نویسنده : ارتش سرخ
-
نظرات : 0 اظهار نظر
-
13 سال پیش
باز هم باختی آقای تلویزیون!
ارتش سرخ دات کام :
متاسفانه طی روزهای اخیر، مشکلاتی به وجود اومد که باعث شد این مطلب مورد استفاده قرار نگیره و ناخونده باقی بمونه. به رغم اینکه سوژه کمی کهنه شده، می ذارمش اینجا و امیدوارم دست کم نقد ورزشی، کمی بیشتر تحمل بشه.
۱- تلویزیون دولتی کشورمان در یک هفته گذشته، یک شکست تلخ دیگر را تجربه کرد. در حالی که تئوری های جهانشمول وسایل ارتباط جمعی تاکید دارند که الفبای کار در رسانه، پیگیری و پوشش هرچه بهتر و وسیع تر اخبار و رویدادهاست، در حادثه ای دلخراش و غیرقابل هضم، فراگیرترین رسانه حال حاضر ایران نتوانست عملکردی مثبت و در خور توجه پیرامون درگذشت ناصر حجازی داشته باشد. در شرایطی که بدون اغراق، تقریبا تمام ایران داغدار مرگ اسطوره ورزشی – اجتماعی اش بود، رسانه ای که لقب «ملی» به خودش داده است، به کناری نشست و بدون نقشی فعال در پوشش این اتفاق تاریخی، تبدیل به یک تماشاگر بی اثر و معمولی در این ماجرا شد. بی تفاوتی جام جم، البته تا آنجا ادامه پیدا کرد که فرزندان حجازی نیز در اوضاع وخیم روحی فعلی شان زبان به گله از مدیران صداوسیما گشودند و از قول آنها نقل شد «آیا پدر ما بعد از مرگ هم ممنوع التصویر بود که با او چنین کردید؟» با تمام اینها اما، آنچه مسلم به نظر می رسد این است که تلویزیون ایران، هرگز از عهده ماموریت ذاتی اش در پرداختن به این اتفاق بزرگ برنیامد و این کوتاهی و ناتوانی، از زمان اوج گرفتن دوباره بیماری ناصرخان تا عدم اطلاع رسانی پیرامون برگزاری مراسم تدفین و ترحیم او ادامه پیدا کرد.
۲- در چند هفته اخیر – چه زمانی که ناصر حجازی دوباره در کسری بستری شد و چه بعد از آنکه به رحمت خدا پیوست – در معدود دفعاتی که تلویزیون کشورمان تصمیم گرفت در مورد این دروازه بان اسبق تیم ملی «گزارش» تهیه کند، به ضبط و پخش چند صحنه بسیار معمولی و تکراری از دوران بازیگری ناصرخان بسنده کرد؛ آنچه شاید اگر روی آنتن نمی رفت، مقبول تر بود و بیشتر می توانست باعث رعایت شأن اسطوره شود! اما آیا واقعا توان اجرایی صداوسیما ی ما همین قدر است و آقایان قادر نیستند با کمی گشت و گذار در آرشیو غنی شان، تصاویری ارزشمندتر از روزهای بازی و نیز مربیگری حجازی پیدا کنند که هم ارزش خبری بالاتری داشته باشد و هم با مرتبه و مقام او تناسب بهتری پیدا کند؟ بعید می دانیم! هنوز از یاد نبرده ایم دوستان بزرگوارمان در همین رسانه سراسری، بعد از آنکه به شکلی عجیب در اختلاف رخ داده بین علی کریمی و سردار آجورلو جانب مدیریت وقت باشگاه استیل آذین را گرفتند، چگونه در کوتاه ترین زمان ممکن همه پرخاش های علی کریمی در ۱۰ سال گذشته را مونتاژ کردند تا به عنوان فیلم گزارش یک طرفه و جانبدارانه شان به خورد مردم بدهند و پیشکش مخاطبان متحیر کنند. آیا آن روز، کوبیدن علی کریمی ارزش وقت گذاشتن و شخم زدن آرشیو را داشت، اما امروز نمی شود برای بزرگداشت یک مرد سفر کرده، سری دوباره به همان منابع قدیمی زد؟!
