmad.taj
07-19-2010, 12:11 PM
سایت گل - با شروع جام جهاني مردم جهان با يك پديده منحصر به فرد آشنا شدند؛ «ووووزلا». صداي بوقهاي سنتي آفريقاي جنوبي براي اكثر طرفداران فوتبال گوشخراش بود و آنهايي كه در ورزشگاهها حاضر بودند براي فرار از صداي ووووزلا به گوشي متوسل شدند، حتي بينندگان تلويزيوني هم از شر ووووزلا در امان نبودند و چند شبكه تلويزيوني درصدد اين برآمدند تا براي نجات قدرت شنوايي و اعصاب بينندگانشان به هر شكلي كه شده صداي ووووزلا را پايين بياورند.
در اين شرايط ميتوان با قاطعيت گفت در بين مردم كشورهاي دنيا تنها ايرانيها هيچ مشكلي با صداي ناهنجار ووووزلا نداشتند. براي جماعتي كه سالهاست گزارشهاي آزاردهنده گزارشگران تلويزيون را تحمل ميكنند، آسانترين كار شنيدن صداي ووووزلاست.
گزارش گزارشگران در اين دوره جام جهاني مثل هميشه با انتقادهاي فراواني همراه شد، البته استثناهايي هم وجود داشت. عادل فردوسيپور همچنان گزارشهايش مورد قبول اهالي فوتبال است و فوتبالدوستان حسرت خوردند چرا مثل چهار سال قبل فردوسيپور در كل برگزاري مسابقات حضور نداشت تا شبكه سوم مجبور شود گزارش تمامي بازيها را به او بسپرد، البته مزدك ميرزايي هم نمره قابل قبولي گرفت اما ساير گزارشگرها كه در اين دوره چند چهره جديد به جمع آنها اضافه شده بود كاري كردند تا بسياري از روزنامهنگاران مجبور شوند مثل هميشه بخشي از صفحات نشريه خود را به انتقاد از آقايان گزارشگر اختصاص دهند؛ كاري كه سالهاست به آن ميپردازند و يك سر سوزن هم از آن نتيجه نگرفتند.
گزارشگران حماسهساز شبكه سوم سيما آنقدر در حرفه خود هنر به خرج ميدهند كه طرفداران فوتبال به جاي اينكه در فرداي بازي در مورد مسابقه صحبت كنند، ترجيح ميدهند «گاف»ها و جملات اعصابخردكن گزارشگر مسابقه را به موضوع اصلي بحثهايشان تبديل كنند و از مداد، خودكار و پاككن بگويند ولي گل فورلان را فراموش كند. گزارش ضعيف گزارشگران به معضل لاينحل تلويزيون ايران تبديل شده و به نظر ميرسد راهي هم براي حل اين مشكل وجود ندارد؛ مشكلاتي كه فهرست كردن آن كار چندان دشواري هم نيست.
ارائه اطلاعات غلط
گزارشگر باسابقه صدا و سيما پيوستن «داويد ويا» به بارسلونا را در حد شايعه ميدانست و خبر نداشت اين بازيكن معروف يك ماه پيش به بارسلونا پيوسته و با پيراهن شماره هفت اين تيم هم عكس انداخته. اين شاهكار نشان ميدهد او به چه ميزان از اخبار فوتبال عقب است. از اين اشتباهات در گزارشهاي جام جهاني كم پيش نيامد و به دفعات ديده شد كه آقايان به صورت ناباورانهاي از دنيا بيخبرند و اگرهم باخبر بودند خبر درستي نداشتند.
مدام حرف زدن
به نظر ميرسد گروهي از گزارشگران صدا و سيما اعتقاد دارند يك گزارشگر فوتبال بايد در طول 90 دقيقه به صورت لاينقطع حرف بزند و يك ثانيه هم به گوشهاي شنونده يا بيننده فرصت استراحت ندهد. ووووزلا هم چنين بلايي سر طرفداران فوتبال نياورد. بدتر اينكه در اين 90 دقيقه تنها چند دقيقهاي بازي را گزارش ميكنند و بيشتر وقتشان را براي بيان نظرات شخصي و جملاتي كه ارتباطي با آنچه در زمين اتفاق ميافتد ندارد، صرف ميكنند.
روخواني اطلاعات
اصولاً اطلاعات، آمار و نكات حاشيهاي براي تكميل گزارش مسابقه مناسب است اما آقايان گزارشگر در اين زمينه دچار يك اشتباه بنيادي شدهاند و تصور ميكنند وظايف آنها در طول مسابقه ارائه آمار و اطلاعات است و تشريح اتفاقاتي كه در زمين ميافتد در اولويت دوم قرار دارد. همين اصرار بر «روخواني اطلاعات» موجب ميشود گزارشگر اتفاقات بازي را از دست بدهد و از صحنه جا بماند. به دفعات ديده شده بازي به دقيقه 15 رسيده ولي هنوز گزارشگر محترم مسابقه در حال گفتن نتايج بازيهاي دو تيم در دهه 30 ميلادي است.
بيان جملات اعصابخردكن
واقعاً هنوز كشف نشده چرا دو سه گزارشگر اصرار دارند با گفتن عبارات «مندرآوردي» و جملات عجيب و غريب اعصاب بيننده را خرد كنند.
بعضي جملات آقايان، بيننده را به ياد مجري مراسم عروسي مياندازد.
«اسم هلند را بنويسيد اما با مداد بنويسيد» از آن شاهكارهايي بود كه در تاريخ ثبت خواهد شد. ميزان جملات اعصابخردكن و عبارات نامناسب دو سه گزارشگر آنقدر زياد است كه ميتوان بعد از هر گزارش آنها عزاي عمومي اعلام كرد.
تاكيد بر نظرسنجي
يكي از گزارشگران باسابقه شبكه سوم 90 دقيقه گزارش خود را به سه بخش تقسيم ميكند. در 30 دقيقه اول تاريخچه دو تيم از زمان خلقت تا به امروز را ميگويد. 30 دقيقه دوم به نكوهش خط دفاعي اختصاص دارد و اگر اين بازي بين دو تيم باشگاهي باشد 30 دقيقه سوم با شمارش بازيكنان خارجي تيمها و سر دادن «ننگ بر دو تيم اينتر و آرسنال با اين همه خارجيهايشان» سپري ميشود. اين گزارشگر محترم در يك دهه اخير به تعداد تمام انسانهاي روي كره زمين از دفاع چهارنفره بد گفته و مصمم است هر بار هم اين جملات را تكرار كند و هزار ماشاءالله خسته هم نميشود. حتي تبعيد اين گزارش به بازيهاي با تاخير ساعت دو بامداد هم باعث نشده كمي كوتاه بيايد. بارها ديده شده گزارشگران محترم در همان دقيقه دوم بازي درباره دو تيم، بازي و بازيكنان اظهارنظر فني ميكنند، حتي الكس فرگوسن هم جرات ندارد با چنين شهامتي دست به چنين كاري بزند. واقعاً معلوم نيست 70 ميليون جمعيت چه گناهي كردند كه بايد در برابر نظرات شخصي آقاي گزارشگر تسليم شوند.
كنترل نكردن احساسات
معمولاً گزارشگران شبكه سوم عادت دارند يا از اين طرف بام بيفتند يا از آن طرف. گهگاه مشاهده ميشود هنگام ارسال بلند يك توپ كمخطر آنچنان فرياد ميزنند و احساسي ميشوند گويي زيدان با يك ضربه «چپ» دروازه بوفون را در فينال جام جهاني باز كرده است و در آن سو معلوم نيست چرا در بعضي اوقات يك صحنه گل را با لحني گزارش ميكنند كه بيشتر مناسب تشريح يك حركت در ورزش پيادهروي است. بينندگان در برخي شبها اين تصور برايشان پيش ميآيد كه گزارشگر هنگام گل خوابش برده كه هيچ هيجاني از خود نشان نميدهد. گاهي اوقات هم آقايان گفتن تاريخچه آمار و نظرات شخصي را به گزارش مهمترين صحنه بازي ترجيح ميدهند. مهاجم حريف در حال باز كردن دروازه هندوراس است و آقاي گزارشگر اعتنايي به اين صحنه ندارد و در حال افاضه كردن درباره جمعيت هندوراس و صادرات اين كشور به ديگر كشورهاست.
در همين بازيهاي جام جهاني دهها بار ديده شد گزارشگر مهمترين اتفاقات بازي را گزارش نكرد؛ مثل پنالتي ديدار اسپانيا – هندوراس.
مشكل حلنشدني
هنگامي كه تمامي طرفداران فوتبال از بازي يك بازيكن بدشان ميآيد و او را بازيكن ضعيفي ميشمرند، ميدانند احتمالاً مربي هم با آنها همنظر خواهد شد و بازيكن مورد نظر را تعويض ميكند يا يك مربي ناموفق بالاخره روزي اخراج ميشود يا دورانش به سر ميآيد اما تنها كساني كه راه فراري از دست آنها وجود ندارد همين گزارشگران شبكه سوم هستند. يك گزارشگر هر چقدر هم بد گزارش كند و سالها اعصاب مردم را خرد كند باز هم نميتواند به در خروجي جام جم نزديك شود. بيدليل نيست كه حضرات تلاشي براي اصلاح ايرادهاي خود به خرج نميدهند، خود را به روز نميكنند و گوششان به انتقادها بدهكار نيست.
در اين ميان بدتر از اصلاح نشدن اين است كه چند جوان تازهكار براي اينكه به گزارشگر موفقي تبديل شوند اصرار دارند روش گزارشي عادل فردوسيپور را تقليد كنند. اين كار آنها باعث شده بيننده را با يكسري آمار و اطلاعات جانبي بمباران كنند و اين اطلاعات را جايي بگويند كه بيننده هيچ علاقهاي به شنيدن آنها ندارد.
طرفداران منچستر ميدانند بالاخره روزي ميرسد و گري نويل خداحافظي ميكند اما براي ما هيچ روزنه اميدي در رابطه با اين مشكل وجود ندارد.
نكته پاياني: ميتوان مجري محترم ديدارهاي ورزشي را هم به جمع اين گزارشگران اضافه كرد. به نظر ميرسد شبكههاي ماهوارهاي ايشان را در كنار حق پخش مسابقات به ايران فروختهاند و شبكه سوم اجازه پخش مسابقات خارجي بدون اين آقا را ندارد.
Rainyboy
07-22-2010, 10:22 PM
انتخاب گزارشگر به نظرسنجی گذاشته می شود
لطفا به جز فردوسیپور به ديگران هم راي دهيد!!!
http://funshad.com/Pics/FunShad.Com-20091123-e5841df2166dd424a57127423d276bbe.jpg
تهيهكننده برنامه فوتبال برتر از اضافه شدن آیتم های تازه به سری جدید این برنامه خبر می دهد. مهدي هاشمي درباره اين موضوع بيشتر توضيح ميدهد:« در اين برنامه تغييرات مثبتي ايجاد كردهايم. يك نرمافزار جديد قابل لمس (فينگر تاچ) به برنامه اضافه شده كه به كارشناسان برنامه اين امكان را ميدهد كه بتوانند سيستمهاي مورد نظرشان را روي مانيتور بچينند. اگر اين نرمافزار از هفته اول ليگ به كار گرفته نشود، قطعا از هفتهدوم از آن استفاده خواهيم كرد. ضمن آنكه قصد داريم مسابقاتي كه در ورزشگاه آزادي برگزار ميشود را به جاي هشت دوربين با 10 دوربين تصويربرداري كنيم. علاوه بر اينها ميخواهيم گزارشگر مسابقات را هم با نظر مردم انتخاب كنيم و مردم ميتوانند براي هر هفته به گزارشگر مورد نظرشان براي گزارش يك ديدار راي بدهند.» هاشمي البته در ادامه اولتيماتوم ميدهد كه تمام رايها نباید به عادل فردوسيپور اختصاص پیدا کند:« امكان دارد 90 درصد بگويند عادل فردوسيپور بازيها را گزارش كند اما واقعيت اين است كه فردوسيپور نميتواند تمام مسابقات را گزارش كند و مردم بايد اين مسئله را قبول كنند و نظرشان را بر اين اساس اعلام كنند.» هاشمي در مورد دليل حذف زودهنگام نظرخواهي محبوبترين مجري و گزارشگر از روي سايت برنامه فوتبال برتر هم گفت:«علت اين مسئله اشكال فني بود. البته در همان زماني هم كه نظرسنجي روي سايت قرار داشت نتايج خوبي گرفتيم و به جمعبندي رسيديم اما به دليل اينكه برخي از گزارشگران و مجريان راي كمي آوردند ترجيح ميدهيم نتيجه اين نظر سنجي را اعلام نكنيم.» گفته می شود در این نظرسنجی جواد خیابانی در رتبه آخر قرار گرفته و عادل فردوسیپور با فاصله ای بسیار زیاد صدر جدول را تصاحب کرده است.
Rainyboy
07-24-2010, 12:18 PM
در برنامه ورزش از نگاه دو اتفاق افتاد
گاف عجیب کوثری: فردا علیپور میگه بگیرینش!
http://www.footballiran.ir/Images/News/Smal_Pic/1-5-1389%5CIMAGE634155683867343750.jpg
جهانگیر کوثری مجری ورزش از نگاه دو برخلاف آنچه که بهرام شفیع در برنامه صبح ورزش و مردم انجام داده بود با توپی پر علیه منشور اخلاقی دقایقی با صدای بلند و لحنی تند صحبت کرد و اتفاقا مباحث جالبی را به زبان آورد که کمتر در برنامه وی شنیده بودیم. به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران، کوثری در این برنامه منشور اخلاقی را رفتاری در جهت بدنام کردن اهالی فوتبال دانست و به مسئولان فدراسیون یادآوری کرد که آنها حق ندارند آدمها بدنام کنند. او همچنین گفت:«چند وقت پیش در یک جایی خواندم که فوتبال ما 168 بازیکن را مربی منشوری دارد. با توجه به اینکه این اخبار در سطح منطقه منتشر میشود رواج دادن این جور مسائل نتیجهای جز بدنامی ندارد.»
کوثری همچنین خطاب به مسئولان منشور اخلاقی گفت که جملات او به معنای مقابله با ایشان نیست بلکه وی قصد دارد که در این مورد گفتوگو کند. او در نهایت حرفهای خود را اینطور تمام کرد که ماجرای منشور اخلاقی به هیچ وجه باعث بهبود شرایط فرهنگی ایران نشده است که البته در این زمینه حق با مجری با تجربه ورزش از نگاه دو است.
اما اتفاق مهمی در جایی رخ داد که کوثری از بینندگان خواهش کرد که قبل از تماشای برنامه بعدی سری به کوچه آگهیها بزنند، در این لحظه دستور کوثری به ولهای که مربوط به برنامه بود کات شد و سپس تبلیغی درباره یک حشرهکش روی آنتن رفت.... در همین لحظات بود که ناگهان صدای کوثری را شنیدیم که در استودیو مشغول صحبت با آرش برهانی و محمد نوری دو بازیکن حاضر در استودیوی شبکه دو بود. او گفت:«حالا فردا علیپور میگه بگیرینش ... »و او این جمله را با خنده معروف خودش به پایان برد. نکته این بود که دوستان حاضر در رژی میکروفن کوثری را قطع نکرده بودند تا صدای او در پشت صحنه نیز منتشر بشود. صدایی که قاعدتاً نباید به گوش بیننده برسد!
جالب اینکه کوثری بعد از بازگشت به استودیو در قسمت دوم و سوم صحبتهایش درباره منشور اخلاقی خیلی آرامتر و ملایمتر در مورد منشور اخلاقی صحبت کرد و در پایان نیز گفت منشور اخلاقی چیزی است که باعث میشود بین آدمهایی که خلاف میکنند و خلاف نمیکنند تفاوتی وجود داشته باشد!
mohsen.8
07-27-2010, 12:16 PM
ارتش سرخ دات کام : فردوسیپور بدون تغییر با رویکرد انتقادی میآید و تغییرات چندانی نسبت به سال قبل ندارد
سری جدید برنامه تلویزیونی 90 از دوشنبه هفته آینده آغاز خواهد شد که همچون گذشته به بررسی مسائل روز فوتبال ایران خواهد پرداخت.
در حالیکه انتظار می رفت سری جدید برنامه ورزشی 90 با آغاز دوباره مسابقات لیگ برتر باشگاههای کشور از روز پنجشنبه هفته جاری پخش شود، فردوسی پور و همراهانش با چند روز تاخیر از روز دوشنبه هفته آینده یازدهم مردادماه میهمان خانههای دوستداران فوتبال خواهند بود.
برنامه 90 مانند سالهای گذشته رویکردی انتقادی به فوتبال ایران خواهد داشت و تغییر آنچنانی نخواهد کرد. این برنامه از ساعت 23 و پس از پخش مجموعه شبانه شبکه سوم سیما آغاز میشود.
این برنامه که بیش از یک دهه از پخش آن می گذرد، با تهیه کنندگی و اجرای عادل فردوسی پور پربیننده ترین برنامه ورزشی سیماست.
tataloo
07-28-2010, 09:38 AM
چه نودی بشه این نود اولی.یکم این تراکتوری ها رو ضایع کنه که هی ادعای شعورشون نشه.براشون متاسفم.18 ساله پرسپولیس رو نبردن عقده ای شدن فقط بلدن فحش بدن.
RED STORM
08-01-2010, 10:21 PM
اگر صدا و سیما اجازه دهد؛ پخش تصاویر اسفناک تماشاگران تراکتور در 90
فیلمبردار برنامه 90 تصاویر قابل توجهی از فحاشی هواداران تراکتورسازی، پرتاب اشیا به هواداران پرسپولیس و زمین مسابقه، فحاشی به عادل فردوسی پور، شعارهای جدایی طلبانه و ... شکار کرده است.
به گزارش اخصاصی مرجع خبری پرسپولیس؛ سری جدید برنامه 90 از ساعت 23:15 دقیقه فرداشب از شبکه سوم روی آنتن خواهد رفت. محور اصلی نخستین برنامه 90 به حواشی سفر تیم ملی ایران به اتریش اختصاص دارد اما مسابقه پرسپولیس و تراکتورسازی هم از سوژه های اصلی عادل برای نخستین برنامه اش تلقی می شود.
فیلمبردار برنامه 90 تصاویر قابل توجهی از فحاشی تماشاگران تراکتورسازی، پرتاب اشیا به سمت هواداران پرسپولیس و زمین مسابقه، فحاشی به عادل فردوسی پور، شعارهای قومیتی و جدایی طلبانه و ... شکار کرده است اما مشخص نیست مسئولان صدا و سیما اجازه پخش این تصاویر را به تهیه کننده برنامه 90 خواهند داد یا خیر؟
وجود برخی ملاحظات و حساسیت ها از عواملی است که هنوز اجازه پخش این تصاویر را به فردوسی پور و همکارانش نداده، با این حال نمایش بخشی از این تصاویر هم می تواند باعث آگاهی مردم نسبت به رفتار تراکتورسازان در ورزشگاه آزادی باشد
AnGeLiNa
08-02-2010, 12:41 AM
آخ جون امشب دوباره عادل فردوسى پور عزيز رو ميبينم،من بين همه مجرى هاى صداوسيما ايران فقط عادل عزيز رو دوست دارم چون رك وبى مهابا حرفشو ميزنه و هميشه هم عادل بوده
اين تماشاگرنماها تبريزيها چى از جون عادل عزيز ما ميخوان كه اينقدر بهش بى احترامى ميكنن؟ خجالت نكشيدن سرى قبل 90 عادل چجورى با متانت باهاشون برخورد كرد، فكر ميكنن عادل فردوسى پور مثل خودشون تركه كه هر كى ميخواد به سخره بگيرتش، اول ميگفتن پرسپوليسيه بعداز بازى تراكتور با مس هم گفتن از كرمونيا حمايت كرده بهش بيخودى توهين ميكنن
mohsen.8
08-02-2010, 07:59 PM
کاریکاتور روز: بازگشت 90 و عادل
سری جدید برنامه 90 از ساعت 23:15 دقیقه امشب با اجرای عادل فردوسی پور روی آنتن خواهد رفت. کاریکاتوریست : سید محمدرضا میر شاه ولد
http://perspolisnews.com/images/tumb/crthkarikagol.jpg
(http://javascript%3Cb%3E%3C/b%3E:void%280%29;)
Rainyboy
08-03-2010, 10:16 AM
واکنش مايلي کهن و مبعلي به متلک پرانيهاي مزدک ميرزايي
تو فقط يک گزارشگري
http://www.seemorgh.com/DesktopModules/iContent2/Files/45490.jpg
مزدك ميرزايي، گزارشگر بازي استقلال- فولاد خوزستان كه طي گزارش اين بازي از ادبيات تند و تيزي استفاده کرد و از خيليها انتقاد كرد، حالا با هجمهاي از واكنشها مواجه شده است. او كه به نظر ميرسد در اين زمينه پا جاي پاي عادل فردوسيپو گذاشته در حين گزارش اين بازي و پس از قطعي شدن شكست سايپا مقابل نفت آبادان خطاب به محمد مايليكهن گفت: حالا اين مربي حتما انتظار دارد تمام حرفهايش در كنفرانس مطبوعاتي پخش شود. جملهاي كه واكنش سرمربي حاشيه دوست سايپا را در پيداشت:«اي كاش مزدك ميرزايي اين مسابقه را از نزديك ميديد تا شاهد باشد كه بنده بعد از اتمام ديدار، اين پيروزي را به تمام عوامل باشگاه صنعتنفت تبريك گفتم. ميرزايي بايد بداند كه ما چكيده فوتبال هستيم و خودمان را به آن نميچسبانيم. »
اما اظهارنظرهاي ميرزايي در جريان گزارش بازي استقلال و فولاد فقط به مايليكهن ختم نشد. او در طول مسابقه بارها نسبت به عملكرد ضعيف ايمان مبعلي هم واكنش نشان داد و حتي با گفتن اين جمله كه: « به نظر ميرسد مبعلي به كل فوتبال بازي كردن را فراموش كرده» انتقاداتش را از اين بازيكن به اوج رساند. مبعلي درباره گزارش ميرزايي ميگويد: «پنج سال در فوتبال ايران نبودم و نميتوانم با دو بازي معجزه کنم و به شرايط ايدهآل برسم. با اين حال به جرات ميگويم از عملکردم در اين دو بازي راضي نبودم اما خيلي هم بد کار نکردم که مستحق اين انتقادات باشم. اميدوارم چند کارشناس بدون قصد و غرض بنشينند و بازيهاي من را تحليل کنند. واقعا نميدانم چه مسائلي پشت پرده وجود دارد که گزارشگري به اين شکل از بازيکن انتقاد ميکند.»
RED STORM
08-05-2010, 10:31 PM
ايران يکی از 170 کشور پخش کننده سوپر کاپ آلمان
http://www.fcbayern.ir/FcBayern/images/newspost_images/cup_deutschland300.png
دیدار بايرن مونيخ و شالکه در 170 کشور دنيا از جمله ايران پخش خواهد شد
به گزارش وبسایت کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران سوپر کاپ آلمان که بعد از 14 سال دوباره به صورت رسمی برگزار می شود (در اين سال ها سوپر کاپ وجود نداشت و ديدار قهرمان ليگ و جام حذفی به صورت غير رسمی برگزار ميشد) توجه زيادی را در سرتاسر جهان جلب کرده است. بازی بين بايرن مونيخ و شالکه در 170 کشور دنيا از جمله ايران پخش خواهد شد.طبق اطلاعيه اي که در سايت شبکه سوم آمده اين بازی روز شنبه ساعت 20:15 در قالب برنامه گزارش ورزشی پخش خواهد شد.
فليکس ماگات مربی شالکه از اين بازی استقبال کرده و گفت: اين که فصل را با چنين بازی اي شروع کنيم بسيار عالی است، بازی کردن مقابل قهرمان محک خوبی برای ما خواهد بود. مسئولان بايرن هم از اين بازی استقبال کردند و گفتند: ما نمی توانيم بهترين تيم بايرن را برای اين بازی آماده کنيم اما بايرن را با جام های زيادی که برده می شناسند، ما اين جام را هم می خواهيم.
Rainyboy
08-07-2010, 09:48 AM
ابهام در راه اندازي شبكه تلويزيوني 42 ساعته ورزش
كشمكش بر سر تصاحب درآمد آگهي ها
http://www.qudsdaily.com/archive/1385/html/2/1385-02-02/picture/9-3-2.jpg
چندي پيش علي سعيدلو در مذاكره با مديران بلند پايه صدا و سيما پيشنهاد راه اندازي شبكه تلويزيوني 24 ساعته ورزش را مطرح كرد. اين پيشنهاد البته با پيششرطهاي خاصي همراه بود. قرار بود سازمان تربيت بدني هزينه 100 ميليارد توماني راه اندازي اين شبكه را به ازاي در اختيار گرفتن درآمد كل تبليغات تلويزيوني آن تقبل كند اما با گذشت حدود يكسال علي اصغر پورمحمدي، مديرشبكه سوم سيما از عدم تمايل سازمان تربيت بدني براي راه اندازي شبكه تلويزيوني ورزش خبر ميدهد:« شبكه سوم سيما كه امروز بخش عمدهاي از رويدادهاي ورزشي را تحت پوشش دارد به دليل محدوديتهاي زماني و فشردگي جدول پخش برنامهها توان انعكاس تمامي رويدادهاي ورزشي داخلي را ندارد. با وجود ضرورتي كه براي تاسيس شبكه ورزش احساس ميشود مسئولان سازمان تربيت بدني تمايل و انگيزهاي براي راهاندازي يك شبكه مستقل پخش برنامههاي ورزشي از خود نشان نميدهند. تا امروز جلسات مختلفي براي بررسي سياستها و رويكردهاي شبكه ورزش با مسئولان سازمان تربيت بدني برگزاركردهايم اما به دليل بيعلاقگي و عدم تمايلي كه در مسئولان سازمان ورزش احساس ميشود، روند ايجاد و شكل گيري اين شبكه حركت كندي را پيموده است.» ظاهرا مديران صداوسيما براي راه اندازي شبكه تلويزيوني ورزش دست به دامان دولت شده اند.پور محمدي با اشاره به لزوم راهاندازي اين شبكه ميگويد:« امروز تاسيس يك شبكه اختصاصي و مستقل براي پخش برنامههاي ورزشي در كشور كاملا احساس ميشود و اميدوارم دولت با تخصيص بودجه و اعتبارات لازم شرايط شكلگيري اين شبكه را هرچه سريعتر فراهم كند. كمبود تجهيزات و امكانات فني براي پوشش مسابقات و ازسوي ديگر فشردگي حجم برنامههاي شبكه سوم باعث شده نتوانيم تمامي مسابقات ورزشي را پوشش دهيم.»
Rainyboy
08-08-2010, 01:55 PM
گاف خياباني در نود در نود:
با ارمنستان در تهران بازي ميكنيم
مایلی کهن خودش از تیم ملی رفت!
http://u.goal.com/63500/63542_news.jpg
برنامه نود در نود، با تهيهكنندگي هادي صالحنيا و اجراي جواد خياباني دقيقا همان چيزي است كه با مشاهده اين دو نام تصور ميكنيد.
برنامهاي كه به فوتبال ايران ميپردازد اما در عكسهاي پس زمينه تصوير دروازهبان تيم ملي آلمان و ورزشگاه نوكمپ در آن خودنمايي ميكند. برنامهاي كه قرار است براي ايرانيان خارج از كشور جاي خالي نود را پر كند اما ميز مجري و دو ميهمان را انگار كه از سمساري سر كوچه خريدهاند.
جواد خياباني در آخرين برنامه نود در نود، با اشاره به اين نكته كه خيليها ميگويند خياباني سوال صريح نميپرسد، با صراحت سوالات خود را از دو ميهمان برنامه پرويز مظلومي و امير حاجرضايي مطرح كرد و در حالي كه برنامه به ليگ اختصاص داشت به سمت انتقادهاي تند از سرمربي تيم ملي رفت.
جالب اينكه اين برنامه كه قرار است مروري بر بازيهاي هر هفته ليگ باشد و از فرمت نود استفاده ميكند ابتدا يكي از بازيهاي هفته سوم(ذوب آهن ـ استقلال) و سپس يكي از بازيهاي هفته دوم(ملوان ـ سپاهان) را پخش كرد!
جواد خياباني در اظهارنظري درباره بازي دوستانه تيم ملي چنين گفت:«بعد از آن اردوي تفريحي در اتريش كه همه با آن مخالف بودند، اولين تيمي كه با هواپيما از بالاي سر ما رد ميشود با ما بازي دوستانه برگزار ميكند.» در اين لحظه امير حاجرضايي به خياباني يادآوري كرد كه بازي در ارمنستان برگزار ميشود كه خياباني با اعتمادبهنفس حرفش را ادامه داد:«چه بدتر!»
او همچنين در صحبتهايش عليه سرمربي تيم ملي ازاميرحاجرضايي انتقاد كرد كه چرا ميدان را براي امثال قطبي در مربيگري خالي كرده است و سپس مثال آورد كه حسن حبيبي، محمد مايليكهن و پرويز دهداري خودشان از تيم ملي رفتهاند و چرا قطبي نرود؟ اين در حالي است كه حبيبي، مايليكهن و حتي دهداري هر سه بعد از عدم نتيجهگيري محترمانه يا غيرمحترمانه از تيم ملي اخراج شدند.
خياباني سپس از مارادونا گفت كه او هم به خاطر بزرگي از تيم ملي رفته است و حال آن كه مارادونا هم بعد از عدم توافق با فدراسيون اين كشور از سمت خود كنار گذاشته شد.
