آقايان اينجا پرسپوليس است

نام " پرسپوليس " ريشه در تاريخ و فرهنگ و قلب ميلونها ايراني دارد پرسپوليس سمبل ايران باستان است جائي كه كلمه پارس در كنار پرسپوليس سخن از تاريخ كهن ديار ما مي كند. از سوي ديگر پرسپوليس نامي بس قديمي و محبوب در ورزش اين ديار است و بي شمار قهرمان در رشته هاي مختلف تحت لواي اين نام دل ميلونها را خوشحال كرده اند از اين رو براي پرسپوليس در كنار ديگر قطب محبوب اين ديار يعني آبي هاي تهران بايد قدردان باشيم و سخنان مسئولين اين تيم را گوش و در پاسخ به برخي از حرفهاي آنها سخن برانيم. روي سخن امروز ما دو مرد اول سرخها يعني كاشاني و دائي و در مورد سخنان آنها است و از اين رو از آنها مي خواهيم كه به نام پرسپوليس توجه كنند و بدانند پرسپوليس فراتر از بسياري از آدمها و از جمله آنها است

براي علي دائي
1/او مي گويد در هيچ كجاي دنيا تركيب خط دفاعي و هافبك ثابت نيست و مرتبا تغيير مي كند. بايد بگوئيم كه اين سخن علي دائي را قبول نداريم و در اكثر تيمهاي بزرگ دنيا كمترين تغيير در اين نقطه به وجود مي آيد نگاهي به تركيب تيمهاي دنيا بكنيد آيا بارسلونا مرتبا زوج پيكه و پويول و يا مثلث اينيستا و ژاوي و مسي را عوض مي كند ؟ در چلسي جان تري مرتبا به روي نيمكت مي رود و لمپارد دائم عوض مي شود ؟ در منچشتر چند بار فرگوسن زوج فرديناند و ويديچ را عوض مي كند ؟ نه آقاي دائي خط دفاعي در هيچ جاي دنيا در طي 9 هفته اينقدر تغيير نمي كند كه شما تغيير داديد و اين مسئله در مورد هافبكها هم صدق مي كند.


2/ايشان در مورد برادرش مي فرمايند شما به چه كسي گير نداده ايد ؟ گويا علي دائي نمي داند كه كار روزنامه نگار نقد است و بايد ريز بين باشد و نكات را ببيند به همين دليل است كه مي گوئيم در هيچ جاي دنيا  كمك مربياني بدون هيچ سابقه كاري را براي تيمهاي بزرگ نمي آورند و به همين دليل است كه به يحيوي و محمد دائي ايراد مي گيريم زيرا معتقديم پرسپوليس جاي افزودن تجربه به بي تجربه ها نيست و اين كه ايشان معتقدند محمد دائي از خيلي از مربيان بيشتر مي داند دليل اين نمي شود كه ايشان كمك مربي پرسپوليس شوند همان طوري كه هنوز كسي نمي داند يحيوي به غير از حرف شنوي از دائي چه فاكتور ديگري براي احراز پست مربي دروازه بانها در پرسپوليس را داشته است.


3/ادبيات دائي ما را شگفت زده نمي كند و ياد گرفته ايم كه فوتبالفارسي را چون فيلمهاي به اصطلاح فارسي بنگريم و اين گونه هست كه  تعجب نمي كنيم كه علي دائي تيترهاي روزنامه ها را ارتباط به مقدار شام خوردن روزنامه نگاران در شب قبل مي داند اين مسئله براي ما ثابت شده است كه بسياري از حرفهاي آقايان ممكن است بخاطر خواب بد ناشي از پرخوريهاي شبانه اي باشد كه آن هيكلهاي ورزشي را تبديل به اين شكمهاي بر آمده كرده است اما بايد خدمت علي دائي بگوئيم كه تيترها قبل از شام بسته شده است اما در مورد اين كه ايشان مي گويد تيترها الكي است پس چرا ايشان از ترس همين تيترها برادر محترم را به پرسپوليس نياوردند ؟ از آقاي دائي كه اصلا شام نمي خورند مي پرسيم اين برادر عزيز ايشان تا به حال در كدام تيم موفق بوده اند كه عدم حضور آنها در پرسپوليس فاجعه شده است؟


براي كاشاني
1/در ادامه صحبت براي برادر دائي مي پرسيم مديرعامل باشگاه شايد بتواند از جانب شخص خود بگويد كار با يك مربي بي تجربه به صرف برادر پر آوازه اش براي ايشان افتخار باشد اما براي پرسپوليس و كاشاني بعنوان مدير عامل و ميراث دار دهه ها افتخار اين سخن بسيار شتابزده و احساساتي است و بايد به ايشان بگوئيم پرسپوليس نامي بزرگ است.


2/ايشان مي گويند نه تيمداري كرده اند و نه مربيگري و علمي از باشگاه داري ندارند و از دائي مي خواهند كه به ايشان كمك كنند از مدير عامل مي پرسيم مگر كار سرمربي كمك به مديريت باشگاه است ؟ اگر ايشان واقعا نياز به كمك دارند پس چرا باشگاه هييت مديره دار نمي شود ؟ راستي در هييت رئيسه فدراسيون فوتبال كه ايشان عضويت آن را هم دارند دائي به ايشان كمك مي كنند ؟ يعني فوتبال متخصص نمي خواهد؟


3/ايشان مي گويند نه به دائي گفتم وقت بيشتري براي تيم بگذارد و نه اين كه تمركز براي تيم بيشتر بدهد از ايشان مي پرسيم مگر اين حرفها عيب است ؟ ايشان بعنوان مدير نبايد از زير مجموعه خود يعني سرمربي بابت نتيجه بد خانگي و نمايش بد پرسپوليس ايراد بگيرند ؟

و در آخر باز هم مي گوئيم آقايان اين تيم پرسپوليس است پس پرسپوليس را دريابيد.