و باز هم حسرت ؟

قصه هيئت مديره باشگاههاي سرخ آبي يكي از داغ ترين موضوعات اين روزهاي فوتبال ما است. پس از مدتها وزير جديد كابينه دولت كه بر مسند رياست وزارتخانه نوپاي ورزش نشسته است اسامي هييت مديره دو باشگاه استقلال و پرسپوليس را اعلام كرد و بايد بي هيچ اقرار گفت كه اعلام اين اسامي نه تنها حس هاي خوبي نسبت به آينده اين دو باشگاه ايجاد نكرد بلكه در بهترين حالت اهالي فن و حتي مردمان عير متخصص تنها با اعلام اين كه بايد صبر كند نسبت به اين انتخاب واكنش نشان دادند. سوالها در مورد تركيب اين هييت مديره ها زياد است كه سعي مي شود در اين مجال نوشتاري به آنها بپردازيم

1/ هييت مديره هر دو باشگاه از آرايش يكساني تشكيل شده اند يعني در تركيب هر دو هييت مديره مي توانيم تيمي متشكل از سياسيون با تعداد بيشتر و چند چهره ورزشي مشاهده كنيم. سوال بزرگ اين است كه به چه علت تعداد سياسيون بيش از ورزشي ها است ؟ آيا در بين بيشمار افراد تحصيل كرده و مدير پيش كسوت اين دو باشگاه نمي توانستند بين 10 تا 12 و حتي 14 عضو ارشد انتخاب كرد ؟ مردان بي شماري مي توانستند از پيش كسوتان دو باشگاه البته با مديريت و سابقه مديريت مفيد و تحصيلات در كسوت عضو هييت مديره اين دو باشگاه در آيند اما اين اتفاق نيافتاد و حسرت بيشتر از سياسي كردن بيشتر مديريت فوتبال بر دلها انداخت

2/ سوال دوم در مورد تركيب اعضاي سياسي اين هييت مديره ها وجود دارد در بين اسامي مي توان براحتي نفراتي چون اميدوار رضائي و نژاد فلاح و ... پيدا كرد كه قبلا در هييت مديره اين دو باشگاه پيش از آن كه به صورت سرپرست موقت اداره شوند وجود داشت. سوال اين است اگر اين آقايان خوب هستند پس چگونه است كه اين هييت مديره ها منحل و مديريت به جنابان سرپرست موقت واگذار شده است و اگر خوب نيستند پس چگونه است كه اين آقايان دوباره بازگشته اند ؟ از وزير محترم ورزش مي پرسيم آيا ايشان به سابقه و كارنامه هييت مديره هاي سابق نگاهي دقيق داشته اند ؟ چگونه چند عضو هييت مديره باشگاه استقلال همان هائي است كه در مضحكه عدم ارسال به موقع اسامي نفرات استقلال به كنفدراسيون آسيا و حذف اين تيم از شركت در اين رقابتها در اين هيت مديره عضو بوده اند ؟ و يا با توجه به چه تفكري از افرادي در هييت مديره باشگاه پرسپوليس استفاده شده است كه در دوره هاي پيشين يا حضور نداشته و يا اصولا به صندلي اين هييت مديره به چشم زنگ تفريح نگاه مي كرده اند؟

3/ به سوال سوم مي رسيم. چند چهره جديد چون محمد رويائيان به عضويت اين هييت مديره در آمدند سخنان اول سردار رويائيان بي شباهت به سخنان حبيب كاشاني و يا فتح الله زاده نيست كه به گونه اي صحبت مي كند كه گوئي به زور به اين سمت گمارده شده است. رويائيان صحبت از تكليف مي كند و سوال اولي كه در مورد او به ذهن مي رسد اين است كه با توجه به مشغلات بي شمار او در سوخت رساني كشور آيا او زماني براي كار در هييت مديره پرسپوليس بحران زده دارد و يا اين كه او با توجه به عدم شناخت كافي از مديريت ورزشي اين كار را چون محمد علي آبادي آنقدر آسان مي گيرد كه مي تواند با 20% توانش هم آن را اداره كند ؟ براستي چرا بايد فوتبال حيات خلوت سياسيون باشد ؟

4/ اما نگاه جدي به اعضاي ورزشي اين هييت مديره ها داريم. سوال اولين كه در اين مورد داريم اين است كه امثال زرينچه و محمد پنجعلي و علي پروين چه تحصيلات و سابقه مديريتي موفق در امر مديريت باشگاه ها دارند ؟ زرينچه در اين سالها جز مربيگري در چند تيم ناشناس چه كار بزرگي انجام داده است كه حالا بايد به عضو سابق هييت مديره باشگاه استقلال و سرپرست فعلي و سرمربي سابقش پور حيدري دستور دهد و او را مديريت كند ؟ محمد پنجعلي يكي از اعضاي نا كار آمد كميته فني است كه استيلي را به پرسپوليس تحميل كرد. اين همان كميته فني است كه به عقيده بسياري دستورهاي مو به مو انجام شده شخص حبيب كاشاني را اجرا كرده است حالا چگونه است كه عضو اين كميته فني منفعل با عدم دارائي از تحصيلات و سابقه مديريتي عضو اين هييت مديره شده است ؟ به سراغ علي پروين مي رويم سخنان او در هنگام معرفي سردار رويائيان ما را به نوستالژي و خاطرات تيم پروين و هدايتي مي انداخت كه چگونه پروين از رويائيان هم چون هدايتي يك علاقمند قديمي و ... مي گفت پروين بعنوان يك مدير در اولين اظهار نظرش بعنوان عضو هييت مديره اعلام مي كند كه هدف ما حفظ استيلي است!! مي پرسيم مگر مي توان حفظ سرمربي هدف اول هييت مديره باشد ؟ در همه جاي دنيا موفقت تيم و روند صعودي تيم هدف است و هيچگاه هدف بر اساس حفظ سرمربي قرار نمي دهند و شايد بتوان براحتي تصور كرد كه پروين بزودي سعي در تحميل عقايد فني به استيلي داشته باشد كه چنين حامي در هييت مديره دارد و شايد بزودي پروين را ديد كه چون ناجي استيل آذين !! در سال گذشته گرمكن بپوشد و تيم را تمرين دهد. اين پروين در استيل آذين چه مديريت موفقي داشت كه حالا به پرسپوليس آمده است ؟ آيا حرفهاي پروين در مصاحبه هاي اوليه اش چون همان حرفهاي تكراري در استيل آذين و پرسپوليس سالهاي پيشش نيست كه آخرش مجبور به اين شد كه پروين بگويد " خداحافظ فوتبال " و هيچگاه هم چنين نشد ؟ پروين مي گويد مي خواهند پرسپوليس دهه 60 را تكرار كنند اين حرف پروين را هم بارها شنيده ايم يعني پروين نمي داند فوتبال ايران هيچ شباهتي به دهه 60 ندارد ؟ چگونه پروين مي تواند تصور كند در دهه 60 هستيم و تيمهای ديگر فقط چشم به قرمز و آبي دوخته اند ؟ پروين مدير فني در زمان زوبل پروين مدير عامل و عضو هييت مديره و مشاور در استيل آذين چه كار موفق مديريتي انجام داده است كه حالا مي خواهند در پرسپوليس انجام دهد ؟ آخر نگاهي به اهداف او بياندازيد
حفظ استيلي
بازگشت پرسپوليس به دهه 60
آيا چنين مديري پرسپوليس مي خواهد ؟

بهر حال هييت مديره هاي سرخ آبي در وحله اول تنها آهي بزرگ را هديه دادند به انتظار مي نشينيم