شروع كردم به قرباني كردن خودم

 رضا چلنگر هم با تمام جزييات ترجمه كرد و ما هم سعي كرديم همانطور بنويسيم تا در حق مطلب و حرف هاي سرمربي درونگراي پرسپوليس خيانت نكرده باشيم اما يك جاهايي هرچقدر سعي كرديم بين صداي بلند كرانچار و ترجمه مو به موي آقا رضا جمله اي را بيرون بكشيم نشد كه نشد. با اين حال آنچه كه در سطور زير مي آيد مصاحبه اي است كه خيلي سريع پياده شده تا باز هم اين «زمان» در حق ما جفا كرده باشد و ما به موقع، قبل از آنكه دير بشود مصاحبه اي نيمچه خواندني از زلاتكو كرانچار داشته باشيم. باشد كه مورد قبولتان واقع شود.
*به لحاظ شخصيتي من هيچ شناختي از زلاتكو كرانچار ندارم و اگر بخواهم چيزي درباره پرسوناليته شما بنويسم جزييات زيادي نخواهم داشت. شايد به خاطر اينكه به نظر مي رسد شما مربي برونگرايي نباشيد. اگر خودتان را بخواهيد به عنوان مربي كه وارد فوتبال ايران شده تعريف كنيد چه مي گوييد؟
براي انتخابي كه انجام شد تا من وارد فوتبال ايران شوم، به خوبي بررسي انجام شد و كيفيت ها و نتايجي كه من در اروپا گرفتم همه را در نظر گرفتند و احتمالاً در خلال اين تحقيقات دنبال شخصي گشته اند كه با توانايي ها و افكارش بتواند تيمي به بزرگي پرسپوليس را هدايت كند. چون من مربي هستم توأم با نتايج، مربي كه دو بارموفق شده در كرواسي با ديناموزاگرب قهرمان شود، با دينامو در ليگ قهرمانان اروپا كار كردم، با زاگرب كه تيمي است به لحاظ ساختاري شبيه ذوب آهن قهرمان شدم و هايدوك اشپيلت همين طور. آنچه كه مي توانم بگويم سرمربي تيم ملي كرواسي بودم كه موفق شدم تيمم را به جام جهاني هدايت كنم و در گروهي كه سوئد، بلغارستان و مجارستان حضور داشتند بدون هيچ شكستي صعود كردم، تنها شكستي كه در جام جهاني هم داشتم مقابل برزيل بود كه با يك گل باختيم يعني كه معروف شدم به مربي كه توانايي دارد، كيفيت دارد و سابقه. فكر مي كنم كساني كه من را انتخاب كردند اشتباهي مرتكب نشدند اگرچه هنوز در يك دوره تطابق به سر مي برم ولي اينجا با موقعيت هايي خاص مواجه مي شوم كه اصلاً در اروپا وجود ندارد. منظورم حرفه اي گري است. فقط مي توانم بگويم در 4 ماه نخست از كارم راضي ام و موفق بودم در برقراري ارتباط با بازيكنان و محيط و نفراتي كه در پرسپوليس حضور دارند. البته تلاش مي كنم شرايط از آنچه كه هست بهتر شود. من معتقدم در نيم فصل دوم مي توانيم اين كار را انجام بدهيم.

*رزومه كاري شما براي همه روشن است اما مي خواهم بدانم به لحاظ شخصيتي خودتان را تا چه حد با فوتبال ايران آداپته كرده ايد، در اين زمينه مي توانيد در نيم فصل دوم بهتر عمل كنيد؟
البته شخصاً راضي نيستم چرا كه مي دانم انتظارات بسيار بالا است اما مي خواهم خودم را با شرايط تطابق دهم و بهتر شوم. اگر بخواهم چيزي را در دفاع از خودم بگويم بايد اول بگويم كه خيلي دير به تيم ملحق شدم، در انتخاب بازيكنان اصلاً نقشي نداشتم و در واقع تيم شروع كرد به بازي هاي رسمي در عين اينكه بايد شكل مي گرفت و جا مي افتاد. در واقع خيلي سخت است كه اين اتفاق بيفتد و نوسان در نتيجه گيري به همين دليل بود. در اين شرايط دشوار است كه با 15 بازيكن جديد همزمان بتواني بازيكنان و تيمت را به سطح استاندارد برساني و نتيجه هم بگيري. بايد بگويم هنوز كه هنوز است فاز آداپته شدن ادامه دارد. يعني موقعيت هايي ايجاد مي شود و شخص بايد در آن موقعيت ها خودش را با شرايط تطبيق دهد. من فكر مي كنم تا همين الانش هم به فاز نهايي بسيار نزديك شده ام. يعني آنچه را كه مي دانم اين است كه با تيم خودم و روح و روانش كاملاً آشنا هستم و مي دانم تمام تيم هاي ايراني تقريباً با هم برابرند. در مسابقاتي كه برگزار كرديم كيفيت ساير تيم هاي ليگ را ديده ام و مي توانم بگويم واقع بين هستيم و با نگاه به كيفيت هايي كه وجود دارد تا اين لحظه سازماندهي باشگاه كه آقاي كاشاني و همراهانش برقرار كرده در مسيري قرار گرفته كه بتوانيم پرسپوليس را در رأس فوتبال ايران نگه داريم.