مجري حماسهساز نود در نود در قسمتي از برنامه، تا زماني كه امير حاجرضايي درباره جلسه كميته فني پيش از انتخاب قطبي ميگفت به بينندگان يادآوري كرد كه حواسشان به اشكهاي حاجرضايي باشد ... و سپس گفت:«آقاي حاجرضايي به نظر شما چه كساني قطبي را براي حضور در تيم ملي حمايت ميكنند؟»
خياباني در پايان برنامه از افشين قطبي عزيز خواست كه براي پاسخ دادن به اين سوالها به برنامه او بيايد!
به نظر ميرسد اين برنامه يك اتفاق مثبت براي سرمربي تيم ملي بود چرا كه همه حالا ميدانند جواد خياباني از مخالفان جدي سرمربي تيم ملي است...
Rainyboy
09-07-2010, 12:27 AM
اسماعيل عفيفه تهيهكننده سريال خبرساز ماه رمضان از همكارانش دفاع ميكند
«در مسير زايندهرود» ، زنگ خطر عاشقان فوتبال
http://www.inn.ir/iran_media/image/2010/07/199550710_orig.jpg
برخي منتقدان سرسخت سريال «در مسير زايندهرود» مدعي هستند عوامل تهيه اين سريال به هيچ وجه با فوتبال آشنا نيستند و با فرضيات و شنيدههاي خود اقدام به ساخت چنين سريالي كردهاند اما زماني كه اين ادعا را زير ذرهبين قرار ميدهيم متوجه واقعيتي ميشويم كه حداقل تا امروز كسي به آن توجه نكرده، شايد تصورش دور از ذهن باشد اما عواملي كه مجموعه تلويزيوني «در مسير زايندهرود» را آماده پخش كردند به معناي واقعي عاشق فوتبال هستند. اسماعيل عفيفه تهيهكننده اين سريال مناسبتي وقتي ميشنود برخيها، او و همكارانش را غيرفوتبالي ميخوانند اينگونه واكنش نشان ميدهد: «ما همه فوتبال را دوست داريم لطفا جوسازي نكنيد.»
علت اصلي انتخاب اين سوژه براي ساخت اين مجموعه تلويزيوني چه عاملي بود، براي اولين بار در رسانه ملي چنين سوژهاي به عنوان يك كار بزرگ روي آنتن فرستاده شد.
داستان اين سريال همانند تمامي داستانها از يك اتفاق شروع شد، آقاي عليرضا نادري روزي سراغ من آمده و سوژه را مطرح كرد، من هم با توجه به جذابيت سوژه و معضلاتي كه در سطح جامعه در اين حوزه وجود دارد با مديران سيما و مديريت شبكه يك، مذاكره كردم كه اين مذاكرات با استقبال خوب مديريت رسانه ملي روبرو شد، بر همين اساس پس از انجام كارهاي مقدماتي، كار را آماده پخش كرديم.
اين مجموعه نزديك به دو سال از زمان طرح تا پخش به طول انجاميد، آيا اين تاخير دوساله علت خاصي داشت يا ترافيك كاري اجازه ساخت اين سريال را به گروه شما نداد؟
دو سال پيش طرح اوليه اين كار نوشته شد، آقاي نادري طرح مقدماتي خود را آماده كرده و من رايزنيهايي را با دريافت طرح شروع كردم، سريال «در مسير زايندهرود» قرار بود رمضان 88 براي مردم پخش شود اما نبود زمان لازم و بروز اتفاقات غيرمنتظره در برخي بخشهاي مديريتي باعث شد كار با تاخير آماده شود، با اين حال بايد به اين نكته اشاره كنم مديريت رسانه در اين دو سال رسما از اجراي اين سوژه حمايت كرد.
اين ذهنيت نزد برخي اعضاي جامعه وجود دارد كه ساخت سريال «در مسير زايندهرود» با چنين سوژهاي يك كار سفارشي بوده و براساس توصيه برخي دستگاهها ساخته شده است. آيا اين ذهنيت درست است؟
به هيچ وجه اين حرف را قبول ندارم، ما براساس اتفاقاتي كه در اين عرصه روي داده تصميم به تهيه چنين مجموعهاي گرفتيم، اصلا مگر ميشود سريالي مناسبتي با سوژهاي سفارشي ساخت؟ اين مسائل حاشيهاي است كه براي بر هم زدن تمركز ما مطرح ميشود.
در جريان ساخت سريال فعلي بدون ترديد از مشاوران زيادي كمك گرفتيد، آيا براي پرداختن به سوژه فوتبال مشاور فوتبالي هم داشتيد يا تنها براساس برخي اطلاعات معمولي كار را استارت زديد؟
در پروژهاي به اين بزرگي كار بدون مشاوره پيش نميرود، همان طور كه ما براي هر بخشي از كارشناسان مشاوره گرفتيم در حوزه فوتبال هم از كارشناسان و افراد زبده كمك گرفتيم، ترديد نكنيد كه پرداخت به سوژههاي اين چنيني نيازمند مشاورههاي قوي و قدرتمند است. امروز كار بدون مشاوره با واقعيت همخواني نخواهد داشت. ما براساس مشاورهها و واقعيتهاي موجود جامعه به ويژه حقايق زير پوستي موجود در فوتبال محور كار خود را برنامهريزي كرديم. از سويي ديگر براي پيوند خوردن مخاطب با آنچه در اين حوزه ميگذرد به سراغ بحثهاي به روز رفتيم تا همه چيز براساس واقعيت به تصوير كشيده شود. بايد بپذيريم كه امروز ورزش ما و فوتبال ما نياز به چنين حركتي داشت تا همه به اهميت و حساسيت موضوع اخلاقي ورزش پي ببرند و درك كنند ناهنجاريها ميتواند چهره پاك ورزش را تخريب كند.
انتقادهاي زيادي به مجموعه «در مسير زايندهرود» شده است، تصور ميكنيد چقدر از اين حجم انتقادها وارد است و چقدر اين مجموعه اثرگذار بوده است؟
هر كار و مجموعهاي كه در جامعه ديده شود مورد انتقاد هم قرار ميگيرد، ما اصلاً ناراحت نيستيم كه منتقدان از اين كار انتقاد ميكنند چون بر اين باوريم كه اگر كار خوب و تأثيرگذار نبود هرگز منتقد را وادار به واكنش نميكرد. من در مجموع عادت ندارم درخصوص منتقدان صحبت كنم چون معتقدم آنها به عنوان كارشناس بايد اظهار نظر كنند اما در اين بين مسائلي هم مطرح ميشود كه با ساختار نقد مغايرت دارد كه مطمئنم منتقدان در آينده پاسخ اين حاشيهسازيها را هم خواهند داد. برخلاف تصور برخي افراد ما اين مجموعه را در زماني اندك تهيه كرديم اما به زعم خودمان موفق شديم رسالت خود را به خوبي انجام دهيم و بخشي از مشكلات جامعه با عنوان اخلاق ورزشي را در قالب تصوير براي مخاطب به نمايش در بياوريم.
پخش اين سريال در محافل ورزشي هم سر و صداي زيادي به راه انداخته است، به گونهاي كه فوتباليها برابر اين مجموعه موضعگيري كردند.
ما قصد بياحترامي به هيچ فرد، باشگاه و مديري را نداشته و نخواهيم داشت. همان طور كه گفتم براي ساخت ما با تحقيق و بررسي جلو رفتيم، سريال «در مسير زايندهرود» روي حرف بيحساب و كتاب و تخيل يك فرد ساخته نشده، تمام اين اتفاقات براساس واقعيت بوده اما اين بدان معنا نيست كه همه فوتبال ايران به اين صورت است. مهران سارنگ نماينده بخشي از فوتبال نيست، او چهره خودش را دارد و به جاي كسي بازي نميكند، من به شخصه براي تمامي ايجنتهاي رسمي فوتبال ايران كه براساس مجوز فدراسيون جهاني فوتبال فعاليت ميكنند احترام قايلم اما بايد قبول كنيم دلالي و دلال بازي غير رسمي در فوتبال ايران كمابيش وجود دارد. متأسفانه 90 درصد بياخلاقيهاي موجود در فوتبال ايران از حضور افرادي نظير «گركاني» سرچشمه ميگيرد. ما در اين سريال به دنبال اين بوديم كه نسل جوان ما با تماشاي اين اتفاقات متوجه شود اگر قرار است وارد اين عرصه شود بايد مراقب خودش باشد. معروفيت و شهرت راه و روش اصولي دارد. ما به عنوان يكي از اهداف خود در اين مجموعه تلاش كرديم درجه ظرفيت روحي بازيكنان آيندهدار فوتبال ايران كه قرار است وارد اين رشته شوند را بالا ببريم. امروز اگركسي به فرزندان اين سرزمين هشدار ندهد چه تضميني وجود دارد پسر من، برادر شما فردا گرفتار مسائل پشت پرده در فوتبال نشود. جوان هجده نوزده ساله ما عاشق شهرت است اين يعني زنگ خطر كه اگر مراقب نباشيم به مشكل ميخوريم.
برخي منتقدان اين سريال معتقدند فوتبالي نبودن عوامل اين مجموعه باعث شد جايگاه فوتبال نزد افكار عمومي تخريب شود. اين ادعا را قبول داريد؟
شايد باور نكنيد اما تمام عوامل مجموعه تلويزيوني «در مسير زايندهرود» فوتبالي هستند و همه به شكلي شاخص طرفدار فوتبال هستند. ما در اين مجموعه به دنبال اين نبوديم كه فوتبال را نابود كنيم. برخي افراد بحث اين سريال را به سمت و سويي خاص ميبرند اما ما از روز اول كه مديريت رسانه ملي با اجراي اين پروژه موافقت كرد بناي خود را به نشان دادن واقعيتها گذاشتيم، ما دوست داريم فوتبال باشد، نگاه ما و مجموعه ما به ورزش و فوتبال هم كاملاً مثبت است اما اين ديد مثبت نبايد كار را به جايي برساند كه آسيبهاي موجود در اين حوزه را به دست فراموشي بسپاريم. همه ما ميدانيم در فوتبال ايران چه ميگذرد، مطمئناً مردم ما هم به اين باور رسيدهاند چرا كه آنها هم مثل من و شما اتفاقات چند وقت اخير در فوتبال را مشاهده كردند، ديدهاند كه ستارهها چگونه يك شبه رو آمدند و يك شبه از فوتبال رفتهاند. ظهور و سقوط بيدليل برخي بازيكنان فوتبال نمونههاي مصداقي سريال «در مسير زايندهرود» است.
آيا پس از اتمام اين مجموعه تلويزيوني بار ديگر هم در اين حوزه حاضر به سرمايهگذاري هستيد؟
انجام يك كار جديد با اين سوژه بلافاصله پس از اتمام اين سريال كار عقلاني و منطقي نيست، ما بايد اجازه دهيم اين سريال اثرگذاري خود در جامعه را داشته باشد اما اگر در سالهاي آينده قصه و فيلمنامه خوبي با محوريت ورزش به دست آورم شك نكنيد يك بار ديگر چنين كاري را انجام خواهم داد.
Rainyboy
09-07-2010, 12:30 AM
اشكان خطيبي: بازي در نقش يك فوتباليست حركت رو به جلويي بود
10 سال بازي كنم به اندازه قرارداد يك فوتباليست درآمد ندارم
http://irupload.ir/images/7poalg1yh3y8xh65zf3.jpg
روزي كه به عنوان شخصيت اصلي سوژه يك سريال مناسبتي انتخاب شد، زياد فكر نميكرد فوتباليست بودن چه هيجاني دارد اما حالا ميگويد: «بازي در سينما براي من منطقيتر از بازي در زمين فوتبال است.» اشكان خطيبي بازيگر سريال «در مسير زايندهرود» وقتي عوامل سرشناس اين مجموعه تلويزيوني را ديد حدس زد كه كار با اين مجموعه ميتواند تجربهاي جديد براي او به حساب آيد از اين رو قبول كرد به عنوان «مهران سارنگ» در اين مجموعه نقش فوتباليستي را بازي كند كه تنها به موفقيت فكر ميكند.
قبول نقش «مهران سارنگ» را يك اتفاق تلقي ميكني يا برنامهاي براي حركت به سوي مسيري جديد در زندگي هنري؟
به شخصه عقيده دارم هر چيزي كه براي ما انسانها در زندگي اتفاق ميافتد وابسته به علتي است، من در زندگي هر روز منتظر يك اتفاق نو هستم چون بر اين باورم كه انسان موفق بايد كارهاي جديد و نو انجام دهد. هيچ فرد موفقي را نميبينيد كه يك مقطع از زندگياش به مقطعي ديگر شباهت داشته باشد. من هم بر اين باورم كه بايد هر روز جديدتر باشي چون موقعيتهاي طلايي هميشه به سراغ تو نميآيند. فكر كنم پاسخ شما را داده باشم.
اين تجربه نو در كار حرفهاي شما كمي متفاوت بود، آيا بازي در اين نقش را ميتوان تكميل نقشهاي قبلي شما دانست؟
تكميلكننده نيست چون من قرار نيست از هنر خداحافظي كنم اما بازي در نقش يك فوتباليست كه عاشق شهرت و اسم و رسم است براي من حركتي رو به جلو بود، واقعاً خوشحالم در اين زمان اندك موفق شديم كاري آبرومند آماده كنيم.
در مصاحبهاي خواندم كه گفته بودي در زندگي واقعيات عاشق فوتبال هستي، اين عشق و علاقه اين بار به كمكت آمد؟
كاملاً به كارم آمد، من عاشق فوتبالم. تا چند وقت پيش فوتبال بازي ميكردم اما به دليل مصدوميت حالا فقط به شنا علاقه دارم اما با اين حال شناخت نسبيام از فوتبال خيلي در اجراي اين نقش به من كمك كرد از اين رو خوشحالم كه قبل از اين كار، فوتبال را به خوبي آموخته بودم.
با اينكه از فوتبال شناخت كافي داشتي اما به توصيه كارگردان مجموعه با چند فوتباليست حرفهاي هم در تماس بودي تا به حس واقعي «مهران سارنگ» نزديك شوي؟
كاملاً درست است، آقاي فتحي هميشه به بازيگران كار خود توصيه ميكند براي درك فضا به سراغ افرادي بروند كه با آن حس زندگي ميكنند. من هم به همين علت اين كار را انجام دادم. من دوستان فوتباليست زيادي دارم، افرادي كه امروز براي خود صاحب جايگاه هستند اما به دليل اينكه آنها حاضر نبودند كسي سر از زندگي خصوصيشان در بياورد ترجيح دادم با آدمهايي سر و كله بزنم كه همانند مهران سارنگ عاشق فوتبال و بازي در تيم ملي هستند و آرزوي ترانسفر شدن دارند. خوشبختانه بر اين باورم كه توانستم حس آنها را به خوبي درك كنم.
بازي در نقش فوتباليست وسوسهانگيز است به ويژه زماني كه پاي قراردادهاي نجومي و رقمهاي درشت به ميان ميآيد. آيا در طول اين سريال به اين موضوع هرگز فكر نكردي كه به جاي حضور در سينما در مستطيل سبز فعاليت كني؟
خيلي شرايط سختي است، شايد خيليها فكر كنند شعاري حرف ميزنم اما واقعيت اين است كه فوتبال آنقدرها هم كه ميگويند ساده نيست، حكايت شنيدن آواز دهل از دور است. اگر در شرايط واقعي قرار بگيري متوجه ميشوي آنقدرها هم كه ميگويند فوتبال حرفه آساني نيست.
اما سختي و دشواري آن با ارقام نجومي فوتبال از بين ميرود.
بحث مالي را كه اصلاً مطرح نكنيد. فوتبال و سينما از لحاظ حقوقي به هيچ وجه شبيه همديگر نيستند يعني اصلاً قابل مقايسه نيستند من اگر 10 سال به صورت فشرده بازي كنم شايد به اندازه يك فصل قرارداد بازيكنان فوتبال هم درآمد به دست نياورم.
با احتساب تمام جوانب كار در سريال «در مسير زايندهرود» اگر در آينده بازي در چنين نقشي مجدداً به شما پيشنهاد شود آيا آن را ميپذيري؟
از آينده كسي خبر ندارد اما شايد هرگز ديگر در چنين كاراكتري بازي نكنم چون براي من تجربههاي جديد مهمتر است تا تكرار يك نقش تكراري. قبل از اين كار هم هيچ نقش تكراري را بازي نكردم، مطمئناً اين بار هم اين كار را نخواهم كرد.
Ahmad.taj
09-07-2010, 01:30 AM
http://zata1.persiangig.com/Mokhtalef/023.jpg
ماه رمضان، ماه قشنگی است، ماهی که در آن میشود بیرودربایستی با خدا حرف زد به شرط آنکه اهلش باشی، میشود بدون ترس سخن گفت به شرط آنکه خودت را آماده کرده باشی، میتوانی در این ماه گرههای بسته زندگیات را بازکنی به شرط آنکه خودت را رمضانی کرده باشی.
رمضان 1431 رو به پایان است، فرصتی که شاید برای خیلیها تکرار نشود، اما امسال رمضان برای ما ورزشیها رنگ و بویی متفاوت داشت، رمضان 1431 فرصتی بود تا بعد از سالها فریاد زدن از فساد و کثیفی موجود در عالم ورزش و برخی ورزشکاران حاضر در آن رسانه ملی دست به کار شود کاری کند کارستان تا بعد از مدتها افتخار کنیم به یک برنامه، سریال شبهای زاینده رود به رغم تمام انتقادهایی که در پی داشت تنها گوشهای کوچک از حقیقتی را به نمایش گذاشت که این روزها به وضوح در فوتبال ایران دیده میشود؛ حقایقی که تاکنون به این روشنی نمایش داده نشده بود. در مسیر زاینده رود اما تنها بخش کوچکی از فوتبال زدگی عشق توپهایی را نشان داد که رسیدن به پیراهن باشگاه یا حتی تیم ملی برایشان مهمتر از هم نوعشان و هم وطنشان است. حسن **** با در مسیرزاینده رود قطرهای از اقیانوس دلال بازیهای فوتبال و ورزش را به نمایش گذاشت، همانها که رسوخ کردهاند در کل فوتبال و زالو صفت میمکند خون آن را تا از هر راهی که بتوانند براندوخته جیب و حساب خود بیفزایند.
در مسیر زاینده رود واقعیتهایی را نشان داد که سالهاست اغلب دلسوزان فریاد میزنند گوش شنوایی برای آن پیدا نمیشود و امروز که به نمایش عموم درآمده، بعضی که منافعشان را در خطر میبینند دردشان آمده، صدایشان درآمده که چرا باید چهره منفورشان رسانهای میشد؟ که چرا باید مردم بدون پرده میفهمیدند دلالهای فوتبال چگونه کرور کرور اسکناس به جیب میزنند و چگونه بازیکنی در حد محلات یک شبه ره صد ساله میپیماید.
در مسیر زاینده رود گوشهای از واقعیتهای تلخی را کنار زد که اگر خوب نگاه کنیم کمکم در کل بدنه فوتبال و حتی ورزش رسوخ میکنند. آنها که هم چیز را در پول میبینند، خوب که نگاه کنیم میبینیم مدیران عاملی را که به اسم دین و نظام پاپوش درست میکنند برای این و آن تا به هر طریق ممکن به در کند از میدان حریف را.
خوب که نگاه کنی میبینی مالکان و تجاری را که به اسم ورزش و فقط برای مطامع خود عابر بانک وار پول خرج میکنند و خود را به ورزش میچسبانند بدون آنکه مشخص شود
هزینههای این ولخرجیها از کجا و چگونه تأمین میشود. یکی تیم میلیاردی میبندد و بعد از هفت هفته برای اینکه به جواهرش مثلاً توهین شده کنار میکشد و به تدریج قبایش برمیخورد و آن یکی با سرمایهای باد آورده از فروش مبل و موبایل و راهاندازی بانک با هزینه سازمان تربیت بدنی افطاری میدهد به مشتی فوتبالیست و مدیرعامل کوچکشان که جا باز کند برای آینده خود تا بیشتر از گذشته ثروت اندوزی کند، شاید هم در پی پنهان کاری گذشته خود باشد تا بار دیگر پروندههای سالهای قبل رو نشود.
خوب که نگاه کنی متوجه میشوی تصمیمگیریهای امروز فوتبال در ویلاهای لواسانات و کاخهای بالاتر از سعدآباد رقم میخورد و مدیران کوچک و حقیر باشگاهها و فدراسیون فوتبال هم به راحتی تسلیم آن میشوند.
خوب که نگاه کنی میبینی که زیاد هستند امثال مهران سارنگ که میفروشند به پول انسانیت خود را و بسیارند مثلاً بازیکنان ستارهای که سر از پارتیهای آنچنانی با رفتارهای آنچنانی در میآورند و خدا را بنده نیستند و بنده خدا را هم دشمن، هستند گستاخهایی که به مردم دهن کجی میکنند و یاغیوار هر چه بخواهند به زبان میآورند و دست آخر هم فاتحانه باز میگردند.
و خوب که نگاه کنی میبینی که دلالها چگونه از این آشفته بازار سود میبرند که دلال کلاهبردار سریال انگشت کوچک آنها هم نمیشود، خوب که نگاه کنی میبینی حتی مربیانی را که به راحتی اسیر این توفان میشوند و مهر منشوری روی پیشانیشان میخورد اما در آشفته بازار فوتبال میچرخند بیآنکه کسی کارشان داشته باشد.
رمضان بهار خوبیهاست، رمضان ماه حق و عدالت است، رمضان فرصتی است برای عدالتخواهی و فریاد برآوردن برای حقجویی، رمضان ماهی است که میتوان در آن فریاد زد و خروشید علیه ظلم و فساد و رمضان ماه فرهنگسازی است، ماهی که میتوان از آن شروع کرد ساختن فرهنگ ورزش را. فرهنگی که فقدان آن را در مسیر زاینده رود در رمضان 1431 فریاد زد و خیلیها دردشان گرفت. دردشان گرفت و هیاهو به پا کردند که «نه» ما اینگونه نیستیم و این همه دروغ است، اما خوب میدانیم که اینگونه است و در مسیر زاینده رود تنها نشان داد بخش کوچکی از واقعیتهای کثیف فوتبال را که تا امروز اینگونه علنی نشده بود.
امروز شش روز مانده به پایان ماه مهربان، ماهی که فهم و درکش آن هم در این گرمای طاقتفرسا مرد میخواست. خیلیها مردش نبودند از جمله جمع کثیری از فوتبالیهای ما. امیدواریم این قدر مرد بوده باشیم در فهمش و این قدر مرد باشیم در درک هدف و فرهنگش تا در مسیر زاینده رود آخرین سریالی باشد در خصوص فساد حاکم بر فوتبال و ورزش.
* * *
فریدون حسن
«جوان آنلاین»
Rainyboy
09-07-2010, 01:56 PM
فوتباليستها عليه «در مسير زاينده رود »
اين زندگي ما نيست !!!
http://www.aksmod.com/wp-content/uploads/2010/08/0215454.jpg
در مسير زايندهرود، ساخته حسن فتحي كه دو روز قبل موفق شد عنوان بهترين سريال ماه مبارك رمضان را از نگاه نويسندگان و منتقدان سينمايي به خود اختصاص بدهد، در ميان اكثريت اهالي فوتبال بازخوردي منفي داشته و گاهي اوقات با انتقادات جدي مواجه شده است. اكثر اين انتقادات هم از سوي فوتباليستهايي مطرح شده كه شخصيت مهران سارنگ را نمادي از كاراكتر يك فوتباليست حرفهاي ايراني ميدانند. جالب اينجاست كه در اين ميان فوتباليستهاي پرحاشيهاي مثل سياوش اكبرپور، بيش از ساير فوتباليستها نسبت به اين سريال واكنش منفي نشان ميدهند اما فوتباليستهاي آرامي مثل فرزاد آشوبي نگاه متفاوتي به اين ماجرا دارند:« بايد به ايده كارگردانها احترام گذاشت. نميدانم چرا در ايران وقتي از هر موضوعي فيلمي ساخته ميشود به آن اعتراض ميكنند و ميگويند در قشر ما مثلا اشخاصي مثل مهران سارنگ وجود ندارند و تصور ميكنند كسي ميخواهد آنها را خراب كند، در حاليكه اصلا اينطور نيست. ما بازيكنان نبايد نسبت به فوتباليست بودن اين شخصيت خطاكار معترض باشيم.» علاوه بر سياوش اكبرپور بازيكنان ديگري مثل وحيد شمسايي، حنيف عمرانزاده و سپهر حيدري هم انتقاداتهاي شديدي را نسبت به اين سريال انجام دادند. دايره افراد معترض با اضافه شدن برخي از ايجنتهاي رسمي فيفا كه در ميان مردم با لفظ مديربرنامههاي بازيكنان شناخته ميشوند، گستردهتر هم ميشود.
در واقع اين سريال بيش از آنكه يك فوتباليست را آماج انتقادات خود قرار بدهد، دست روي مديربرنامه يا اصطلاحا دلالهايي گذاشته كه مسبب تمام اتفاقات رنگارنگي است كه براي مهران سارنگ ميافتد. پس از اين ماجرا بود كه جمعي از اين مديربرنامهها كه البته پروانه رسمي فعاليت از سوي فيفا را هم دارند، به اين سريال اعتراض كردند. ارزيابي عزيزمحمدي، رئيس سازمان ليگ هم از اين سريال در نوع خود جالب است. او در تحليل خود به نكات جالبي اشاره ميكند: «اينکه ما به خاطر عدهاي اندک کليت فوتبال ايران را زير سوال ببريم کار درستي نيست. ما بايد شأن فوتباليستهاي ايراني را رعايت کنيم. من منکر فساد و دلالي در فوتبال ايران نيستم. در فوتبال ايران چيزي که اين روزها مثل علف هرز رشد ميکند ماجراي دلالي است. الي ماشاءالله دلال داريم و از آن بدتر بازيکنان ساده و خوشباوري داريم که تصور ميکنند اگر به فلان دلال اعتماد کنند ميتوانند راه 10 ساله را يک شبه طي کنند. من با اين مسئله مشکلي ندارم و معتقدم پرداختن به اين موارد خوب است اما ميگويم بسط دادن ناهنجاريها به کل جامعه فوتبال کار درستي نيست چرا که ما در همين فوتبال بازيکناني داريم که از نظر اخلاقي الگوي همه بازيکنان هستند. اگر آنها به سراغ کارشناسان فوتبال ميآمدند، هرگز چنين اتفاقي روي نميداد اما آنها نه تنها سراغ ما نيامدند بلکه کوچکترين کمکي هم از مجموعه فوتبال نخواستند.» اين انتقادي است كه كاملا به اين سريال وارد است. در تيتراژ پاياني سريال حتي نام مشاور لهجه اصفهاني هم ديده ميشود اما نام هيچ مشاوري در امور ورزشي به چشم نميخورد. تشكر از بهرام شفيع، تمام سهم ورزشيها در سياستگذاريهاي اين سريال است. اما اسماعيل عفيفه، تهيهكننده اين سريال بهطور كامل اين موضوع را رد ميكند: « ما براي هر بخشي از کارشناسان مشاوره گرفتيم، در حوزه فوتبال هم از کارشناسان و افراد زبده کمک گرفتيم و براساس مشاورهها و واقعيتهاي موجود جامعه بهويژه حقايق
زير پوستي موجود در فوتبال محور کار خود را برنامهريزي کرديم. هر کار و مجموعهاي که در جامعه ديده شود، مورد انتقاد هم قرار ميگيرد. ما اصلا ناراحت اين موضوع نيستيم چون بر اين باوريم که اگر کار خوب و تاثيرگذار نبود هرگز منتقد را وادار به واکنش نميکرد. قصد بياحترامي به هيچ فرد، باشگاه و مديري را نداشتيم. در مسير زايندهرود روي حرف بيحساب و کتاب و تخيل يک فرد ساخته نشده؛ تمام اين اتفاقات براساس واقعيت بوده اما اين بدان معنا نيست که همه فوتبال ايران به اين صورت است. من به شخصه براي تمامي ايجنتهاي رسمي فوتبال ايران که براساس مجوز فدراسيون جهاني فوتبال فعاليت ميکنند احترام قائلم اما بايد قبول کنيم دلال بازي غير رسمي در فوتبال ايران کمابيش وجود دارد. شايد باور نکنيد اما تمام عوامل اين مجموعه به شکلي شاخص طرفدار فوتبال هستند. ما به دنبال اين نبوديم که فوتبال را نابود کنيم چون دوست داريم فوتبال وجود داشته باشد.»
Rainyboy
09-25-2010, 08:00 PM
سايه حواشي بر سر همايش «فوتبال و رسانه»
http://www.mashreghnews.ir/images/News/a1/554.jpg
همايش فوتبال و رسانه با موضوع «خط قرمز در فوتبال» كه با حضور تعدادي از چهرههاي شناخته شده فوتبال ايران برگزار شد حاشيههاي زيادي را در دل خود داشت. در ابتداي اين جلسه سعيد فائقي، معاون پیشین سازمان تربیت بدنی از سرپرست باشگاه استقلال انتقاد کرد که چرا با حضور در یک برنامه تلویزیونی از سریالی که شأن فوتبالیستها را زیر سوال برد، حمایت کرده است. او در بخشي از صحبتهايش گفت: «در اين سريال شخصی به نام گرکانی علنا ميگويد «مرده شور رسانهها را ببرند» به اعتقاد من اهالی فوتبال و رسانه نبايد این چنین آماج حملات قرار بگیرند. انتظار داشتم آقای فتح اللهزاده در برنامه ورزش و مردم به شدت از سریال در مسیر زایندهرود انتقاد کند اما ايشان از توليد اين سريال دفاع كرد.»
