نویسنده : ارتش سرخ
-
نظرات : 0 اظهار نظر
-
13 سال پیش
بوسه اي كه بعد از مرگ سهراب رسيد!
ارتش سرخ دات کام :
1) از ابتداي ليگ يازدهم بسياري از منتقدان و هواداران فوتبال ايران انتظار فرا رسيدن ديدار تيم هاي پرسپوليس و راه آهن را مي كشيدند تا دوئل سرمربي رانده شده از جمع سرخپوشان را با كاشاني و استيلي تماشا كنند. با اين وجود اما، دست روزگار تقدير ديگري را براي اين مسابقه رقم زد و آن را از بسياري از جذابيت هايش ساقط كرد. حاج حبيب خيلي زودتر از آنچه بتواند فكرش را بكند قرباني نتايج ضعيف سرمربي محبوبش شد و البته خود استيلي هم سرانجام در فاصله چند روز مانده به رويارويي با دايي، براي كناره گيري از سمتش مجاب شد. در واقع تحمل دو شكست سنگين در برابر استقلال، سرپرست موقت و سرمربي پرسپوليس را از اين تيم راند تا آنچه در هفته شانزدهم از لشكر مغضوبان براي علي دايي باقي ماند، فقط يك علي كريمي باشد و بس! وقتي چند دقيقه مانده به آغاز بازي دو تيم، لشكري از بازيكنان سرخپوش در مقابل نيمكت راه آهن صف كشيدند تا از علي دايي رخصت بگيرند، كمتر كسي انتظار داشت علي كريمي را هم بين آنها ببيند؛ چه اينكه جادوگر پيش تر نيز در مصاف هاي استيل آذين با پرسپوليس نزد دايي نرفته بود. با اين حال حكايت اين مسابقه انگار فرق داشت و آقاي شماره هشت – هرچند بدون دسته گل – به سمت نيمكت راه آهن رفت تا پيشاپيش همبازيانش، اولين نفري باشد كه بر پيشاني دايي بوسه مي زند.
2) علي دايي و علي كريمي تقريبا هميشه روابط خصمانه – يا دست كم غيردوستانه اي – با هم داشته اند. اوج كشمكش هاي آنان شايد مربوط به دوران طلايي بازيگري شان باشد كه به مصداق «دو پادشاه در يك اقليم نگنجند»، نتوانستند يكديگر را تحمل كنند و بارها به هم تاختند. در همين مقطع كريمي در يكي از ماندگارترين ديالوگ هاي تاريخ فوتبال ايران ، در توصيف بخت و اقبال علي دايي مدعي شد «خدا او را بغل كرده است» و البته راست يا دروغ، از قول مهاجم اردبيلي آن روزهاي تيم ملي هم نقل كردند «كريمي بايد كفش هاي مرا جفت كند!» اين اصطكاك سال هاي طولاني ادامه داشت تا اينكه اين اوخر، شايد به دليل بالا رفتن سن اين دو ستاره و از راه رسيدن تدريجي حس «محافظه كاري» در ميانسالي، طرفين تصميم گرفتند اندكي از بار خصومت قديمي شان بكاهند و كمي از در دوستي درآيند. اظهارنظرهاي نرم و توام با تمجيد دايي و كريمي در مورد يكديگر، كم كم از راه رسيدند. شهريار ادعا كرد حق «جادوگر» بازي در بارسلونا و رئال مادريد بوده و البته كريمي هم از همبازي بودنش با دايي، به عنوان يكي از افتخارات زندگي حرفه اي اش ياد كرد. اين رابطه اخيرا چنان رومانتيك شد كه دايي، كريمي را سرليست بازيكنان مورد نيازش براي ليگ يازدهم قرار داد و شايد اگر آن حوادث معروف به وقوع نمي پيوست، امروز مي توانستيم بازوبند كاپيتاني تيم دايي را روي بازوي دشمن نه چندان قديمي اش ببينيم. به هر تقدير اما آنچه در اين مسير رخ داد، در نهايت باعث شد عكاساني كه در ميانه هاي ليگ هشتم حتي با دخالت و وساطت نيروي انتظامي هم نتوانسته بودند تصويري از هم آغوشي اين دو نفر به ثبت برسانند، اين بار حافظه دوربين هايشان را مملو از ديده بوسي داوطلبانه آنها كنند. حالا علي كريمي و علي دايي در مهربانانه ترين شكل ممكن، در يك قاب جا گرفته اند، اما آيا براي ارزاني كردن چنين محبت بي شائبه اي به هم، شهريار و جادوگر كمي تاخير نداشتند؟!
