درد مشترك

سالها است كه حكايت رهائي فوتبال از مديريت دولتي در اذهان مي چرخد اما هيچگاه اين وعده حتي  قدمي براي رسيدن به واقعيت برنداشته است و هر ساله شاهديم كه صحبت در مورد خصوصي سازي اين دو باشگاه مي شود ولي در عمل به جائي نمي رسيم  آخرين وعده خصوصي سازي اين باشگاه و حضور در بورس اين باشگاهها مر بوط به پايان سال جاري خورشيدي بود كه  حرفها و صحبتهاي اخير نشان مي دهد كه اين دو باشگاه  نتوانسته اند تراز مالي خود را حتي بعنوان باشگاه( كدام باشگاه؟) ضرر ده اعلام دارند و در ادامه چند پيشنهاد ديگر داده شده كه به بررسي آنها مي پردازيم

1/ رئيس صندوق پيشكوستان پيشنهاد داده براي بالا بردن ارزش سهام اين دو باشگاه دو ورزشگاه آزادي و تختي تهران به  سرخابي ها واگذار شود ... مي پرسيم مگر ورزشگاه آزادي يك ورزشگاه ملي نيست پس به چه عنوان قرار است اين ورزشگاه , بايد به يك باشگاه خاص چون پرسپوليس واگذار شود كه هم در آن تمرين كند و هم اين كه همه تيمهاي ليگ در تهران براي بازي با اين تيم به اين ورزشگاه بيايند و لابد بازيهاي ملي بزرگسالان و جوانان و اميد ... هم در اين ورزشگاه برگزار شود ؟  مي پرسيم آيا ورزشگاه ويمبلي لندن به تاتنهام و آرسنال و چلسي كه تيمهاي لندني هستند واگذار شده است ؟ از سوي ديگر چند ي پيش گزارش تكان دهنده اي از ورزشگاه مرغوبكار كه به باشگاه استقلال داده شده بود كه به اصطلاح در آن كمپ بسازند منتشر شد جائي كه به همت مديران فعلي استقلال كه بارها در سالهاي قبل مدير اين باشگاه بوده اند تنها مراسم كلنگ زني آن اجر شد و حالا بيغوله اي است كه جهت همه نوع كار جز  ورزش در آن كار بري هائي وجود دارد  امروز مرغوبكار پاركينگ عمومي و مخرو به اي بيش نيست آيا قرار است ورزشگاه آزادي و تختي هم با اين سبك مديريت دولتي دو باره تبديل به همان خرابه اي شود كه قبلا بوده است مي پرسيم اگر قرار است پرسپوليس و استقلال صاحب املاك شوند چرا املاك سابق آنها به اين تيمها عودت داده نمي شود؟ مجموعه شهيد چمران يكي از آنها است  آيا بخاطر داريد  كه در سالهاي پيش از انقلاب به نام بولينگ عبده بود و حالا درآمد زائي دارد و ملك بي نظيري است چرا اين ملك به پرسپوليس تعلق نمي گيرد ؟و ...

2/مسئله ديگر در مورد اختلاف سازمان خصوصي سازي و سازمان تربيت بدني در مورد واگذاري سهام اين دو باشگاه است خصوصي سازي اعتقاد به واگذاري يك جا سهام دارد اما سازمان تربيت بدني  مخالف است مي پرسيم به چه دليل سهام اين باشگاه نبايد از چنگ مديريت دولتي  و ناكار آمد سازمان تربيت بدني بيرون آورده شود و به بخش خصوصي ارائه گردد؟ سازمان تربيت بدني بنا بر چه دليل اقتصادي فكر مي كند اشخاص حقوقي و يا حقيقي پيدا مي شوند كه حاضرند سرمايه گزاري بر روي تيمي كنند در حاليكه مديريت مايملك خود را در اختيار سازمان تربيت بدني مي بينند ؟ به چه دليل سازمان تربيت بدني نگاهي به الگوهاي منطقي فروض سهام به صورت يك جا به مالكيت خصوصي نمي كند تجربه اي كه در چلسي و منچستر سيتي و آرسنال و ليورپول  صورت گرفته است

3/راه كار ديگر فروش سهام به صورت بلوك مطرح شده كه بخشي به طرفدار بخشي به مديران و بخشي به شركتهاي معتبر است مي پرسيم نقش مديران در اين تقسيم بندي چيست ؟ اگر سهام قرار است به مردم واگذار شود خود مردم هييت مديره چون شركت سهامي عام انتخاب مي كنند و مدير به صورت موظف مشغول به كار مي شود پس دليلي ندارد مديري با شرايط داشتن سهام وارد شود كه به طور حتم مديري از جنس همان هائي خواهد بود كه در چند سال اخير بعنوان مدير از سوي سازمان تربيت بدني وارد اين باشگاهها شده  و اين فاجعه را بوجود آوردند و اگر قرار است به صورت يك كنسر سيوم بين شركتها و مردم باشد باز هم در مجمع اين شركت تصميم مي گيرند آيا حضور بلوك مديريت و داشتن سهام اين بلوك به معني دخالت دو باره دولت در امور اين دو تيم نيست ؟ به چه دليل سازمان بار ديگر علاقمند به كنترل راه دور اين دو تيم مي خواهد باشد در حاليكه قرار است از فروش سهام منتفع شود؟

4/ راه كار آخري كه پيشنهاد شده است فروش سهام تحت عنوان شركت تعاوني و با همكاري وزارت تعاون است مي پرسيم آيا اين روش مي تواند خصوصي سازي نام گيرد ؟ آيا طرح سهام عدالت و يا مسكن مهر نوع ديگر از مالكيت دولتي نيست ؟ و از سوي ديگر بر فرض كه اين گونه نباشد و مردم  بخواهند سهام اين دو باشگاه را بخرند آيا مي توان پرسيد انگيزه هاي مالي مردم براي خريد  سهام اين دو باشگاه چه خواهد بود ؟ دو باشگاهي كه نه تراز مالي و نه مالكيت هيچ چيزي را , مي توانند انگيزه به مردم دهند ؟آيا بايد اينقدر ساده انديش باشيم كه فكر كنيم مردم به عشق اين دو تيم در اين شرايط اقتصادي حاضرند براي اين دو تيم سرمايه گزاري كنند ؟ و اين كلاف سر در گم ادامه دارد .