فائقي همچنین به موضوع منشور اخلاقی فوتبال ایران اشاره کرد و با ارائه مفادی از آیین نامه فدراسیون فوتبال خواهان پاسخگویی عزیزمحمدی، رئیس سازمان لیگ فدراسیون فوتبال که اتفاقا از حاضران در جلسه بود، شد. محمدي در پاسخ به فائقی گفت:« ما در بحث منشور براساس ارزشهای جامعه حرکت می کنیم و زمانی که فردی از خط قرمزها عبور کند با او برخورد خواهیم کرد.» در ادامه جلسه عبدالرحمان شاه حسینی پشت تريبون رفت و به جمع مخالفان منشور اخلاقي پيوست: «من خودم از موافقان برخورد با بی انضباطی و کجرویها در فوتبال هستم اما اعتقاد دارم این رویه اجرا غلط است. هرچند در مورد برخي از آقايان بايد گفت نرود میخ آهنین در سنگ.»
در ادامه نوبت به علی فتح اللهزاده رسید که روی صحنه حاضر شود و به انتقادات سعيد فائقي پاسخ دهد. او با انتقاد از برخی مسائل که در همایش فوتبال و رسانه مطرح شد، این برنامه را با برنامه 90 سیما مقایسه کرد که بیان برخی نقطه نظرات در آن نه تنها از مشکلات فوتبال کم نمی کند بلکه به آن می افزاید و دعواها را بیشتر می کند. او طعنهاي هم به مديرعامل سابق استقلال زد و گفت:« مدیری که نه در لیگ سه، نه لیگ یک مدیریت کرده چگونه به ناگاه مدیرعامل استقلال می شود؟» در هشتمین همایش فوتبال و رسانه حمیدرضا صدر و هوشنگ نصیرزاده نیز با هم روبهرو شدند و بازهم موضوع بحث آنها «تبانی در فوتبال» بود. نکته جالب توجه اینکه حمیدرضا صدر این بار تبانی در فوتبال دنیا را تایید کرد و در پاسخ به این پرسش که« آیا تبانی در فوتبال ایران نیز وجود دارد؟»، گفت: ایران هم جزیی از دنیاست.
اما نقطه عطف جلسه همایش فوتبال و رسانه طرح موضوع علی اکبریان و چاره اندیشی برای حل مشکلاتی بود که او در آن گرفتار آمده. برادر، خواهر و دختر سه ساله علی اکبریان در جلسه حاضر بودند. عبدالرحمان شاه حسینی در خصوص مشکلی که علی اکبریان با آن روبهرو شده، گفت:« اکبریان مجرم نیست و فعلا متهم احتمالی است. ايشان در حال حاضر یک وکیل خوب میخواهد که من یک وکیل زبده را به او معرفی خواهم کرد.
zamara
10-02-2010, 08:09 PM
ايران ـ برزيل را چه كسي گزارش ميكند؟
رقابت فشرده عادل، مزدك و خياباني
تيم ملي فوتبال ايران در شرايطي پنجشنبه شب مقابل برزيل قرار خواهد گرفت كه خيليها دوست دارند بدانند كه اين مسابقه حساس را كداميك از گزارشگران سيما گزارش خواهد كرد.
معمولا گزارشگر مسابقاتي كه در داخل يا خارج از ايران برگزار ميشود، يك روز قبل يا در روز مسابقه تعيين ميشود و معمولا مسئول صداوسيما هم اطلاعات شفافي را در اين مورد در اختيار رسانهها قرار نميدهند.
به گفته يكي از مسئولان برنامههاي ورزشي شبكه سوم، هنوز گزارشگر بازي ايران و برزيل مشخص نيست ولي طبيعي است كه عادل فردوسيپور، مزدك ميرزايي و جواد خياباني در اين خصوص رقابت فشردهاي با يكديگر داشته باشند. براي علاقمندان به فوتبال و آنهايي كه معمولا فوتبال را از نزديك دنبال ميكنند، هيچ چيز خوشايندتر از اين نيست كه عادل فردوسيپور ديدار حساس ايران و برزيل را گزارش كند.
او بدون شك يكي از توانمندترين گزارشگران سيماست و به خاطر هيجاني كه در گزارشاش دارد، كنايههايي كه ميزند و اطلاعات خوبي كه دارد جزو محبوبترين گزارشگران محسوب ميشود. در ضمن فردوسيپور گزارشگري است كه خيلي كم اشتباه ميكند.
مزدك ميرزايي از ديگر گزينههاي گزارشگري اين مسابقه حساس است. خيليها او را بعد از عادل فردوسيپور بهترين گزارشگر فوتبال ميدانند كه معمولا كمتر به حاشيه ميرود. البته مزدك همانند عادل گاهي اوقات كنايه هم ميزند كه البته برايش در مواقعي دردسرساز شده است. اوهم براي گزارشگري اين مسابقه شانس قابل توجهي دارد.
ديگر گزينه گزارشگري اين ديدار جواد خياباني است.
او معمولا بازيهاي حساس تيم ملي را گزارش ميكند و هميشه در مورد بازيكنان تيم ملي از الفاظ متأسفانه و هيجانانگيز استفاده ميكند. همين ويژگي باعث شده كه خياباني بسياري از بازيهاي حساس تيم ملي را گزارش كند و او هم يك رقيب ويژه براي فردوسيپور و ميرزايي است.
هر چند خياباني با سابقهتر از فردوسيپور و ميرزايي است ولي معمولا گزارشهاي خياباني با اشتباهاتي همراه است و اين يكي از نقاط ضعف اوست.
حالا بايد منتظر ماند و ديد چه كسي به عنوان گزارشگر اين مسابقه انتخاب خواهد شد. گزارشگراني مثل پيمان يوسفي و عليفر شايد شانس زيادي براي گزارش اين مسابقه نداشته باشند.
C D E M
10-02-2010, 09:00 PM
نیازی به رقابت نیست صد در صد عادل! خود صداوسیما این ریسک رو نمی کنه که دوباره عادل رو انتخاب نکنه!
Rainyboy
10-03-2010, 07:11 PM
پخش آگهي وسط فوتبال هم باب شد!
فوتبال برتر با اجراي عمو خياباني
http://www.footballiran.ir/Images/News/Larg_Pic/26-4-1389%5CIMAGE634150548284843750.jpg
ديدن تنها يك اجراي زنده از جواد خياباني درقامت مجري برنامه فوتبال برتر و در پي آن، پايين آمدن سطح اين برنامه تا حد يك سرگرمي كودكانه و شوهاي پرطرفدار و مشهور عموپورنگ، كافي بود تا تمام بينندگان تلويزيوني بيش از هرزمان ديگري قدر يك مجري متوسط و لااقل نيمه استاندارد مثل پيمان يوسفي را بيشتر از هر زمان ديگري بدانند. خياباني كه عصر جمعه وظيفه اجراي زنده فوتبال برتر و حضور در استوديوي 14 را برعهده گرفته بود، با هربهانه و حرفي، بحث را به سمت بازي ايران- برزيل ميبرد و تلاش ميكرد ذوقزدگيهاي عجيبش از انجام شدن اين بازي را به بينندگان القا كند. مثلا در يكي از صحنهها وقتي السيدي برنامه به رنگ زرد در آمده بود، او با گفتن جمله:« بهبه؛ اين هم زرد برزيلي!» حرفش را آغاز كرد و در ادامه خطاب به مليپوشان گفت: « ديگه بايد تو اين بازي حواستون رو جمع كنيد، چون اشتباه كردن و من نبودم دستم بود، تقصير آستينم بود و... بهانههاي اينطوري اصلا قابل قبول نيست.» جالب بود كه در ادامه برنامه و زماني كه يكي از روزنامهنگاران حاضر دراستوديو اعلام كرد به دلش افتاده كه ايران به برزيل نخواهد باخت، هيجانزدگي خياباني به اوج رسيد و از افراد حاضر در سالن خواست كه براي اين روزنامهنگار كف مرتب بزنند! تشويقهايي كه به بيدليلترين شكل ممكن چند بار ديگر هم انجام شد. اين اتفاق درحالي ميافتاد كه 4 دقيقه پاياني و حساسترين لحظات مسابقه هم به دليل آنچه نقص فني عنوان شد، به پخش نرسيد تا آگهيهاي بازرگاني روي آنتن برود! اين درحالي است كه پخش بازي در داخل استوديو ادامه داشت تا اين سوال پيش بيايد كه آن دقايق به خاطر برخي مسائل تجاري پخش نشد يا واقعا نقص فني خاصي وجود داشت؟!
C D E M
10-03-2010, 07:52 PM
دیروز قبل از بازیه منچستر زیر نویس کردن به دلیل ترکیدگی لوله ی آب بازی با 20 دقیقه تاخیر شروع میشه!:24:
Ahmad.taj
10-05-2010, 07:13 PM
http://zata1.persiangig.com/image/099.jpg
1) اين البته رسم چندان غريبي نيست كه بسياري از كارشناسان و منتقدان كه تنها با يك غوره سرديشان ميشود، با يك مويز هم دچار گرماي طاقتفرسا شوند و عنان تعادل و ميانهروي را از كف بدهند. انتظار داشتيم خيلي از آدمهايي كه پس از پيروزيهاي سريالي و نه چندان مهم تيم قطبي - منهاي غلبه بر كرهجنوبي- از سرمربي تيم ملي كشورمان الكس فرگوسن و خوزه مورينيو ساخته بودند، پس از دو، سه بازي ضعيف و تحمل يك شكست ناباورانه مقابل تيم صدم رنكينگ فيفا از اين طرف بام سقوط كنند و كمر به نابودي كادر فني ببندند، با اين حال هرگز باورمان نميشد اين تغيير رويه از همان دقيقه 9 بازي با كويت و اتفاقا از مهمترين مجرا اشاعه فرهنگ مملكت يعني رسانه ملي آغاز شود و اوج بگيرد. با كمترين اغراق، ميتوان گزارش جواد خياباني روي بازي ايران و كويت را آزاردهندهترين نكته شامگاه دلگير يكشنبه تلقي كرد؛ حتي تلختر از بازي بسيار بد مليپوشان كشورمان و كابوسوارتر از داربي يخ زده ايتاليا بين يووه و اينتر كه آقا جواد تماشاي آن را نسخهاي شفابخش براي رفع كسالت بينندگان فينال غرب آسيا ميدانست!
2) به نظر ميرسد جريان حاكم بر بخش فوتبال تلويزيون دولتي ايران، كماكان درگير يك سوءتفاهم بزرگ است. شايد اشكال كار از مديران ارشد سازمان و مسوولان حوزه ورزش اين رسانه باشد كه موقع استخدام و به كارگيري گزارشگران فوتبال، اين نكته به ظاهر بديهي را به آنان يادآوري نكردند كه وظيفه اصلي آنها و آنچه به خاطرش پول ميگيرند، صرفا «گزارش» مسابقات فوتبال است و نه تحليل و كارشناسي بازيها از زواياي گوناگون؛ چه اينكه اين جماعت هنگام جذب در جامجم، به اتكاي صداي خوب و اطلاعات كافيشان مورد پذيرش قرار گرفتهاند، نه قدرت تحليلگري فني و احيانا تسلط به قوانين ريز داوري! وقتي چنين اصلي مراعات نميشود، نتيجه اين است كه گزارشگر خودش را محق و حتي موظف ميداند در زمينه هر موضوعي اظهارنظر صريح و قطعي داشته باشد. اينگونه، نبايد از رفتار عادل فردوسيپور ايراد گرفت كه حتي راجع به «ناف» جيمي كاراگر هم نظريه پزشكي- بهداشتي صادر ميكند و ولكن تيپ و قيافه دونگا نيست، يا از عملكرد مزدك ميرزايي مثلا در تحقير ايمان مبعلي پس از يك نمايش ضعيف شگفتزده شد. وقتي حال و روز اينها كه با امكانات و شرايط موجود، بهترين گزارشگران سيما محسوب ميشوند از اين قرار است، ديگر چه انتظاري بايد از جواد خياباني داشت؟!
3) «بدون شك اين مسابقه، يكي از ضعيفترين بازيهاي تاريخ فوتبال كشورمان است»، «با اين تيم در جام ملتهاي آسيا به جايي نخواهيم رسيد»، «اي كاش اين شش دقيقه وقت تلف شده را اعلام نميكرد و همين الان سوت پايان اين بازي را ميزد»، «با اين تيم 45 دقيقه ديگر هم به كويت گلبزن نيستيم»... يكشنبه شب خيلي جاها وقتي گزارش جواد خياباني را ميشنيديم، ياد حرفهاي چند ماه پيش قطبي ميافتاديم كه ميگفت:«بعضي مواقع حس ميكنم گزارشگران بازيهاي ايران، عراقي هستند!» فارغ از لحظهشماري عجيب خياباني براي شكست ايران كه بعد از تكگل ما در قالب عبارت عجيب «حالا 40 ثانيه به پايان بازي مانده» به اوج خودش رسيد، به نظر ميرسد آقايان از تاثيرگذاري وحشتناك رسانه فراگير و «انحصاري» تحت اختيارشان بيخبرند يا آن را ناديده ميگيرند. بيگمان ايرادات فراواني به افشين قطبي وارد است و حتي فلسفه اينكه مربي فاقد رزومهاي چون او روي نيمكت تيم ملي ايران مينشيند، از اساس زير سوال است، با اين حال موضعگيري و جريانسازي افراطي شبيه آنچه در بازي ايران و كويت ديديم، اصولا در حوزه اختيارات و صلاحيت يك گزارشگر تلويزيون نيست. اينكه برخي تحليلهاي فني به شكلي غلو شده، اينگونه در پيشگاه ميليونها بيننده عرضه شود، بيترديد موج بزرگ منفي و هيجان آلودي را ايجاد ميكند كه در آن، امكان موشكافي دقيق و منصفانه اتفاقات امكانپذير نيست. نكند جواد خياباني اتفاقات بازي ايران و بلاروس در تابستان سال 82 را از ياد برده؛ همان شبي را كه با اظهارنظر نسنجيدهاش در مورد لزوم تعويض علي دايي، هجمهاي هراسناك و بيسابقه عليه كاپيتان تيم ملي به راه انداخت كه تبعاتش تا همين جامجهاني گذشته گريبان فوتبال ايران را رها نميكرد...!
4) يك بار عادل فردوسيپور در كاري كه به او مربوط نميشد دخالت كرد و با آن «خداحافظ برانكو»ي پرصلابتش ، چنان شرايط وخيمي براي فوتبال احساساتي ما پديد آورد كه پنج سال بعد در نظرسنجي برنامه خود او، هنوز مردم ايوانكوويچ را با قيد «بهترين» توصيف كردند.
ظاهرا اما انگار قرار نيست اين نمونهها، دلايل و شواهدي كافي باشد براي اصلاح يكي از دهها رويه غلطي كه اين روزها در صداوسيما وجود دارد!
* * *
رسول بهروش
«روزنامه گل»
Rainyboy
10-05-2010, 07:55 PM
درحسرت يك گزارشگرملي
جايزه تلويزيون به تماشاگراني كه از برد كويت خوشحال شدند
http://parsfootball.com/files/Javad-Khiabani5.JPG
به جهنم كه سيستم قطبي 2-4-4 بود يا 1-3-2-4 يا حتي .... به هرحال كسي كه مسوول و سر مربي تيم ملي شده، لابد به اندازه يك مجري يا گزارشگر تلويزيوني از سيستم و چيدن بازيكنانش سر در ميآورد.
آنچه به آقاي مجري مربوط است اينكه نبايد در برنامهاش مسابقهاي پيامكي بگذارد كه تماشاگران كشورش را مقابل اين سوال قراردهد كه 1- بردايران 2- بردكويت! اين مسابقه در ذات خود گروهي از تماشاگران را به نفع كويت مصادره ميكند. چرا؟ چون كسي كه گزينه دوم را انتخاب ميكند، وارد يك مسابقهاي ميشود كه بايد بين خودش و تيم ملي كشورش، يكي را انتخاب كند. آيا ممكن است كسي دراين مسابقه پيامكي گزينه دوم را انتخاب كند اما ازگل خوردن ايران ناراحت شود؟!
وقتي چنين مسابقهاي- نسنجيده و بيمطالعه- تعيين ميشود، عملا تماشاگر تلويزيوني را دعوت به رقابت با كشور خودش ميكند. اين پيامكها و مسابقات پيامكي نشان ميدهد كه نويسندگان برنامه عملا چيزي از برنامه نويسي در سطح ملي نميدانند بلكه مثل دكترهاي ناشي كه براي هربيماري يك سرم وچند قرص مسكن تجويز ميكنند، از دلايل جذاب شدن هر برنامهاي، فقط به ايجاد يك مسابقه اعتقاد دارند آن هم ساده ترين شكلش: كي برنده ميشه؟ چنين برنامهاي، گزارشگري هم ميطلبد كه دردقيقه 70 بازي، بگويد: «حالا ديگه همه اونايي كه گزينه اول رو انتخاب كرده بودند (يعني برد ايران) حتما ديگه پشيمون شدهاند!! (يادتان هست كه دربازي با ايرلند در ورزشگاه آزادي هم از دقيقه 70 به بعد شروع كرديم به هو كردن تيم مليمان! )
به به از اين همه غيرت و تشخص ملي! به نظر گزارشگر بازي، بسياري از تماشاگران از اينكه تيم ملي شان را بهعنوان برنده انتخاب كرده اند، حالا كه برنده نشده، پشيمان هستند! يعني چه؟ يعني اينكه كاش كويت را بهعنوان برنده انتخاب ميكرديم! يعني اينكه در تمام طول بازي ته دلمان براي برد كويت دعا ميكرديم كه اگرغير از اين بود لابد عقلمان پارسنگ بر ميداشت كه براي برنده نشدن خودمان هورا بكشيم. آيا مسوولان تلويزيون نبايد از آقاي گزارشگر براي اين جملهاش سوال كنند يا از طراحان مسابقه پيامكي براي اين موضوع مسابقهشان؟ يعني اينكه حالا بايد به كساني كه كويت را بهعنوان برنده انتخاب كردهاند، جايزه هم بدهيم! به اين ميگويند سليقه عالي و برنامهسازي تلويزيوني به سبك ايراني. ظاهرا برنامهسازان و طراحان مسابقه پيامكي، تفاوت بين ديدار تيم ملي آرژانتين با انگليس يا برزيل با سوئد را تشخيص نميدهند كه در آن مسابقه هريك از ايرانيان ميتوانند طرفدار يكي از تيمهاي بيگانه باشند اما در ديداري كه يك طرفش ايران است، نميتوان مسابقهاي بين تماشاگران ايراني گذاشت كه يك طرفش برد كشور ديگري باشد. اگر چنين شد، لابد گزارشگر هم در دقيقه 70 كه فرصت ارسال پيامك به پايان ميرسد، اجازه دارد بگويد: حالا ديگه همه اونايي كه ...
شرايط برنامهسازي و گزارشگري ملي
در انتخاب بازيكن ملي قاعدهاي هست كه مربيان بزرگ به آن عمل ميكنند؛ انتخاب بازيكناني با خصيصههاي بازيكن بينالمللي چرا كه بازيكن ملي بايد يك بازيكن سطح بين المللي با روحيه خاص باشد. خيلي از بازيكنان بودهاند كه خيلي هم بازيكن عالي و موثري در باشگاه خود به شمار ميرفتهاند اما هرگز در تيمهاي ملي شان يا حضور نداشتند يا درصورت حضور، هيچ وقت بازيكن ثابت و تاثيرگذاري نشدند چرا كه سطح اين گونه بازيكنان به رتبه بين المللي نميرسيده است. همين موضوع درباره مربيان هم صادق است يعني مربيان بزرگي بودهاند كه فقط در سطح تيمهاي ملي جوانان يا باشگاهها كاركرده و موفق هم شدهاند اما در تيمهاي ملي بزرگسالان هيچ وقت موفقيت مهمي نصيبشان نشده است. حتي مربيان موفقي بودهاند كه در تيمهاي عادي وكم طرفدار بهشدت موفق بوده ولي با ورود به يك تيم پرطرفدار، تمام سوابق حرفهاي شان به باد رفته است.
همين قاعده درباره انتخاب گزارشگران ديدارهاي ملي هم صادق است. قطعا هر گزارشگري در قواره گزارش ديدارهاي ملي نيست. چنين گزارشگراني بايد سطحي ازمنافع ملي را بدانند، سطحي از افقهاي بين المللي را تشخيص دهند و به مناسبات سياسي في مابين كشورمان با كشوري كه رودررويمان قراردارد، وقوف نسبي داشته باشند. به صرف اينكه آقاي گزارشگر فقط اسم بازيكنان تيم مقابل ما را بداند يا بداند كه فلان مدافع در باشگاهش چه سوابقي دارد يا مثلا بين دوستانش به چه لقبي شهرت دارد، كافي نيست. اين مسائل شايد به تنهايي براي گزارشگري ديدارهاي باشگاهي كافي باشد اما براي ديدارهاي ملي اصلا كفايت نميكند. گزارشگر ملي، بايد شرايط ديگري و نگاههاي ديگري داشته باشد. همين طور است شرايط كساني كه براي يك ديدار ملي برنامهريزي ميكنند. آيا ديدار ايران با كويت يا كشور ديگري قابل مقايسه است با مثلا ديدار ذوب آهن يا پرسپوليس با استيل آذين يا خيبر خرمآباد؟ اينجا هر تيم برنده شود، ايراني است و هر كس روي هر تيم ببندد، ايراني است و از برد يك تيم ايراني خوشحال ميشود اما در ديدارهاي ملي هم آيا همين طوراست؟
به نظرمي رسد وقت آن رسيده باشد كه رده گزارشگري مليمان را ارتقاء دهيم. همان طوركه در بسياري از كشورها حتي ورزشگاههاي مليشان هم با ورزشگاههاي باشگاهي تفاوت ميكند. اين نوشته، توصيه نميكند كه گزارشگر مسابقات باشگاهي نبايد به گزارش ديدارهاي ملي بپردازد. بلكه پيشنهاد ميشود آموزشهاي لازم از طرف مديريت سياسي كشور براي رعايت مجموعهاي ازمسائل به همين گزارشگران بدهند تا ايشان ضمن پرهيز از به زبان آوردن برخي مسائل، در ذهن تماشاگر تلويزيوني شبهههاي غيرملي ايجاد نكنند. همين طور براي تجزيه و تحليل ديدارهاي ملي، از كارشناساني استفاده شود كه بازهم همين ملاحظات را داشته باشند. (نگارنده به خاطر دارم كه يكي دوماه قبل از برگزاري اجلاس سران كشورهاي اسلامي سال 76 در تهران كه براي اولين بارچنين اجلاسي در چنين سطحي در كشورمان برگزار ميشد، خبرنگاران را از طريق وزارت امور خارجه براي كلاسهاي توجيهي، چند هفتهاي آموزش دادند. درحالي كه بسياري از شركتكنندگان آن كلاسها از دبيران سرويس روزنامه يا داراي سوابق چند ساله در كار خبرنگاري بودند.)
Rainyboy
10-10-2010, 07:18 PM
حمله ادبياتي به قطبي در تلويزيون
عرصه سيمرغ جولانگه كيست؟
http://khabar.khabaronline.ir/images/position1/2010/9/img_3131.jpg
پس از شكست سنگين تيمملي كشورمان مقابل برزيل، موج انتقادات به عملكرد افشين قطبي دوباره گسترش پيدا كرده است. با اين حال كمتر كسي حدس ميزد ورزش از نگاه دو جمعه شب، شاهد چنين جو سنگيني عليه قطبي باشد.
ابتدا يك سايت بود كه از مهدي رحمتي بابت خوردن سه گل مقابل برزيل انتقاد كرد و او را لايق جايزه بهترين بازيكن زمين و گرفتن منشور كوروش ندانست و بعد كارشناس برنامه ورزش از نگاه دو جدا از بحث فني، القاب و عناويني را متوجه سرمربي تيمملي كرد كه عجيب بود.
بيژن عزيزي جمعه شب در برنامهاي كه جهانگير كوثري اجرايش را به عهده دارد، با لحني عصبي افشين قطبي را كفبين و فالگير خطاب و فدراسيون فوتبال را به هدر دادن بيتالمال متهم كرد.در اين بين جهانگير كوثري كه چند وقتيست رابطه خوبي با سرمربي فعلي تيمملي ايران دارد، موضعي كاملا منفعلانه نسبت به كارشناس برنامه گرفت. تنها زماني كه علي كفاشيان روي خط برنامه آمد، كوثري سعي كرد با انتقاد از تيمملي جوانان و اميد و نگرانكننده عنوان كردن وضعيتشان، موضع را نسبت به تيمملي بزرگسال اميدوارانه و مثبت نشان بدهد.كارشناس برنامه با اينكه مجري اصرار داشت بحث به تيمملي جوانان كشيده بشود، انتقاد از تيمملي و افشين قطبي را ادامه داد و با اشاره به مصاحبه اين مربي با يك خبرگزاري، حرفهاي قطبي را بيمعنا و فاقد استاندارد دانست و گفت اين مربي معني تمركز در بازي فوتبال را نميداند. در حالي كه تيتراژ برنامه زيرنويس ميشد و كوثري همچنان اصرار داشت كه درباره تيم جوانان هم حرفي زده بشود، كارشناس برنامه عدم حضور قطبي و منصوريان در مراسم پاياني بازيهاي غرب آسيا را نشانه توهم دانست و اين دو مربي را به ترويج منيت محكوم كرد.جهانگير كوثري كه ميخواست برنامهاش را مثل هميشه آرام به پايان برساند، از قطبي خواست كه در برنامه هفته آينده شركت كند تا جوابگوي نقدهاي بيژن عزيزي باشد كه اين كارشناس به ميان حرفهاي كوثري آمد و گفت كه حرفش را خطاب به سرمربي تيمملي در قالب يك شعر و با استفاده از فرهنگ اصيل ايراني ميزند.
شعري كه بيژن عزيزي با استفاده از فرهنگ ايراني و در قالب انتقاد مودبانه خطاب به اين قطبي خواند چيزي نبود به جز شعر معروف و بسيار شنيده شده: اي مگس عرصه سيمرغ نه جولانگه توست / عرض خود ميبري و همت ما ميداري!
Rainyboy
10-23-2010, 10:36 PM
حمله به فيناليست ليگ قهرمانان آسيا روي آنتن
به خاطر نگرفتن ويزا براي گزارشگر!
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:0vzqVJH0emXSOM:http://www.oneter.com/wp-content/uploads/2009/05/1/mic_001.png&t=1
پيش از ديدار تيمهاي ذوبآهن و الهلال در نيمهنهايي ليگ قهرمانان آسيا عنوان شده بود صداوسيما گزارشگري به عربستان اعزام خواهد كرد اما اين اتفاق رخ نداد و عليفر از تهران بازي ذوبآهن و الهلال را گزارش كرد. عليرضا عليفر در جريان گزارش بازي حساس ذوبآهن و الهلال بارها از مسوولان باشگاه ذوبآهن گلايه كرد و دليل اصلي عدم اعزام گزارشگر به عربستان را به ذوبيها نسبت داد. عليفر دو بار در جريان بازي مدعي شد تمام اقدامات لازم براي اعزام گزارشگر به رياض و گزارش بازي ذوبآهن از آنجا انجام شده بود اما مسوولان باشگاه ذوبآهن نخواستند در اين زمينه با رسانه ملي همكاري كنند. بنابر گفتههاي عليفر صداوسيما حتي هزينههاي اعزام گزارشگر را هم متقبل شده و هماهنگيهاي لازم را هم با مسوولان عربستاني انجام داده بوده اما در آخرين مراحل ذوبيها مانع انجام اين كار شدهاند.
عليفر روز گذشته در خصوص اين صحبتهايش در جريان گزارش بازي ذوبآهن و الهلال اظهارنظر جالبي را مطرح كرد و همه چيز را گردن تهيهكننده برنامه فوتبال برتر انداخت. عليفر در اين مورد ميگويد:«جزئيات بيشتري از اين ماجرا نميدانم. اطلاعاتي هم كه در جريان گزارش ارايه كردم، از سيدمهدي هاشمي، مديرعامل برنامه گرفته بودم. او به من توصيه كرد اين اطلاعات را در جريان بازي مطرح كنم و من هم در جريان گزارش به اين مساله اشاره كردم. اطلاعات بيشتري هم در اين زمينه ندارم.»
مهدي هاشمي تهيهكننده برنامه فوتبال برتر هم ديروز به هيچ عنوان در دسترس نبود تا در خصوص اين مساله پاسخگو باشد اما حسين ذكايي دبير شوراي سياستگذاري صداوسيما در اين مورد صحبت كرد و مدعي شد اصلا انتقادي در كار نبوده است. ذكايي در اين خصوص بيشتر توضيح ميدهد:«ذوبآهنيها طبق هماهنگيهايي كه انجام شده بود به ما قول داده بودند تا زمينه حضور گزارشگر صداوسيما را در عربستان فراهم كنند حتي تا شب قبل از بازي هم قرار بود گزارشگران ما به رياض بروند اما به دليل عدم همكاري باشگاه ذوبآهن در گرفتن ويزا اين امر عملي نشد. در طول گزارش هم هيچ انتقادي مطرح نبوده بلكه مسوولان برنامه فوتبال برتر قصد داشتند به مردم در اين خصوص اطلاعرساني كنند.»
اصغر دليلي، مديرعامل باشگاه ذوبآهن هم از اين حركت صداوسيما حسابي ناراحت شده و در اين مورد ميگويد:«ما تلاش زيادي براي همراهي نمايندگان سيما با كاروان ذوبآهن به عربستان انجام داديم و حتي از سفارت ايران در رياض هم درخواست ويزا براي آنها كرديم. با جديت اين موضوع را پيگيري كرديم اما متاسفانه عربستان به دوستان صداوسيما ويزا نداد. حالا سوال من اين است كه باشگاه ذوبآهن در اين داستان چه تقصيري داشته است؟ تيم ما براي رسيدن به فينال تلاش ميكند آن وقت اين درست است صداوسيما چنين رفتاري با ما داشته باشد.»
