ارتش سرخ دات کام

تحلیل ها

كرانچار: كاشاني را درك مي‌كنم ...

نویسنده : ارتش سرخ

-

نظرات : 0 اظهار نظر

-

14 سال پیش

كرانچار: كاشاني را درك مي‌كنم او زير فشار است

كرانچار: كاشاني را درك مي‌كنم او زير فشار است
ارتش سرخ دات کام :

اصلا مهم نيست كه من باشم اينجا، من نباشم يا ديگري باشد جاي من. بلكه مهم اين است كه از نظر آن هرم يعني رييس باشگاه بتوانند حمايت بكنند مربي را و تيم را در جهت خلق كردن... بازي و نتيجه يك روند است.

صبح روز شنبه در حاليكه مذاكره مديران پرسپوليس با علي دايي به مراحل پاياني نزديك مي شد زلاتكو كرانچار سرمربي سابق تيم ملي كرواسي كه با آرزوهاي بزرگ به ايران آمده بود بي خبر از همه جا روبه روي ما نشسته و به سوالاتي درباره دلايل ناكامي اش در اين تيم پاسخ مي دهد و به اين اميد است كه تا پايان قرارداد دوساله اش در ايران بماند. اما كرانچار كه در يكي از بحراني ترين مديريتي به پرسپوليس آمد و تيمي دست و پا شكسته را تحويل گرفت، در حاليكه به نظر پرسپوليس زير نظر او روند رو به رشدي را آغاز كرده بود، ديگر سمتي در اين تيم ندارد.

 درخواندن اين مصاحبه مفصل به اين نكته توجه كنيد كه گفت وگوي ما با كرانچار در شرايطي انجام شد كه او هنوز مربي پرسپوليس بود و بنابراين بحث ما نه حول و حوش بركناري اش كه بيشتر درباره نگاه او به فوتبال انجام شد.

 يك بار ديگر هم پيشنهاد بدهند مي آيم

- مهمترين سوالي كه مي خواهم مصاحبه را با آن شروع كنم درباره اين 5 ماه زندگي و كار شما در ايران است. اگر دوباره پيشنهاد كار به شما مي شد به ايران مي آمديد؟

* قطعاً بله. الان كه تجربه بيشتري هم كسب كردم در ايران ظرف اين 5 ماه و معتقدم اين پيشنهاد را قبول مي كردم چرا كه فوتبال ايران و بازيكنان ايراني را شبيه به كرواسي مي بينم و فكر مي كنم مي توانم يك كار با كيفيت خوب و پيشرفت در توسعه كارشان ايجاد كنم. در هر صورت بله مي پذيرفتم.

- اين سوال را به اين چهت مطرح كردم كه حتماً مي دانيد آقاي بلاژويج و آقاي برانكو چين را براي ادامه كار انتخاب كردند. در صورتي كه هر دويشان پيشنهادهاي كاري از ايران داشتند ولي چون خيلي خوب از ايران نرفتند، شايد از ما دلخورند.

* من فكر مي كنم انگيزه مالي مهمترين دليل انتخاب اخير بود، چين دارد به شكل وحشتناكي سرمايه گذاري در فوتبالش مي كند و تا فوتبالش را در سطح بالاتري قرار بدهد. من قبل از آمدن به ايران در صحبتي كه با آقاي بلاژويچ داشتم ايشان مرا تشويق كرد كه بيايم.

- خود شما دليل آمدنتان به ايران انگيزه مالي بوده يا كه نه انگيزه پيشرفت يا بازگشت؟

* اگر پيشنهادي از تيمي با پيشينه و سنت تاريخي بزرگ مثل پرسپوليس دريافت شود اين پيشنهاد بسيار خوب اول سبك سنگين مي شود و نمي شود ردش كرد. به طور قطع در چارچوب اين انگيزه يك تيم خوب مسأله مالي هم به شكلي مطرح شد كه من خودم هم فكر مي كنم شايسته اش هستم ... البته اين پيشنهاد كمي دير رسيد اما من با اشتياق بزرگي آمدم . البته الان دارم مي بينم كه اينجا صبر وجود ندارد و فوراً هم انتظار كسب نتيجه دارند. با توجه به اينكه ده روز قبل از شروع ليگ آمدم همه تلاشم اين بود كه هر چه سريع تر نتايج لازم را كسب كنيم ولي به آن نتايج نرسيديم و من هم آگاهم...با اين حال مطمئنم كه در مسير خوبي قرار داريم و اميدوارم كه بالاخره نتيجه هم از راه برسد.

بازيكنان جديد براي درك خواسته پرسپوليس زمان لازم دارند

- چيزي كه از پرسپوليس در شروع مجدد ليگ مي شود ديد پيشرفت است. يكي از بازيكنان صبا عقيده داشت پرسپوليس تيمي با بازيكنان متوسط است كه مربي خيلي بهتري دارد. تيمي كه ستاره ندارد اما از كارهاي تركيبي مي شد فهميد كه مشخصاً امضاء مربي پاي تيم است.

* من خوشحالم از كساني كه مي فهمند. من خودم شخصاً معتقدم به آن سطحي كه بايد نرسيديم ولي يك پيشرفت محسوس هست. وقتي نگاه مي كنيم كه 15 بازيكن تازه وارد شده اند از محيط هاي مختلف به تيم ملحق شده اند نياز به زمان بود كه يك مقدار عادت كنند و تطبيق پيدا كنند به نحوه كار من و همچنين درخواست هاي پرسپوليس.توقع در اين تيم درخواست هاي بسيار بزرگي اند. اين واقعيتي است كه پرسپوليس در هر فصل كانديدايي ست كه براي قهرماني. اين را بايد در نظر داشت كه بازيكنان جديد از تيم هايي آمده اند كه هدف قهرماني را تجربه نكرده اند و زندگي نكرده اند با اين هدف. اما اينجا در پرسپوليس در تهراني كه متروپل است و 13ـ12ميليون نفر جمعيت دارد انتظار به طبع خيلي بزرگتر است، خود اين يك روند است، يعني روند تطابق بازيكن ها. من باور دارم وقتي اين فصل بگذرد تازه اين بازيكن ها مي توانند در چنين روند ساختاري رواني نتايج خوب را كسب كنند.

*خودشما با اين توقع آشنا بوديد؟

- خود من بازيكن بودم در دو باشگاه بزرگ كرواسي ولي من در همان محيط رشد كردم و خواسته باشگاه را مي دانستم.همانطور كه بازيكن هايي كه از ابتدا در پرسپوليس هستند راحت تر مي توانند با اين مسأله كنار بيايند و بازيكن هايي كه تازه آمدند بايد آنها را تعقيب كنند. من هنوز كه هنوزاست متأسفم از اينكه دير به تيم آمدم. من اصلا از پرسپوليس راضي نيستم چون معتقدم عليرغم همه اين سختي هايي كه داشتيم يكسري امتيازها را فقط بخاطر اشتباهات بچه گانه از دست داديم. مثلا 9 تساوي كه نمي شود گفت در آن مسابقات نمي شد به پيروزي برسيم اما با اشتباهات ساده لوحانه قمار كرديم يا آنها را هديه كرديم به حريفي كه آمد اينجا.

- اين مشكل در دور برگشت هم بوده. بازي سپاهان و مسابقه استقلال اهواز و همين صبا همينقدر به پيروزي نزديك بوديد و نبرديد.

* اين شايد همان ساختار ساخته نشده در بازيكن هاي ماست، مثلا مقابل سپاهان ما حتي فرصت داشتيم ببريم و با پنالتي ها بهشان گل بزنيم اما موفق نشديم. اين دو پنالتي فقط يك آماده سازي انفرادي لازم داشت كه از آن دور بوديم.

