جعبه سیاه یا رادار ؟

این روزها تلخی های زیادی را شاهد هستیم که شاید یکی از تلخ ترین آنها حکایت سقوط هواپیما ایران است. حکایت سقوط هواپیماها مدتها است بر سر زبان ها است و یاد گرفته ایم اصطلاحاتی چون جعبه سیاه که حاوی اطلاعات در حین پرواز است. حکایت جعبه پرواز این است که در غیاب کاپیتان و خلبان قصه پرواز گفته می شود جائی که نه راداری وجود دارد و نه کاپیتانی که از رادار بهره بگیرد.

حکایت این مقدمه را به سخنان رحیمی مدیر عامل باشگاه پرسپولیس سوق می دهیم. جائی که ندای " بگم نگم" را باز می شنویم باز قصه های تکراری مدیر عامل ورزشی پرسپولیس که چون از نوع غیر ورزشی هایش سخن می گوید و فریاد بلند نامدیریتی را دارد او باز ناگفته ها می گوید. از سکوت ها و از فردای گفته هایش که اگر این شود و من آن را خواهم گفت.

سالها است که این حکایت در عرصه ورزش ما است. مدیر ورزشی و یا غیر ورزشی سکوت می کند. روز اول عکس می گیرد و تیم را می بندد و بعد به یک باره خبر از دشمن خانگی می دهد و بعد قصه ناگفته ها است و این ناگفته ها در دیار سکوت دفن می شوند.

 مدیر فوتبالفارسی یادش می رود که مدیر رادار است و مدیر کاپیتان و هدایت کننده است. او است که با وضعیت موجود فرمان حرکت می دهد اما یادش می رود می شود جعبه سیاه. آری جعبه سیاه که حرف آخر را باید بزند و هیچگاه نمی زند. جعبه های سیاه ورزش ما را به یاد دارید؟

چند بار کمیسیون ورزش و جوانان مجلس قرار بوده است که علتهای شکست و نتایج فاجعه آفرین را گزارش دهد؟
چند بار مدیر ما و مربی ما و بازیکن ما از عوامل پشت پرده سخن گفته اند ؟
چند بار افشاگری از نوع نکونام و دایی و .... داشته ایم ؟
بحث رشوه داوری چند بار در کمیته قضائی و انضباطی فدراسیون فوتبال دفن شده است ؟

حالا نوبت رحیمی است که جعبه سیاه بشود. آری  او مدیر نیست که اگر بود رادار بود. کاپیتان و هدایت گر می شد ولی او جعبه سیاه می خواهد باشد که می دانیم چون پیشینیانش نخواهد شد

 جعبه سیاه فوتبال ما فقط سیاه بازی است. آری سیاه بازی با خلقی که فوتبال را دوست دارند. رحیمی می گوید سکوت کرده تا تیم آرامش داشته باشد پس چرا اکنون در هفته دوم سکوت می شکند؟ او می گوید سکوت کرده تا تیم بسته شود پس چرا حسینی و خلعتبری و پولادی سه ملی پوش خود را از دست می دهد و امثال امراللهی و دغاغله و نوروزی را می خرد؟ او از اهداف آن دیگران سخن می گوید؟ کدام دیگران؟ چه کسی با سیاسی هست؟ اصلا این سیاسی ها از کجا سر از فوتبال ما در آوردند؟ رحیمی پای رئیس جمهور را به میان می کشد. آخر کجای دنیا رئیس جمهور به اختلافات هییت مدیره یک باشگاه رسیدگی می کند؟