مجسمه دزدي در تهران پرسپوليس کشي در مشهد!

مصايب يک «حاج حبيب» پرحاشيه

 مجسمه دزدي در تهران پرسپوليس کشي در مشهد!

1 ) شکست غيرمنتظره و باور نکردني تيم فوتبال پرسپوليس در برابر مجموعه نااميد و سقوط کرده ابومسلم مشهد، باعث شد قطب تهراني فوتبال ايران رسماً با قرار گرفتن بين سه تيم اول ليگ نهم حرفه اي وداع کند و حتي سايه سنگين استيل آذين را تهديدي براي مقام چهارمي اش بداند.

استقلال تهران که داربي را هم به سرخپوشان واگذار کرده بود، با استفاده از ناکامي اخير شاگردان دايي، فاصله اش را با پرسپوليس بيشتر کرد و حتي با پيشي گرفتن از ذوب آهن، سکوي دوم جدول رده بندي ليگ را هم به خودش اختصاص داد تا داغ دل پرسپوليس ها، سوزناک تر هم بشود.

به نظر مي رسد شوک اوليه ناشي از حضور علي دايي در پرسپوليس، رفته رفته رو به افول مي گذارد و نتايج اخير اين تيم در کنار بازيهاي ضعيفش، بار ديگر ياد و خاطره کيفيت پايين تيم ملي در زمان دايي را براي هواداران فوتبال در ايران زنده مي کند.

2 ) علي دايي سخت اميدوار است تيمش با برتري در فينال جام حذفي باشگاه هاي کشور، آسيايي شود و زير سايه همين موفقيت، ناکامي هاي ليگ را پوشش بدهد. خوش شانسي قديمي و معروف شهريار، اينجا هم به مدد او شتافت تا پرسپوليس بدون از پيش رو برداشتن حتي يک رقيب نامدار، فيناليست جام حذفي شود و حتي در مصاف فينال هم مجبور به دوئل با حريفي قدرتمند نباشد.

فراموش نکنيم شاگردان دايي هرگز موفق به پيروزي بر صباي قم نشدند و اين ضربات پنالتي بود که در آن شرايط عجيب، باز هم حکم به کاميابي علي دايي و تيمش داد. اکنون سرمربي جوان سرخپوشان تهراني دل به اين خوش کرده که با پيروزي بر فولاد گستر تبريز، بار ديگر مجال درخشيدن در آسيا را به دست بياورد و از شکل گيري دور جديدي از حملات به خودش جلوگيري کند.

دايي در شرايطي حتي اين آرزويش را به زبان مي آورد و علناً آسيايي شدن از جام حذفي را آسان تر از ليگ قلمداد مي کند که پرسپوليس ها هرگز نبايد رقيب دسته اولي خودشان را دست کم بگيرند و از اکنون خودشان را قهرمان بدانند. فرهاد کاظمي مربي سرد و گرم چشيده اي است که ستارگان مجربي دارد و مي تواند از حال و روز آشفته کنوني قرمزها سود ببرد. در ضمن، مگر همين ابومسلم که اين شکست سنگين را به پرسپوليس ها تحميل کرد، «ليگ يکي» نبود؟!

3 ) اوضاع و احوال پرسپوليس خوب نيست. دست اندرکاران اين تيم، کرانچار سوم جدولي را بيرون کردند و علي دايي را به استخدام باشگاه درآوردند که حالا تحت هيچ شرايطي نمي تواند جايگاه زلاتکو در ليگ برتر را بازپس بگيرد.

توفيق در قرعه آسان جام حذفي هم چيزي نبود که به خاطرش مديران پرسپوليس مجبور باشند يک مربي چند صد ميليوني را اخراج کنند و يک مربي چند صد ميليوني ديگر بياورند. رفته رفته پيروزي در داربي به تنها حلاوت دوران حضور دايي در پرسپوليس براي هواداران تبديل مي شود که آن هم با توجه به سبقت عجيب آبي ها از بيخ گوش قرمزها، تا حدود زيادي کمرنگ شده است.

پرسپوليس خوب بازي نمي کند، گل نمي زند و از هيجان دو، سه ماه پيش هم به کلي ساقط شده. مي شود گناه اين اتفاقها را به گردن علي دايي انداخت؛ مردي که مطابق پيش بيني ها، با فرو نشستن جو احساسي ناشي از بازگشتش به فوتبال، دوباره اسير فقر تاکتيکي اش شده و در کوچ کردن تيم به مشکل برخورده است، درست مثل تيم ملي. با اين همه، محال است بتوان بخش عمده اي از ناکامي هاي تازه پرسپوليس را معلول سؤ مديريت حبيب کاشاني ندانست.

سرپرست موقت سرخپوشان که حالا عمر مديريتي اش از دوران حضور خيلي از دايم ها در اين باشگاه بيشتر شده(! )، طي ماه هاي اخير آن قدر پرسپوليس را غرق در حاشيه کرد که اکنون اين افول وحشتناک، چندان دور از انصاف به نظر نرسد. درگيري هاي کشدار و نالازم با احمدرضا عابدزاده، کشمش هاي عجيب بازي با استيل آذين که به لکه ننگ تاريخي هو شدن علي کريمي و مهدي مهدوي کيا انجاميد و تعلل در رايزني براي تعيين تکليف قطعي هيأت مديره جديد پرسپوليس در کسوت مشاور سازمان تربيت بدني، تنها بخشي از اشتباهات اخير کاشاني بوده است؛ مردي که دو سال پيش خودش را قاتل حاشيه ها مي دانست، اما امسال آن قدر مشغول توليد بي وقفه حاشيه براي تيمش شده که حتي باشگاه پرسپوليس با آن عظمت را به جنگي عجيب با يکي، دو روزنامه ورزشي مي کشاند...!

4 ) حاج حبيب کاشاني روزهاي خوبي را از سر نمي گراند. در تهران، سرقت يازده مجسمه برنزي که تاکنون بيش از صد ميليون تومان ضرر را به مديريت شهري پايتخت تحميل کرده، او و دوستانش را در شوراي شهر به دردسر انداخته و در مشهد، پرسپوليس تحت کنترل او، چنان مأيوس کننده برابر ابومسلم سقوط کرده زانو زد که اکنون خيلي ها براي فينال جام حذفي و رويارويي با کاظمي «حذفي باز» تب و لرز کرده اند.

آشفتگي هاي اخير در پرسپوليس، شايد هزينه بلند پروازي هاي يک مدير غيرفوتبالي باشد که در آن واحد، هم مي خواهد آموزش و پرورش را داشته باشد، هم در شوراي شهر باشد، هم باشگاهداري کند و هم براي مطرح کردن نام خودش انواع حاشيه ها را رقم بزند.