هنوز تا آتش بازی دایی مانده است

نگاهی به تمام افشاگری های مردی که همه را گناهکار می داند؛
دعوا هنوز به خانه پرسپولیس نرسیده است. آن چه می بینیم و می شنویم، گرد و خاکی است که دقایقی قبل از طوفان بلند می شود، وگرنه نمی توان امیدوار بود که به زودی این گرد و خاک بخوابد و یا بعد از این، دیگر سنگی به سوی دیگری پرت نشود! حالا پرسپولیس ی ها باید خود را مهیای اتفاق هایی ناخوشایند کنند. دایی تهدید کرده است… تهدید به افشاگری در بازگشت به تهران!
علی دایی را می توان به عنوان نمادی از نارضایتی و جاه طلبی، نه فقط در فوتبال ایران که در بخشی کلان تر و به عنوان سمبل جامعه معرفی کرد. دایی هرگز در زندگی اش، خود را نقد و کند و کاو نکرده و در عوض تا جایی که توانسته، منتقدان و مخالفان خود را به رگبار بسته است. وجاهتش در جامعه تنها به عنوان یک آقای گل آن قدر بالا هست که وقتی علیه یک مدیر یا رئیس یا حتی بازیکن و لیدر موضع گیری می کند، بخش عمده ای از عوام نظریات و فریادهایش را می پذیرند. اما این فریادها، تا چه زمان برای عموم قابل پذیرش خواهد بود و مقبولیتی خواهد داشت؟
آرام آرام ذهنیتی در مورد علی دایی شکل گرفته است. ذهنیتی در مورد باورهای مردی که همه را گناهکار و خاطی می داند. مردی که در روزهای سخت از مردم خرج می کند و وقتی می بازد، حاضر به خم کردن گردنش مقابل هواداران نیست.
دایی خود را محق در تمامی امور می داند، پس همواره در تمامی مجموعه هایی که همکاری داشته، با بسیاری از مدیران و مسؤولان و همکارانش دچار چالش هایی سخت شده که نمونه هایش موجود و قابل لمس است.
دایی یک روز دوباره به پرسپولیس برگشت و خود به خود، در جمع و ائتلاف مخالفان پروین جای گرفت. اما خیلی زود با اکبر غمخوار که روزی او را مدیر محبوبش می خواند دچار اختلاف شد و حتی در سفری که پرسپولیس به انزلی داشت، جلوی حرکت اتوبوس پرسپولیس را گرفت و ادعا کرد اگر حقوق معوقه اش پرداخت نشود، اجازه سفر به تیم را نمی دهد.
وقتی پروین برگشت، مجبور به ترک پرسپولیس شد و به صبا رفت و هرآن چه می توانست دشمنی علیه دشمن دیگر به زبان آورد را در توصیف پروین و خوردبین به کار برد.
در صبای قم صاحب قدرتی مثال زدنی شد. تا جایی که مربی کروات را کنار گذاشت و جلالی را آورد. او در تیم ملی جایی ویژه داشت و وقتی به جام جهانی می رفت ادعا کرد منتقدانش بویی از فوتبال نبرده اند !
نمایش او در جام جهانی و کنار ماندنش از صبا در بازگشت، او را در موضع انتقاد از مدیریت صبا قرار داد. دایی چند وقت بعد در سایپا هم با مدیریت باشگاه به مشکل خورد و علیه هیأت مدیره مصاحبه کرد. وقتی به تیم ملی رسید، هم از مدیریت سازمان راضی بود و هم از ریاست فدراسیون. اما چندی بعد همه چیز رنگ و بویی متفاوت گرفت. در حالی که هرگز حاضر نشده بود بابت شکست تحقیرآمیز برابر عربستان تا ۶ ماه اول مقابل دوربین های تلویزیونی حاضر شود و از مردم عذرخواهی کند، در برنامه ای تلویزیونی هرآنچه می توانست رازی میان او و مسؤولان ورزش باشد را برملا کرد و به نوعی توپ را به زمین دیگری انداخت.
دایی البته به کفاشیان و علی آبادی و تاج و… کمترین ترحمی نکرد و با مایلی کهن که روزی استادش بود هم نزاعی سخت داشت. دعوای دایی بعد از شکست های فضاحت بار در دو داربی و لیگ و آسیا به پرسپولیس هم رسید. او این بار برای انحراف افکار عمومی ، حمله ای علیه کاشانی را آغاز کرد. حمله ای که فقط برای تغییر افکار عمومی بود.
شرح ماوقع دعاوی دایی تکراری است. بسیار می توان گفت و بسیار می توان نوشت. او نگاهی خاص به تیم هایی که در آنها بازی کرده و یا مربی شان بوده دارد. او خودش را صاحب و متولی فوتبال و زیرمجموعه فوتبال را ارثیه خود می خواند. پس خیلی راحت به سوی هرآنکه او را از مجموعه اش حذف کند می تازد و نامتعارف ترین جملات را به کار می برد. مهمترین هدفش نیز بازگشت و در دست گرفتن قدرت است.
علی دایی چنین زندگی را ایده آل خود تلقی می کند. پس خیلی راحت در مصاحبه اش ادعا می کند به محض بازگشت به تهران، حرف هایش را خواهد زد. حرف هایی که نه تنها دردی را درمان نمی کند که نمک بر زخمی که او و کاشانی به بدن پرسپولیس وارد کرده اند می پاشد.
علی دایی حرف از هواداران و عشقی که به آنها می ورزد می زند، در حالی که وقتی در شهریور ماه سال ۸۴ روبرویش نشستیم و از او خواستیم تا یک بار صادقانه در مورد گرایش قلبی اش به یکی از دو تیم استقلال و پرسپولیس حرف بزند، ضبط صوت را خاموش کرد و گفت: «من نه استقلالی هستم و نه پرسپولیس ی.
اگر پرسپولیس بازی کردم برای خودم بود و این که می خواستم پیشرفت کنم و حالا همین مرد، از عشق به پیراهن پرسپولیس سخن می گوید و می خواهد که با آنها درددل کند. در چه مورد؟ درددل های پرسپولیس به سود چه کسی است؟ دایی یا پرسپولیس ؟
دعوایی که او به زودی علیه کاشانی و استیلی راه می اندازد و یارکشی هایی که در پرسپولیس خواهد داشت، چه کسی را منتفع می کند به جز هر ۱۷ تیم دیگر لیگ برتری را؟ دایی این گونه ابراز عشق می کند!

به قلم: پیام یونسی پور

منبع: سایت هوادار سرخ