ارتش سرخ دات کام

اخبار روزانه

بزیک: از پروین عذرخواه ...

نویسنده : ارتش سرخ دات کام

-

نظرات : 11 اظهار نظر

-

2 سال پیش

بزیک: از پروین عذرخواهی نکردم، اخراج شدم!

ارتش سرخ دات کام :
بزیک: از پروین عذرخواهی نکردم، اخراج شدم!
پیشکسوت فوتبال ایران می‌گوید با عملکرد فنی خوبی که داشته می‌توانست بیشتر در تیم ملی بازی کند اما سلیقه سرمربی وقت این اجازه را به او نداده است. او هم‌چنین معتقد از تصمیم علی پروین برای اخراجش از پرسپولیس اشتباه بود.
ادموند بزیک به مرور خاطرات خود از فوتبال پرداخت. او که در بهترین‌ سال‌های فوتبالش در سال ۸۰، از سوی علی پروین از پرسپولیس اخراج شد، حالا می‌گوید سرمربی وقت پرسپولیس به خاطر آن تصمیم اشتباه کرد. البته که چند سال بعد بزیک قصد داشت به پرسپولیس باز گردد اما با مخالفت پروین روبه‌رو شد. این مهاجم ارمنی فوتبال ایران در این گفت‌وگو اشاره‌ای هم به خط خوردن نامش از جمع ملی‌پوشان در دوره محمد مایلی‌کهن داشت و با طرح سوالی درباره این موضوع می‌گوید که چطور ممکن است یک سرمربی از بازی‌اش تعریف کند اما اولین‌ نفر نام او را خط بزند؟ در ادامه گفت‌وگوی بزیک را می‌خوانید:

* ابتدا درباره خودتان صحبت کنید. فوتبال ادموند بزیک از کجا شروع کرد و در ادامه به پرسپولیس رسید؟
اکثر فوتبالیست‌ها مسلما به این رشته علاقه داشتند. در دوران کودکی ما فوتبال خیابانی مد بود و بیش‌تر بازیکنان از فوتبال خیابانی یا زمین‌های خاکی به فوتبال ایران معرفی شدند. کیفیت بازی آن قدر بالا بود که بیش‌تر فوتبالیست‌ها در باشگاه‌های تهران و زمین‌های خاکی فعالیت می‌کردند. من در سن ۵ یا ۶ سالگی حس کردم که فوتبال را دوست دارم و با بچه‌های همسایه در حیاط خانه فوتبال بازی می‌کردیم. خانه ما چسبیده به ورزشگاه باشگاه آرارات بود و من هر زمانی فرصت می‌کردم به باشگاه آرارات می‌رفتم و فوتبال بازی می‌کردم. بچه‌ها آنقدر زیاد بودند که محله با محله دیگر مسابقه می‌داد. علاقه فوتبالم در آن‌جا شکل گرفت و بعد هم به محله نارمک آمدیم که در آنجا هم باشگاهی به نام سیپان وجود داشت که بازیکنان از رده ۱۱ سال تا ۱۴ در آنجا تمرین می‌کردند. من در آنجا اصولی‌تر کار کردم و الفبای فوتبال را آموختم. در نوجوانان یک مربی فوتبال داشتیم که معلم ورزش مدرسه ما هم بود. او اکثر فوتبالیست‌های ارامنه را کشف و به باشگاه آرارات معرفی کرده است. ما جامعه ارامنه ۳۵۰ هزار نفر جمعیت در ایران داشتیم و گلچینی از بهترین‌ها در آرارات بازی می‌کردند. آن زمان برای ورود به آرارات واقعا سختی داشتیم چون جمعیت ارامنه زیاد بود و حتما باید فوتبالیست خوبی بودی تا می‌توانستی وارد آرارات بشوی. همین معلم ورزش ما تیم فوتبالی داشت که در زمین‌های خاکی بازی می‌کرد و من در آن تیم بازی می‌کردم. خاطرم هست در آن تیم بازی می‌کردم و آقای پروین هم می‌آمد و بازی‌ها را می‌دید. آقای عربشاهی و وحید قلیچ هم می‌آمدند و بازی می‌کردند. خاطرم هست یک بار آرارات با استقلال در همین زمین خاکی مسابقه داد و وقتی بازی‌ها به فینال رسید، آقای حسن حبیبی برای اهدای جوایز آمده بود. در بازی فینال دو گل به ثمر رساندم و آقای حبیبی من را به آرارات دعوت کرد و در تیم نوجوانان آرارات بازی کردم. در همان سال درحالی که در نوجوانان بازی می‌کردم، برای جوانان آرارات هم بازی می‌کردم. آن زمان جوانان در دسته دو تهران بود که بعد قهرمان شدیم و به دسته یک رسیدیم. البته در جوانان مهاجم بازی نمی‌کردم و پستم فرق می‌کرد. در ادامه در سن ۱۷ سالگی به ورزشگاه آزادی برای تماشای رالی رفته بودم و وقتی برگشتم مادرم گفت که از باشگاه آرارات به دنبالت آمده بودند. من با خودم گفتم ما که بازی نداشتیم! بعد متوجه شدم من را برای تیم بزرگسالان می‌خواستند. آرارات سرویسی داشت و دوباره به دنبال من آمد تا من را به باشگاه ببرد. اولین بازی‌ام برای آرارات در تیم بزرگسالان برابر تیم بنیاد شهید بود که ۲۰ دقیقه بازی کردم و بعد برابر دارایی بازی کردم و کم کم با تیم بزرگسالان کار کردم. آن زمان آنقدر علاقه داشتم که هم با تیم بزرگسالان و هم تیم جوانان تمرین می‌کردم. یعنی در روز دو جلسه تمرین می‌کردم و در هفته هم ۴ بازی انجام می‌دادم. در یک سال نزدیک به ۶۵ بازی انجام دادم که برای یک بازیکن جوان تعداد زیادی بود. من و مهدوی‌کیا بودیم که در آن سال هم برای جوانان و هم امید و هم بزرگسالان بازی می‌کردیم. آقای مهدوی‌کیا در تیم بانک ملی و من برای آرارات بازی می‌کردم. از سال ۱۳۷۲ که همراه با تیم بانک تجارت، آرارات هم به لیگ آزادگان آمد برای این تیم بازی می‌کردم سال اول در تیم آرارت شرایط خوبی را پشت سر گذاشتیم چون این تیم پوست‌اندازی کرده بود و بازیکنان جوانی را استفاده می‌کرد. آن زمان آنقدر بازیکنان با کیفیت وجود داشت که آقای مهدوی‌کیا می‌گفت بازی‌های جوانان و امیدها با کیفیت‌تر از لیگ برتر الان برگزار می‌شد. آن زمان بازیکنان جوان زیادی در لیگ حضور داشتند به طوری که ۷۰ درصد تیم ملی امید در سال ۱۹۹۴ لژیونر شدند. آن زمان هنوز آنقدر پول نیامده بود و مربیان جرات می‌کردند که به بازیکنان جوان میدان بدهند.

