نویسنده : ارتش سرخ
-
نظرات : 0 اظهار نظر
-
6 سال پیش
حقايقي تلخ در مورد شيرين ترين لحظات تاريخ فوتبال ايران
ارتش سرخ دات کام :
يك- ايران برابر مراكش با خوش شانسي به پيروزي دست يافت و اين واقعيت آنقدر ملموس بود كه خود كارلوس كي روش به عنوان اولين نفر در مصاحبه اش كنار زمين به آن اشاره كرد. به اين ترتيب يك پيروزي ناعادلانه در بازي نخست جام جهاني روسيه، مردم ايران را به عرش برد و كف خيابان ها ريخت. اين اما اولين مرتبه نيست كه چنين اتفاقي در فوتبال كشورمان رخ مي دهد. به طرزي عجيب و شگفت انگيز، تقريبا تمام كاميابي هاي بزرگ فوتبال ايران كه در 20سال گذشته به شادي هاي دسته جمعي و فراموش نشدني منجر شده، بر بستر بي عدالتي جاري بوده است. در تاريخي ترين نمونه، ايران در حالي روز هشتم آذر76 با حذف استراليا به جام جهاني فرانسه رسيد كه از نظر فوتبالي كانگوروها به مراتب برتر از تيم ملي كشورمان بودند. به خصوص در بازي برگشت، استراليا براي كسب يك پيروزي قاطع و پرگل همه كار كرد، اما اين ايران بود كه به مدد تنها دو موقعيت و البته يك گل آفسايد به جام جهاني رسيد. هفت ماه بعد همين سناريو در بازي با آمريكا تكرار شد؛ مسابقه اي كه تيم حريف دو بار تير دروازه ايران را به لرزه درآورد و چند مرتبه هم احمدرضا عابدزاده ناجي دروازه كشورمان شد، اما نهايتا شاگردان جلال طالبي به خصوص با استفاده از ضدحملات اولين برد ايران در تاريخ جام هاي جهاني را به ثبت رساندند. پنج سال پيش در اولسان كره جنوبي نيز تيم ملي در حالي با تك گل قوچان نژاد پيروز شد و مجوز حضور در جام جهاني برزيل را به دست آورد كه تمام جريان بازي دست حريف چشم بادامي بود و تنها بخت ايران براي گلزني روي اشتباه فاحش مدافع ميزبان به دست آمد. حالا بازي مراكش هم به اين سياهه اضافه مي شود؛ مسابقه اي كه با برتري كامل تيم آفريقايي در تمام آيتم ها همراه بود، اما گل به خودي مدافع آنها ايران را به دومين پيروزي اش در ادوار جام جهاني رساند.
دو- اين واقعيت كه خوش ترين خاطرات نسل ما بيش از هر چيز ديگري از بطن بخت و اقبال متولد مي شود، شايد يك دليل ساده دارد؛ اينكه ما فوتبالي كوچك، با آرزوهايي بزرگ داريم. مثل هر حوزه ديگري، در فوتبال هم انگار سخت مان است براي رسيدن به آرزوهاي شيرين، سخت كار كنيم و از مسير تلاش و سزاواري بر تن روياهاي مان جامه عمل بپوشانيم. ما جماعت ايراني صرفا به حوادث دل خوش كرده ايم؛ بنابراين يا سالي به دوازده ماه شكست مي خوريم و يا اگر كاميابي بزرگي نصيب مان مي شود، عمدتا از دل پيشامدها و اتفاقات است؛ آنچه با تعابيري كليشه اي همچون غيرت و تعصب ايراني يا حماسه و معجزه توصيف مي شود و البته در منطق فوتبال، محلي از اعراب ندارد. با اين همه، گويا قرار بوده از هفت سال پيش با ميدان دادن به مربي بزرگي همچون كارلوس كي روش اين قاعده را بر هم بزنيم و رسم خوشحالي با شايستگي را بنا كنيم، اما اين اتفاق نيفتاده است. به بازي با مراكش دوباره نگاه كنيد؛ در اين مسابقه يك تيم فوتبال بازي مي كند و يك تيم دست و پا مي زند، در يك تيم بازيكنان توپ را مي گردانند و در يك تيم بازيكنان خودشان را جلوي توپ پرتاب مي كنند، كليدواژه هاي يك تيم پاس قطري و طولي و حمله از كانال چپ و راست است و كليدواژه هاي تيم ديگر جانفشاني و تعصب و فداكاري. با اين اوصاف سناريوي فوتبال ما با ملبورن 21سال پيش چقدر فرق كرده؟ گيريم كه نظم تيمي اندكي بيشتر است و اقتدار سرمربي جلب توجه مي كند، اما آيا همين كافي است؟ آنجا ابراهيم تهامي موقع خروج از زمين بند كفشش را باز و بسته مي كند و اينجا مسعود شجاعي موقع تعويض بيست بار بازوبند كاپيتاني را روي دست حاج صفي مي بندد و پايين مي كشد. كي روش هفت سال در ايران كار كرده و همين حالا هفتمين مربي گرانقيمت جام جهاني است. تازه اگر معافيت مالياتي او را لحاظ كنيم، سينيور احتمالا به جمع سه مربي لوكس جام بيست ويكم نقل مكان مي كند، اما آيا فوتبال تيم او هم همين قدر لوكس است؟ هفت سال گذشت و حسرت هفت دقيقه بازي زيبا، هفت پاس سالم متوالي بر دل مان مانده؛ نمايشي همانقدر ساده و سزاوارانه كه مثلا استراليا مقابل فرانسه ارايه داد، اما در تيم كي روش خبري از آن نيست. شايد چهار سال پيش نمايشي شبيه اين از تيم كي روش پذيرفتني بود، اما حالا تيم ما بايد نشانه هاي جدي و واقعي از پيشرفت داشته باشد كه متاسفانه ندارد.
