دايي: از عاليجناب حيله و منفعت در مورد اوضاع پرسپوليس بپرسيد / به آنها می گویم زورتان به خدای علی دایی نمی رسد

 علی دایی، با اینکه تازه از سفر برگشته بود ولی با روی باز به سؤالات ما و همچنین به برخی شبهات که در نبودش به وجود آمده بود پاسخ داد. دایی دل خیلی پری داشت و از برخی دوستان که بدون بررسی و فکر در مورد او حرف زده بودند، شاکی بود. آقای گل جهان هنوز هم خودش را عضوی از پرسپولیس امسال می داند و ابراز امیدواری می کند پرسپولیس امشب لخویا را در قطر شکست دهد. تازه ترین حرف های دایی را می خوانید.

مي خواهيم از پرسپوليس شروع كنيم. درخشان رفت، برانكو آمد، نژادفلاح قائم مقام شد، سياسي برگشت، هدايتي قهر كرد و خلاصه كلكسيون اخبار تيم را همه در جريان هستند. نظر شما درباره اين اتفاقات چيست؟
من در اين باره نظري ندارم. فقط مي گويم اميدوارم اين تيم به جايگاه واقعي اش برسد.

علي دايي در متن ماجراهاي اين فصل بود. شما بهتر از هركس مي توانيد در اين باره حرف بزنيد.
كساني هستند كه مي توانند بهتر از من در اين باره صحبت كنند، برويد سراغ آنها.

مثلاً چه كساني؟
نمي دانم. برويد از عاليجناب حيله و منفعت بپرسيد.

عاليجناب حيله و منفعت كيست؟
هر كسي مي تواند باشد. كسي كه با حيله و تدابير و منفعت طلبي هايش تيم را به اين روز انداخته. بگذريم.

پديده هايي كه علي دايي كشف كرده، دارند در پرسپوليس خيلي خوب كار مي كنند؛ طارمي و نوراللهي. بايد از اين بابت خوشحال باشيد.
چرا نباشم. هر كدام از شاگردانم موفق شوند من خوشحال مي شوم. مهدي طارمي و احمد نوراللهي از همان اول نشان دادند مي توانند رشد كنند. من از نيم فصل سال قبل به دوستانم گفته بودم ليگ هاي يك و دو را زير نظر بگيرند و در وهله اول نام، سن و پست بازيكناني كه به نظرشان مفيد هستند را به من بدهند. من براساس نيازهاي تيم، برخي را گفتم بيشتر زير نظر بگيرند و فيلم بازي هايشان را برايم تهيه كنند. براي اولين بار بايد يك نكته را بگويم. شايد باور نكنيد. مثلاً بازي ليگ دسته دوم كه حتي فيلمبرداري نمي شد بچه هاي ما دوربين مي بردند بازي را ضبط مي كردند.

ماحصل اين بررسي ها همين دو نفر بود؟
نه. ما چهار نفر را گزينش كرديم كه دو نفر آنها به تيم هاي ديگر رفتند.

چه كساني بودند؟
چون الان تيم دارند شايد درست نباشد از آنها نام ببرم.

ولي شما كه در تيمي مشغول نيستيد و شائبه اي ايجاد نمي كند. حتي به آن دو نفر هم انگيزه مي دهد كه علي دايي آنها را تأييد كرده بود.
يكي رمضاني بود كه رفت استقلال و يكي هم درويشي كه اكنون عضو گسترش فولاد است.

جالب است علي دايي، طارمي و نوراللهي را آورد و از او انتقاد مي شد. بعد از او خريدهايي مثل تادئو و ميردورقي انجام شد كه به اندازه آن دو از اين ها انتقاد نشده است.
من در اين باره حرفي ندارم.