بازيكناني كه به تعهدشان عمل نمي كنند

- در حال حاضر خيلي انتقاد مي شود از فوتبال ايران كه كيفيتش آمده پايين، اما ما مشكلات ديگري داريم كه اين را باعث شده... اول مسأله رسانه هاست كه به هيچكس اجازه كار نمي دهند و در واقع هر كس مي خواهد اينجا كار كند تحت فشار است. حتي آدم هاي بسيار موفق در فوتبال ايران مثلا امير قلعه نويي. يعني ما اغلب با آدم هاي شكست خورده و پيروز به يك شكل برخورد مي كنيم. دومين مسأله بازيكن هاي با شخصيت با كاراكتر و بزرگ مثل علي دايي مثل علي كريمي مثل مهدي مهدوي كياست كه فعلاً در فوتبال ايران بسيار كم داريم.

* بازيكنان را از كودكي بايد عادت داد، به يك آگاهي، يك روح پيروزمندانه در واقع بعد آگاهي حرفه اي گري. درست كه فوتبال يك تجارت است اما يك شغل بسيار مسئولانه ا ست و بازيكن شما بايد از لحاظ شخصيتي بتواند اين را بپذيرد و نتيجه را بدهد به باشگاه و تيمي كه دارد در آن بازي مي كند. هر كسي كه دوست دارد يك سابقه موفقيت آميز داشته باشد اما براي اينكه موفق شود نياز به ايثارگري بسيار بزرگي دارد. درست است كه احساسات هم حضور دارند ولي يك فوتباليست هرگز نبايد تسليم شود. يعني نبايد در برابر احساسات نوسان نشان بدهند و به خودشان بگويند تا زماني كه من اينجا هستم مسئولم. در اينجا هر كس نيمكت نشين مي شود فوراً اميد از دست مي دهد، متزلزل مي شود ... درحاليكه اين مسأله بايد تحريكش كند.

- اما برعكس اين قضيه اتفاق مي افتد!

* اگر بشود از كودكي اين نكات را ياد بازيكن داد اين مشكلات به مراتب كم مي شود. بسيار ساده ست. زمان امضاء قرارداد باشگاه به تعهداتش عمل مي كند، بازيكن مي گويد اين را مي خواهم،آن را مي خواهم ... قراردادم اينه، آپارتمانم اينه ... و وقت مسابقه نوبت بازيكن است كه به تعهداتش عمل كند.

 دايي يك الگوست

- در واقع هر كسي براي خودش مبارزه مي كند، براي اينكه در آينده پول بيشتري به دست بياورد و بتواند موفقيت هايي را كسب كند ولي اين حس در بازيكن هاي ايراني وجود ندارد و در واقع بيشتر بخاطر اينكه موقعيت زود قانعشان مي كند. ما يك بازيكني داشتيم به نام علي بداوي، وقتي با تيم ملي در بازي هاي آسيايي پوسان قهرمان شد به او ماشين و تلويزيون دادند و او گفت: من همه چيز دارم و ديگر فوتبال بازي نمي كنم!

*(مي خندد...) مثال جالبي است. در حالي كه بعد از يك موفقيت در واقع مسابقه تازه آغاز شده. تأكيد مي كنم كه از تعقيب فوتبال ايران يك علي دايي داريم و علي كريمي، كريم باقري، مهدوي كيا، نكونام و شجاعي را. اين ها چهره هايي هستند كه بايد به عنوان مدل براي جوان ها ازشان استفاده كنيم، كه جوان ها را سوق داد به آن سمت كه بازيكن جوان بگويد من هم در آينده مي توانم مثل آنها باشم. من فكر مي كنم بايد در اين مسير كار كرد.

 - در واقع شايد اين يك مشكل فكري و فرهنگي ست يا حاصل عملكرد مربي ها و رسانه هاست؟

* من فرهنگ را زياد مقصر مي دانم، ذهنيت شايد ولي ذهنيت هميشه قابل تغييراست. اين مسأله اي ست انفرادي آيا در كشتي شما يكي از حرف هاي اول دنيا را نمي زنيد؟ آيا بستكبال شما نرفتند به اوج جهان خودشان را نزديك مي كنند ... يعني كه مي شود.

 - شما به عنوان سرمربي پرسپوليس چقدر تلاش مي كنيد كه ذهن بازيكن ها را براي بزرگ شدن آماده كنيد و اصلا فرصتش هست؟

* اين در من وجود دارد و مي خواهم كه اصلاح كنم. اما مسأله اين است بازيكن چقدر خودش را عوض مي كند و چقدر مي خواهد اين مسأله را بپذيرد. من معتقدم همه بازيكن ها مي توانند از اين بيشتر خودشان را نشان بدهند و مي توانند در خودشان و در نحوه برخوردشان تغيير ايجاد كنند.

 - در بازيكن هاي پرسپوليس كداميك عملكردش براي شما راضي كننده ست؟ و فكر مي كنيد اين روحيه را دارد؟

* نمي خواهم الان تفكيك كنم اما فكر مي كنم كم و بيش همه بازيكن هايي كه در كادر هستند يكسري از پيشنهادات من را پذيرفته اند. بازيكن هايي هستند كه بيشتر بايد آنها را آگاه كرد و به آنها اين ديدگاه را داد كه خود را اصلاح كنند و بازيكن هايي هستند كه اين ديدگاه را دارند و بايد آنها را از خواب بيدار كرد و به طور قطع اين به كيفيت آنها خواهد افزود.

 وقتي آرفي، آرفي شد

- الان حسين بادامكي بهتر از 3 سال گذشته خودش بازي مي كند، الان ابراهيم شكوري كه بازيكن بيست و هفتم تيم بود الان در تركيب ثابت تيم در حال بازي كردنه و سپهر حيدري خيلي بهتر از خودش و شبيه اون دوراني كه در ذوب آهن بود بازي مي كند و اشپيتيم آرفي در دو بازي كه بازي كرده كيفيتش را نشان داده. من اين اسامي به ذهنم مي آيد و شايد محمد منصوري و به نظر من مهدي شيري وقتي كه بازي مي كند.

* بله ... به جز اين ها فكر كنم باقريها، بسيار خوب خودش را نگه داشته در فرم و با سپهر حيدري الان و در اين بخش فصل بسيار ثبات دارند به خط دفاعي و بقيه هم همان هايي هستند كه شما گفتيد. من قبول دارم كه اين ها پيشرفت داشته اند. اين همان نكته اي ست كه در آغاز صحبتم عرض كردم كه بايد ديد اين بازيكنان از كدام محيط آورده شدند.

من آرفي را نديده بودم، همه گفتند كه گلزن است. ولي من در تمرين و بعضي مسابقات آغاز فصل كه مي گذاشتمش ،تصويري از او را به عنوان گلزن برتر نديدم ولي با تغيير شكل تمريناتش و وقتي ذهنش را تغيير داد، دارد آرام آرام مي رسد به آن چيزي كه من مي خواهم. بله او 18 گل در تيم قبلي اش زده اما مي بينم كه در اين باشگاه نمي تواند اما خدا را شكر حالا آرام آرام دارد تبديل مي شود به همان ... پرسپوليس هميشه قهرمان است و يكي از بزرگترين تيم هاي آسياست اينجا اون تفاوت هاست. بايد روندي رو عبور كند ازش و خودش رو نزديك كند به شخصيتي كه دارند، آرفي با اراده برخوردش نسبت به تمرينات ، بالاخره خودش را پيدا كرده و شروع كرد به اصلاح كردن خودش. به اين خاطر در اين مسابقاتي كه ما انجام مي دهيم تازه دارد به آن حدي مي رسد كه پرسپوليس مي خواهد ولي به نظر من باز هم از اين بايد بهتر باشد و مي تواند كه بهتر باشد. فوتبال و در كل ورزش به همين شكل است كه مدام بايد بهتر و بهتر شد . من اميدوارم اين بازيكنان كه شما نام برديد كه پيشرفت كرده اند باز هم با تمرينات و مسابقاتي كه خواهند داشت به سطحي برسند كه پرسپوليس مي خواهد و واقعاً سزاوارش است.

