كرانچار: من بايد پروين را تاييد كنم نه پدرش

زلاتكو كرانچار سرمربى كرواسى در جام جهانى ۲۰۰۶ بى ترديد مطرح ترين نام در بين خارجى هاى ليگ ايران است و در تعطيلات نيم فصل خود را براى ساختن پرسپوليس جديدى آماده مى كند. سرمربى پرسپوليس كمى باهموطنان مشهورش كه به ايران آمده اند تفاوت دارد و هرگز مثل بلاژويچ احساساتى، بوناچيچ عصبانى و برانكو خونسرد نيست. در كنار زمين به نظر مى آيد كه او تركيبى است از سنگ و يخ. برخلاف افشين قطبى هرگز وعده هاى بزرگ نمى دهد و مثل وينكو بگوويچ هم نيست كه زود از كوره در برود. زلاتكو كرانچار متولد ۱۵ نوامبر ۱۹۵۶ در زاگرب، جور ديگرى است.
آرامش در حضور ديگران
سرمربى پرسپوليس از آن دسته مربيانى است كه به ندرت كنترل اعصاب خود را از دست مى دهد. به گفته خودش اين يك خصوصيت ذاتى است و به نوع تربيت و وضعيت خانوادگى او مربوط مى شود: «گاهى اوقات هم لازم شده كه احساساتم را بيرون بريزم اما كلا آرامش را ترجيح مى دهم. دوست دارم با بازيكنانم نيز همين طور برخورد كنم.» زلاتكو كرانچار ادامه دهنده راهى است كه مربيان كروات پيش از او در ايران آغاز كردند. او در مورد تاثيراتى كه هموطنانش بر فوتبال ايران گذاشته اند ، مى گويد: «همه مربيانى كه از كرواسى به ايران آمده اند پيرو مكتب يوگسلاوى بوده اند. اين مكتب از بهترين و پرسابقه ترين مكاتب فوتبال اروپاست. به نظر من فوتبال ايران به سبك يوگسلاو نزديك است چون بازيكنان شما هم تكنيكى هستند و بازى تركيبى هم در همه تيم ها ديده مى شود.» كرانچار همين موضوع را به عنوان يكى از دلايل مهم انتخاب پرسپوليس براى كار مربيگرى برمى شمرد. «من با بلاژويچ و برانكو در مورد حضور در ايران صحبت كردم. آنها اطلاعات خيلى خوبى به من دادند و نگاه مثبت آنها تاثير زيادى در تصميم گيرى من داشت.»
نوسان
نوسان پرسپوليس در نتيجه گيرى حقيقتا بسيارى از هواداران اين تيم را كلافه كرد. درباره دلايل اين همه نتايج غيرعادى قاعدتا كسى بهتر از كرانچار نمى تواند پاسخگو باشد. سرمربى كروات پرسپوليس هم دلايل فنى در اين زمينه ارائه مى كند و هم دلايل كاملا غيرفنى: «من از
۱۲ روز قبل از شروع ليگ به پرسپوليس پيوستم. ۱۵ بازيكن جديد هم به اين تيم اضافه شده بودند. دوره آماده سازى تيم درست انجام نشده بود و بعضى از بازيكنان هم به خاطر وضعيت قراردادهايشان به اردوى نصفه و نيمه تركيه نرفتند. تيمى كه با۶ ، ۷ بازيكن تمرين خود را شروع كند بهتر از اين نمى شود.»
كرانچار مشكلات مربوط به انتقال مفاهيم به بازيكنانش را نيز دليل ديگرى درنتيجه گيرى هاى عجيب و غريب مى داند. ظاهرا سرمربى پرسپوليس در هفته هاى اول مترجم مناسبى نداشته و به همين خاطر در مورد بازيكنان دچار اشتباهاتى شده است؛ «گاهى اوقات حرف هاى من درست ترجمه نمى شد، اين موضوع باعث مى شد كه ذهنيت نادرستى در مورد بعضى از بازيكنان پيدا كنم. خيلى از بازيكنان هم سراغ من مى آمدند و دوباره مفهوم صحبت هايم را از من سوال مى كردند. معلوم بود كه درست متوجه حرف من نمى شدند البته بااضافه شدن چلنگر همه چيز درست شد.»