* البته شرایط تیم ملی امید این روزها طوری است که نتایج خوبی نمی‌گیرد و بازیکنان جوان خوبی را هم نداریم.
بله. درست است. متاسفانه بازیکنانی که در تیم ملی امید حضور دارند، در تیم‌های خودشان بازی نمی‌کنند. این یک اشکال بزرگ است. بازیکن هر چقدر که با کیفیت باشد، اگر در یک فصل ۸۰ درصد بازی‌ها را از دست بدهد، از شرایط مسابقه دور می‌شود. ما ۲۲ سال پیش بازیکنانی مثل مهدوی‌کیا و کریم باقری را داشتیم که جوان بودند اما الان بازیکن در سن ۲۵ سالگی به عنوان بازیکن جوان لقب می‌گیرد. همانطور که گفتم زمان ما آنقدر میزها ارزش نداشت و به همین خاطر مدیران و مربیان به بازیکنان جوان بازی می‌دادند. آن زمان فوتبال بازی کردن لذت خاصی داشت با اینکه الان اگر بازی می‌کردم از نظر مالی شرایط بهتری داشتم اما خوشحالم زمانی فوتبال بازی کردم که از آن لذت بردم. افتخار این را داشتم کنار بازیکنانی بازی کنم که بیش‌ترشان در باشگاه‌های اروپایی بازی کردند و از نفرات برتر آسیا بودند. آن نسل، نسل طلایی فوتبال ایران بود. هر بازیکنی لیاقت داشت به تیم راه پیدا می‌کرد و این گونه نبود که مثل الان بازیکن کیفیت لازم را نداشته باشد، اما در لیگ برتری بازی کند. ما در کشورمان فقر بازیکن داریم. آن هم به این دلیل است که فکری به حال ساخت بازیکن نمی‌شود. اگر AFC اجبار نکند، باشگاه‌های ما هیچ فعالیتی در آکادمی نخواهند داشت. مدیران به خاطر هزینه‌هایی که وجود دارد، به سمت بازیکن‌سازی نمی‌روند. مدیران می‌داند اگر نتیجه نگیرند، حتما باید جای‌شان را به مدیر بعدی بدهند و به همین خاطر نتیجه‌گرا شده‌اند.