 مدير باشگاه بايد حمايت كند

-اين در واقع مستلزم حسن نيت مديران پرسپوليس هم هست و متأسفانه در پرسپوليس و تيم ملي همه مربيان با نتايجشان ارزيابي شده اند.

* مي دانم كه اينجا فشاري وجود دارد از نظر كسب نتيجه و اين بستگي دارد به نظراتي كه واقعاً دارند باشگاه را اداره مي كند و اينكه چقدر صبر دارند. اصلا مهم نيست كه من باشم اينجا، من نباشم يا ديگري باشد جاي من. بلكه مهم اين است كه از نظر آن هرم يعني رييس باشگاه بتوانند حمايت بكنند مربي را و تيم را در جهت خلق كردن... بازي و نتيجه يك روند است، ما تعداد زيادي از اين مي توانيم مثال بزنيم، رئال مادريد بهترين بازيكن هاي جهان را جمع آوري كرد ولي نتيجه را كسب نمي كرد ـ و تازه دارد كسب مي كند.

حتي دربارسلونا گوارديولا در ابتدا در آستانه اخراج بود.

بارسلونا به برنامه مربي اعتقاد داشت... اين كيفيت نياز به زمان دارد.

كاشاني هم زير فشار است

- ما يك مشكل تاريخي داريم كه آقاي قطبي هم الان در تيم ملي دارد. موقعي كه برانكو كارش را با تيم ملي شروع كرد كه رضا (چلنگر) به عنوان شاهد اصلي دوران برانكو حضور داشته. برانكو يكسال تيم را آرام آرام جوان كرد، ولي موقعي كه مي خواست وارد مسابقات بشود آنقدر فشار زياد شد كه حد نداشت. گفتند بايد ورش داريد و ... اما او رفت و تيم را قهرمان كرد و به نتيجه رسيد ولي وقتي برگشت قراردادش تمديد نشد! مي خواهم بگويم در فوتبال ايران از اين اتفاقات زياد مي افتد. من فكر مي كنم وظيفه رسانه هاست كه اين نكات را به مردم بگويند اما رسانه ها از مردم احساساتي ترند و اين مسأله بزرگ ماست.

* حق با شماست. به نظر من نياز هست به يك مدت زماني كه بگذرد، حتي يك فصل آنوقت مي توانيم بيايم اهداف بزرگي را قرار بديم پيش روي مربي. آن وقت است كه مي شود اعمال فشار كرد. من بايد عرض كنم جناب آقاي كاشاني حمايتي بي حد از من مي كند ولي خود ايشان از طريق ساختارهايي زيرفشار هستند .چون ايشان آمدند يكسري اصلاح ايجاد كنند در نحوه نقص هايي كه در اول كار وجود داشته.درواقع به ايشان هم بايد زمان داده بشود يعني هم به مدير هم به مربي و هم به نفرات ...

- ما صادقانه اميدوار بوديم كه با يكي، دو نتيجه شرايط و فضا به سمتي برود كه آقاي كرانچار را داشته باشيم چرا كه حضور ايشان به سود فوتبال ماست. من مي خواهم يك مثال بزنم بازي سپاهان كه تيم صدرنشين ماست و در واقع تيم با كيفيت فوتبال ايران محسوب مي شود اما پرسپوليس با يك يار كمتر با يك تغيير تاكتيكي اين تيم را تحت تأثير قرارداد و به نظرم اگر آن پنالتي هدر نمي رفت و روحيه تيم افت نمي كرد پرسپوليس بازي را مي برد در واقع اينجاست كه كيفيت مربي خودش را نشان داد و راجع به اينجا بايد صحبت كرد نه راجع به نتيجه اي كه آخر بازي به دست آمده ...

* نتيجه هميشه خودش را در طرح اول قرار مي دهد و كيفيت و نحوه بازي در طرح دوم قرار مي گيرد. من خودم شخصاً در پي اين هستم كه سعي كنيم با بازي خوبمان به نتيجه برسيم. من شخصاً معتقدم كه سازماندهي بازي و كيفيتش مهمتر از نتيجه است و نتيجه بالاخره از راه مي رسد الان كار خيلي راحت تر است. نكته مهم اين است كه ما يك جمعيت هوادار را در اختيار داريم كه در كنار تيم دارند صبر نشان مي دهند. من اميدوارم كه از بازي ذوب آهن بعد از اين وقفه يك رضايت كلي فراهم شود.

من علي كريمي و پژمان نوري را مي خواستم

- پرسپوليس الان تيمي ست كه باري 4 نفر جلو بازيكن هاي زيادي دارد، بازيكن هاي مشابه زياد دارد و در عوض در هافبك دفاعي حتي يك بازيكن استاندارد ندارد، حتي يك نفر مثلا عادل كلاه كج كه به عنوان هافبك دفاعي به اين تيم آمده ولي او هم مي خواهد قهرمان باشد و برود جلو و گل بزند و خلاصه بازيكني نيست كه بازي ساده انجام بده و اين مشكل خيلي بزرگي براي شماست ...

*(مي خندد) نحوه انتخاب در آوردن بازيكن ها يك بخشي از روند ست. چرا كه مربي مي داند كه چه نياز دارد، همانطور كه شما گفتيد در برخي جايگاه ها و پست ها به شدت با ترافيك مواجه ايم. من عرض مي كنم اگر بازيكن هايي را كه رها كردند را داشتيم بسيار به كار تيم و من مي آمدند و من دارم مي بينم آن بازيكن ها را كه مثلا در تراكتور خيلي خوب دارند بازي مي كنند يا علي كريمي و پژمان نوري ... من اصلا نمي خواهم ارزش هاي بازيكناني كه آورده شدند رادست كم بگيرم اما وقتي تيم نگاه مي كني به نوري يا علي كريمي آنها در واقع جوركش تيم شان اند. علي كريمي تا به حال 11 گل زده، فكر كنيد با آن 11 گل و با شخصيتش در تيم چه تيمي مي داشتيم. مي دانم بعضي ها مي گويند علي كريمي آدم احساسي است. بله درست است، چرا كه آدم بزرگي است، اصلا يك چنين شكلي از علي كريمي براي پرسپوليس مورد نيازاست و هر مربي كه شخصيت اين چنين را داشته باشد بلدست با اين بازيكن چگونه برخورد كند ...اما حيف كه من در زمان بسته شدن تيم حضور نداشتم.

- اشتباه خود ايشان شما بوده كه در واقع شايد نبايد تيمي را كه مديرعامل بسته بود، مي پذيرفتند!

* توافق بر اين بود كه در طول مسابقات ليگ نيازهم به تغيير بازيكن و هم زمان براي ايجاد تيم خواهيم داشت اما ديدم آن توافق به سرعت به كنار گذاشته شد و فشار اعمال شد فقط براي كسب نتيجه. ...البته من مي پذيريم كه در اين موضوع نقش خودم را دارم و اين را به گردن مي گيرم!