سفر شما به انگليس هم يكسري خبرها به دنبال داشت و حتي جوري نوشته بودند كه انگار شما لباس استوك سيتي را خريده و پشت آن اسم خودتان را زده ايد و با يك فردي عكس گرفته ايد كه ايجنت است نه مدير باشگاه استوك سيتي!
لطفاً حرف هايم را عين آن چيزي كه مي گويم بنويسيد و هيچ تغييري در آن ندهيد. اولاً مخلص همه اهالي سالم و صادق رسانه هستم و خودتان مي دانيد من دوستان خوبي در رسانه ها دارم و هميشه هم گفته ام رسانه ها نقش زيادي در پيشرفت ورزش دارند، پس هرچه مي گويم فقط براي يك عده خاص و يك رسانه مشخص است و لطفاً كسي به كل جامعه رسانه ربط ندهد. دوماً من با لطف خدا و دعاي مردم كشورم شده ام علي دايي و اينكه در ادامه ناچارم برخي حرف ها را بزنم تصور نشود كه دارم از خودم تعريف مي كنم. دارم از علي دايي به عنوان يك نماينده ايران در فوتبال حرف مي زنم و خدا شاهد است قصدم غير از اين نيست. سوماً نام علي دايي كه بازهم تأكيد مي كنم منظورم شخص خودم نيست و علي دايي فوتبال ايران را مي گويم پشت پيراهن هاي زيادي نقش بسته. پيراهن هايي كه برخي دوستان آرزوي لمس آنها را دارند اما بين اين همه پيراهن و افتخار و گل و گلزني، تنها پيراهني كه اگر به منزل ما بياييد مي بينيد قاب كرده ام و به ديوار زده ام پيراهن تيم ملي ايران است. افتخار من اين است كه با پيراهن ايران به همه جا رسيده ام. همه تيم هاي باشگاهي ام محترم و عزيزند اما نمي توانم هيچ یك را با پيراهن ايران مقايسه كنم. افتخار مي كنم با پيراهن ايران شديدترين مصدوميت عمرم را مقابل بحرين متحمل شدم و كساني كه مي خواهند دقيق بفهمند من بعد از آن مصدوميت چه حالي داشتم لطف كنند سراغ امير عابديني رئيس وقت فدراسيون فوتبال بروند تا برايشان تعريف كند دكترها شانس زنده ماندن من را چند درصد دانسته بودند و من چند ساعت زير تيغ جراحان بودم و عين همان چند ساعت را هم مهندس عابديني پشت در اتاق عمل بيمارستان در هيروشيماي ژاپن بود. حالا خودتان حال خانواده ام را در ايران تصور كنيد. آن زمان وسايل ارتباطي امروز براي خبرگرفتن و تماس هم نبود.

از بحث اصلي خارج نشويم...
گفتم كه اين ها را براي تعريف از خودم نمي گويم اما ناچارم جواب يكسري غرض ورزي ها را بدهم. هرچه دارم از ايران و لطف خدا و دعاي مردم كشورم است و از اين بابت ممنون خدا هستم. من افتخار مي كنم كه مي توانستم همه جاي دنيا اقامت بگيرم و همه جا سرمايه ام را هزينه كنم اما هرچه خارج از كشور درآمد كسب كردم آوردم در ايران هزينه كردم. يك وجب خاك ايران را هم با تمام دنيا عوض نمي كنم.

