«دايى» رفت و برگشت!

اندر حكايت بازگشت دوباره سرمربى سرخپوشان

«دايى» رفت و برگشت!

اصولاً تماشاگران و علاقه مندان فوتبال در ايران در زمره خوش ذوق ترين تماشاگران دنيا به حساب مى آيند، تماشاگرانى كه تمامى كارهايشان با اين فوتبال همخوانى داشته و يك هارمونى خاص در تعامل آنها با يكديگر به چشم مى آيد.

اين تماشاگران يك روز يك مربى يا يك بازيكن و يا يك مدير را با شعارهايشان به عرش مى رسانند و روز ديگر او را تا فرش تنزل درجه مى دهند.

تماشاگران فوتبال ايران در عملكرد خود در ورزشگاه هاى سراسر كشور چنان نشان داده اند كه عهد اخوت با هيچ كسى نبسته آنها هر كارى را ممكن است بر روى سكوها انجام دهند. ممكن است يك نيمه به تشويق يك چهره بپردازند و در نيمه دوم عكس آن را به نمايش بگذارند، البته در اين كار آنها هيچ هماهنگى (!) خاصى هم ديده نمى شود.

يعنى نه آنها از كسى خط مى گيرند و نه به توصيه كسى به كس ديگر توهين مى كنند (!) بلكه تمامى كارهاى آنها بر روى سكوهاى ورزشگاه ها غير ارادى صورت مى گيرد.

براى تماشاگران پر تعداد فوتبال ايران شهرام و بهرام هم ندارد، آنها برايشان فرقى نمى كند كه به على دايى اسطوره فوتبال ايران توهين مى كنند يا به يك بازيكن منشورى و درجه .۳ چرا كه براى آنها مهم اين است كه فقط كسى را محكوم كرده باشند.

اگر تماشاگران فوتبال يك روز به على دايى لقب سر طلايى و سلطان و شهريار مى دادند، همان تماشاگران روز ديگر از او مى خواستند كه حيا كرده و پرسپوليس را رها كند.اصولاً دايى مرد روزهاى سخت و دشوار است، مردى كه چنين روزهايى را به دفعات پيش روى خود ديده است.

از روزهايى كه توسط محمد مايلى كهن از تيم ملى كنار گذاشته شد تا روزهايى كه در تيم ملى به دليل بالا رفتن مساله سنى مورد غضب تماشاگران واقع گشت.

دايى روزهاى پر فراز و نشيب بسيارى را در فوتبال تجربه كرده است، همان روزهايى كه به دليل شكست ۲ بر يك در مقابل عربستان سعودى در تهران تماشاگران خشمگين او را مورد آماج تندترين حملات خود قرار داده و خواهان جدايى او از تيم ملى شدند، اتفاقى كه افتاد تا تيم ملى در اواسط راه رسيدن به جام جهانى ۲۰۱۰ آفريقاى جنوبى از او گرفته و به افشين قطبى سپرده شود.

دايى بعد از آن اتفاقات مدتى را در آرامش پشت سر گذاشت تا اينكه در پرسپوليس دوباره در برخى از بازى ها به شرايط آن روزهاى فوتبال نزديك شد.دايى در روزى كه تيمش با

۴ گل از حريف قمى عقب بود، شعارهاى تلخ و گزنده اى را شنيد، شعارهايى كه او را وادار كرد تا غزل خداحافظى خوانده و در جمع خبرنگاران اعلام كند كه ديگر نيست.

غافل از اينكه قرار بود كه اين نبودن تنها۲۴ ساعت دوام داشته باشد. چرا كه پس از اين مدت على دايى پس از قبول ۵ شكست متوالى يكبار ديگر با سلام و صلوات به پرسپوليس بازگردانده شد، تا از اين پس علاقه مندان به فوتبال ديگر خداحافظى ها را چندان جدى نگيرند.

دايى رفت و برگشت دوباره اش به پرسپوليس تنها ۲۴ ساعت طول كشيد، زمانى كه چندان هم غير طبيعى به نظر نمى رسيد اما همين رفت و آمد سوژه خوبى براى علاقه مندان به فوتبال و پرسپوليس شد، علاقه مندانى كه ديروز به على دايى لقب دايى رفت و برگشت را داده بودند و اعتقاد داشتند كه از همان ابتدا هم مشخص بود كه اين نوع رفتن چندان دوام و قوامى نخواهد داشت و با بازگشت قريب الوقوعى مواجه خواهد بود.