قابل توجه سلاطين گل و بخيه / يحيي يكي از شماست، رحم كنيد لطفا!

1- وضعيت پرسپوليس بعد از تغيير كادر فني در ليگ دوازدهم تا حدود زيادي متحول شده است. اين تيم در سه بازي خودش تحت هدايت يحيي گل محمدي 10 گل به ثمر رسانده و از نظر سيستم امتيازدهي موفق به كسب 7 پوئن شده است كه در نوع خودش آماري بسيار بهتر از عملكرد نيم فصل نخست سرخپوشان به شمار مي آيد. ترديدي وجود ندارد كه در دل اين استحاله سرخ، هنوز نبايد به دنبال رمز و رازهاي فني و تاكتيكي بود. اگرچه گل محمدي در اولين اقدام انقلابي اش چينش خط دفاعي پرسپوليس را از سيستم سه نفره به آرايش چهارنفره تغيير داد و ستاره هايي مثل علي كريمي و مهرداد پولادي را به تركيب بازگرداند، اما بي گمان كفه مسايل روحي و رواني در تحول پرسپوليس در اين مقطع، سنگين تر از كفه استراتژي هاي فني به نظر مي رسد. اين تيم در هر سه بازي عصر جديدش قبل از دقيقه پنجم به گل رسيده و اشتهاي شگفت انگيزي براي يك آغاز توفاني از خودش نشان داده است. اين اتفاقات در مجموع مايه اميدواري هواداران پرسپوليس شده و آنها خوشبين هستند به اين كه كادر جوان فعلي بتواند در فضاي مثبت به وجود آمده، كاري را صورت بدهد كه مربيان خارجي و گرانقيمت تيم شان طي ساليان گذشته از انجامش عاجز مانده اند. با اين وجود به نظر مي رسد همه چيز هم براي ادامه كار يحيي كاملا آماده نيست و او مشكلاتي پيدا كرده كه ممكن است فضا را برايش سنگين كند. يكي از مهمترين مصايب گل محمدي اين روزها، انتقادات زهردار و وحشتناك پيشكسوتان پرسپوليس است؛ آنچه مربيان قبلي نيز از گزندش در امان نبودند، اما حالا به نظر مي رسد در مورد يحيي، سروشكل حادتري به خودش گرفته است.

2-  حسين عبدي بعد از رد پيشنهاد يحيي گل محمدي براي همكاري با كادر فني جديد پرسپوليس ، در اظهاراتي حيرت انگيز به مدافع اسبق سرخپوشان حمله مي كند و او را در قواره هاي دستيار چهارمي خودش به شمار مي آورد: «در شأن من نيست با گل محمدي دست بدهم!» علي انصاريان و بهروز رهبري فر در هجومي آتشين به مواضع يحيي، كت مربيگري پرسپوليس را به تن او «گشاد» ديده اند و فرشاد پيوس نيز حضور وينگو روي نيمكت سرخپوشان را محصول دلالي دانسته و در مجادله گل محمدي و عبدي، به پشتيباني از هافبك بازنشسته تيمش برخاسته: «عيار يحيي هنوز مشخص نشده است.» عيار شما چطور آقا فرشاد؟ شما در تيم هايي كه طي اين چند سال هدايت شان را برعهده گرفته ايد چقدر موفق بوده ايد؟ كت هدايت كدام تيم ها براي تن شما برازنده است آقايان رهبري فرد و انصاريان ؟ شما در داماش گيلان چه گلي به سر مردم رشت زديد جناب عبدي؟ مگر نه  اين است كه حضرتعالي بعد از كسب 8 امتياز از 6 بازي اخراج شديد تا دستيارتان جاي شما را بگيرد؟ اگر وينگو را دلال ها دستيار يحيي كرده اند، استانكو چگونه كمك مربي شما در داماش شده بود استاد؟ واقعا اين كور خود بودن و بيناي ديگران شدن چه زماني از ليست عادات ما ايراني ها حذف خواهد شد؟

3-  مربيان پرسپوليس در هيچكدام از اين سال ها از فشارهاي خودخواهانه و زيانبار پيشكسوتان به اصطلاح «دلسوز» اين تيم در امان نبوده اند، اما به نظر مي رسد وضعيت اين غده بدخيم روزبه روز وخيم تر مي شود. دوستاني كه نه علي پروين را مي پسندند و نه مصطفي دنيزلي را، نه با مانوئل خوزه حال مي كنند، نه با كارلوس كی روش، حالا يحيي گل محمدي را هم دوست ندارند و زشت تر از همه اينكه براي اعمال فشار، اين بار حتي تا رقم خوردن اولين ناكامي هم به انتظار ننشسته اند. حرص و آز و خوي منفعت طلبانه دوستان اين مرتبه چنان غلياني پيدا كرده كه آنها همين پرسپوليس در حال اوج گرفتن را هم سزاوار «ترور» تشخيص مي دهند. آقايان قبل از اين مربيان خارجي را به اين دليل رد مي كردند كه معتقد بودند ساختار فوتبال ما براي نتيجه گيري آنها فراهم نيست و اين جماعت نمي توانند با بازيكنان ايراني ارتباط روحي برقرار كنند. در اين صورت، اين حملات و انتقادهاي بي رحمانه امروز چه معنايي دارند؟ آيا گل محمدي هم مشكل برقراري ارتباط دارد يا زبان بازيكنان را نمي فهمد؟ اين دسته از ستاره های قديمي پرسپوليس كه جوش مصالح شخصي شان را مي زنند و اين و آن را مي كوبند تا نوبت كار به خودشان برسد، در حالي گل محمدي را هدف گرفته اند كه يحيي دقيقا يكي از خود آنهاست و اگر او هم صلاحيت كار در پرسپوليس را نداشته باشد، منطقا امثال پيوس و عبدي نیز تا مدت هاي مديدي نمي توانند چنين سمت هايي را برعهده بگيرند. چرا انصاريان و رهبري فرد گمان مي كنند گل محمدي بايد كنار برود تا آنها سرمربي پرسپوليس بشوند؟ اين سه مدافع سابق سرخپوشان چه فرقي با هم دارند كه رداي قدرت برازنده يكي از آنها نيست، اما براي دو نفر ديگر جامه اي مطلوب به شمار مي آيد؟ اگر قرار است خارجي هاي كارنامه دار پرسپوليس را دست بگيرند كه معترضان كنوني حتي حق اظهار نظر هم ندارند، اگر هم قرار باشد قديمي هاي تيم وارد صحنه بشوند كه فعلا اين اتفاق براي يحيي رخ داده و عجالتا جواب هم داده است؛ پس اين همه غر و لند دل به هم زن و ضربه زننده چه منطقي دارند؟

4- يكي براي پرسپوليس بيشتر از همه گل زده و يكي به خاطر اين تيم بيشتر از همه بخيه خورده است. پرسپوليس ي بودن اما، فقط به همين معنا نيست. امروز شايد پرسپوليس ي بودن يعني آنكه از وسوسه هايت عبور كني و اجازه بدهي هم كسوت سابقت – حتي اگر به شايستگي تو نباشد – كارش را در آرامش ادامه بدهد و به تيم ياري برساند. باور كنيد هوادار نابينايي كه از سيستان تا تهران رنج راه را به جان مي خرد تا فقط بازي هاي پرسپوليس را از نزديك «حس» كند، علاقه اي به اين جنگ قدرت كليشه اي شما ندارد.