بي خيال امتياز، لايك هايت را جمع كن / پرسپوليس سلف سرويس!

تنها 24 ساعت بعد از تساوی تلخ پرسپولیس برابر قعرنشین 10 نفره، محل تمرینات این تیم به کانون حاشیه های فراوانی تبدیل شد. از یک سو هواداران ناراضی به ورزشگاه درفشی فر آمده بودند تا صدای اعتراض شان را به گوش عوامل باشگاه برسانند و از سوی دیگر علی کریمی نیز در همین محل حاضر شده بود تا از لشکر شکست خورده سرخپوشان دلجویی کند. در چنین شرایطی اما، ناگهان نگاه ها متوجه محمد خانزاده شد؛ مدافع پرحاشیه قرمزها که ترجیح داده بود در وخیم ترین وضعیت ممکن یک گوشه بایستد و عکس سلفی بگیرد! بی تردید اگر چنین صحنه ای از شرایط خود پرسپولیس فلاکت بارتر نباشد، کمتر از آن هم درد ندارد.

اینجا قرار نیست به سبک استانداردهای 20 سال پیش، در مورد غیرت و تعصب و مردانگی حرف بزنیم. حالا دیگر کسی انتظار ندارد بازیکنان پرسپولیس و استقلال تا یک هفته بعد از باخت از منزل خارج نشوند که اگر اینطور بود، دوستان شش ماه از سال را باید خانه نشین می شدند! توقع هواداران فعلی فوتبال ایران خیلی پایین تر از این حرف هاست. امروز همه می دانند که رد مرام و رگ گردن های متورم را باید لای کتاب های تاریخ دنبال کنند. با این همه اما، بعید به نظر می رسد کمی، فقط کمی «حیا» انتظار چندان زيادي باشد. كاش اين رفقا يك سر سوزن با مفهومي به نام «خجالت» آشنا بودند؛ اينطوري شايد مي فهميدند كه اگر قرار گرفتن پرسپوليس بزرگ در آستانه سقوط به «كتف » شان هم نيست، حداقل خوشي هاي شان را جايي دور از چشم هواداران خشمگين به نمايش بگذارند. باور كنيد ضرورتي به اين همه صراحت براي ابراز بي تفاوتي وجود ندارد. لازم نيست امثال خانزاده بي خيالي شان را جار بزنند. اين ملت همينجوري هم مي دانند كه نبايد روي او و خيلي از رفقايش حساب كنند. در حال حاضر سقف انتظارات از اساتيد اين است كه اين يك ساعت تمرين كوفتي را تحمل كنند و بعد تشريف ببرند به دنياي حاشيه ها؛ همان جايي كه گاه و بيگاه اخبار مربوط به شاهكارهاي شان از آنجا به گوش مي رسد و آدميزاد را سرافكنده مي كند.

سلفي گرفتن يك پديده غربي است. اين گوشي هاي شيك و با كلاس را آنها ساخته اند و به ما فروخته اند. با اين وجود، همان جا زماني كه قرار است يك فوتباليست عكس سلفي بگيرد، نتيجه اش مي شود فرانچسكو توتي افسانه اي؛ ابر ستاره وفاداري كه وقتي در اين سن و سال در داربی رم کار را برای تیمش در می آورد، روبه روي تماشاگران سرمست جالوروسي عكسي به يادگار مي اندازد و آن را براي همسر و بچه اش مي فرستد. از اين سلفي تا آن سلفي يك دنيا فرق هست، درست به اندازه تفاوتي كه بين آدم هاي ما و آنها وجود دارد. روزگار نانجيبي است، روزگاري كه در آن آقاي بازيكن صدها ميليون پول مي گيرد تا به جاي امتياز اندوختن براي تيمش، روي صفحه اينستاگرامش لايك جمع كند!