عادل و تياگو ، سرمايه هاي پرسپوليس در هافبك دفاعي

- سال گذشته پرسپوليس مازيار زارع و پژمان نوري را در هافبك دفاعي داشت كه بازي مازيار زارع كارهايي را كه از او مي خواستند خيلي درست انجام نمي داد و افشين قطبي مجبور بود از مجتبي شيري يا بازيكن هاي ديگر در هافبك دفاعي استفاده كند و خيلي ناراحت بود كه چرا فرزاد آشوبي از اين تيم رفته. اتفاقي كه امسال افتاد اين بود كه هم مازيار زارع و هم پژمان نوري رفتند و فرزاد آشوبي هم نيامد! راه حلي كه براي پست هافبك دفاعي وجود دارد چيست؟

* ما سعي كرديم از طريق عادل و تياگو اين راه حل را پيدا كنيم، عادل بازيكن خوبي است و صاحب كيفيت . اما او مشكلاتي در رابطه با نظام وظيفه داشت و اردوي آماده سازي را نتوانست به شكل مستمرانه با ما پشت سربگذارد. ضمنا عادل استمرار در مسابقات را نداشته و هنوز كه هنوز است آن نفري نشده است كه بتواند بار اين پست را بدوش بكشد. اما اين مسأله هم با كيفيت و با تمرينات خوب و فشاري كه روي خودش بياورد اتفاق خواهد افتاد .كلاه كج هم به لحاظ جسماني و هم به لحاظ تكنيكي و تاكتيكي بايد بهتر از اين باشد....به جز عادل ما تياگو را هم داريم. البته من فكر مي كنم عادل فقط به درد دفاع نمي خورد و مي تواند در هافبك هجومي هم مفيد باشد . ولي براي اينكه بتوانم در هر دو پست ازش استفاده كنم، او بايد دوره اي از تمرينات بسيار پرثمر را پشت سربگذارد .پيشنهاد من اين است كه كمي صبر نشان بدهد.

- اما متأسفانه او نشسته و غر مي زند...

* او الان مشغول جنگ با خودش است چون به اينجا آمده، آورده شده، با يك نام بزرگ و همه در موردش صحبت كردند كه عادل كلاه كج اين خواهد شد و آن خواهد شد ، در حالي كه حداقل نمايش را از خودش داشته ... ولي عادل كيفيتش را دارد و بايد خودش را تغيير شكل دهد و اين به اراده اش برمي گردد. من چند بار با او گفت وگو كرده ام و درخواست هايم را با او مطرح كرده ام اگر او درخواست هايم را بپذيرد بسيار زياد مورد استفاده قرار خواهد گرفت ولي در حال حاضر تياگو از او اولويت بيشتري دارد. تياگو در ليگ پرتغال بازي كرده و صاحب تجربه است. اين را هم درنظر داشته باشيم كه عادل هنوز در روند ساختاري به سرمي برد او تازه 24 ساله است.

بادامكي حرف نزد ،تمرين كرد

- خداراشكر حسين بادامكي ديگر هافبك دفاعي نيست!

* حسين بادامكي يك مثال مهم در تيم ماست.بازيكني كه واقعاً مشكلات عديده رواني داشت. او انتقادات تماشاگران را نمي پذيرفت. از لحاظ رواني من با تمام متدهايي كه داشتم سعي كردم با او صحبت كنم و فقط به يمن شخصيتش و اراده اش دوباره موفق شد كه اين بحران را پشت سر بگذارد و حالا بازيكني ست كه بسيار حائز اهميت است در بازي ما. او صاحب شخصيت است و اراده لازم را دارد و اين پيروزي شخص خودش است... حسين دوباره موفق شد هوادار جذب كند براي خودش ولي چگونه؟ با بازي هاي خوبش و با برخورد صحيح خودش ، نه با حرف زدن!

هيچ مربي اي خودش را از بازيكن خوب محروم نمي كند

- الان عادل احساس مي كند كه حقش در پرسپوليس خورده مي شود شما با او مشكل داريد، يك همچنين حرف هايي مي زند ...

- ببنيد من از 10 سالگي در فوتبال بزرگ شدم. مربیان با سواد داشتم و بعد خودم مربی شدم، هیچ مربی اي حاضر نیست خدمات یک بازیکن با کیفیت را از دست بدهد. من شخصاً هیچ مسأله ای با او ندارم و فقط می خواهم تحریک و اصلاحش کنم اما برخی نفرات یکسری جوانب بد در خودشان دارند . همه ما از راه کسب نتیجه زندگی می کنیم و من می خواهم آن نتیجه کسب شود ولی همین طور دوست دارم اصلاحاتی را هم در بازیکنان ببینم.، فقط با تفاهم و صبر می شود به این هدف رسيد. هر بازیکنی اگر واقعاً اینطوری فکر کنه که من با او مشکل دارم یا در مسیر غلط به سرمی برد ...

كاري كه براي خليلي كردم

- درمورد خليلي هم اين سوءتفاهم وجود داشت.

* خلیلی ... با آمدن من اولا که غایب بود بخاطر مصدومیت بسیار شدیدی که پشت سرگذاشته بود. در اردوی آماده سازی که اصلا شرکت نکرد. لیگ را آغاز کردیم دوباره مصدوم شد. بهش گفتم عجله نکن پسر. برای اینکه کیفیت خودت را نشان بدهی و بازگردی به وضعیتی که قبل از مصدومیت داشتی باید یک دوره دو تا سه ماهه را با تمرینات بسیار خوب پشت سربگذاری و خودت را باید قربانی کنی که برسی به ما و من راضی هستم از او. او یک گلزن است که به لحاظ فوتبالی زیاد کار نمی کند ولی بسیار خطرناک است، همکاری بسیار خوبی نشان می دهد و بلد است خودش را کجا قرار بدهد و ضربات بسیار خوبی هم دارد و سرمربی تیم ملی هم او را می پسندد .اما نیاز به 3 ماه کار بود که او برگردد. همه انتقاد می کردند که تو با او مشکلات شخصی داری، می گفتم چه مشکلی؟! من از تجربه خودم می دونم یعنی چه برگشتن بازیکن بعد از مصدومیت سنگین زانو. من این را از تجربه ام می دانم هیچ کار دیگری هم نکردم مگر اینکه كمك کنم تا برسد به آن وضعیت مورد نیاز من و بتواند توانایی هایش را نشان دهد و این مقرون به صرفه بود که منتظرش باشیم.

- آن ضربه ای که خلیلی در پاس زد و به تیر دروازه حریف خورد ما تقریباً هیچ بازیکنی نداریم که بتواند به آن شکل توپ را روی پایش سوار کند.

* عرض می کنم او نیاز به زمان کم و فضای کوچکی دارد که ضربه اش را وارد دروازه کند و برای اینکه برسد به این زمان و فضا، باید آماده شود. فقط با بازگشت او از اردوی دبی به این طرف یکسری موقعیت هایی را ایجاد کردیم برای او که دوباره گلزن بشود و اين در شرايطي است كه آرفی را هم دوباره به دست آوردیم.