* شما از مهاجمان خوب فوتبال ایران بودید، آیا از همان ابتدا به عنوان مهاجم بازی می‌کردید یا پست دیگری داشتید؟
در تیم جوانان به عنوان هافبک چپ بازی می‌کردم اما در تیم نوجوانان در پست هافبک نفوذی به میدان می‌رفتم. در ادامه وقتی به تیم بزرگسالان آمدم بیش‌تر یک مهاجم بودم. زمانی که به پرسپولیس آمدم، علی دایی بازی می‌کرد و من به عنوان بال کناری در سمت چپ بازی می‌کردم و مهدی مهدوی‌کیا سمت راست بود و و علی دایی هم به عنوان مهاجم نوک به میدان می‌رفت.

* شما درباره فوتبال ایران آسیب شناسی کردید و مسائلی مربوط به تیم ملی امید گفتید، می‌خواهیم درباره باشگاه آرارات هم صحبت کنید. این باشگاه روزی بازیکنان زیادی را به فوتبال ایران معرفی کرد، چه شد که حالا آن شرایط سابق را ندارد؟
سال ۷۴ آرارات دوباره به دسته یک کشور سقوط کرد. آن زمان که کم کم پول به فوتبال ایران می‌آمد، آرارات سرمایه‌گذار آنچنانی نداشت که از نظر مالی باشگاه را تامین کند. البته برخی بازیکنان همچون خود من به خاطر اینکه شرایط بهتری را تجربه کنم، باشگاه آرارات را ترک کردم. متاسفانه در آن سال‌ها آرارات کاری که در گذشته در تیم‌های پایه انجام می‌داد را، دیگر انجام نداد. یعنی آن طور که باید آکادمی خود را دنبال نکرد. آرارات از گذشته بازیکنان خوبی داشته و حدود ۶۸ سال است که فعالیت می‌کند. البته نکته دیگری که وجود دارد بحث کم شدن جمعیت ارامنه در ایران است. باشگاه آرارات به خاطر این که از ارامنه استفاده می‌کند و جمعیت هم کم شده، کارش برای پیدا شدن فوتبالیست خوب سخت شده است. فکر می‌کنم مهم‌ترین دلیلی که باعث شد آرارات به این روز بیفتد، این است که نیروی انسانی کافی ندارد.

* درباره کم شدن جمعیت ارامنه یک‌بار فرد ملکیان می‌گفت قدیم برای جشن کریسمس سالن بزرگی می‌گرفتیم اما الان آنقدر جمعیت کم شده که برای این جشن به خانه یک نفر می‌رویم.
بله همین‌طور است. آن‌قدر جمعیت ارامنه زیاد بود که در سالن‌های متعدد جشن سال نو گرفته میشد اما الان شاید بتوان فقط یک سالن را پر کرد. بحث جمعیت ارامنه این گونه است اگر فرض بگیریم از تعداد اعضای ارامنه در تهران فقط ۵ هزار نفر جوان وجود داشته باشد و از این ۵ هزار نفر ۱۰۰ نفر به فوتبال علاقمند باشند، شما باید از آن صد نفر گزینه‌های مدنظر را انتخاب کنید. نکته این است که صرف علاقه به فوتبال فقط کافی نیست و بازیکن باید استعداد لازم را هم داشته باشد. بعد از نسل آندو تیموریان در رده ملی، ما دیگر بازیکن نداشتیم. من فکر می‌کنم اگر قرار باشد آرارات دوباره راه بیفتد، باید از آکادمی خود کار را شروع کند.

* یعنی الان باشگاه آرارات فعالیت خود را در رده پایه متوقف کرده است؟
خودم در آنجا کار می‌کنم و مدرسه فوتبال وجود دارد اما اگر بخواهیم واقع بینانه نگاه کنیم، برای ساخت یک تیم قدرتمند نیاز به ۱۵ سال زمان است. چون ما باید از خودمان بازیکن بسازیم. باید ببنیم بازیکنانی که می‌سازیم در چه سطحی هستند و این که آیا می‌توانیم از آن‌ها در تیم‌های اصلی خود استفاده کنیم یا خیر. فکر می‌کنم در هر حال نام آرارات باید وجود داشته باشد و این باشگاه باید به حیات خود ادامه بدهد. باشگاه آرارات در رشته‌های مختلف فعالیت می‌کند اما هر کسی نام این باشگاه را می‌شوند، اول یاد تیم فوتبالش می‌افتد.

