مدیران پرسپولیس در سرزمین عجایب

روزگار پرسپولیس چگونه خواهد شد مدیریت جدید باشگاه در حالی که کار خود را آغاز کرده است که به نظر می رسد در وهله اول به زمان نیازداشته باشد تا متوجه شود که دقیقاً با چه وضعیتی روبرو است.

مدیران پرسپولیس همیشه با این سخن روبرو بوده اند که هدایت این باشگاه را باعلم به مشکلات آن برعهده گرفته اند و جایی برای بهانه جویی نخواهد بود اما آیا واقعاً اینگونه است آیا می توان از تمام مشکلات چنین مجموعه براساس گزارش هایی که دریافت می شود یا اسنادی که بررسی می گردد باخبر بود آیا دانستن مشکلات کفایت خواهد کرد. متاسفانه یک تفکراشتباه در چنین مواقعی آن است که مشکلات پرسپولیس در مسائل مالی و بدهی های آن خلاصه دیده می شود. یک مدیر نمی تواند بگوید از این میزان بدهی بی خبر بوده است ولی جعفر سمیعی و تیم مدیریتی او فقط با بدهی ها و مسائل اقتصادی روبرو نیستند بخشی از مشکلات مالیپرسپولیس از آنجا ناشی می شود که امور به درستی پیش نمی روند این مسئله را در زمان هایی شاهد بودیم که پول فراوانی در باشگاه  بودهاست اما عدم سازماندهی و مدیریت درست باعث شد بر مشکلات افزوده گردد به گونه ای که بدهی های جدیدی برای باشگاه به ارمغان آمد آنچه امروز مدیران پرسپولیس با آن روبرو هستند فقط حساب خالی، درآمد های از پیش  هزینه شده و قرض هایی که گرفته اند نیست. پرسپولیس به یک بازسازی ساختاری هم نیاز دارد. ساختاری که بتواند مشکلات را حل کند و از به وجود آمدن آنها جلوگیری.

*جایی در میان ناکجاآباد
صحبت از پتانسیل هایی است که سرکوب شده اند و قرادادهای که بسته. مدیرعامل جدید پرسپولیس با مشکلاتی بیش از آنچه  رسانه ها وشبکه های اجتماعی مطرح می شود روبرو است. او در جایی قراردارد که ناکجاآباد است. مسائلی مانند مطالبات معوقه بازیکنان و رقابت هایمهمی که در پیش است نباید مانع از از انجام اموری شوند که شاید در هیچ تحلیل و تفسیری با آنها پرداخت نشود. مواردی که برای حفظ سرمایه های باشگاه و تولید سرمایه جدید نیاز است برای توضیح بیشتر و بهتر شاید بتوانیم به دو انتقال اخیر بازیکنان پرسپولیس به کشور قطر اشاره کنیم اگر مشکلاتی که گفته شده بود وجود نداشت پرسپولیس نباید بر سر انتقال مهدی ترابی و شجاع خلیل زاده نزدیک به 750 هزار دلار درآمد رااز دست می داد. این 750 هزار دلار چه مشکلاتی را که حل نمی کرد. مواردی از این دست در باشگاه بسیار هستند فرصت هایی که از دست می روند جعفر سمیعی درحالی عهده دار مسئولیت در پرسپولیس شد که پست هایی مانند معاونت اجرایی معاونت حقوقی و مدیر روابط عمومی خالیبود. مجموعه ای با ساختار صحیح نباید با چنین شرایطی روبرو باشد سردرگمی و بلاتکلیفی از نتایج چنین وضعیتی هستند پرسپولیس باید روی مسائل مختلفی کار کند تا بتواند به مجموعه منظم تبدیل شود مفهوم تیم پشت تیم به تدارکات و کادر پزشکی ختم نمی شود این مفهوم در دنیای امروز فوتبال به مراتب گسترده تر از آنی است که در سالهای گذشته تصور می شد. به عنوان یک نمونه اگر همه چیز سرجای خودش قرار گرفته بودشاید بعد از بازی با النصر، در وضعیتی که سرپرست و سرمربی تیم تحت فشارها غافل از اعتراض به کارت زرد وحید امیری بودند سایر عواملی توانستند به کمک بیایند چنانکه چنین پدیده ای هر چند پنهان در پشت موفقیت های پرسپولیس به ویژه در سالهای اخیر وجود داشته است. بیتوجهی به پتانسیل های داخلی خود به نوعی در حکم از بین بردن سرمایه هاست پرسپولیس به یک چارت سازمانی قوی نیاز دارد. مساله ای که به نوعی مورد اشاره مهدی رسول پناه نیز قرار گرفته بود هنگامی که بعد از رفتن محمد حسن انصاری فرد به عنوان سرپرست باشگاه برگزیده شد اماهیچگاه به آن توجه لازم را نداشت شاید به خاطر مشکلات پی در پی که با آنها روبرو شده بود. پیش آمد بعضی مسائل که در این مطلب نیز مورداشاره قرار گرفت نشان داد که این امر نمی تواند بیش از این مغفول بماند فارغ از هرگونه شعارزدگی باید گفت پرسپولیس به یک ریکاوری اساسی در ساختار کاری خود نیاز دارد و این از آن مشکلات بزرگی است که مدیریت با آن رو به رو است ولی کسی درباره آن سخن نمی گوید.