پرسپوليس مثل ميلان و منچستر

- از حالا به بعد 2ـ4ـ4 بازی خواهید کرد؟

* بله. با چهار نفر وسط به شکل لوزی(الماس)

- می خواهم سوال کنم که پرسپولیس در تاریخش یک تیم هجومی ست. یعنی از لحاظ فرهنگی همیشه تیمی را بیاد می آورد که تا داور سوت را می زد به سرعت می ریختند به سمت دروازه حریف. حالا سوال من این است که پرسپولیس آقای کرانچار اگر در عالی ترین شکل خودش قرار بگیرد یک تیم تهاجمی خواهد بود که می خواهد مدام روی دروازه حریف توپ بریزد یا تیمی که می خواهد فرصت طلب باشد و آرام آرام به دروازه حریف نزدیک شود؟

* ما همیشه تمایل داریم که تهاجمی باشیم. هیچ وقت فرصت طلبانه نرفته ایم که با یک ضدحمله فرصت درست کنیم و کار را تمام کنیم. ما می خواهیم سازماندهی بازی را به دست بگیریم و سلطه را به دست بگیریم و فشاراعمال کنیم به حریف. ما سعی می کنیم شیوه بازیمان را به یکسان سازی برسانیم هم در شهرستان و هم در تهران و می توانیم این کار را انجام دهیم چرا که فکر می کنم پرسپولیس، کیفیتش در سطح بالایی از همه تیم ها قرار دارد و این توانایی را دارد که هر کجا بازی می کند چه در تهران و شهرستان، به لحاظ هجومی سلطه داشته باشد. شاید در برخی از نکات برابر سپاهان، استقلال و ذوب آهن نقشه های تاکتیکی داریم که کمین می زنیم به حریف ولی نه اینکه همیشه منتظر حمله مستقیم یا ضدحمله باشیم، ما می خواهیم حریف را غافلگیر کنیم ولی وقتی نگاه کنیم خواستم بگم که همه تیم های بزرگ سعی می کنند با سلطه خودشان را به حریفانشان تحمیل کنند. بارسلونا، رئال مادرید، بایرن، میلان، منچستر، اینتر، آرسنال و چلسی، همه شان تمایل به بازی تهاجمی دارند.

 حوار مثل گاو نه من شير!

- می خواهيم به بحثي بپردازم که بیشترین مشکلات و حاشیه های پرسپولیس هم از همانجاست بخاطر اینکه بازیکن های زیادی داشته. ظاهراً محمد منصوری الان هافبک چپ است و تیاگو در هافبک دفاعی و راست حسین بادامکی و بعد شما یک پست جلو دارید که یک عالمه بازیکن دوست دارند در آن بازی کنند: کریم، شیری، بائو، حوارمحمد و حتي پروين و زارعي...

* حوار که دیگر نیست. متأسفم از اینکه حوار یک همچنین برخوردی را ایجاد کرد در رابطه اش با باشگاه، بازیکن ها و دست اندرکاران. به طور قطع او دارای کیفتی است ولی بدون حوار هم هم می شود و باید بشود.

 - ولي ظاهرا رفتن حوار و وسلی از دردسرها کم کرده، یک مقدار بخاطر اینکه خیلی بازیکن ها داشتیم که شبیه هم بودند.

* من باید بگم حوار دو ماه در آمدنش به تیم تأخیر داشت. چند تا مسابقه انجام داد .من اصلا نمی خواهم کیفیتش را زیر سوال ببرم، او بازیکنی بود که از کیفیت بسیار بالایی برخورددار بود، وسلی هم همینطور اما او هم فیکس نبود، دو تا گل زد شاید هم سه تا اما این حق را نداشتند که این گونه برخورد کنند. می خواهم عرض کنم که ما با رفتن آنها چیز زیادی از دست ندادیم و همانطور که شما به درستی گفتید رفتن آنها یکسری فشارها را برداشت از روی بعضی از پست ها. وسلی را مقایسه کنید با زارع یا نوروزی من حتی فکر می کنم زارع و نوروزی اولویت داشتند به وسلی و من به این دو ایمان دارم و هنوز که هنوز است این دو در ترکیب من هستند. حوار فقط وقتی در فرم تاپش بود می توانست بازیکنی در این پست باشد و همینطور مهدی شیری و کریم هم از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند و بائو اگر یکسری مسائل را اصلاح کند در خودش از هیچکس ضعیف تر نیست

 - کریم باقری چطور؟

* شخصیت كريم به مراتب قوی تر از ملا محمد است و کیفیتش هم بهتر است که با 37 سال سنش هنوز دارد آن کیفیت را ارائه می دهد. ما یک ضرب المثل کروات داریم كه مي گويند تأسف نخورید اگر برای گاوی که 9 من شیر را با پاش بریزد روی زمین!

دیدگاه شخصی من این است که پرسپولیس بازیکن های تکنیکی زیادی در این پست دارد اما بازیکنی مناسب تر است که قدرت پاسوری بالاتری داشته باشد و ارسال توپ بین بقیه ...

 - فکر می کنم او فقط مهدی شیری ست ولی مهدی شیری هم کند است.

* (مي خندد) بله.

 كريم و شيري ، طراحان بازي

- به نظر می رسد چند بازیکن را باید با هم قاطی کرد، ولی شاید باز مهدی شیری آن عنصري را كه با خودش به بازی پرسپولیس آورد، شاید بقیه نمی آورند.

- چرا. کریم می تواند. او ساده تره بازي مي كند و ایده هاش و خلاقیتش سرعتی تر است . آنچه که دارد جا به جایی های خوب، سرزنی ها و شوت زنی های خطرناک در داخل و خارج جریمه حریف و اينكه خودش را مي رساند به شانس گلزني. برخلاف شيري كه بيشتر دوست داره توزيع توپ بكند و خلاقيت به خرج بدهد و به همين خاطر همانطور كه شما فرموديد بخاطر همان آهستگي اش يكسري درگيري ها را از دست مي دهد و يكسري ايده ها را كه در ذهنش دارد ولي نمي تواند پياده كند ولي كريم به عنوان يك توزيع كننده توپ خيلي هدفمند است چون هميشه با پاس اول و دومش تمركز حواس حريف را مي گيرد و فكر حريف را مشغول خودش مي كند و آنها اصلا حق ندارند او را در آن پست آزاد بگذارند.

 - ولي وقتي كريم و شيري با هم بازي كنند آنوقت شما دو بازيكني داريد كه خيلي درگير نمي شوند .همينطور در خط حمله خليلي كه خيلي در پرس تيمي مشاركت نمي كند...

* همه ما مي دانيم كه از نظر بيولوژيك كريم با 37 سال سن نمي تواند به اندازه يك جوان اثرگذار باشد ولي كيفيت و ظرفيتي كه دارد ما حداكثر استفاده را ازش مي كنيم. اون خودش هم آگاه است و يك حرفه اي واقعي . بسيار خوب تشخيص مي دهد اين موقعيت را و وقتي خودش تشخيص مي دهد هنگامي كه ديگر نمي تواند درخواست تعويض مي كند و اين تعويض فقط مشروط به ظرفيت خود كريم است اما حضورش در تيم بسيار حائز اهميته ... من مدام از الگوها ياد مي كنم از علي كريمي، مهدوي كيا، قبل تر از آنها كريم است كه يك همچنين شخصيتي دارد چون اگر غير از اين بود قطعاً موفق نمي شد اينجا جوان هاي ما و بازيكنان ما بايد او را به عنوان الگو داشته باشند. هر كس خصوصيات خودش را دارد و زياد خوب نيست كپي كردن اما نگاه كردن به سابقه و آماركريم مهم است و بايد بايد تبديل شود به يك هدف براي بازيكنان جوان كه خودشان را برسانند به آن سطح نه اينكه تا صاحب يك ماشين شدند. يا يك دست كت و شلوار بگويند حالا ديگر مشهور شدم و ديگر بي خيال! و دست از تلاش بكشند.

