جولان سياسي، خاموشي خادم / مردي كه «نوكر» استخدام مي كند!

فوتبال ایران طی سال های گذشته چهره های عجیب و غریب فراوانی را در خودش دیده است. به يمن سیستم معیوب دولتی و سیستم معیوب تر خصوصی سازی، خیلی ها در این سال ها وارد این حوزه شدند و همه چیز را تحت تاثیر قرار دادند. گنجینه فوتبال ایران پر است از شاهکارهای این دسته از دوستان؛ از قاسمی ابومسلم که می گفت زین الدین زیدان را برای مربیگری به مشهد می آورد تا بابك زنجانی که حالا راه آهن به عنوان آخرین میراثش، با کله در حال سقوط به لیگ یک است. با این همه اما، حکایت حمیدرضا سیاسی انگار با همه فرق دارد. بدخیم ترین وصله تن فوتبال ایران حداقل در دو دهه گذشته، کاراکتری شگفت انگیز دارد که ظاهرا برای هیچ متخصصی قابل تحلیل نیست. او کمتر از یک ماه بعد از حضور در باشگاه پرسپولیس، تساوی این تیم برابر نفت تهران در هفته نخست را «ناامیدکننده» و باخت قرمزها به فولاد در اهواز را «نفرت انگیز» قلمداد کرد. او بعدتر علی دایی را کنار گذاشت و حمید درخشان را سرمربی پرسپولیس کرد. سپس علیرضا رحیمی را بیرون راند و خودش جای او روی صندلی مدیرعاملی تکیه زد. دیری نگذشت که افشاگری ناخواسته امیررضا خادم، حسابی به ضرر اين چهره ماجراجو تمام شد؛ جایی که معاون وزیر ورزش اعلام کرد سیاسی بیشتر از آنچه برای سرخپوشان پول خرج کرده باشد، مقدمات سرازیر شدن ثروت به سمت استقلال و راه آهن را فراهم كرده است.

حبس سياسي اما كلكسيون اتفاقات شگفت انگيز پيرامون او را كامل كرد. مديرعامل باشگاه پرسپوليس به دلايلي كه هرگز روشن نشد بيشتر از 4 ماه را در زندان سپري كرد، بعد به قيد وثيقه بيرون آمد و درست از زمان آزادي، شاهكارهايش را از سرگرفت. قهر و كناره گيري حسين هدايتي و ناپديد شدن نژادفلاح، از جمله اثرات بازگشت شكوهمندانه سياسي بود؛ كسي كه ساعاتي بعد از سفر پرسپوليس به دوحه براي يك بازي مرگ و زندگي، با درخشان و عبدي جلسه گذاشت و حتي شنيده مي شود از اين نفر دوم خواسته براي هدايت تيم به قطر برود!

او حميدرضا سياسي است؛ محصول درايت دولت تدبير در حوزه ورزش و كسي كه كليدي ترين جمله اش در چند ماه گذشته اين بوده: «پول دارم و نوكر استخدام مي كنم!» يك شب عليرضا رحيمي تلويحا در برنامه نود از يك پيشنهاد يك ميليارد توماني مشكوك حرف زد كه گويا در ازايش لازم بوده علي دايي از كادرفني پرسپوليس عزل شود. او در نهايت زير بار چنين مساله اي نرفت، اما اين احتمال وجود دارد كه خيلي هاي ديگر در مقابل چنين پيشنهاداتي وسوسه بشوند؛ به هرحال آدميزاد است ديگر! در كمال شگفتي سياسي در دوران بازداشتش هم از مديريت عاملي پرسپوليس كنار گذاشته نشد تا در روزي مثل امروز، بيرون بزند و سناريوي به گل نشاندن پرسپوليس را از سر بگيرد. اين روزها زمزمه هايي در مورد اصطكاك سياسي با برانكو به گوش مي رسد. براي او چه فرقي دارد؛ وقتي مي شود اشك دايي را در آورد و سرخپوشان را تا مرز سقوط پيش برد، اعتبار و خوشنامي برانكو چه ارزشي دارد؟!

امروز روز تشكر از اميررضا خادم است؛ مردي كه مي گفت موقع تعيين تكليف سرخابي ها براي فصل جاري و زماني كه از جذب اسپانسر نااميد شده بود، به اين گزينه مي انديشيده كه «سيت »هاي هيات مديره پرسپوليس و استقلال را در ازاي هر صندلي چند ميليارد تومان واگذار كند! خروجي اين سبك مديريت، حالا فرمانروايي يكي مثل سياسي در پرسپوليس است؛ كسي كه خودش هم گفته پول دارد و «نوكر» استخدام مي كند!