۳- این دومین شکست ورزشی بزرگ جام جم در دو سال گذشته بود. مرتبه اول، مدیران این سازمان با نقض آشکار اصل «بی طرفی» در رسانه متبوع شان، حق مظلوم را نادیده گرفتند و در بحران باشگاه استیل آذین، به سمت مدیریت پرنفوذ این تیم تمایل پیدا کردند و بار دوم نیز طی همین روزهای اخیر، بدون توجه به عمق تالم و تاثر مردم کشورمان، بنا را در جریان درگذشت ناصر حجازی بر «بی تفاوتی» گذاشتند و حتی از زیرنویس کردن برنامه مراسم دفن او نیز دریغ کردند. نکته عبرت آمیز هر دو ماجرا برای دوستان دست اندرکار در صداوسیما اما، این است که باوجود سیاست های دور از انصاف این رسانه فراگیر و دولتی، مردم اندکی از آنچه مسیر «حق» می پنداشتند منحرف نشدند و هوای اسطوره های حق گو و جسور خودشان را داشتند. هر چقدر تلویزیون بیشتر بر سر کریمی کوبید، محبوبیت او افزایش یافت و حنجره های بیشتری در ورزشگاه های سراسر کشور به تشویق جادوگر دست زدند وباز هر چقدر آقایان بیشتر بر طبل بی اهمیت جلوه دادن مرگ حجازی کوفتند، قلب و جان مردم بیشتر باعشق او انس گرفت. چه سعادتی برای یک انسان آزاده بالاتر از آنکه مردم داغ دیده، در اولین بامداد دور از حجازی، برایش میلیون ها پیام کوتاه بفرستند و یا در خیابان ها از او با عنوان به یاد ماندنی «اسطوره مردمی» یاد کنند؟ در این شرایط، چه اهمیتی دارد اگر تلویزیون دولتی کشور خودش را به خواب خرگوشی زده باشد؟!
۴- ضرب المثل ها، همیشه راستش را به آدم ها نمی گویند. اگر رفقای جام جمی مان شنیده اند که «از دل برود، هر آنکه از دیده برفت» و بر همین مبنا می کوشند تا با زدودن تصویر عده ای، علاقه مردم به آنها را زایل کنند، این را هم حتما باید بدانند که بعضی ها حتی اگر تا آخر تاریخ هم از دیده ها پنهان باشند، از دل ها نمی روند و حجازی هم یکی از همان هاست!
۱- تلویزیون دولتی کشورمان در یک هفته گذشته، یک شکست تلخ دیگر را تجربه کرد. در حالی که تئوری های جهانشمول وسایل ارتباط جمعی تاکید دارند که الفبای کار در رسانه، پیگیری و پوشش هرچه بهتر و وسیع تر اخبار و رویدادهاست، در حادثه ای دلخراش و غیرقابل هضم، فراگیرترین رسانه حال حاضر ایران نتوانست عملکردی مثبت و در خور توجه پیرامون درگذشت ناصر حجازی داشته باشد. در شرایطی که بدون اغراق، تقریبا تمام ایران داغدار مرگ اسطوره ورزشی – اجتماعی اش بود، رسانه ای که لقب «ملی» به خودش داده است، به کناری نشست و بدون نقشی فعال در پوشش این اتفاق تاریخی، تبدیل به یک تماشاگر بی اثر و معمولی در این ماجرا شد. بی تفاوتی جام جم، البته تا آنجا ادامه پیدا کرد که فرزندان حجازی نیز در اوضاع وخیم روحی فعلی شان زبان به گله از مدیران صداوسیما گشودند و از قول آنها نقل شد «آیا پدر ما بعد از مرگ هم ممنوع التصویر بود که با او چنین کردید؟» با تمام اینها اما، آنچه مسلم به نظر می رسد این است که تلویزیون ایران، هرگز از عهده ماموریت ذاتی اش در پرداختن به این اتفاق بزرگ برنیامد و این کوتاهی و ناتوانی، از زمان اوج گرفتن دوباره بیماری ناصرخان تا عدم اطلاع رسانی پیرامون برگزاری مراسم تدفین و ترحیم او ادامه پیدا کرد.
