پنجاه آه؛ برای آن پنجاه ماه

آخر قصه همین جا بود؛ نقطه اوجمرگی، وقت خداحافظی با معمار یک امپراطوری پنجاه ماهه. برانکو رفت، عرب و شرکا اما هنوز مانده اند و در تکاپوی بی حاصل برای کاری که دو ماه جلوتر باید انجام می دادند، همچنان خود را به خواب زده اند. مگر از یک کارمند حراست بر مسند مدیرعاملی پرسپولیس، معجزه ای بزرگتر از این برمی آید؟

حالا آن مرد رفته و تنها فصل درخشانی از خاطرات باورنکردنی اش بر جا مانده؛ روزها و شب هایی که تا ابد از حافظه هواداران پاک نخواهد شد. سه قهرمانی و دو نایب قهرمانی دراماتیک، هر دو آمیخته به اشک و تشویق. مردی که پرسپولیس را با یازده نفر به اضافه ربیع خواه و آدام همتی فینالیست آسیا کرد، اما پرداخت دستمزد طیب و طاهرش به عزم ملی و دادار دودور کشیده شد. البته که پول هست، اما برای رقابتگران اختلاس که بدزدند و ببرند و عکس شان از کازینوهای کانادا بیرون بیاید، نه برای مردی که لبخند بر لب میلیون ها نفر نشاند، اما موقع پرداخت حقوق طوری وانمود کردند که انگار صدقه می خواهد.

یک ماه قبل از اینکه برانکو بیاید، بازیکن پرسپولیس وسط تمرینات توی صورت سرمربی تیمش خمیازه می کشید، اما مربی بی جنم پشت می کرد و می گفت: «شاید طفلک خسته است.» امروز که برانکو می رود، تازه آمار می دهند پرسپولیس حتی در سومین فصل قهرمانی اش صاحب رکورد بیشترین پیروزی در درگیری های فیزیکی بوده. مرد کروات این کاخ را بر چنان کوخی بنا کرد. البته او نکرد، وزیر ورزش کرد، عراقچی کرد، معجزه پخش فینال آسیا در مدارس کرد! حالا هم حداقل حسن وداع شبانه برانکو شاید همین باشد که پناهندگان پرچم ژاپن از زیر بیرق بیگانه بیرون بیایند و به خاک خودی برگردند؛ خاکی که بنا به عادت دیرینه، قد بلندها را دک می کند تا مبادا کوتاهی کوتوله ها به چشم بیاید.

حالا ماییم و مهندسان شاکی از مهندسی، اربابان نفرت افزا که لابد در این لحظات با شعفی کودکانه لبخندهای سالیان دور را پی می جورند. به صحنه برگردید که دیگر دور، دور شماست. قاتل کامیابی های تان رفت. سخن آخر با هیات مدیره خیار و پرتغال؛ بالاخص آن کهنه سوار ازلی و ابدی که در خوش خوشان قهرمانی ها می گفت: «پرسپولیس به کلاس بالاتر رفته و باید معلمش را عوض کند.» حالا دبیر دبیرستان رفته؛ بفرمایید استاد دانشگاه مورد نظرتان را از قوطی بیرون بیاورید. بین شما و برانکو، صد البته که برانکو باید می رفت و شما می ماندید؛ شما که مایملک شاهین را با قرارداد 99 ساله به گردانندگان مراسم عروسی اجاره دادید و خودتان تعزیه گردان پرسپولیس شدید. شب تان بهشت حضرات!