دم خروس یا …

مناظره دوشنبه شب مدیران کنونی و پیشین استقلال، مسایل زیادی را روشن کرد و البته سوالات جدیدی را به وجود آورد. آنچه خلیل زاده و سعادتمند در تقابل با یکدیگر مطرح کردند، پاسخی به بسیاری از توهم ها بود که در تمام این مدت در مغز هوادار استقلال فروکرده بودند تا بسیاری از آن ها طوطی وار تکرارش کنند. توهماتی که می تواند به دلایل مختلف تولید و به خریدارانش عرضه شده باشد. هرچند درنهایت این خود ما هستیم که تعیین می کنیم شایسته توهم شنیدن هستیم یا نه.
در این میان، با مباحثی که مطرح شد، مشخص گردید حاشیه امنیتی که به ظاهر طرفداران استقلال برای تیم خودشان به دست آورده اند و گاه جامعه پرسپولیسی، حسرت آن را می خورد، به چه نتایجی می تواند ختم شود و فقط یکی از آن ها سیر کار گذاشته شدن است.

*پاسخ قاطع رییس هیات مدیره به توهم توطئه در مورد استراماچونی
شاید فکر اشتباهی باشد که استقلالی ها از رفتن استراماچونی واقعا ناراحت بودند چون این رفتن بهانه ای شد برای توجیه بسیاری مسایل.
استقلال آستراماچونی با بازی بیشتر به صدر جدول رسید در مقطعی که پرسپولیس بدترین دوره چند سال اخیرش را طی کرد و باز در این دوره هم دربی را به پرسپولیس کالدرون باخته بودند. رفتن این مربی ایتالیایی فرصتی بود تا استقلالی ها خودشان را با ادعای اقدامات علیه استقلال آرام کنند. وزیر ورزش و جوانان هم متهم بود که این کار را برای پرسپولیس انجام داده است آن هم در مقطعی که خود پرسپولیس، شرایط بدی داشت ولی از طرف مقابل نمی توانید به همین میزان هم انتظار منطق داشته باشید. حالا قصه جالب شده است. در حالی که سعادتمند همین دوشنبه شب هم تلاش می کرد تا برای مظلوم نشان دادن خود، این خوراک را به هوادار استقلال بدهد که باهمه در حال جنگ بود که استرا برگردد، رییس هیات مدیره، پرده از اسرار برمی دارد. حالا باید می دیدیم کدام طرف درست می گوید و اینکه اطلاعاتی که خلیل زاده می دهد با مستندات و البته اخباری که قبل از این بعضی از معتبرترین خبرنگاران حوزه استقلال مطرح می کردند همخوانی دارد.
او می گوید برای 20 روز تحت فشار مستقیم شخص وزیر ورزش بوده است تا استراماچونی را برگرداند. از تا صبح بیدار ماندن های او می گوید. همین خودش نشان می دهد که خود وزیر از سوی سیستم تحت فشار بوده است. همه به خوبی به یاد داریم که در آن مقطع همه امکانات کشور برای رساندن پول به استراماچونی بسیج شده بودند. شواهد، قرائن و مدارک، غیرقابل چشم پوشی هستند. نیازی هم به یادآوری نیست که چندی قبل از آن برای برگرداندن برانکو از چنین شب بیداری هایی خبری نبود. چندی بعد از آن هم کالدرون هنوز سرکار بود که صحبت درباره یحیی شروع شده بود. چندی قبل هم که شنیدیم سفیر ایران در کرواسی یک سال قبل از جدایی برانکو از لزوم قهرمان نشدن پرسپولیس بر اساس یکسری دیدگاه ها سخن گفته بود.

*هوادارانی که سرکار بودند و خریدار دروغ
یادتان هست روزهایی را که هواداران استقلال فشار می آوردند که قانون باید برای استقلال نادیده گرفته شود تا مربی ایتالیایی بیاید. بندگان خدا چه استدلال هایی هم که مطرح و اختراع نمی کردند تا اتفاقی که اصلا قرار بر انجامش نبود را توجیه کنند. هواداران استقلال در آن مقطع عالم و آدم را برای مسایلی متهم می کردند و تحت فشار می گذاشتند که حالا رییس هیات مدیره استقلال به صراحت می گوید برای سرکار گذاشتن و فریب هواداران استقلال مطرح شده است. خدا می داند چندین و چند بار به هواداران استقلال گفتیم زمانی می فهمند که تمام آن حرف ها از کمک وزیر به پرسپولیس و اقدام علیه استقلال دروغ است و مدیران و مربیان و بازیکنان این حرف ها را برای توجیه عملکرد ضعیف خودشان می گویند که خیلی دیر شده است. خب گوش نکردند و رییس هیات مدیره استقلال دوشنبه شب به صراحت از دروغی گفت که به هواداران استقلال گفته شد. خب اسنادی مثل همان پیام استراماچونی در صفحه رسمی خودش نشان می دهد که اصلا برنامه و پیشنهاد خاصی برای برگشت وی وجود نداشته و به تعبیری که در برنامه هم مطرح شد، استرا اگر قرار بود برگردد که بعد از گرفتن پولش می آمد.

