آقای عابدینی و همان قصه های تکراری

باور کردنی نیست. در فدراسیون فوتبال حوادثی رخ می دهد که بی شباهت به سینمای قبل از انقلاب و فیلمهای کلامخملی و چاقو ضامن دار و ... نیست. شاید مسعود کیمیائی که عاشق ساختن چنین فیلمهائی است با توجه به شخصیت های فدراسیون فوتبال بتواند از آن فیلمای مشهوری که همواره می سازد بار دیگر بسازد یک مرسدس یا حکم و .....

 کی روش به سبک دعواهای مدرسه که می گفتیم دم در وایسا بعد از زنگ آخر !! در فدراسیون می نشیند و به قول خودش 12 ساعت منتظر امیر عابدینی می شود که بیاید و حرفهایش را در جلوی او بزند اما امیر عابدینی هم مرد هزار رنگها است و در دام این رنگ ها نمی افتد و نمی آید و کی روش او را دروغگو و فاقد شهامت می داند. اما حرفهای امیر عابدینی هم در نوع خود جالب است او می گوید:

 ذات من درگیری نیست و همه ما در این فکر هستیم که کی روش موفق باشد تا او را روی دست بالا بیاندازیم ( لابد بعد هم ولش کنند تا با سر زمین بخورد !!) ایشان می گوید تامین هواپیما چارتر و انتخاب پیراهن جدید برای تیم ملی و هزینه فسخ قرارداد با اسپانسر قبلی و پاداش ها هزینه است ...

امیر عابدینی در بخش دیگری از حرفهایش خطاب به کی روش می گوید: همه ایران کی روش را دوست دارند توهم کمی ما را دوست داشته باش.

و...

این که کی روش این گونه بر افروخته است و در این میان نه مدیر تیمهای ملی ( ساکت ) و نه رئیس فدراسیون فوتبال نمی توانند او را آرام کنند و کار به داستان های فیلمهائی چون " کوچه مردان " می کشد باعث تاسف است. این که سرمربی تیم ملی ایران بجای این که تمرکزش بر روی تیمش باشد باید یکی از مدیران فدراسیون را دروغگو و ترسو خطاب کند و این جناب مدیر بجای این که شان خود و پستش را نگاه دارد التماس می کند و به سبک دعواهای خیابانی می گوید "یک کم ما را دوست داشته باشد" اما در این میان چند نکته تاریخی هم وجود دارد که بیانش خالی از لطف نیست.

 امیر عابدینی می گوید " ذات من درگیری نیست"
تاریخ این را می گوید؟ امیر عابدینی تا به حال با چند نفر دعوا کرده است. روزگاری ایشان رفیق شفیق علی پروین بود. همواره با هم بودند و همراه همدیگر اما روزگار عوض شد. چه کسی دعوای مالکیت امیر عابدینی را از یاد می برد؟ او با پروین و سازمان تبلیغات چه دعواهائی داشتند تا سرانجام پرسپولیس باز به سازمان تربیت بدنی واگذار شد؟

 امیر عابدینی در این سالها چند بار با آدمهای پرسپولیس دعوا داشت و همه می دانند که همه این دعوا نه برای موفقیت پرسپولیس که از سر بودن به هر قیمتی بود. همین چند وقت پیش عابدینی با طاهری بر سر سامانه پرسپولیس جنگ نداشت؟ امیر عابدینی به ذات  درگیر نیست؟ این بزرگترین شوخی جناب مهندس عابدینی است.

امیر عابدینی می گوید تامین هواپیمای چارتر ، استفاده از پیراهن های آدیداس بجای پیراهن هیا با کیفیت پایین و پاداش هزینه دارد. می پرسیم کجای این هزینه ها اضافه است؟ تیم ملی ما برای رفتن به مسابقات نباید با بهترین شرایط برود و یا این که باید چند هواپیما عوض کند؟ تیم ملی ما نباید البسه خوب داشته باشد؟ تیم ملی ما نباید پاداش بگیرد؟ اینها هزینه نیستند جناب مدیر سازمان اقتصادی فوتبال.

این سرمایه گزاری باید تامین شود. نه این که بگوئید تیم ملی اینها را نخواهد چون هزینه است؟

امیر عابدینی با چه سابقه درخشانی بر یان پست گمارده شده است؟ روزگار طلائی پرسپولیس در هنگامی که زیر نظر وزارت معادن بود. گذشت همان روزهای طلائی که هم برای پرسپولیس و هم برای این آقایان طلائی بود و روزگار مهندس محلوجی و ... باعث شد این آقایان در حالی باشند که قصه داماش و متکویچ و .... آنها هنوز هم از خاطره ها نرفته است. این گرو کشی ها تا به کی ادامه دارد؟