کامیابی نیا: دو مورد اختلاف نظر بود که حل شدنی است/ هواداران نگران نباشند

1- کمال کامیابی نیا رفته باشگاه و توافق حاصل نشده. علت و چرایی عدم توافق هم برمی گردد به دو موضوع. ما هم در خبری ویژه و اختصاصی به این موضوع پرداختیم. حالا عده ای که از عدم توافق کمال و باشگاه ناراحت هستند و نگران جدایی احتمالی کمال از او گلایه کرده اند. کمال هم دیواری کوتاه تر از ما پیدا نکرده و واکنشی نشان داده.

2- قصه ما و کمال برمی گردد به سالها پیش. زمانی که کمال بازیکن جوانی بود و در تیم مس کرمان بازی می کرد. ما هم در راه اهن مسوولیت داشتیم. محمد حسن انصاری فرد مدیرعامل باشگاه راه اهن بود و بنده هم مدیر روابط عمومی و مشاور ایشان. در اواخر فصل راه اهن در کرمان میهمان مس بود.ما نیاز به برد داشتیم و برای مان کسب نتیجه مهم. اواخر بازی بود که امیر قلعه نوعی جوانی را به میدان فرستاد که با گلزنی اش به راه اهن حال ما را بدجوری گرفت. در وی ای پی کنار محمد حسن انصاری فرد نشسته بودم. مدیرعامل راه اهن بعنوان یک پیشکسوت فوتبال و مربی سابق مدام از نوع بازی این بازیکن جوان تمجید می کرد و توصیفش این بود: بدو، بجنگ، انرژیک. عجب بازیکنیه این. تجربه پیدا کنه و پخته تر شه بهتر از اینها هم میشه. اگر اشتباه نکنم فصل بعد مربی تیم راه اهن ارنی برندتس هلندی بود و تارتار هم دستیارش و تیم با مشورت انصاری فرد و  تارتار بسته می شد. کمال امد راه اهن و دو سالی بازیکن ان تیم بود. هر روز تقریبا هم را می دیدیم و بعد از بازی ها در رختکن بعد از باخت بهم دلداری می دادیم و بعد از بردها  چون تیم در خطر سقوط بود از فرط استرس و هیجان در اغوش هم اشک می ریختیم. کمال بعد از دو فصل به شهرداری تبریز رفت و با سقوط این تیم به لیگ یک مجبور شد یک فصل در لیگ یک بازی کند. او در ان سال سخت می گفت: راه اهن بلاتکلیف بود و معلوم نبود چه کسی ان را در جریان واگذاری می خرد و من از استرس و بلاتکلیفی زود تصمیم گرفتم و رفتم شهرداری و کاش عجله نمی کردم چون در راه اهن هم بخاطر تهرانی بودنش کنار خانواده بودم و هم داشتم خوب پیشرفت می کردم.

3- کمال در مس وینگر راست و مهاجم بازی می کرد اما در راه اهن با نظر تارتار و برندتس به هافبک دفاعی تخریبی و جنجگوی تیم بدل شده بود. اتفاقا یادم هست وقتی در زمان مدیریت رویانیان مدیر روابط عمومی باشگاه بودم تیم پرسپولیس بواسطه پارگی رباط روبرتو سوسا هافبک دفاعی برزیلی تیم و ناکارامد بودن سایز گزینه ها بحران عجیبی در این پست داشت.ا نموقع کمال در لیگ یک برای شهرداری تبریز بازی می کرد و من با طرح دلایل فنی و شناختی که از کمال داشتم به مدیریت باشگاه اصرار زیادی کردم که اگر این بازیکن جوان جذب شود وسط زمین را جارو می کند و شک نکنید تمام مشکلات ان تیم بحران زده در میانه زمین حل می شود. اتفاقا با خود کمال هم حرف زدم. تماس هایی هم بین باشگاه و او برقرار شد اما بر سر عدم صدور رضایت نامه و شاید هم جدی نبودن باشگاه بر سر جذب این بازیکن لیگ یکی کار به سرانجام نرسید. کمال به نفت تهران رفت و انجا زیر نظر یحیی به اوج رسید. شاید وقتی کمال کامیابی نیا به پرسپولیس پیوست نیمی از هواداران درباره کیفیت فنی او و اینکه ایا این بازیکن نفت می تواند در تیم مدعی قهرمانی پرسپولیس پاسخگوی نیازها باشد ابهام داشتند اما بنده خوب  می دانستم پرسپولیس چه گوهری را خریده و این خرید شاید نه چندان مطرح می تواند بهترین صید فصل پرسپولیس باشد.

