وقتي كريمي يك شبه «عزيز» شد / 207 سواري در جاده شهرت!

1- هنوز يك ماه كامل از برگزاري مراسم موسوم به «آشتي ملي» در فوتبال ايران نمي گذرد كه دو تن از عناصر اصلي اين سناريوي باليوودي، آتش بس ناشي از ماچ و بوسه هاي متظاهرانه را نقض كردند و حمله به مواضع يكديگر را از سر گرفتند. محمد رويانيان و حسين هدايتي اين بار به بهانه رقابت بر سر تجليل از علي كريمي با يكديگر اصطكاك پيدا كردند. ماجرا از زماني شروع شد كه نام شماره هشت پرسپوليس ي ها به شكل غيرمنتظره اي در فهرست سه ستاره برتر سال 2012 آسيا قرار گرفت و موجي از شگفتي را در فوتبال ايران راه انداخت. پس از اين رويداد، مالك باشگاه ملوان خيلي زود واكنش نشان داد و در راستاي حاتم بخشي هاي مشهورش، يك پژو 207 به جادوگر اهدا كرد. هدايتي حتي از اين هم فراتر رفت و مدعي شد در صورت رسيدن عنوان مرد سال به كريمي، يك دستگاه پرادو نيز به او خواهد بخشيد! ظاهرا ضرب المثل «دارندگي و برازندگي» كاملا با كاراكتر جناب «عابربانك» تناسب دارد. او دلش مي خواهد هفته اي يك تيم بخرد و به هر بهانه اي – اعم از مدال آوري در المپيك يا پيروزي ملي پوشان بر كره – جماعت ورزشكار را از هداياي نفيسش بهره مند كند. خوبي زندگي در ايران هم اين است كه غالبا خبري از آن سختگيري هاي دنياي غرب نيست و اينجا مسوولان رئوف قضايي زياد كاري به اين ندارند كه سرمايه چنين ريخت و پاش هاي شهرت طلبانه اي از كجا مي آيد و چطور يك نفر مي تواند در كشوري كه ميليون ها گرسنه و فقير دارد و بخشي از اهالي اش همچنان از تبعات زلزله مصيبت بار اخير رنج مي برند، دست به چنين خاصه خرجي هاي شگفت انگيزي بزند. اين بار اما، ظاهرا ماجراي پاداش دادن به كريمي چندان به مذاق سرخپوشان خوش نيامده است. محمد رويانيان با ادبياتي تند، اين اقدام هدايتي را سياستي براي «چسباندن» خودش به پرسپوليس معرفي كرده و از كريمي خواسته هديه مالك استيل آذين را نپذيرد. سردار كه پيش تر نشان داده در آستانه بازي هاي رودررو از هر نوع جدال مستقيمي استقبال مي كند، اين بار برخلاف حمله عجيبش به دايي، بهانه اي نسبتا موجه براي گله از مالك ملوان به دست آورده است.

2- علي كريمي انسان عجيبي است. غير از توانايي هاي فني خارق العاده اش كه روزي اردني ها را وادار كرد او را «مارادوناي آريايي» بنامند و روزي ديگر مسوولان يكي از بزرگترين باشگاه هاي اروپايي را به صرافت انتقال مستقيمش از الاهلي امارات به بايرن مونيخ آلمان انداخت، سرگذشت شماره هشت در زندگي حرفه اي اش هم كاملا جادويي بوده است. دقيقا در روزهايي كه از استيل آذين رانده بودندش و در سوگ پايانش مرثيه هاي آن چناني مي خواندند، سر از شالكه آلمان درآورد و درست هنگامي كه با بي مهري مسوولان باشگاه پرسپوليس مواجه شده بود، كانديداتوري اش در ليست بهترين بازيكن سال آسيا به شكلي معجزه آسا از او اعاده حيثيت و اعتبار كرد. كسي چه مي داند، شايد اين قبيل الطاف پنهاني به جادوگر در اوج گرفتاري هاي او، پاداشي باشد براي همه پايمردي ها و مردم داري هايش در اين سال ها. هر چه هست اما، حالا آخرين پرده از شعبده هاي سرگذشت كريمي باعث شده است تا دوستان براي سهيم شدن در كاميابي او، گوي سبقت را از هم بربايند. مديري كه چندي پيش اين بازيكن را يك «شومن» و غده اي مضر مي ناميد، حالا چنان تعصبي روي كريمي پيدا كرده كه حتي حاضر نيست هديه گرفتن او از دست ديگران را تحمل كند! اين ماجرا حتي در مورد خود هدايتي هم به نوعي صدق مي كند؛ مدير متمولي كه امروز براي گراميداشت جادوگر هديه چند ده ميليوني در نظر مي گيرد، اما تجربه نشان داده او نيز در بزنگاه هاي مهم، كم پشت ستاره محبوب فوتبال ما را خالي نكرده است.