- شايد از كريم به عنوان يك موج دوم شايد بشود ازش استفاده كرد درنيمه دوم و به عنوان يك نيروي جديد هر چند ظاهراً كريم هر وقت در نيمه اول و از اول بازي كرده بهتر بوده نه به عنوان بازيكن تعويضي ...

* در اين دو بازي كريم داراي يك چنين وضعيتي بود چرا كه بعد از اردوي دبي يك ماه تمرين را از دست داد با مصدوميتش به طبع به اين ترتيب آمدنش به عنوان بازيكن تعويضي انجام مي شود. او داراي كاريزماست و با آن شخصيت بهتر است از اول بيايد داخل بازي.

 *در مورد محمد منصوري هم سوال مي كنم. او الان سال دوم حضورش در پرسپوليس و تنها در اين دوره است كه داره به صورت فيكس مورد استفاده قرار مي گيرد. قبلا در تيم ابومسلم به عنوان يك جوان خيلي زير نگاه نبوده ا ما الان داره بازي مي كنه و بازيكن خوبي است ولي شايد آن به اندازه اي كه فكر مي كنيم با خودش امتياز نمي آورد. يعني يك بازيكن خوب است نه يك بازيكن ممتاز.

- من هم به عنوان يك بازيكن ممتاز به او نگاه نمي كنم بلكه او در آغاز فصل به خاطر اينكه عضلات بالاي پايش با مشكل موجه شد به مدت 2ماه نبود. بعد وقتي كه سالم شد يك دوره اي از تمرينات برايش قرار دادم كه آرام آرام كيفيتش را به دست بياورد. محمد براي اين نقش كيفيت لازم را دارد پاي چپ خوبي دارد، نفوذ خوبي دارد. من فكر مي كنم كه با اصلاح كار مي تواند بهتر شود در روند مسابقات. حداكثر دامنه كارش را خواهيد ديد. من در ابومسلم نديده امش ولي از بازيش فعلا راضي هستم.

 شيث بايد شيطان را از خودش دور كند

- در بين چهار بازيكن دفاع تركيب سپهر و نبي همان تركيبي بود كه افشين قطبي باهاش قهرمان ليگ شد .جالب اينكه قطبي هم يكسري مسائل داشت با شيث كه منجر به كنار گذاشتن شيث از پرسپوليس شد. شيث بازيكني ست كه تكنيكش خوب است ولي كاراكتر عجيبي دارد. ظاهرا در باشگاه هم دوست دارند كه شيث بازي كند و به همين دليل اينكه اين دو نفر بازي مي كنند به نظرم خيلي تصميم شجاعانه اي ست.

* شيث كلا بازيكن بسيار با كيفيتي ست در اين پست اما بازيكني كه در اين پست بازي مي كند بايد مسئوليت بزرگي را هم احساس كند.اما شيث اثبات كرده كه احساس مسئوليت بالا ندارد. يعني تمايل دارد با يكسري بي مسئوليتي ها دچار اشتباهاتي بشود. اشتباهاتي كه هزينه اش بسيار سنگين است براي ما. وقتي كه بازي خودش رو انجام مي دهد هيچ مشكلي وجود ندارد اما گاها در يكسري كارهاي بي دليل داخل مي شود كه دچار مشكل مي شود و آن اشتباه به شكل كشنده اي نه تنها خودش را تخريب مي كند بلكه تيم را را هم تخريب مي كند. يكي از اين اشتباهات برابر سپاهان بود. در مسابقات قبلي هم از اين اشتباهات داشته من مدام به او تذكر مي دهم، برابر سپاهان قبل از بازي مدام به او تذكر دادم. خيلي هم به او گفتم حق نداري كه بدون تمركز حواس بري بازي كني. تا اون لحظه همه چيز رو به راه و تحت كنترل بود اما او باز يكني استكه از اين اشتباهات خاص دارد در تمرينات با متد صحبت كردن و متد تنبيه در تمرينات، سعي مي كنم اين اشتباهات او را به او يادآور بشوم . او خود بايد بتواند مثل شيطان آنها را از خودش دور كند. فعلا باقري ها و حيدري تا اين لحظه خوب بازي مي كنند و دليلي نيست براي تعويض. ولي ما شيث را نياز داريم ولي او نبايد انگيزه اش را از دست بدهد.

 - نكته خيلي كليدي ست كه او بايد شيطان را از خود دور كند.

* كيفيت بازي شيث بالاست. بسيار بازي خوان است و خوب جايگيري مي كند، از لحاظ تكنيكي بسيار خوبه، مي تواند توپ را با خودش حمل كند. زماني كه او بتونه شيطان رو از خودش دور كند قطعاً مي تواند يك بازيكن واقعي باشد ...

 سپهر، بازيكن قابل اعتماد

- در مورد سپهر .به نظر من كيفيتي كه در اين چند بازي از خودش نشان داده فوق العاده بوده و حتي از دوره اي كه افشين قطبي هم در پرسپوليس بود به اين خوبي بازي نمي كرد. او تبديل به بازيكن كم اشتباهي شده.

* بله، در ضربات ايستگاهي فوق العاده خوب كار مي كند. او قد رو داره، سرزني رو داره در بازي دفاعي بسيار ثمربخش عمل مي كند كه خيلي حائز اهميت است. او همچنين در درگيري ها بسيار محكم پيروز هر درگيري و سرزني شده. در نمايش خلاقيت بازي سريع تر توپ را توزيع مي كنه به سمت جلو و بسيار بسيار در زمين خودي كم اشتباه ظاهر شده و ما الان داراي امنيت شديم در اين نقطه.

 شكوري و محمد؛ويژگي ها و اشكالات

- و راست و چپ؟

* ابراهيم شكوري در دفاع چپ بازي مي كند اما اميدوارم اين مسأله گمراهش نكند، به خودش هم گفتم همانطور كه خيلي منتظر اين فرصت شد كه بياد و فيكس بشود. او بايد ثمربخش ومسئول باشد و اميدوارم باز در فرم خوبش باقي بماند. او مسئولانه برخورد مي كند و اين توانايي رو دارد كه جناح خودش را به حمله ملحق كند.

از محمد هم راضي بودم البته او هر چه به پايان بازي نزديك مي شد بهتر مي شد و من هر چه اصرار مي كردم كه از ابتدا يك سلطه اي از خودش نشون بده اما او در خلال بازي يكسري نوسانات از خودش نشون مي داد. او بسيار چالاكه، از نظر تكنيكي بسيار خوبه. اون هم مي تونه مدام در رفت و آمد باشه.

 - اما پاس نهايي را نمي تواند بدهد.

* او نوسان دارد اما بازيكن خوبي است، به هر حال او هم در محفل ملي پوشان بوده و اگر بتواند پاس نهايي را هم به دست بگيرد بسيار با كيفيت تر ميشه و تكميل تر.

 - محمد بيشتر در حركات طولي موفق است تا در پاس دادن.

* بله، ولي بايد بيشتر اين كار را بكند محمد. از او مي خواهم كه بيشتر به اين مسأله تكيه كند. مثلا بازي با صبا آنقدر فضا داشت كه برود براي نفوذو براي سانتر ... ولي تازه 20 دقيقه آخر خواست كه يك كاري بكند.او در دفاع همه كارها را درست انجام مي دهد اما من بازي رو به جلو مي خواهم از او. ما يك مجتبي شيري را داريم و جلال اكبري كه جايگزين هستند، شيري بازيكن با كيفيتي ست كه مي تواند كاملا تيم را از جناح چپ ببندد در اين لحظه نمي توانم ازش استفاده كنم و اين دو تا اولويت هاي من هستند اما شيري يك حرفه اي واقعيه و تفاهم نشون ميده. تو تمرين هم ok است.