*باز هم مي خواهم برگردم به شخصيت شما. احساس مي كنم يك مقدار با مربياني كه از كرواسي وارد فوتبال ايران شده اند تفاوت داريد. مثلاً در بيشتر مصاحبه هايتان چيزي نمي گوييد كه تيتر اول روزنامه شود. هميشه مسائل كلي را مطرح مي كنيد و خيلي دوست نداريد در رأس اخبار باشيد. اين از شخصيت شما ناشي مي شود يا سياستي كه در فوتبال ايران پيشه كرده ايد؟
نه، اين شخصيت من است. من در كرواسي هم فردي نبودم كه اهل جنجال باشد. من دوست دارم فقط درباره فوتبال صحبت كنم. به اين مساله هم آشنايي دارم- از طريق همكاران كرواتم و نفرات ورزشي ايران- كه متاسفانه روزنامه ها سرشار از شايعاتند. من دوست ندارم شخصي باشم كه جنجالي باشد فقط مي خواهم در چارچوب فوتبال صحبت كنم. براي مثال، خليلي. وقتي آمدم كاملاً آماده بود آن هم بعد از يك مصدوميت سنگين كه پشت سر گذاشته بود. مي دانم مصدوميت و دوري براي يك بازيكن بزرگ يعني چه و مي دانم برگشتن به تمرين ها براي چنين بازيكني چقدر اهميت دارد. دوست دارم خليلي برگردد ولي به نفع همه است كه او با كيفيت و صلابت برگردد نه اينكه دوباره مصدوم شود. الان اما با يك وضعيت متفاوتي روبروييم. ايشان الان آماده است و كيفيت دارد و قدرتمند است. الان زماني است كه مي توانيم از خليلي استفاده كنيم. الان او همان شخصي است كه چيزي را ازش بخواهيم. مي خواهم راجع به استدلال هاي خودم صحبت كنم نه اينكه فلان بازيكن شرايط بازي را دارد يا نه. اين هم يك نمونه است براي اينكه همه بدانند حق بوده كه يك بازيكن براي پرسپوليس بازي كند يا نه. دوست ندارم جنجال به پا كنم. تصميم گرفته ام هر كاري كه لازم باشد براي پيشرفت فوتبال و تيمم انجام دهم. در واقع خيلي تلاش مي كنم و مي خواهم بدانم آيا بازيكنان هم اين موضوع را مي پذيرند يا تا چه حد قبول دارند. هنوز در اين زمينه وضعيت هاي خاصي وجود دارد اما من شرايطي را مي خواهم كه بالاتر است تا بازيكن را به آن كيفيتي كه مي خواهم برسانم. اين هم به نفع خود بازيكن است، هم هوادار، هم باشگاه. آمده ام در فوتبال ايران كه چيزي را به دست بياورم نه براي منفي بافي. هميشه شايعاتي وجود دارد اما از وقتي بچه بودم اينطور ياد گرفته ام كه به خاطر شايعه با كسي درگير نشوم و سعي مي كنم مشكلات را به شيوه خودم حل كنم، با صحبت.

