ديگر بهانه چيست؟

پرسپوليس چهارمين بازي خود در ليگ يازدهم را پشت سر گذاشت.
 حريف اين پرسپوليس تيم مس سر چشمه بود كه از ليگ یک به ليگ برتر آمده و بد ترين نتيجه را در سه هفته اول ليگ گرفته بود.
 مس سر چشمه بدون امتياز و با سه شكست منتظر پرسپوليس بود تا شايد بتواند اين تيم را از بحران در آورد اما با زدن سريع ترين گل ليگ و كسب اولين امتياز ليگ برتري خود از بحران در آمد و سرخها را به بحران بيشتري فرو برد.
 بحراني كه به نظر مي آيد در چهار شنبه هفته آينده در غيبت علي كريمي اخراج شده در اين بازي و در حضور تماشاچيان ش و در مقابل تيم ريشه دار و قديمي چون نفت آبادان و سرمربي با انگيزه اي چون غلام پيرواني كه همواره پر انگيزه در برابر تيمهاي بزرگ بيشتر هم شود.

  پرسپوليس 4 بازي انجام داده است و تنها 2 امتياز كسب كرده است كسب 2 امتياز از 12 امتياز ممكن آن هم در مقابل تيمهاي به ظاهر نه چندان بزرگ و آمار كسب 16.66% از كل امتياز و خوردن 7 گل در 4 بازي و حضور در رتبه 15 جدول يكي از وحشتناك ترين دوران تاريخ پرسپوليس به تصوير مي كشد. پرسپوليس و كادر مديريتي و فني اين تيم در توجيه اين نتايج وحشتناك بهانه هاي مختلفي آورده اند كه تكراري بوده است اما براي بررسي اين دلايل بار ديگر عقربه هاي ساعت را به عقب مي كشيم و به شب گذشته بر مي گرديم و دلايل را بررسي مي كنيم

1/ تماشاچي : در طي هفته گذشته كادر فني و كادر اداري و حتي بازيكني چون نصرتي اعلام كرده بودند كه تماشاچيان عامل باخت پرسپوليس به شهرداري تبريز بوده اند. حتي بازيكني چون كاظميان كه با زدن گل مشكوك به هند پاس دهنده اش به تيم مس سرچشمه چنان از خود به خود شده بود كه پيراهن از تن خود در مي آورد و مضحكه اي از حقارت را به نمايش مي گذارد, اعلام كرده بود تماشاچيان پرسپوليس اهل كوفه هستند و به نوعي يكي از بدترين تصورات و جسارتهاي يك بازيكن را به طرفداران تيمش ابراز كرده بود. اما در كرمان اين گونه بود ؟ ورزشگاه كرمان تقريبا خالي از تماشاچي بوده و بر خلاف بازي استقلال و مس كرمان اين ورزشگاه روز آرامي را مي گذراند. تنها 3000 نفر در اين ورزشگاه بودند كه اكثر آنها هم مشوق سرخها بودند پس چرا پرسپوليس اين گونه امتياز از دست داد ؟ مگر در نيمه دوم جو ورزشگاه به نفع سرخها نبود پس چرا بجز يك حمله نصف و نيمه شاهد هيچ حركت شبه تاكتيكي هم نبوديم ؟

