تحول شهريار، اميدواري فوتبال

وقتي دايي، دوست دشمنانش مي شود !


1 - اين روزها ستايش علي دايي كار سختي نيست؛ همانطور كه در آغازين روزهاي بهار امسال، كوفتن مردي كه از نيمكت تيم ملي رانده شده بود كار دشواري به حساب نمي آمد. حالا هم سرمربي پرسپوليس ركورد تساوي هاي پي در پي داربي هاي پايتخت را شكسته و بعد از مدت ها، عروسي را به كوچه محبوب ترين تيم ايران كشانده است. با اين اوصاف، تعريف و تمجيد از دايي به رسم امروز رسانه ها تبديل شده و چيز چندان عجيبي هم نيست. از قديم هم گفته اند «تاريخ را برنده ها مي نويسند»! با همه اين اوصاف اما، ستاره بين المللي فوتبال ايران در طول يك ماهي كه كارش را با پرسپوليس شروع كرده، از برخي جهات چنان متحول شده كه واقعا شايسته تقدير است.

2 - در واپسين روزهاي ليگ ششم حرفه اي، وقتي عليرضا حقيقي نوجوان، با شيرجه اي كوتاه پنالتي علي دايي مغرور را مهار كرد، خيلي ها تصور مي كردند عضوي جديد به فهرست دشمنان دايي افزوده شده است. وقتي ايمان مبعلي به خاطر تكل نه چندان سالمي كه در سوپر جام ليگ چهارم حرفه اي روي پاي شهريار بست، براي سال ها مورد غضب او قرار گرفت و حتي نتوانست نظر دايي سرمربي تيم ملي را جلب كند، خيلي ها گمان مي بردند عاقبت حقيقي هم كه در آن بازي معروف پرسپوليس و سايپا روز تلخي را براي دايي رقم زد، به چنين ناكجا آبادي كشيده شود. با اين حال اما، علي دايي - كه انگار بعد از خروج از تيم ملي در جلد كاراكتر ديگري فرورفته - اين روزها به بزرگترين حامي دروازه بان جوان پرسپوليس تبديل شده است. گذشته از اعتماد فني شهريار به عليرضا كه به حضور فيكس او در داربي 68 نيز انجاميد، نمي توان اظهارات دايي در حمايت از حقيقي را پس از آن افتضاحي كه او و شيث در خلال شهرآورد تهران به بار آوردند را از ياد برد؛ همان سخنراني پر شور و حرارتي كه دايي مقابل عادل فردوسي پور انجام داد و در كمال شگفتي، از برخورد صميمانه و رئوفانه با دروازه بان سرخپوشان سخن گفت. ماجراي حمايت هاي اين روزهاي دايي از حقيقي اما، همه نشانه هاي وقوع تحول شخصيتي در شهريار نيست. از ياد نبريم طرف ديگر آن درگيري مضحك در داربي هم روزگاري پاي دايي را در ليگ ششم به كميته انضباطي باز كرد. با اين وجود، دايي حتي از گناه شيث هم گذشته و رضايي را نيز مورد لطفش قرار مي دهد. به همه اينها مي توانيد داستان حمايت هاي كلامي دايي از علي كريمي و نيز مهدي مهدوي كيا را بيفزاييد؛ آنچه رفته رفته شك مان را در مورد دگرديسي دايي به يقين تبديل مي كند...

3 - اگر علي دايي واقعا در 40 سالگي پوست انداخته و فاز جديدي از ظرفيت هاي شخصي اش را برملا كرده باشد، مي توان به شدت به آينده او، پرسپوليس و فوتبال ملي ايران اميدوار بود. همين حالا آدم هاي زيادي بيرون از پرسپوليس اميدوارند با شروع فصل جديدي از روابط شان با علي دايي، به اين تيم بپيوندند و بر توانايي تيم محبوب شان بيفزايند. شايد بزرگترين مصداق اين مساله، علي كريمي باشد؛ بازيكن محبوبي كه پيش تر، بارها تعصبش به لباس سرخ پرسپوليس را ثابت كرده و شايد اكنون به دنبال فرصتي است تا با علي دايي، زوج شكوهمندي را كه در تيم ملي ساخته نشد، در پرسپوليس درست كند. ماجرا آنجا مهمتر مي شود كه بدانيم قرارداد كريمي در پايان فصل جاري با استيل آذين به اتمام مي رسد و جادوگر هنوز به پيشنهاد تمديد قرارداد هدايتي پاسخي نداده است. حتي داستان مهدوي كيا نيز از اين قاعده مستثني نيست. حتي اگر خود مهدي هم صراحتا اعلام نمي كرد مايل به حضور در پرسپوليس است، باز همه مي دانستند شماره 17 سابق سرخ ها براي درخشش دوباره در لباس محبوب ترين تيم ايران بي تاب است. با اين وصف، بدون ترديد تحول دايي و عطوفت او نسبت به كساني كه در گذشته با وي مشكل داشته اند مي تواند بهترين هديه براي اپوزيسيون سابق او، پشت درهاي بسته باشگاه باشد. اين ليست البته، فقط شامل دو بازيكن نيست. خود ايمان مبعلي نيز - كه از حضور در فوتبال بي رونق امارات خسته به نظر مي رسد-در گفت وگوهاي اخيرش تصريح كرده كه علاقه مند به پرسپوليسي شدن است و پيشنهاد احتمالي دايي را رد نخواهد كرد؛ همانطور كه جواد كاظميان هم پس از مصاحبه تند و عجيب يك سال قبل اش عليه دايي، حالا به دنبال به دست آوردن دل شهريار است و با اداي جملاتي مثل «با دايي نان و نمك خورده ايم»، براي بازگشتن به تيم سابقش چراغ سبز نشان مي دهد... بدون شك حضور حتي برخي از اين ستارگان سابق مغضوب كه بعضا هنوز هم كارآمد هستند، علاوه بر قدرت پرسپوليس، مي تواند به جذابيت هاي ليگ راكد ايران نيز كمك كند.

4 - آدم هاي بزرگ، در هر كسوتي مي توانند گره اي از گره هاي مجموعه باز كنند. دايي اگر بزرگترين ستاره تاريخ فوتبال ما نباشد، بي ترديد يكي از بزرگترين هاي آنهاست و نمي شود شكوه و بزرگي اش را ناديده گرفت. در شرايط فعلي نيز، تحول شهريار كه به وضوح نشانه هايي از آن قابل لمس است، مي تواند بهترين خبر براي فوتبال ما باشد؛ فوتبالي كه مدتي است با شكست و ناكامي عجين شده و حالا به بركت سوپراستارهاي ارزشمندش مي تواند دوباره به آينده لبخند بزند.