3- شايد بهتر باشد حاج حسين هدايتي نمايش نه چندان دلنشين خودش را هرچه سريع تر به پايان برساند. او كه هنوز ماجراي برگشت خوردن برخي از چك هاي خيريه اش در راه آزادسازي زندانيان نيازمند، روح هواداران فوتبال را آزار مي دهد، مي تواند پول هايش را در مسيرهاي بسيار سودمندتري هزينه كند. ملي پوشان فوتبال كه به خاطر فتح الفتوح معجزه آساي شان برابر كره جنوبي 25 ميليون تومان از فدراسيون و وزارت پاداش گرفته اند، نيازي به دستخوش هاي او ندارند، چنانكه علي كريمي هم محتاج اين پول ها نيست. او اگر دغدغه شهرت نداشته باشد، قادر خواهد بود هزاران مستحق واقعي براي بذل و بخشش ثروتش پيدا كند و يا اگر نذر دارد فقط پاي فوتبال بريز و بپاش راه بيندازد، سزاوارتر است كه باقي مطالبات وينگادا از پرسپوليس زمان خودش را صاف كند تا اين پرونده هرچه سريع تر بسته شود. نلو، مردي بود كه حاج حسين او را كادوي اختصاصي خودش به هواداران معرفي كرد، اما مديران بعدي باشگاه با شكايت حقوقي اين مربي پرتغالي به فيفا روبه رو شدند. در مورد «كريمي دوستي» هدايتي هم اسناد جالب توجهي وجود دارد كه خلاف جهت 207 اهدايي حركت مي كنند. عابربانك اگر دل نگران حفظ حرمت جادوگر بود، مي توانست در زمان اخراج ناسزاوارانه علي از استيل آذين به پشتيباني از وي برخيزد، اما او اين كار را نكرد. درست مثل زماني كه همه ايران در غائله اتهام روزه خواري منتسب به وي جانب شماره هشت را گرفتند، اما هدايتي در جبهه مديرعامل منتخبش باقي ماند. اين اتفاقات فراموش شدني نيستند و برخلاف تمناهاي قلبي آقاي مولتي ميليونر، رد آنها و خيلي از حقايق تلخ ديگر را نمي توان با پول از تاريخ زدود.

4- كاش همه آنهايي كه امروز از هول نامزدي كريمي در انتخابات AFC دست و پاي شان را گم كرده اند و اطراف او جولان مي دهند، باور مي كردند فوتبال ما مي تواند به شكلي خالصانه تر قدر سرمايه هايش را بداند و در اين مسير، نيازي هم به تاييديه هاي مرجعي مثل كنفدراسيون فوتبال آسيا نداشته باشد. اين كريمي عزيز شده امروز، همان بازيكني است كه ديروز سر نخواستنش دعوا بود و تامل برانگيزتر اين كه در تمام طول اين مدت، اين فقط «مردم» بودند كه او را بي بهانه خواستند.