از پدر سلطان تا پسر .... هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا

1-
اگر هوادار پرسپولیس باشید به یاد خواهید آورد که در سالهای میانی دهه
هفتاد، زمانی که علی پروین به نیمکت پرسپولیس باز گشته بود تنها پسرش نیز
او را بر روی نیمکت همراهی می کرد که البته در پایان یکی از داربی ها با
اعتراض منصور پورحیدری و البته نقش غیرقابل انکار عادل فردوسی پور، پروین
کوچک بدلیل آنکه سمتی در پرسپولیس نداشت از حضور بر روی نیمکت محروم شد و
از آن به بعد از روی سکوها بازیهای تیم پدرش را می دید.

 2- جدایی
علی پروین از پرسپولیس باعث نشد تا محمد از پرسپولیس دل بکند و با ادامه
حضور در تیم جوانان این تیم به فوتبال خود ادامه داد و البته بازیهای خوبش
و گلزنی های او در پاره ای از مواقع باعث شد تا زودتر از آنچه تصور می شد
به تیم امید راه یابد و از آن به بعد بود که زمزمه حضور محمد در تیم
بزرگسالان نیزشنیده می شد.

3- حضور در تیم بزرگسالان و البته در
ترکیب ثابت پرسپولیس کار چندان آسانی نبود و دردانه علی آقا که طاقت
سکونشینی و در پاره ای موارد نیمکت نشینی را نداشت تهدید به جدایی کرد!! و
چه مصیبت عظمایی دامان پرسپولیس را می گرفت اگر او از این تیم می رفت
خصوصا اینکه اعلام کرده بود از استقلال پیشنهاد دارد و شخص امیرقلعه نوعی
از او دعوت به حضور در استقلال کرده است. به هر حال در آن زمان قلعه نوعی
کم به پروین اظهار علاقه و ارادت نمی کرد و این مورد نیز در راستای همان
ارادت ها بود گو اینکه پروین با این نقل و انتقال مخالفت کرد و پروین کوچک
سر ازتیمی درآورد که ....

4- محمد پروین بعد از نا امیدی از
پرسپولیس و عدم موافقت پدرش جهت حضور در استقلال، به استیل آذین رفت. 
استیل آذین که با خرجهای میلیاردی هدایتی، پروین را به عنوان قائم مقام
باشگاه و همه کاره کادر فنی در کنار خود می دید نتوانست به لیگ برتر راه
پیدا کند و پروین کوچک که در این تیم درخشش را آغاز کرده بود عزم جزم کرد
تا به پرسپولیس باز گردد اما به سنگی چون مصطفوی خورد که البته پروین بزرگ
در یک مجلس ختم با نوع ادبیات خاص خودش حسابی از خجالت مصطفوی بابت عدم
پذیرش "محمدشون" در این تیم درآمد. 

5- خشایار محسنی برای آنان که
دستی بر آتش نقل و انتقال دارند نام آشنایی است. او همان کسی است که پای
آری هان را به ایران باز کرد و البته حاشیه هایی که حضور او و آری هان
برای پرسپولیس ایجاد کرد باعث بروز مشکلاتی نیز شد تا جایی که می گویند
کار به مراحل شکایت نیز رسید.
اگر می خواهید او را بهتر بشناسید،
اومدیر برنامه های اونگ الونگی بود که علی رغم بازیهای خوبش برای پرسپولیس
ناز و اداهای زیادی داشت یا لئوناردو کوئیکه و در راس آن مدیرعامل باشگاهی
بنام دی استرادا در اسلواکی که هم اینک ناصر حجازی را به عنوان سرمربی
بالا سر خود می بیند.
محمد پروین زمان کمی به سایپا رفت اما آبش
باحاجی مایلی در یک جو نرفت تا راهی تیم خشایار محسنی شد و البته مدتی
رانیز زیر نظر همین زلاتکو کرانچار گذراند تا در بازگشتش به ایران، اینبار
عباس انصاریفر با آغوشی باز فرزند سلطان را در پرسپولیس بپذیرد که.....

6-
حضور پروین در بازی پرسپولیس برابر پاس که باگلزنی این بازیکن از روی یک
ضربه ایستگاهی رقم خورد و البته پاس گلش در بازی برابر راه آهن که به
تساوی انجامید باعث شده تا علی رغم آنکه به وقت انتخاب شدن کرانچار به
عنوان سرمربی پرسپولیس، او را کسی بداند که به بازیش اعتقاد دارد، این
روزها از بیرون نشستن از ترکیب پرسپولیس حسابی شاکی باشد و مثل همه کسانی
که بعد از مدتی نیمکت نشینی، تهدید به افشاگری می کنند او نیز عنوان کرده
تا چند وقت دیگر دست به افشاگری خواهد زد.

اعتراض و ناراحتی
به خودی خود بد نیست اما آنچه مایه حیرت و تاسف است جمله ایست که محمد
پروین بر زبان جاری می سازد. او عنوان نموده: متاسفم که 4 امتیاز برای
پرسپولیس آوردم"
این جمله از دهان بازیکنی خارج می شود که پدرش را
اسطوره پرسپولیس می نامند و البته مظهر تعصب.نام پروین و پروین ها بزرگتر
است یا عظمت پرسپولیس؟ فوتبال ما تا به کی این سیر قهقرایی را ادامه می
دهد؟ اگربازیکنی چون محمد پروین با یک گل و یک پاس گل اینگونه منت بر سر
پرسپولیس و هوادارانش می گذارد، پس محرمی ها، پیوس ها، کاشانی ها، دایی
ها، دادکان ها و ... چه باید بگویند؟