۲- در چند هفته اخیر – چه زمانی که ناصر حجازی دوباره در کسری بستری شد و چه بعد از آنکه به رحمت خدا پیوست – در معدود دفعاتی که تلویزیون کشورمان تصمیم گرفت در مورد این دروازه بان اسبق تیم ملی «گزارش» تهیه کند، به ضبط و پخش چند صحنه بسیار معمولی و تکراری از دوران بازیگری ناصرخان بسنده کرد؛ آنچه شاید اگر روی آنتن نمی رفت، مقبول تر بود و بیشتر می توانست باعث رعایت شأن اسطوره شود! اما آیا واقعا توان اجرایی صداوسیما ی ما همین قدر است و آقایان قادر نیستند با کمی گشت و گذار در آرشیو غنی شان، تصاویری ارزشمندتر از روزهای بازی و نیز مربیگری حجازی پیدا کنند که هم ارزش خبری بالاتری داشته باشد و هم با مرتبه و مقام او تناسب بهتری پیدا کند؟ بعید می دانیم! هنوز از یاد نبرده ایم دوستان بزرگوارمان در همین رسانه سراسری، بعد از آنکه به شکلی عجیب در اختلاف رخ داده بین علی کریمی و سردار آجورلو جانب مدیریت وقت باشگاه استیل آذین را گرفتند، چگونه در کوتاه ترین زمان ممکن همه پرخاش های علی کریمی در ۱۰ سال گذشته را مونتاژ کردند تا به عنوان فیلم گزارش یک طرفه و جانبدارانه شان به خورد مردم بدهند و پیشکش مخاطبان متحیر کنند. آیا آن روز، کوبیدن علی کریمی ارزش وقت گذاشتن و شخم زدن آرشیو را داشت، اما امروز نمی شود برای بزرگداشت یک مرد سفر کرده، سری دوباره به همان منابع قدیمی زد؟!
۳- این دومین شکست ورزشی بزرگ جام جم در دو سال گذشته بود. مرتبه اول، مدیران این سازمان با نقض آشکار اصل «بی طرفی» در رسانه متبوع شان، حق مظلوم را نادیده گرفتند و در بحران باشگاه استیل آذین، به سمت مدیریت پرنفوذ این تیم تمایل پیدا کردند و بار دوم نیز طی همین روزهای اخیر، بدون توجه به عمق تالم و تاثر مردم کشورمان، بنا را در جریان درگذشت ناصر حجازی بر «بی تفاوتی» گذاشتند و حتی از زیرنویس کردن برنامه مراسم دفن او نیز دریغ کردند. نکته عبرت آمیز هر دو ماجرا برای دوستان دست اندرکار در صداوسیما اما، این است که باوجود سیاست های دور از انصاف این رسانه فراگیر و دولتی، مردم اندکی از آنچه مسیر «حق» می پنداشتند منحرف نشدند و هوای اسطوره های حق گو و جسور خودشان را داشتند. هر چقدر تلویزیون بیشتر بر سر کریمی کوبید، محبوبیت او افزایش یافت و حنجره های بیشتری در ورزشگاه های سراسر کشور به تشویق جادوگر دست زدند وباز هر چقدر آقایان بیشتر بر طبل بی اهمیت جلوه دادن مرگ حجازی کوفتند، قلب و جان مردم بیشتر باعشق او انس گرفت. چه سعادتی برای یک انسان آزاده بالاتر از آنکه مردم داغ دیده، در اولین بامداد دور از حجازی، برایش میلیون ها پیام کوتاه بفرستند و یا در خیابان ها از او با عنوان به یاد ماندنی «اسطوره مردمی» یاد کنند؟ در این شرایط، چه اهمیتی دارد اگر تلویزیون دولتی کشور خودش را به خواب خرگوشی زده باشد؟!
۴- ضرب المثل ها، همیشه راستش را به آدم ها نمی گویند. اگر رفقای جام جمی مان شنیده اند که «از دل برود، هر آنکه از دیده برفت» و بر همین مبنا می کوشند تا با زدودن تصویر عده ای، علاقه مردم به آنها را زایل کنند، این را هم حتما باید بدانند که بعضی ها حتی اگر تا آخر تاریخ هم از دیده ها پنهان باشند، از دل ها نمی روند و حجازی هم یکی از همان هاست!