*اما حتماً قبل از ورود به فوتبال ايران با مربيان هموطن تان صحبت كرده ايد. حتماً مي دانيد مربياني مثل چيرو بلاژويچ يا وينكو بگوويچ طور ديگري در دل فوتبالدوستان ايراني براي خود جا پيدا مي كردند. شما با توجه به اين موارد كه از آن اطلاع داريد باز هم سياست كاري خودتان را پي مي گيريد؟
من هميشه پشت برنامه خودم ايستاده ام چرا كه الان يك تيم دارد مرا هدايت مي كند. آمده ام به پرسپوليس تا نتايج بزرگي را به دست بياورم. فكر كنم تا الان فقط عناوين قهرمان هاي بزرگ را كسب كرده ايم. شايد بهتر باشد اصول حرفه اي گري را در برخي از بازيكنان تغيير بدهم. فكر مي كنم به لحاظ فردي پتانسيل هاي زيادي وجود دارد و اگر حرفه اي گري را تقويت كنيم مي توانيم باعث پرش سطح فوتبال ايران شويم. نگاه من فراتر از اين حرف ها است. مي دانم كار سختي است. من مي خواهم بازيكنم را با اين سيستم مطابقت دهم چون مطمئنم در آن صورت است كه نتيجه خواهيم گرفت. بعد از اردوي دبي واقعاً شگفت زده شدم. ما روزي 3 جلسه تمرين مي كرديم. بازيكنان ساعت 6:30 صبح از خواب بيدار مي شدند يعني وجدان بازيكنان بيدار شده بود و آگاه شدند كه چه چيزي از آنها خواسته مي شود.

*اما اين كار بسيار بسيار دشوار خواهد بود، يعني احتمال زيادي دارد در بازه زماني يكي دو ساله اي كه شما در فوتبال ايران خواهيد بود قابل اجرا نباشد و مدت ها طول بكشد. شما اين ريسك را قبول مي كنيد كه نتيجه گيري را فداي رسيدن به هدف تان كنيد؟
من شروع كرده ام به قرباني كردم خودم، نتايجم اين را نشان مي دهد البته برخلاف بازي هايي كه به معرض نمايش گذاشتيم. مي خواهم بازيكنان به آن سطح برسند كه يك بازيكن حرفه اي وقتي پول حرفه اي مي گيرد و نسبت درآمدش به درآمدهاي ايران خيلي بالا است بايد خودش را مصرف كند و چيزي را نشان دهد. بازيكن بايد از يكسري موارد تبعيت كند و نگويد حالا پول مي گيرم و دو تا بازي مي كنم و تمام، نه اينطوري نمي شود.

*شما گفتيد مي خواهم رابطه ام را با بازيكنان به صورت حرفه اي ارتقا دهم و اين يك مدتي طول خواهد كشيد ولي در اين 4 ماه، شما خوب نتوانستيد به اين مقوله بپردازيد و خيلي ها مي گفتند شما روانشناس خوبي نيستيد. خودتان در مصاحبه اي گفتيد از آن مربياني نيستيد كه دست روي شانه بازيكني بگذاريد و درباره موضوع خاصي به او توضيح دهيد ولي حتماً مي دانيد اكثر مربياني كه در فوتبال ايران موفق بوده اند با بازيكنان شان روابط دوستانه اي برقرار كرده اند. هر وقت هم فاصله بين مربي و بازيكن زياد شده تيم و شخص مربي ضرر كرده و بازيكن خودش را كنار كشيده چرا كه اينجا فشار روي مربيان بسيار بالا است.
من آدم انتقادپذيري هستم. اين چيزي كه شما مي گوييد را متوجه شده ام و مي دانم بايد احساسي تر به سمت بازيكنان رفت اما مي خواهم به بازيكن اين اطلاع را برسانيم كه چه بايد بكند. يعني اينكه زندگي ورزشي، حرفه اي گري و آنچه كه در زمين فوتبال نشان مي دهد را نشانش بدهيم و ازش بخواهيم. نمي دانم چه قدمي را بيش از اين بايد برداشت، ما اهميت مي دهيم به بازيكن خوب و اينكه مي دانيم پرسپوليس به او نياز دارد. حالا او است كه بايد پاسخ بدهد. بازيكنان حرفه اي اينجا درآمد خيلي خوبي دارند و به خاطر اين درآمد بايد كيفيت بالايي را نشان بدهد. من فقط اين را مي گويم كه بازيكن طبق آنچه كه از او خواسته شده بايد كيفيتش را به مربي و هوادار نشان بدهد. من خودم پدر دو فرزندم و به زودي، ظرف يك ماه آينده قرار است پدربزرگ هم بشوم.
هميشه سعي مي كنم احساسات را در نظر بگيرم، با حرف زدن، نزديك شدن اما تمرين و مسابقه شغل ما است و بايد هر طوري كه مربي مي خواهد انجام شود. خيلي ها فكر مي كنند من آدم آهني هستم يا احساس ندارم اما اينطور نيست. من بازيكني بودم كه در فينال جام باشگاه هاي اروپا بازي كردم، مي دانم هر بازيكني به چه چيزي نياز دارد تا به نوك قله برسد. به خاطر همين مي خواهم بازيكن را بكشانم به آن سطح اما قطعاً صبر هم دارم و از آن تيپ آدم هايي نيستم كه بخواهم علناً اين موضوع را نشان بدهم. قبل از هر چيزي براي من آمادگي بازيكن مهم است و با گفت و گو مي توانم بازيكن را به شرايط مد نظرم برسانم اما وقتي مي بينم بازيكن تنبل و تن پرور است، انگيزه ندارد و مسير ديگري را انتخاب كرده، پس ما هم بايد برويم دنبال نفر بعدي و دنبال راه حل ديگري باشيم.

