ارتشی ساخته میشود ؟

در افسانه ها سخن از سوخته شدن كاخ پرسپوليس شده است جائي كه اسكندر مقدوني با ناداني آن را به آتش كشيد اما پرسپوليس باستان شايد زير خاكسترها رفت ولي باز متولد شد و حكايت همان ققفنوس افسانه اي را داشت كه بر اثر سوختن بار ديگر متولد مي شود.

پرسپوليس اين روزها كاخ نيست و ديگر نشاني از تمدن باستاني ما نيست. اين پرسپوليس حكايت كهنه پرسپوليسي را دارد كه بالاتر از 40 سال سابقه حضور دارد همان پرسپوليسي كه از شاهين متولد شد شاهيني كه عشقي بزرگ در قلب پيرمردهاي سپيد موي امروز و جوانان قديم دهه 30 و 40 بر پا مي كرد. پرسپوليسي كه علي رغم تمامي ناملايمات همچنان پرسپوليس در پهنه زمان باقي ماند و تا عشق به فوتبال و پرسپوليس و پيراهن قرمزش وجود دارد همچنان پرسپوليس خواهد ماند.

پرسپوليس ماهها پيش پرسپوليس سوخته اي بود. پرسپوليسي كه در زير آوار ندانم كاريها و سومديريتها و لجبازي ها تاب و تواني نداشت. پرسپوليس سوخته همان پرسپوليسي بود كه 5 شكست متوالي را دشت كرد و در خانه 4 گل از صبا و سپاهان مي خورد و آنقدر حقير بود كه وقتي در ورزشگاه تختي تهران با يك گل سايپا را برد خوشحالي مي كرد كه گوئي قهرمان آسيا شده است. تعطيلات ميان فصل به پرسپوليس سوخته و علي دائي مغموم فرصتي داده است كه خود را بيابد و از اين رو پرسپوليس مشغول شده است.

پرسپوليس با مردي تولدي ديگر را جستجو مي كند كه خودش هم نياز به تولدي ديگر داشت از علي دائي مي گوئيم كه اين روزها متهم به بي دانشي و خيانت به فوتبال ايران شده است. آري علي دائي را خائن به فوتبال ايران مي دانند زيرا تيم ملي ايران را به جام جهاني نبرد در حاليكه او فرصت داشت كه براي حقانيت خود سه بازي آخر هم سرمربي تيم ملي بماند اما اين فرصت به او داده نشد. علي دائي را امروز در حد مربيگري نمي دانند در حاليكه هنوز دستاوردهاي او در تيم ملي موفق امروز ما ديده مي شود.

اما بحث امروز ما براي تيم ملي نيست زيرا هنوز معتقديم علي دائي نبايد سرمربي تيم ملي مي شد زيرا تجربه كافي نداشت و حالا در پرسپوليس مي خواهد صاحب اين تجربه شود.

پرسپوليس اين روزها چون علي دائي دهه 70 و 80 كار مي كند مرد خستگي ناپذير آن سالهاي فوتبال ما اين روزها به طور خستگي ناپذيري پرسپوليس را مي سازد. او پس از استراحت دادن به شاگردانش در اقدامي اوليه وحيد هاشميان را به اردوي خود آورد. وحيد بازيكني است كه خيلي ها معتقد بودند كه علي دائي او راسوزانده است اما وحيد به پرسپوليس آمد تا نشان دهد او اين گونه نمي انديشد و سپس پرسپوليس به اردو و مسابقه رفت.

 سالها است كه تيمهاي ما در اردو هاي خارج از كشور و به دور از چشم منتقدين تمرين مي كنند اما پرسپوليس علي دائي در انظار نمايان است. پرسپوليس در اين هفته ها بازي هاي تداركاتي خوبي دارد. بازيهاي تداركاتي كه ناخود آگاه انسان را به ياد روزهاي درخشان مراودات ورزشي ايران با جهان مي اندازد آن هنگام كه تيمهاي بزرگ ملي و باشگاهي براحتي به ايران مي آمدند و اين گونه نبود كه تيم ملي ما براي آمادگي مجبور شود با منتخب الف و ب بازي كند يا به مصاف ارتش قطر رود. پرسپوليس در طي اين هفته ها با اينتراخت فرانكفورت و آنتاليا اسپور و تيم اسپارتاگ پراگ بازي كرده است صرف نظر از نتايج حاصله كه برخي از آنها چون تساوي در برابر اينتراخت فرانكفورت و پيروزي بر اسپارتاگ پراگ بسيار جالب است بازيهاي اين چنيني و اعتماد به نفسي كه شاگردان دائي پيدا كرده اند اين نويد را به دوست داران پرسپوليس مي دهد كه پرسپوليس در حال ذخيره كردن روحيه و اعتماد به نفس است.

سرخهاي تهراني كه تا همين چندي پيش از تيمهاي كوچك و بزرگ شكست مي خوردند و يا به تساوي مي رسيدند حالا با اين كه در دقايق اول بازي از اينتراخت فرانكفورت عقب مي افتند اما بازي را به تساوي مي كشاندند و حتي گل ديگري مي زنند كه داور نمي پذيرد. پسران دائي در بازي با اسپارتاگ پراگ مي توانند سه گل به تيمي بزنند كه از فوتبال صاحب سبك چك مي آيد و حالا قرار است كه سرخها به مصاف زنيت سنت پطرز بورگ همان تيم شگفتي آفرين و قهرمام جام يوفا بروند كه چند فصل پيش در فوتبال اروپا آتش بازي كرد و دائي آنقدر به بچه هاي خود مطمئن است كه مي گويد براي مصاف با سنت پطرز بورگ ترسي در ناحيه شاگردانش نمي بيند.

علي دائي در طي اين هفته ها نه تنها از بعد فني كه از بعد اخلاقي هم تكليف تيم را روشن كرده است. علي دائي با سپردن بازو بند كاپيتاني در پروسه انتخابات به نوعي حكايت تيمهاي بزرگ ارو پائي را در پرسپوليس هم اجرا كرده است و اعتنائي به غر غر ها نكرده است و حتي كساني كه خود را مدعي مي دانستند را روي نيمكت نشاند و يا به كميته انضباطي و پرداخت جريمه نقدي فرستاد تا نشان دهد با هيچ كس شوخي ندارد.

با روند اين روزها سرخها به نظر مي آيد ارتش سرخي ديگر در حال ساختن است ارتشي كه مي خواهد ديگر گردان شكست خورده سيلي خورده براي نشان دادن رخ قرمز نباشد و از سوي ديگر فرمانده مغموم خود را صاحب اعتباري جديد نمايد بايد به انتظار نشينيم تا دست آوردجديد علي دائي را در ادامه ليگ و بازيهاي ليگ قهرمانان باشگاه هاي آسيا ببينيم.