سه- كارلوس كي روش يك نمونه نادر در فوتبال ايران است كه به اندازه كافي به او فرصت داده شد، پول خرجش كردند و البته از حمايت هاي همه جانبه سازماني و عمومي هم سود برد. اتفاقا او مربي بدي هم براي ايران نبود و دستاوردهاي قابل اعتنايي به جا گذاشته، اما به نظر مي رسد بيشتر از اينكه كي روش در خدمت فوتبال ايران باشد، فوتبال ايران در خدمت او بوده؛ در خدمت اينكه آمار و ارقام آقاي مربي را بهبود ببخشد و به هر قيمتي غريزه برتري جويي و كمال طلبي او را ارضا كند. كارلوس مردي از تبار مربيان نتيجه گراست و بي گمان يكي از افراطي ترين نمونه ها در اين زمينه به شمار مي رود. همين تاكيد ديوانه وار و مكرر او روي تعداد صعودهايش به جام جهاني و ساير فكت هاي آماري شايد به خوبي نشان بدهد اين نتيجه و اعداد هستند كه بيش از هر چيز ديگري براي آقاي مربي اهميت دارند. در اين ميان او جلوي مراكش و نيجريه و آرژانتين در جام جهاني درست همانطوري بازي مي كند كه در آسيا جلوي قطر و ازبكستان. به عنوان يك نمونه كلاسيك، بازي چهار سال پيش با امارات در جام ملتهاي آسيا را به ياد بياوريد كه بعد از نود دقيقه نمايش فوق تدافعي، تيم ملي در وقت هاي تلف شده روي يك ضربه ايستگاهي توسط گوچي به گل رسيد؛ سناريويي شبيه همين بازي با مراكش و شبيه بسياري از ديگر مسابقات عصر كارلوس. البته كه فارغ از كسب هر نتيجه اي برابر اسپانيا و پرتغال، كي روش بايد تا پايان جام ملتها در ايران باقي بماند و پس از كوچ احتمالي او هم يك مربي خوب خارجي جايش را بگيرد، اما نكته دردناك اينجاست كه با پايان دوران مرد 20ميليون دلاري، احتمالا تنها چيزي كه از او به جا مي ماند مشتي آمار و ارقام است، شبيه ميراثي كه اتوري هاگل 14سال پيش در يونان به جا گذاشت و البته چندان به درد آينده فوتبال اين كشور نخورد.
چهار- همه اينها -درست يا غلط- صرفا بحث تحليلي و منطقي در حوزه فوتبال است. در بعد احساس اما، هيچ چيز به اندازه انفجار خانه هاي 80ميليون ايراني در لحظه گل تيم ملي به مراكش ارزش ندارد، به اندازه شادي ملتي كه به اندازه حقش شاد نيست. پس لحظه هاي مسرت مستدام و زنده باد ايران.