* تاریخ باشگاه استقلال را وقتی مرور می کنیم، حدود ۳۰ پیشکسوت ارمنی دارد. این در حالی است که در باشگاه پرسپولیس شما و یک نفر دیگر به عنوان بازیکن ارمنی حضور داشتید. آیا با این شرایط می‌توان گفت جامعه ارامنه بیش‌تر به استقلال تمایل دارد؟
در گذشته این چنین بود اما الان تعداد هواداران پرسپولیس و استقلال درجامعه ارامنه تقریبا مساوی است. قدیم شاید ۷۰ تا ۹۰ درصد جامعه ارامنه طرفدار استقلال بودند و بازیکنان خوبی مانند آقای اسکندریان، حق‌وردیان، مائیس میناسیان و ... برای استقلال بازی کرده‌اند.

* شاید یکی از دلایل تغییر نگرش در جامعه ارامنه، حضور شما در تیم پرسپولیس بود.
بله، در دهه ۷۰ من برای پرسپولیس بازی کردم و کم کم بخشی از جامعه ارامنه به تیم پرسپولیس تمایل پیدا کردند. قبل از من هنریک سرکسیان و وازگن صفریان در پرسپولیس بودند. من از همان زمانی که فوتبال بازی می‌کردم به خاطر بازیکنانی چون فرشاد پیوس و ناصر محمدخانی طرفدار این تیم بودم و بازی‌های پرسپولیس را دنبال می‌کردم. حتی سال ۷۱ که آرارات یک بار پرسپولیس را برد، نارحت بودم. البته این را بگویم که ما ارامنه اول طرفدار آرارات هستیم و بعد نسبت به تیم‌های دیگر گرایش داریم. من واقعا هوادار پرسپولیس بودم و این‌گونه نیست که صرفا شعار بدهم که پرسپولیسی هستم. هیچ طلبی از باشگاه پرسپولیس ندارم و فکر می‌کنم وقتی برای پرسپولیس بازی میکنی، این باشگاه به شما کمک می‌کند. پرسپولیس به من عزت و بزرگی داد و وقتی برای این تیم باز ی کردم واقعا لذت بردم و پول آن را هم گرفتم. در ایران همه یا استقلالی هستند یا پرسپولیسی. اگر از بازیکنان تیم سپاهان بپرسید بالاخره یا طرفدار پرسپولیس یا استقلال است. این موضوع یک مساله کاملا عادی است و فکر می‌کنم ۹۰ درصد مردم ایران یا طرفدار پرسپولیس و یا استقلال هستند.

* وقتی شما به پرسپولیس آمدید واکنش جامعه ارامنه چه بود؟
وقتی من به پرسپولیس رفتم دوستانم بازیکنانی چون فرد ملکیان بودند. واکنش‌ها برای حضورم در پرسپولیس بسیار خوب بود. ما آرارات را دوست داشتیم و خواهیم داشت اما به خاطر پیشرفت فوتبال‌مان از این تیم جدا شدیم. سال ۷۳ هم از استقلال پیشنهاد داشتم اما نرفتم و بعد از چند سال به پرسپولیس رفتم. اگر از مدیرعامل وقت باشگاه آرارات بپرسید شاید بهترین نحوه انتقال یک بازیکن مربوط به من باشد. البته آن زمان شرایط باشگاه آرارات این‌گونه بود که بازیکنان برای پیشرفت جدا می‌شدند و اگر فرد ملکیان هم از پرسپولیس پیشنهاد داشت، قطعا می‌رفت. وقتی به پرسپولیس رفتم، آرارات به من رضایت نامه نداد و ۵ بازی اول را به خاطر این موضوع از دست دادم. در نهایت هم با یک شکل خوب از این باشگاه جدا شدم.