*110 میلیارد برای 12 ماه به استقلال، 110 میلیارد برای 20 ماه به پرسپولیس؟!
مباحث جالب در برنامه دوشنبه شب یکی، دو تا نبود، یکی این که سعادتمند می گفت باهمراه اول در حال مذاکره کارگزاری بود تا برای یک سال، 110 میلیارد تومان بگیرند. به شدن و نشدنش کاری نداریم. به 110 میلیارد برای 12 ماه کارداریم.
چگونه است که با استقلال با هوادار به مراتب کمتر و هواداران غیرقابل مقایسه با پرسپولیس بر سر چنین رقمی صحبت می شود و بعد برای پرسپولیس، کارگزاری که از آبان 98 آمده است، تا خرداد 1400، برای نزدیک به 20 ماه، قرارداد 110 میلیاردی می بندد و یکسره هم باید قدردان کارهای کرده و ناکرده باشیم. الان این معادله چگونه قابل حل است؟

*پول های بی حسابی که دردسرساز شد
در این برنامه هم یک نام زیاد مطرح شد. علی نامداری، یک استقلالی برج ساز که پولش از پارو بالا می رود و تا اینجا 37 میلیارد تومان قرض الحسنه کمک کرده است. حالا در ازای این کمک در جای دیگری امتیاز می گیرد یا نه نمی دانیم و موردبحث نیست. فرض را بر این می گذاریم که پرسپولیس بلایی بر سر استقلال آورده است که این طور هزینه کنند تا شاید فرجی بشود.
این وسط صحبت از 100 هزار دلار و 7 میلیارد تومان گم شده هم می شود. اما ماجرا به همین حاشیه ها ختم نمی شود. بعضی افراد مطلع مطالب جالبی را مطرح می کنند. این که به بعضی بازیکنان استقلال گفته شده بود چون افزایش زیاد ارقام قرارداد جنجال ساز می شود و برای آن ها مشکلات دیگری نظیر مالیات به وجود می آورد، بخشی از رقم قرارداد را نقدا دریافت خواهند کرد. بعضی بازیکنان زرنگ هستند، ابتدا چنین پولی را می گیرند و بعد وارد فاز قراردادی می شوند ولی گویا بعضی هم چنین شرایطی نداشته اند. پول هایی که به باشگاه آمده سند شده است. پس اگر هم به خزانه نرفته توسط ذی حساب ذیل ماده 91 شده است که بعدا حسابرسی می شود. بعضی بازیکنان استقلال حالا نگران هستند پول خارج از قرارداد را نگیرند یا اگر گرفته اند به نوعی جزو دریافتی های قراردادی آن ها شود که این خود به چالشی بدل شده است و حاشیه هایی را به وجود خواهد آورد. این جا همان جایی است که بارها گفته ایم، پول همیشه حلال مشکلات نیست و اگر مدیریت درست و سازماندهی نباشد دردسرساز می شود.

*پول های اضافی
در حوزه مسایل مالی حرف های جالب و شنیدنی کم نبودند. پرسپولیس باید برای ریال به ریال پولش برنامه ریزی کند و در استقلال گونی گونی پول خیرات می شود. آن جای حرف خلیل زاده جالب بود که می گفت بازیکن سراغ آن ها رفته و گفته است که راضی بود قرارداد 2 میلیاردیش به 3 تا 4 میلیارد برسد و بعد به او گفته اند که آیا 5 تا 6 میلیارد تومان خوب است.
راستش را بخواهید ممکن است رییس هیات مدیره استقلال همه حرفش را نزده باشد و این را گفت تا اولتیماتومی به طرف مقابل بدهد.
استقلالی که با پول قرضی اداره می ‎شود رو چه حسابی 2 میلیارد تومان اضافی به بازیکن می دهد. احیانا بر سر این مبلغ اضافه قرار نیست تسهیم اتفاق بیفتد؟ شاید هم علی نامداری و کمک چند 10 هزاردلاری یک پوشش است که پول به این راحتی خرج می شود؟
مساله این است که از این پرداخت های اضافی در جاهای دیگر هم اتفاق افتاد، مثلا در پرداخت به شفر 31 هزار دلار اضافه می دهند ، آن وقت پرسپولیس، یک چیزی کمتر به برانکو می دهد و او هم به وکیلش می گوید لازم نیست پیگیر آن شود.

*آتش بس
و اما در جریان افشاگری های استقلالی ها علیه یکدیگر، پرسپولیس هم بی نصیب نماند و خلیل زاده کار دست سمیعی داد وقتی که اعلام کرد که بعد از جذب نادری باهم توافق کردند بازیکنی از یکدیگر نگیرند.
دراین باره گفته می شود؛ پس از این که بعضی بازیکنان استقلال هرج و مرج موجود در مجموعه خود را می بینند، تصمیم می گیرند که به پرسپولیس بیایند. البته معلوم نیست که چه کسی برای آن ها کارت دعوت فرستاده بود چون به نظر نمی رسید، یحیی خیلی دنبال بازیکنان استقلال بوده باشد. البته قبل از این ها رسول پناه هم درباره تمایل دیاباته به حضور در پرسپولیس گفته بود. به نظر در همان مقطع بود که استقلالی ها برای سیامک نقشه کشیدند که به در بسته خوردند و بعد از این دربسته به فکر آتش بس افتادند، موضوعی که البته باشگاه چه در قالب مصاحبه جعفر سمیعی و چه در قالب بیانیه، آن را رد کرد و اعلام داشت خود را برای رفع نیازهایش با چنین مسایلی محدود نکرده است.
مطلبی که شاید خیلی هم به باور هواداران نیامده باشد.