3) علي دايي و علي كريمي عصر پنجشنبه گذشته روي ماه همديگر را بوسيدند و سعي كردند كدورت ها را كنار بگذارند، اما شايد براي اتخاذ چنين تصميمي، خيلي دير شده بود. اين روبوسي مي توانست شش سال پيش صورت بگيرد؛ يعني همان روزهايي كه كريمي و شركا تصميم گرفته بودند توي چشم دايي نگاه كنند و به او پاس ندهند. شايد اگر به جاي اين قبيل لجبازي هاي بچگانه، بازيكنان ما سعي مي كردند به چشم هم نگاه نكنند و به يكديگر پاس بدهند، حالا وضع مان خيلي بهتر از اين بود و جام جهاني 2006 به جاي نقطه شروع بدبختي ها، مي توانست نقطه عطف و سكوي پرتاب فوتبال ما باشد. اين روبوسي مي توانست چهار سال پيش صورت بگيرد؛ يعني همان روزهايي كه تيم ملي اين مملكت فقط يك امتياز براي صعود به جام جهاني كم آورد، اما دايي و كريمي لجوجانه حاضر نشدند دست به دست هم بدهند و همين يك پوئن را براي فوتبال ايران به ارمغان بياورند. شايد اگر بازار اين ماچ و بوسه ها همان روزها داغ مي شد، نوروز اين مردم هم با آن شكست دردناك در مقابل عربستان، رنگ عزا به خودش نمي گرفت. اين روبوسي حتي مي توانست همين دو سال پيش صورت بگيرد؛ يعني همان روزهايي كه علي دايي در پرسپوليس با فقر ستاره مواجه بود و البته ديگر فرزند برومند اين باشگاه، در تبعيدي دردناك و دوست نداشتني، طعم هجران و فراق را مي چشيد. شايد اگر هم پيماني امروز، همان زمان به انجام مي رسيد و برخي از موانع خودخواهانه ديگر هم اجازه مي دادند، عايدي پرسپوليس از دق مرگ كردن هوادارانش، مي توانست چيزي بيش از پنج باخت پياپي ليگي و آخر شدن در آسيا باشد...!
4) كمي دير كرديد بچه ها! فوتبال ما به اين روبوسي ها، به اين از خودگذشتگي ها و به اين هم آغوشي ها خيلي پيش تر از اينها احتياج داشت. هنر آن است كه در اوج باشي و از منافع شخصي ات به خاطر مصالح جمعي عبور كني، وگرنه خالي كردن استاديوم ها با غرور و خودخواهي و بعد برگزاري مراسم آشتي در ورزشگاهي كه به شهر مردگان مي ماند، چه لطفي مي تواند داشته باشد؟!
