براي انتخاب مدير از افعال معكوس بهره گرفتند

سالها است كه در مورد يك رئيس فدراسيون خوب سخن هاي بسياري گفته شد تاريخ فوتبال ما پر از معدود روساي فدراسيون ي است كه در طول تاريخ حيات خود منشا خدمات بي شماري براي فوتبال شده اند وخيلي از آنها علي رغم تمامي سعي و تلاش بي وقفه خود از كار بركنار شده و استعفا داده شده اند!! و يا اين كه خود عطاي فوتبال را به لقايش بخشيده اند كه هنوز هم عده اي رفتن اين افراد را باور نمي كنند بعنوان مثال مي توانيم به چند نمونه از آنها توجه كنيم

1/ از امير عابديني بعنواني يكي از روساي فدراسيون مطرح پس از انقلاب نام برد او در حاليكه توانست يكي از بهترين سر مربيان خارجي پس از انقلاب يعني استانكو پابلوكوويچ را به ايران بياورد به صرف نتيجه نگرفتن در بازيهاي آسيائي 1994 و در فاصله چند ماه پس از روي كار آمدن از اين كار اخراج شد كه البته عده اي بركناري اورا, اختلافاتش با فائقي معاون فني سازمان تربيت بدني و هاشمي طبا رئيس وقت سازمان مي دانستند اين دو همان كساني هستند كه باعث حضور محمد مايلي كهن بر مسند تيم ملي ايران شدند و در حاليكه اين روزها در رثاي ناصر خان حجازي آه و ناله دارند اين دو همان كساني بودند كه نگذاشتند زنده ياد حجازي علي رغم شايستگي سر مربي تيم ملي فوتبال شود و مايلي كهن را به فوتبالمان تحميل كردند و كار را به جائي رساندند كه سر انجام به همت و عدم نافرماني مصطفوي فوتبال ما از ناكاررائي محمد مايلي كهن و مديران بالا سرش رها و به جام جهاني 1998 صعود كرد

2/ داريوش مصطفوي چند ين بار در فدراسيون فوتبال ايران مشغول به كار شد او اولين دبير فدراسيون فوتبالي بود كه ناصر آموز رئيس آن بود مصطفوي از بعد شخصيت و مديريت تابع بود اما او هم به اين جرم اخراج شد كه باعث حضور والدير وييرا و صعود تيم ملي ايران به جام جهاني شد و بعد ها او را به صرف مريضي كه خود او هم خبر از آن نداشت از كار بركنار كردند بيماري كه خود او بارها منكر آن شد ضمن آن كه در زمان حضور مصطفوي تيم ملي ما در جام ملتهاي آسيا 1996 با بدشاني و عبور از تيمهاي كره جنوبي و عربستان با اختلاف گل زياد سوم شد

3/ صفائي فراهاني را بسياري بهترين مدير فوتبالي پس از انقلاب مي دانند در زمان حضور او تيمهاي ملي جوانان و نوجوانان به جام جهاني صعود كردند او نيز يكي از بهترين مربيان جهان را به ايران آورد كه تو ميسلاو ايويچ و بلاژويچ بودند در زمان حضور او برنامه ريزي و تداركات براي تيمهاي ملي در اوج بود و كليد ليگ حرفه اي ايران زده شد اما صفائي فراهاني هم مجبور به كناره گيري شد زيرا تيم ملي ايران به جام جهاني 2002 نرفت اما فوتبال ما در زمان حضور او قهرمان بازيهاي آسيائي 1998 بانكوك شد

4/ محمد دادكان ديگر رئيس فدراسيون مطرح پس از انقلاب است او توانست تيم ملي ايران را قهرمان بازيهاي آسيائي 2002 با تيم ب كند در زمان او تيمهاي جوانان و نوجوانان و اميد ما به واقع پاك بودند و مشكل صغر سني در آنها نبود تيم ملي ايران با مديريت محمد دادكان براحتي به جام جهاني 2006 صعود كرد اما او را بركنار و بساط تعليق فوتبال ايران را فراهم كردند علت تعليق دادكان اين بود كه تيم ملي ما نتوانست تيم چهارم جام جهاني 2006 آلمان يعني پر تغال را شكست دهد !! در دوره حضور دادكان هم تيم ملي ايران به مقام سومي جام ملتهاي آُسيا علي رغم شايستگي رسيد

حال نگاهي به علي كفاشيان بكنيد كارنامه او چيست ؟ او نتوانست در دو دوره يعني المپيك 2008 و 2012 تيم ملي اميد را راهي بازيهاي نهائي كند كه در هر دو بار سو مديريت و تغيير مريبان و عدم برنامه ريزي در آن نقش اول را بازي مي كرد در زمان حضور او دو دوره در بازيهاي ُآسيائي شركت كرديم اين بازيها همان سري مسابقاتي بود كه تيم ملي ما قهرماني و مدال طلايش را در دو دوره 2002 به رهبري دادكان و در 1998 به رهبري صفائي فراهاني كسب كرده بود اما به همت اين مديريت, ما در مسابقات دوحه 2006 مدال برنز گرفتيم كه آن برنز هم سهم كار كرد تيم دادكان بود و در بازيهاي 2010 گوآنجو حذف شديم به همت اين رياست ما به جام جهاني كه سهميه آسيا از دو تيم و نيم به چهار و نيم رسيده بود نرفتيم در جوانان و نوجوانان و اميد ناموفق بوديم تيم مابه همت ايشان نماينده اي در هيچ كميته اي در كن فدراسيون فوتبال آسيا ندارد در زمان ايشان مقوله اي مضحكي چون منشور اخلاقي و سقف قرار داد باب شد در زمان ايشان يكي بهترين سر مربيان فوتسال يعني حسين شمس از كار بركنار شد و در دوره جام ملتهاي آسيا 2007 و 2011 در مرحله حذفي از گردونه مسابقات بيرون رفتيم و در بعد برنامه ريزي و مديريت مالي ناموفق بوديم تيمهاي ما در طي اين سالها مربيان مختلفي عوض كردند كه سهم تيم ملي ايران تغيير 5سرمربي تيم اميد تغيير 5 سر مربي بوده است در رده جوانان و نوجوانان از افراد ناكار آمد بهره گرفتيم تيم ملي اميد ما به اين علت حذف مي شود كه خبر از دو اخطاره بودن بازيكن نداشتند آن وقت در اين ميان تنها سر مربي و سرپرستان تيم اميد در دوره قبل و فعلي و رئيس كميته جوانان يعني فريدون معني بر كنار مي شود حال مي پرسيم چرا كفاشيان بايد بماند و امثالي چون عابديني و دادكان و صفائي فراهاني بايد آن گونه بروند ؟آيا نبايد گفت براي تعريف واژه مديريت و برنامه ريزي و قابليت و خادم بودن ... در فدراسيون فوتبال از افعال و آدمهاي معكوس استفاده مي شود ؟ آيا نبايد گفت معيارهاي سنجش فدراسيون فوتبال چون حكايت فروغ فرخزاد است كه مي گفت

در سر زمين قد كوتاهان معيار هاي سنجش بر مدار صفر درجه سفر مي كنند

آيا نبايد باوري به بلنداي و صلابت دماوند داشت كه در فوتبال ما كساني مي توانند باشند كه قابليت تصميم گيري و لياقت و مديريت و برنامه ريزي ندارند كه اگر غير از اين بود هيچگاه نمي توانستيم حضور طولاني امثال كفاشيان را باور و آن هجرت ناگهاني مرداني چون عابديني و صفائي فراهاني و محمد دادكان را هضم نمود افسوس

نویسنده: تورج عاطف