 اكبري، علامت سئوال بزرگ

- و جلال اكبري؟

* او علامت سوال بزرگه براي من، يك معماست. خيلي ازش بيشتر از اين انتظار داشتم چرا كه بازيكن سپاهان بود و آمد به اينجا.

 - ولي در سپاهان 2 سال بود كه ديگر فيكس بازي نمي كرد. جلال بازيكني بود كه بخاطر كاپيتاني درگير بود و ديگر نمي خواستنش. يعني تا پرسپوليس گفت مي خوام گفتند ok.

* من گذشته اش رو نمي دونم اما از زماني كه من اينجا هستم در ابتدا او را در زمين گذاشتم و داشت به درخواست هاي ما جواب مي داد و تا لحظه اخراجش برابر صبا باتري در يك سطح خوبي به سر مي برد. خيلي ساده بعد از آن اخراجي، انگيزه اش براي تمرين از دست رفت نمي دونم در زندگي خصوصي اش چه مي گذره اما ناگهان شروع كرد به افت كردن. از نظر جسماني از نظر انگيزش و شروع كرد به از دست دادن پستش و ما جايگزين كرديمش با مجتبي شيري كه از لحاظ دفاعي بسيار خوب رفتار مي كنه. براي من اين لحظه او (اكبري) يك معماست. هيچ جوري نمي تونم برش گردونم به آغاز فصل و اين مقصر انگيزه ش هست يا مشكل رواني ش يا زندگي خصوصي اش. نمي دونم؟!

درگيري معمارزاده و حقيقي به تيم لطمه زد

- دروازه بان ها؟ اين مشكلي كه با هم دارند و اميدوارم حل شده باشد.

* من هم اميدوارم ولي اصلا نمي دونم چگونه دچار عدم توافق شدند بين همديگر همه جاي دنيا، دو دروازه بان، يا حتي دروازه بان سوم بسيار با هم رفيق هستند. چون جايگاه خاصي دارند.

شايد بخاطر اينكه دروازه بان دوم مي داند دروازه بان دوم است. من تمرين ميلان را ديدم و مثلا مشخص بود ديدا دروازه بان اول است و كالاچ دوم و رفتارشان در تمرين با هم بسيار خوب بود.

من در سابقه خودم دروازه بان ها هميشه با هم رفيق بوده اند و اين طبيعي ست كه يكي هميشه آن يكي را بيشتر هل مي دهد به جلو ولي دومي هميشه بايد آماده باشد كه اولي را زيرفشار نگه دارد اگر اولي ضعيف باشه فوراً دومي مياد جاي اولي. اينجا برعكسه. من اصلا دليلي نمي بينم كه ميثاق را به عنوان يك تقويت آوردند در تيم. بايد با هم رقابت كنند و در سطح بشري و حرفه اي و اين مربي ست كه انتخاب مي كند دروازه بان اول را، نه اينكه بخواهند براي اول شدن با هم درگير شوند چون فقط بي ثباتي مي آورد براي هر دوي اين ها. اميدوارم كه مشكل حل شده باشد.ما با يك آناليز خوب نشانشان داديم كه عدم تمركز حواس آنها و بي ثباتيشان و فرم بي كيفيت تان كه حاصل رابطه بد اين دو نفره شده بود تيم را به جايي رسانده بود كه دچار باخت بشه. اين در واقع همان آگاهي حرفه اي ست كه گفتم اينكه اينگونه نباشد كه بخواهيم رقيبمان را زمين بزنيم تا خودمان موفق شويم. من بايد شخصيت خودم را و فرمم را از طريق تمرين تأمين كنم كه به مربي بقبولونم اون فيكس رو بزاره كنار و از من استفاده كنه.

زارعي خودش را هم گيج مي كند!

- مجتبي زارعي آيا قرار است هافبك چپ يا راست بازي كند ،يا مهاجم؟

* مجتبي زارعي مهاجم است كه با نورزوي در واقع كانديداي نوك حمله هستند. او يك بازيكن واقعاً جالب توجه است و غيرقابل پيش بيني، با سرعت بالايش، با حركاتش.

- ولي در عين حال بازيكن هاي كناري اش را هم گيج مي كند!

* او خودش هم از حركات خودش گيج مي شود، براي همين گفتم غيرقابل پيش بيني ست .در مورد مجتبي بايد بگويم كه كيفيت بازيش زماني رشد پيدا مي كند كه به عنوان تعويضي وارد بازي مي شود . هر تيمي در كادرش بايد بازيكن هايي داشته باشد كه آنها موظفند تغييرات فاحشي را با خودشان به همراه بياورند. بسيار مهم كه اين بازيكن ها انگيزه شان را از دست ندهند. چون تيم من 11نفر نيست 18 نفري است كه من با خودم مي برم و همه را با هم بايد سازماندهي متحدي كرد كه بشود از كلش بهترين راه حل را براي تيم به وجود آورد.

- من از آقاي قطبي سوال كردم كه مثلا چرا هاشم بيك زاده را به تيم ملي دعوت كرده؟ گفتش يكي از دلايش اينه كه وقتي روي نيمكت مي نشيند اذيت نمي كند. اين مشكل خيلي بزرگي است در فوتبال ما 7 نفر هستند وقتي كه بازي نمي كنند فكر مي كنند كه حقي از آنها گرفته شده در حالي كه همانطور كه شما مي گوييد يك تيم 18 نفراست.

* بازيكن ها واقعا بايد انگيزه داشته باشند كه به محض اينكه پايشان را به عنوان بازيكن تعويضي به زمين گذاشتند تغيير ايجاد كنند. من بارها با آنها صحبت كرده ام و سعي كردم اينگونه متقاعدشان كنم با بعضي ها بيشتر موفق بوده ام و با بعضي كمتر. به نظرم نبايد به آنها بربخورد ما مثال هاي زيادي داريم در فوق ستاره هاي جهاني.

 - من مي خوام بگم الان ايگو اين يك مثال است، پدرو ... بازيكن هاي كه كيفيت بسيار بالايي دارند در سطح جهان ...يا بنزما كه به بازي بهش نمي رسد.

* او آگاه است، اصلا موقعيتش را از دست نداده و موظف است به عنوان بازيكن تعويضي با خودش تغيير ايجاد كند داخل تيم ... يا رائول.

 پروين استعدادش را دارد

- در مورد بازيكن هايي كه هستند در اين جمع و كمتر بازي مي كنند مثل محمد پروين، مثل ميثم بائو كه البته بازي مي كند و ظاهراً الان رفته جز بازيكن هاي جانشين و عادل كلاه كج يا سامان آقازماني، شما چه كارمي كنيد تا اينها با اين روحيه وقتي وارد زمين مي شوند تغيير ايجاد كنند.

* من فكر مي كنم براي هر كدام از آنها روشن است كه من چه خواسته هايم دارم و با صحبت هايي كه با اونها انجام دادم من ديدم يك گام كوچكي را كه برداشتند. سامان هيچ مشكلي ندارد و من مي بينم كه هر وقت به عنوان جانشين به بازي مي آيد يا حتي اگر روي سكو بفرستمش، او به لحاظ رواني خيلي قوي ست.

