صاحب اين تيم بي صاحب كيست؟

حكايت اين روزهاي فوتبال ما قصه طولاني آدمهائي است كه بهر منافع خود در تلاش هستند اما سخن از دفاع و بخاطر مردم مي كنند و مصداق واقعي اين نوع سو رفتار اجتماعي را در حكايتهاي امروز پرسپوليس مي بينيم قصه خيلي روشن است و آن چيزي نيست جز

" تكيه بر پست و رياست مي كنند/ با خدا هم سياست مي كنند"

آري جنگ هاي امروز تيم پرسپوليس حكايت همان دعواهاي قديمي است. روزگاري عابديني و محلوجي از يك سو و سازمان تبليغات شهرداري از سوي ديگر داشتند و در اين ميان سازمان تربيت بدني فاتح شد !! و حالا حكايت به نوع ديگر است و با اسامي ديگر است امروز در يك سو محمد مايلي كهن و حبيب كاشاني و حميد استيلي را داريم. محمد مايلي كهن سخن از سلامتي مي دهد و اعلام مي دارد كه از انتقال مهدي مهدوي كيا آجري بر آجري در پرسپوليس گذاشته نشد ولي نمي گويد اگر محيطي با حضور استانكو پابلكوويچ و وزاردت معادن نبود اصلا امثال مهدوي كيا و دائي و باقري ... اين گونه رشد مي كردند كه بخواهند راهي اروپا شوند؟ خود مايلي كهن كه سخن از پاكي مي كند و حكايت درست كرداري مي دهد از بهترين مديرعامل باپگاه پرسپوليس در پس از انقلاب البته به زعم او يعني حبيب كاشاني اين سوال را ندارد كه پول پرداختي به اوساله چه شده است ؟ آيا محمد مايلي كهن از حيف و مال كردن اخراج كرانچارد و استخدام دائي و خريد بازيكناني چون سكوبرت و جرج آراندا در زمان قطبي توضيحي به او داده است ؟ آيا محمد مايلي كهن از جناب بهترين مدير عامل پرسيده است چرا باشگاه پرسپوليس را با بنگاه كاريابي براي اقوام و خويشانش اشتباه گرفته است؟ مايلي كهن مي گويد از توهم گريزان است اما مي تواند به اين واقعيتها جواب روشني دهد و مهمترين سوال اين است كه خود او چه تجربه اي بعنوان كشك (بخوانيد مدير فني ) داشته است كه اين پست را قبول كرده است ؟ آيا او كارنامه حضورش در طي اين سالها را نگاهي انداخته است ؟ او با كدام متر و سنجش و معيار در حالي از خط حمله علي دائي ايراد مي گيرد كه خود او با لجبازي نخواست كريم انصاري فرد را در سال گذشته به او بدهد ؟ محمد مايلي كهن كه تيمش با آن همه امكانات در ليگ دهم به رتبه يازدهم رسيده چه ايرادي از دائي مي گيرد ؟ آيا مايلي كهن از مدير برترين مي پرسد چرا ليدر و سرمربي كتك كاري مي كردند ؟ آيا محمد مايلي كهن از جشن تولد گرفتن براي قصاب و... كه نام ليدر گرفته اند سخني رانده است ؟ آيا در راه خدا بودن فقط اين است كه در هنگام اقامه نماز هوش و حواس به صداي تاس اتاق بغلي اردوي اميد باشد؟ اگر مايلي كهن بر حق است چرا كسي از حضور او استقبال نكرد؟ او قرارداد سال 1354 خود را مي آورد كه نشان از پيش كسوتي بدهد اما يادش مي رود كه او به همراه علي پروين و محمد دادكان در سال 1359 چه بلائي بر سر محراب شاهرخي آوردند كه از اولين روز پرسپوليس در سال 1346 در اين تيم بود و او را از تيم بيرون انداخته و باعث شدند محراب شاهرخي در فقر و گمنامي به آغوش مرگ رود

از سوي ديگر كميته پيش كسوتان را داريم و اخبار جالبي از اين سو مي شنويم. علي دائي مي گويد تيم را به صاحب اصليش برگردانيد. از علي دائي مي پرسيم صاحب اين تيم كيست ؟ آيا حسين هدايتي و علي پروين صاحبان اين تيم هستند و يا مردمي كه سالها بي هيچ مزدي در اين سالها خون دل خوردند؟ علي دائي چگونه به يك باره به ياد صاحب اصلي اين تيم افتاده است؟ و يا احمدرضا عابدزاده مي گويد فكر كرده اند تيم بي صاحب است اما نمي گويد صاحب اين تيم چه كساني هستند؟ اين مردم بي نوا كه در طي سالها ديدند امثالي چون پروين و دائي و بسياري از ستاره هاي دور و نزديك با گمنامي به اين تيم آمدند و بعدها مشهور و ثروتمند شدند نبايد صاحبان اين تيم باشند ؟ امروز اولادي ناز مي كند و مي گويد 500 ميليون از پرسپوليس مي خواهد جواد كاظميان طلب 200 ميليون توماني خود را به رخ پرسپوليس مي كشد اما اين دو نمي گويند اگر پرسپوليس ي نبود آيا جواد كاظميان و مهرداد اولادي صاحب اين پولها مي شدند؟ مگر دائي از پرسپوليس به قطر و از آنجا به اروپا نرفت؟ امروز جنگ اين دو گروه جنگ بر سر منافع در پرسپوليس است كه همه مي دانند نه كاشاني و مايلي و نه هدايتي و پروين و دائي دلشان براي پرسپوليس نسوخته است كه هر كدام از اين چهره ها به تنهائي بارها در برابر پرسپوليس ايستاده اند و چنين است كه مي گوئيم پرسپوليس بايد به مردم واگذار شود و براي حل اين معضل راهكاري وجود دارد

امروز اوراق سپرده طلا به فروش مي رود. آيا بانك صادرات اين همه طلا دارد ؟ خير بانك صادرات تضمين اين مبلغ را مي كند. چرا اين سيستم براي پرسپوليس و استقلال استفاده نشود؟ يعني بنگاههاي تجاري چون يك كنسرسيوم چند بانك تضمين سهام پرسپوليس و استقلال نكرده و بعدشروع به فروش سهام آنها نكنند ؟ چرا روشهاي خصوصي سازي نيمه دولتي براي اين باشگاهها اجرا نمي شود؟ چرا بايد پرسپوليس اسير اين سو رفتارهاي اجتماعي شود و يا استقلال بايد ملعبه امثال حسيني شود؟ اگر رحمتي به استقلال نيايد و به تيم هدايتي بپيوندند آيا استقلال مي تواند دروازه بان بخرد؟ چرا اين دو تيم بايد اسير باشند ؟ اين تيمها چه زماني به صاحبان اصليشان يعني مردم واگذار مي شود ؟

آقايان! اين مردم نه امثال كاشاني و مايلي كهن و نه هدايتي و دائي و پروين را مي خواهند اين مردم به دنبال تعيين هييت مديره و مديرعاملي كه خود انتخاب مي كنند قاطعانه هستند

آقاي سرپرست موقت وزارتخانه ورزش ! پرسپوليس و استقلال را به صاحبانش بر گردانيد