4- این مقدمه را نوشتیم تا برویم سر اصل مطلب. اقا کمال از سر ناراحتی واکنشی به تیتر ما نشان داده و بعد هم چون گوشی تلفن همراهم خاموش بود پیامکی زده و گلایه گرده؛ اخه این چه تیتریه درباره من زدین. هوادارا کلی نگران شدن و ناراحتن. من هم پیامکی در پاسخ نوشتم و بعد گفت و گوی تلفنی. کمی کمال گلایه کرد و کمی هم ما. گفتیم و شنیدیم و ماحصل ان گپ و گفت و گلایه های دوستانه دو دوست چنین بود که کامیابی نیا بگوید این توضیحات را به نقل از او منتشر کنیم تا هواداران در جریان ماوقع باشند.

5- کمال کامیابی نیا می گوید: جلسه ای با اقای طاهری داشتم که اقایان ترکاشوند و گرشاسبی هم بودند. درباره خیلی مسایل صحبت کردیم. مباحث تمدید قرارداد هم یکی از انها بود. حقیقتا بر سر دو چیز حرف زدیم. اول اینکه نظر باشگاه تمدید قرارداد دو یا سه ساله بود و من اصرار به تمدید یگساله داشتم. این چالش و اختلاف اصلی من و باشگاه بود. من به باشگاه حق می دهم دنبال قرارداد دو سه ساله باشد اما به من هم حق بدهید که فکر اینده ام باشم. مشکل دیگر هم کمی اختلاف نظر مالی بود که این هم قابل حل است. ما تازه یک جلسه گذاشته ایم و انشااله این دو مورد هم حل و فصل می شود.

من پرسپولیس را بی تعارف دوست دارم. هیچ وقت هم اهل ان نبوده ام که میزان عشق و علاقه ام به پرسپولیس را کتمان کنم. همیشه گفته ام که در نوجوانی بارها و بارها در اواخر دهه هفتاد به تمرین پرسپولیس در کارگران می رفتم و انجا تیم و اسطوره ها را تشویق می کردم. الان هم همان کمال هستم. این تیم را قلبا دوست دارم. نمی خواهم خدای ناکرده منتی داشته باشم اما اگر بحث پول بود پیشنهاد خارجی که در این دو سه ماه داشته ام را پیگیزی می کردم. پیشنهادانی که خوب هم بودند.

برای من مسوولان باشکاه قابل احترام هستند. بزرگتر من هستند. شما من را می شناسید و می دانید حفظ حرمت بزرگترم را واجب می دانم. این مشکل و این اختلاف نظرها در مذاکرات برای تمدید قرارداد هم به نظرم طبیعی است و اینطور نیست که قابل حل نباشد. به کمال کامیابی نیا می گوییم ما هم در پیروزی تاکید داشته ایم که در مذاکرات و جلسه بعدی احتمال توافق زیاد است. کمال هم می گوید: من با شما (سردبیر پیروزی) نان و  نمک خورده ام و این حرفها را ندارم. فقط کاش همین را تیتر می گردید که در جلسات بعدی قرار شده این دو مورد اختلاف نظر هم حل شود. در مجموع من امیدوارم که در جلسه بعدی همه چیز حل و فصل شود.

تیم صعود کرده و من هم دوست دارم در خدمت تیم محبوبم باشم. طبیعی است اگر قصد تمدید نداشتم و دنبال جدایی بودم به باشگاه نمی رفتم. اتفاقا من جلسه امروز را جلسه بدی ارزیابی نمی کنم و براین باورم همه این موارد قابل حل است. به هواداران هم حق می دهم کمی نگران شده باشند ولی می توانم بگویم نگران نباشند چون هدف و انگیزه من کمک به تیم محبوبم است. انشاله که همه چیز حل می شود و ما با افتخار در خدمت پرسپولیس و هوادارانش باشیم. درباره روزنامه هم بگویم حقیقتا من پیروزی را روزنامه خودمان می دانم و قلبا این روزنامه را دوست دارم. این را هم بی تعارف می گویم چون همیشه و مخصوصا در روزهای سخت جو را ارام کرده و قوت قلب ما بوده.

*حسین قدوسی - سردبیر روزنامه پیروزی