با اين اوصاف كرانچار نتايج پرسپوليس را نسبت به شرايط سپرى شده خوب ارزيابى مى كند. او معتقد است كه پرسپوليس حداقل
۳ ماه براى رسيدن به شرايط مناسب زمان نياز دارد. در واقع به زعم سرمربى پرسپوليس نبايد در اين فصل انتظار قهرمانى از اين تيم داشت. نكته مهم ديگر اين است كه پرسپوليس هدف بزرگ و مهمى مثل حضور در جام باشگاه هاى آسيا را نيز در سال آينده جست وجو مى كند و اين يعنى اينكه زلاتكو حداقل به يكى از ۳ سكوى اول ليگ چشم دوخته است. فصل آينده را مى توان فصل سرنوشت سازى براى كرانچار در نظر گرفت و به نظر مى آيد مديران پرسپوليس نيز بايد حوصله كافى داشته باشند.« قرارداد من ۲ ساله مشروط است به همين دليل است كه فصل آينده عميق تر فكر مى كنم.»
مديريت
به نظر مى آيد سرمربى پرسپوليس هنوز هم نسبت به برخوردى كه در آخرين روزهاى حضور انصارى  فرد با او شد دل چركين است. با اين اوصاف او هرگز حرف نامنصفانه اى در مورد مدير عامل پيشين پرسپوليس نمى زند؛ «من براى آقاى انصارى فرد احترام ويژه اى قائلم. او همه تلاش خود را براى پرسپوليس به خرج داد اما خب موفق نشد. قاعدتا مدت زيادى از آشنايى ما نگذشته است و من نمى توانم خيلى دقيق در مورد او صحبت كنم اما فكر مى كنم انصارى فرد از اطرافيانش لطمه ديد. آنها موقعيت و جايگاه ايشان را متزلزل كردند، هيات مديره هم حمايتش نكرد بنابراين از پرسپوليس رفت.» از نگاه سرمربى پرسپوليس حبيب كاشانى در موقعيت بهترى نسبت به انصارى فرد قرار دارد:«آقاى كاشانى سابقه قهرمان كردن پرسپوليس را دارد و اطرافيانش هم كارشان را بلدند. صادقانه بگويم كه آقاى كاشانى انگيزه ام را برگرداند و قدرت دوباره اى به من داد. اميدوارم بتوانم پاسخ اعتماد ايشان را بدهم. من به عنوان يك خارجى كه براى اولين بار به ايران آمده ام در چند ملاقات محدود توضيح لازم را از ايشان گرفتم، حالا كاملا توجيه شده ام.» سرمربى پرسپوليس البته اميدوار است كه وضعيت مديريتى تيم ثبات بيشترى پيدا كند چون در اين صورت پرسپوليس بسيار بهتر خواهد شد.
جذب بازيكن
پرسپوليس از امروز برنامه خود را براى استفاده بهينه از تعطيلى نيم فصل در دستور كار قرار خواهد داد. زلاتكو كرانچار كه به زودى
۵۴ ساله مى شود به دنبال جذب چند بازيكن نيز خواهد بود. او به نوعى ليست بازيكنان مازاد را تاييد مى كند و مى گويد: « هدف ما حضور در جام باشگاه هاى آسياست و براى رسيدن به آن نياز به ۲ ، ۳ بازيكن بين المللى داريم البته منظور من از بازيكن بين المللى، بازيكن خارجى نيست بلكه بازيكنان باكيفيتى است كه در بين ايرانى ها نيز وجود دارند.» ظاهرا روى سخن او با على كريمى است كه همچنان مورد علاقه هواداران پرسپوليس است؛ «بله، قطعا على كريمى بازيكن فوق العاده اى است.»