با محمد پروين يك تعدادي صحبت انجام دادم كه واقعا احساس مي كردم مورد نياز است. تا زماني كه او آن لحظه رواني خودش را بتواند تبديل كند به يك افكار خوش بينانه مثبت ، مورد استفاده خواهد بود. بعد از وقفه اولي كه به وجود آمد خيلي آورديمش بالا. در يك مسابقه فقط خيلي خوب بود. مسابقه با مس كرمان من بهش توضيح دادم كه چه چيزي مي خواهم ازش، چه چيزهايي را بايد اصلاح كند و او آرام آرام شروع كرد به اصلاح كردن. در مسابقه با اهواز ازش انتظار داشتم كه يك كيفيت مضاعفي را با خودش به بازي بياورد اما او كاملا غير حرفه اي برخورد كرد و تيم اين قضيه را فوراً خودش حس مي كند. الان دوباره يك گام به عقب برداشته. اما من صبر دارم چرا كه مي شناسمش. او صاحب كيفيت است.

 - اما انگار حواس او به فوتبال نيست.

* در كنار همه اين رفاه زندگي كه خدا بهش داده اگر او تصميم بگيرد براي فوتبال، خدا استعداد را به او داده است. فقط بايد عادت كند كه همه اين ها را بگذارد كنار و خودش را قرباني كند براي كارش. اين شغل اوست. فوتبال يك شغل بسيار جدي است كه از آن زندگي اش را تأمين كند. من اين را ازش مي خواهم و او آرام آرام دارد مي پذيرد.

 - موضوع پدر او هم موضوع مهمي است.

* بله اما به طور قطع محمد بايد خودش عليه اين فشار عمل كند. من اين مثال را در منزل خودم دارم .پسر من همه چيزي كه ايجاد كرد در زندگي اش با كار خودش و با قرباني كردن خودش بوده. عين همين وضعيت. خانواده پروين عين خانواده كرانچار است هيچ فرقي ندارند، نيكو كرانچار هم زندگي برايش از هر جهت فراهم بود از بچگي اش ولي او تصميم گرفت بدون اينكه من يا اعضا خانواده مجبورش كنند. استعدادش را داشت و به آن رسيد ولي خودش كرد

 - اين اتفاق در معدود خانواده هاي فوتبالي افتاده. شايد نيكو استثنا باشد.

* يوهان كرايف هم پسري داشت و بكن باوئر، پسرش به جايي هم رسيد اما خودش دست كشيد، اشتفان بازيكن بوندس ليگا بود.

 - ويژگي او چيست؟

* او محصول مدرسه پرسپوليس است، دوم اينكه پروين اصلا جايش در پرسپوليس است ولي با يك جايگاه فيكس بايد بجنگد با كارش با قرباني دادنش و با استمرار كارش. او بايد به اين آگاهي برسد كه استعدادي كه داره و واقعا بازيكن خوبي است، خيلي مهم است كه هم سرعت دارد و هم چالاكي... ضربات خوبي دارد ولي او فوراً با اهداف كوچك قانع مي شود، فوراً با يكي، دو حركت خودش و يك گلي كه زده ... فكر مي كند همه كار را انجام داده. اما نه، تازه تعهدها و انتظارات بيشتر مي شود و من اين را مي خواهم و فكر مي كنم در مسير خوبي هستيم .

 انتشار گفت وگو با زلاتكو كرانچار، در شرايطي كه 48 ساعت بعد، اين مربي رسماً كار خود را در پرسپوليس از دست داد، خيلي خوشايند نيست، بخصوص كه زلاتكو، در پايان گفت وگو ابراز اميدواري كرد كه حتماً قرارداد 2ساله اش با پرسپوليس به انتها برسد. نكته مهم در اين مصاحبه كه به عقيده سرمربي پرسپوليس تنها مصاحبه فني او در مدت حضورش در ايران بود، اين بود كه به نظر اين مربي مشهور اهل كرواسي با گذشت زمان به تيمش آشنا شده و حالا به اوقات نتيجه گيري نزديك شده بود. جملات او در مورد كليت فوتبال وجزيياتي كه از بازيكنانش مي داد، بدون ترديد در جلسات با مديران باش

لینک کوتاه : https://arteshesorkh.com/p/175
نظرت رو بنویس
از حروف انگلیسی استفاده نکن
در حال حاضر فقط کاربرانی که در سایت ثبت نام کرده باشند میتوانند نظر ثبت کنند.
جهت ثبت نام میتوانید اینجا کلیک نمایید.
اولین نفری باشید که نظرش را ثبت می کند.
بازی های پرسپولیس

0-0

پرسپولیس

سپاهان

چهارشنبه, 12 اردیبهشت
ساعت 19:30

ورزشگاه : آزادی

داور : بیژن حیدری

نظرسنجی

به نظر شما پرسپولیس قهرمان لیگ برتر خواهد شد؟

گلزنان برتر پرسپولیس
نام بازیکن تعداد گل
1 شهاب زاهدی 6
2 گئورگی گولسیانی 5
3 محمدحسین کنعانی‌زادگان 5
4 عیسی آل‌کثیر 4
5 مهدی ترابی 2
6 اوستون ارونوف 2
7 علی نعمتی 1
8 سعید صادقی 1
9 مرتضی پورعلی‌گنجی 1
10 یاسین سلمانی 1
11 محمد عمری 1
12 امید عالیشاه 1
13 نبیل باهویی 1
14 دانیال اسماعیلی‌فر 1
نام بازیکن تعداد گل
1 عیسی آل‌کثیر 3
2 مهدی ترابی 1
3 دانیال اسماعیلی‌فر 1
4 اوستون ارونوف 1
نام بازیکن تعداد گل
1 سعید صادقی 2
2 امید عالیشاه 1
برنامه بازی ها

هفته 25 لیگ برتر

سه‌شنبه, 11 اردیبهشت

شمس آذر 2 - 1 پیکان 18:20

چهارشنبه, 12 اردیبهشت

هوادار 2 - 1 صنعت نفت 17:00
تراکتور 0 - 0 استقلال 17:00
مس رفسنجان 1 - 1 گل گهر 17:45
ذوب آهن 0 - 2 نساجی 18:00
استقلال خوزستان 1 - 1 ملوان 18:15
آلومینیوم 1 - 1 فولاد 18:15
پرسپولیس 0 - 0 سپاهان 19:30

یک هشتم جام حذفی

جمعه, 07 اردیبهشت

آلومینیوم 4(6) - 4(5) پرسپولیس 18:15

هفته 6 لیگ قهرمانان آسیا

سه‌شنبه, 14 آذر

پرسپولیس 1 - 2 الدحیل قطر 19:30
استقلال تاجیکستان 1 - 1 النصر عربستان 21:00
جدول مسابقات
رده نام تیم بازی تفاضل امتیاز
1 استقلال 25 20 54
2 پرسپولیس 25 20 53
3 سپاهان 25 21 46
4 تراکتور 25 12 43
5 ملوان 25 9 39
6 گل گهر 25 7 35
7 شمس آذر 25 4 34
8 ذوب آهن 25 -1 33
9 مس رفسنجان 25 -3 31
10 آلومینیوم 25 -8 30
11 هوادار 25 -6 28
12 پیکان 25 -9 25
13 نساجی 25 -15 22
14 فولاد 25 -19 22
15 استقلال خوزستان 25 -10 21
16 صنعت نفت 25 -22 16
رده نام تیم بازی تفاضل امتیاز
1 النصر عربستان 6 6 14
2 پرسپولیس 6 0 8
3 الدحیل قطر 6 0 7
4 استقلال تاجیکستان 6 -6 3

ارتش سرخ

Perspolis

پرسپولیس

پرسپولیس

پرسپولیس

پرسپولیس

پرسپولیس

هواداران پرسپولیس

هواداران پرسپولیس

باشگاه پرسپولیس

باشگاه پرسپولیس

فوتبال

فوتبال