*فكر مي كنم اين طرز تفكر شما در مورد بازيكنان درست است اما به نظر من بازيكنان پرسپوليس در اين 4 ماه درك درستي از هدف شما نداشته اند و اين باعث ايجاد حس بي اعتمادي نسبت به شما شده است. شما مي دانيد كه بازيكنان تان پشت سرتان حرف مي زدند؟
(با خنده) بله، من اين را فهميدم.

*برايتان مهم نبود؟ يا نخواستيد اين حس بي اعتمادي را از بين ببريد؟
من با بازيكنان صحبت كردم و به آنها گفتم كلام شما درباره من، من را وادار به درگيري نخواهد كرد. من مربي هستم كه هميشه مي خواهم بهترين ها را به آنها بدهم و اين بستگي به ميل، هوش و انگيزه آنها دارد. به اين اهميت نمي دهم كه چه كسي چه حرفي مي زند و كدام بازيكن قصه سرايي مي كند. براي من مهم اين است آنچه را كه مي خواهم و در برنامه دارم به اجرا دربيايد و اين را از بازيكنان مي خواهم. حتي تحت تأثير عوامل جانبي هم قرار نمي گيرم. مثلاً من چند بار با شيث صحبت كردم، فقط يك سوال از او كردم اما ديدم او تشخيص داد كه من چه چيزي از او مي خواهم. من مي خواستم شيث بهترين باشد و حالا شيث بهترين مدافع مياني فوتبال ايران است. به او گفتم تو ميل داري كه بهترين باشي يا حتي به خارج از ايران بروي، به آلمان، فرانسه، اسپانيا، گفتم فقط كيفيت بالا است كه مي تواند تو را سرپا نگه دارد. بعد از آن صحبت شيث بهترين مدافع ايران شد. البته بازيكن نبايد به يك سطح كيفيت خودش را قانع كند بلكه بايد كارش استمرار داشته باشد. به نظر من شيث الان بهترين مدافع ايران است و تيم ملي هم به او نياز دارد اما مربي اي نيستم كه كسي را تحريك كنم چون معتقدم همه مربيان فوتبال ايران بايد براي موفقيت تيم ملي كمك كنند و كاري كنند كه سرمربي تيم ملي در بين كيفيت هاي بالا گير كند. ما همگي براي اين كار دعوت شده ايم. شيث را به اين خاطر مطرح كردم چون شيث الان در چند مسابقه اخير شده آن شيثي كه من مد نظرم بود. شما بايد بدانيد من بدون اطلاعات وارد فوتبال ايران نشدم. من آمار تك تك بازيكنان را گرفته ام و بعد آمدم. برانكو زندگينامه فوتبال ايران را به من داد و گفت چه شرايطي اينجا وجود دارد. ولي شخصي نيستم كه يكسري توصيه ها را بپذيرد. فقط با من صحبت كردند درباره كل شرايط فوتبال ايران و بايد بدانيد به تنها صدايي كه گوش مي كنم صداي درون خودم است.