محمد پروين را بايد من تاييد كنم
ماجراهاى حضور محمد پروين در تركيب اصلى تيم و بعد از كنار گذاشتن و تبعيد او به سكوها از داستان هاى مورد علاقه رسانه هاى ورزشى بوده است. كرانچار هرگونه اختلاف و ناراحتى بين خود و محمد پروين را رد مى كند. او معتقد است دليل اصلى بيرون رفتن محمد پروين از تركيب اصلى، كاهش انگيزه و خوب نبودن او در تمرينات است. كرانچار حتى نسبت به واكنش هاى تند و تيز على پروين نيز جا نمى زند و مى گويد: «محمد پروين ربطى به پدرش ندارد. على پروين قطعا بازيكن بسيار بزرگى بوده اما محمد براى بازى كردن هميشه از مربيانش تاييديه گرفته و نه از پدرش.» سابقه آشنايى كرانچار با محمد پروين به دى استراداى اسلواكى مى رسد و چنين به نظر مى آيد كه سرمربى پرسپوليس از حاشيه هاى بسيار محمد آگاه است: «بازى محمد نوسان زيادى داشت. هرچه به او هشدار دادم نپذيرفت. اين خود محمد است كه بايد كيفيت گذشته را به دست بياورد.»
كاهش اعتمادبه نفس
حسين بادامكى هم از جمله بازيكنان پرسپوليس است كه در نيم فصل اول حسابى از گردونه تيم اصلى دور ماند. كرانچار در مورد اختلاف با بادامكى مى گويد: «بد نيست آمار بازى هاى او در فصل گذشته را بياوريد و ببينيد او چند دقيقه براى تيمش بازى كرده. من از بادامكى به عنوان هافبك بازى ساز استفاده كردم تا آزادى عمل كامل داشته باشد. اوايل مطابق انتظار من پيش مى رفت اما از آن روزى كه با هواداران مشكل پيدا كرد بشدت افت كرد.» كرانچار مى گويد كه حتى براى بازگرداندن بادامكى به شرايط قبلى سعى كرده در بازى هاى بيرون از خانه از او استفاده كند اما ظاهرا اعتمادبه نفس او برنگشته است: «مصاحبه هاى اخير او نشان مى دهد كه زير فشار است. خواست او خروج از پرسپوليس است اما من
هيچ مشكلى با او ندارم. خودش اينطور مى خواهد. من نمى دانم چه مشكلى بين او و هواداران پيش آمد.»
ستون تيم
در دوران حضور افشين قطبى در پرسپوليس كريم باقرى در يكى از نقاط اوج حرفه اى اش قرار داشت. اما آقا كريم مدتى  است كه از آن روزهاى فوق العاده دور شده است. شايد به گمان بعضى ها كم بازى كردن باقرى در نيم فصل اول دلايل عجيبى داشته باشد اما كرانچار هرگونه اختلاف با كاپيتان پرسپوليس را گويا رد مى كند و مى گويد: «باقرى دست راست من است چه در زمين و چه بيرون آن. او تا به حال چند گل براى ما زده و بار تيم را به دوش مى كشد. او براى پرسپوليس خيلى اهميت دارد.» كرانچار دليل اصلى كمتر بازى كردن باقرى را مصدوميت هاى پى در پى او مى داند: «او ۲ بار مصدوم شد و
۱۰ روز كنار تيم نبود. اين ۱۰ روز قطعا انرژى زيادى را از او گرفته است. با اين حال مطمئن باشيد كه بازيكنى مثل او بسيار مورد نياز من و هر مربى ديگرى در فوتبال است.»
اسلحه پنهان
محسن خليلى، مهاجم موفق پرسپوليس در ۲ فصل قبل يكى از غايبان بزرگ اين تيم در فصل جارى است. حتى مصاحبه هايى از او به چاپ رسيد كه از وضع موجود ناراضى است اما كرانچار بشدت از مهاجم تيمش حمايت مى كند: «ما كوچك ترين مساله اى با هم نداريم. خليلى دوران طولانى مصدوميت را پشت سر گذاشته و بعد از عمل جراحى قاعدتا زمان مناسبى براى بازگرداندن او لازم است. من از آن دسته از مربيان نيستم كه دائما دست رو شانه بازيكن بگذارم و حرف هاى تكرارى بزنم. يكبار براى او توضيح دادم كه بايد به شرايط ايده آل برسد.» زلاتكو كرانچار در عين حال معتقد است كه محسن خليلى اسلحه پنهانى او براى نيم فصل دوم است. به نظر مى رسد اين تمجيد جانانه مى تواند روحيه مضاعفى به خليلى ببخشد.