دو- اين واقعيت كه خوش ترين خاطرات نسل ما بيش از هر چيز ديگري از بطن بخت و اقبال متولد مي شود، شايد يك دليل ساده دارد؛ اينكه ما فوتبالي كوچك، با آرزوهايي بزرگ داريم. مثل هر حوزه ديگري، در فوتبال هم انگار سخت مان است براي رسيدن به آرزوهاي شيرين، سخت كار كنيم و از مسير تلاش و سزاواري بر تن روياهاي مان جامه عمل بپوشانيم. ما جماعت ايراني صرفا به حوادث دل خوش كرده ايم؛ بنابراين يا سالي به دوازده ماه شكست مي خوريم و يا اگر كاميابي بزرگي نصيب مان مي شود، عمدتا از دل پيشامدها و اتفاقات است؛ آنچه با تعابيري كليشه اي همچون غيرت و تعصب ايراني يا حماسه و معجزه توصيف مي شود و البته در منطق فوتبال، محلي از اعراب ندارد. با اين همه، گويا قرار بوده از هفت سال پيش با ميدان دادن به مربي بزرگي همچون كارلوس كي روش اين قاعده را بر هم بزنيم و رسم خوشحالي با شايستگي را بنا كنيم، اما اين اتفاق نيفتاده است. به بازي با مراكش دوباره نگاه كنيد؛ در اين مسابقه يك تيم فوتبال بازي مي كند و يك تيم دست و پا مي زند، در يك تيم بازيكنان توپ را مي گردانند و در يك تيم بازيكنان خودشان را جلوي توپ پرتاب مي كنند، كليدواژه هاي يك تيم پاس قطري و طولي و حمله از كانال چپ و راست است و كليدواژه هاي تيم ديگر جانفشاني و تعصب و فداكاري. با اين اوصاف سناريوي فوتبال ما با ملبورن 21سال پيش چقدر فرق كرده؟ گيريم كه نظم تيمي اندكي بيشتر است و اقتدار سرمربي جلب توجه مي كند، اما آيا همين كافي است؟ آنجا ابراهيم تهامي موقع خروج از زمين بند كفشش را باز و بسته مي كند و اينجا مسعود شجاعي موقع تعويض بيست بار بازوبند كاپيتاني را روي دست حاج صفي مي بندد و پايين مي كشد. كي روش هفت سال در ايران كار كرده و همين حالا هفتمين مربي گرانقيمت جام جهاني است. تازه اگر معافيت مالياتي او را لحاظ كنيم، سينيور احتمالا به جمع سه مربي لوكس جام بيست ويكم نقل مكان مي كند، اما آيا فوتبال تيم او هم همين قدر لوكس است؟ هفت سال گذشت و حسرت هفت دقيقه بازي زيبا، هفت پاس سالم متوالي بر دل مان مانده؛ نمايشي همانقدر ساده و سزاوارانه كه مثلا استراليا مقابل فرانسه ارايه داد، اما در تيم كي روش خبري از آن نيست. شايد چهار سال پيش نمايشي شبيه اين از تيم كي روش پذيرفتني بود، اما حالا تيم ما بايد نشانه هاي جدي و واقعي از پيشرفت داشته باشد كه متاسفانه ندارد.
سه- كارلوس كي روش يك نمونه نادر در فوتبال ايران است كه به اندازه كافي به او فرصت داده شد، پول خرجش كردند و البته از حمايت هاي همه جانبه سازماني و عمومي هم سود برد. اتفاقا او مربي بدي هم براي ايران نبود و دستاوردهاي قابل اعتنايي به جا گذاشته، اما به نظر مي رسد بيشتر از اينكه كي روش در خدمت فوتبال ايران باشد، فوتبال ايران در خدمت او بوده؛ در خدمت اينكه آمار و ارقام آقاي مربي را بهبود ببخشد و به هر قيمتي غريزه برتري جويي و كمال طلبي او را ارضا كند. كارلوس مردي از تبار مربيان نتيجه گراست و بي گمان يكي از افراطي ترين نمونه ها در اين زمينه به شمار مي رود. همين تاكيد ديوانه وار و مكرر او روي تعداد صعودهايش به جام جهاني و ساير فكت هاي آماري شايد به خوبي نشان بدهد اين نتيجه و اعداد هستند كه بيش از هر چيز ديگري براي آقاي مربي اهميت دارند. در اين ميان او جلوي مراكش و نيجريه و آرژانتين در جام جهاني درست همانطوري بازي مي كند كه در آسيا جلوي قطر و ازبكستان. به عنوان يك نمونه كلاسيك، بازي چهار سال پيش با امارات در جام ملتهاي آسيا را به ياد بياوريد كه بعد از نود دقيقه نمايش فوق تدافعي، تيم ملي در وقت هاي تلف شده روي يك ضربه ايستگاهي توسط گوچي به گل رسيد؛ سناريويي شبيه همين بازي با مراكش و شبيه بسياري از ديگر مسابقات عصر كارلوس. البته كه فارغ از كسب هر نتيجه اي برابر اسپانيا و پرتغال، كي روش بايد تا پايان جام ملتها در ايران باقي بماند و پس از كوچ احتمالي او هم يك مربي خوب خارجي جايش را بگيرد، اما نكته دردناك اينجاست كه با پايان دوران مرد 20ميليون دلاري، احتمالا تنها چيزي كه از او به جا مي ماند مشتي آمار و ارقام است، شبيه ميراثي كه اتوري هاگل 14سال پيش در يونان به جا گذاشت و البته چندان به درد آينده فوتبال اين كشور نخورد.
