اعتبار

ئودور لويت يكي از برجسته ترين اساتيد بازرگاني در هاروارد مي گويد " تنها دارائي كه در زندگي وجود دارد و آهسته و آهسته بدست مي آيد اعتبار است " وقتي نگاهي به اعتبار مي كنيم به اين سخنان لويت بيشتر پي مي بريم كه براي حفظ اين سرمايه و دارائي بايد تلاش زيادي كنيم و آنهائي كه آن را دارا هستند بايد در حفظ آن بكوشند اما اين كار چگونه ميسر است ؟

 اندي كروه مدير عامل شركت اينتل در سال 1996 در كتاب " فقط ديوانه ها زنده مي مانند" سوال جالبي كه در سال 1980 از شريكش گوردن مور پرسيد را مطرح مي كد و آن سوال اين بود " اگر هييت مديره ما دو نفر را اخراج كند چه اشكالي پيش مي آيد ؟ " و آن موقعيت را اين گونه تصور كردند و به دلايل حضورشان در كمپاني انديشيدند و چنين است كه آنها غولهاي بزرگي در عرصه تجارت جهاني شدند. غرض از اين مقدمه طولاني سوالاتي بود كه از مردان اين فوتبال در مورد اعتبار و دارائي و دلايل حضورشان داريم. نخست از كارلوس كي روش مي پرسيم.

1/ اعتبار شما در جهان فوتبال بخاطر قهرماني ها در رده هاي تيمهاي پايه و تئوري هاي فوتبالتان است. يعني اگر فوتبال كارلوس كي روش را نداشت به طور حتم در امر يافتن ستاره ها ناموفق بود. كارلوس كي رش اعتبار خود را آهسته آهسته بدست آورده است و او قرار بوده كه اعتباري كه بخاطر ساختن چهره هاي جديد را دارد به فوتبال ما ارزاني كند. مي پرسيم اگر چنين است چرا او ليگ را تعطيل كرد و نگذاشت چهره هائي چون يعقوب كريمي و احمد حسن زاده و شجاع خليل زاده... در بازيهاي غرب آسيا خود را نشان دهند ؟ چرا بايد ليگ كشور تعطيل شود تا بازي با تاجيكستان ي برگزار شود كه هيچ بار فني براي تيم ما بجز مصدوميت علي كريمي نداشت ؟ و اگر قصد ساختن تيمي براي آينده بوديم چرا در ليست بازيكنان در غرب آسيا نامهائي چون ماهيني و منتظري و مهرداد پولادي و حاج صفي و كريم انصاري فرد را مي بينيم. مي پرسيم كي روش از خودش سوال كرده اگر كي روش در اين فوتبال نبود باز هم بايد از تعطيلي دو هفته اي ليگ اين گونه ناراحت مي شد كه با حضور مردي با اعتبار او هستيم ؟ او چگونه اعتبار خود را اين گونه خرج مي كند ؟سوال " چه مي شد اگر كي روش در اين فوتبال نداشتيم را توضيح مي دهد ؟

2/سوال بعدي در مورد اميد نمازي است نمي دانيم اعتبار او چيست ؟ او مردي ناشناس است كه يك شبه ره صد ساله رفت و بعنوان مربي تيم ملي ايران انتخاب شد. او مي گويد " تاجيكستان مدل كوچك ازبكستان است " مي گوئيم وقتي خود سرمربي تيم تاجيكستان مي گويد ما هيچ شباهتي به ازبكستان نداريم اين مربي چگونه مي تواند اين گونه آناليزهاي خود را به خلق الله بدهد. مي گويد " چه مي شد اگر بجاي اميد نمازي همان سرمربي تاجيكستان دستيار كي روش بود؟"

3/ همين مسئله در مورد پرسپوليس هم هست. در اين تيم مي گويند( گفته شيريني سرپرست تيم پرسپوليس ) كه حضور آپيا به معناي اعتبار مديريت است. مي گوئيم اعتبار مديريت با حضور بازيكني در سالهاي آخر بازيگريش تامين مي شود ؟ بازيكني كه ديگر نه آپيا يوونتوس است و نه آن كاپيتان پر آوازه غنا و مشغول بازي در ليگ صربستان و مونته نگرو بوده چه ارتباطي به اعتبار مديريت دارد ؟ آيا اعتبار مديريت نبايد در اين باشد كه بجاي اين همه خاصه خرجي سرمربي به اين تيم مي آوردند كه اين همه بي اعتبار نباشد كه نتواند بازيكنان مناسب براي ميانه ميدان بسازد و مجبور است هر روز به سوال " كريمي مي آيد يا نمي آيد " پاسخ دهد ؟ در پرسپوليس نبايد بپرسيم " چه مي شد اگر آپيا نمي آمد ؟ " و يا " چه مي شد اگر كريمي مي آمد " و " اين دو مسئله چه ربطي به اعتبار مديريت ربط دارد ؟ "را پاسخ داد, اعتبار مديريت به آوردن بازيكن ربط دارد ؟ آيا اعتبار مديريت به عملكرد و مديريت هزينه و سازندگي و بي حاشيه بودن تيم بستگي ندارد ؟ مي پرسيم چه مي شد اگر اين مديريت بر اين تيم حاكم نبود ؟ يعني اين تيم پايين تر از رده فعليش بود ؟ مي پرسيم در اين فوتبال اعتبارها بر اساس چه معيارهائي اندازه گيري مي شود ؟