مديرعامل ذوبآهن پيشنهادي جالب را هم به مسوولان صداوسيما داده و از آنها خواسته تا يك گزارشگر اصفهاني را براي فينال به ژاپن اعزام كنند تا حداقل اسامي بازيكنان ذوبآهن درست بيان شود!
Rainyboy
10-26-2010, 08:03 PM
رويه متفاوت پخش زنده تلويزيوني تلويزيون ايران
اول پول، بعد تصوير
http://i17.tinypic.com/8gh2an9.gif
درست در روزهايي كه بخش اعظمي از هزينههاي سرسام آور تيمهاي فوتبال در سرتاسر دنيا توسط قانون حق پخش تلويزيوني تامين ميشود و شبكههاي معتبر جهان براي پخش يك مسابقه فوتبال ميليونها دلار پول به طرفين مسابقه پرداخت ميكنند، صدا و سيماي ايران اصولي كاملا متفاوت را دنبال ميكند. صدا و سيمايي كه به نظر ميرسد قدرت بيش از حدي در اين زمينه دارد و تيمها مجبورند براي پخش شدن بازيهايشان مبلغي را هم به دوستان رسانه ملي پرداخت كنند. اخيرا اين موضوع به خصوص در ميان شبكههاي استاني نمود بيشتري پيدا كرده و اين شبكهها مشكلات بسياري را با تيمهاي استانشان تجربه ميكنند. به عنوان مثال شبكه اختصاصي استان هرمزگان تا به امروز به هيچ وجه زير بار پخش بازيهاي آلومنيوم هرمزگان و شهرداري بندرعباس در اين فصل نرفته و اين موضوع اعتراضات شديد مديران عامل اين باشگاهها را در پي داشته است. محمد رحيمي، مديرعامل شهرداري بندرعباس در اين باره ميگويد: «مسئولان صدا و سيماي مركز خليج فارس معتقدند چون در مسابقات فوتبال امكان صدمه ديدن دوربينهاي اين ارگان وجود دارد، پخش اين مسابقات به صلاح نيست! اين اولين بهانه بود و با صحبتهايي كه انجام شد آنها اعلام كردند كه با دريافت مبلغ 20 ميليون تومان بازيهاي ما را پخش خواهد كرد اما چون اين مبلغ از سوي مديران باشگاه آلومينيوم هرمزگان پذيرفته نشد، ما هم در حمايت از اين تصميم هيچ هزينهاي را مگر با توافق دو باشگاه به صدا و سيما نخواهيم پرداخت.» صادق درودگر، سرپرست استيل آذين هم روز گذشته گفته بود تيم مطبوعش براي پخش هرمسابقهاش از شبكه تهران، 5 ميليون تومان به اين شبكه ميپردازد!
Ahmad.taj
10-29-2010, 12:54 PM
http://zata1.persiangig.com/image/file_01/148.jpg
بازار مصاحبههاي رنگارنگ اهالي فوتبال عليه عوامل تلويزيون و به ويژه گزارشگران سيما، يك بار ديگر داغ شده است.
پس از آنكه در داربي تهران، استقلاليها شديدا عليه گزارش مزدك ميرزايي موضع گرفتند و او را «رنگي» قلمداد كردند، عليه عليفر هم كه در جريان گزارش بازي ذوبآهن و الهلال عربستان وارد يك منازعه كلامي جدي با مسوولان باشگاه اصفهاني شد و روي آنتن از اينكه آنها با خودشان گزارشگر به عربستان نبردهاند، انتقاد كرد موضع گرفتند.
به همين بهانهها، بد نديديم نگاهي گذرا داشته باشيم به اختلاف سليقههايي كه گاهي بين ستارههاي فوتبال، مربيان يا مديران با عناصر تلويزيون دولتي كشورمان درميگرفته است. اين گزارش كوتاه، در چهار باكس به سرگذشت برخي از درگيريهاي عادل فردوسيپور، مزدك ميرزايي، ساير گزارشگران و نيز بعضي تنشهاي رخ داده بين خود عوامل ورزشي صدا و سيما ميپردازد.
عادل؛ سردمدار جنجاليستها!
عادل فردوسيپور بيگمان پرونده قطوري از تنشهاي جور واجور را در يك دهه گذشته براي خودش فراهم كرده است و در اين حوزه، هيچ كس به گرد پاي او هم نخواهد رسيد. گزارش او روي نوار مهمترين مسابقات فوتبال كشور، برنامه جنجالبرانگيز نود و نيز علاقه فراوان فردوسيپور به مانور روي مسايل حاشيهاي از مهمترين عوامل قرار گرفتن اين گزارشگر – مجري جوان در بطن بسياري از درگيريها بوده است.
رابطه سينوسي
خود فردوسيپور بارها اعلام كرده رابطهاش با علي دايي، چيزي شبيه به اين منحني سينوسي بوده است! آنها تا به حال اختلافات فراواني با يكديگر داشتهاند، با اين حال بدون ترديد عميقترين شكافها بين شهريار و عادل زماني پيش آمد كه فردوسيپور به عنوان گزارشگر اعزامي به آلمان، در جريان گزارش مسابقات جام جهاني 2006 به انتقادات بيپروا از دايي پرداخت و حتي مصاحبه جنجالياش با كاپيتان سابق تيم ملي را پخش نكرد. اگر آن روزها روابط مابين اين دو كاملا شكر آب بود، در عوض اخيرا آنقدر طرفين به هم علاقه پيدا كردهاند كه مجري نود حاضر ميشود سه ساعت به دايي وقت بدهد تا او در مورد پرونده شخصياش سخنراني كند!
ملاقات با لوطي
آخرين نفري كه با عادل درگير شد، امير قلعهنويي بود؛ مردي كه احتمالا به خاطر گذر از بحران نتايج ضعيف سپاهان، ترجيح داد خيلي ناگهاني اعلام كند ديگر تا آخر عمرش حاضر نيست با دوربين نود مصاحبه كند! بهانه قلعهنويي براي اين موضعگيري هم به واكنش دير هنگام وي به برنامه عادل در نقد و بررسي نتايج ضعيف ايران در جام ملتهاي آسيا مربوط ميشد كه در سال 2007 رخ داد و طي آن فردوسيپور و ميهمانانش حسابي از خجالت امير درآمدند. با اين وجود اين اختلاف با عيادت غيرمنتظره عادل از قلعهنويي پس از جراحي زانوهايش كمرنگ شد و احتمالا با از سرگيري روند رو به رشد سپاهان، به زودي كاملا مرتفع خواهد شد؟
قرباني خشم حاجي
ماجراهاي درگيري عادل فردوسيپور و محمد مايليكهن هم از آن دست پروندههايي است كه به يكي، دو مورد ختم نميشود، اما در آخرين فقره از اين دست منازعات، محمد مايليكهن با كنايه شديد به كمبودهاي برنامه نود مدعي شد ميتواند شش ماهه يك صدا و سيما احداث كند! اين جملات حاجي اما، بيشتر از آنچه نقد و واكنش منطقي فردوسيپور را به دنبال داشته باشد، از سوي اين گزارشگر دستمايه طنازي و شوخي قرار گرفت.
قطع شد؟
مهندس اميررضا واعظ آشتياني هم تا زماني كه در فوتبال بود، يكي از كانديداهاي ثابت درگيري با اهالي تلويزيون تلقي ميشد. در يكي از شديدترين مشاجرات از اين قبيل، بحث مهندس و فردوسيپور بر سر نقش صدا و سيما در انعكاس دادن فريادهاي اعتراضآلود هواداران استقلال به مديريت، تا آنجا بالا گرفت كه كار به ديالوگهاي ناجور كشيده شد و عاقبت، در اتفاقي كم سابقه و غيرمنتظره، به قطع اين تماس از سوي برنامه نود انجاميد.
حرف حساب، بيجواب!
مشاجره عادل با مسوولان سازمان تربيت بدني در دولت نهم هم از آن دست پروندههاي عجيب و غريبي بود كه برنامه نود را تا آستانه تعطيلي پيش برد. ظاهرا عدم دعوت از نماينده سازمان در آن برنامه معروف صفايي فراهاني، باعث شده بود بذر اختلاف بين اين دو پاشيده شود، اما اين تنشها در ماجراي انعكاس كاستيها در بخش «دوربين نود» به اوج رسيد. حتما آن شب عجيب مشاجره عادل با آخوندي را به ياد داريد؛ همان برنامهاي كه فردوسيپور خطاب به سخنگوي سازمان تربيت بدني گفت: «شما نميتوانيد براي ما تعيين تكليف كنيد.» و يا تلويحا به او يادآوري كرد: «حرف حسابي براي فهميدن وجود ندارد»! در ادامه همين مشاجرهها بود كه محمد عليآبادي هم در سخناني عجيب ادعا كرد: «90 نفري كه هيچ، 900 نفري هم نميتوانند جلوي ما را بگيرند!»
گل به خودي عادل
عادل فردوسيپور احتمالا براي آنكه نشان بدهد در امر خطير حاشيهسازي، حتي خود صداوسيما هم از دست او در امان نيست(!) در يكي از برنامههاي اخير نود روي آنتن به جنگ مسوولان پخش رفت و با پيش كشيدن بحث اجبار براي عدم پخش مصاحبه علي كريمي با دوربين اين برنامه، كار را به جايي رساند كه مسوولان شبكه سه مجبور شدند برنامه او را 7 دقيقه زودتر به پايان برسانند كه حتما همين تصميم هم با افشاگري فردوسيپور روبهرو شد. پس از اين برنامه بود كه براي هزارمين بار شايعه تعطيلي برنامه نود، دهان به دهان پيچيد!
عادل پرسپوليسي!
بيترديد اما، يكي از بحث برانگيزترين جدلهاي به وجود آمده توسط عادل فردوسيپور، به مناقشه او با هواداران تراكتورسازي مربوط ميشود؛ آنجا كه پس از مسابقه SMS تعيين پرطرفدارترين تيم ايران و رسيدن تراكتوريها به حدنصاب 10 درصد، اين نتايج مورد پذيرش تبريزيها قرار نگرفت و به فحاشي گسترده عليه عادل و حاشيه بازي فصل گذشته تيمهاي تراكتورسازي و مقاومت سپاسي انجاميد. در راستاي همين جدال بود كه فراز كمالوند هم از دوران همكارياش با عادل «فكت» آورد و ناگهان افشا كرد. فردوسيپور يك پرسپوليسي دو آتشه است! اين پرونده هم البته با شعر معروف «ياتماز عدالت پرچمي» عادل، ختم به خير شد.
مسافرت جادويي با اسب!
روابط عادل فردوسيپور و علي كريمي هم در نوع خودش جالب بوده است. از آنجا كه همواره تلاشهاي مجري نود براي ارتباط گرفتن با علي كريمي در اين برنامه بينتيجه باقي ميمانده، روابط او با علي كريمي غالبا در هالهاي از ابهام قرار ميگرفته است، به اين ترتيب كه شايد خيليها ناتواني عادل در دعوت از جادوگر را ريشه اصلي برخي از كنايههاي او به آقاي شماره هشت تلقي ميكردند. در يكي از معدود اختلافات اين دو نفر، وقتي عادل بارها در جريان گزارش بازي استيلآذين- پرسپوليس به ترس كريمي از مسافرت با هواپيما اشاره كرد،سرانجام جادوگر در پايان بازي به خبرنگاران گفت:«اصلا من دوست دارم با اسب مسافرت كنم. به اين آقا چه مربوط است؟»
مزدك؛ بچه مثبت سابقهدار!
شايد به قيافهاش نيايد، اما اتفاقا برعكس ظاهر آرام و آراستهاش،گزارشهاي او نيز در يك دهه گذشته بارها بحثبرانگيز از كار در آمده است. مزدك علاوه بر جنجالهايي كه در حوزه برنامه ماهوارهاي «ليگ يك» برايش به وجود ميآمده است،عمدتا به واسطه تكهپرانيهايش از سوي اهالي فوتبال مورد «تفقد» قرار گرفته و احتمالا از اين حيث كه تريبوني به قدرتمندي «نود» در اختيار نداشته، گاهي بيمحابا مورد سرزنش قرار گرفته است.
يك پرسپوليسي پشت ميكروفون؟
پس از آنكه گزارش اخير ميرزايي در داربي تهران محل بحث و گفتوگوهاي فراوان واقع شد و دلخوري شديد استقلاليها را به همراه آورد، خيليها به اين نتيجه رسيدند كه او يك پرسپوليسي متعصب است كه بابت شكست تلخ تيمش متاثر شده. با اين حال شايعاتي كه از سوي اطرافيان مزدك به گوش ما ميرسد، حكايت ديگري را روايت ميكنند. گفته ميشود اتفاقا ميرزايي يك هوادار استقلال است كه گاهي براي «رد گم كني» آنقدر پرسپوليسي بازي در ميآورد كه ملت شاكي ميشوند. به هر حال آخرين شاكيان مزدك، صاحبمنصبان ريز و درشت استقلالاند؛ از علي فتحا...زاده تا پرويز مظلومي كه اين گزارشگر و همه خبرنگاران را به پرسپوليسي بودن متهم كردهاند!
ميلاد، نگران سلامتي مزدك!
به طور مشخص اما، گزارش مزدك در داربي 69، خشم ميلاد ميداوودي را به همراه داشت، بازيكني كه تندترين اظهارات را عليه اين گزارشگر سيما به زبان آورد:«نگران سلامتي او هستم. بعد از بازي شنيدم در يك جمع خصوصي گفته بود من 9 داربي را گزارش كردهام كه هيچكدامش را پرسپوليس نباخته بود، اما پا قدم ميلاد شوم بود و در اين شهر آورد، پرسپوليسيها باختند!» ظاهرا علت اصلي عصبانيت ميداوودي از دست مزدك،كنايه او به ميلاد هنگام زدن يك ضربه ايستگاهي بود:«حالا بايد ببينيم ميداوودي دوباره توپ را به پيست دووميداني ميفرستد يا نه!»
خشم حاجي عليه مزدك
اما مزدك ميرزايي هم از خشم محمد مايليكهن در امان نمانده است. حتما به ياد داريد كه تا همين يك ماه پيش، سرمربي سايپا در مورد هر چيزي كه ميخواست با خبرنگاران صحبت كند، يك كمي «مزدك ميرزايي» هم قاطعياش ميكرد! كار حتي تا آنجا پيش رفت كه حاجي يك بار حتي در حاشيه سخنراني عليه ميرزايي، برخي از ميكروفون به دستها را به دريافت رشوه متهم كرد! شايد كمتر كسي بداند، اما ريشه اختلافنظرهاي مايليكهن با مزدك ميرزايي به زماني برميگردد كه سايپا و پرسپوليس در ليگ نهم به مصاف يكديگر رفتند. تيم كرجي بازي را برد و حاجي براي دست دادن به سمت نيمكت پرسپوليس و علي دايي رفت. در همين حين بود كه ميرزايي شيطنت كرد:«معلوم نيست اگر مايليكهن ميباخت، باز هم به سمت دايي ميرفت يا نه؟» ظاهرا اين جمله مزدك آنقدر براي مايلي كهن سنگين بوده كه او بارها و بارها عليه اين گزارشگر مصاحبه كرده است.
يك سوپر گل از علي كريمي!
مزدك ميرزايي دو اصطلاح «سوپر گل» و «فوق واكنش» را بدجوري دوست دارد. يكي از اولين مرتبههايي كه او ضربه عالي يك بازيكن را با تعبير «سوپر گل» مورد ستايش قرار داد، به 10 سال پيش برميگردد كه علي كريمي با استفاده از غفلت بهزاد غلامپور دروازه او را با شاهكاري به ياد ماندني از وسط زمين باز كرد و گل دوم را براي پرسپوليس در مصاف با سايپا به ثمر رساند. ظاهرا مانور دادن بيش از حد ميرزايي روي اشتباه غلامپور در اين صحنه، چنان به اين سنگربان پر اشتباه برخورد كه همان جا، در استاديوم ميخواست يقه مزدك را بگيرد،اما با وساطت ديگران،غائله ختم به خير شد. غلامپور ميگفت:«كريمي صدبار ديگر هم از وسط زمين شوت كند، يكي از توپهايش گل نميشود. من بدشانس بودم!»
ما با هم «داداش» نيستيم!
سال گذشته در جريان گزارش يكي از بازيهاي پرسپوليس، مزدك ميرزايي به ميثم بائو اشاره كرد و مدعي شد «به نظر ميرسد كه او يكي از دعوتشدگان به اردوي بعدي تيم ملي باشد.» پس از اين اظهارنظر بود كه موجي عجيب عليه مزدك راه افتاد و خيليها او را به حمايت از بائو متهم كردند. پس از اين حوادث بود كه ميرزايي براي ابطال اين فرضيه غلط دست به كار شد و در مسابقات بعدي اقدام به جويدن بائو كرد و با هر توپي كه او لو ميداد، چند دقيقه در مزمت اشتباهش سخن ميگفت!
مزدك، اسير امير!
ظاهرا اعزام گزارشگر به هر كدام از تورنمنتهاي تيم ملي، دردسرهاي خاص خودش را دارد. اگر در حاشيه جامجهاني 2006 علي دايي با عادل فردوسيپور درگير شد، اين بار و در جام ملتهاي 2007 آسيا، نوبت قلعهنويي بود كه يقه مزدك را بگيرد. پس از بازي با ازبكستان، قلعهنويي كه تيمش آشكارا بد بازي ميكرد، از گزارشهاي ميرزايي در مالزي شاكي شد و به جدل با وي پرداخت. گفته ميشود آن درگيري ميان امير و مزدك، در جهتگيري انتقادي تلويزيون عليه قلعهنويي پس از حذف از جامملتها، بيتاثير نبوده است.
فوتبال يادش رفته؟
گلايه شديد ايمان مبعلي از مزدك ميرزايي را هم بايد به نگونبختيهاي «آبي» آقاي گزارشگر اضافه كرد. در جريان گزارش يكي از بازيهاي همين فصل استقلال بود كه مزدك با اشاره به بازي ضعيف ايمان مبعلي، به او كنايه زد كه: «ظاهرا بازي در امارات كاري كرده كه فوتبال از ياد مبعلي رفته است!»
شتر درگيري، جلوي خانه بقيه گزارشگران!
شايد پرونده درگيريهاي پيش آمده براي عادل فردوسيپور و مزدك ميرزايي به واسطه شهرت آنها و نيز حضورشان پشت ميكروفون در اغلب مسابقات مهم، به يادماندنيتر بوده باشد، اما شتر اين دست حوادث جلوي در خانه بقيه عوامل حاضر در صداوسيما هم بارها خوابيده است.
كاپيتان تعويضي؟!
استارت انتقادات از فرسايشي شدن حضور علي دايي در تيم ملي فوتبال به عنوان بازيكن را جواد خياباني زد. در حاشيه گزارش بازي دوستانه ايران و بلاروس بود كه خياباني مدعي شد:«هركسي بد بازي كند، بايد تعويض شود. حتي اگر كاپيتان تيم ملي باشد.» اينگونه بود كه موجي بزرگ عليه شهريار ايجاد شد و بعدها نيز علي دايي از اين اقدام خياباني برآشفت.
چرا ما را نبرديد؟
انتقاد تند عليرضا عليفر از مسوولان باشگاه ذوبآهن هم در نوع خودش جالب بود. گزارشگر ديدار برگشت تيمهاي الهلال و ذوبآهن ادعا كرد «با وجود همه هماهنگيهاي به وجود آمده، كمكاري سران ذوب باعث شد گزارشگري به عربستان اعزام نشود.» عليفر بعدا ادعا كرد اين اتفاق به دستور تهيهكننده برنامه «فوتبال برتر» رخ داده، اما كسي مسووليت اين طعنه را نپذيرفت. ذوبيها كه مدعي بودند عدم صدور رواديد علت اصلي اعزام نشدن گزارشگر بوده، از مسوولان صداوسيما خواستهاند براي بازي فينال، يك گزارشگر اصفهاني انتخاب كنند!
بگيريدش!
يك حاشيه يك طرفه، اما عجيب هم همين يكي، دو ماه پيش براي جهانگير كوثري پيش آمد. وقتي مجري برنامه ورزش از نگاه دو داشت به شدت عليه عليپور و منشور اخلاقي صحبت ميكرد، بچههاي پشت صحنه به او خبر دادند كه يك آيتم آماده است. تصوير قطع شد، ولي بينندگان كماكان صداي استوديو را ميشنيدند كه كوثري در ميان ناباوري گفت:«فردا عليپور ميگه بگيريدش!» پس از بازگشت به استوديو، لحن آقاي مجري در مورد منشور بسيار ملايمتر شد و البته فردايش وي ادعا كرد:«منظورم يك عليپور ديگر بوده است.» البته گاف مشابهي هم چندي پيش براي عادل رخ داد؛ آنجا كه او در شرايطي مشابه، در مورد طولاني شدن تماس تلفني عزيزمحمدي خطاب به وي گفت:«ول نميكنه كه!» و بينندگان اين جمله را شنيدند!
نابغه فوتبال برزيل
داستان بازيكن خارجي انتخاب كردن براي استقلال در ليگ هشتم هم از آن دست قصههاي عجيب و غريب بود. وقتي رضا رجبي بعد از سه ماه «برزيل گردي» توانست فابيو بالاي رباط پاره كرده را براي استقلال كشف كند، كوثري با دعوت از او براي حضور در برنامه ورزش از نگاه دو، به ستايش شديد از اين بازيكن ناشناخته پرداخت و در ادعايي به يادماندني از او به عنوان «نابغه فوتبال برزيل» ياد كرد! اين موضعگيريهاي عجيب، البته با واكنش شديد قلعهنويي روبهرو شد و سرمربي وقت استقلال، پس از انتقاد از كوثري، اين بازيكن را رد كرد!
گزارشگر عليه گزارشگر
ما ايرانيها به درگيريهاي پرشمار «درون مجموعهاي» و عدم همكاري گروهي مشهور هستيم و بنابراين تعجبي ندارد اگر بين گزارشگران و عوامل داخلي خود سازمان صداوسيما هم مناقشاتي وجود داشته باشد. اگرچه دوستان معمولا سعي ميكنند ظاهر كار را حفظ كنند، اما هميشه هم اينطور نيست كه آتش اختلافات زير خاكستر پنهان بماند.
علايق عمه بكام!
همين چند روز پيش بود كه قبل از داربي 69، بهرام شفيع در مصاحبهاي جالب به نقد گزارشگران نسل جديد پرداخت و در جملهاي عجيب مدعي شد: «اينها اطلاعات اضافي زيادي به مردم ميدهند. شايد من دوست نداشته باشم بدانم عمه مارگريت بكام، مرغ يك پا دوست دارد!» به نظر ميرسد انگشت اتهام بهرامخان در اين زمينه، آشكارا به سمت عادل و مزدك نشانه رفته است.
صدا را ببند عزيزم!
در انتقاد عليه همكاران تلويزيوني،هيچكس به اندازه عليرضا عليفر صريح و روراست نيست. اين گزارشگر قديمي تلويزيون بارها در مورد همكاران جوانترش مصاحبههاي منفي انجام داده است و حتي يك مرتبه به وضوح ادعا كرده «وقتي عادل و مزدك گزارش ميكنند، من صداي تلويزيون را ميبندم!» احتمالا سرهنگ صدا را قطع ميكند تا در خانهاش، با صداي خودش بازيها را ببيند.
بگوييد كه راضي نبوديد!
در اتفاق شگفتانگيز ديگري، پس از پايان ويژه برنامههاي پخش مستقيم مسابقات جام جهاني در برنامه يك جهان يك جام، سايت «فوتبال ما» كه منتسب به مزدك ميرزايي بود، در نظرسنجي جالب توجهي سعي كرد ميزان رضايتمندي افكار عمومي از برنامه دوست و همكارش «رضا جاوداني» را بسنجد. نتايج هم روشن بود. برخلاف پخش گسترده تشكرهاي مردمي در اين برنامه، مخاطبان اين سايت با حجمي نزديك به 70 درصد، از «يك جهان - يك جام» ابراز نارضايتي كردند كه در حوزه ارتباطات درون مجموعهاي، اتفاق عجيبي بود.
من بودم، وقت نميدادم
اخيرا اما پرده ديگري از روابط تنشآلود جهانگير كوثري و عادل فردوسيپور برملا شد. پس از آنكه عادل براي دفاع دايي از شكايتش عليه فدراسيون، سه ساعت به سر مربي سابق تيم ملي وقت داد، جهانگير كوثري در مصاحبهاي جالبتوجه مدعي شد «اگر من بودم، يك دقيقه هم به دايي وقت نميدادم» قبل از اين هم البته اعوان و انصار پرشمار جهانگيرخان بارها از خجالت عادل در آمده بودند و البته فردوسيپور هم گاهي با تهيه يك برنامه فوقالعاده براي پنجشنبه شبها، سوژههاي كوثري را سوزانده است.
* * *
رسول بهروش
«روزنامه گل»
zamara
11-14-2010, 08:08 PM
شخصيت شمس در شان سرمربي تيم ملي ايران نيست
والي زاده:
فوتسال ايران با او به آخر خط رسيده است
http://64.130.220.65/Multimedia/pics/1389/2/Sport/358.jpg
خسرو والي زاده گفت: فوتسال ايران با حسين شمس به آخر خط رسيده و از اين بيشتر رشد نخواهد كرد.
والي زاده در گفتوگويي دررابطه با صحبتهاي اخير حسين شمس و انتقاد از او در راديو ورزش اظهار كرد:
متاسفانه شمس از آنجايي كه جايگاه افراد را نميداند با همه توهين آميز صحبت ميكند. من بيش از 30 سال است كه در ورزش هستم اما تا به حال با كسي با اين ادبيات صحبت نكردهام.
وي با انتقاد از شمس ادامه داد:
متاسفانه شمس در مورد تيم ملي فوتبال هم صحبت كرده و اين تيم را زير سوال برده است. به نظر من كميته انضباطي بايد از شمس توضيح بخواهد. اين مايه تاسف است که سرمربي يک تيم در يک فدراسيون در مورد تيم ديگر چنين توهين آميز صحبت کند ضمن اينکه اصولا حرفهاي من ارتباطي به تيم ملي فوتبال نداشت . من در آن برنامه در راديو از جايگاه كارشناس راديو صحبت كردم . اگر اقاي شمس واقعا برنامه اي براي آينده فوتسال حداقل براي 4 سال بعد دارد، اعلام كند اما وي متاسفانه هميشه با فرافکني کارهايشان را جلو مي برند. در ضمن من آن قدر منطقي هستم كه اگركسي از من درست انتقاد كند صحبتهاي او را بپذيرم و حرفهاي خودم را اصلاح كنم، اما متاسفانه شمس با اينگونه رفتارها بيگانه است.
والي زاده با بيان اينكه فوتسال ايران با حسين شمس به آخر خط رسيده گفت:
شمس فكر ميكند كه بهترين مربي براي تيم ملي فوتسال است در حالي كه اينگونه نيست و خيليها شايستهتر از وي هستند. با وجود شمس فوتسال ما بيشتر از اين رشد نخواهد كرد. به نظر من فوتسال ايران با شمس به آخر خط رسيده است و نياز به خون جديدي در رگهاي تيم ملي احساس مي شود.
وي ادامه داد:
من هيچ گاه يادم نميآيد كه به كسي بي احترامي كرده باشم. هميشه با احترام نظراتم را گفته ام و اگر هم انتقادي بوده به صورت منطقي مطرح کرده و صحبت هاي منطقي طرف مقابل را هم شنيده ام. اما شمس با فرافكني و بي ادبي ميخواهد حرفش را به كرسي بنشاند. او حتي به راديو ورزش هم توهين كرده است. البته من راجع به راديو ورزش هيچ صحبتي نميكنم زيرا مردم بايد درباره اين رسانه محترم و عملکرد آن نظر بدهند اما بايد بگويم كه شخصيت ايشان به هيچ عنوان در شان سرمربي تيم ملي ايران نيست زيرا هر فردي در اين پست ابتدا بايد شخصيت و ادب داشته و انتقادپذير باشد و به نظر من دانش فني در درجه بعدي است. خدايش بيامرزد پرويز دهداري معلم اخلاق را که او هم زماني سرمربي تيم ملي اين کشور بود.
والي زاده گفت:
من در سال 98 مدير رسانهاي تيم ملي در جام جهاني بودم ، بيش از 30 سال در ايرنا و چندين سال در راديو تلويزيون و نشريات مختلف كار كرده و هميشه سعي کرده ام با متانت ، ادب و اخلاق با همه، حتي افراد جوان تر از خودم برخورد کنم. من اين موضوع را همين جا خاتمه مي دهم زيرا بيش از اين وقت پاسخ دادن به اينگونه افراد را ندارم. آرزوي همه ما پيروزي و کسب افتخار در فوتسال و همه رشته هاي ورزشي با مربياني است که خود "معلم اخلاق" باشند.
zamara
11-14-2010, 08:10 PM
پاسخ واليزاده را بدهم بزرگ ميشود
شمس: رئيس شبكه راديو ورزش را سرجايش مينشانم
سرمربي تيم ملي فوتسال ايران گفت: رئيس شبكه راديو ورزش را سر جايش مينشانم.
http://media.farsnews.com/Media/8903/Images/jpg/A0853/A0853815.jpg
حسين شمس در گفتوگويي در مورد اظهارات خسرو واليزاده گوينده راديو ورزش عليه خودش گفت:
واليزاده كارهاي نيست، ايشان دستورات مافوقش را اجرا ميكند و نديري رئيس شبكه راديو ورزش اين دستورات را به او ميدهد. واليزاده كوچكتر از آن است كه در موردش صحبت كنم.
