مگر گوري باشد....

سالها پيش نوجواني عاشق وكالت بودم و خوب يادم هست كه در تمامي بازيهاي كودكي محبوب ترين بازي من دادگاه بازي بود و سر انجام وقتي كه خواستم مسيري براي ادامه تحصيل در اين رشته را همواره كنم از پدرم پندي را شنيدم و اين نصيحت اين بود كه تو نمي تواني وكيل شوي زيرا يا از گرسنگي مي ميري و يا اين كه مجبور مي شوي كس ديگري شوي زيرا قانون با احساسات كار نمي كند و چنين بود كه راه خود را به سوي ديگر بردم هر چند كه بعدها در عرصه روزنامه نگاري به گونه اي مسيري را رفتم كه شايد در صورت ادامه تحصيل در رشته حقوق بايد ادامه مي دادم باري غرض از نوشتن اين مقدمه طولاني حكايت عابد زاده است نمي دانم حكايت قانوني عابد زاده چيست و اصولا او تا چه حد در مورد پرونده قانوني خود حق دارد و يا اين كه بيگناه است اما اين كه حكم او قطعي مي شود زيرا كسي از محل او خبر ندارد درد بزرگي است كه فوتبال ما بايد از آن شرمنده باشد براستي عابد زاده حق دارد كه بپرسد مگر پيدا كردن عابد زاده در اين شهر سخت بود كه حكم غيابي براي او صادر كرده اند؟

بايد به عابدزاده بگوئيم كه شايد سخت بوده است زيرا از قديم گفته اند قهرمان زنده را عشق است. آن روزهائي كه او در پكن 1990 با مهار پنالتي ها ما را به اولين قهرماني پس از انقلاب رساند همه آدرس او را بلد بودند. آن هنگام كه در ملبورن 1997 با آن نمايشي عجيب روحيه به ميليونها ايراني و بقيه تيم ما داد تا روحيه خود را بيابند همه آدرس او را خوب بلد بودند زيرا عابدزاده بود که مرد رسانه اي مي توانست باشد و بسياري كنار او مي توانستند عكس و فيلم بگيرند و خودي نشان دهند.

عابدزاده وقتي يافت مي شد كه در بيمارستان كسري بر بستر بيماري بود آن موقع هم حرفها زيادي براي او بود. عابدزاده آن روزگار مي توانست به موقع به دادسرا برود زيرا خيلي ها آدرس او را مي دانستند. عابدزاده گم مي شود چون روزگاري كه در تيم ملي آسيب ديد اما كسي به داد او نرسيد حتي از باشگاه استقلال اخراج شد چون به درد آنها نمي خورد.

عابدزاده بايد از ديدار فرزند محروم و شايد 54 ضربه بخورد زيرا پهلوان زنده را عشق است. مگر رسم روزگار چنين نيست همه ياد داريم كه هنگام بيماري ناصرخان در بيمارستان كسري چه خبر بود و يا با دوربين تلويزيوني به بالين او رفتند تا خبر سازي كنند اما در اين نوروز بدون ناصر خان چه كسي ياد او غير از رفيقان واقعي كرد. آيا كسي خبر دار شد كه فرزند علي جباري اسطوره تاج و استقلال چه بلائي آمد ؟ در فدراسيون فوتبال كميته پيش كسوتان وجود دارد اما در بقيه قسمتهاي اين نهاد چند فوتبالي واقعي هست كه آدرس فوتباليستهاي واقعي را داشته باشد. عابد زاده سوال عجيبي مي كند كه مي پرسد مگر پيدا كردن عابد زاده سخت بود ؟ آري پيدا كردن شما سخت است جناب عقاب آسيا زيرا ديگر رسانه اي نيستي به درد تبليغات نمي خوري و پهلوان زنده نيستي كه اگر بودي ترا عشق بود كه در غير اين صورت ترا جايگاه فراموشي است. قانون براي همه يكسان است و همه مي دانيم كه كاري نمي توان در مقابل آن كرد اما حقيقتا نبايد قانوني هم مي بود كه كساني كه عمري شادي به ملتي مي دهند چنين گمنام زندگي نكنند ؟ در اين فوتبال عريض و طويل جا براي عابدزاده ها تنگ بود ؟

مي دانيم فردا كه دو باره تخت بيمارستان ي و سنگ گوري باشد باز عابد زاده يافت شدني است. افسوس