تیم منتخب مهندسی لیگ و فینال حذفی پرسپولیس

پرسپولیس به گفته امیر قلعه نویی با مهندسی نتایج سپاهان را کنار زد و قهرمان لیگ شد و حالا در جام حذفی نیز وقتی در یک بازی یکطرفه پرسپولیس برانکو، سپاهان قلعه از صعود به فینال ناکام گذاشت، دوباره سخن از مهندسی نتایج به میان آمده است. بیایید بگوییم حرف جناب مافیا درست است. پس می خواهیم تیم منتخب مهندسی نتایج لیگ و جام حذفی را بررسی کنیم:

دروازه بان: محسن فروزان- ما که نمیدانیم بزرگوار بِت زده بود یا صرفا سبک دروازه بانیش طوری هست که هر آن یک تیم رو میتواند به فنا بدهد اما مهمتر از آن این بود که تراکتور را با کلین شیت هایش بالا کشید و بادکنکشان را باد کرد و ناگهان به زمین زد و چه چیزی نابودکننده تر برای تیمی کم ظرفیت با هوادارانی متوهم که هنوز نق شادی 10 دقیقه ای «خیال» قهرمانی خود را بعد سال ها میزنند؟

دفاع وسط یک: روزبه چشمی- هم مدرن بود، هم به موقع جا می ماند، هم به علت فیزیک ضعیفش بارها در چرخش ها دریبل خورد، هم خوب پنالتی میداد، هم جز باند رحمتی بود هم پول بسیاری از استقلال بابت تمدیدش در تابستان بل بشوی این باشگاه گرفت و گرفتارشان کرد. اما مهمتر از همه این بود که با باند بازی کیروش به ناحق جای سید جلال به جام جهانی و جام ملت ها رفت و همین انگیزه ای شد برای و تمرکز بالاتر و بازی بهتر سوپرمن مان که با ارائه بهترین بازی ها برای سرخ ها به جای ملیجک دربار کیروش شدن و بازی در منفورترین تیم ملی تاریخ، محبوب ملیون ها هوادار پرسپولیس شد و در آخرین سال های فوتبالش عزتی بی نظیر یافت.

دفاع وسط دوم: س. ی- (سعی کنیم کمتر اسمش را بیاوریم!). با حرف هایش بعد بازی لیگ از کشنده ترین اشتباهات را مرتکب شد: توهین و تهدید تیمی که خیلی «سخت فراموش میکنه». با دهان کثیفش آیینه ای بود برای تیمی با قواره سپاهان مدل قلعه نوعی و گل بخودی دقیقه 122 هم کار نیمه نهایی حذفی را برای پرسپولیس در آورد.

دفاع راست: محمد ایرانپوریان- فرض کنید کل تاکتیک مربی تیم شما از ازل تا ابد از برق تهران تا تیم ملی، استقلال، تراکتور و سپاهان غیر از اوت دستی، بکش زیرش است و شما خوب زیر میکشی، بعد درست قبل بازی برگشت تیمت با تیم صدر جدولی اخراج میشوی و بازی را از دست میدهی در بازی نیمه نهایی حذفی هم با اعتراض بی مورد اخراج میشوی و شیرازه تیمت را منهدم میکنی! اگر تو مهندس مکانیک شریف نیستی پس کی هستی؟!!

دفاع چپ: میلاد زکی پور- راستش شخص خاصی برای دفاع چپ به ذهنم نرسید و یادم هم نیست که گل اشکان دژآگه به استقلال در تبریز از جای خالی او بود یا سهرابیان اما همین اسم «زکی» پور کافیست که در لیست ما باشد!

هافبک وسط: سوگیتا- سوگیتا آنقدر برای تماشاگران ایرانی جذاب بود که همه ایران از خوزستان تا استقلالی های تهران تا تبریز و اصفهان پرچم کشور پر افتخارش را فقط(!) برای تشویق او به استادیوم ها می آوردند و همان پرچم بود که به تیم کم انگیزه و غمگین پرسپولیس بعد فینال آسیا انگیزه داد تا دو برابر بجنگند و یادشان باشد که حریفشان نه لیگ ایران بلکه بهترین تیم های آسیایی با بهترین بازیکنان خارجی و امکانات است. هدف که بلند باشد یادتان می آورد که شما عقابید و شکار شما موش های فاضلاب نیست. باور کنید همین عزت نفس و غرور پرسپولیسی ها بلای جان رقباست.