وي ادامه داد:
من اين مسئله را از طريق آقاي صوفي معاون صدا پيگيري خواهم كرد و از ايشان وقت ملاقات گرفتهام تا رئيس شبكه ورزش را سرجايش بنشانم. نديري اكنون در گوانگجوست و اين دستورات را از آنجا به واليزاده ديكته ميكند.
سرمربي تيم ملي فوتسال ايران در مورد اينكه واليزاده گفته سوابق من در فوتبال از شمس بيشتر است گفت:
ايشان درست ميگويد و بهتر است مردم در اين مورد قضاوت كنند. ايشان در فوتبال همه كاره بودهاند و من سوابقي در فوتبال ندارم.
Rainyboy
01-18-2011, 11:06 PM
دخترم سه روز است مدرسه نميرود
خياباني: به خدا جاي فردوسيپور را نگرفتم
http://ghalamonline.com/wp-content/uploads/2010/09/khiyabani.jpg
جواد خياباني تلاش فراواني به خرج داده تا با گزارشهاي به اصطلاح حماسياش رضايت مخاطبان تلويزيوني را جلب كند اما به نظر ميرسداستفاده از جملات نامتعارف و القاي هيجان مصنوعي به لحظات كم اهميت بازيهاي تيم ملي به تعداد منتقدان او افزوده است. در اين ميان سايتهاي خبري هم با انعكاس جملات عجيب و در عين حال احساسي تنها گزارشگر تلويزيوني حاضر در دوحه به اين جو دامن زده اند. تجربه نشان داده خياباني حتي اگر در حال انجام ماموريت در خارج از كشور هم باشد خبرهاي پيرامون خودش را با وسواس رصد ميكند. او پس از آنكه از بازتاب گزارش بازي ايران و كره شمالي در يك سايت خبري مطلع شد مطابق معمول آستينها را بالا زد و به قصد شرمنده كردن دوستان قديمياش براي اين خبرگزاري كامنتهاي مفصلي ارسال كرد. خياباني اين كامنتها را با اينترنت تلفن همراهش براي سايت مذكورارسال كرده و به دليل نداشتن فونت فارسي از حروف فينگليش استفاده كرده است. او اولين كامنت را به پيوست يكي ازعكسهاي دوران جوانياش با اين مضمون فرستاده است: «سلام، اين ايميل را دادم و شماره ام در قطر هست.... نوشته بودين كه به خبرنگارتان در اينجا گفتم برو هرچي دلتان ميخواهد بنويسيد... به خدا اين انصاف نيست. من هرگز اين كار رو نميكنم... به خدا من هم يك ايراني هستم كه دلم براي وطنم ميتپد... من ايران را و شادي ايران را به دنيا نميدهم. همه شما را دوست دارم. تلفن بزنيد تا باور كنيد خودم هستم. در ضمن اين عكس مربوط به فينال جامجهاني 1998 فرانسه است.» خياباني در كامنت بعدي شايعه قهر فردوسيپور و اينكه در آخرين روزها به عنوان جايگزين او عازم دوحه شده را تكذيب كرده: «بهخدا اين طور نيست... حكم ماموريتم به قطر قبل از مرداد صادر شده بود. چرا اين قدر بيانصافيد؟... بهخدا همه ما ميرويم زير تلي از خاك «آخرش.. دخترم براي اين دروغ، سه روزه كه مدرسه نميره.... چرا؟»
Rainyboy
01-20-2011, 08:32 PM
خياباني، به دنبال حماسه ملبورن در دوحه!
http://www.khabaronline.ir/images/2010/7/333333333333333333.jpg
1) از بين ده ها کانال ورزشي آسيايي، شبکه سوم سيما بدون کمترين ترديدي يکي از ضعيف ترين پوشش دهنده هاي مسابقات جام ملتهاي آسيا به شمار مي رود. شبکه موسوم به «جوان» در سيماي دولتي کشورمان، تنها کانالي است که رقابتهاي دوحه را با چيزي بين 10 تا 20 ثانيه تأخير روي آنتن مي برد، بعضي از مسابقات را اصلاً پخش نمي کند و هنگام پوشش دادن ساير بازيها، کمترين توجه ممکن را به حواشي و جوانب کار نشان مي دهد. مشکلات شبکه سوم اما، زماني بيشتر به نظر مي رسد که گاهي برقراري ارتباط با قطر هنگام برگزاري مسابقات ايران به مشکل برمي خورد و در برخي مواقع نيز تأخير يک ثانيه اي تصوير نسبت به صدا، آشکارا تماشاگر تلويزيوني را آزار مي دهد. مجموعه اين کاستي ها، اگر چه در دوره اي که کم نام و نشان ترين کشورهاي منطقه نيز صاحب کانال هاي مجهز و قدرتمند ورزشي شده اند، از امتياز صدا و سيماي کشورمان کم مي کند، اما باز براي مخاطب عام قابل تحمل تر به نظر مي رسد، از شنيدن صداي گزارشگري که بدون کوچکترين احترامي به خواست افکار عمومي، راهي دوحه شده تا بازيهاي ايران را گزارش کند. بله؛ اين روزها دوباره حرف و حديث ها در مورد جواد خياباني، در محافل ورزشي اوج گرفته و تقريباً همه جا مي توان رگه هاي درشتي از نارضايتي عمومي نسبت به حماسه سرايي هاي غلو شده او را به چشم ديد!
2) اينکه چرا سياستگذاران تلويزيون ايران «کفران نعمت» مي کنند و با وجود در اختيار داشتن چهره هاي مقبول و محبوب سراغ گزينه هاي ديگر براي اعطاي مأموريتي به اهميت حضور در جام ملتهاي آسيا مي روند، چندان بر ما روشن نيست، اما به هرحال دست اندركاران صدا و سيما مردي را به دوحه فرستاده اند که طي اين سالها، بيشترين آلرژي نسبت به صداي وي بين عمده فوتبال دوستان به وجود آمده است. نتيجه چنين سياستي هم همين مي شود که در دو بازي گذشته تيم ملي شنيديم؛ حرفهاي آقايي که هر گاه توپ از نيمه زمين حريف رد مي شد، فرياد مي کشيد، تلاشهاي چند سال اخيرش براي توليد هيجان مصنوعي و کاذب را يکجا در اين بازيها تکرار کرد و البته از همان محوطه مربوط به گزارشگر بازي، تمام بازيکنان تيم ملي را مورد هدايت و راهنمايي قرار مي داد، به يکي «خسته نباشيد» مي گفت و از ديگري مي خواست عجله کند و به توپ برسد!
3) آنچه از دورنماي رفتارهاي اخير جواد خياباني به نظر مي رسد، اين است که آقاي گزارشگر، نه تنها سيل انتقادهاي جاري عليه خودش را به رسميت نمي شناسد، بلکه اصرار دارد با نوعي لج و لجبازي بر جريان نقد موجود غلبه کند و حقانيت خودش را به کرسي بنشاند. تقاضاي اين ساليان اکثر منتقدان خياباني از او، اين بوده که سرانجام به خودش بقبولاند بازي تاريخي ايران و استراليا، همان غروب هشتم آذر 76 به پايان رسيده و گزارش مسابقات ديگر، به حال و هوايي متفاوت نياز دارد. استاد اما، بي اعتنا به اين مخالفت و مقاومت ها، بيش از 13 سال است دارد ادامه آن بازي معروف را با همان شکل گزارش مي کند و مصر هم هست که از دل هر رويدادي، يک «حماسه ملبورن» تازه دربياورد که البته براي او در مسير اين مأموريت تاريخي خود خوانده، فرقي بين بازي «استقلال- شاهين بوشهر» و «ايران- عراق» وجود ندارد. اين وسط فقط اين اعصاب مخاطب بخت برگشته است که بايد مورد هجوم «جملات جوادي» رنگارنگ قرار بگيرد؛ «آره مهدي، گل بود، خوب کاري کردي توپ رو کشيدي بيرون»، «پژمان نوري داره به نمايندگي از مردم گيلان تو تيم ملي بازي مي کنه»، «شما هم توي خونه واسه تيم ملي هورا بکشيد»، «مي خواستم بگم چه حالي ميده اين توپ بره توي گل که رفت»... نه، انگار جواد خياباني واقعاً به ياد نمي آورد 13 سال پيش خودش اعلام کرده بود «ساندرو پوهل»، سوت پايان بازي ايران و استراليا را به صدا درآورده. او هنوز همان مسابقه را گزارش مي کند، با اين تفاوت که هيجان آن شنبه تاريخي کاملاً طبيعي بوده، اما هيجان هاي اين سالها، يکسره جعلي، مصنوعي و دل به هم زن!
4) در شرايطي که شبکه «دوري الکاس» قطر که انحصار حق پخش جام ملتهاي آسيا را در اختيار دارد، با پخش تصاوير آهسته متفاوت از دوربين هاي اختصاصي اش، بدعتي مبارک و خجسته را در تلويزيون هاي آسيايي بنا گذاشته، ما با استمرار گزارشهاي مردي که بي گمان جزو سه گزينه اول فوتبال دوستان ايراني از بين گزارشگران موجود نيست، چه بايد بکنيم؟ آن هم روي مهم ترين مسابقات ملي مان؟!
Ali TiFo30
01-28-2011, 10:46 PM
براي بررسي دلايل ناكامي تيم ملي و فدراسيون / دادكان روز دوشنبه در شبكه يك حاضر ميشود
رئيس سابق فدراسيون فوتبال صبح روز دوشنبه در شبكه يك حاضر ميشود.
http://media.farsnews.com/Media/8602/Images/jpg/A0288/A0288007.jpg
امير حسين بابازاده مجري برنامه ورزشي صبح بخير ايران شبكه يك صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران در گفت و گو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس اظهار داشت: محمد دادكان روز دوشنبه ساعت 8 صبح در برنامه حاضر ميشود و حدود يك ساعت در مورد مسايل فوتبال و دلايل ناكامي تيم ملي ايران در جام ملتهاي آسيا و مديريت فدراسيون فوتبال صحبت ميكند. حضور دادكان با هماهنگي مسئولان صدا و سيما صورت ميپذيرد.
دادكان يكي از منتقدان اصلي رياست علي كفاشيان بر فدراسيون فوتبال است.
خبرگزاري فارس
Rainyboy
02-14-2011, 07:56 PM
شعبده بازي شبكه 3 و لغو بازي دوستانه ايران و اسكاتلند !
تلويزيون، حامي مالي ايران – روسيه را سكته داد
http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/02/619328_orig.jpg
مدتي است بساط استقبال ازمسابقات ليگ برتر در استوديوي شبكه سوم سيما برچيده شد و اين مسابقات بدون اجراي ويژه برنامه اين بازيها روي آنتن ميرود. در ادامه اين ماجرا صدا و سيما از پخش مسابقه دوستانه ايران و روسيه كه در دوبي برگزار شد هم امتناع كرد. اين در حالي است كه سايتهاي منتسب به صدا و سيما از چند روز پيش از پخش زنده اين بازي خبر داده بودند و در كنداكتور برنامههاي چهارشنبه گذشته شبكه سوم تايم ويژهاي براي پخش بازي ايران و روسيه در نظر گرفته شده بود. علاوه برمخاطبان تلويزيوني كه به دليل روي آنتن نرفتن اين مسابقه عصباني به نظر ميرسيدند، صداي اعتراض مديران فدراسيون فوتبال هم به گوش ميرسد. علي كفاشيان، رئيس فدراسيون فوتبال معتقد است پخش شدن بازي ايران و روسيه ادامه روند بازيهاي دوستانه تيم ملي را مختل ميكند: «كميته روابط بينالملل فدراسيون براي بازي با اسكاتلند مكاتباتي را انجام داده اما مشخص نيست اين بازي انجام خواهد شد يا خير. عدم پخش بازي ايران و روسيه باعث شد اسپانسرها متضرر شوند و همين موضوع روند مذاكره با فدراسيون فوتبال اسكاتلند را متوقف كرد.» در روزگاري كه فوتبال به يك تجارت سود آور تبديل شده اساس برگزاري بازيهايي از اين دست در همه جاي دنيا بر پايه تعامل حاميان مالي با شبكههاي تلويزيوني استوار است. صاحبان كالا و تجارت اقبال عمومي را در ميزان مخاطبان تلويزيوني جستوجو ميكنند و عدم پخش تلويزيوني يك بازي دوستانه براي عقب كشيدن حاميان مالي و آژانسهايي كه اين قبيل بازيها را ترتيب ميدهند كفايت ميكند. با اين حساب و پس از روي آنتن نرفتن بازي دوستانه ايران و روسيه، موانع بزرگي بر سر تامين هزينههاي بازي دوستانه تيمهاي ايران و اسكاتلند ايجاد شده و حاميان مالي كه قبلا از برگزاري اين بازي استقبال كرده بودند پس از اين ماجراها اقبال چنداني به بازيهاي دوستانه تيم ملي نشان نميدهند. در همين قاب عباس ترابيان، سرپرست روابط بينالملل فدراسيون فوتبال از احتمال منتفي شدن اين بازي خبر ميدهد: «پس از پخش نشدن بازي ايران و روسيه، پروسه فدراسيون براي انجام بازي دوستانه با تيمهاي مطرح دنيا هم مختل شده. با اين شرايط ديگر نميتوانيم ديدار دوستانهاي براي تيم ملي ترتيب دهيم چرا كه اسپانسرها براي حمايت مالي از تيم ملي جهت برگزاري بازيهاي دوستانه پيش قدم نميشوند. صداوسيما پيش از پخش برنامه 90 بيست و پنج دقيقه آگهي تبليغاتي پخش ميكند تا كسب درآمد كند. اين موضوع ايرادي ندارد اما بهتر است مسئولان صدا و سيما قدري هم به فكر ما باشند. پس از شكست مالي اسپانسر بازي ايران و روسيه احتمال منتفي شدن بازي دوستانه با اسكاتلند دور از ذهن نيست.» ترابيان با روايت كردن حال عمومي يكي از حاميان مالي بازي ايران و روسيه از شرايط دشوار فدراسيون فوتبال براي جذب اسپانسر براي برگزاري بازيهاي دوستانه پرده برمي دارد: «اسپانسر ديداردوستانه ايران و روسيه به دليل عدم پخش زنده اين بازي نزديك به 400 هزار دلار ضرر كرده است. شايد باور نكنيد اما پس از اين ماجرا يكي از مسئولان شركتي كه حامي مالي اين بازي بوده است، سكته كرده و در بيمارستان بستري شده. ديگر اسپانسرها جرات نميكنند با فدراسيون ايران همكاري كنند، چرا كه نميتوانند تابلويي به فروش برسانند و از امكانات پخش زنده مسابقه استفاده كنند. » شواهد نشان ميدهد كمترين ضرر عدم پخش بازي ايران و روسيه امتناع تيمهاي خوب خارجي از رويارويي با تيم ملي ايران است. ذكايي، دبير شوراي سياستگذاري ورزش صداوسيما و آقازماني، دبيرگروه ورزش شبكه سوم سيما از دادن توضيح به خبرنگاران امتناع ميكنند و دليل روي آنتن نرفتن بازي ايران و روسيه همچنان براي عموم مبهم است. با اين حال پي بردن به دلايل روي آنتن نرفتن اين بازي براي كساني كه روند پخش مسابقات فوتبال از صدا و سيما را دنبال ميكنند چندان هم دشوار نيست. روال معمول در شبكه سوم سيما پخش آگهيهاي بازرگاني دستكم 15 دقيقه قبل از هر مسابقه فوتبال است. به دليل ترافيك برنامههاي مناسبتي بهمن ماه اما مجالي براي پخش آگهي بازرگاني قبل از بازي ايران و روسيه نبود. زماني كه بازي ايران و روسيه براي صدا و سيما منفعتي ندارد و پخش اين بازي فقط به پر كردن خزانه فدراسيون فوتبال كمك كند طبعا دليلي براي پخش زنده اين مسابقه باقي نميماند.
Rainyboy
06-03-2011, 12:21 PM
مزدک جان: هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد !!!
http://u.goal.com/133100/133167_news.jpg
بعد از فینال لیگ قهرمانان اروپا،علاوه بر صحبت در مورد مسائل بازی و بعد فنی آن، نکته ای باعث ایجاد فضای بحثی جدید در علاقه مندان و فضای اینترنت شده است که در دوره ها و بازی های دیگر دیده نشده بود
"گزارش مزدک میرزایی"
شاید سوال اصلی این باشد، آیا طرفداری از تیم خاص توسط افرادی که به نسبت چهره یا صدای آشنا تری دارند و به عنوان افراد مشهور در جامعه شناخته می شوند گناه است؟
جواب با قطعیت منفی خواهد بود اما مشکل اصلی در این موضوع است که این فرد مشهور چه کسی است و این طرفداری در چه مکانی مطرح شده است
همگان میدانیم که بسیاری از افراد مهم دنیا طرفداری از تیمی خاص را آشکارا بیان می کنند، نخست وزیر اسپانیا طرفدار بارسلوناست و این علاقه را اعلام می کند. در حالی که در ایران طرفداری از یکی از دو تیم سرخابی توسط مسئولین نه چندان بلند پایه هم جنجالی عجیب به پا می کند. تفاوت در این است که شاید نخست وزیر اسپانیا این حمایت را علنی کند، اما این موضوع تاثیری در روند رقابتی بارسلونا با دیگر رقبا در لیگ اسپانیا (که تنها رئال مادرید است و باقی تیم ها فاصله نجومی با این دو دارند!)ندارد، سیستم فوتبال و لیگ این کشور کاملا مستقل است و بدون توجه به این مواضع لیگ را برگزار می شود.داوران از دست همان کسی که این صحبت را مطرح کرده حقوق دریافت نمی کنند، بودجه فدراسیون مشخص است و منبع آن معلوم، به افراد بستگی ندارد و شائبه تاثیر نظر مسئول مورد نظر بر دست اندر کاران به وجود نمی آید. البته شاید در 2 یا 3 فصل اخیر میزان حساسیت نسبت به اشتباهات داوری در بازی های بارسلونا زیاد بوده است اما این حساسیت ها شاید یک دهم این حساسیت ها در ایران هم نباشد، در کشورمان کافی است یک تیم در دو بازی از اشتباهات داوری سودی ببرد، کل سیستم داوری متهم به فساد خواهد شد و ورزشگاه از فضای توهین به داوران و فدارسیون نشین ها پر می شود.
اما موضوع دیگر این است آیا یک گزارشگربه عنوان فردی شناخته شده باید در بازی این طرفداری را نشان دهد؟ آیا گزارشگر در حین بازی و در زندگی بیرون از محل کار خود تفاوتی ندارد؟ بار ها دیده ایم و شنیده ایم که در بازی هایی که یک طرف آن تیمی ایرانی و رقیب غیر ایرانی (مخصوصا تیم های عربی) باشد، گزارش گر وظیفه خود می داند که 90 دقیقه طرفداری از تیم ایرانی را به شکلی واضحی نشان دهد، اگر توپی با فاصله زیاد از کنار دروازه تیم رقیب عبور کند با فریاد بلند گزارشگر همراه است گویی گلی در دقیقه 90 زده شده است (اگر جواد خیابانی باشد غلظت فریاد چندین برابر خواهد بود) و اگر تیم ایرانی گلی دریافت کند انگار نه انگار، مانند عبور توپ از خط طولی خواهد بود. این موضوع کاملا قابل درک و در راستای عرف بوده، بحث وطن و علاقه به آن در میان است. هر ایرانی موفقیت تیمی ایرانی در میادین بین المللی را خواستار است و گزارشگر ایرانی هم مستثنا نیست، پس همه جماعت یک رنگ هستند، چه پسر بچه ای 9 ساله که تازه طرفداری تیمی شده،چه جوان پرشور 20 ساله که هر بازی به ورزشگاه می رود و تیم مورد علاقه خود را تشویق می کند و چه گزارشگر، در این میدان همه طرفدار یک تیم هستند،همه یک صدا. اما وقتی دو تیم هر دو ایرانی یا هر دو غیر ایرانی باشد تکلیف چیست؟
کسانی که از صفحه تلویزیون بازی را تماشا می کنند، درصدی از آنها طرفدار یک تیم و باقی طرفدار تیم دوم، هر گروه نسبت به تیم مورد علاقه تعصب دارند نسبت به بازی و اتفاقات حول آن حساسیت دارند و در مقابل آن واکنش نشان می دهند. حال فرض کنید گزارشگر در بازی به شکلی واضح از تیمی طرفداری کند و در حال تعریف و تمجید باشد، آیا طرفداران تیم رقیب این موضوع را بر می تابند؟ آیا لذت تماشای بازی برای آنها تحت شعاع قرار نمی گیرد؟
مشکل این نیست که مزدک میرزایی طرفدار کدام تیم است (که اکثرا از آن اگاه هستند و بارها هم اعلام شده)، هر فرد در زندگی شخصی خود می تواند طرفدار هر تیمی باشد، اما فرق یک فرد عادی که در منزل خود بازی را تماشا می کند با کسی که به عنوان گزارشگر فعالیت می کند و صدای وی را بسیاری از مخاطبین در حین بازی گوش می دهند همین است، اینکه تعصب فردی عادی امری شخصی است و افراد کمی در مورد این طرفداری واکنش نشان می دهند، شاید در جمعی دوستانه بحثی رخ دهد و هر فرد طرف تیم مورد علاقه خود را بگیرد، اما گزارشگر برای این فعالیت می کند که فارغ از تعصبات و مسائل شخصی بازی را گزارش کند و هر چه بیشتر بر جذابیت بازی بیفزاید، علت اینکه عادل فردوسی پور گزارش گر محبوبی است این است که متفاوت و با لحنی خاص و دلنشین گزارش می کند، واهمه ای از طرح موضوعات ندارد، دایره اطلاعات وسیعی دارد و سعی می کند بیشترین جذابیت را به بازی بدهد، بدون اینکه توجهی به این موضوعات داشته باشد که تیم مورد علاقه اش برده یا باخته، خوب بازی می کند یا بد.
در فینال لیگ قهرمانان بارسلونا تیکی تاکای خود را بازی کرد و منچستریونایتد هم نتوانست با توجه به داشته های خود جلوی شکست آن را بگیرد و باخت. اما آیا اینکه 90 دقیقه گزارشگر از بزرگی بارسلونا بگوید و به این موضوع تاکید کند که منچستر باید افتخار کند که کم گل خورده در راستای بازی خوب بارسلونا بود؟ آیا تکرار این مسائل در 90 دقیقه باعث دلزدگی تماشگر تلویزیونی ولو اینکه طرفدار منچستریونایتد نباشد نخواهد شد؟ ولو اینکه طرفدارانی از بارسلونا را می شناسم که نسبت به این نوع گزارش کاملا یک طرفه واکنش نشان داده و از آن انتقاد کردند.
گزارشگر باید سعی کند بازی را گزارش کند و با لحن، صدا و نوع کلام خود بازی را تماشایی تر کند نه اینکه دائما از یک تیم تعریف کند و تیم حریف را کوچک بشمرد. نوع گزارش میرازیی مرا به این فکر برد که شاید ایالت کاتالونیا به تازگی به ایران ملحق شده و شهر منچستر مربوط به بحرین یا امارات است که این گونه جانبدارانه گزارش می کند.ارائه آمار و گفتن این موضوع که بارسلونا حاکم بازی بوده است و کاملا درست است اما اینکه تمام تیم منچستریونایتد را کوچک جلوه داد و تیم حریف را دست نیافتی دانست و تمام بازی به این دو موضوع از طرق مختلف اشاره و تاکید داشت باعث می شود صدای تلویزیون به حالت قطع برود و بازی در سکوت تماشا شود.
Ali TiFo30
07-17-2011, 05:34 PM
/تضاد رفتارها در فوتبال حرفهاي/
ناظمي: يك گزارشگر بازيكن را اسطوره ميكند و مردم را سردرگم
خبرگزاري فارس: مجري و خبرنگار صدا و سيما گفت: وقتي بازيكني در يك مسابقه با ضربه سر گلزني ميكند، گزارشگر او را اسطوره مي كند و مردم دچار سردرگمي ميشوند.
http://media.farsnews.com/Media/8711/Images/jpg/A0618/A0618905.jpg
مازيار ناظمي در گفتوگو با خبرنگار ورزشي باشگاه خبري فارس «توانا»، درخصوص شرايط فوتبال ايران و زيادهخواهي برخي بازيكنان در ليگ برتر اظهار داشت: در فوتبال ما تنها پولهايي كه رد و بدل ميشود حرفهاي است كه در اين بين خيليها نقش دارند. اگر بازيكني براي حضور در يك تيم شرط هاي عجيب مانند حضور دوستش در همان تيم، مدل ماشينش، مدل پيراهن و تيمش ميگذارد موضوع عجيبي نيست.
وي ادامه داد: براي مثال بازيكني به مارك پيراهن تيمش در ليگ برتر اعتراض كرده بود كه رفتار حرفهاي نيست. همان بازيكن به مدت 6 ماه به يكي از كشورهاي اروپايي رفت و تنها 25 دقيقه براي تيمش بازي كرد و پس از آن بدون هيچ حرفي به كشورش بازگشت. بازيكن واكنشي را از خود نشان ميدهد كه سيستم موجود اجازهاش را ميدهد.
ناظمي با بيان اينكه قواعد فوتبال ايران مشكل دارد، خاطرنشان كرد: در چنين سيستمي هركسي به خودش اجازه ميدهد دست به هركاري بزند. براي مثال باشگاهي تصميم ميگيرد كه قواعد و اصول حرفهاي را رعايت كند، اما نميتواند و بازهم براي جذب يك بازيكن تمام شروطش را قبول ميكنند.
مجري و خبرنگار صدا و سيما با مطرح كردن اين سوال كه آيا كسي باور ميكند كه برخي بازيكنان مطرح كشور با مبلغ 350 ميليون تومان قرارداد بستهاند؟ تصريح كرد: بهتر است به جاي شعار به طرف سيستم درست برويم و از مديران آگاه و دلسوز استفاده كنيم. رقابتي كه بين مديران باشگاههاي ايران بهوجود آمده اينگونه است كه اگر دربي را با پيروزي پشتسر بگذارد ميماند و درغير اين صورت وضعيتش مشخص نيست.
وي با بيان اينكه معتقدم برخورد رحمتي پس از ثبت قرارداد اشتباه نبود و كم كم بايد اين موضوع نهادينه شود ادامه داد: موضوع ديگر اين است كه بايد ببينيم كه آيا وجود اين همه رسانه در ايران لازم است؟ در آشوبزدگي قرار گرفتهايم و افراد را رو در روي يكديگر قرار ميدهيم كه اين امر اصلاً صحيح نيست.
ناظمي عنوان كرد: براي مثال بازيكني با ضربه سر به تيمي گل ميزند و گزارشگر با استفاده از كلماتي همچون "جوان اول ايران "، "جوان شايسته ايران "، "اسطوره جوانان " و... وي را الگويي ميكند براي جوانان، در حالي كه آن بازيكن اصلاً چنين ظرفيتهايي ندارد. بعدها شاهد هستيم كه همان اسطوره جوان براي بازيكنان مشكلساز ميشود و مردم دچار سردرگمي ميشوند و مي گويند چرا اين اسطوره اينگونه برخورد ميكند؟
وي افزود: حوزه رسانههاي ورزشي حساب و كتاب روشني ندارد و همه دست به قلم شدهاند و نميتوان جلوي كسي را گرفت. اگر كسي بخواهد قصابي هم باز كند بايد مراحل مختلفي را بگذراند، اما براي خبرنگاران اين ضوابط وجود ندارد.
ناظمي عنوان كرد: همنطور كه ساختار مديريتي در باشگاه هاي ايران مشكل دارد، ساختار خبرنگاران هم دچار مشكل است كه موجب ميشود برخيها از اين شرايط سواستفاده كنند.
Rainyboy
08-10-2011, 02:00 PM
تقليد صداي سرمربي راه آهن اين بار در تلويزيون!
وکيل دايي : حرکت صدا و سيما مايه تاسف است
http://www.qudsdaily.com/archive/1390/html/5/1390-05-19/picture%5C3-19.jpg
در حالي که علي دايي به تقليد صدايش در جشن پيراهن باشگاه استقلال به شدت واکنش نشان داده بود، دوشنبه شب تقليد صداي او از تلويزيون سراسري پخش شد و ماجراي اختلاف او با حبيب کاشاني به نمايش درامد.
به گزارش قدس آنلاين، پس از آنکه در جشن پيراهن باشگاه استقلال که قبل از شروع ليگ يازدهم برگزار شد و در حضور همه مسؤولان اين باشگاه صداي علي دايي تقليد شد، سرمربي پيشين تيم ملي فوتبال ايران به شدت اين اقدام را محکوم کرد و واکنش تندي به اين اتفاق داشت.
دايي با ابراز تاسف از آنچه که در جريان جشن باشگاه استقلال گذشت گفت: بي احترامي که در اين مراسم به من شده است را امروز از دوستان شنيدم متاسفانه در زمان قديم دلقک ها و آدم هاي کوچک رفتارهايي مي کردند که ديگران بخندند که امروز هم شاهد اين گونه اعمال هستيم. من به شخصه از کسي که چنين کاري را انجام داده است خورده نمي گيرم و اعتقاد دارم بزرگترها و افرادي که در آن جمع حضور داشتند نبايد اجازه بي حرمتي به چنين شخصي را مي دادند و از آنها به اين خاطر گلايه دارم.
وي افزود: آدم هاي کوچکي که مرا مسخره مي کنند اگر بد من را بگويند و يا به به و چه چه من را بگويند هيچ از من اضافه يا کم نمي کند. خوشبختانه اين مسخره بازي ها و رفتارهايي که برخي از آدم هاي کوچک انجام مي دهند هيچ تاثيري بر کار من ندارد.
