لیگ برتر با پرچم برزیل

چه چیزی برای آن ها عذاب آورتر از آنست که در دومین بازی خانگی لیگ دهم نتوانند مقابل پرسپولیس وارد استادیوم تختی آبادان شوند و با تکان دادن پرچم های کشور برزیل و فریاد "آبادان برزیلته" برای علی دایی و تیمش کرکری بخوانند!

در گرمای آبادان که مدت هاست از آسمانش ذرات خاک می بارد و نفس کشیدن را برای ساکنینش مشکل کرده، صعود صنعت نفت به لیگ برتر بهترین بهانه برای خندیدن و فراموشی مشکلات است.

"صنعت نفت" برای آبادانی ها فقط یک تیم فوتبال نیست، بلکه نماد غرور شهری است که از خیلی امکانات اولیه محروم مانده و مردمش بقول ابراهیم قاسمپور "از نفت، فقط بوی آن را می توانند استشمام کنند!

آنهایی که عاشق فوتبال جنوب و حاشیه های فراوان آن هستند و از سقوط استقلال اهواز ناراحت شده اند، حالا می توانند کمی امیدوار باشند که بازگشت چندین باره ی صنعت نفت با هواداران استثنایی اش بتواند بر گرمای لیگ برتر بیفزاید. هوادارانی که هنوز گام به مسابقات نگذاشته، با حکم محرومیت 2 جلسه ای کمیته انضباطی روبرو شده اند و چه چیزی برای آن ها عذاب آورتر از آنست که در دومین بازی خانگی لیگ دهم نتوانند مقابل پرسپولیس وارد استادیوم تختی آبادان شوند و با تکان دادن پرچم های کشور برزیل و فریاد "آبادان برزیلته" برای علی دایی و تیمش کرکری بخوانند!

اما مهمتر از ممنوعیت ورود هواداران در 2 مسابقه نخست لیگ برتر، اتفاقات و اخبار روزهای اخیر در تیم صنعت نفت است که عاشقان این تیم را می ترساند و آنها را در خصوص احتمال سقوط چندین باره به لیگ دسته اول با نگرانی روبرو می کند.

داود مهابادی که بعنوان مدیرفنی به جمع آبادانی ها اضافه شده بود و در بازیهای اخیر به این تیم کمک می کرد، از قبول سرمربی گری صنعت نفت برای لیگ دهم انصراف داد و بعد از بازی مقابل داماش خداحافظی کرد. مهمتر از جدایی مهابادی، دلایل جدایی این مربی بود که نگرانی ها را دوچندان کرده است. مهابادی از نامساعد بودن فضای درونی تیم نفت و حضور افراد ریز و درشت گلایه کرده و کار کردن در چنین فضایی را غیرممکن توصیف کرده است.

آن هایی که در فصل گذشته لیگ برتر کارنامه ای سؤال برانگیز داشتند و نامشان در صدر فهرست منشوری های امسال قرار گرفته، توانسته اند از طریق شرکایشان و با عناوینی نظیر مشاور و آنالیزور به پیکره صنعت نفت نفوذ کنند و فهرست بلند بالایی از بازیکنان تحت قراردادشان را نیز آماده کرده اند تا به تیم زردپوش آبادان بیاورند. همین رفتارها باعث شد داود مهابادی حفظ آبروی ورزشی اش را به بستن قرارداد مالی مناسب با صنعت نفت ترجیح بدهد و قید ماندن در آبادان را بزند.

در این میان مردم صاف و ساده ای که با پیروزی صنعت نفت سر به آسمان می سایند و با شکست هایش دنیا برایشان تیره و تار می شود، طاقت سقوطی چندین باره را ندارند و شنیدن چنین اخباری شیرینی بازگشت به لیگ برتر را به کام آنها تلخ می کند.