پايان عصر مرد خندان

پايان عصر مرد خندان

پايان بازى ايران و كره جنوبى به پايان كار افشين قطبى نبود. هر چه باشد او از مدتها قبل پايان كار خود در فوتبال ايران را اعلام كرده بود.

سوت پايان بازى ايران و كره را بايد به نوعى پايان بازى على كفاشيان دانست كه حالا در فوتبال، ايران يك مدير ناكام در چهار رده به حساب مى آيد.

على كفاشيان حالا در چند ماه اخير خود را در بحران هايى غرق كرده كه انكارش كار عاقلانه اى نيست. بحران حذف هاى پى در پى تيم هاى ملى ما در رده هاى مختلف به همراه انتخاب هاى غير قابل دفاع يا حمايت هاى كوركورانه و از سوى ديگر پشت خالى كردن هاى ناگهانى مربى منطق كه تنها به منظور يك هدف صورت گرفتند. وقت كشى براى رسيدن به آوردگاه دوحه قطر.

•••

بحث اين نيست كه بخواهيم افشين قطبى را بكوبيم يا كس ديگر را مقصر جلوه دهيم. بحث ما صرفاً اين است كه حتى اگر ضربه بازيكن كره اى از خط دروازه ما عبور نمى كرد، حتى اگر شجاعى و خلعتبرى آن موقعيت ها را آنطور راحت به هدر نمى دادند و حتى اگر بازى را مى برديم و قهرمان مى شديم هم ضعف هاى فدراسيون فوتبال قابل انكار نبوده و نيست.

•••

كارنامه فدراسيو فوتبال در سال اخير چيست غير از حذف تيم هاى ملى نوجوانان و جوانان، سومى در گوانگجو با ۳ ملى پوش بزرگسال كه براى قهرمان كردن هر تيمى كفايت مى كردند و حالا هم حذف در آسيا در همان مرحله اى كه جلال طالبى و امير قلعه نويى در آن حذف شده بودند.اين كارنامه آيا جاى دفاعى هم دارد؟

•••

افشين قطبى پس از باخت، اعلام كرد كه قيد بازگشت به ايران را مى زند و عازم ژاپن مى شود. از قبل هم قابل پيش بينى بود كه او به ايران باز نمى گردد همانطور كه پس از ناكامى در غرب آسيا خيلى راحت به ايران برنگشت و مدتى خارج از كشور بود.قطبى حالا باز نمى گردد و بدهى مالياتى اش به پرسپوليس پا برجا مى ماند. او اما باز نمى گردد تا پاسخگو و مدافع عملكرد خود و فدراسيونش باشد. كفاشيان هم كه طبق معمول هيچ وقت مرد استعفا دادن نيست وقتى تيم المپيك ايران به المپيك چين نرفت، كفاشيان اعلام كرد كه دنيا به آخر نرسيده و به المپيك بعدى مى رويم و او هم استعفا نمى دهد. پس از ناكامى در راه صعود به جام جهانى اعلام كرد كه ناكامى در راهيابى به جام جهانى به معناى پايان دنيا نيست و به جام جهانى بعدى صعود مى كنيم و او هم استعفا نمى دهد.حالا پس از ناكامى در قهرمانى در قطر هم بايد منتظر باشيم كه از قول قهرمانى در جام ملتهاى آسيا بعد سخن بگويد كه هنوز نگفته اما مهمترين جمله را بر زبان آورده. استعفا نمى دهم! ممنونيم!

•••

«فوتبال ايرانى» پس از محمد دادكان كم نامرادى و ناكامى و بدبختى نديده است. حاصل حكومت چند ساله على كفاشان بر فوتبال ايران چه بوده غير از بر باد رفتن كرسى ها اجرايى تاثيرگذار در آسيا، ناكامى در راهيابى يا قهرمانى به تورنمنت هاى مختلف و معتبر جهانى و آسيايى و اداره فوتبال با شوخى و خنده كه سودى نداشته غير از اين ضررها؟!

حاصل حكومت على كفاشيان بر فوتبال ايران چه بوده غير از باخت هاى پى درپى، شكست هاى فراوان و ناكامى هايى كه براى بركنار كردن در مدير نالايقى كافى است.با همه اين حرف ها، او مرد استعفا دادن نيست و همچنان به صندلى رياست فدراسيون فوتبال چسبيده و قصد استعفا دادن هم ندارد و كنار هم نمى كشد.چرا بايد كنار بكشد؟ هر چه بالا دستى ها گفته اند، گفته چشم ديگر! مگر تبديل شدن فوتبال ايران به يك ويرانه، اشكالى دارد؟