سرمربي تيم راه آهن گفت: متاسفم براي دوستاني که اجازه مي دهند در مراسمي که متعلق به دومين تيم ايران از حيث تماشاگر بوده است به شخصي به اين راحتي بي احترامي شود. باشگاهي چون استقلال مي تواند براي باشگاههاي کوچکتر چون راه آهن الگو باشد با چنين کارهايي ارزش خود را پايين مي آورد. من اعتقاد دارم با چنين رفتارهايي نه من کوچک مي شوم و نه بزرگ چرا که اعتقاد دارم خفت و خواري و بزرگي و کوچکي آدم ها با خداست.
با اين شرايط بايد ديد واکنش علي دايي به برنامه خنده بازار شبکه سه سيما که دوشنبه شب و قبل از پخش بازي استقلال و داماش روي آنتن رفت چه خواهد بود. در اين برنامه سامان گوران در نقش علي دايي به اجراي برنامه پرداخت و ماجراي اختلاف هاي علي دايي که در اين برنامه " داهي " ناميده شده بود با حبيب کاشاني سرپرست باشگاه پرسپوليس که " شاکاني " ناميده شده بود ، به تصوير کشيده شد.
در همين حال وکيل سرمربي تيم فوتبال راه آهن از تمسخر اين مربي در يکي از برنامه هاي طنز تلويزيوني ابراز تاسف کرد.
" عسگري پيش بين " گفت: اين حرکت بسيار زشتي بود که صورت گرفت. واقعاً مايه تأسف است که در صدا و سيما اشخاص بزرگ فوتبال کشور و اسطوره هايي همچون علي دايي که مردم احترام زيادي براي آنها قائل هستند، به تمسخر گرفته شوند.
babak red
08-13-2011, 09:16 AM
همه مجادله لفظی مایلیکهن و فتحاللهزاده
وقتی حرمتها شکسته می شود (http://www.tabnak.ir/fa/news/183146/%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%AA%D9%87%D8%A7-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF)
صبح جمعه بیننده برنامه ای بودیم که موجبات دلخوری بسیاری از اهالی ورزش را فراهم کردو سوالی را در ذهن دوستداران ورزش،علی الخصوص فوتبال ایجاد کرد که هنوز هم شاید هیچکس پاسخ قانع کننده ای برای آن پیدا نکرده است. محمد مایلی کهن میهمان تلفنی برنامه ورزش و مردم یکی از پربیننده ترین و قدیمی ترین برنامه های ورزشی بود که رودر روی مدیرعامل استقلال قرار گرفت.
سرویس ورزشی «تابناک» ـ بحث این مقال بسیار فراتر از رنگها و مشکلات پیش آمده در خصوص اظهارات جدید مدیرفنی پرسپولیس در مورد قهرمان حذفی است چرا که بسیاری از هواداران و دوستداران استقلال پس از مشاهده این برنامه سری به نشانه تاسف تکان دادند.
به راستی ادبیات ورزشی از چه زمانی از دنیای ما رخت بربست ...
بازیکن پیشکسوتی که افتخارسرمربیگری تیم ملی ایران را در کارنامه اش به همراه دارد با چنین ادبیاتی در برنامه ای زنده لب به سخن گشود؟!
کاری به بحث پیش آمده نداریم و معتقدیم اگر چنان مساله ای وبحث تبانی در سالهای پیش بر فرض که بوده است آیا باید چنین برخوردی در مقابل صورت بگیرد؟!
وقتی بزرگتر این فوتبال از چنین دری برای مباحثه و گفتگو وارد می شود دیگر چه توقعی می توان داشت از خرده فوتبالیستهای جوانی که خام و بی تجربه به تازگی قدم در این دنیای وانفسا گذاشته اند!
آقای مایلی کهن! روی صحبت ما با شماست ...تیمی برای قهرمانی در جام حذفی تبانی کرده و شما آنقدر به آن مطمئنید که آن را رسانه ای کرده اید چرا از طریق مراجع قانونی اقدام نمی کنید؟!
این حق شما وهمه آنهایی است که ادعای سلامت کاری دارند بروید ، مدرک نشان دهید و حرفتان را به کرسی بنشانید نه اینکه به راحتی هرچه تمام تر عقبه کاری یک مدیر باشگاهی را زیر سوال ببرید! شما نه تنها با ادبیان گفتاریتان در ورزش و مردم خود را رو در روی میلیونها استقلالی قرار دارید....
مدیرمحترم فنی پرسپولیس باید به این نکته توجه کند که شاید روزی روزگاری شخص دیگری غیر از فتح اله زاده که تعامل با مردم را به خوبی بلد است رو در روی بیانات این چنین اش قرار بگیرد آیا به عواقب این موضوع اندیشیده است که آن روز چه بلایی بر سر این فوتبال و حرمتها و اصالتش خواهد آمد؟!
البته فتح اله زاده هم بی تقصیر نیست
مایلیکهن در حالی که پس از یک تساوی ناامیدکننده پرسپولیس مقابل ملوان سکوت اختیار کرده بود ، هیچکس فکر نمیکرد ۲ روز بعد گفتوگوی کوتاهش با یک برنامه تلویزیونی دوباره به صدر اخبار حاشیهای فوتبال بازگردد. حرف او درمورد یک فینال جام حذفی بود.
مایلیکهن ادعا کرد که یکی از بازیکنانی که مقابل تیم فینالیست قرار گرفته بود، در واقع برای قهرمانی آنان تلاش کرده و در نهایت تیم مورد نظر را قهرمان جام حذفی کرده است. البته مایلی کهن از بازیکن یا تیم خاصی نام نبرد ولی...
ولی فتح اله زاده که گمان می کرد منظور حاجی مایلی تیم استقلال است گفت از محمد مایلیکهن به کمیته انظباطی شکایت خواهد کرد. او همچنین گفت که مایلیکهن بهتر است در این شرایط به فکر پرسپولیس باشد و به استقلال کاری نداشته باشد. در واقع طعنه سرپرست استقلال به نتایج ضعیف پرسپولیس در ۲ هفته اول لیگ برتر بود.
همین حرفها، خیلیها را به واکنش واداشت. فرهاد مجیدی گفت که این صحبتها را نه تکذیب میکند و نه تایید. مهدی امیرآبادی گفت که چنین موضوعی صحت ندارد. ابراهیم تقیپور هم که گفته میشد همان بازیکن مدنظر مایلیکهن است، عصبانی شد و در مصاحبهای به کلی منکر چنین اتفاقی شد. ...
لطفا بروید برای حرفهایتان مدرک نشان دهید شما حتی می توانید با اثبات این موضوع جام را هم از استقلال پس بگیرید که بحث ما به هیچ وجه این موضوع نیست بلکه صحبت ما نوع برخوردهاست و مسیری که برخی آقایان در فوتبال پیش گرفته اند و مرام ورزشی و پهلوانی و ادبیات سالم ورزشی را هر روز و هر روز از فوتبال و ورزش ما دور و دورتر می کنند...
روزی،روزگاری آرزو داشتیم که با تشویق فرزندانمان به گرایش به سمت و سوی ورزش آنها را از هر گزند و ناملایمات و ناهنجاریهای اجتماعی دور کنیم و امروز....کار به جایی رسیده است که مجبوریم برنامه های ورزشی را هم برای آنها سانسور کنیم چه برسد به هل دادنشان در گام برداشتن در مسیر ورزش!
...وصبح جمعه بسی تاسف خوردیم و دلمان به حال خودمان واین فوتبال سوخت و بارها و بارها از خود پرسیدیم که...به کجا چنین شتابان ؟!که این ره که می رویم به ناکجا آباد است و بس ...
متن کامل مجادله لفظی مایلیکهن و فتحاللهزاده
محمد مایلیکهن که برای ارائه توضیحاتی در مورد نتایج پرسپولیس روی خط ارتباطی یک برنامه تلویزیونی حضور داشت با چرخشی در صحبت هایش به انتقاد از سرپرست باشگاه استقلال پرداخت و جملاتی را نثار وی کرد که واکنش علی فتح الله زاده را به دنبال داشت.
به گزارش مهر، محمد مایلی کهن صبح امروز جمعه به عنوان مدیر فنی تیم فوتبال پرسپولیس روی خط برنامه ورزش و مردم آمد و با انتقاد از وضعیت فعلی پرسپولیس گفت: در صورتیکه شرایط به همین منوال ادامه داشته باشد بنده از فردا عذرخواهی می کنم و دیگر در این تیم حضور پیدا نخواهم کرد.
وی در مورد دلایل اتخاذ این تصمیم گفت: آقای استیلی و کاشانی انسان های با حجب و حیایی هستند و با برخی اتفاقات مماشات می کنند. وقتی مربی بدنساز ما در اردوی ترکیه حضور نداشت و حالا هم یک خط در میان در تمرینات شرکت می کند چرا باید مماشات کرد و حجب و حیا به خرج داد؟
مدیر فنی تیم فوتبال پرسپولیس ادامه داد: ما نباید علائق فردی را به منافع گروهی ترجیح بدهیم. ما باید به افرادی که به ورزشگاه می آیند احترام بگذاریم و منافع آنها را در نظر بگیریم.
محمد مایلی کهن در مورد حبیب کاشانی نیز گفت: هنوز هم می گویم که کاشانی یکی از بهترین مدیرانی هستند که بعد از انقلاب هدایت باشگاه پرسپولیس را برعهده گرفته است. اما حجب و حیای ایشان هم زیادی است. وقتی مربی بدنساز اینطور رفتار می کند دیگر نباید مماشات کرد.
وی سپس در مورد شکست پرسپولیس برابر شهرداری تبریز گفت: همه ناراحت هستند. من هم ناراحتم. این هم به خاطر همان حجب و حیای زیادی است که ما مماشات می کنیم. اصلا در این مواقع مماشات معنایی ندارد. باید منافع فردی را بگذاریم کنار. من به این تیم امیدوارم اما نه با این شرایطی که داریم می رویم جلو.
مایلی کهن در پاسخ به این پرسش که چرا کاشانی حرف شما را گوش نمی کند، گفت: ایشان هم حجب و حیای خودشان را دارد. ببینند آدمی که بیشترین ساعات تلویزیونی در اختیارش است چطور به مدیرعامل باشگاه توهین می کند. همین الان هم به صدا و سیما توهین کرده است.
مایلی کهن روی سخنش را به انتقاد از علی دایی برگرداند و بدون آنکه نامی از وی ببرد افزود: ما آمده ایم معنای خاصی در مورد اسطوره ها به کار برده ایم. اسطوره یعنی چی؟ یعنی به یکی بگویند کوتوله، بگویند گالیور و مسخره. حالا یکی آمده ادای او را در آورده تا مردم بخندند این اشکال دارد؟ چه اشکالی دارد؟ دلیل عمده اش این است که شما بیشترین زمان را در اختیار ایشان قرار داده اید. ما که در این مملکت پشه کوره نبودیم.
سرمربی پیشین تیم ملی در ادامه خاطر نشان کرد: نتایجی که تیم ملی با من گرفته بیاورید ببینید چند تا بازیکن تحویل این مملکت دادم و چه نتایجی گرفتم. همین فرهاد مجیدی که آقای فتح الله زاده می خواهد حرف هایش را ترجمه کند را من در 18 سالگی از تیم امید بهمن آوردم تیم ملی و الان در 34 سالگی بهترین بازیکن لیگ برتر است.
مایلی کهن که رفته رفته عصبانی تر می شد روی سخنش را کاملا به سمت فتح الله زاده برگرداند و گفت: آقای فتح الله زاده هنوز چیزی را که نشنیده مقابلش موضع گرفته است. من مثل ایشان نیستم که هر روز بخواهم بیایم جلوی دوربین. برنامه شوک یکسال درخواست داد تا با من مصاحبه کند من هم قبول کردم اما یک شیر و پاک خورده ای آمد و با بالا و پایین کردن آن صحبت ها حرف هایم را منعکس کرد. از آن روز به بعد آقای فتح الله زاده بدترین حرف ها را در مورد من زده است.
وی ادامه داد: هی می گوید می خواهم شکایت کنم. اصلا کی رو می ترسونید آقای فتح الله زاده. از نظر کسوت که اصلا قابل قیاس با من نیستید. از نظر تحصیلات که قابل قیاس نیستید از نظر تجربیات مدیریتی قابل قیاس نیستید. به خاطر یک نسبت فامیلی آمدید و سرپرست یک باشگاه شدید. آن وقت راه به راه می گوید مایلی کهن باید استغفار کند. به مشاور حقوقی باشگاه پرسپولیس می گویید خودتی. بابا ادبیاتتون رو درست کنید. اگر هم کسی قرار است شکایت کند آن من هستم.
مایلی کهن که لحنش تندتر شده بود ادامه داد: هر وقت فتح الله زاده می آید در یک برنامه می گوید باشگاه می گوید، پول نداریم و من از چک خودم به بازیکنان می دهم. شما که از در بیرونتان می کنند از پنجره می آیید، اگر پول ندارید بگذارید بروید.
مایلی کهن در پاسخ به بهرام شفیع مجری برنامه که خواست اجازه بدهد تا سرپرست باشگاه استقلال هم حرف هایش را بزند گفت: ایشان صحبت هایشان را تا دلتان بخواهد انجام داده اند. ایشان آمدند وقتی که مجیدی و حجازی صحبت های من را تایید کردند ترجمه کردند. شما کجای ورزش بودید که حال به ما اهانت می کنید. چرا حد خودتان را نمی دانید.
در این لحظه فتح الله زاده به شفیع گفت: ایشان کم آورده است که نمی گذارد ما حرف بزنیم.
مایلی کهن گفت: کجا کم آورده ام. هم استقلالی ها و هم پرسپولیسی ها به دنبال فوتبال با شرافت هستند. این توهین هایی هم که می شود به خاطر اتفاقاتی است که شما به وجود می آورید. حالا بگذارید این برنامه شوک پخش شود حتما شما سهیم بوده اید در آن ماجرا.
فتح الله زاده در این بخش خطاب به مایلی کهن گفت: مگر شما از کجا به ورزش آمده اید. من اگر به خاطر فامیلی آمدم به خاطر نسبت خوبی آمدم. من 6 قهرمانی برای این تیم آورده ام - مایلی کهن بین حرف هایش پرید و گفت: شما 60 تا بیاورد - فتح الله زاده: اجازه بدهید ما حرف بزنیم. شما که نمی گذارید ما حرف مان را بزنیم.
مایلی کهن: بنده از زمین های خاکی آمدم. من تحصیلاتم ورزشی است. شما به قدر کافی صحبت کردید و فحش دادید و هی ماه رمضان را بهانه می کنید و توهین می کنید.
فتح الله زاده: این کم آورده است و نمی گذارد ما حرف بزنیم.
مایلی کهن: من کم آوردم
فتح الله زاده: ایشان که از مادرشان بازیکن به دنیا نیامدند. من آمدم ولی مدیر توانایی بودم و چند قهرمانی برای این باشگاه آورده ام. سوال من این است همین مدیری که شما می گویید بهترین است از کجا آمده است من که سابقه ام بیشتر است. مردم را گول نزن آقای مایلی کهن تو فکر می کنی هر وقت بخواهی می توانی هر چیزی بگویی و به خاطر اینکه بگویی متدین هستید به همه توهین کنید.
مایلی کهن: کی گفته من متدین هستم.
فتح الله زاده: حرف من را قطع نکن. یه خورده ادب داشته باش و حرف را قطع نکن. حرفت را زدی من گوش کردم. شما تهمت زدید که پول گرفته یک بازیکن در فینال جام حذفی.
مایلی کهن: هنوز که این برنامه پخش نشده شما چطور اظهار نظر می کنید. اگر شب ها نمی خوابید بروید. چرا از در بیرونت می کنند از پنجره می آیی.
فتح الله زاده : به تو ربطی ندارد
مایلی کهن: تو نه شما
فتح الله زاده: تو... تو.... تو
شفیع: آقایان زشت است این حرف ها.
مایلی کهن: اصلا شما بلد نیستی حرف بزنی. فرهاد مجیدی حرف می زند شما ترجمه اش می کنی. شماها عاملی شدید که مردم به همدیگر اهانت کنند.
فتح الله زاده در ادامه که وقت بیشتری پیدا کرد اظهار نظرش را اینگونه ادامه داد: ایشان گفتند که جام حذفی اینطور شده من هم گفتم از آدمی که متدین است بعید است که اینگونه اظهار نظر کند. تحصیلات من از تو بیشتر است سابقه ورزشی ام از تو بیشتر است. دو سال آمده توی پرسپولیس بازی کرده می خواهد یقه همه را بگیرید. اینطور که نمی شود بازی کرد. احترام بگذار مرد حسابی. یک مسلمان که تهمت نمی زند. باید می رفت کمیته انضباطی و مدرکش را نشان می داد. یا مصاحبه می کرد و حرف هایش را تکذیب می کرد. این حرف ها درست نیست. ما باید مودبانه صحبت می کنیم و حرمت ها را نگه داریم. زشت است این حرف ها.
سرپرست باشگاه استقلال در شرایطی این حرف ها را به زبان آورد که برنامه ورزش و مردم به پایان رسید و به دلیل پخش شدن تیتراژ پایانی برنامه دو طرف اجازه بحث بیشتر پیدا نکردند. متاسفانه لفظ توهین آمیز طرفین باعث شد حرمت های زیادی از بین برود و چهره فوتبال بیشتر از قبل در نزد اذهان عمومی خدشه دار شود.
Rainyboy
08-13-2011, 07:17 PM
واكنش متفاوت كاشانی به «خندهبازار»!!!
http://www.ayandenews.com/storage/images/20110810012918cb-69473_634484938408696129_m.jpg
همزمان با پخش برنامه طنز شبكه سوم سیما درباره اتفاقات اخیر باشگاه پرسپولیس میان حبیب كاشانی و علی دایی، بسیاری از اهالی فوتبال بر این باور بودند كه طرفین درگیر در این ماجرا نسبت به پخش آیتم طنز برنامه خنده بازار واكنش تندی نشان خواهند داد اما واكنش كاشانی و دایی نسبت به پخش این برنامه متفاوت بود. حبیب كاشانی، سرپرست باشگاه پرسپولیس در واكنش به پخش برنامه خنده بازار از شبكه سوم سیما گفت: «چه ایرادی دارد كه مردم ایران شاد شوند. به عقیده من اگر مردم ایران خوشحال شوند هیچ مشكلی ندارد كه از دریچه طنز رفتار افراد مدنظر قرار گیرد، ما باید بپذیریم كه مسؤولان اجرایی باید برای كسب موفقیت ظرفیت خود را بالا ببرند، اگر رسانه حق انتقاد نداشته باشد كه دیگر رسانه نیست». سرپرست باشگاه پرسپولیس كه در جمع خبرنگاران روزنامه پرسپولیس، ویژهبرنامه خندهبازار را تماشا میكرد، درباره نقشآفرینی هنرمندان تلویزیون درباره اتفاقات اخیر باشگاه پرسپولیس گفت: «برای من عجیب بود همه به من زنگ زدند گفتند دیدید چگونه ادای شما را درآوردند؟ باید نسبت به این مساله واكنش نشان دهید، خیلی حساس نشدم اما صبح سهشنبه كه به باشگاه آمدم همه درباره این مساله حرف میزدند تا اینكه خودم این فیلم را دیدم، از نظر من هیچ ایرادی نداشت كه ادای مرا درآوردند، مگر بیاحترامی كردند، برنامه طنز خاصیتش این است كه مردم با تماشای آن بخندند، حال چه سعادتی بزرگتر از اینكه مردم خوشحال شدند». این در حالی است که علی دایی درباره پخش این برنامه واكنش شدید نشان داده و بشدت از مدیریت صدا و سیما انتقاد كرده است. برنامه طنز «خنده بازار» که این شبها از شبکه 3 سیما پخش میشود با استقبال گسترده مخاطبان مواجه شده است.
mahi.f
08-16-2011, 01:22 PM
سامان گوران:بايد آستانه نقدپذيريمان را بالاتر ببريم
سامان گوران درخصوص صحبت هايي که طي روزهاي اخير درباره تقليد حرکات و صداي علي دايي در برنامه طنز خنده بازار مطرح شده، به خبرنگار ورزشي برنا گفت: خيلي از افراد در حدي نيستند که بخواهند در اين باره نظر بدهند. متاسفانه برخي اطرافيان علي دايي پياز داغ اين موضوع را زياد کردند. فکر مي کنم بايد آستانه نقدپذيريمان را بالاتر ببريم تا تحمل برخي مسائل را داشته باشيم.
وي افزود: قصدم اين است که تحمل افراد بيشتر شود. فقط به دنبال نشان دادن اشتباهات هستم و نمي خواهم کسي را مسخره کنم. معتقدم اگر کسي نقد نشود، مطمئناً نمي تواند موفق باشد.
اين بازيگر طنز تلويزيون با اشاره به اجراي چنين حرکاتي در خارج از کشور اظهار داشت: در ايتاليا براي بازيکنان بزرگ لطيفه مي سازند. در کشورهاي ديگر حتي عروسک برخي افراد ساخته مي شود و به نمايش درمي آيد، اما اعتراضي نيست. مي دانم دايي قلب رئوفي دارد، اما برخي افراد مساله را جوري توضيح مي دهند که خودشان را پيش او عزيز جلوه بدهند.
گوران با تاکيد بر اينکه قصد تمسخر کسي را ندارد، به برنا گفت: خداوند اين قدرت را به من داده که صداي همه را تقليد کنم. در موضوع علي دايي هم هرگز قصد تمسخر نداشتم. اگر ذره اي اين فکر در من باشد، از خدا مي خواهم که قدرت تقليد را از اين بنده حقيرش بگيرد. در اداي حرکات و صداي دايي شيوه متعادلي را در پيش گرفتم، زياده روي نکردم و اتفاقاً وسواس زيادي هم به خرج دادم. در اين چند روز انتقادات زيادي از من شد، اما اين رسمش نبود که اينگونه برخورد کنند.
او در ادامه عنوان کرد: درباره حبيب کاشاني نيز باشگاه پرسپوليس گفت با توجه به اينکه کاشاني از شاد شدن مردم خوشحال شده است، او اعتراضي نسبت به تقليد صدا و حرکاتش ندارد.
گوران درباره برخورد مسوولان صدا و سيما با انتقادات گفت: مسوولان از ساختن اينگونه برنامهها استقبال کردند و حتي اعلام نمودند که مي توانيم پا را فراتر بگذاريم.
Rainyboy
09-03-2011, 08:11 PM
لزوم وجود شبكه ورزش اثبات شد
http://www.navad.net/NewsPic/Large1390/6/12/5102183.jpg
تصور ميكنيم آنچه صدا و سيما مبني بر چند برابر بودن تعداد تماشاگران سريالي به اسم ستايش نسبت به فوتبال گفت به نوعي يك مانور بود و نه يك واقعيت! در واقع اگر صدا و سيما اعلام ميكرد كه اين سريال پربينندهتر از بازيهاي تيمملي ايران است و به دليل سياست گذاريهاي غلط فدراسيون فوتبال در مورد تيم ملي و عدم برگزاري بازيهاي رسمي و تداركاتي بزرگ و متعدد طي دو سال اخير و ريزش تماشاگر به دليل نتايج بد اين تيم، اين خبر را باور ميكرديم اما اينكه بگويند سريالي به اسم ستايش بيشتر از فوتبال بيننده دارد يك حرف غيركارشناسي و غلط است.
به واقع اين حرف به زعم ما به آن دليل گفته شد كه بسياري از كارشناسان به اين باور هستند كه بخش عمدهاي از درآمد صدا و سيما كه بودجه بسيار بزرگي محسوب ميشود از راه فوتبال و بازيهاي پربيننده ليگ به دست ميآيد و آن حرف به نوعي مقابله با اين حرف كارشناسان گفته شده است و حرف سريال ستايش كجا و بينندههاي چند ميليوني فوتبال كجا؟
با اين حال تصور ميكنيم كه اين حرف به سود فوتبال تمام ميشود، چرا كه لزوم راه اندازي شبكه اختصاصي ورزش و خروج از قرنطينه آن از شبكه سوم سيما به شدت احساس شد و به وضوح معلوم شد كه مسئولان شبكه سوم سيما از اهميت آنچه كه به صورت يك موهبت در اختيارشان قرار گرفته بيخبر هستند وگرنه اينكه فوتبال از شبكه دوم پخش شود يا سوم چيزي را براي مردم عوض نميكند چرا كه هر دو شبكه سراسري هستند و تكليفشان با خودشان معلوم است.
شبكه اختصاصي ورزش بايد راه اندازي شود تا اين بحثها و حرفهاي غير اجتماعي ديگر مطرح نباشد و حق انتخاب با بينندگان باشد و نه با مسئوليني كه بعضا قلب واقعيت مي كنند.
دوباره به ليگ برتر نگاه كنيد! سرخابيها به يمن بركت ماه مبارك رمضان كه ساعت بازيها را در ساعتي درستتر برگزار كرد كمتر از 60 هزار تماشاگر نداشتند آن هم براي بازيهايي كه از حساسيت فوقالعادهاي برخوردار نبود!
اين مسئله البته يكي دو اتفاق مثبت ديگر را هم رقم زد كه اولينش تولد يك گزارشگر جوان و توانا به نام اميد گلمكاني بود كه در شبكه دوم سيما مشغول به كار است و تجربه خوبي هم دارد. ديروز صبح اعلام شد كه اميد گلمكاني بازي ايران با اندونزي را گزارش خواهد كرد و اين به خودي خود يعني فرصتي براي ظهور پديدههاي جديد در عرصهاي كه منو پول چند نفر خاص بود (گزارشگرهاي شبكه سوم البته به هيچ وجه بد نيستند بلكه منظور ما پيدايش فضا براي ديگران است) به هر حال اين بگير و ببند و آن اتفاق دستاوردهاي بسيار مثبتي براي فوتبال داشت و همانطور كه تاكيد كرديم لزوم تاسيس شبكه ورزش را براي همه مشخص كرد چرا كه صنعت فوتبال بسيار بزرگ و چرخه مالياش بسيار فراتر از آن است كه خيليها تصور ميكنند و حالا اين شرايط كاملا احساس ميشود آنجا كه شبكه سوم كه ملقب است به شبكه جوان بازي تيمملي ايران در راه جام جهاني 2012 را كه از نظر اهميت بسيار بالا است كنار ميگذارد و به سريالهاي كم بيننده تلويزيون بها ميدهد تا از همين حالا لابد بدون فوتبال بودن را تمرين كند چرا كه پس از مدتي شبكه اختصاصي ورزش همه فوتبالها را به سود خود ضبط خواهد كرد و اين ثروت بزرگ را در اختيار خود خواهد گرفت فقط اميدواريم از اين جابه جايي ثروت، ليگ برتر و در نهايت فوتبال ايران كه مهمترين و تاثيرگذارترين پديده اجتماعي در دنيا و البته ايران است هم سهم واقعي خود را به دست آورد و در اين پروسه سرش بيكلاه نماند
محمد سررشتهداري-90
Rainyboy
12-26-2011, 08:03 PM
از دنيزلي سه ميلياردي تا تلويزيون سي هزار توماني!
http://www.jamnews.ir/Images/News/Smal_Pic/1-10-1390/IMAGE634602290835937500.jpg
وقتي با دستمزد افندي، ميتوان 11 سال «برنامه نود» ساخت
1) يكي از جملات كليدي مصطفي دنيزلي در اولين كنفرانس مطبوعاتياش در تهران اين بود: «پولي كه از پرسپوليس ميگيرم، به اندازه دستمزدي است كه از تلويزيون تركيه دريافت ميكردم.» اشاره افندي به قراردادي است كه با شبكه «ليگ تيوي» اين كشور داشت و اخيرا قبل از عزيمتش به تهران، مدت آن به پايان رسيد. مصطفي دنيزلي هميشه چهره جذابي براي رسانههاي تصويري تركيه بوده؛ تا آنجا كه معمولا اوقات بيكارياش را با حضور در شبكههاي مختلف تلويزيوني به عنوان مفسر و تحليلگر پر ميكرده است. او حتي در دوره قبلي حضورش در پرسپوليس، با چنين عنواني طرف قرارداد كانال CNN ترك بود و به همين دليل در مقطعي هر هفته يك بار به تركيه سفر ميكرد. نكته قابل بحث و تاملبرانگيز در اين رابطه اما، ادعايي است كه آقا مصطفي در مورد رقم دريافتياش از اين شبكهها دارد. بيگمان پرداخت دو، سه ميليون دلار حقوق سالانه به يك مربي در سطح او، از سوي باشگاهي مثل پرسپوليس اتفاق عجيبي نيست، اما بايد بپذيريم چنين مبلغي براي يك كارشناس تلويزيوني كه قرار است هفتهاي دو ساعت به تفسير مسابقات مختلف بپردازد، هنگفت و سرسامآور تلقي ميشود. با توجه به حدس و گمانهايي كه در مورد رقم قرارداد دنيزلي با باشگاه پرسپوليس وجود دارد، ميتوان به اين جمعبندي رسيد كه فقط دستمزد پرداختي شبكه ليگ تيوي تركيه به او، تقريبا برابر است با مجموع هزينههايي كه براي 11 سال توليد برنامه نود در تلويزيون دولتي ايران صورت ميگيرد! اين اعداد وارقام، اين محاسبات رياضي و اين معادلات ساده اقتصادي، زبان دارند و با شيواترين بيان ممكن با ما حرف ميزنند. آنها توضيح ميدهند كه چرا رسانههاي كشوري مثل تركيه ميتوانند در روند روبهرشد فوتبال كشورشان تاثيرگذار باشند و مخاطبان را راضي نگه دارند، اما در ايران چنين اتفاقي به ندرت رخ ميدهد.
