قصه آسیاب ها و طارمی!

در فرهنگ ایرانیان و شاید در همه جهان دو عنصر "آب" و "نان" بسیار مهم هستند. انسانها با دو عنصر نان و آب زندگی می کنند و شاید از این رو است که سمبلی به نام آسیاب آن هم از نوع آبی مثل های گوناگونی دارد. آقای گل دو فصل گذشته اولین تمرین خود را پس از روزها که از اردوی پیش فصل تیمش گذشته است انجام داد و  حکایت امروز مهدی طارمی هم می توان با سه آسیاب بیان کرد که عبارتند از:

1/ آبها از آسیاب بیافتند! این اصطلاح به معنی وقت گذراندن تا همه چیز به مروز زمان به فراموشی سپرده شدن است. طارمی تصمیم گرفت که سکوت کند و شاید هم مدیران باشگاه این گونه وانمود کردند.
در روزی که ملی پوشان به تمرینات تیم اصلی اضافه شدند اعلام شد که طارمی دو روز دیرتر یعنی بجای چهارشنبه در روز جمعه می آید. آدینه گذشت که قرار شد که طارمی قبل از سفر اوکراین تکلیفش روشن شود و حکایت مرخصی 14 روزه پیش آمد. طارمی مصاحبه می کرد و اعلام داشت که می خواهد به خارج برود. حتی دست به دامان رسانه ها شد و مصاحبه کرد که تیم بدون او هم کامل است ( که کامل است ) و بعد پدرش وارد ماجرا شد و با زبان ایما و اشاره حرف زد و.... این حرفها هر روز بیشتر شد و شاید حکایتی که در ذهن طارمی می گذشت این بود " بزودی آبها از آسیاب می افتد "یعنی مردم یادشان می رود اما این گونه نبود مردم یادشان نرفت نه بخاطر این که اعتماد به بقیه تیم و خصوصا کادر فنی نداشتند خیر این طور نبود رفتار طارمی منطقی و حرفه ای نبود.

2/ آب به آسیاب دشمن ریختن. این مثل را برای زمانی استفاده می کنند که شخصی  که خودی است و قرار است همراه مردمش باشد پشت به آنها می کند و به قولی به نفع غریبه ها و یا دشمن عمل می کند.
 طارمی با عدم آگاهی و با راهنمائی های نادرست که هر کسی به او داده بود آب به آسیاب دشمن ریخت که این دشمن می توانست دشمن خودش هم باشد. طارمی به پند برانکو گوش نکرد که می گفت  "هر روز که بازیکنی در سال جام جهانی تمرین نکند به ضرر خودش کار کرده است" اما او تمرین نکرد و بحث های خارج از فضای حرفه ای داشت زیرا شاهدیم وراتی در اولین تمرین پاری سن ژمن شرکت می کند. ام باپه در تمرین موناکو شرکت می کند. موراتا در تمرین رئال مادرید شرکت می کند و مدیران برنامه اش به دنبال کار آنها هستند نه این که کارشان این باشد که چمدان موکلشان را از باشگاه بگیرند. کار وکیل حمل چمدان موکل نیست. او باید قابلیت های بیشتری داشته باشد اما نداشت که کار طارمی به اینجا کشید.

3/ آسیاب به نوبت. این اصطلاح یعنی این که نوبت بهره برداری از آسیاب به هر کسی می رسد.
محصول آسیاب آرد است. مفهوم زندگی دارد. اگر قصد همزاد پنداری داشته باشیم آرد آسیاب را باید به استفاده از موقعیت ها ربط دهیم. طارمی با اشتباهش باشگاه و کادر فنی و هم تیمی ها و طرفداران باشگاه را سخت رنجانده است. او بی تجربه است. دارای شخصیت مناسب بین المللی نیست. او فوتبال خوب بازی می کند اما از بعد شخصیت اجتماعی کاستی هائی دارد. اما ای کاش متنبه شود و بداند یک ملت را نمی توان بازی داد. حالا نوبت آسیاب او است او باید کارش را انجام دهد به اندازه یک فصلی که در تیم مانده است باید عمل کند. سکوت و کار و بی هیچ حرکت اضافه او مدیون است نوبت آسیاب را به او دادند. درست یا غلط نوبت آسیاب او است.