* شما در مقطعی به پرسپولیس آمدید که آقای استانکو سرمربی این تیم بود. شرایط حضورتان در پرسپولیس چطور بود؟
شش ماه قبل از این که به پرسپولیس بیایم این باشگاه من را می‌خواست اما آرارات رضایت نامه نمی‌داد. من جزو بازیکنان اصلی آرارات بودم. در نهایت در آخر فصل باشگاه کشاورز خواهان به خدمت گرفتن من شد و به این باشگاه رفتم. پول خوبی هم گرفتم. سالی سه میلیون تومان که برای دو سال ۶ میلیون می‌شد قراردادم بستم و ۷۰ درصد را همان ابتدا گرفتم. ۲۵ روز با این تیم تمرین کردم و بعد فردی آمد و گفت پرسپولیس تو را می‌خواهد، آیا به این تیم می‌روی؟ قراری گذاشتیم و با آقای عابدینی و حمید درخشان صحبت کردم. روز اولی که می‌خواستم به تمرین پرسپولیس بروم، به آقای استانکو گفته بودند قرار است یک بازیکن ارمنی به تیم بیاید. به نوعی مثل یک بازیکن تستی در تمرین پرسپولیس حاضر شدم. نیم ساعت بعد از شروع تمرین آقای استانکو به حمید درخشان گفت قرارداد ادموند بزیک را حتما ببندید، چون او را می‌خواهم. اگر الان به من این پیشنهاد را بدهند، کمی فکر می‌کنم و بعد می‌پذیرم اما آن زمان بدون فکر پیشنهاد پرسپولیس را پذیرفتم و اصلا به این فکر نمی‌کردم که آیا شرایط بازی به من می‌رسد یا نه! در آن زمان پرسپولیس مهاجمانی چون فرشاد پیوس، مرتضی کرمانی‌مقدم و علی دایی را در اختیار داشت. فکر کردن به آن هم واقعا ترسناک است. با این حال آقای استانکو من را خیلی دوست داشت و توانستم با حضور آقای دایی و مهاجمان دیگر به عنوان بازیکن فیکس بازی کنم. یک بخش از فوتبالم را مدیون آقای حسن حبیبی هستم و بخشی را هم مدیون استانکو خواهم بود. او فوتبال من را ارتقاء داد تا بتوانم در جمع بزرگان، خودم را نشان بدهم. آن سال پرسپولیس پرمهره‌ترین تیم را داشت. یعنی ۱۱ نفر از ملی‌پوشان تیم ملی پرسپولیسی بودند. استانکو سبک جدیدی که نتوانسته بود در تیم ملی پیاده کند را در پرسپولیس اجرایی کرد و نتایج خوبی گرفت. از سال ۷۴ عملا پرسپولیس تیم اول ایران بود.

* در اولین داربی که بازی کردید آقای استانکو سرمربی بود و پرسپولیس با گل شما بعد از ۷ سال توانست استقلال را شکست دهد. از آن دیدار برای‌مان بگوید.
حدود ۵ بازی بود که برای تیم به میدان می‌رفتم. دو هفته مانده به داربی در دیدار برابر ماشین‌سازی که آقای حجازی سرمربی‌اش بود، بازی کردیم و دو بر صفر پیروز شدیم و دو گلش را من زدم و در بازی بعد مصدوم بودم اما در داربی به میدان رفتم و در دقیقه ۸۷ گلزنی کردم و پیروز شدم. با توجه به این که از یک فرهنگ دیگر به پرسپولیس آمده بودم کمی برایم سخت بود در این تیم جا بیفتم. آن بازی هم کاملا پایاپای بود و همه فکر می‌کردند بازی هم مساوی می‌شود اما در آن صحنه توانستم خوب کار کنم و گل برتری را بزنم. پیش از آن با تیم آرارات به استقلال گل زده بودم اما به عنوان یک بازیکن ۲۰ ساله در یک بازی بزرگ مانند داربی در دقیقه ۸۷ وقتی گلزنی می‌کنید، بسیار شیرین است و نشان دهنده این است که خدا شما را دوست دارد. روی صحنه‌ای که هم که گل زدم، واقعا از قبل تمرین کرده بودم. ما آکادمیک فوتبال را یاد نگرفتیم اما اصول را یاد گرفتیم. همان صحنه که در داربی گلزنی کردم را بارها و بارها در بازی‌های من دیده بودید. بعد از گل هم حس بسیار خوبی داشتم و واقعا خوشحال بودم مردم هم به من لطف داشتند که بازیکن محبوب‌شان شدم. به عنوان بازیکن جوان به پرسپولیس رفته بودم و بازیکنانی چون یحیی گل‌محمدی، علی دایی و خیلی از بزرگان تیم به من کمک می‌کردند که جا بیفتم. همان سال به بازی‌های آسیایی رفتیم که آقای خداداد عزیزی به عنوان یار کمکی با ما آمده بود و من یکی از بهترین نفرات تیم شدم. شاید نقطه تاریک آن مقطع من این بود که از تیم ملی خط خوردم و حقم نبود که در تیم ملی با من این‌گونه رفتار کنند.