2) علي دايي و علي كريمي تقريبا هميشه روابط خصمانه – يا دست كم غيردوستانه اي – با هم داشته اند. اوج كشمكش هاي آنان شايد مربوط به دوران طلايي بازيگري شان باشد كه به مصداق «دو پادشاه در يك اقليم نگنجند»، نتوانستند يكديگر را تحمل كنند و بارها به هم تاختند. در همين مقطع كريمي در يكي از ماندگارترين ديالوگ هاي تاريخ فوتبال ايران ، در توصيف بخت و اقبال علي دايي مدعي شد «خدا او را بغل كرده است» و البته راست يا دروغ، از قول مهاجم اردبيلي آن روزهاي تيم ملي هم نقل كردند «كريمي بايد كفش هاي مرا جفت كند!» اين اصطكاك سال هاي طولاني ادامه داشت تا اينكه اين اوخر، شايد به دليل بالا رفتن سن اين دو ستاره و از راه رسيدن تدريجي حس «محافظه كاري» در ميانسالي، طرفين تصميم گرفتند اندكي از بار خصومت قديمي شان بكاهند و كمي از در دوستي درآيند. اظهارنظرهاي نرم و توام با تمجيد دايي و كريمي در مورد يكديگر، كم كم از راه رسيدند. شهريار ادعا كرد حق «جادوگر» بازي در بارسلونا و رئال مادريد بوده و البته كريمي هم از همبازي بودنش با دايي، به عنوان يكي از افتخارات زندگي حرفه اي اش ياد كرد. اين رابطه اخيرا چنان رومانتيك شد كه دايي، كريمي را سرليست بازيكنان مورد نيازش براي ليگ يازدهم قرار داد و شايد اگر آن حوادث معروف به وقوع نمي پيوست، امروز مي توانستيم بازوبند كاپيتاني تيم دايي را روي بازوي دشمن نه چندان قديمي اش ببينيم. به هر تقدير اما آنچه در اين مسير رخ داد، در نهايت باعث شد عكاساني كه در ميانه هاي ليگ هشتم حتي با دخالت و وساطت نيروي انتظامي هم نتوانسته بودند تصويري از هم آغوشي اين دو نفر به ثبت برسانند، اين بار حافظه دوربين هايشان را مملو از ديده بوسي داوطلبانه آنها كنند. حالا علي كريمي و علي دايي در مهربانانه ترين شكل ممكن، در يك قاب جا گرفته اند، اما آيا براي ارزاني كردن چنين محبت بي شائبه اي به هم، شهريار و جادوگر كمي تاخير نداشتند؟!
3) علي دايي و علي كريمي عصر پنجشنبه گذشته روي ماه همديگر را بوسيدند و سعي كردند كدورت ها را كنار بگذارند، اما شايد براي اتخاذ چنين تصميمي، خيلي دير شده بود. اين روبوسي مي توانست شش سال پيش صورت بگيرد؛ يعني همان روزهايي كه كريمي و شركا تصميم گرفته بودند توي چشم دايي نگاه كنند و به او پاس ندهند. شايد اگر به جاي اين قبيل لجبازي هاي بچگانه، بازيكنان ما سعي مي كردند به چشم هم نگاه نكنند و به يكديگر پاس بدهند، حالا وضع مان خيلي بهتر از اين بود و جام جهاني 2006 به جاي نقطه شروع بدبختي ها، مي توانست نقطه عطف و سكوي پرتاب فوتبال ما باشد. اين روبوسي مي توانست چهار سال پيش صورت بگيرد؛ يعني همان روزهايي كه تيم ملي اين مملكت فقط يك امتياز براي صعود به جام جهاني كم آورد، اما دايي و كريمي لجوجانه حاضر نشدند دست به دست هم بدهند و همين يك پوئن را براي فوتبال ايران به ارمغان بياورند. شايد اگر بازار اين ماچ و بوسه ها همان روزها داغ مي شد، نوروز اين مردم هم با آن شكست دردناك در مقابل عربستان، رنگ عزا به خودش نمي گرفت. اين روبوسي حتي مي توانست همين دو سال پيش صورت بگيرد؛ يعني همان روزهايي كه علي دايي در پرسپوليس با فقر ستاره مواجه بود و البته ديگر فرزند برومند اين باشگاه، در تبعيدي دردناك و دوست نداشتني، طعم هجران و فراق را مي چشيد. شايد اگر هم پيماني امروز، همان زمان به انجام مي رسيد و برخي از موانع خودخواهانه ديگر هم اجازه مي دادند، عايدي پرسپوليس از دق مرگ كردن هوادارانش، مي توانست چيزي بيش از پنج باخت پياپي ليگي و آخر شدن در آسيا باشد...!
4) كمي دير كرديد بچه ها! فوتبال ما به اين روبوسي ها، به اين از خودگذشتگي ها و به اين هم آغوشي ها خيلي پيش تر از اينها احتياج داشت. هنر آن است كه در اوج باشي و از منافع شخصي ات به خاطر مصالح جمعي عبور كني، وگرنه خالي كردن استاديوم ها با غرور و خودخواهي و بعد برگزاري مراسم آشتي در ورزشگاهي كه به شهر مردگان مي ماند، چه لطفي مي تواند داشته باشد؟!