*شايد الان شرايط بين شما و بازيكنان بهتر شده و از مصاحبه هاي آنها اينطور هم برمي آيد اما در نيم فصل نخست هر لحظه من احساس مي كردم آنها بخواهند عليه شما كاري انجام دهند چون آن پروسه اعتمادسازي خيلي طول كشيده بود. شما مي دانيد كه در فوتبال ايران سابقه اش وجود دارد كه بازيكنان بخواهند عمداً كاري كنند تا سرمربي شان بركنار شود؟
من چنين چيزي را احساس نكردم. مي ديدم كه بازيكنان آن چيزي را كه من از آنها مي خواهم اجرا كنند، درك نمي كنند اما ذره اي مخالفت از آنها نديدم. برخلاف اين، مي بينم بيش از حد تلاش مي كنند تا آنچه كه من مي خواهم را اجرا كنند. مثال مي زنم محمد پروين را. من با او در اسلواكي كار كردم و مي شناسمش. خودم 2 ماه تمرينش دادم. با كيفيت فني اش هم آشنايي دارم و اينكه بسيار مستعد است. او اول فصل را عالي شروع كرد و بسيار با انگيزه بود اما به يكباره گم شد. به خاطر اينكه آمد در رسانه ها و وقتي انگيزه اش رسيد به اينجا (با دستش سطحي پايين را نشان مي دهد) تمام شد. اما من به اين ميزان قانع نيستم، مي خواهم بازيكنم هميشه روند ثابت و مستمري داشته باشد. ديدم انگيزه اش كمتر شده و آرام آرام اين موضوع در تمرين و بازي اش هم تأثير گذاشته.

*خب بعد از اين اتفاق رهايش كرديد يا خواستيد كمكش كنيد؟
نه، من رهايش نكردم، خواستم به اين وسيله تحريكش كنم. من آن كيفيت بازي با ذوب آهن و پاس را از محمد مي خواستم و دوست دارم هميشه همانطوري باشد نه اينكه دچار نوسان شود. براي اينكه قانع تان كنم بايد بگويم من نصف اندازه اي كه با محمد صحبت كردم با پسرم نيكو حرف نزدم در حالي كه او يك بازيكن جهاني است، در تاتنهام بازي مي كند و 60 بازي ملي دارد چرا كه مي خواهم محمد موفق باشد. من بايد ديوانه باشم وقتي كه چيزي با كيفيت را در اختيار دارم و بخواهم با دست هاي خودم نابودش كنم. من مي خواهم به او بگويم بايد يك بازيكن ملي پوش باشد چون صاحب كيفيت است، اين نظر من است و هدف مربيگري ام.

*احساس مي كنم شما سعي مي كنيد همه كارتان را به استانداردترين شكل ممكن انجام دهيد، يعني آنچه در فوتبال اروپا انجام مي شود. فكر مي كنم براي بازيكنان ايراني هضم اين موضوع سخت باشد و به همين خاطر مشكلاتي بين شما و آنها به وجود آمده. آيا شما مي خواهيد ذهنيت بازيكنان پرسپوليس را عوض كنيد؟
من فقط مي خواهم نحوه تفكرشان درباره اصول حرفه اي گري را تغيير بدهم.