*در داربی بعدی که به میدان رفتید بازی خداحافظی فرشاد پیوس بود و شما به عنوان بازیکن جانشین او به میدان رفتند. سخت نبود به جای فرشاد پیوس وارد زمین بازی شوید؟ البته مراسم خداحفظی آقای پیوس برگزار شد و بعد بازی ادامه یافت.
البته آن موقع این کارها مرسوم بود. آن موقع بازیکنان در بازی‌های بزرگ خداحافظی می‌کردند. فرشاد پیوس اسطوره پرسپولیس بود و او را به فرشاد آقای گل می‌شناختند. سخت بود بازیکنی جایگزین او شود. قرار بود من در آن بازی به میدان برویم و مهدوی‌کیا با پیوس تعویض شود اما نمی‌دانم چه اتفاقاتی رخ داد که من به میدان رفتم و با فرشاد پیوس تعویض شدم. واقعا بار سنگینی روی دوش من گذاشته شد. وقتی بازیکنی با آن همه پیشینه خوب و گل‌هایی که به ثمر رسانده از زمین خارج می‌شود و شما به عنوان یک بازیکن جوان به میدان می‌روید وظیفه سنگینی روی دوش شما گذاشته می‌شود. خدا کمک کرد در آن بازی من گلزنی کردم. البته آن بازی روز سخت استقلال بود و می‌توانست با شکست سنگین‌تری روبه رو شود.

* نکته‌ای که درباره آن بازی گفته می‌شود این است که استقلال با دو مدافع بازی می‌کرد، آیا این موضوع را تایید می‌کنید؟
فوتبال بازی اشتباهات است. من نمی‌دانم استقلال با چه سیستمی بازی می‌کرد اما آن زمان معمولا تیم‌ها با سیستم ۲-۵-۳ بازی می‌کردند. در آن بازی هم مطمئنا استقلال سه مدافع در اختیار داشت.

* در مقطعی که استانکو با پرسپولیس کار می‌کرد، به یک‌باره کنار رفت و حمید درخشان سرمربی تیم شد. چه اتفاقاتی رخ داد که مدیران باشگاه استانکو را کنار گذاشتند؟
ما در باشگاه‌های آسیا حضور داشتیم و به مقام سوم رسیدیم. فکر می‌کنم اختلاف آقای عابدینی و استانکو از همان جا شروع شد. من دقیقا نمی‌دانم چه اتفاقاتی رخ داد اما به ما گفتند که اختلافاتی میان آقای عابدینی و استانکو وجود داشت. بعد از آقای درخشان هم آقای متکوویچ جای درخشان را گرفت و بعد از دو ماه علی پروین سرمربی شد. کلا کروات‌ها مربی خوبی هستند اما گاهی یک مربی خوب هم در یک تیم نتیجه نمی‌گیرد.

* برخی از مربیان کروات به دلالی مشهور هستند، شما با این مربیان کار کردید چنین چیزی ندیدید؟
من به جرات می‌توانم بگویم استانکو این کار را نمی‌کرد.

* علی پروین در حالی سرمربی پرسپولیس شد که مدت‌ها از حضور در ورزشگاه محروم بود. دلیل محرومیتش را می‌دانید؟
باید بدانم؟ واقعا نمی‌دانم دلیل محرومیتش چه بود. بالاخره شاکله اصلی پرسپولیس را آقای استانکو مهیا کرده بودند و بعد آقای پروین آمدند و نتایج خوبی گرفتند.

* در یکی از داربی‌ها که فرد ملیکان برای استقلال گل زد و بازی یک بر یک شد شما برای پرسپولیس به میدان رفتید. خاطره‌ای از آن بازی دارید؟ مثلا با فرد ملیکان شوخی کرده باشید؟
با فرد ملکیان از زمانی که تیمی به نام ماسیس در زمین‌های خاکی داشتیم هم‌بازی بودیم. فرد ملکیان جزو نخبگان فوتبال ایران بود و تنها بازیکنی بود که به عنوان یک بازیکن ۱۸ ساله در تیم بزرگسالان آرارات بازی کرده بود. نه من و نه فرد ملکیان اهل کری خواندن نبودیم و بسیار با هم دوست بودیم. خاطرم است که وقتی در داربی به استقلال گل زدم، فرد بازیکن آرارات بود و از گلزنی من به استقلال خوشحال شد. حتی در آن بازی که فرد به پرسپولیس گل زد دوست داشتم بازی را سه بر یک ببریم اما یکی از گل‌هایش را فرد بزند. هیچ کدام از بازیکنان ارامنه اهل کری خواندن نیستند. آیا دیده‌اید یکی از بازیکنان ارامنه کری بخواند؟

* در یکی از داربی‌ها محمدخانی و اسماعیل حلالی از بازی اخراج می‌شوند و پرسپولیس ۹ نفره می شود. شما در آن بازی به میدان رفتید.
(سوال را قطع می‌کند) بگذارید همین‌جا جواب‌تان را بگویم. من در رختکن استقلال نبودم اما هیچکس در رختکن پرسپولیس نیامد بگوید استقلالی‌ها گل نمی‌زنند.