اتفاقاً چندي پيش يك استاد اقتصاد گفته بود بعد از نفت و زعفران و پسته، علي دايي بيشترين ارزآوري را داشته.
لطف داشته هر كس اين حرف را زده و من خودم را در اين حد نمي بينم. متأسفم كه بايد بگويم رسانه اي اين جوسازي ها را راه انداخته كه با پول بيت المال دارد اداره مي شود اما ماحصل تفكرات و هزينه هايش اين بوده كه نفر دوم تحريريه آن به عنوان نماينده آن رسانه، از ايران مي رود و پناهنده مي شود، بدترين حرف ها را عليه كشور مي زند و آن رسانه حتي زحمت يك خط عذر خواهي از مردم و اهالي رسانه را هم به خودش نمي دهد. من به آن فرد و تفكراتش كاري ندارم و به خودش ربط دارد اما اين رسانه اي كه امروز بدون كنكاش مي نويسد علي دايي با مدير قلابي استوك سيتي عكس گرفته يك سر سوزن به خودش زحمت فكر كردن داده كه بپرسد علي دايي به لطف خدا چه نيازي به عكس گرفتن با مدير استوك سيتي دارد؟ چه نيازي به عكس گرفتن با پيراهن تيم استوك سيتي دارد؟ نكند به جاي فكر كردن به اين موارد دنبال پاس كردن واحدهاي «چگونه پناهنده شوم» هستند؟ نكند با كوبيدن اين و آن مي خواهند فردا بگويند ما دگرانديش بوديم و اينجا جايمان نبوده و بايد از ايران برويم؟ من حتي آلبوم شخصي ورزشي ندارم. شايد باور نكنيد. آلبوم شخصي من ذهن مردم عزيز و آرشيو رسانه هاست. خدا آنقدر به من لطف داشته كه چيزي كه براي خيلي ها آرزو كه چه عرض كنم، خواب و رؤيا و توهم است براي من خاطره است. علي دايي با فوتبال به همه جا رفته و عكس با مدير استوك سيتي بگيرد يا نگيرد فرقي به حالش نمي كند. من دعوت يك شركت بوده ام، خودم هم در مصاحبه با خبرآنلاين گفته بودم من دعوت آقاي سلطاني بوده ام. طبق برنامه ريزي يكسري جاها رفتيم و من اصلاً از اخبار ايران و رسانه ها اطلاع نداشتم. حالا ممكن است من توي خيابان با يك هوادار مواجه شوم و عكس بگيرد بعد كه عكس منتشر شد بگويند مثلاً اين عكس علي دايي با پله است. به من چه ربطي دارد؟ من كه تا صبح دوشنبه ايران هم نبوده ام كه بخواهم حتي خبر آنها را تكذيب كنم. اين تحليل و خبر اشتباه را مگر من منتشر كرده ام. اصل عكس ها الحمدلله موجود است. اينكه عكس من كنار مديرعامل باشگاه را با عكس من كنار وكيل شركت دوستم اشتباه گرفته اند نشان مي دهد كه يك تخريب عمدي است و مي خواهند به اهداف خودشان برسند. مطمئن باشيد اين مورد را پيگيري قانوني مي كنم تا بدانند نبايد با آبروي آدم ها بازي كنند. آنها ضعف و اشتباه خودشان را به حساب ديگران مي گذارند. خدا را شكر همه چيز را هم مردم و رسانه ها متوجه شده اند. اين رسانه خاص كه گفتم ماهيتش معلوم شده و اگر ديگر رسانه ها دچار آن گاف بزرگ شده بودند الان دودمانشان را به باد مي دادند در ادامه تخريب هايش اين حرف ها را نوشته. لازم است بازهم تكرار و عذر خواهي كنم كه هرچه جملاتي گفتم كه با «من» شروع شد از سر منيت نبود. خودم را خاك پاي مردم ايران مي دانم و هر گاه غير از اين فكر كنم آغاز نابودي من است. باز هم مي گويم تمام بازي ها و گل ها و افتخاراتم را با يك دقيقه بازي در تيم ملي ايران عوض نمي كنم. افتخار مي كنم ماتئوس تا مي آيد ايران سراغ مرا مي گيرد. به آن به اصطلاح رسانه هم مي گويم علي دايي با لطف خدا علي دايي شده، شما خودتان را براي كوبيدن او زحمت ندهيد. زورتان به خداي علي دايي نمي رسد.

دل پري داريد انگار.
گاهي اوقات ناچارم حرف هايم را بزنم تا كساني كه خودشان را به خواب زده اند شايد بيدار شوند.

پيش بيني تان از بازي پرسپوليس و لخويا چيست؟
اگر حاشيه ها روي تيم تأثير نگذارد ان شاءا... برنده مي شويم.

برنده مي شويم؟!
بله. من هميشه خودم را عضوي از اين تيم مي دانم و مي گويم تيمم برنده مي شود و من هم مثل يك هوادار پاي تلويزيون براي تيمم دعا خواهم كرد.

راستي برانكو را در بازگشت به ايران ديده ايد؟
نه ؛ ولي فرصت مناسبي فراهم شود حتماً او را خواهم ديد.

او فركي را به شام دعوت كرده. شما برانكو را دعوت نمي كنيد؟
با يك شام سه نفره موافقم به شرط اينكه حسين آقا كه عزيز ماست هزينه اش را متقبل شود (خنده).

و سؤال آخر، در مورد وضعيت تيم ملي حرفي نداريد؟
من قبلاً در اين باره حرف هايم را زده ام. خدا كند اين امروز و فردا كردن ها تمام شود و كروش و فدراسيون به توافق برسند.