يادي از مدرسه فوتبال رئال در بم! / 110 را هم پليس اسپانيا راه انداخت؟

- در روزهاي بلاتكليفي باشگاه پرسپوليس و در شرايطي كه حتي وضعيت كادر فني اين تيم هم روشن نيست، اين فقط اسامي بزرگ و پرطمطراق هستند كه توسط مديران اين مجموعه به بازي گرفته مي شوند. يك روز بحث مذاكره و ملاقات با سفراي خارجي مطرح مي شود، يك روز ديگر داستان سفر پرهزينه به ايتاليا و نشست و برخاست بي هدف با گالياني و شركا و حالا هم قصه رئال مادريد و مدرسه فوتبال ي" class="link_to_index"> مدرسه فوتبال ي كه قرار است اين برند بين المللي در تهران براي پرسپوليس ي ها راه بيندازد. در كشور ما انگار استفاده ابزاري از اسامي و اصطلاحات شيك و ابراز نظرات جاه طلبانه و غيركاربردي به منظور اثرگذاري روي افكار عمومي به يك قلق مديريتي مهم تبديل شده است. اينجا دوستان به جاي رتق و فتق امور مهم يوميه و مسايلي كه بديهي ترين مسووليت هاي شان به حساب مي آيد، دايما مشغول مانور روي طرح هاي تبليغاتي كم فايده و ناكارآمد هستند. در مملكتي كه مديران آموزش و پرورش آن به جاي رسيدگي به سيستم گرمايشي مدارس و سرويس اتوبوس معلمان، انرژي شان را صرف حاشيه هاي شوگونه اي مثل تشكيل مجلس دانش آموزي و دريافت نشان طلا در  برنامه زيست محيطي ENO مي كنند(!) طبيعي است كه مدير يك باشگاه بزرگ هم عوض تعيين تكليف كادر فني و وصول مطالباتش از مربي قبلي، در پي بازي با اسامي ميلان و رئال مادريد و تاسيس دفتر با اهداف مبهم در مالزي و دوبي باشد. رويانيان كه ابتداي فصل با اتلاف زمان در پروسه جذب مربي كار را براي كادر فني جديد بي نهايت دشوار كرد، حالا در حال تكرار همين اشتباه در ورژن زمستاني آن است. آيا بهتر نيست به جاي اين قبيل اضافه كاري ها، دوستان بي سروصدا و مدبرانه مشكلات جاري پرسپوليس را حل كنند؟

2- رئال مادريد يك باشگاه بزرگ با زيرمجموعه هاي وسيع است كه اهداف بين المللي گسترده اي را دنبال مي كند. بخشي از برنامه هاي فراملي مادريدي ها كه شايد بيشتر جنبه تبليغاتي داشته باشد و كيفت آن معمولا محل مناقشات زيادي بوده، استفاده از برند اين باشگاه براي تاسيس مدارس فوتبال در نقاط مختلف جهان است. آنها در خيلي از كشورهاي دنيا اين كار را كرده اند و مثلا همين هفته گذشته مدرسه فوتبال ي" class="link_to_index"> مدرسه فوتبال ي را با نام خودشان در فلسطين راه انداختند. براي اينكه خروجي اين مدارس را به چالش بكشيم، نياز چنداني به جهانگردي نيست. اوايل آبان ماه سال 84 همين باشگاه رئال مادريد پس از عقد قراردادي 5 ساله با تربيت بدني شهرستان بم يك مدرسه فوتبال براي متولدين بالاي 71 در اين شهر ايجاد كرد كه البته هنوز چيزي از دستاوردهاي آن در سطح اول فوتبال ما ديده نشده است. در كشوري كه سن بزهكاري در آن روز به روز پايين تر مي آيد، بي ترديد هر مدرسه اي كه براي آموزش دادن ورزش و هنر و فرهنگ ايجاد شود، به سهم خودش درهاي چند سلول تاريك را بسته است. در اين شكي نيست، اما نكته آنجاست كه مي توان به جاي نمايش دادن و انجام اقدامات مانور گونه، به شكلي واقعي و گسترده از اعتبار و بودجه نام هاي بزرگي مثل پرسپوليس و استقلال سود برد و ضمن هدايت بخشي از نوجوانان كشور به مسير سالم، درد مهم «فوتبال پايه» را هم تسكين داد. باور كنيم اسم خود پرسپوليس اينقدر براي بچه هاي اين سرزمين جذابيت دارد كه بدون قرض گرفتن از اعتبار رئال مادريد ، بتوان پاي آنها را به آكادمي هاي سازمان دهي شده فوتبال باز كرد.

