از رویای مهدوی کیا تا کابوس فتح الله زاده

ورزش و مردم که پسوند " مردم " برای آن طعنه آمیز است با علی فتح الله زاده مصاحبه می کند. آقازاده مجری جاودانه ورزش و مردم با حاجی صحبت می کند از این رو از پیشوند " حاجی " استفاده کردم که مابین تیترهای بی شمار دکتر و شوالیه و... این عنوان رسیده از سرزمین خانه خدا برای حاجی فتح الله زاده باید عزیزتر از این حرفها باشد و شاید واقعی تر باشد.

 فتح الله زاده  آشکارا از خلف وعده هایش و دروغ های پشت چک هایی صحبت می کند که در دوران مدیریتش انجام داده است اما با این همه می گوید مرا " حاجی " بنامید.

 فتح الله زاده معتقد است که مدیریت حاکم بر باشگاه های استقلال و پرسپولیس در اشتباه هستند که بازیکنان درجه اول ایران را جذب نمی کنند. او می گوید که اگر مدیر بود باز  با همان روشهائی که باعث شد پرسپولیس و استقلال ارزش حقوقی حضور در بازار بورس را نداشته باشه و در بازار برده فروشانی به نام " مزایده " که آن هم بی تاثیر بود به حیات خود ادامه دهند.

 فتح الله زاده  معتقد بود که باید فوتبال حاضر خور را ادامه داد یکی مثل فولاد و سپاهان با پول فولاد این دیار و یکی هم چون تراکتورسازی با به اجباری بردن ستاره  را می بلعد و استقلال و پرسپولیس هم باید باز هم میلیاردها پول به پای ستارگان بی فروغی بریزد که سرانجام هیچ باشند و هیچ.

 فتح الله زاده از قهرمانی در آسیا صحبت می کند. طنز جالبی است. او یادش رفته نایب قهرمانی در آسیا و سومی استقلال در آسیا به مدد روشهای عهد دقیانوسی بود که در لیگ قهرمانی آسیا اجرا می شد و حالا با این زیر ساخت فوتبال ما با این بودجه ها قهرمانی در آسیا چون قهرمانی کره جنوبی در جام جهانی 2002 حتی به زور هم نمی شود.

 فوتبال ما باید زیر ساخت داشته باشد. باید کار اصولی نظیر آن چه والیبال کرده است را انجام دهد و این کار به مدد مدیریت نوین و با دانش و خارج از شعار و چک وعده دار و دروغ است.

 یکی از این کارها سازندگی است و یار در خانه است و ما گرد جهان می گردیم.

تیم آلمان در جام جهانی 1998 یکی از بدترین نتایج را گرفت و درست از سال 2000 بود که حکایت فوتبال در دیار ژرمن ها عوض شد که این گونه بود: رابین دوت مدیر ورزشی فدراسیون فوتبال آلمان می گوید: در سال 2000 از باشگاه های بوندس لیگا خواسته شد تا مراکزی را برای آموزش فوتبال به نوجوانان اختصاص دهند و باشگاه ها هم کار برجسته ای در زمینه آموزش تکنیک و تاکتیک انجام دادند که اولین نتایج آن در جام جهانی 2006 آلمان مشخص شد. باشگاه ها این کار را با تیم های حرفه ای شان هم ادامه دادند.”

این موفقیت یکی از نتایج سرمایه گذاری و اهمیت دادن به فوتبال پایه و البته برنامه ریزی دقیق است که برای مدت بیش از ده سال در این کشور به اجرا گذاشته شده است.

از سال 2002 شرطی برای تمام تیم های لیگ دسته یک و دو آلمان گذاشته شد که آنها را موظف به داشتن مدرسه فوتبال نوجوانان می کرد و 700 میلیون یورو سرمایه نیز به این بخش تزریق شد.

آقای فتح الله زاده رقم را می بینید 700 میلیون یورو؟ آن وقت ما هنوز در پی حرفهای بی معنی هستیم اما اتفاق جالب اینجا است که امروز ما یک نماینده در عرصه مربیگری در این چرخه سازندگی داریم.

 مهدی مهدوی کیا که با آکادمی کیا حرکتهای زیبائی را شروع کرده است. امروز بعنوان سرمربی تیم نوجوانان هامبورگ انتخاب شده است و این بازیکن سابق ملی ما به طور حتم دارای تجربه هائی خواهد شد که امیدواریم با استفاده از  مدیریت غیر آنچه امروز هست به درد فوتبال ما بخورد.

به طور حتم انتخاب مهدی مهدوی کیا افتخاری برای فوتبال ما و آغازی پر امید برای همه عاشقان فوتبال این سرزمین است.

 امید داریم که روزی هر باشگاه ما به دنبال سازندگی و نه قهرمانی هائی برود که امروز  شاهدش در فوتبال ایران هستیم.

آقای فتح الله زاده بر روی همان کاناپه بخوابید که فوتبال ما نیازمند این است که افکاری چون اندیشه های شما به خواب روند و روش های صحیح سرمایه گزاری برای فوتبال  ما چون روش های والیبال باشد.

 طرفداران فوتبال ما باید به مربیان و مدیران باشگاه ها اجازه دهند که سرمایه های جوان را وارد عرصه فوتبال کنند چون آن اتفاقی که روزگاری در راه آهن و دارائی و بانک ملی و صنعت نفت آبادان و ملوان انزلی و ... می افتاد.

 فوتبال بی پول ما بجای سرمایه بر روی ستاره ها باید به دنبال یافتن مردانی چون طارمی ها و عالیشاه ها و امیری ها و جهان بخش ها و آزمون ها و ... باشد آن گونه که روزگاری نایب روئین دل و رسول آقا مددها و منوچهر سالیاها و اردشیر لارودی ها و برادران ابوطالب ها حتی در همین تیم جناب فتح الله زاده علی دانائی فردها و رایکوف ها و... می کردند.

فوتبال ما باید مردانی چون مهدوی کیا را بیشتر در عرصه های بزرگ آموزش ببیند. امید که روزگار سپید فوتبال ما با رویای مهدوی کیا ها  و نه کابوس های حاجی فتح الله زاده ها برسد.