ققنوس سوخت و...

پرسپوليس در رتبه پانزدهم در ليگ هيجده تيمي به اصطلاح برتر است و اين يعني بدترين نتيجه تاريخ پرسپوليس
اين روزها پرسپوليس حتي نمي تواند 2000 تماشاچي حاضر در ورزشگاه را به سوي خود جلب كند و از همه تيمهاي بحران زده شكست مي خورد. پرسپوليس در روز گذشته از راه آهن هم 4 گل خورد تا نشان دهد كه خوردن 4 گل برايش عادي شده است و شايد اگر در بازي با الهلال هم دروازه باني جسور و آماده نداشت تعداد اين گلهاي خورده اش بيشتر هم مي شد .

به قول مزدك ميرزائي فصل كابوس بار پرسپوليس قرار نيست كه به اتمام برسد و تنها دو بازي به انتهاي آن مانده كه يكي در ليگ و در اهواز با تيم بحران زده مجيد جلالي است و ديگري بازي بسيار مهم با الشباب در خانه آنها است كه پرسپوليس احتياج مبرم به پيروزي دارد.

امروز مي توان براحتي چوب را برداشت به جان اين پيكر بيش از نيمه جان افتاد و انگشت اتهام را رو به سمت كاشاني و استيلي معمار اين پرسپوليس ورشكسته و شايد قبل از آن به سوي همه مديران و سرمربيان پيشين اشاره كرد كه 18 ميليارد تومان بدهي بالا آوردند تا اين چنين تيم ورشكسته اي را بسازند بايد گفت اين پرسپوليس تنها اشكالش اشتباهات تاكتيك دنيزلي و جنجال طلبي و عدم كاررائي رويانيان و پروين و خود خواهي و بي دانشي كاشاني و استيلي و اشتباه زوج كاشاني و دائي و يا انصاريفرد وينگادا و يا مصطفوي وقطبي نيست

درد پرسپوليس واژه هاي كليشه اي چون " غيرت " و " تعصب " هم نيست
زخمهاي پرسپوليس از مشتي لشكر شكست خورده به نام بازيكنان نيست كه لباس پرسپوليس براي بسياري از آنها خيلي گشاد است كه اگر اين گونه نبود در عرض 4 بازي 13 گل نمي خوردند. اين كه معمارزاده و هوشيار فاصله اي بعيد با عزيز اصلي و عابدزاده و مودت و طاووسي و وازگن صفريان و ... دارند را قبول داريم اين دو حتي آبروي گلرهاي نيمه متوسطي چون وحيد قليچ و سعيد عزيزيان و نيما نكيسا و ايليچ و رودباريان و فرشيد كريمي و واعظي را هم خريدند

اين كه باور كنيم امثالي چون نصرتي و شيث با مرداني چون كاشاني و ذولفقارنسب و پنجعلي و فنوني زاده و پيرواني قابل مقايسه هستند و يا اين كه مرداني چون محرمي و انصاري فرد را بتوان با امثال سامان آقا زماني و علي عسگر قابل قياس شوند اندوه بار است

خط هافبك پرسپوليس كه مرداني چون محمد صادقي و پرويز قليچ خاني و ضيا عربشاهي و پروين و درخشان و باقري بودند. حالا بادامكي و نوري و مازيار زارع باشند به واقع دردناك است و يا اين كه تصور كنيم غلام رضائي و جواد كاظميان بخواهند اندكي چون ناصر محمد خاني و پيوس و ايرانپاك و كلاني و بهزادي را به تصوير بكشند طنز تلخي است اما با اين همه كاستي باز هم مي گوئيم درد تنها اينها نيست

اين پرسپوليس از پايه ويرانه است و امروز همه مي خواهند كه فصل تمام شود و رويانيان بيايد و شايد باز دست به دامان امثال هدايتي بشوند و تيمي با بدهي هاي بيشتر بسازند و بعد رويانيان قهر كند و برود و يا حداكثر مثل كاشاني شود و حاج حبيب ايول يك روز شود و روز ديگر حبيب جان حيا كن بدرقه راه او شود

پرسپوليس امروز ماحصل ناكاررائي مديراني است كه از سوي سازمان تربيت بدني و امروز وزارت ورزش به آن تحميل شده است چرا بايد پرسپوليس به امروز بيافتد ؟ درد پرسپوليس تغيير نام آن نبود كه ملت ايران هيچگاه نامي غير از پرسپوليس براي آن انتخاب نكردند
درد پرسپوليس اين بود كه هويت او را گرفته اند كه اگر اين طور نبود شاهد نبوديم كه ميلياردها پول وارد اين تيم شود اما سرمايه هاي اصلي اين تيم يعني عشق و شور ملتي به ده ها برابر تنزل پيدا كند

مي دانيم حرفها جدي گرفته نمي شود در آخرين روزهاي دولت نهم صحبت از خصوصي شدن اين تيم و برادر خوانده اش يعني استقلال شد اما امروز شاهديم در آغاز به روزهاي پايان سال سوم دولت دهم با قاطعيت اعلام مي شود كه اين دو تيم واگذار نمي شوند
اين همه لجبازي از كجا سرچشمه مي گيرد ؟ مي پرسيم كه چرا در اين فوتبال تصميم ها با كارشناسان مطرح نمي شود ؟ امروز گفته مي شود كه قانون استفاده از دروازه بان خارجي توسط باشگاه ها درخواست نشد اما مي پرسيم آخر كدام عقل سليم راي به آن داد ؟ امروز مدير باشگاه مي گويد درد پرسپوليس آن دو امتياز كسر شده است اما درد اين نيست

امروز در به در به دنبال مقصر مي گرديم و چه مضحكانه در بازي ديروز علي دائي را فرياد مي كنيم. آخر فرياد كردن علي دائي چه دردي را دوا مي كند ؟ مگر همين علي دائي با شيث رضائي از تيم صبا 4 تا گل نمي خورد ؟ مگر پرسپوليس علي پروين از فجرسپاسي 4 گل نخورد ؟ خوردن 4 گل تيم قطبي در اهواز را به ياد داريد كه اگر سپاهان قرباني نمي شد شايد همان قهرماني دور اول ليگ براي سرخها امروز مانده بود همان قهرماني كه آن هم به زور يك اتفاق نادر در روز آخر بود

مي گويند ققنوس بايد بسوزد تا از سوخته هايش تولدي ديگر حاصل شود اما مگر از اين سوخته پرسپوليس كسي دل مي كند و آن را به صاحبانش مي دهد ؟

پرسپوليس امروز كم از پرسپوليس باستاني ندارد كه اسكندر سوزاند و تنها يادگاري از جلال و شكوه و عظمتش ماند به انتظار مي نشينيم و سوختن بيشتر آن را نظاره مي كنيم؟