تمام شده هايى كه دوباره ستاره مى شوند

بازى با الريان نويدبخش روزهاى خوبى براى پرسپوليس بود. بازى با تساوى به پايان رسيد و در واقع سرخپوشان از شكست گريختند اما ضرب آهنگ هجومى سرخپوشان متفاوت با گذشته بود. آنها كه بازى را از نزديك ديدند شاهد بودند كه پرسپوليس ديگر براى حمله كردن روى دروازه حريف هم اشتياق بيشترى دارد و هم مرتب با يك شيوه به در بسته نمى زند. البته در اين مدت كم نبايد انتظار داشت تحول چشمگيرى اتفاق بيفتد اما در چنين مواقعى كارهاى روحى و روانى و برگرداندن اعتمادبه نفس، خوب جواب مى دهد. محمد پروين در ۲ بازى يك گل زده و يك پاس گل داده است. آرفى همان مهاجمى كه قرار بود دور انداخته شود دوباره به تير دروازه حريف مى زند. تياگو كه فرصت عرض اندام نداشت حالا شوت  مى زند و ضربه اش به
تير دروازه مى خورد. نبايد زود قضاوت كرد. پرسپوليس بايد در ليگ برتر مقابل چشم هاى خريدار بسيارى بازى كند تا معلوم شود چه اتفاقى روى داده است. از قديم گفته اند «شنيدن كى بود مانند ديدن». با اين وجود نمى توان منكر شد در پرسپوليس اتفاقاتى روى داده است. در اين بين على دايى مديون كرانچار هم هست چون با ساخته شدن يك ساختار دفاعى او مى تواند تمركز خود را روى مسائل هجومى تيم و انرژى هاى پنهان مانده بگذارد.از مشكلات پرسپوليس از ابتداى فصل اين بود كه كرانچار به دليل عدم شناخت از مسائل روحى بازيكنانش چه ايرانى و چه خارجى نه تنها به آنها براى فائق آمدن بر فشارها و مشكلات كمك نكرد بلكه براى آنها مصائب بسيارى به وجود آورد. وسلى در نهايت زير اين فشار خرد شد. صغيرى محو شود. آرفى نابود شده بود اما خو ش اقبال و اندكى پوست كلفت بود تا «با فشار ابر و باد و مه و خورشيد» ماندگار شود و اين روزها را ببيند. او در امارات مهاجم نوك و اصلى دايى بود و البته با بازگشت خليلى كارش دشوارتر خواهد شد با اين وجود آنچه در كار دايى به خوبى نمايان است اينكه وى مى تواند اين دست بازيكنان را دوباره متولد كند. يكى از مسائلى كه دايى در اردوى امارات بسيار روى آن تأكيد داشت اصلاح ارتباط  هافبك با مهاجمان براى تغذيه بهتر و رسيدن توپ هاى مؤثر به مهاجمان است تا بتوانند از آنها براى گلزنى بهره بگيرند. بر همين اساس او حتى از مدافعان كنارى تيمش خواسته است كه نسبت به گذشته بر تعداد نفوذهاى خود بيفزايند البته دايى بايد مراقب باشد
اين مسأله به انسجام دفاعى تيمش لطمه نزند.