روزي كه محسن «قهرمان» شد

جدي ترين پرونده مبارزه با فساد در تاريخ فوتبال ايران، اين روزها روي ميز مديران فدراسيون و نمايندگان مجلس در حال بررسي است. هنوز كسي نمي داند مدعيان پاكسازي اين بار چه مي كنند؛ آيا تا آخر خط مي روند و ريشه را اصلاح مي كنند يا طبق معمول مثل همه حوزه ها سعي مي كنند فقط روي يك «دايره محدود» مانور بدهند و به دانه درشت ها كاري نداشته باشند. با اين وجود اما، به نظر مي رسد هر اتفاقي در مورد اين پرونده رخ بدهد، ماجراهاي اخير يك قرباني قطعي خواهد داشت؛ محسن قهرماني!

از اواسط دهه 80 بود كه داور مشهدي و تازه وارد فوتبال ايران به تدريج سوت بازي هاي بزرگ را به دست گرفت. قهرماني از همان زمان نشان داد كاراكتر ماجراجويي دارد و به ويژه فرصت خودنمايي در بازي هاي پخش زنده را از دست نمي دهد. اگر براي بقيه داوران ايراني سال ها طول مي كشيد تا با تصميمات جنجالي یا اشتباهات بزرگ شان نيمچه شهرتي به دست بياورند، قهرماني راهي متفاوت را پيمود و خيلي زودتر به نتيجه رسيد. حركات عجيب و غريب او در زمين بازي سال هاست كه مورد توجه علاقه مندان به فوتبال قرار مي گيرد. سگرمه هاي درهم آقاي قاضي، لبخندهاي مصنوعي و خط و نشان كشيدن هاي نامتعارفش، به سرعت از محسن قهرماني چهره اي ويژه ساخت و عجيب اين كه او از قرار داشتن در متن اين جريان لذت هم مي برد. كاريكاتور خراساني پيرلوييجي كولينا، در مسير ستاره شدن تا آنجا پيش رفته بود كه يك روز براي كارت دادن به يك بازيكن با او پيشاني به پيشاني مي شد و روزي ديگر رسما اعلام مي كرد تا زمان تداوم اعتراض تماشاگران، به نفع تيم آنها خطا نخواهد گرفت!

در همه اين سال ها انتقادات زيادي نسبت به رفتار محسن قهرماني در زمين مسابقه وجود داشته است؛ اعتراضاتي كه اخيرا حتي دامنه آنها به مسوولان فدراسيون فوتبال هم كشيده شد. بعد از بازي پرسپوليس و تراكتورسازي در ابتداي همين فصل بود كه حسين عسگري به واكنش هاي عجيب قهرماني در ميدان خرده گرفت، اما با عكس العمل تند و وحشتناك آقاي داور مواجه شد: «روي صورت من اخمي هست كه بلد نيستم آن را بردارم. من كه نمي توانم جراحي پلاستيك كنم» و حتي حمله به گزارشگر منتقد: «فردوسي پور بهتر است به فكر برنامه اش باشد و اينقدر شيرين بازي درنياورد.»

قهرماني انگار آرتيستي بود كه روي هنرش تعصب فوق العاده اي داشت. آقاي داور مي خواست ديده شود، حتي بيشتر از سوپراستار هاي دو تيم و بازيكنان ميلياردي آنها! او هميشه دوست داشت «نقش اول» باشد و به نظر مي رسد حالا بيش از هر زمان ديگري به روياي ديرينه اش دست يافته است. از حالا به بعد شهرت آقا محسن فراتر از حد تصور خواهد بود. او امروز اولين داور تاريخ فوتبال اين مملكت است كه رسما به زدوبند متهم و حتي به خاطرش محكوم مي شود؛ آنچه بهترين بهانه است براي «انگشت نما» شدن مردي كه هر لحظه در زمين مسابقه همين هدف را دنبال مي كرد. حالا ديگر نيازي به انجام حركات محيرالعقول در مقابل دوربين هاي تلويزيوني نيست. امروز محسن قهرماني آنقدر مشهور شده است كه براي تردد در خيابان فدراسيون فوتبال، بايد زير چادر پنهان شود!

گاهي بايد قدر روزهاي خوش گمنامي را دانست و از ثانيه به ثانيه اش لذت برد. كاش اين را مردي مي فهميد كه يك روز فن كمر مدافع سپاهان را ناديده گرفت تا همه شهر به هم بريزد و يك روز ديگر، خطاي نامرئي روي مهاجم سپاهان را پنالتي گرفت تا دنيزلي به جاي تيم ملي روي نيمكت بشكيتاش بنيشيند و فوتبال اين مملكت هفت سال عقب بيفتد. كاش فراموشت مي كرديم آقاي قهرماني، هرچند حالا اين كارسخت شده است، خيلي سخت!