2) راه گريزي از پذيرش اين حقيقت وجود ندارد كه فوتبال امروز، يك مهارت ويژه و مدرن است كه كليدش را بايد دست اهل فن و افراد كاردان سپرد. اگر قرار است يك برنامه تلويزيوني به غناي بار فني مخاطبانش كمك كند، بايد دست به جيب شود و هزينههاي گزاف استخدام فكر و انديشه خلاق و نيرومند را بپردازد. اگر تركها دو ميليون دلار به دنيزلي ميدهند، اگر اماراتيها رودگوليت و آراگونس را به كشورشان ميكشانند و اگر قطريها براي تحليل مسابقات مختلف از حضور امثال آلن شيرر، تري ونبلز و ديبوئر استفاده ميكنند، دليلش اين است كه قصد دارند برنامهاي با كيفيت داشته باشند و به افزايش دانش فني اهالي فوتبالشان كمك كنند. رويه كار در اين قبيل كشورها كه تخصصي بودن علم «فوتبال» را به رسميت شناختهاند، اين نيست كه تحليل عملكرد گوارديولا در الكلاسيكو را به مجيد صالح بسپارند و از مجتبي تقوي هم بخواهند اشكالات مورينيو را بگيرد! كارشناسان تلويزيوني در رسانههاي اين ممالك،از تعدادي چهره موجه و معتبر فوتبال جهان تشكيل ميشوند كه هر جملهشان ارزشي به اندازه طلا و جواهر دارد؛ درست برعكس آنچه در صداوسيماي ايران رخ ميدهد و اغلب ميهمانان ميكوشند تا خلاء بضاعت فنيشان را با واژهبازي، دكلمهوار حرف زدن و تكان دادن سر و دستشان جبران كنند. بدون شك فوتبال تركيه امروز داور خوب كم ندارد، اما آنها براي كارشناسي دقيقتر و ارتقا دادن سطح كيفي اين حوزه، سراغ يكي از بهترين قاضيان فوتبال معاصر جهان ميروند و با دعوت هفتگي از ماركوس مرك، عملكرد داورانشان را در معرض قضاوت اين آلماني نامدار قرار ميدهند. تصورش را بكنيد؛ چه نكتهها كه داوران جوان ترك از مرك نميآموزند و چه انگيزههايي كه حضور مستمر چنين كارشناسي، براي آنها ايجاد نميكند. اين وضع را مقايسه كنيد با شرايط حاكم بر فوتبال ايران كه در آن گاهي تكليف يك هند ساده براي سالها روشن نميشود و مجهول باقي ميماند!
3) ممكن است اين تصور وجود داشته باشد كه اقتضائات اداره دولتي صداوسيما در ايران و نيز فقدان نقدينگي كافي در اين عرصه، كار را براي تكرار اين قبيل خاصه خرجيها و بهبود بخشيدن به سطح كيفي برنامههاي ورزشي دشوار ميكند. اين توجيه اما، مطلقا غيرقابل پذيرش است. امروزه اقبال گسترده انواع و اقسام اسپانسرها به شوهاي فوتبالي، كمك ميكند تا دغدغه چنداني براي سرمايهگذاري در اين حوزه وجود نداشته باشد. فراموش نكنيم در همين ساختار كنوني جامجم، شبكه تهران موفق شد در طول برگزاري جامجهاني 2010 يكي از بهترين بازيكنان تاريخ فوتبال برزيل را به ايران بكشاند و از حضور شبانه جرزينهو در استوديوي برنامه ورزشياش استفاده كند. جالب اينكه در آن مقطع صددرصد هزينههاي دعوت از اين ستاره سابق دنياي فوتبال به كمك اسپانسرها به اين شبكه برگشت داده شد، اما فقدان درايت كافي و مديريت كارآمد، باعث ميشود چنين اتفاقاتي در تلويزيون ما تكرار نشوند. تا زماني كه الگوي «بساز، دررو» در برنامههاي ورزشي ايران حرف اول را ميزند و كسي حاضر نيست كمي خلاقيت در اين زمينه به خرج بدهد، سهم ما بايد هم شنيدن سخنان تكراري، غيركارشناسي و بيفايده همان ميهمانان هميشگي اين قبيل برنامهها باشد.
4) مصطفي دنيزلي براي كمتر از 10 ساعت بحث كارشناسي در تلويزيون تركيه در طول یک ماه، هر فصل حدود سه ميليارد تومان پول ميگيرد و اين در حالي است كه گزارشگران ايراني در ازای گزارش هر يك مسابقه فوتبال، فقط 30 هزار تومان دستمزد از صداوسيما دريافت ميكنند! خروجيهاي متفاوت، حاصل تفكرات متفاوتاند. در اين شرايط آيا فاصله كهكشاني برنامهسازي ورزشي در تلويزيون كشوري مثل تركيه با نمونههاي ايراني، واقعا جاي تعجب دارد؟!
رسول بهروش
alikaka22
12-27-2011, 12:35 AM
این 30 هزار تومن رو مطمئنی؟من باورم نشد.2 کیلو ماست هم نمیدن 30 تومن
babak red
04-04-2012, 11:00 AM
جدول پخش فوتبال از تلویزیون
چهارشنبه 16/01/1391 ساعت : 20:05
ليگ قهرمانان آسيا گروه d : الغرافه قطر - پرسپوليس
چهارشنبه 16/01/1391 ساعت : 23:15
ليگ قهرمانان اروپا : چلسي - بنفيکا
پنجشنبه 17/01/1391 ساعت : 01:30
ليگ قهرمانان اروپا (با تاخير) : رئال مادريد - آپوئل نيکوزيا
يکشنبه 20/01/1391 ساعت : 19:00
هفته 29 ليگ برتر : پرسپوليس - داماش گيلان
DipDish
04-20-2012, 11:03 AM
بهرام شفیع گزارشگر قدیمی فوتبال ایران نکته ای گفت که نشان می دهد ، همه آمار اعلام شده درباره تماشاگران را به چالش می کشد.
بهرام شفیع وقتی خبر خبرورشی را که در آن اشاره شده بود ، در بازی ایران و موریتانی ، 97 هزار جای خالی در آزادی وجود داشته ، درباره نکته ای سخن گفت که بی شک به دلیل مسئولیت های اجرایی اش در این 30 سال در ورزش کشور ، می تواند مورد استناد باشد:« من آن اوایل انقلاب ، اسناد به جای مانده از دوره ساخت این ورزشگاه را می خواندم که در آن دقیقا اشاره شده بود که اگر در طبقه دوم ورزشگاه ، افراد به صورت سرپایی بازی را تماشا کنند ، گنجایش نهایی استادیوم ، 90 هزار نفر خواهد بود.» این درحالی است که فقط برای بازی پرسپولیس و الغرافه ، رکورد 96 هزار نفر به تشکیلات فوتبال آسیا اعلام شده است. این درحالی است که در زمان ساخت آزادی ، طبقه اول استادیم صندلی نداشته است و از 10 سال قبل با صندلی دار شدن طبقه اول ، گنجایش این طبقه به 34 هزار نفر کاهش یافته است.
Ali TiFo30
05-01-2012, 10:54 PM
اندر مکافات جواد خياباني!
بازي ديشب سيتي و يونايتد را مزدک ميرزايي براي شبکه 3 گزارش کرد، اما باز هم اين جواد خياباني بود که در استوديو حضور داشت و...
فوتبال آنلاين:
بازي ديشب سيتي و يونايتد را مزدک ميرزايي براي شبکه 3 گزارش کرد، اما باز هم اين جواد خياباني بود که در استوديو حضور داشت و . . .
حضور داشت و دوباره اعصاب ميبرد. البته موجب تفرج خاطر هم بود، اما مسلما نه براي هوادار منچستري که بيداري بامدادي را به جان خريده تا فينال ليگ برتر را ببيند و بفهمد کاپ دست کيست.هواداري كه نشسته تا به صحبتهاي کارشناس مسلط برنامه يعني آقاي محصص گوش بدهد و کمي با پيچ و خم تاکتيکي داربي داربيهاي جزيره آشنا شود، اما . . .
جناب آقاي خياباني که اين روزها بيشتر هر روز ديگر تأخير دارد اين بار هم مانند بازي پرسپوليس و الغرافه که صحنه آهسته گل پرسپوليس در بازي تمام شده را گل الغرافه اعلام کرد و برايش تأسف هم خورد، با delay چند روزه در استوديو حضور پيدا كرده بود. خلاصه که آقاي مجري حسابي روي بازي بارسا و چلسي گير کرده بود و تا انتها هم بيخيال جريان نشد.
از جمله سؤالات جالب و فني که ايشان در ذهن ميپروراندند:
آقاي محصص پپگوارديولا گفته است بعد از چهار سال، ديگر چيز جديدي براي آموختن به بازيکنان نداشتم و براي همين رفتم. بايد اطلاعاتم را تازه کنم و دوباره بيايم. پس چگونه فرگوسن اين همه سال ميآموزد؟
حال شما بنشين پيدا کن رابطه گوارديولا با فرگوسن و ربط اين مطلب را به دربي منچستر و جمله مربوط را در کنفرانس خبري که قطعا روح پپ هم از اين جمله خبر ندارد که ندارد.
اگر اين بازي را منچستر ببازد عصر فرگوسن مانند پپ تمام ميشود؟
حال جناب آقاي محصص با چشماني (خيلي) باز مي نگرد که مگر فرگوسن،ماموت و دايناسور است که عصرش تمام شود يا مگر عصر پپ تمام شده و الان شب شده يا اصلاً من به عنوان کارشناس مسائل فوتبال بايد به اين سوال چه جوابي بدهم!تاكتيك،استراتژي،تركي و هزار مسئله تكنيكي ديگر چه مي شود.
در فاصله بين دو نيمه هم ايشان به تحليل فني خود ادامه دادند:
ديديد که بازي فقط الکلاسيکو نيست و رقابت بسيار جذابي بود!
دخيا گفته است ما مثل چلسي نيستيم که دم دروازه خود اتوبوس پارک کنيم!
اگر يک تيمي زياد پاس بدهد يعني قويتر است؟(اشتباه نكنيد،اشاره به بارسا)
دفاع مطلق مانند دفاع چلسي هم جزئي از فوتبال است.
چرا منچستر نتوانست مانند چلسي باشد، دفاع کند و به گل برسد؟
و در پايان بازي:
چلسي بارسا را برد و سيتي هم يونايتد را!آيا تفكر دفاعي دارد جا مي افتد؟
و گويا در اين لحظه فردي مطلع از پشت صحنه فرياد بر آورد كه به جان خود پپ و دي متئو قسم كه بازي آن ها تمام شده و اين دربي منچستر است.اين گونه شد كه شيخ ما متحول گرديده و دو سوال پاياني خود را حرام يونايتد و سيتي كردند.
در حالي كه مانچيني خودش فوروارد بوده چرا در پايان بازي روي به بازي دفاعي آورد!؟(اولا سيتي به هيچ وجه در دفاع نرفت.ثانيا پست قبلي مانچيني چه ربطي به دقايق پاياني بازي حساسي كه تيم او برنده آن شده دارد؟ثالثا ...)
و با آمدن آمار بازي مبني بر پنج موقعيت خطرناك سيتي و برتري اين تيم در مالكيت توپ:
اين چه دفاعي است كه هم بيشتر حمله كرده و هم توپ را بيشتر در اختيار داشته است؟
با آرزوي صبر جميل براي آقاي محصص،بينندگان و آيندگان.
((نادر كيميايي))
Ali TiFo30
06-06-2012, 06:57 PM
جدول زمانی پخش مسابقات یورو 2012 از شبکه 3 سیما
روابط عمومی سیمای جمهوری اسلامی ایران برنامه پخش مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا را اعلام کرد.
به گزارش خبرآنلاین، طبق روال مرسوم شبکه سه سیما مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپا را برای علاقهمندان به این رشته ورزشی پخش میکند.
پخش مسابقات از جمعه 19 خرداد آغاز میشود و با پخش دیدار نهایی یکشنبه 11 تیر پایان مییابد.
در روزهای برگزاری مسابقات دو دیدار به ترتیب ساعات 20 و 30 دقیقه و 23 و 15 دقیقه به وقت تهران پخش خواهد شد. همچنین از شنبه 27 تا سه شنبه 30 خردادماه، بازیها از سوی دو شبکه سه سیما و شبکه ورزش رادیو در ساعت 23 و 15 دقیقه پخش میشوند.
جدول پخش مسابقات فوتبال جام ملت های اروپا به این شرح است:
بازیهای مرحله گروهی
تاریخ
مسابقه
ساعت
(بوقت تهران)
گروه
جـمـعـه 19/3/91
لهستان – یونان
20:30
a
روسیه – چک
23:15
شـنـبـه 20/3/91
هلند – دانمارک
20:30
b
آلمان – پرتغال
23:15
یـکشـنـبـه 21/3/91
اسپانیا – ایتالیا
20:30
c
جمهوری ایرلند-کرواسی
23:15
دوشـنـبـه 22/3/91
فرانسه – انگلیس
20:30
d
اوکراین – سوئد
23:15
سـه شنـبـه 23/3/91
یونان- جمهوری چک
20:30
a
لهستان – روسیه
23:15
چهـارشـنـبـه 24/3/91
دانمارک – پرتغال
23:15
b
هلند – آلمان
20:30
پنـجشـنـبـه 25/3/91
ایتالیا – کرواسی
20:30
c
اسپانیا – جمهوری ایرلند
23:15
جـمـعـه 26/3/91
اوکراین – فرانسه
20:30
d
سوئد – انگلیس
23:15
بازی های جدول زیر که روزانه دو بازی را شامل میشود، به طور همزمان از شبکه سه سیما و شبکه ورزش پخش میشوند. بازی پخششده از شبکه ورزش پس از اتمام پخش مسابقه فوتبال از شبکه سه باز پخش خواهد شد.
بازیهای مرحله یک هشتم نهایی
تاریخ
مسابقه
ساعت
(بوقت تهران)
گروه
شـنـبـه 27/3/91
جمهوری چک – لهستان
23:15
a
یونان - روسیه
یـکشـنـبـه 28/3/91
پرتغال – هلند
23:15
b
دانمارک – آلمان
دوشـنـبـه 29/3/91
کرواسی – اسپانیا
23:15
c
ایتالیا- جمهوری ایرلند
سـه شنـبـه 30/3/91
انگلیس – اوکراین
23:15
d
سوئد - فرانسه
بازیهای مرحله یک چهارم نهایی
تاریخ
مسابقه
ساعت
(بوقت تهران)
پنـجشـنـبـه 1/4/91
اول گروه a- دوم گروه b
23:15
جـمـعـه 2/4/91
اول گروه b - دوم گروه a
23:15
شـنـبـه 3/4/91
اول گروه c - دوم گروه d
23:15
یـکشـنـبـه 4/4/91
اول گروه d- دوم گروه c
23:15
بازیهای مرحله نیمه نهایی
تاریخ
مسابقه
ساعت
(بوقت تهران)
چهـارشـنـبـه 7/4/91
برندگان دیدارهای اول و دوم یک چهارم نهایی
23:15
پنـجشـنـبـه 8/4/91
برندگان دیدارهای سوم و چهارم یک چهارم نهایی
23:15
بازی فینال
تاریخ
مسابقه
ساعت
(بوقت تهران)
یـکشـنـبـه 11/4/91
برندگان دو دیدار نیمه نهایی
23:15
babak red
06-21-2012, 11:07 AM
پنجشنبه 01/04/1391 ساعت : 23:15
يک چهارم نهايي يورو 2012 : جمهوري چک - پرتغال
زنده از شبکه سه
جمعه 02/04/1391 ساعت : 23:15
يک چهارم نهايي يورو 2012 : آلمان - يونان
زنده از شبکه سه
شنبه 03/04/1391 ساعت : 23:15
يک چهارم نهايي يورو 2012 : اسپانيا - فرانسه
زنده از شبکه سه
يکشنبه 04/04/1391 ساعت : 23:15
يک چهارم نهايي يورو 2012 : انگليس - ايتاليا
زنده از شبکه سه
Rainyboy
07-17-2012, 10:01 AM
اختلاف 150 میلیاردی فدراسیون با صدا و سیما
قصه تکراری حق پخش
http://jamejamonline.ir/Media/images/1389/12/20/L00837976698.jpg
ديگر كمتر كسي است كه نداند كسب درآمد از پخش تلويزيوني بازيها يكي از منابع اصلي باشگاههاي فوتبال در جهان براي درآمدزايي است اما طبق قانون نانوشتهاي كه هميشه در فوتبال ايران بوده، حق پخش همانند خيلي از آيتمهاي ديگر حرفهاي شدن در ليگ ما اجرايي نشده است. در 3-2 سال گذشته البته فدراسيون تا آستانه تهديد براي گرفتن حق پخش پيش رفت و صدا و سيما را مجاب كرد حداقل نياز فوتبال را برآورده كند. سال گذشته هم فدراسيون براي بازيهاي ليگ برتر حق پخش 150 ميليارد توماني درخواست كرده بود كه البته پرداخت آن از
گروه ورزشي: کمتر کسی فکرش را میکرد اینبار کفاشیان و فدراسیون تحت امرش مقابل صدا و سیما سفت و محکم بایستند و حتی قراردادی که بابت حق پخش با این سازمان داشتند را فسخ کنند. این به نوعی یک غافلگیری بود از طرف فردی که خیلیها مدعی بودند اختیاری از خودش در تصمیمگیریها ندارد. «بالاخره باید از یک جایی شروع میکردیم»، کفاشیان این را میگوید و ادامه میدهد: «از یک ماه پیش ما چنین تصمیمی گرفتیم. حتی نامه نوشتیم و با شرکتی که مدنظرمان بود قرارداد بستیم. شرکت فرهنگی لوح مهر صبا طرف قرارداد ماست؛ یک شرکت تبلیغاتی است که در واقع جلودار ما در دریافت حق پخش واقعی فوتبال هستند. یک کف و سقفی هم در نظر گرفتهاند و گفتهاند پولی به مراتب بیشتر از چیزی که الان نصیب فوتبال میشود، درمیآورند. از طرفی قرار نیست پول زیادی نصیب آنها شود. آنها تنها چیزی به عنوان کارمزد از این پول میگیرند و بقیهاش به فوتبال میرسد. ما نمیخواهیم صدا و سیما این وسط ضرر کند، درصدی هم برای آنها مشخص شده. ما میگوییم فوتبال باید از تبلیغات قبل و بعد از مسابقات سهم ببرد. اگر این اتفاق بیفتد دیگر باشگاهها هم اینقدر درگیر درآمدزایی نخواهند بود و اینقدر از فلان مسؤول جواب نه یا آره نمیشنوند، دیگر هم نیازی نیست برای پول به بخشهای مختلف مراجعه کنند. در واقع ما میخواهیم مشکلات مالی فوتبال حل شود». وی با بیان اینکه آنها توقعی ندارند که صدا و سیما از جیب خودش به فدراسیون پول بدهد، حرفهایش را اینطور ادامه میدهد: «بالاخره ما توقع نداریم صدا و سیما از جیب خودش بدهد بلکه ما میگوییم از تبلیغات بخشی به ما برسد و بخشی به صدا و سیما. بیشتر از حقمان هم دنبالش نیستیم. امیدواریم خواستههای ما تحقق پیدا کند. در هر صورت شرکتی که با ما قرارداد بسته ادعا دارد 150 میلیارد درآمدزایی خواهد داشت و محاسبات لازم را انجام دادهاند و به قول معروف اینکاره هستند و میتوانند. این 150 میلیارد از جیب صدا و سیما پرداخت نمیشود. ما اصلا گفتهایم این 5/12 میلیاردی هم که بابت حق پخش به ما میدهید، نمیخواهد پرداخت شود، آنهم در جیب خودشان بماند. این شرکت در واقع قبول کرده خودش پول دربیاورد و حق و حقوق فوتبال را بدهد. کلا حق پخش میافتد به گردن آنها و پولی که به دست آمده، به حساب ما واریز میشود و فدراسیون نیز کارمزد این شرکت را میدهد».
امير عابديني، مديرعامل داماش گيلان
اگر دولت بخواهد واقعبينانه به قضيه حق پخش نگاه كند، بايد به فدراسيون كمك كند. وقتي بحث ماليات باشد كوچكترين اغماضي وجود ندارد و همه بايد ماليات خود را بدهند اما در حالي كه صدا و سيما از ورزش منافع زيادي ميبرد، حاضر نيست در قبال آن پولي پرداخت كند. صدا و سيما مخاطبان زيادي در برنامههاي ورزشي كه 90 تا 95 دقيقه هستند، جذب ميكند اما به هيچ عنوان نميتواند اين تعداد مخاطب را براي سريالهاي آبكي كه خرج زيادي هم برايشان ميشود به دست بياورد. ورزش براي صدا و سيما هميشه مفيد بوده است. حتي به نظر من رقمي كه فدراسيون فوتبال براي حق پخش به صدا و سيما پيشنهاد داده بسيار پايين است اما صدا و سيما باز هم حاضر نيست با وجود اينكه تبليغات بسيار گرانقيمتي دارد اين پول را بدهد. صدا و سيما بايد بزرگواري كند و حق پخش را به فوتبال بدهد و فدراسيون هم اصلا از حق خودش كوتاه نيايد و تا لحظه آخر روي خواستهاش پافشاري كند.
منصور قنبرزاده، مديرعامل نفت تهران
در همه جاي دنيا اعتبارات حق پخش تلويزيوني بايد به باشگاهها پرداخت شود، به گونهاي كه بيشتر از 60 درصد منابع مالي باشگاهها را تشكيل ميدهد. به نظر من پيشنهاد فدراسيون فوتبال مبني بر اينكه يا صدا و سيما حق پخش تلويزيوني را كامل پرداخت كند يا هنگام پخش بازيها 2 وقت 15 دقيقهاي از تبليغات تلويزيون را در اختيار فدراسيون قرار دهد، بسيار منطقي است و از مسؤولان فدراسيون ميخواهم روي اين خواسته خود پافشاري كنند. وقتي يك مسابقه حساس از تلويزيون پخش ميشود حداقل 10 ميليون بيننده را پاي تلويزيون مينشاند. اگر صدا و سيما ميخواست اين تعداد مخاطب را با ساخت مجموعههاي تلويزيوني يا برنامههاي ديگر تامين كند، ناچار بود هزينههاي خيلي زيادي كند.
خسرو ابراهيمي، مديرعامل ذوبآهن
در دنياي امروز باشگاهها از طريق حق پخش تلويزيوني پولهاي هنگفتي ميگيرند. اگر باشگاهها بتوانند از اين طريق و پرورش بازيكنان و فروش آنها درآمد كسب كنند، آنوقت ميتوانند هر بازيكن را با هر قيمتي كه خواستند بخرند. مشكل باشگاههاي ما اين است كه بيشتر باشگاهها دولتي هستند و با خريد چند بازيكن گرانقيمت صداي همه درميآيد.
آيت اللهي: توافق ما با صداوسيما هنوز به كلي منتفي نشده است
نايبرئيس فدراسيون درباره روشن شدن وضعيت حق پخش تلويزيوني و اينكه آيا توافق با صداوسيما براي پخش زنده بازيها به كلي لغو شده، اظهار كرد: توافق ما با صداوسيما هنوز به كلي منتفي نشده است. ما همچنان به دنبال برگزاري جلسات با مديران سازمان صداوسيما هستيم. فدراسيون آمادگي هرگونه گفتوگو براي حل اين مساله را دارد. ما معتقديم بايد حقوق فوتبال تا حدي ادا شود و در آخرين اقدام الان منتظر معاونت اداري - مالي صداوسيما هستيم تا زمان جلسه جديد و تنظيم قرارداد احتمالي را تعيين و به ما اعلام كند. آيتاللهي در واكنش به اينكه طبق اظهارات كفاشيان مگر با شركتي در اين رابطه به توافق نرسيدهايد و اينكه چه مبلغي را از صداوسيما طلب كردهايد، گفت: در اين باره ما موسسهاي را به عنوان كارگزار معرفي كردهايم. معتقديم صداوسيما بايد پا را از مبلغي توافقي كه با اين شركت داشتيم فراتر گذارد تا حداقل 20 درصد بالاتر با آنها قرارداد ببنديم. طبق توافقي كه با موسسه داشتيم، آنها راهي براي پخش مسابقات ليگ پيدا ميكنند. وي در پاسخ به اين سوال كه اگر با صداوسيما به توافق نرسيد ممكن است بازيها از شبكههاي خارجي پخش شود و در غير اين صورت عرضه تصاوير بازيها مردم به چه شيوهاي خواهد بود نيز گفت: بازيهاي ليگ برتر به هيچوجه از هيچ شبكه خارجي پخش نخواهد شد. آنها راههايي را بررسي كردند و در صورتي كه در نهایت با صداوسيما توافق نكنيم، مجبور ميشويم تا بازيها را به طور زنده پخش نكنيم. در آن صورت تصاوير بازيها در قالب cd از طريق مراكز مختلف در جامعه پخش ميشود.
Ali TiFo30
07-17-2012, 11:36 PM
اخیرا باخبر شدیم که صدا و سیما قصد نداره مســــابقات لیگ برتر رو پخش کنه . واقعا جای تعجب داره ، مسابقات هر کشوری که بخوان رو به صورت قاچاق و دزدی از شبکه های الجزیره اسپرت میگیرت و پخش میکنن ولی واسه هواداران ، تماشاگران و باشگاههای خودمون ارزش قائل نیستن. باتوجه به حســـــــاســـــیتی که وجود داره و یارگیری خوبی که داشتیم خیلی حیفه نتونیم بازیهای تیم محبوبمونو ببینیم . اگه چند برنامه وجود داشت که ما به خاطرش حاضر بودیم تلویزیون ایران رو تماشا کنیم یکیش همین مسابقات لیگ برتر بود . خواهش میکنم شما هم با ما همراه بشین و به شماره روابط عمومیه صدا وســــیما (162) تماس و بگین که اعتراض دارین نسبت به این اوضاع . بعنی از این به بعد باید واسه فوتبال های لیگ برتر هم سی دی بخریم از سوپرمارکت ها ؟؟؟!؟!؟!
♥perspolis♥
07-18-2012, 12:10 AM
واقعا متاسفم برای این فدراسیون که اینجوری مردم رو به بازی میگیرن!
البته هنوز چیزی قطعی نشده و باید فردا منتظر موند ببینیم ساعت پخش رو زیر نویس میکنن یا نه!
یا اینکه باید از رادیو گوش کنیم....
بازی تیم ملی ایران و قطر رو با هزار بدبختی پخش کردن.ایران و ازبکستان رو از 4 کانال گرفتن!
امیدوارم این اوضاعی که هر ساله داریم سال بعد روی اعصاب ملت نرن
♥perspolis♥
07-19-2012, 12:18 AM
وزیر ورزش: مسابقات لیگ پخش می شود
http://havadaresorkh.com/wp-content/uploads/2012/07/abasi-250x200.jpg (http://havadaresorkh.com/wp-content/uploads/2012/07/abasi.jpg)
زیر ورزش و جوانان با اشاره به اختلاف فدراسیون فوتبال و سازمان صدا و سیما بر سر حق پخش مسابقات لیگ برتر باشگاه های کشور گفت: مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد و این مسابقات پخش می شود.
سایت هوادار سرخ: محمد عباسی امشب اضافه کرد: من در جریان مشکل پیش آمده بین فدراسیون و صداوسیما نبودم و اخیرا متوجه شدم.
وی افزود: مسئولان نباید به خاطر این مشکلات کوچک موجبات نگرانی مردم را فراهم آورند و باید مسئولان دو سازمان بنشینند و این مشکلات را حل کنند.
عباسی تاکید کرد: با توجه به اینکه علاقمندان به این ورزش در کشور ما بسیار زیاد است این مشکل حل خواهد شد و جای نگرانی در این مساله وجود ندارد.
وزیر ورزش چهارشنبه شب در حالی خبر از حل مشکل مابین فدراسیون فوتبال کشورمان و سازمان صداو سیما می دهد که اختلاف مبلغ پیشنهادی این دو نهاد در آخرین مذاکرات صورت گرفته چند ده میلیارد تومان بوده است.
♥perspolis♥
07-19-2012, 10:22 AM
پخش زنده مسابقات استقلال و پرسپوليس
سايت رسمي شبکه سه سيما از پخش مسابقات فوتبال ليگ برتر خبر ميدهد. همچنين اين مسابقات در جدول پخش شبکه سه سيما هم قرار دارد.
http://www3.varzesh3.com/admin/asp/Picture/00038336.jpg در حالي که فدراسيون فوتبال درنامهاي به امضاي نايب رييس اول فدراسيون فوتبال تاکيد کرده است که تا اطلاع ثانوي ورود دوربينهاي صدا و سيما به ورزشگاههاي محل برگزاري رقابتهاي ليگ برتر ممنوع است، اما سايت رسمي شبکه سه از پخش زنده اين مسابقات خبر ميدهد.
بر اساس آنچه بر روي سايت شبکه سه سيما ديده ميشود، برنامه فوتبال برتر ـ کاري از گروه ورزش شبکه سه سيما ـ مسابقه نفت آبادان و پيروزي را پنجشنبه 29 تير ماه ساعت 20 و 45 دقيقه پخش مي کند.
همچنين اين برنامه از جريان مسابقات ليگ برتر، ديدار استقلال و آلومينيم هرمزگان را جمعه ـ 30 تير ماه ـ ساعت 20 و 45 دقيقه به روي آنتن خواهد برد.
پخش مستقيم مسابقات فوتبال ليگ برتر خليج فارس همچنين در کنداکتور شبکه سه نيز گنجانده شده است.
بحث پخش نشدن مسابقات ليگ برتر از تلويزيون، در فاصلهي چند هفته مانده به برگزاري اين مسابقات مطرح شد که بيش از همه مخاطب علاقمند به فوتبال را نگران ميکند.