*اما شايد جا افتادن اين نكته براي بازيكنان احساسي ايران خيلي سخت باشد، نمي خواهيد تغيير رويه بدهيد يا فكر مي كنيد بازيكنان پرسپوليس خودشان را مطابق ميل شما آداپته مي كنند؟
من فكر مي كنم تا الان خودشان را تطبيق داده اند. اين كار براي همه ما است و نتيجه اش براي همه مهم است. من به فوتبال ايران نيامده ام تا ذهنيت بازيكنان را تغيير بدهم. فقط تعداد خاصي از بازيكنان هستند كه اينطور فكر مي كنند چون از زماني كه مربيان بزرگ كرواسي وارد فوتبال ايران شدند مطبوعات كشور من به شدت اتفاقات فوتبال ايران را تعقيب مي كردند. ايويچ اينجا بوده، با او به جام جهاني 98 رفتيد، در بازي هاي آسيايي به بالاترين افتخار رسيديد و به جام جهاني 2006 هم رفتيد. اين نشان مي دهد فوتبال ايران صاحب كيفيت است يعني بازيكن ايراني كيفيت دارد. علي كريمي در بايرن مونيخ بازي كرده، علي دايي در بايرن و هرتا بازي كرده، پس بازيكنان ايراني كيفيتي عالي دارند براي يادگيري. اين را بايد توسعه و پرورش داد و وقتي پرورش داديم مي شود چيزهاي زيادي از اين بازيكنان بيرون كشيد. من دوباره تاكيد مي كنم فوتبال ايران به مراتب از آنچه كه الان در آن قرار گرفته بالاتر است. اين را من تضمين مي كنم. آمارهايي كه دارم از پنج شش سال پيش و حالا كه مي بينم چند تيم براي قهرماني مي جنگند مي فهمم كه كيفيت فوتبالتان بالا رفته، اين در ذهن من است. هميشه مي خواهم مطبوعات درباره فوتبال صحبت كنند و به يكسري شايعات و حرف هاي عجيب و غريب نپردازند. اين موضوع اساسي است چرا كه فوتبال زيباترين پديده دنياست و پتانسيل بالايي دارد، نه در منفي بافي. شايد طرز تفكر شما با من تفاوت داشته باشد اما تمدن دنيا از ايران آمده و از قرار معلوم كروات ها هم از ايران به اروپا رفته اند. من هم احساسي دارم مثل خود شما ايراني ها. فقط اينكه در محيطي قرار گرفتم كه فرهنگش تغيير كرده، از بچگي طور ديگري بزرگ شدم و حالا هم كه مربي هستم تفاوت دارم. الان مربي پرسپوليس هستم و پولي هم به من داده شده اما هرگز راضي نمي شوم به اين موارد و به اين مسائل فكر نمي كنم كه پولي گرفته ام و يك كاري مي كنم و مي روم. من مي خواهم حتما كاري انجام داده باشم وگرنه در اين موقعيت قرار نمي گرفتم چرا كه من موفقيت را دوست دارم.

*اين بحث خيلي طولاني است و باز هم مي شود درباره اش حرف زد. مي خواهم درباره تيم پرسپوليس صحبت كنم و اينكه مي گويند امسال پرسپوليس از آن چيزي كه بوده خيلي فاصله گرفته و تبديل به تيمي متوسط شده.
اگر بخواهيم به لحاظ جدولي نگاه كنيم كه از فصل پيش بالاتريم اما اگر از نظر كيفيت حساب كنيم باز هم مي گويم بالاتريم. ما مي خواهيم قهرمان شويم و بايد هم با اين نفرات قهرمان شويم. ما تيمي ساختيم با 15 بازيكن جديد اما اگر كارهايي كه كرديم به خوبي توسعه پيدا كند، تداوم داشته باشد و بازيكنان موقعيتشان را درك كنند به هدفمان هم مي رسيم.

*با اينكه ثابت كرديد توصيه پذير نيستيد و از بيرون مجموعه فني حرفي را قبول نمي كنيد اما يكي از انتقاداتي كه به شما وارد مي شود اين است كه از نظرات همكار ايراني تان به اندازه همكار هموطن تان استفاده نمي كنيد.
نمي دانم چرا اين سوال مطرح مي شود. عبدي، ايوكوويچ، عابدزاده و مولايي، كليه همكارانم، آنقدر من با آنها صادقم كه اجازه مي دهم هر كاري و فكري دارند را انتقال بدهند چرا كه آنها هم شرايط تيم را بهتر از هر كسي مي دانند. اما با هر چهار نفرشان هم كه حرف مي زنم اين من هستم كه تصميم آخر را مي گيرم و هيچ كدامشان هم نمي توانند تاثير خاصي روي من بگذارند. مي توانند صحبت كنند و من آنچه را كه بهتر است در نظر مي گيرم تا تيمم در تمرين و مسابقه با كيفيت تر ظاهر شود. در عين حال فكر نمي كنم در ايده هايمان تفاوت وحشتناكي وجود داشته باشد و فكر مي كنم تقريبا همفكريم. اما حالا كه راجع به ايووكويچ هم پرسيديد و به او حساس شديد، بايد بگويم طبيعي است كه ما با هم بيشتر حرف بزنيم چرا كه ما با هم همبازي بوديم، او در تيم ملي هم دستيار من بوده و اينجا هر روز با هم هستيم.
درست است كه همه نظر مي دهند اما مهم استفاده از آنهاست. مي دانم كه حسين عبدي زياد نظر مي دهد اما اينكه از اين نظرها استفاده شود مهم است.
عبدي دستيار اول من است و من با ايشان درباره حريفان بحث مي كنم. ما با هم حريفانمان را آناليز مي كنيم و او روي افكار من بسيار تاثيرگذار است.

