كافي شاپ v2

[rana red love]

آرامش داشته باشید و ساکت بنشینید.

1- در متن زیر c را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo cooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo
ooooooooooooooooooo oooooooooooooooo oooooooooooooooo

2- اگر درمتن بالا c را پیدا کردید، حالا 6 را پیدا کنید.
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999699999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999
9999999999999999999 9999999999999999 9999999999999999 9999999999999999

3- حالا حرف n رابیابید. کمی مشکل‌تر از قسمت‌های بالا می‌باشد.
mmmmmmmmmmmmmmmmmmm mmmmmmmmmmmmmmmm mnmmmm
mmmmmmmmmmmmmmmmmmm mmmmmmmmmmmmmmmm mmmmmm
mmmmmmmmmmmmmmmmmmm mmmmmmmmmmmmmmmm mmmmmm
mmmmmmmmmmmmmmmmmmm mmmmmmmmmmmmmmmm mmmmmm
mmmmmmmmmmmmmmmmmmm mmmmmmmmmmmmmmmm mmmmmm

این یک شوخی نیست.

اگر قادر بودید که این سه تست را پشت سر بگذارید، شما دیگر هیچ وقت نیاز به دکتر اعصاب و روان نخواهید داشت.
مغز شما عملکرد خوبی دارد و ازبیماری آلزایمر در امان خواهید بود!

[Misagh27]

3 شنبه ای داشتیم از کلاس زبان با بروبچه ها برمیگشتیم دیدیم دم ی نمایشگاه ماشین یکی با بلیز صورتی وایساده! دوستم گفت اِ شکیبا! نگا حمید گودرزیه!
ما 3-4 متر رفتیم اونورتر گفتم برگردیم عکس بگیریم بچه ها انقد لفتش دادن ک رفتش تو نمایشگاه! نیم ساعت منتظر موندیم تا بیاد بیرون!
یکی از دوستام رفته بود من مونده بودم و اون یکی دوستم! اومد بیرون ما هم دیرمون شده بود بدجور! داشت با موبایل حرف میزد حرفش تموم شد بعد گفتم بیا بریم عکس بگیریم 1 دوستم گف نه نمیام و اینا! گفتم بره تو دیگه بیرون نمیاد ها!
دیگه هیچی رفتیم من برگشتم گفتم : ببخشید!
گفت بعله؟
گفتم میشه با ما عکس بگیرین؟
گفتش حتماً!
عکس گرفتیم بعد امضاشم گرفتیم!!
حالا همچین اتفاق مهمی هم نبود ها! ولی نمیدونم اینجا طرفدار داره یا اما سیگاریه خفنه ها!!!!!
اینم امضاش:

[red_girl]

یه پسربچه 10 12 ساله ..داشت شدید گریه میکرد .. اشکاشو با آستین لباسش پاک میکرد چنتا بچه هم سن و سالش دورش جمع شده بودن و مامور نیرو انتظامی داشت باهاش حرف میزد ..ماشین پلیس اومده بود ..واسه که این بچه رو ببره یه بچه که شاید یه مترم قد نداشت .. بچه های دورورش به ماموره گفتن دزدی کرده .. داداشم داشت میرفت طرفشون که با ماموره حرف بزنه قبل اینکه برسه سوارش کردن و بردنش ...
نمیدونم چیزی برداشته بود یا نه اما اصلا فکرشو نمیکردم که واقعا این بچه رو بردارن ببرن کلانتری !!!

[Ram3db_Gheli]

یعنی واقعا من یه روزی قراره با این لباسا برم تو زمین والیبال؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من همینجا اعلام میکنم که کفشامو آویزون خواهم کرد و از دنیای والیبال خدافظی مییکنم

(پاورقی :بازم قضیه ی همون اعتماد بنفس و خر وسلطان جنگل و این حرفاست آخه بگو کی تورو تیم ملی راه میده؟؟؟)

[nuerredgo]

سلام.اگه کسی در مورد سیاه بازی چیزی میدونه به ما هم بگه تا ما هم بدونیم.