لینک کوتاه : https://arteshesorkh.com/p/18760
نظرت رو بنویس
از حروف انگلیسی استفاده نکن
در حال حاضر فقط کاربرانی که در سایت ثبت نام کرده باشند میتوانند نظر ثبت کنند.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
اولین نفری باشید که نظرش را ثبت می کند.
بازی های پرسپولیس
0-3
پرسپولیس
مس سونگون
پنجشنبه, 1 آذر
ساعت 16:15
ورزشگاه : شهرقدس
داور : محمدرضا تارخ
-
الریان قطر
پرسپولیس
دوشنبه, 5 آذر
ساعت 21:30
ورزشگاه : حمد خلیفه
داور : ؟؟؟
نظرسنجی
پرسپولیس موفق به شکست الریان در لیگ نخبگان خواهد شد؟
برنامه بازی ها
هفته 11 لیگ برتر
یکشنبه, 11 آذر
ذوب آهن | - | شمس آذر | 17:30 |
دوشنبه, 12 آذر
هوادار | - | استقلال خوزستان | 15:30 | |
آلومینیوم | - | گل گهر | 15:30 | |
خیبر خرمآباد | - | ملوان | 15:30 |
سهشنبه, 13 آذر
تراکتور | - | چادرملو | 16:30 |
شنبه, 17 آذر
پرسپولیس | - | نساجی | 17:30 | |
فولاد | - | استقلال | 20:00 |
یکشنبه, 18 آذر
مس رفسنجان | - | سپاهان | 17:30 |
یک هشتم جام حذفی
هفته 5 لیگ نخبگان آسیا
دوشنبه, 05 آذر
العین امارات | - | الاهلی عربستان | 17:30 | |
استقلال | - | پاختاکور | 19:30 | |
الغرافه قطر | - | النصر عربستان | 19:30 | |
الریان قطر | - | پرسپولیس | 21:30 |
سهشنبه, 06 آذر
الشرطه عراق | - | الوصل امارات | 19:30 | |
السد قطر | - | الهلال | 19:30 |
جدول مسابقات
رده | نام تیم | بازی | تفاضل | امتیاز |
---|---|---|---|---|
1 | سپاهان | 10 | 6 | 21 |
2 | پرسپولیس | 9 | 8 | 20 |
3 | تراکتور | 9 | 10 | 19 |
4 | فولاد | 10 | 1 | 18 |
5 | چادرملو | 10 | 0 | 17 |
6 | ملوان | 9 | 3 | 15 |
7 | استقلال خوزستان | 10 | -1 | 13 |
8 | گل گهر | 9 | 2 | 12 |
9 | آلومینیوم | 10 | 0 | 12 |
10 | استقلال | 10 | -6 | 11 |
11 | ذوب آهن | 10 | -4 | 10 |
12 | خیبر خرمآباد | 10 | -3 | 9 |
13 | مس رفسنجان | 10 | -3 | 9 |
14 | شمس آذر | 10 | -3 | 7 |
15 | هوادار | 10 | -6 | 7 |
16 | نساجی | 10 | -4 | 6 |
رده | نام تیم | بازی | تفاضل | امتیاز |
---|---|---|---|---|
1 | الهلال | 4 | 11 | 12 |
2 | الاهلی عربستان | 4 | 8 | 12 |
3 | السد قطر | 4 | 3 | 8 |
4 | النصر عربستان | 3 | 5 | 7 |
5 | الوصل امارات | 4 | 0 | 7 |
6 | الغرافه قطر | 4 | -2 | 4 |
7 | الریان قطر | 3 | -2 | 3 |
8 | استقلال | 4 | -3 | 3 |
9 | پرسپولیس | 4 | -2 | 2 |
10 | پاختاکور | 4 | -2 | 2 |
11 | الشرطه عراق | 4 | -9 | 2 |
12 | العین امارات | 4 | -7 | 1 |