*اما از مصاحبه هاي ايشان اينطور برنمي آيد و حسين عبدي به صورت غيرمستقيم مي گويد از نظراتش استفاده نمي شود.
(با تعجب) نمي دانم. من تجربه زيادي به عنوان بازيكن و مربي داشته ام، تجربه 18 ساله مربيگري ام كه در آن موفق بوده ام مي گويد هم عبدي، هم ايوكوويچ و هم عابدزاده بايد راضي باشند كه من خودم را ستون كار قرارداده ام و مي توانيم با هم تبادل فكر كنيم. نيازي هم نيست كه حتما نظري موافق من داشته باشند. مهم اين است آنچه را كه من از آنها به عنوان وظيفه مي خواهم به انجام برسانند. البته اينها مسائل كلي قضيه است.

*حالا كه دو روز تا بازي سپاهان فاصله داريم بهتر است درباره اين بازي مهم هم بپرسيم. حتما شما مي دانيد كه اين بازي براي هواداران پرسپوليس چقدر مهم است، شايد همسطح با دربي تهران. حتما هم مي دانيد سه چهار سالي است تقابل پرسپوليس و سپاهان تبديل به يك جنگ تمام عيار شده. با اين شرايط بازي روز شنبه را چطور مي بينيد؟
بايد عرض كنم من هم اين بازي را يك جور دربي مي بينم و اين مسابقه براي من بسيار اهميت دارد. ما آگاه هستيم از اين موضوع كه در اصفهان نبايد باخت بدهيم. ما اردويي كه در دبي گذاشتيم و تمرين هاي اين هفته، همه را سمت و سو داديم براي اين مسابقه، مي دانيم كه مسابقه بسيار سختي را در پيش داريم.
در واقع مي دانيم نتيجه اين بازي مي تواند امكان اين را به ما بدهد كه به سوي هدفمان توسعه پيدا كنيم. به خاطر همين دست به هر اقدامي خواهيم زد تا نتيجه بدي نگيريم. براي همين كار تفكر تيم را ارتقا مي دهيم و حتي خودمان را آماده مي كنيم كه در اصفهان بازي را ببريم. سپاهان تيم محترمي است و با 5 امتياز بالاي سر ما در صدر جدول قرار دارد. هيچ بازيكن پرسپوليس نبايد ضعفي را به تفكر مردم راه بدهد چون صرف حضور در پرسپوليس باعث مي شود آن بازيكن قدرتي را كسب كند. به همين خاطر مي گويم تعدادي از بازيكنان ما از برخي بازيكنان سپاهان بهتر هستند. آنها اسلحه من هستند در اين مسابقه و فكر مي كنم شرايط مناسبي را براي اين بازي به دست آورديم. البته من خيلي متاسفم كه به احتمال خيلي زياد كريم باقري را در اين بازي در اختيار نخواهيم داشت. هر چند بايد شرايط او را ببينيم اما ايشان 7 روز از تمرين ها دور هستند.
همين طور وضعيت هوار ملامحمد را بايد ارزيابي كنيم. اما اگر همه اينها را داشته باشيم پرسپوليس تيمي است كه آماده شكست سپاهان خواهد بود.

*ممنون اما واقعا عصباني كردن شما كار سختي است.
(باخنده) نه ، اينطور هم نيست اما هميشه دوست داشتم خبرنگاران درباره فوتبال حرف بزنند. من از 16 سالگي وارد فوتبال حرفه اي شدم و قواعد آن را مي شناسم و مي دانم در مقابل هر حرفي نبايد عكس العمل نشان داد. مثلا يك بار كنفرانس خبري لوكابوناچيچ را در اينجا ديدم و واقعا برايم عجيب بود كه حرف هايي مي زدند كه ارتباطي با كنفرانس خبري نداشت. مي دانم چه كسي چه قصدي دارد و به همين خاطر عكس العمل نشان نمي دهم.

*به عنوان حسن ختام و آنچه كه خود شما درباره احساس ما ايراني ها گفتيد، مي خواهم بگويم هر وقت «نيكو» پسرتان گل مي زند، ما هم خوشحال مي شويم، البته مطمئنا نه به اندازه شما.
بله مي دانم، اتفاقا به نيكو هم گفته ام كه اينجا تاتنهام طرفداران زيادي پيدا كرده و كارش را تعقيب مي كنند.