لینک کوتاه : https://arteshesorkh.com/p/24862
نظرت رو بنویس
از حروف انگلیسی استفاده نکن
در حال حاضر فقط کاربرانی که در سایت ثبت نام کرده باشند میتوانند نظر ثبت کنند.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
اولین نفری باشید که نظرش را ثبت می کند.
بازی های پرسپولیس
1-1
الریان قطر
پرسپولیس
دوشنبه, 5 آذر
ساعت 21:30
ورزشگاه : حمد خلیفه
داور : فو مینگ
-
پرسپولیس
الشرطه عراق
دوشنبه, 12 آذر
ساعت 17:30
ورزشگاه : دوحه قطر
داور : کیم جونگ هیوک
نظرسنجی
پرسپولیس موفق به صعود در لیگ نخبگان خواهد شد؟
برنامه بازی ها
هفته 11 لیگ برتر
یکشنبه, 11 آذر
ذوب آهن | - | شمس آذر | 17:30 |
دوشنبه, 12 آذر
هوادار | - | استقلال خوزستان | 15:30 | |
آلومینیوم | - | گل گهر | 15:30 | |
خیبر خرمآباد | - | ملوان | 15:30 |
سهشنبه, 13 آذر
تراکتور | - | چادرملو | 16:30 |
شنبه, 17 آذر
پرسپولیس | - | نساجی | 17:30 | |
فولاد | - | استقلال | 20:00 |
یکشنبه, 18 آذر
مس رفسنجان | - | سپاهان | 17:30 |
یک هشتم جام حذفی
هفته 5 لیگ نخبگان آسیا
دوشنبه, 05 آذر
العین امارات | 1 - 2 | الاهلی عربستان | 17:30 | |
استقلال | 0 - 0 | پاختاکور | 19:30 | |
الغرافه قطر | 1 - 3 | النصر عربستان | 19:30 | |
الریان قطر | 1 - 1 | پرسپولیس | 21:30 |
سهشنبه, 06 آذر
الشرطه عراق | 1 - 3 | الوصل امارات | 19:30 | |
السد قطر | 1 - 1 | الهلال | 19:30 |
جدول مسابقات
رده | نام تیم | بازی | تفاضل | امتیاز |
---|---|---|---|---|
1 | سپاهان | 10 | 6 | 21 |
2 | پرسپولیس | 9 | 8 | 20 |
3 | تراکتور | 9 | 10 | 19 |
4 | فولاد | 10 | 1 | 18 |
5 | چادرملو | 10 | 0 | 17 |
6 | ملوان | 9 | 3 | 15 |
7 | استقلال خوزستان | 10 | -1 | 13 |
8 | گل گهر | 9 | 2 | 12 |
9 | آلومینیوم | 10 | 0 | 12 |
10 | استقلال | 10 | -6 | 11 |
11 | ذوب آهن | 10 | -4 | 10 |
12 | خیبر خرمآباد | 10 | -3 | 9 |
13 | مس رفسنجان | 10 | -3 | 9 |
14 | شمس آذر | 10 | -3 | 7 |
15 | هوادار | 10 | -6 | 7 |
16 | نساجی | 10 | -4 | 6 |
رده | نام تیم | بازی | تفاضل | امتیاز |
---|---|---|---|---|
1 | الاهلی عربستان | 5 | 9 | 15 |
2 | الهلال | 5 | 11 | 13 |
3 | النصر عربستان | 4 | 7 | 10 |
4 | الوصل امارات | 5 | 2 | 10 |
5 | السد قطر | 5 | 3 | 9 |
6 | الریان قطر | 4 | -2 | 4 |
7 | استقلال | 5 | -3 | 4 |
8 | الغرافه قطر | 5 | -4 | 4 |
9 | پرسپولیس | 5 | -2 | 3 |
10 | پاختاکور | 5 | -2 | 3 |
11 | الشرطه عراق | 5 | -11 | 2 |
12 | العین امارات | 5 | -8 | 1 |