«غش» در معامله عشق! / پيراهن زايد يا هوادار زائد؟

1- طی چند روز گذشته برخي از رسانه هاي ورزشي خبر تامل برانگيزي را در مورد مزايده اخير باشگاه پرسپوليس منتشر انعکاس دادند كه جدا باعث تاسف است. يك هفته بعد از داربي 74 بود كه مديران اين تيم اعلام كردند در اقدامي جديد، قصد دارند پيراهن ايمن زايد را كه در آن بازي هت تريك كرده بود، به بالاترين قيمت پيشنهادي به فروش برسانند و اين نشانه ارزشمند از آن برد تاريخي را به هواداران واگذار كنند. مزايده مورد نظر در فضايي سرد و با پيشنهادهايي زير يك ميليون تومان آغاز شد، اما عاشقان پرسپوليس خيلي زود آن را گرم كردند و در نهايت نيز يك جوان هوادار اين تيم، لباس بازيكن محبوبش را به قيمت قابل توجه 14 ميليون تومان از آن خودش كرد. جالب اينكه در همان هفته فروش لباس زايد، پيراهن بحث برانگيز ليونل مسي هم كه بازيكنان لوركوزن ضمن مجادله با يكديگر به آن دست پيدا كرده بودند، در آلمان با رقمي مشابه و با قيمت 11 هزار دلار واگذار شد كه در اين ميان، نزديك بودن پول پرداختي هوادار پرسپوليس به هزينه اي كه ژرمن ها براي تصاحب لباس بهترين بازيكن جهان متقبل شده بودند، بيش از هر چيز ديگري عمق علاقه و اشتياق ستودني پرسپوليس ي ها به تيم شان را نشان مي داد؛ اما افسوس كه چنين عشق بي دريغي از سوي مديران عالي رتبه اين باشگاه پاس داشته نشد و تطبيق تصاوير نشان داد يك پيراهن قلابي به خريدار خوش قلب فروخته شده است. اينكه چنين حادثه ناراحت كننده اي محصول يك سوءاستفاده بوده يا اهمال كاري و اينكه متهم رديف اول اين خيانت در امانت، خود بازيكن بوده يا مردي از مديران پرسپوليس چندان روشن نيست، اما آنچه مسلم است اينكه محصول چنين اتفاقي تنها تلخكامي و بي اعتمادي مضاعف مردم است.

2- معامله اي كه بين باشگاه پرسپوليس و اين جوان خريدار پيراهن انجام شده، از نظر حقوقي، عرفي و شرعي باطل است. ساده ترين اصول تجارت در اسلام به مديران متدين و شريعتمدار پرسپوليس يادآوري مي كند كه تبليغ يك كالا و فروش كالايي ديگر به جاي آن حكم «غش در معامله» را دارد و اين، يكي از صورت هايي است كه داد و ستد را به شكل خودكار ابطال مي كند. زياني كه در اين بده بستان به پرسپوليس وارد شده اما، بسيار فراتر از 14 ميليون تومان ي است كه حالا شايد مديران باشگاه مجبور به بازگرداندنش شوند. آنچه سرخ ها در اين ميان از دست داده اند، اعتماد صادقانه هواداران شان است كه حالا بر آن خدشه وارد شده و تحت تاثير ندانم كاري هاي آقايان قرار گرفته است. وقتي در يك معامله نيكوكارانه با فضايي عاطفي و انساني چنين ظلمي در حق يك هوادار مي شود، مردم چگونه بايد بابت صحت امور در باشگاه محبوب شان كه به امانت نزد دوستان سپرده شده مطمئن باشند؟ مجموعه اي كه امروز در اختيار مديران پرسپوليس است، بخشي از مايملك مردم ايران محسوب مي شود كه در تمام سود و زيان هاي آن در همه جنبه ها دخيل اند. آيا با وجود سهل انگاري ها يا سوءنيت هايي از اين دست، مي توان از به سامان بودن اوضاع در اين مجموعه خاطرجمع بود؟

3- ممكن است تصور مسوولاني كه در باشگاه پرسپوليس چنين معامله دروغيني را ترتيب دادند، اين بوده باشد كه پيراهن با پيراهن فرقي ندارد و همين كه نام و عكس برنده مزايده به چاپ برسد و يك لباس اسم و شماره دار زايد در اختيار وي قرار بگيرد، كافي است! بي ترديد اگر بخش كوچكي از عشق و علاقه اي كه در سينه هواداران وجود دارد، به قلب آقايان پشت ميز نشين راه مي يافت، آنها شش دانگ حواس شان را جمع مي كردند تا عمدا يا سهوا مرتكب چنين اشتباهي نشوند. هواداري كه بعد از هزينه اي ميليوني و فتح مزايده باشگاه، مشتاقانه ادعا مي كند «بخشي از تاريخ پرسپوليس را به خانه ام مي برم»، شيفته همان پيراهني است كه ستاره تيمش با آن تاريخ سازي كرد. اين چيزها را بايد عاشق باشي تا بفهمي؛ درست مثل چاق ترين پسر ايران كه وقتي پيراهن علي كريمي در بازي با صبا را هديه گرفت و با پيشنهاد فروش آن براي تامين بخشي از هزينه هاي درمانش مواجه شد، از كوره در رفت و به خبرنگاران گفت حتي در ازاي مرگش هم حاضر نيست اين پيراهن را از دست بدهد يا با پيراهني مشابه عوض كند. واكنش مناسب به اين خلوص نيت و ارادت قلبي، نبايد اين باشد كه دست اندركاران باشگاه پرسپوليس با رفتاري غيرمسوولانه و سهل انگارانه، پيراهني جعلي را 14 ميليون تومان به يك طرفدار بفروشند. جايگاه واقعي «هوادار» را، اينتري هايي درك مي كنند كه بعد از باخت خانگي اخيرشان، تماشاگر 9 ساله گريان خودشان را سر تمرين مي برند و ضمن دلجويي از او، يك دست لباس كاپيتان زانتي را به وي هديه مي كنند؛ لباسي كه بي ترديد قلابي نيست!

4- آزاردهنده ترين نكته در حاشيه اين اتفاق اما، آن است كه درآمد حاصل از فروش اين پيراهن جعلي صرف «امور خيريه» شده است! وقتي اقدامات نيكوكارانه مان چنين سرمنشأيي دارند، چرا نبايد انتظار داشته باشيم تيم فوتسال پرسپوليس «تصادفا» 11 گل از گيتي پسند دريافت كند و اين تيم را كه دقيقا به چنين تفاضل گلي احتياج داشت، بالاتر از منصوري قرچك قهرمان ليگ فوتسال كند؟!