*راهی برای کسب درآمد
از دیگر مشکلات پرسپولیس این مسئله است که باید برای تامین منابع مالی در اندیشه راهکارهایی باشد که خارج از چارچوب قرارداد باکارگزاران هم قرار نگیرد تا اینجا به نظر می رسد جدای از مبالغی که کارگزار باید در سررسید ها پرداخت کند و برای جبران هزینه های باشگاه و تیم به هیچ وجه کافی نخواهد بود پاداش آسیایی تنها امید باقی مانده باشد البته این پاداش خود کمک بسیار بزرگی خواهد بود. از سوی دیگرنمی توان با رویکردی احساسی و فشار به کارگزار انتظار اجرای تعهداتی خارج از قرارداد را داشت مشکل اساسی شاید این باشد که پرسپولیس بخش زیادی از فعالیت های سال گذشته خود را بدون آنکه در آمد خاصی داشته باشد انجام داد و پشت سر گذاشت. وقتی جریان مالی برقرار شد باید صرف هزینه هایی می گردید که معوق مانده بود.
واقعا معلوم نیست که اگر باشگاه درآمد بیش از دو میلیون و 700 هزار دلاری از لیگ قهرمانان را نداشت چگونه باید خود را اداره می کرد ولی آن هم کفایت نخواهد کرد. پیدا کردن راهکارهای جدید درآمدزایی اهمین زیادی دارد. این در حالی است که موانع قانونی زیادی هم وجود دارد و البته پرسپولیس، عرصه های پول ساز را در اختیار کارگزار قرارداده است. پرسپولیس به دلیل آن که فعالیتش در حوزه ورزش حرفه ای تعریف می شود ازبودجه دولتی و عمومی، بی بهره است ولی به خاطر دولتی بودن هم اجازه ورود به بسیاری عرصه ها را ندارد. در این شرایط درد بزرگی است که پرسپولیس نمی تواند از فعالیت حرفه ای خود درآمدی داشته باشد. نه پخش تلویزیونی و نه تبلیغات محیطی. فقط شاید قهرمانی در آسیا بتواند راه فراری باشد که به این قائله پایان دهد.
این جا سرزمین عجایب است. سرزمینی که نمونه اش را نمی توانید هیچ جای دنیا پیدا کنید. یک باشگاه حرفه ای بدون امتیازات حرفه ای، باشگاهیدولتی بدون امکانات دولتی، شرکتی بدون تشکیلاتی شرکتی و سازمانی بدون قواعد سازمانی.

اگر بخواهید هر یک از این ها را درست کنید، همه برابر شما خواهند ایستاد.