حكايت تيمى كه شايد سهميه آسيا را هم نتواند بگيرد

پرسپوليس ديروز با هدايت دايى اولين شكست خود را تجربه كرد. هر چند تساوى مقابل ذوب آهن هم كمتر از باخت نبود. اين طور كه از شواهد پيداست ضعف مديريتى در پرسپوليس بيداد مى كند. وقتى اين تيم به تازگى روى دور برد افتاده بود و به طور ناگهانى سرمربى اش عوض مى شود و در تهران بازى برده را با تساوى پايان مى دهد و در بوشهر سنگين ترين شكست فصل خود را متحمل مى شود، نشان از چيست؟وقتى پرسپوليسى كه در سال ۱۳۷۳ با ۱۰ گل شاهين را شكست داده و اتفاقاً ۴ گل آن را خود دايى به ثمر رسانده ، حالا ۴ گل از همان تيم دريافت مى كند، چه چيزى نمايان مى شود؟پرسپوليس درشرايطى سرمربى اش تغيير كرد كه شرايطى بدتر از استقلال نداشت. در آن هنگام استقلال وضعيتش بسيار حادتر بود و حتى رتبه اش نيز پايين تر بود اما استقلالى ها مرفاوى را حفظ كردند و در مقابل ، سرخپوشان ، كرانچارى را كه تيمش به تازگى روند رو به رشدى را در پيش گرفته بود ، بركنار كردند تا دايى فرصت براى حضور روى نيمكت پرسپوليس را پيدا كند.حالا استقلال با مرفاوى اگر چه نتوانسته انتظارات هوادارانش را برآورده كند اما بالاتر از پرسپوليس قرار گرفته و تيم سرخ پايتخت سقوط داشته است.حالا اگر تيمى كه كرانچار آن را سوم تحويل داد، نتواند سهميه آسيايى را كسب كند، تكليف چيست؟آنچه مشخص است اين كه پرسپوليس ضعف مديريتى دارد و سرپرست موقت اين باشگاه تاكنون نتوانسته بر حواشى اطراف سرخپوشان فائق آيد. شايد مسئولين حالا متوجه شده باشند كه نداشتن هيات مديره و مديرعامل چقدر مى تواند به يك تيم آسيب برساند.