چهار- همه اينها -درست يا غلط- صرفا بحث تحليلي و منطقي در حوزه فوتبال است. در بعد احساس اما، هيچ چيز به اندازه انفجار خانه هاي 80ميليون ايراني در لحظه گل تيم ملي به مراكش ارزش ندارد، به اندازه شادي ملتي كه به اندازه حقش شاد نيست. پس لحظه هاي مسرت مستدام و زنده باد ايران.
لینک کوتاه : https://arteshesorkh.com/p/103077
نظرت رو بنویس
از حروف انگلیسی استفاده نکن
در حال حاضر فقط کاربرانی که در سایت ثبت نام کرده باشند میتوانند نظر ثبت کنند.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
اولین نفری باشید که نظرش را ثبت می کند.
بازی های پرسپولیس
0-3
پرسپولیس
مس سونگون
پنجشنبه, 1 آذر
ساعت 16:15
ورزشگاه : شهرقدس
داور : محمدرضا تارخ
-
الریان قطر
پرسپولیس
دوشنبه, 5 آذر
ساعت 21:30
ورزشگاه : حمد خلیفه
داور : فو مینگ
نظرسنجی
پرسپولیس موفق به شکست الریان در لیگ نخبگان خواهد شد؟
برنامه بازی ها
هفته 11 لیگ برتر
یکشنبه, 11 آذر
ذوب آهن | - | شمس آذر | 17:30 |
دوشنبه, 12 آذر
هوادار | - | استقلال خوزستان | 15:30 | |
آلومینیوم | - | گل گهر | 15:30 | |
خیبر خرمآباد | - | ملوان | 15:30 |
سهشنبه, 13 آذر
تراکتور | - | چادرملو | 16:30 |
شنبه, 17 آذر
پرسپولیس | - | نساجی | 17:30 | |
فولاد | - | استقلال | 20:00 |
یکشنبه, 18 آذر
مس رفسنجان | - | سپاهان | 17:30 |
یک هشتم جام حذفی
هفته 5 لیگ نخبگان آسیا
دوشنبه, 05 آذر
العین امارات | - | الاهلی عربستان | 17:30 | |
استقلال | - | پاختاکور | 19:30 | |
الغرافه قطر | - | النصر عربستان | 19:30 | |
الریان قطر | - | پرسپولیس | 21:30 |
سهشنبه, 06 آذر
الشرطه عراق | - | الوصل امارات | 19:30 | |
السد قطر | - | الهلال | 19:30 |
جدول مسابقات
رده | نام تیم | بازی | تفاضل | امتیاز |
---|---|---|---|---|
1 | سپاهان | 10 | 6 | 21 |
2 | پرسپولیس | 9 | 8 | 20 |
3 | تراکتور | 9 | 10 | 19 |
4 | فولاد | 10 | 1 | 18 |
5 | چادرملو | 10 | 0 | 17 |
6 | ملوان | 9 | 3 | 15 |
7 | استقلال خوزستان | 10 | -1 | 13 |
8 | گل گهر | 9 | 2 | 12 |
9 | آلومینیوم | 10 | 0 | 12 |
10 | استقلال | 10 | -6 | 11 |
11 | ذوب آهن | 10 | -4 | 10 |
12 | خیبر خرمآباد | 10 | -3 | 9 |
13 | مس رفسنجان | 10 | -3 | 9 |
14 | شمس آذر | 10 | -3 | 7 |
15 | هوادار | 10 | -6 | 7 |
16 | نساجی | 10 | -4 | 6 |
رده | نام تیم | بازی | تفاضل | امتیاز |
---|---|---|---|---|
1 | الهلال | 4 | 11 | 12 |
2 | الاهلی عربستان | 4 | 8 | 12 |
3 | السد قطر | 4 | 3 | 8 |
4 | النصر عربستان | 3 | 5 | 7 |
5 | الوصل امارات | 4 | 0 | 7 |
6 | الغرافه قطر | 4 | -2 | 4 |
7 | الریان قطر | 3 | -2 | 3 |
8 | استقلال | 4 | -3 | 3 |
9 | پرسپولیس | 4 | -2 | 2 |
10 | پاختاکور | 4 | -2 | 2 |
11 | الشرطه عراق | 4 | -9 | 2 |
12 | العین امارات | 4 | -7 | 1 |