در اين روزهاي بار ديگر اختلاف بين تلويزيون و سازمان ليگ برتر درخصوص خريد حق پخش بازيها به رسانهها سرايت کرد که به نگراني ببينندگان در خصوص پخش نشدن اين مسابقات دامن زد.
اختلاف بين سازمان ليگ و رسانهي ملي در حالي اين روزها جديتر شده که راهاندازي رسمي شبکه ورزش و سراسري شدن اين شبکه ـ تفاهم بيشتري بين اين دو سازمان را براي داشتن يک شبکهي ورزش معتدل و همهجانبه طلب ميکند. تفاهمي که در نهايت به ارتقاي ورزش کشور و آرامش و رضايتمندي مخاطب علاقمند به ورزش ميانجامد.
sarven
07-19-2012, 12:30 PM
پس این ممنوعیت بردن دوربین به ابادان چیه؟
♥perspolis♥
07-19-2012, 12:33 PM
دوربین باشگاه بوده نه صدا و سیما.فعلا اینایی هم که گذاشتم قطعی نیست.باید تا ساعت 6 نهایتا منتظر موند ببینیم زیر نویس اعلام پخش میاد یا نه
sarven
07-19-2012, 02:24 PM
دوربین باشگاه بوده نه صدا و سیما.فعلا اینایی هم که گذاشتم قطعی نیست.باید تا ساعت 6 نهایتا منتظر موند ببینیم زیر نویس اعلام پخش میاد یا نه
دلمون به همین یه فوتبال خوش بوداااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااwarning
خبری شد به منم بگین258147963
♥perspolis♥
07-19-2012, 02:31 PM
تهیه کننده فوتبال برتر: مسابقات هفته اول را پخش می کنیم!
مهدي هاشمي ـ تهيهكننده برنامه «فوتبال برتر» شبكه سه ـ خبر پخش مسابقات فوتبال ليگ برتر از تلويزيون را تاييد كرد. مهدی هاشمی از پخش مستقیم بازی های هفته نخست لیگ برتر خبر می دهد. اين تهيهكننده برنامههاي ورزشي تاكيد كرد: همه چيز براي پخش مستقيم بازيهاي ليگ برتر فوتبال آماده است. شبكه سه سيما پخش مسابقات فوتبال ليگ برتر را در كنداكتور پخش برنامههاي خود قرار داده است و در حالي كه فدراسیون فوتبال از ممنوعيت ورود دوربینهای صداوسیما به ورزشگاههای محل برگزاری رقابتهای لیگ برتر خب ميدهد، شبكه سه سيما از طريق زيرنويس به مخاطبانش پخش تلويزيوني مسابقات ليگ برتر را اعلام ميكند. بر اين اساس برنامه «فوتبال برتر» ـ کاری از گروه ورزش شبکه سه سیما ـ مسابقه نفت آبادان و پیروزی را پنجشنبه 29 تیر ماه ساعت 20 و 45 دقيقه پخش مي كند. همچنين اين برنامه از جريان مسابقات لیگ برتر، ديدار استقلال و آلومینیم هرمزگان را جمعه ـ 30 تیر ماه ـ ساعت 20 و 45 دقيقه به روي آنتن خواهد برد.
sarven
07-19-2012, 02:36 PM
تهیه کننده فوتبال برتر: مسابقات هفته اول را پخش می کنیم!
مهدي هاشمي ـ تهيهكننده برنامه «فوتبال برتر» شبكه سه ـ خبر پخش مسابقات فوتبال ليگ برتر از تلويزيون را تاييد كرد. مهدی هاشمی از پخش مستقیم بازی های هفته نخست لیگ برتر خبر می دهد. اين تهيهكننده برنامههاي ورزشي تاكيد كرد: همه چيز براي پخش مستقيم بازيهاي ليگ برتر فوتبال آماده است. شبكه سه سيما پخش مسابقات فوتبال ليگ برتر را در كنداكتور پخش برنامههاي خود قرار داده است و در حالي كه فدراسیون فوتبال از ممنوعيت ورود دوربینهای صداوسیما به ورزشگاههای محل برگزاری رقابتهای لیگ برتر خب ميدهد، شبكه سه سيما از طريق زيرنويس به مخاطبانش پخش تلويزيوني مسابقات ليگ برتر را اعلام ميكند. بر اين اساس برنامه «فوتبال برتر» ـ کاری از گروه ورزش شبکه سه سیما ـ مسابقه نفت آبادان و پیروزی را پنجشنبه 29 تیر ماه ساعت 20 و 45 دقيقه پخش مي كند. همچنين اين برنامه از جريان مسابقات لیگ برتر، ديدار استقلال و آلومینیم هرمزگان را جمعه ـ 30 تیر ماه ـ ساعت 20 و 45 دقيقه به روي آنتن خواهد برد.
مرسی همیشه خوش خبر باشیییییییییییییییییییییی :6::6::6:
پس حله خدا رو شکر:6:654159756654159756
♥perspolis♥
07-19-2012, 02:38 PM
بازم میگم هر کسی از شبکه 3 دید زیر نویس اعلام پخش برنامه نوشته بود یعنی پخش میشه
از این اشتباهات برنامه ریزی سابقه طولانی دارن
sarven
07-19-2012, 03:03 PM
پخش میشه....
♥perspolis♥
07-19-2012, 03:15 PM
دوستان گرامی شبکه رسما زیر نویس کرد ساعت 20:45 دقیقه پخش میشه
♥perspolis♥
07-20-2012, 12:18 AM
توافقنکنيم،بازيهاي هفتهبعد پخش نميشود
سرپرست سازمان ليگ حرفهاي فوتبال گفت: اگر توافقات با صداوسيما انجام نشود بازيهاي هفته آينده ليگ برتر پخش نخواهد شد.
http://www3.varzesh3.com/admin/asp/Picture/00938585.jpg غلامرضا بهروان در حاشيه ديدار نفت تهران و راه آهن در مورد پخش مسابقات هفته اول ليگ برتر از تلويزيون گفت: طبق صحبتهايي که وزارت ورزش و مسئولان صدا و سيما انجام دادند قرار شد اين هفته بازيها پخش شود اما اگر توافقات انجام نشود اجازه نميدهيم بازيها از هفته آينده پخش شود.
وي تاکيد کرد: شرط خاصي نداشتيم، ميخواستيم حسن نيت خودمان را نشان دهيم اما به دنبال حقوق حقه فوتبال نيز هستيم. حاضر به انجام تعامل هستيم اما يک سري مطالبات هم داريم. در همه دنيا تيمها بسياري از مشکلات خود را با حق پخش تلويزيوني پوشش ميدهند
بهروان در مورد جلسه کنفدراسيون فوتبال آسيا اظهار داشت: اتفاقات مهمي افتاده و يک سري مسائل را AFCو يک سري مسائل را ما مطرح کرديم. تغييراتي در امتياز دهي به وجود آمده است. امتياز ورزشگاهها بالا رفته و 100 امتياز شده است. قبلا امتياز ورزشگاهها حدود 50 بود اما اکنون تغيير کرده است که با اين وضعيت ما ضرر ميکنيم.
سرپرست سازمان ليگ اضافه کرد: سقف امتياز هزار است و ما تلاش ميکنيم امتياز مورد نظر را کسب کنيم. کف امتياز 600 است و تيمي که امتيازش کمتر از 600 باشد نميتواند در ليگ قهرمانان آسيا شرکت کند. اماراتيها پيشنهاد دادند امتياز ورزشگاهها بالا برود و ما هم به دنبال اين هستيم که امتياز فني تيمها بيشتر شود و طبيعي است اين موضوع به نفع ماست.
Ali TiFo30
09-18-2012, 11:34 PM
پس از تیم ملی نوبت به سپاهان رسید
به خاطر مردم باز هم فوتبال پخش نمیکنند/ بازگشت تلویزیون به دهه 60
صداوسیما در دومین اقدامش به خاطر مردم قصد دارد دیدار سپاهان و الاهلی عربستان را پخش نکند.
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/01/04/13910104000093_PhotoA.jpg
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، پس از پخش نشدن دیدار ایران و لبنان از شبکه سه سیما حالا نوبت سپاهان رسیده که پشت دیوار ساختمان جام جم بماند.
در حالی که سپاهان تنها نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا است و فردا در مرحله یک چهارم نهایی باید به مصاف الاهلی عربستان برود، خبری از پخش زنده این مسابقه نیست و در کنداکتور شبکه سه پخش این مسابقه جایی ندارد. اگر واقعا اینگونه باشد و صداوسیما تصمیمی برای پخش این مسابقه نداشته باشد، باید گفت که دوران جدیدی در هزاره ارتباطات در صداوسیما آغاز شده؛ دوره بازگشت به دهه 60 که خبری از ال سی دیها و ال ای دیهای امروزی نبود و یک تلویزیون 14 اینچ سیاه و سفید گوشه خانهها بود و همه منتظر بودند یک مسابقه فوتبال با چند روز تاخیر پخش شود.
حالا دوباره در حال بازگشت به آن دهه هستیم، آن هم در حالی که آن زمان از سریالهای بیمحتوا کمتر خبر بود اما امروز وقتی مجبوری پای تلویزیون بنشینی و سریالها و فیلمهایی که یک دهم فوتبال هم بیننده ندارد را ببینی با خودت فکر میکنی که چگونه صداوسیما در این مدت کم توانسته با این سرعت بالا رو به جلو حرکت و پلههای ترقی را طی کند. با خودت فکر میکنی چگونه ممکن است در عصری که با یک کلیک همه چیز در دسترس هست صداوسیما چقدر هنر دارد که میتواند یک بازی ملی را با تاخیر پخش کند. حسرت میخوری که کاش جای آنها بودی و میتوانستی این هنر را تو از خودت نشان دهی و یک ملت را که یکی از بزرگترین تفریحات و سرگرمیشان تماشای فوتبال است، از این مهم محروم کنی. حسرت میخوری که کاش تو بودی و این کار را میکردی؛ نه به خاطر کارش، که به خاطر ماندگاریاش در تاریخ.
حالا دیگر مهم نیست که تیم ملی بازی دارد یا سپاهان در آسیا، حالا دیگر اهمیت ندارد بازی تیم ملی چقدر مهم است؛ چیزی که مهم است این است که صداوسیما به فکر مردم است که اگر نبود مشاور حقوقی این سازمان نمیگفت که به خاطر مردم بازی تیم ملی را پخش نکردند؛ که اگر اینگونه نبود او نمیگفت چون پول زیادی از ما برای پخش مستقیم بازیها خواسته بودند، به خاطر اینکه این پول از جیب مردم میرود حق پخش را نخریدیم تا بازی ایران و لبنان پخش نشود.
چقدر ساده گیر آوردهاند ما را؛ آقای وکیل، آقای مشاور حقوقی سازمان صداوسیما، چرا درباره سریالهای صداوسیما و خرجهای میلیاردی آن چیزی نمیگویی؟ چرا نمیگویی و نمیپرسی آیا این پولی که خرج این سریالها و برنامهها میکنی با رضایت مردم است؟ آیا مردم راضیاند که این پولها را خرج کنید؟ کدام نظرسنجی به شما گفته مردم راضی نیستند برای فوتبال هزینه کنید و برای سریال و فیلمها میلیارد میلیارد و خروار خروار خرج کنید؟
آقای صداوسیما شما که نشان دادهاید میتوانید بازیها را حتی در صورت نخریدن حق پخش آن، پخش کنید چگونه این بار به فکر جیب مردم و بیتالمال افتادهاید؟ از شما ممنون هستیم که به فکر جیب ما هستید اما میشود خواهش کنیم اجازه بدهید خودمان به جیب خودمان فکر کنیم و از شما بخواهیم هر وقت که به فکر جیب ما افتادید قبلش پیام بدهید و ما را باخبر کنید؟! راستی تا چه زمانی قرار است به فکر ما باشید؟
گزارش: محسن اثیمی
babak red
10-24-2012, 09:50 AM
در گفتوگو با فارس عنوان شد
شیوه جدید پخش زنده فوتبال/ پخش تصاویر بازیکنان از هتل تا رختکن
خبرگزاری فارس: مدیر تولید و فنی شبکه سه سیما گفت: این شبکه تلویزیونی قصد دارد با شیوه جدید و در قالبی نو اقدام به پخش زنده مسابقات فوتبال کند.
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1390/10/19/13901019113459_PhotoA.jpg
«پژمان محمدی» مدیر تولید و فنی شبکه سه سیما در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس درباره نوآوریهای تصویری شبکه سه که مخاطبان برای اولین بار در بازی دو تیم ایران و کره جنوبی در پخش فوتبال تیمهای ملی مشاهده شد، گفت: پس از جمعبندی، ایده اولیه و رسیدن به دیدگاه مشترک، با حمایت جدی مدیر شبکه چارچوب کلی این کار طراحی شد. روال کار در تولید این پیش بازی، معمولا شامل چند پلان از خروج تیمها از هتلهای محل استقرارشان، حرکت اتوبوسها در سطح شهر، ورود اتوبوسها به ورزشگاه، پیاده شدن و حرکت بازیکنان به سمت رختکنها، تصاویر رختکنها و بالاخره تصاویر بازیکنان در حال گرم کردن خود پیش از ورود رسمی به زمین و تصاویر خاص و ریاکشنهای جذاب از تماشاگران و طرفداران دو تیم و بازیکنان خواهد بود که البته سعی میکنیم با بالاترین کیفیت تهیه شود.
وی ادامه داد: البته راهاندازی یک مجموعه باکس مونتاژ پرتابل در کنار زمین و زمان کم برای تصویربرداری، کپچر، بازبینی تصاویر، مونتاژ، انتقال مجدد به دیسک و پخش آن هم در نوع خود کار ویژه و رکورد جالبی بود که با توجه به زیرساختهایی که در شبکه ایجاد کردهایم و سرعت عمل و تخصص و روحیه جهادی همکاران ممکن شد.
وی همچنین درباره مشکلات و موانع موجود در انجام این کار توضیح داد: هماهنگیهای لازم برای دریافت اجازه تصویربرداری از رختکنها و همچنین حراست هتلها برای تصویربرداری از خروج تیمها از هتل از مسائل وقتگیری بود که البته با همکاری دوستان وزارت ورزش و فدراسیون میسر شد. البته مشکلاتی هم بوده، از جمله اینکه حتی در زمان مورد نظر اجازه تصویربرداری از رختکن خالی تیم کره صادر نشد، در حالی که این کار توسط برودکسترهای مهم صورت میگیرد.
وی افزود: صدور کارت شناسایی مخصوص (ID Card) در بازیهای بینالمللی هم خود روال خاصی دارد، به خصوص اینکه در این بازی کارتها فقط چند ساعت مانده به شروع بازی صادر شد و همین مسئله با توجه به تاثیر منفی آن در حضور به موقع همکاران در پستهای خود مشکل دیگر ما بود. ترافیک تهران هم امکان همراهی اتومبیل گروه با اتوبوس حامل تیمها و تصویربرداری به موقع در نقاط مورد نظر را خیلی سخت کرده بود. البته مشکلات دیگری هم بود مثل نور نامناسب تونل ورودی ورزشگاه آزادی. به هر حال سعی میکنیم با تجربه این کار مشکلات کارهای بعدی را پیشبینی و تا حد ممکن مدیریت کنیم تا تصاویر جذاب و دلچسبی را روی آنتن شبکه سه بفرستیم.
وی اظهار داشت: طبعا با حمایت خوب شبکه و سازمان، تا زمانی که فکر کنیم این بخش برای مردم جذاب است، با تمام توان این کار را ادامه میدهیم و سعی میکنیم آن را جذابتر تهیه کنیم. ایدههای دیگری هم وجود دارد که پس از اجرا در مورد آن توضیح خواهیم داد؛ البته از ایدههای جدید و اجرایی مخاطبان هم استقبال میکنیم.
محمدی همچنین درباره تفاوتهای این کار با نمونههای خارجی آن توضیح داد: در این زمینه کارهای خوبی در رقابتهای یورو 2012 و سایر مسابقات مهم اروپایی مانند ال کلاسیکو انجام شده است؛ البته امکانات آنها از ما بیشتر است ولی همکاران ما با همت بیشتر کارهای قابل توجهی ارائه میدهند و به دلیل کمبود امکانات بیکار نمینشینیم.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا شما از طرف برنامه فوتبال برتر برای تهیه تصاویر اعزام شده بودید؟ تصریح کرد: واقعا این خطکشیها در شبکه وجود ندارد. ما یک تیم هستیم و همه خود را موظف به ارتقاء کیفی برنامهها و تامین نظر مخاطب میدانیم. این کار هم یک کار تیمی درون شبکهای بود و همکاری در یک کار تیمی حرف اول را میزند.
وی درباره بازتاب ارائه شیوه جدید در پخش فوتبال زنده نیز گفت: در ارتباطهای مستقیمی که ما و همکاران داشتیم، با وجود آنکه این کار اول بود و ایراداتی هم داشت، استقبال بسیار خوب بود.
babak red
10-27-2012, 12:23 PM
گاف سیما درموردسرمربی پرسپولیس+عکس (http://perspolisnews.com/index.php?option=com_content&view=article&id=35037:2012-10-27-07-37-57&catid=64:clubs&Itemid=411)
http://www.perspolisnews.com/cache/multithumb_thumbs/b_0_0_0_00_http___www.nedayeenghelab.com_images_do cs_000065_065025_images_93.jpgیک شبکه تلویزیونی ژوزه مورینیو سرمربی رئال مادرید را سرمربی پرسپولیس معرفی کرد و نوشته آن را روی تصویر مانوئل ژوزه قرار داد.
http://www.perspolisnews.com/cache/multithumb_thumbs/b_0_0_0_00_http___www.nedayeenghelab.com_images_do cs_000065_065025_images_92.jpg
http://www.perspolisnews.com/cache/multithumb_thumbs/b_0_0_0_00_http___www.nedayeenghelab.com_images_do cs_000065_065025_images_93.jpg
Farzan
11-30-2014, 01:35 PM
لطفا غزلی تازه بخوان؛ به بهانه شاهکار صدا و سیما در یکشنبه فوتبالی
http://www.tarafdari.com/sites/default/files/contents/user8134/news/curvasudroma-2009-new6.jpg
طرفداری - قصه تکراری عملکرد صدا و سیما در عدم جذب همه سلایق موجود در جامعه بار دیگر در ورزش و فوتبال رخ نمایی کرد تا اعصاب طرفداران بی شمار سری آ ایتالیا باز هم تبدیل به محلی برای پاتیناژ رفتن شده باشد.
«کج سلیقگی» صدا و سیما بار دیگر در یکشنبه فوتبالی رخ نمایی کرد. البته برای کسانی که عملکرد بخش ورزش صدا و سیما را در چند سال اخیر زیر نظر گرفته باشند، پیش بینی این «کج سلیقگی» چندان هم دشوار نمی تواند بوده باشد. با این حال صدا و سیما در اقدامی کاملا هنرمندانه هیچ کدام از 3 بازی مهم و حساس سری آ را در تقویم پخش خود قرار نداده است تا بار دیگر اهالی فوتبال ایران در بهت و حیرت فرو روند.
یکشنبه در چارچوب رقابت های سری آ 3 دیدار فوق العاده حساس برگزار می شود. ابتدا میلان از ساعت 17:30 به مصاف اودینزه می رود، سپس یکی از مهم ترین دربی های ایتالیا و «پر کل کل» ترین دربی های دنیا میان یووه و تورینو در نوبت قرار دارد و در نهایت نیز یکی از مهم ترین بازی های این هفته اروپا میان اینتر و رم برگزار می شود. شاید بتوان همزمانی بازی میلان با بازی سیتی و ساوتهمپتون را دلیل موجهی برای عدم پخش بازی این تیم دانست اما به هیچ عنوان نمی شود تصور کرد که چگونه صدا و سیما توانسته بازی یووه و علی الخصوص جدال نفس گیر رم و اینتر را در تقویم پخش خود قرار ندهد!! داستان زمانی جالب تر می شود که بدانیم در ساعات 20:30 و 23:15هیچ بازی حساس دیگری در دنیا انجام نمی شود!! البته بارسلونا در دیداری حساس به مصاف والنسیا خواهد رفت که این دیدار در دستور کار شبکه 3 قرار گرفته است و شبکه ورزش عصر و شب کاملا تهی از فوتبالی را پشت سر می گذارد!! دوستان در شبکه ورزش در ساعت 21:30 به طور زنده قرار است جدال هندبال باشگاه های اروپا را پخش کنند و در ساعت 23:15 نیز باز هم هندبال این بار وطنی را در دستور کار خود قرار داده اند!! حال فرض کنید در این ساعات تیم هایی همچون رئال، بارسلونا و یا تا حدودی «بیگ 5» انگلیس بازی می داشتند، آیا باز هم شبکه ورزش رقابت های هندبال را به پخش این بازی ها ترجیح می داد؟!
کج سلیقگی صدا و سیما در حالی صورت می گیرد که تمامی شبکه ها و پکیج های اعظم دنیا قرار است 2 بازی مهم یووه - تورینو و اینتر - رم را به طور زنده و با استودیوهای مختص این بازی ها به روی آنتن ببرند. از بی تی اسپورت گرفته تا پکیج معروف لهستانی و سوپر پکیج قطری همه و همه از مدت ها پیش با افتخار تبلیغات این 2 بازی حساس را به روی آنتن خود برده اند اما شبکه ورزش تشخیص داده در روزی که خبری از 2 سوگلی هایش نیز نیست، باز هم رقابت های هندبال را پخش کند!
البته تماشای رقابت های مهم فوتبال برای افرادی که تا حدی از وضع مالی خوبی برخوردار هستند، چندان هم دشوار نمی تواند باشد اما برای آن ها که به هر علتی وسیله ای جز صدا و سیمای وطنی ندارند، کار بسیار دشوار می شود. البته اگر آن ها طرفدار 2 سوگلی معروف و تا حدی بیگ 5 انگلیس باشند، قطعا اوقات خوبی را سپری خواهند کرد اما اگر خدایی نکرده، زبانمان لال سلیقه شان معطوف به 2 کشور از بزرگ ترین کشورهای فوتبال دنیا از جمله ایتالیا یا آلمان شود، آن گاه کار سختی برای تماشای بازی های تیم محبوبشان پیش رو خواهند داشت.با این حال ترک عادت صدا و سیما در پخش بازی بایرن - هرتا هواداران سری آ را نیز امیدوار کرده بود تا بتوانند دست کم 1 بازی از 3 بازی مهم یکشنبه را تماشا کنند اما گویا صدا و سیما مجددا به اصل خود بازگشته است. در این بین البته کمپین هایی در فضای مجازی برای تماس با صدا و سیما در راستای پخش بازی رم و اینتر ایجاد شده است و باید دید آیا آن ها می توانند تا ساعت 23:15 مسئولان شبکه ورزش را مجاب به پخش این بازی کنند یا خیر. با تمام این تفاسیر امشب بازی از سری آ پخش شود یا خیر، تغییری در اصل قضیه به وجود نمی آید. چرا که صدا و سیمای ما مدت هاست ترجیح می دهد سوگلی ها و تا حدی هم بیگ 5 جزیره را برای پخش انتخاب کند و چشمش را به سوی خیل عظیم هواداران سری آ و بوندس لیگا ببندد...
Sh-Meteor
12-05-2014, 02:38 PM
تیکه سعید آذری به سیاسی در برنامه زنده تلویزیونی // برنامه ورزش و مردم
http://www.tarafdari.com/sites/default/files/styles/full/public/contents/user15270/news/img10054563.jpg?itok=pjEKT65-
به گزارش مهر، سعید آذری مدیرعامل باشگاه ذوب آهن به همراه حمیدرضا سیاسی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس
مهمان حضوری برنامه امروز ورزش و مردم بودند. این دو در برنامه فوق به اتفاقات پیرامون باشگاه خود اشاره کردند
و از دیدار روز جمعه دو تیم فوتبال این دو باشگاه هم صحبت کردند.
اما در پشت صحنه این برنامه سعید آذری که باجناق علیرضا رحیمی مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس است
برخورد سردی با حمیدرضا سیاسی داشت که به خاطر اختلافاتی که وجود داشت
رحیمی را مجبور به رفتن از پرسپولیس کرد.
سیاسی که قصد داشت فضا را تلطیف کند و خود را دوستدار علیرضا رحیمی نشان دهد رو به آذری عنوان کرد که
رحیمی هنوز حقوقش از باشگاه پرسپولیس را دریافت نکرده است. این اظهار نظر سیاسی با واکنش آذری مواجه شد
و او عنوان کرد که علی آقا(رحیمی) از بزرگتر از شما(سیاسی) هم پول نمی گیرد!
Farzan
12-13-2014, 01:07 AM
گلی که اخبار ورزشی شبکه سه را هم به اشتباه انداخت
هفته گذشته و بعد از بازی سپاهان و گسترش فولاد، حتی اخبار ورزشی شبکه سوم سیما هم اعلام کرد گل محمدرضا خلعتبری، سریعترین گل تاریخ لیگ برتر باشگاههای کشور بوده است. این اتفاق در حالی رخ میدهد که به نظر میرسد گل غلامرضا رضایی به فجر سپاسی کمی زودتر به ثمر رسیده باشد. در حقیقت گل خلعتبری 10 ثانیه و 68 صدم ثانیه بعد از شروع بازی به ثمر رسید، در حالی که غلامرضا رضایی 10 ثانیه و 28 صدم ثانیه بعد از شروع مسابقه دروازه فجر را باز کرد. خوب است مرجع معتبری مثل اخبار ورزشی تلویزیون، ابتدا از صحت یک خبر اطمینان پیدا کند و بعد دست به انتشار آن بزند.
Farzan
04-10-2015, 12:35 PM
تلویزیون، یکصدهزار هوادار و دیگر هیچ/ رییس تو کیست آقا؟
حالا که دو روز از بازی پرسپولیس و النصر گذشته، شاید بهتر بشود راجعبه کارگردانی تلویزیونی فاجعهبار این رقابت حرف زد؛ جایی که مسوول مربوطه، با کمترین آگاهی از اصول کار حرفهای بارها اعصاب و روان بینندگان را به هم ریخت.
در شرایطی که هرگز هنگام پوشش مسابقات بینالمللی دیده نمیشود که صحنه آهسته حوادث مهم و یا تصویر تماشاگران در خلال پخش بازی روی آنتن برود، کارگردان این دیدار به دفعات جریان مسابقه را رها میکرد تا به چنین مسایلی بپردازد. او حتی زمانهایی که توپ روی دروازه دو تیم بود هم دست از این کارها برنمیداشت تا روشن شود با مشکلاتی اساسی در حوزه ورزش تلویزیون روبرو هستیم.
به عنوان مثالی دیگر، در جریان پخش بازی دوستانه ایران و سوئد، وقتی سانسورها همه را کلافه کرده بود، کارگردان تلویزیونی این بازی در ایران، هزار بار فقط صحنه پنالتی گرفتن وحید امیری را روی آنتن برد، این در حالی است که واحد پخش دستگاهی در اختیار دارد که در همان دقایق نخستین بازی چندین مقطع از مسابقه را اتوماتیکوار ضبط میکند تا در چنین شرایطی، بشود برای بیننده تنوع ایجاد کرد. دوستان اما چون از مهارت لازم برای استفاده از همین دستگاه هم بهرهمند نیستند، یک صحنه را آنقدر تکرار کردند که حال ملت بد شد.
البته شاید جای این قبیل گله گذاریها هم نباشد. وقتی رییس کل این دم و دستگاه کسی است که بازی ایران و شیلی را با 17 دقیقه تاخیر روی آنتن میبرد، توقع گزافی است که بخواهیم او حواسش به پرسنل باشد و آموزشهای لازم را به زیرمجموعهاش بدهد!
Sh-Meteor
01-30-2016, 07:02 PM
استعفای مدیر ضد فوتبال شبکه سه؟!
بانک ورزش - غلامرضا میرحسینی، مدیر تازه وارد شبکه سه که بخاطر موضعگیریها و مخالفتهایش با فوتبال و برنامه نود حسابی جنجالساز شده بود از سمتش استعفا کرد. میرحسینی به تازگی مدیر شبکه سه شده بود و در همان روزهای ابتدایی، موضع تندی علیه پخش فوتبال گرفت: «فوتبال یک نیاز کاذب است، آیا پخش فوتبال با این حجم درست است؟ مخاطب شبکه سه دیگر عامتر شده است؛ مثلا ساعت 10 شب خانم خانهدار حقش این است که یک جُنگ خوب ببیند یا مسابقه فوتبال؟ به نظر میرسد فوتبال در جامعه ما بیش از آنکه فایده داشته باشد، آسیب دارد و این پخش بیرویه را باید مهار کرد. ورزشهایی را باید اعتبار دهیم که با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوانی بیشتری دارند.»
در روزهایی که تغییرات در صدا و سیما به تیتر اول رسانهها تبدیل شده، سینماگرام امروز خبر استعفای میرحسینی را منتشر کرد.
هواداران فوتبال البته برایشان فرقی ندارد که از کدام شبکه بیننده رشته ورزشی محبوب شان باشند اما به این شرط که شبکه ورزش هم به حالت سراسری در بیاید و آنها مشکلی بابت دیدن این شبکه نداشته باشند. قطعا در آن صورت، پخش جنگ و سریال طنز از شبکه سه، بیننده های خود را خواهد داشت و شبکه ورزش نیز، فوتبال دوستان را به سوی خود می کشاند.
bazarim.ir
02-22-2017, 08:42 AM
عشقم پرسپولیس (http://bazarim.ir/slimming-tea/)
vBulletin v3.8.7, Copyright ©2000-2018, Jelsoft Enterprises Ltd.