3- نيازي به رئال نيست، فقط كافي است محمد رويانيان بخشي از اين ريخت و پاش هاي پراكنده اش را به صورت هدفمند صرف تاسيس چند آكادمي زنجيره اي معتبر و مطمئن زير نظر باشگاه پرسپوليس كند. در حال حاضر بسياري از مدارس فوتبال در ايران به شكل فصلي، نامنظم و غيرسالم اداره مي شوند و حاشيه هاي تلخي مثل تجاوز، اخاذي و كلاهبرداري، مختصر اقدامات صورت گرفته در متن آنها را هم به شدت تحت تاثير قرار مي دهد. وارهاندن بخشي از پسربچه هاي تازه جوان ايراني از نگاه و نيت پليد مربيان و مديران سودجو و تضمين آينده محبوب ترين تيم ايران، ماموريتي نيست كه لازم باشد براي اجرايش منتظر مطرح شدن نام رئال مادريد بنشينيم. به طور قطع براي سردار كار واجب تر اين است كه خيلي قرص و محكم آكادمي فوتبال پرسپوليس را راه بيندازد، يك فضاي سالم با امكانات كافي براي كشف و تربيت استعدادهاي جديد ايجاد كند و چنان سيستم دقيقي تشكيل بدهد كه نفر به نفر نيروهاي انساني آن پرونده جامع داشته باشند، از نظر فني و فرهنگي زير نظر باشند و به درستي تربيت شوند. اين ماموريت، به مراتب كارگشاتر خواهد بود از آنكه رويانيان مثلا از سر چشم و همچشمي با حسين هدايتي ظرف سه روز دانشگاه علمي- كاربردي افتتاح كند! الان سال هاست كه پرسپوليس ي ها در تربيت بازيكنان جوان ناكام بوده اند و جالب اينكه معدود ستاره هاي بيرون آمده از تيم هاي پايه اين باشگاه هم در اثر سهل انگاري و عدم آينده نگري مديران وقت، جاي ديگري ميوه داده اند؛ از جمله هادي عقيلي يا سيداحمد آهي كه در اين فصل باثبات ترين بازيكن ملوان بوده و در خط دفاعي انزلي چي ها درخشيده است.

4- رئال را بي خيال سردار! اين دهان با حلواحلوا گفتن شيرين نمي شود. خود مادريدي ها كه در زمينه بازيكن سازي از حريف عقب افتاده اند، اين روزها در بالاترين سطح باشگاهي شان درگير اين پرونده جنجالي هستند كه چرا كاستيا به اندازه لاماسيا بازدهي ندارد و چند سالي هست ستاره مهمي از تيم هاي پايه به تيم اصلي منتقل نشده است! كسي كه ادعا مي كند توانسته پليس 110 را براي تاريخ اين مملكت به ارث بگذارد، لابد آنقدر توانايي دارد كه امروز هم يك سيستم زنجيره اي از مدارس فوتبال سالم پرسپوليس درست كند و ستايش نسل هاي بعدي را براي هميشه به نام خودش سند بزند. الگوبرداري مي تواند از راه دور و به شيوه صحيح مطالعاتي نيز مقدور باشد. مگر سيستم 110 را پليس اسپانيا براي ما راه انداخت كه امروز براي مدرسه فوتبال از رئال التماس دعا داريم؟