بیزارمان کردید به خدا!

یکی از چندش آورترین حاشیه های فوتبال ایران طی چند روز گذشته، شایعات سخیف، خاله زنکی و زشتی بود که در مورد ازدواج مهدی طارمی مطرح شد. در شرایطی که خیلی از مردم ایران در این وانفسای اقتصادی معطل یک لقمه نان هستند و برای سیر کردن شکم زن و بچه شان به هر شعبده ای چنگ می اندازند، حالا فقط همین کم است که بحث زن گرفتن یا نگرفتن مهدی طارمی به دغدغه ذهنی آنها تبدیل شود. انگار بقیه مردم از راه تقسیم سلولی تولید مثل می کنند و این فقط امثال طارمی هستند که پای سفره عقد می نشینند! شاید در بسیاری از موارد بتوان گرایش به این قبیل مسایل زرد و کم مایه را از جمله ویژگی های عامه مردم در سراسر دنیا به شمار آورد، اما آنچه داستان اخیر طارمی را مستثنی می کند، استارت خوردن این حرف و حدیث ها از ناحیه خود او و دوستانش است.

جناب آقای طارمی که با دسته گل خیریتی اش باشگاه پرسپولیس را تا خرخره در بحران فرو برده و الان قریب به دو ماه است که در منزل استراحت می کند، از همان کنج خانه هم بی خیال نمی شود و با انتشار یک توییت عاشقانه، خودش را در کانون حواشی قرار می دهد. واقعا آیا آدمی به شهرت او، هنوز نمی تواند تشخیص بدهد که پستش در صفحه ضخصی در مورد بحثی مثل «زن و زیبایی» او، می تواند حاشیه ساز شود؟ اگر واقعا طارمی این اصل ساده را هم نمی فهمد که حاشا به هوش و ذکاوتش، اما اگر در جریان است و عمدا دلش می خواهد برای خودش سوءتفاهم درست کند و بعد با ژست های دلبرانه خبر ازدواجش را تکذیب کند، این یک بحث دیگر است و بیشتر به نظر می رسد در حوزه کار روانشناسان و مختصصان طب روح باشد. ظاهرا پست طارمی به تنهایی برای ایجاد حاشیه و شایعه کافی نبوده که این بار دوست و همشهری او یعنی حسین ماهینی هم وارد ماجرا شده و با انتشار خبر ازدواج قریب الوقوع مهاجم بوشهری، به داستان دامن زده است. بعدش را هم که می دانید؛ شایعه ازدواج طارمی با یک ستاره سینما و تکذیب تند و تلخ آن از سوی طارمی با نگاهی از بالا و عاقل اندر سفیه به مردم!

این اولین بار نیست که حدنشناسی و آماتوربازی فوتبالیست های ایرانی در استفاده از فضای مجازی باعث بروز حواشی مخرب می شود. هنوز فراموش نکرده ایم همین چند ماه پیش چطور سردار آزمون و سعید عزت اللهی بر سر یک ماجرای زشت و زننده که یادآوری اش همه باعث شرم است در اینستاگرام به جان هم افتادند. فراموش نکنید همه فوتبالیست هایی که اسم شان را در این مطلب خواندیم، کم وبیش سابقه حضور در تیم ملی کشورمان را هم دارند، اما گویا هنوز نتوانسته اند شخصیت شان را با جایگاهی که در اختیار دارند تطبیق بدهند. جالب است که امثال این رفقا، خودشان همه چیزشان را جار می زنند و از قلقلک زن خواستن تا دوست گرفتن از جنس مخالف و آداب بچه داری و پرورش اسب را علنی می کنند، بعد گاه و بیگاه یقه مردم را می گیرند که چرا در مسایل خصوصی ما دخالت می کنید؟ ببخشید آقایان، اما این «مسایل شخصی» شماست که کف خیابان پهن شده؛ لطفا جمعش کنید، ملت می خواهند رد شوند!

طبعا آنقدر خوش خیال نیستیم که از ستاره های محترم فوتبال ایران بخواهیم شبیه مسی و رونالدو رفتار کنند، اما کاش آنها حداقل جلال حسینی را در فاصله چند متری خودشان ببینند. او که سال هاست با بهترین کیفیت فنی در تیم ملی می درخشد، خودش حریم خودش را حفظ کرده و بنابراین به ندرت طعم مداخله های غیرضروری افکار عمومی در زندگی شخصی اش را چشیده. حالا که یکی مثل طارمی جز «آبرو» را می زند، بهتر است یک بار از خودش بپرسد چرا یک صدم از حواشی گرد او برای بازیکنانی مثل محمد انصاری یا وحید امیری رخ نمی دهد؟ کاش این بساط پوچ را جمع کنید؛ بیزار شدیم به خدا.