* یعنی هیچ توصیه‌ای وجود نداشت که گلی نزنند؟
مگر می‌شود چنین چیزی! من هم خیلی از این شایعات شنیدم. شاید کسی به علی پروین حرفی زده باشد اما در جمع هیچ حرفی مطرح نبود. وقتی توپ مقابل دروازه به بازیکنی می‌رسید، آیا کسی می‌تواند توپ را به گل تبدیل نکند؟ من باشم توپ را به گل تبدیل می‌کنم و کاری به این چیزها ندارم.

* در آن بازی علی پروین در رختکن چیزی به بازیکنان نگفت؟
بعد از این که یکی از بازیکنان درون زمین مصدوم شد، در کنار زمین جمع شدیم و آقای پروین فقط گفتند ما نمی‌بازیم! هرچه توان دارید بگذارید.

* ادبیات آقای پروین در رختکن هم همین‌گونه بود؟
در دهه‌های مختلف آدم رفتارهای متفاوتی نشان می‌دهد. آداب و رفتار در دهه ۶۰ با الان متفاوت است. در فوتبال هم همین‌گونه است. آقای پروین خیلی در رختکن صحبت نمی‌کرد و نقطه قوت او انتخاب بازیکنان و نحوه مدیریتش بود. در تیم‌های بزرگ وقتی بازیکن بزرگ دارید باید به خوبی تیم را مدیریت کنید. شما در تیمت یک علی کریمی داشته باشید، ممکن است هر لحظه حرکتی انجام بدهد.

* در آن بازی که پرسپولیس ۹ نفره شد، خودتان چه حسی داشتید؟ فکر می‌کردید بازی مساوی شود؟
تا دقیقه ۷۲ در زمین بودم و یکی از سخت‌ترین بازی‌هایم بود. کارمان دو برابر شده بود، چون هر چه توان داشتیم باید دو برابرش را در زمین می‌گذاشتیم. فکر نمی‌کردم که بازی به مساوی کشیده شود اما فوتبال همین است. آن زمان هر بازیکنی هر تیمی بازی می‌کرد به آن تیم تعصب داشت. بعد از اخراج اسماعیل حلالی انگیزه ما دو برابر شد که بازی را نبازیم. استقلال فکر می‌کرد به راحتی بازی را می‌برد اما ما انگیزه داشتیم و نباختیم.


لینک کوتاه : https://arteshesorkh.com/index.php/p/150250
نظرت رو بنویس
از حروف انگلیسی استفاده نکن
در حال حاضر فقط کاربرانی که در سایت ثبت نام کرده باشند میتوانند نظر ثبت کنند.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
Abbas

0

1

2 سال پیش

ادموند بزیک تیم دوچرخه سوارهای کیسه کش رو پنچر میکرد.


فردین کرمی

0

4

2 سال پیش

مانبایدحواشی گذشته روهم به مشکلات الان اظافه کنیم پس حمایت ازپرسپولیس بزرگ تمام


Hossein Amani Nesbat

-1

5

2 سال پیش

گل بزیک،گل بزیک بیرون بیا تاجو سوراخ کن عزیز تاجو سوراخ کن❤❤


سعید نصر

-1

1

2 سال پیش

آقا شمما که هیچی نمیدونی حرف نزن سنگین‌تری سلطان باور کنید پرسپولییترین آدم رو زمین هست برید آمار بگیرید ببینید دهه 60 چه پیشنهادی داشت از تیم انگلیسی که می‌شد همان موقع 500تا خانه تو منطقه یک تهران بخری باور کنید خدمتش خیلی بیشتر از اینی هست که فکر میکنید آخه تو چطور پرسپولیس هستی که به اسطوره باشگاه میگی عقده ی همه این آقایون رفتن سراغ دلار اون مثل مرد مانده همش قهرمانی می اورد


morteza.joqtaeei

-2

2

2 سال پیش

اخه خانم حیدری نمیدونم شما چند سالتون هست ولی تمام آدم هایی که فوتبالی هستن و فرق خوب و بد رو تشخیص میدن میدونن پروین یه آدم نون به نرخ روز خور هستش و همیشه به منفعت خودش فکر کرده همون جور که واسه باشگاه پیشکسوت ها حاضر غایب گذاشت که اخرش یه میلیون بده بهشون ولی اخرش گندش در اومد که خودش ماهی ۳۰ میلیون میگرفته . سلطان بودن و اسطوره بودن امثال دایی و کریمی و باقری هستن و اخریش هم سید جلال وگرنه پروین یه نخاله دو رو پول پرست هستش


