افتتاحيه بازيهاي گو آنجو با حاشيه زشت براي ايران آغاز شد كشور چين كه يكي از نزديك ترين كشورها به كشور ما در طي سالهاي اخير بوده و بخاطر اين نزديكي بخش بزرگي از بازار كالا و حجم قرار دادهاي تجاري ما را نصيب خود كرده است بار ديگر قصه ” نمك خوردن و نمكدان شكستن ” را اجرا كرد و در مراسم افتتاحيه از وا‍‍‍‍‍‍‍‍ژه ع = ر = ب= ي بعنوان پسوند در جلوي كلمه خليج بهره گرفت و آن را بجاي نام پر افتخار خليج پارس استفاده كردند و باعث شدند كه كاروان اعزامي ما مراسم را ترك كند كه پس از چند دقيقه با عذر خواهي رسمي چيني ها به مراسم بازگشتند .


اما خود اين حادثه مي تواند درسي براي ما باشد كه خواسته يا ناخواسته با اسمها و عنوانها و واژ ه ها خود سر جنگ داشتيم خوب بخاطر داريم روزگاري به شهر پهلوان پرور ” كرمانشاه ” باختران مي گفتند در حاليكه اين اسم هيچ ارتباطي به رژيم سلطنت نداشته است همين قصه را در بسياري از مسائل استفاده كرديم و با هر چه كه نمادي به زعم خودمان استعماري داشت مبارزه كرديم خوب خاطر داريم در اول انقلاب نام تيم تاج را به استقلال تغيير داديم و به نوعي اعلام كرديم كه تيم تاج تيم حكومت بوده است در حاليكه چنين چيزي به هيچ عنوان صحت نداشت و تيم تاج سابق و استقلال فعلي به همان اندازه مردمي و عاشق در ميان اقشار مختلف و خصوصا كم در آمد داشت كه مثلا تيم پرسپوليس و ملوان و نفت آبادان و … داشتند ولي با تغيير نام اين تيم از ” تاج ” به استقلال و گرفتن امكانات اين باشگاه به نوعي خواستيم آن را مردمي كنيم!! در حاليكه واژه ” تاج ” به هيچ عنوان مختص سلطنت نيست و همين امروز شاهديم كه به كاكل خروس ” تاج ” خروس و نه استقلال خروس و به ” تاج ” گل همان واژه خود گفته و خبري از ” استقلال ” گل نيست و حتي به مهدي تاج نايب رئيس فدراسيون فوتبال كسي مهدي استقلال نگفته است اما اين مسئله عنوان شد و جا افتاد و هيچ كسي اعتراض نكرد در حاليكه در جامعه به وفور نامهائي چون تاجبخش و تاج آبادي و تاج زاده … استفاده مي شود چند سالي است كه اين قصه در مورد پرسپوليس هم صدق مي كند پرسپوليس كه يك واژه ايراني است را با اصرار سعي دارند كه تبديل به ” پيروزي ” بكنند و در اين كار اغراق هم مي شود و بخوبي شاهديم كه گزارشگر جوان تلويزيون بخاطر تثبيت موقعيت شغلي و پذيرفته شدنش بعنوان يك چهره در سيما به اصرار در بازي پرسپوليس و نفت تهران بارها از واژه ” پيروزي ” و حتي گاهي مواقع به عناد استفاده مي كرد در حاليكه ديگر همكاران با تجربه اش كمتر اين كار را انجام مي دهند و از سوئي همه مي دانند اين تيم از اول به نام پرسپوليس بوده و پرسپوليس هم چون تاج يك نماد ايراني است و دليلي ندارد با واژه بي مسماي ” پيروزي ” از آن ياد شود و تيترهاي خنده داري چون” پيروزي باخت” و ” پيروزي مساوي كرد ” در جرايد خوانده و در رسانه هاي شنيداري شنيده و در نوع ديداري ببينيم اين روزها صحبت از خليج پارس به شدت چون يك بحث ملي است و بايد هم باشد و سخن از حفظ واژه هاي ملي و ارزشهاي ملي به شدت رواج دارد اين روزها صداها بالا مي رود وقتي كه مولانا را متعلق به كشور تركيه خوانده و بوعلي سينا و زكريا رازي و جوزاني … را عرب مي خوانند قصه امپراتور كوروش كبير به شدت در ميان مردم ما بعنوان يك بحث ملي مطرح است و همه اين اتفاقها نشان مي دهد كه اين درد را به تمامي حس كرديم كه دور كردن ما از هويت ملي هيچ دردي را درمان نمي كند كه هيچ بلكه درد بزرگي را مي افزايد پس بجا است كه از همين امروز خود زني ها را از ياد ببريم و از ارتباط دادن مسائل غير مرتبط به هم بپرهيزيم و در اولين قدم بيائيم و براي هميشه قصه پرسپوليس را تثبيت كنيم و براي هميشه بيانديشم كه كلمه پرسپوليس يك واژه ملي است و به قول شاعر من و تو خم نه درهم نه كم هم نه كه مي بايد با هم باشيم را اجرا كنيم حركت زشت چيني ها در افتتاحيه گوانگجو بايد زنگ هشداري براي ما باشد كه به واژه هاي ملي خود اهميت بيشتري دهيم و بيانديشيم كه تبديل نام پرسپوليس به پيروزي تنها دودش به چشم خود مان مي رود و همان طوري كه چيني ها حساسيت به نامهاي تايوان و هنگ كنگ دارند ما هم بايد به نامهاي خود عميقا احترام بگذاريم و اين گونه نباشد كه تبديل واژه ايراني پرسپوليس به پيروزي براي گزارشگر تازه كاري بعنوان پلي براي ترقي استفاده شود ! و يا مهمان سرشناس ايراني تلويزيون دوبي در ميان بازي ايران و برزيل روزه سكوت در قبال تكرار واژه خليج ع=ر= ب= ي مجري بگيرد بيائيم از اتفاق گوانگجو درس بگيريم و براي قدم اول براي هميشه قصه تبديل پرسپوليس به پيروزي را از ياد ببريم