هافبک دفاعی: مهدی کیانی- کل یک استان، نمایندگان مجلس، شورای تامین، سازمان لیگ، لات ها ارازل کل استان اصفهان و حومه برای هبه جام حذفی به تیمت بسیج شده اند. در زمین زورت تیمت نرسیده و آنقدر عصبی شده اید که دو اخراجی داده اید اما بنا به تردستی داور پنجم که فامیل ِ فابریک مدیران تیمتان است در دقیقه صد و پونزده پنالتی بدست آورده اید. میروی پشت توپ و از هیبت بیرو میترسی و توپ را بیرون میزنی و کل زحمات یک استانداری و مافیای فو تبال ایران را به باد میدهی! بله شما هم مهندسی!

هافبک طراح: فرشید اسماعیلی- تیمت دو امتیازی صدر است یک پنالتی پنجاه پنجاه را در حساس ترین دربی چند سال اخیر برای تیمت میگیرند. در فکر کری های اینستاگرامی پنالتی را چیپ میزنی بیرون. بین دو نیمه با دعوایی که راه می اندازی کل تیمت را فلج تر از نیمه اول به نیمه دوم می فرستی. هواداران نادان تیمت بعد بازی دربی آنچنان مشغول فحاشی و کوبیدن تو و باند سفتا می شوند که در حاشیه آن پنج امتیاز بازی سایپا و پدیده هم به باد میرود و مربی تیم و بهترین دروازه بان ده سال اخیرتان هم کله میشود، پنالتی حذفی هم که «دقت نکردی آخرش فرشید جان». تو خود بمب اتم بودی

وینگر چپ: آیاندا پاتوسی- دقیقه نود و پنج، یک یه پا دو پای سالنی تمیز با کف پا و چسباندن توپی با سخت ترین زاویه به تور و سوزاندن یک امتیاز فوق حساس از کف تیم ژنرال! کاش از این مهندسان سطح بالا در لیگ بیشتر داشتیم.

وینگر راست: بهنام برزای- برای خودمان با معلق قشنگت بازی حذفی را در آوردی و در بازی استقلال هم که عین موشک با یک استارت دیدنی پنجاه متری، توپ را از بین پاهای آقای گریان رد کردی. هم استقلال اوت شد هم مجیدی سرمربی. مجیدی امید اصلی ما برای خراب کردن فصل بعد استقلال است. چه کمک مربی باشد چه سرمربی.

مهاجم نوک: کیروش استنلی- کلی گل به حریفانمان من جمله استقلال زدی و به دروازه پرسپولیس پخ هم نکردی. در سه بازی از دو بازی مستقیم با فحاشی و فنون کاراته و تکواندو اخراج شدی و نوک حمله تیم «بکش زیرش» را بدون سرزن گذاشتی! با فشردن گردن سروش باعث شدی باز هم بیشتر معرفت و دوستی حاکم بر تیممان را ببینیم جایی که بازیکن نیمکت، غیرتش از کاپیتان خیلی تیم ها بیشتر است.

سرمربی: کارلوس کیروش- آنقدر دنائت و پستی کردی که باعث شدی تیممان و هوادارنمان متحد تر از همیشه باشند. با هوایی کردن سر به هواها و خود چیز پندارها شر آنها از تیممان کم کردی تا هوادار و بازیکن یک دل و یک زبان آتش به اختیار جناب برانکو باشند.

مدیر: مسعود زنوزی- مقداری از پولی که از جیب ملت زده بودی خرج هواداران تراکتور کردی که باز بهتر از انتقال پول به کانادا و .. بود! سه کاپیتان تیم ملی را خریدی و نگذاشتی به دست رقیبان ما که پنجره مان بسته بود، بیافتند. عواملت با دژآگه و شجاعی کاری کردند که تا سال ها بازیکن درست و حسابی دلش نخواهد به تبریز بیاید مگر فقط به خاطر پول سه برابر و چهار برابری که از کیسه خلیفه به او می بخشی. تنها بازیکنی که میتوانست به سپاهان شخصیت بدهد تا در بازی های بزرگ کم نیاورد یعنی حاج صفی را از چنگشان در آوردی و او را در تبریز سوزاندی که این هم کمک بزرگی برایمان بود. با برخورد زشت با فروزان بعد بازی سپیدرود هم کل تیمت را به فنا دادی و با پیشنهاد چند ملیون دلاریت به برانکو یادمان آوردی که چه گنجی پیش خودمان داریم و باید قدرش را بیشتر بدانیم. مرسی عزیزم مرسی!