عابدزاده: مردم می گفتند چرا اجازه می دهی چنین برخوردی با تو داشته باشند

تا ديروز كه دنبال پولت بودي. حالا چه شده كه اينطوري بي خيال همه چيز شده اي؟
ديگر خسته شده ام. شنبه شب زنگ زدم به دكتر شريفي. گفتم دكتر جان، اگر مي تواني طلب ما را از پرسپوليس بگيري كه هيچ! اگر هم نتوانستي بي خيال همه چيز بشو! ديگر قيد همه چيز را زده ام. از شريفي خواستم تا مرا آزاد كند. ديگر نمي خواهم آناليزور باشم. ديگر نمي خواهم اينطوري با من برخورد شود.

پس بي خيال شكايتت به كميته انضباطي شدي؟
بله! بي خيال شدم. به زودي هم به كميته انضباطي مي روم تا شر اين پرونده را بكنم و همه چيز را تمام كنم.
طلبت از پرسپوليس چقدر بود؟
41 ميليون تومان بابت فصل پيش بود و 130 ميليون تومان هم طلب امسال بود.
در اين مورد با مسوولان باشگاه پرسپوليس هم صحبتي كردي؟
صحبت ندارد! اين پول مال آقاي كاشاني. برود اين پول را هم خرج خودش كند. اگر دل شان خواست آن را به پرسپوليس بدهند و اگر هم نخواستند كه هيچ! من ديگر نمي توانم حرفي بزنم. اميدوارم حداقل اين پول را خرج پرسپوليس كنند تا اين تيم قهرمان جام حذفي شود. من پرسپوليس را دوست دارم و هميشه هم شامل محبت هواداران بوده ام.
اما همين هواداران دوست دارند كه عابدزاده با پرسپوليس باشد.
حرف شما درست است ولي از وقتي كه مرا به عنوان آناليزور در تمرينات شركت داده اند، حتي مردم هم طور ديگري حرف مي زنند و شاكي هستند. مردم توي كوچه و خيابان و يا محل كارم با من صحبت مي كنند و مي گويند: «تو كه بازيكن محبوب ما هستي چرا اينطوري به پرسپوليس برگشتي و چرا مي گذاري به عنوان يك آناليزور با تو چنين برخوردهايي شود.
البته من خودم را مي شناسم. كسي نمي تواند عابدزاده را با آناليزور كردن كوچك كند. آقايان بدانند كه عابدزاده خراب شدني نيست. مردم بهتر از همه مي دانند كه داستان از چه قراري است و چرا آقايان چنين كارهايي مي كنند. من ديگر در تمرينات حاضر نمي شوم و نمي گذارم كه آقايان با من چنين برخوردي كنند. همه چيز را به كميته انضباطي سپرده ام تا از اين طريق پيگيري شود
دايي از همان ابتدا با حضور تو در كادر فني مخالف بوده و بي جهت كار به اينجا كشيده شد.
درست است. از همان روز اول كه دايي به تمرين پرسپوليس آمد، يكي از مسوولان باشگاه به من گفت كه ديگر سر تمرينات نيا چون دايي تو را نمي خواهد! اما ماجرا براي كرانيكار فرق مي كرد. از يك روز قبل براي او جلسه گذاشتند و موضوع را به او گفتند. بعد هم براي او جلسه معارفه گذاشتند و كرانيكار با خيال راحت رفت اما براي من چه اتفاقي افتاد؟ هر وقت به باشگاه رفتم، جواب سر بالا شنيدم و همين شد كه اجباراً به كميته انضباطي رفتم. آقايان به جاي اينكه طلب مرا بدهند و احترام مرا نگه دارند، با توجه به عشقي كه به تيم داشتم، مرا به تمرينات فرستادند و بعد اعلام كردند كه بايد از تمرينات نت برداري كنم!
اما حتي تو در تمرين پرسپوليس بعد از بازي با تراكتور سازي هم حضور داشتي!
بله... من هم در تمرين قبل از بازي بودم و هم بعد از بازي. مگر من آناليزور تيم نبودم؟ مگر مرا كنار زمين نگذاشتند؟ پس چرا مرا به تبريز نبردند؟اصلا مگر من عضو كادر فني پرسپوليس نبودم؟ چرا به همه پول دادند و پيش قسط هايشان را پرداخت كردند، به غير از من؟ اينها همه سوال است و البته كسي نيست كه جواب دهد. آقاي سعيدلو بايد اين چيزها را بداند و ببيند كه اين آقايان حتي يك ريال از طلب فصل قبل مرا هم ندادند.
با تمام اين حرف ها مردم و اهالي فوتبال همچنان تو را خيلي دوست دارند.
من هم مردم را دوست دارم و خوشحالم كه خيلي خوب مي فهمند كه چه كساني ريا مي كنند. اينها همه رفتني هستند ولي امثال پروين ها و عابدزاده ها هستند كه مي مانند. خيلي ها مي خواستند مرا با قيمت هاي بالايي جذب كنند ولي من عشقم به پرسپوليس را به پول نمي فروشم. الان هم واقعيت ها را مي گويم و از كسي جز خدا نمي ترسم چون فقط خدا بوده كه بارها ثابت كرده مرا دوست دارد و هواي مرا داشته است. شك نكنيد كه دست اين آقايان هم براي مردم رو مي شود و مردم چهره اصلي رياكارها را مي بينند.