[گل قرمز]

سلام بر همگی امیدوارم روزهای خوبی پشت سر گذاشته باشید

[gandom]

کتابای درسی ما هم حکمتی دارنا!
مبحثی و مطرح میکنن در حد۲خط که هیچی ازش نمیفهمی و دیگه هیچ جا هم برخوردی پیش نمیاد!
یا مبحثی و کلا با یه مثال معرفی میکنن که اگه سوال و یکم تغییر بدن فک میکنی توعمرت همچی چیزی و ندیدی
یه کتاب داریم استاد خودش میخونه هنگ میکنه
یه استاد داریم مبحث ریاضی و آمار و اثباتی و روخونی میکنه انگار تاریخ میخونه!
یه کلاسم داریم۱‎تا۵...اونوخ۱:۳۰‎میا د۲:۱۵‎به بعد قصه میگه،۲:۳۰‎هم برین خونه:‏4:‏
واحد عملی و نرم افزارمونم،۱فصل و کنفرانس میدیم:‏4:‏
مملکته!؟دانشگاس خدایی؟‎ ‎

[RED QUEEN]

خوب منم برگشتم.
این چند وقته که سایت مشکل داشت منم اصن وقت نت نداشتم.
پس هیچ کمبودی رو تو نت حس نکردم چون اصن وقته نت نداشتم.
اما خوب حالا اومدم و دیگه ام هستم.
قوله قوله قول...............مخاطب خاص.

[C D E M]

سلام بچه ها.
امروز بعد مدتها خودمو تو آینه ی اتاقم دیدم.خیلی وقت بود یه دل سیرخودمو ندیده بودم همیشه بیشتر از یه دقیقه هم نمی شد.دیدم که چقدر موهام سفید شده و خودم خبرندارم.چقدر زیر چشمام گود رفته و من فقط به حساب کم خوابی گذاشتم.چقدر دلم برای پیاده روی تو غروب تنگ شده بود که امروز تجربش کردم.چقدر از خودم دور شدم.انقدر غرق در کارا و تحقیقام شدم که از خودم غافل موندم.ازهمه چی حتی ارتش.ارتشی که همیشه موفقیتش آرزوم بوده و هست.ارتش که تنها پل من و تیم محبوبمه.غفلت بزرگ من رو از ارتش ببخشید.
من از زندگی هم غافل شدم.

[zamara]

نوشته اصلی توسط c d e m

سلام بچه ها.
امروز بعد مدتها خودمو تو آینه ی اتاقم دیدم.خیلی وقت بود یه دل سیرخودمو ندیده بودم همیشه بیشتر از یه دقیقه هم نمی شد.دیدم که چقدر موهام سفید شده و خودم خبرندارم.چقدر زیر چشمام گود رفته و من فقط به حساب کم خوابی گذاشتم.چقدر دلم برای پیاده روی تو غروب تنگ شده بود که امروز تجربش کردم.چقدر از خودم دور شدم.انقدر غرق در کارا و تحقیقام شدم که از خودم غافل موندم.ازهمه چی حتی ارتش.ارتشی که همیشه موفقیتش آرزوم بوده و هست.ارتش که تنها پل من و تیم محبوبمه.غفلت بزرگ من رو از ارتش ببخشید.
من از زندگی هم غافل شدم.

سلام به مونا خانم گل :
واقعا این متن رو خودت نوشتی ؟ اولش فکر کردم این هم یک متن مثل ده ها متن دیگه ای هست که توسط دوستان از جایی برداشت شده و چون با حال و روز همون ساعت و دقیقه طرف همخوانی داره اونو کپی میکنه و اینجا میزاره اما متن شما مونا خانم کمی تفاوت داشت و احساس کردم خودت نوشتی اما یک جای کار می لنگه ، میدونی کجاش ؟ اونجا که گفتی چقدر موهام سفید شده !!! آخه دختر خوب مگه چند سالته که میگی موهام سفید شده !!! هنوز 21 بهار رو کامل سپری نکردی و مثل پیرزن ها حرف میزنی !!!
هر کسی الان متن شما رو بخونه از زندگی ناامید میشه !!
همینکه همیشه ارتش سرخ و پرسپولیس توی روح و روانت خونه داره و همیشه به یادش هستی نشون میده که غفلتی در کار نیست . مطمئنا از زندگی هم غافل نیستی و با جدیت در حال تحصیل و کسب علم هستی .
برات موفقیت روز افزون آرزو میکنم