2/ بازيكنان : حميد استيلي مرتبا از نبود بازيكنان ملي پوشش مي گويد. نمي دانم آيا استيلي فوتبال روز جهان را مي بيند و يا خير ؟ اما همه شاهد بوديم تيم بارسلونا كه تازه 5 روز بود بازيكنان ش را از اردوي تيم ملي اسپانيا گرفته بود و ستاره بزرگش يعني ليونل مسي با توجه با بازيهاي كوپا آمريكا هم خسته بود و با توجه به شكست در خانه بي روحيه بود اما توانستند در بازي رفت رئال مادريد را در خانه تا مرز شكست ببردند چرا در آنجا گوارديولا از نبود ملي پوشانش بهانه نساخت ؟ از سوي ديگر مگر چه بازيكنان ي از پرسپوليس در اردوي تيم ملي بودند ؟ از پرسپوليس حقيقي در تيم ملي بود كه دروازه بان است و نياز به هماهنگي ندارد كريمي و نصرتي كه دور از اردوي تيم ملي بوده اند و بيشترين كمك را به پرسپوليس در اين 4 هفته كرده اند و تا به حال از 5 گل زده سه تايش را آنها زده اند اولادي و زارع هم كه غايب هستند پس بهانه اردوي تيم ملي چيست ؟ از سوي ديگر نگاهي به تركيب تيم بكنيد حميد استيلي در چهار بازي اخير سه مدافع راست در تيم بازي كرده اند. مدافع راست پرسپوليس كه در تيم ملي نبوده است ؟ مي پرسيم وقتي تيم مدافع راست نداشت و از كساني چون شيث رضائي و محمد منصوري كه اولي اصولا يك دفاع متوسط مياني و دومي يك هافبك و بال چپ پا است در دفاع راست استفاده مي كند و از مهدي مهدوي كيا در فصل نقل و انتقال چشم مي پوشد باز بايد بگويئم تيم ملي مسئله اصلي پرسپوليس است ؟ وقتي تيم هنوز سي دقيقه نشده دست به تعويض دو بازيكن در تركيب اوليه مي زند باز تيم ملي مقصر است ؟ وقتي استيلي دفاع چپش را در هر بازي عوض مي كند باز تيم ملي مقصر است ؟ وقتي هنوز تكليف نوري و بادامكي و كريمي در وسط زمين معلوم نيست باز تيم ملي موثر است ؟ مدافعين تيم چند بار ديگر بايد اشتباهات مضحك انجام دهد ؟ در بازي با ملوان دفاع اشتباه فاحش دارد در بازي با شاهين همين گونه است در بازي با شهرداري تبريز و مس سرچشمه هم تيم در دفاع اشتباهات بچه گانه دارد. آخر اين تيم اصولا تمرين مي كند ؟ تاكتيك تيم چيست ؟ اگر كريمي در اين تيم نباشد اين تيم چه مي خواهد بكند ؟ اصولا تيم در دوران آماده سازي چه كرده است ؟ اين تيم نه تنها آمادگي روحي كه آماده جسمي هم ندارد اين يتم چرا اينقدر تعويض ها شتابزده دارد ؟ آيا نمي توان اين نوع تركيب و تعويض و تاكتيك را مقصري بجز استيلي و كادر فني اش دانست؟

3/ قصه اخراج كريمي مي توان دستمايه جديدي براي كاشاني و استيلي باشد اما مي گوئيم اگر بخواهيم از اشتباهات داوري بگوئيم بي گمان مس سرچمشه مغموم تر است. اين تيم گل اول را روي يك ضربه خطائي خورد كه اصلا خطا نبود و در گل دوم هند واضح محمد نوري توپ را به كاظميان رساند و از سوئي ابراهيم شكوري بايد نيمه اول اخراج مي شد. پس آقايان لطفا اين بهانه را كنار بگذاريم

4/ نتايج فصل پيش : آقاي موقت بهانه جديدي براي عدم نتيجه گيري در فصل جديد اختراع كرده است. او استناد به فصل پيش مي كند هر چند كه اين بهانه براي شاهين كار بردي نداشت اما مي پرسيم حالا اين نتيجه در برابر مس سرچشمه چگونه با اين بهانه توجيه مي شود ؟ مس سرچشمه كه اصلا فصل پيش در ليگ برتر نبود و با كلي حرف و حديث بجاي گسترش فولاد تبريز راهي ليگ برتر شد. حالا اين آقايان چه بهانه اي دارند ؟ آقاي موقت درد اين پرسپوليس شما هستيد. درد اين پرسپوليس مهره هاي كوچكي هستند كه حاضرند با مديريت ضعيف كار كنند. درد پرسپوليس قباي گشاد مديريت و مربيگري است كه بر تن مدير و سرمربي اين تيم زار مي زند



آري پرسپوليس باز هم طرفدارانش را خجالت زده كرد. پرسپوليس بايد رخت نو بر تن كند. اين قصه ربطي به صبر ندارد. استيلي گفته است كه در هفته پنجم تيم اصلي او را خواهيم ديد پس به انتظار مي نشينيم و يا اين كه اميدوار باشيم شرافت و غيرت و انسانيت و خدمت نشانه اي از خود را در پرسپوليس نشان دهد .شايد كاشاني استيلي بايد اين توصيه قديمي ها را گوش كنند كه مي گفتند " گاهي اوقات براي ماندن بايد رفت