عفو ديرهنگام «شيث»

جلوى ضرر را گرفتن منفعت است

عفو ديرهنگام «شيث»

على دايى سرمربى تيم فوتبال پرسپوليس كارى را كه چند هفته پيش بايد انجام مى داد، ديروز انجام داد، تا مصداق اين ضرب المثل باشد كه جلوى ضرر را هر كجا كه بتوان گرفت منفعت است.

شايد براى خيلى ها جالب باشد كه بدانند چه اتفاقى افتاد كه دايى را مجبور به اين كار كرد.دايى پيش از اين به صراحت مخالفتش را با حضور شيث رضايى در پرسپوليس اعلام كرده بود و حتى وساطت ديگر اعضاى كميته انضباطى اين باشگاه هم نتوانسته بود كه دايى را از تصميمى كه گرفته بود باز دارد.دايى بعد از بازى با استقلال كه متاسفانه در آن تعداد كم كارهاى پرسپوليس كم هم نبودند، تصميم به تنبيه شيث رضايى گرفت و اعلام كرد كه ديگر نيازى به او ندارد.

 او در شرايطى اين تصميم اشتباه را گرفت، كه خط دفاع پرسپوليس نقطه ضعف مهم اين تيم به حساب مى آمد و اين اخراج نيز مى توانست اين مشكل را مضاعف كند.

بعد از اخراج شيث از پرسپوليس، بحث حضور او در تيم هاى ديگر مطرح شد، روزى استيل آذين او را مى خواست و روز ديگر مسئولان شهردارى تبريز خواهان حضور او در تيمشان مى شدند، اما پاسخ شيث به همه پيشنهاددهندگانش يكسان بود و آن كلمه «نه» اى بود كه او به دفعات به زبان آورد.

در برهه اى از زمان كه شيث تصميم خودش را براى ماندن در پرسپوليس گرفته بود، محمود خوردبين سرپرست سرخپوشان از سوى على دايى اعلام كرد كه اين مدافع بايد هر چه زودتر تصميم خودش را براى رفتن از پرسپوليس بگيرد و تيم آينده اش را به باشگاه معرفى كند، كارى كه مانند بقيه حرفهاى مسئولان پرسپوليس در آن زمان فقط براى زهر چشم گرفتن از شيث رضايى صورت گرفت.

مسئولان پرسپوليس وقتى تصميم شيث مبنى بر حضور در اين تيم را متوجه شدند، تصميم گرفتند به نوعى او را آزار و اذيت كنند، يعنى اينكه براى او روزانه دو نوبت تمرين صبح گاهى و عصرگاهى در نظر گرفته تا بلكه او با اين تصميم قيد سرخپوشان را بزند.

اما شيث باز بر روى تصميم خود اصرار ورزيد و به گفته خودش نزد مسئولان پرسپوليس و على دايى رفت و با درخواست و گريه از آنها خواست تا او را به جمع سرخپوشان باز گرداند، كه مسئولان پرسپوليس باز اين خواسته شيث را بى جواب گذاشتند.

شيث براى اينكه از آمادگى مطلوب دور نماند، تصميم گرفت با اميدهاى پرسپوليس تمرين كند و براى اين كار يك جلسه هم به سر تمرينات اين تيم رفت و با استقبال خوب اميدهاى پرسپوليس هم تمرين كرد اما به محض اطلاع كادر فنى پرسپوليس از حضور در تمرينات اميدها هم منع شد تا ديگر راهى پيش پاى شيث رضايى باقى نمانده باشد.

سرنوشت شيث وقتى در پرسپوليس به بن بست رسيد كه هنگام بازى پيكان و پرسپوليس در قزوين فرا رسيد، ديدارى كه خيلى ها انتظار دارند تا على دايى و تيمش پيروز آن باشند، اتفاقى كه هرگز نيفتاد و پرسپوليس آن ديدار را هم با نتيجه سنگين ۳ بر صفر باخت تا انتقادات از عملكرد على دايى به بالاترين حد خود برسد.

هرچند كه در اين بين بودند كسانى كه تصور مى كردند كه دايى در پرسپوليس به آخر خط خود رسيده و بايد از اين تيم جدا شود. دايى وقتى ماجرا را اين گونه ديد و خطر را در يك قدمى خود احساس كرد، تصميم عاقلانه اى را گرفت، تصميمى را كه بايد چند هفته قبل از اين مى گرفت. او كه تا ديروز حاضر نبود كه شيث را ببيند، به ناگاه با او همكلام شد و يكبار ديگر اجازه حضور او را در تمرينات پرسپوليس صادر كرد تا پرسپوليس ديگر بيشتر از اين آسيب نبيند.

دايى با اين كار خود تا حدودى عملكردش در كار مربيگرى را نيز به زير سوال برد، چرا كه ديگر هيچ تضمينى وجود ندارد كه تصميمات دايى در پرسپوليس لازم الاجرا باشد و اين براى مربى جوانى كه مى خواهد سالها در فوتبال ايران مربيگرى كند اصلاً چيز خوبى نيست.