بابک اعتمادیان

-1

3

2 سال پیش

خانوم حیدری اگه من حرف نزنم میترکم . علی پروین با تمام بازیکنان پرسپولیس درگیر بوده پس حتمن یه گیری تو کارش هست دیگه . اگه میشه شما علی پروین رو تحت فشار بزارین جامهای پرسپولیس رو که برده خونه برگردونه باشگاه . پرسپولیس تنها تیم جهانه که جامهاش تو خونه پیشکسوت تیمشه . شما یک کم بیشتر نظر بده من کمتر نظر بدم . پارسال و امسال علی پروین در راستای حمایت از تیم یک کلمه حرف نزد


فرشاد شیخ الاسلامی

0

9

2 سال پیش

درود بر بزیک عزیز ، خوش نقش و بی حاشیه و بسیار باهوش ، بازیهای او در خاطرم هست


آرزو حیدری

-4

7

2 سال پیش

آقای اعتمادیان میشه شماحرف نزنید.سلطان پروین عشقه


m.ali

0

11

2 سال پیش

روزی روزگاری یادش بخیراموندبزیک❤😔👌


حمید پرسپولیسی

0

4

2 سال پیش

کاش الان چند تا بازیکن مثل تو دایی و کریمی و باقری و مهدوی کیا و سید جلال داشتیم


بابک اعتمادیان

-14

7

2 سال پیش

انصافن علی پروین هم خیلی عقده ای بود

بازی های پرسپولیس

0-3

پرسپولیس

مس سونگون

پنج‌شنبه, 1 آذر
ساعت 16:15

ورزشگاه : شهرقدس

داور : محمدرضا تارخ

نظرسنجی

پرسپولیس موفق به شکست الریان در لیگ نخبگان خواهد شد؟

گلزنان برتر پرسپولیس
نام بازیکن تعداد گل
1 وحید امیری 3
2 محمدحسین کنعانی‌زادگان 2
3 سعید صادقی 1
4 ایوب العملود 1
5 اوستون ارونوف 1
6 علی علیپور 1
7 گئورگی گولسیانی 1
نام بازیکن تعداد گل
1 علی علیپور 1
2 لوکاس ژوائو 1
نام بازیکن تعداد گل
1 علی علیپور 2
2 فرشاد فرجی 1
برنامه بازی ها

هفته 11 لیگ برتر

یکشنبه, 11 آذر

ذوب آهن - شمس آذر 17:30

دوشنبه, 12 آذر

هوادار - استقلال خوزستان 15:30
آلومینیوم - گل گهر 15:30
خیبر خرم‌آباد - ملوان 15:30

سه‌شنبه, 13 آذر

تراکتور - چادرملو 16:30

شنبه, 17 آذر

پرسپولیس - نساجی 17:30
فولاد - استقلال 20:00

یکشنبه, 18 آذر

مس رفسنجان - سپاهان 17:30

یک هشتم جام حذفی

هفته 5 لیگ نخبگان آسیا

دوشنبه, 05 آذر

العین امارات - الاهلی عربستان 17:30
استقلال - پاختاکور 19:30
الغرافه قطر - النصر عربستان 19:30
الریان قطر - پرسپولیس 21:30

سه‌شنبه, 06 آذر

الشرطه عراق - الوصل امارات 19:30
السد قطر - الهلال 19:30
جدول مسابقات
رده نام تیم بازی تفاضل امتیاز
1 سپاهان 10 6 21
2 پرسپولیس 9 8 20
3 تراکتور 9 10 19
4 فولاد 10 1 18
5 چادرملو 10 0 17
6 ملوان 9 3 15
7 استقلال خوزستان 10 -1 13
8 گل گهر 9 2 12
9 آلومینیوم 10 0 12
10 استقلال 10 -6 11
11 ذوب آهن 10 -4 10
12 خیبر خرم‌آباد 10 -3 9
13 مس رفسنجان 10 -3 9
14 شمس آذر 10 -3 7
15 هوادار 10 -6 7
16 نساجی 10 -4 6
رده نام تیم بازی تفاضل امتیاز
1 الهلال 4 11 12
2 الاهلی عربستان 4 8 12
3 السد قطر 4 3 8
4 النصر عربستان 3 5 7
5 الوصل امارات 4 0 7
6 الغرافه قطر 4 -2 4
7 الریان قطر 3 -2 3
8 استقلال 4 -3 3
9 پرسپولیس 4 -2 2
10 پاختاکور 4 -2 2
11 الشرطه عراق 4 -9 2
12 العین امارات 4 -7 1

ارتش سرخ

Perspolis

پرسپولیس

پرسپولیس

پرسپولیس

پرسپولیس

پرسپولیس

هواداران پرسپولیس

هواداران پرسپولیس

باشگاه پرسپولیس

باشگاه پرسپولیس

فوتبال

فوتبال