هميشه ديگران مقصر نيستند

از قديم اين ضرب المثل را شنيده ايم كه مي گويند " يك سوزن به خود بزن و بعد يك جوالدوز به مردم " و حكايت اين است كه اول نگاهي به رفتارهاي خود بايد كنيم و بعد از ديگران ايراد بگيريم و اين قضيه در مورد فوتبال ما بخوبي در جريان است با هم نگاهي به برخي از دلايل اثبات كاربري اين ضرب المثل در فوتبالمان مي افكنيم.

1/از سوي فدراسيون فوتبال اطلاعيه اي منتشر شده است كه از اين پس اگر بازيكني بر عليه سرمربي تيم ملي سخن گويد باشگاهش هم مورد محروميت قرار مي گيرد. از جناب قاضي القضات كه همه مسائل فوتبال را ارتباط مستقيم به قوانين كيفري و جنائي مي دهد مي پرسيم آيا اگر شخصي جرم كند پدر و مادر و همسر و اصولا هم خانه اش هم مجازات مي شوند كه در فوتبال اين قانون صدق مي كند ؟ از آقايان ديگر فدراسيون فوتبال مي پرسيم آيا اين نحوه رفتارهاي دور شو و ساكت شو و ميليتاريزيمي و راديكالي مي تواند باعث شود كه تيم ملي به كار خود دقيق برسد ؟ آيا خاموش كردن صداي منتقدين باعث مي شود كه تيم ملي پيشرفت كند ؟ آيا اعتراض به نحوه رفتارهاي قطبي كه تنها وقتي قسط قرار دادهايش دير مي شود صدايش بلند مي شود و در ديگر موارد يك تسليم محض است حق اين مردم است ؟ آيا تمرينات غير اصولي و عدم پيشرفت تاكتيكي تيم ملي و اردوي هاي سطح پايين و عدم بازيهاي تداركاتي مناسب نبايد معترض داشته باشد ؟ و از سوي ديگر از آقايان فدراسيون فوتبال مي پرسيم اگر مسئولي از فدراسيون فوتبال به بازيكن و خانواده هايشان و يا به خبرنگاران و خانواده هايشان توهين كند چه كسي مسئول مستقيم اين رفتار غير اخلاقي است ؟ چرا آنجا كل مجموعه فدراسيون سكوت كرده است و اجازه ميدهد اين گونه به بازيكنان و خانواده هايشان توهين شود ؟

2/ از سوي سرپرست تيم ملي, اصغر حاجيلو اعلام شده علي كريمي خودش نخواست به تيم ملي بيايد و به همين دليل او را دعوت نكرديم از آقاي سرپرست نبايد بپرسيم به چه دليل علي كريمي كاپيتان تيم ملي خواهان اين كه به تيم ملي دعوت شود نبوده است ؟ از شما بعنوان سر پرست تيم ملي مي پرسيم كار شما بعنوان سرپرست تيم ملي چيست كه بدون هيچ توضيحي اعلام مي داريد علي كريمي نمي خواست به تيم ملي دعوت شود و ما هم دعوتش نكرديم ؟ آيا شما سرپرست تيم ملي هستيد و يا سخن گو تيم ملي ؟ اين جور مواقع چه كسي مسئول است ؟ شما كه ادعا داريد منتقدين از تيم ملي هيچ چيز نيم دانند چرا سكوت  مي كنيد ؟

3/محمد مايلي كهن سخن از بازي جوانمردانه و رفتارهاي جوانمردانه مي كند و اعلام مي دارد كه هيچ چيز از جوانمردي نمي دانيم و هر بار كه خياباني از او مي پرسد منظور شما با كيست مشغول سفسطه است و مي گويد كلا عرض مي كنم. از جناب مايلي كهن مي پرسيم ِآيا پشت سر همكار سخن گفته باشند مصداق ناجوانمردانه رفتار كردن نيست ؟ اين كه همكار را سياهكار بناميد معناي جوانمرد بودن مي دهد  ؟ شما كه با نام خدا كلام خود را آغاز مي كنيد مي دانيد غيبت و پشت سر ديگران سخن گفتن دقيقا مخالف با آن كلام مقدسي كه با آن سخن خود را شروع مي كنيد ؟ و اگر رفتار سياهكاري بد است و بايد جوانمردي را همه ياد بگيريم آيا بهتر نيست از خود شروع كنيم ؟

4/آقاي خياباني هم مصداق كاملي از حكايت سوزن و جوالدوز هستند ايشان با حضور در كنار زمين شروع به پرسش سوالهاي فني مي كنند و مثلا به علي دائي مي گويند كه پرسپوليس فوروارد كم استخدام كرده است و يا اين كه تيمهاي ايراني در زدن ضربه هاي آزاد مشكل دارند و يا اين كه مسائل انتقال انصاري فرد به پرسپوليس باعث افت او شده است و يا اين كه حقي بايد زودتر براي سايپا به ميدان مي رفت و.... اما ايشان حاضر نيستند كار گزارشگري خود را با دقت انجام دهند و مثلا بازي سايپا كرج با پرسپوليس تهران را داربي ننامد و يا از ياد مي برند كه سپاهان در بازي اول خود در ليگ در برابر راه آهن با گل عنايتي بازي را با تساوي ي به يك به اتمام رساند و به زور اصرار دارند كه گل سپاهان به فولاد را اولين گل سپاهان در ليگ دهم بدانند آيا بهتر نيست آقاي گزارشگر بجاي ايراد گرفتن فني از بازي نخست در امر گزارشگري خود دقت كنند ؟

و اين قصه بي كران در فوتبال ما ادامه دارند.